آزاد کاکه ممی؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ سحر غفاری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 537-550
چکیده
با ارزیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی، امکان برنامهریزی و مدیریت اراضی برای کاهش اثر تغییر و تخریب بهرهبرداریها امکانپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات کاربری اراضی استان اردبیل بین سالهای 1366 تا 1394 با استفاده از تصاویر ماهواره سنجندهThematic Mapper (TM) لندست 5 و تصاویر ماهواره سنجنده Operational Land Imager (OLI) لندست 8 بوده است. ابتدا ...
بیشتر
با ارزیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی، امکان برنامهریزی و مدیریت اراضی برای کاهش اثر تغییر و تخریب بهرهبرداریها امکانپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات کاربری اراضی استان اردبیل بین سالهای 1366 تا 1394 با استفاده از تصاویر ماهواره سنجندهThematic Mapper (TM) لندست 5 و تصاویر ماهواره سنجنده Operational Land Imager (OLI) لندست 8 بوده است. ابتدا کارایی روش طبقهبندی شیءگرا با استفاده از نقاط کنترل زمینی، تشکیل ماتریس خطا و مقایسه مؤلفههای صحت و ضریب کاپا برای نقشههای حاصل ارزیابی شد. صحت کل و ضریب کاپا برای سال 1366 بهترتیب برابر 3/82% و 70/0 و سال 1394 بهترتیب برابر با 94% و 90/0 محاسبه شد. نتایج آشکارسازی تغییرات نشان داد که در بین سالهای 1366 تا 1394 سطح مراتع 2/4% برابر 3/75039 هکتار و جنگلها 5/0% برابر 7/9393 هکتار نسبت به سطح کل استان اردبیل کاهش و زراعت آبی 1/3% برابر 8/55276 هکتار، مناطق مسکونی 8/0% برابر 7/14989 هکتار و زراعت دیم 7/0% برابر 4/12632 هکتار نسبت به سطح کل استان، افزایش یافتهاند. عمدهترین تغییراتی که در بازه زمانی مورد مطالعه در منطقه رخ داده است، تبدیل مراتع به دیمزار برابر با 8/13% در حدود 2/141794 هکتار و اراضی کشت آبی 8/4% برابر 9/49836 هکتار از مراتع، تبدیل زراعت آبی به دیم برابر با 7/7% در حدود 8/11464 هکتار و تبدیل جنگل به مرتع برابر با 1/6% در حدود 9/1059 هکتار است که بیانگر ضرورت جدی بازنگری در سیاستهای مدیریتی است.
وحید ویسی؛ منصوره قوام؛ ام البنین بذرافشان
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 704-716
چکیده
پوشش مرتعی بهعنوان یکی از مهمترین اجزای اکوسیستم مناطق خشک بهشمار میرود و تعیین تغییرات پوشش گیاهی مرتعی تحت تاثیر خشکسالی و ترسالی امری ضروری بهنظر میرسد. تحقیق پیشرو با هدف بررسی ارتباط میان شاخصهای ماهوارهای و شاخص SPI در مراتع قم صورت گرفت. بدین منظور ابتدا شاخص SPI در میانگینهای متحرک یک، سه، 5 و 7 ساله مورد محاسبه ...
بیشتر
پوشش مرتعی بهعنوان یکی از مهمترین اجزای اکوسیستم مناطق خشک بهشمار میرود و تعیین تغییرات پوشش گیاهی مرتعی تحت تاثیر خشکسالی و ترسالی امری ضروری بهنظر میرسد. تحقیق پیشرو با هدف بررسی ارتباط میان شاخصهای ماهوارهای و شاخص SPI در مراتع قم صورت گرفت. بدین منظور ابتدا شاخص SPI در میانگینهای متحرک یک، سه، 5 و 7 ساله مورد محاسبه قرار گرفت. در مرحله بعد با استفاده از تصاویر سنجنده لندست و پس از انجام اصلاحات مورد نیاز این نوع از سنجنده بر روی تصاویر، از سه شاخص NDVI، MSAVI و EVI، نقشه پوشش گیاهی تهیه گردید. در نهایت بهمنظور بررسی ارتباط میان شاخصهای تصاویر ماهوارهای با شاخص SPI از ضرایب همبستگی استفاده گردید. نتایج نشان دهنده همبستگی متوسط و خوب میان شاخصهای ماهوارهای MSAVI با شاخص SPI در ماههای اوج رشد پوشش گیاهی با میانگین متحرک یک ماهه شاخص SPI بیشتر بود. نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که جهت برآورد خشکسالی کشاورزی از طریق سنجشاز دور، شاخص MSAVI روش بسیار مناسبی بوده و در مناطقی که ایستگاههای هواشناسی بهصورت پراکنده بوده (و یا اصلا وجود ندارد) میتوان از این مدل برای برآورد خشکسالی استفاده کرد. زیرا تعداد نقاط نمونه برداری در تصاویر ماهوارهای بسیار بیشتر از تعداد ایستگاههای هواشناسی است.
مهدی تازه؛ مریم اسدی؛ روح الله تقی زاده مهرجردی؛ سعیده کلانتری؛ مجید صادقی نیا
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 29-43
چکیده
نقشههای ژئومورفولوژی یکی از اصلیترین لایههای اطلاعاتی در مطالعات منابع طبیعی میباشد. تاکنون روشهای مختلفی جهت طبقهببندی و تفکیک واحدها و تیپهای مختلف ژئومرفولوژی ارائه شده، که اغلب آنها بر پایه اطلاعات کیفی و توصیفی میباشد. دراین مطالعه قابلیت استفاده از پارامترهای ژئومرفومتری در تفکیک واحد کوهستان از دشتسر و ...
بیشتر
نقشههای ژئومورفولوژی یکی از اصلیترین لایههای اطلاعاتی در مطالعات منابع طبیعی میباشد. تاکنون روشهای مختلفی جهت طبقهببندی و تفکیک واحدها و تیپهای مختلف ژئومرفولوژی ارائه شده، که اغلب آنها بر پایه اطلاعات کیفی و توصیفی میباشد. دراین مطالعه قابلیت استفاده از پارامترهای ژئومرفومتری در تفکیک واحد کوهستان از دشتسر و همچنین تفکیک تیپهای مختلف دشتسر بررسی شده است. ابتدا نقشه واقعیت زمینی با استفاده از تفسیر چشمی دادههای ماهوارهای و نقشه توپوگرافی تهیه و سپس شبکه نمونهبرداری 1000 نقطهای به صورت تصادفی طراحی شد. پارامترهای انحنای مقطع، انحنای سطح، تانژانت انحنا، انحنای متقاطع، انحنای طول و انحنای عمومی از مدل رقومی ارتفاعی و با استفاده از ابزار الحاقی DEM surface در در نرمافزار GIS تهیه شد و سپس مقادیر آنها در تمامی نقاط شبکه نمونهبرداری استخراج گردید. سپس از شبکه عصبی مصنوعی با ساختار 13_6_ 4 به منظور تفکیک تیپها استفاده گردید. نتایج نشان داد که امکان تفکیک تیپهای دشتسر لخت از اپانداژ با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی وجود داشته ولی تفکیک دشتسر اپانداژ از پوشیده به خوبی صورت نمیگیرد. بدین منظور جهت بهبود عملکرد شبکه، اقدام به اضافه کردن ارزش رقومی دادههای ماهوارهای لندست ۷ به مقادیر قبلی گردید. استفاده از این شبکه با در نظر گرفتن همزمان پارامترهای ژئومرفومتری و تصاویر ماهوارهای، دقت تفکیک واحد کوهستان، دشتسر لخت، دشتسر اپانداژ، دشتسر پوشیده را به ترتیب 90 ، 79، 80، 76 درصد دارای صحت میباشد.
مرتضی حسینی توسل؛ حسین ارزانی؛ منوچهر فرج زاده اصل؛ محمد جعفری؛ ساسان بابایی کفاکی؛ اصغر کهندل
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 615-624
چکیده
نحوه پراکنش و میزان تغییرات پوشش گیاهی مراتع در طی زمان، نشاندهنده مسیر توالی اکوسیستم به سوی قهقرا یا اوج است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این تغییرات عوامل اقلیمی است. با توجه به بحران تغییرات اقلیمی که نظام بین الملل از دهه 1990 با آن مواجه شده لازم است اثر این تغییرات بر روی پوشش گیاهی مراتع مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی این تغییرات ...
بیشتر
نحوه پراکنش و میزان تغییرات پوشش گیاهی مراتع در طی زمان، نشاندهنده مسیر توالی اکوسیستم به سوی قهقرا یا اوج است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این تغییرات عوامل اقلیمی است. با توجه به بحران تغییرات اقلیمی که نظام بین الملل از دهه 1990 با آن مواجه شده لازم است اثر این تغییرات بر روی پوشش گیاهی مراتع مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی این تغییرات روشهای مختلفی از جمله مطالعات میدانی وآماربرداریهای دراز مدت وجود دارد. یکی از روشهایی که امروزه میتواند ما را در مطالعه این فرایند یاری نماید استفاده از تصاویر ماهوارهای و ابزار سنجش از دور است. در این مطالعه با استفاده از تصاویر ماهوارههای TM و ETM+ تغییرات پوشش گیاهی در مراتع استان البرز در بین سالهای 2000 تا 2011 به تفکیک شهرستان پایش شد و ارتباط آن با سه عامل اقلیمی شامل متوسط بارندگی، دما و رطوبت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شهرستان طالقان بطور معنیداری بالاترین شاخص NDVI را در ماه می (10اردیبهشت تا 10خرداد) دارا است. پس از آن شهرهای ساوجبلاغ و کرج قرار دارند که دارای تشابه از نظر رفتار تغییرات شاخص نیز میباشند. پس از آنها بترتیب اشتهارد و نظرآباد با اختلاف معنیدار کمتر قرار دارند. بر اساس مدل بدست آمده بترتیب بارندگی ماههای آبان، شهریور، اسفند، بهمن و متوسط سالانه بیشترین اثر مثبت را برای رشد گیاهان مرتعی داشته است و سایر فاکتورهای دما و رطوبت نسبی رابطه معنیداری با پوشش گیاهی دوره مورد نظر ندارد. روند تغییرات پوشش گیاهی نشان داد که بعد از سال 2000 میزان پوشش گیاهی کاهش یافته و در سال 2011 مجدداً افزایش یافته است.
فاطمه هادیان؛ سید زین العابدین حسینی؛ منصوره سید حسینی
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 756-768
چکیده
بارندگی یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پوشش گیاهی محسوب میگردد. امروزه از تصاویر ماهوارهای بهطور گستردهای برای پایش اثر نوسانهای بارندگی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده میشود. هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی و نوسانهای بارندگی با استفاده از تصاویر ماهوارهای NOAA AVHRR در طول سالهای 2006-1982 میباشد. برای ...
بیشتر
بارندگی یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پوشش گیاهی محسوب میگردد. امروزه از تصاویر ماهوارهای بهطور گستردهای برای پایش اثر نوسانهای بارندگی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده میشود. هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی و نوسانهای بارندگی با استفاده از تصاویر ماهوارهای NOAA AVHRR در طول سالهای 2006-1982 میباشد. برای تهیه نقشههای بارندگی از روش پهنهبندی(distance weighting interpolation) در بازههای مختلف زمانی استفاده گردید. تیپهای گیاهی مورد مطالعه را یک منطقه جنگلی در کنارههای دریای خزر و چهار تیپ مرتعی با فرمهای رویشی گراس، بوتهای و مناطق زراعی و در دو استان اردبیل و گیلان تشکیل میدادند. برای پایش تغییرات پوشش گیاهی روش رگرسیون خطی (مقدار شاخص NDVI بهعنوان Y، بارندگی (X مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طول دوره مطالعاتی تأثیرات بارندگی بر پوشش گیاهی برحسب زمان بارش، گونه گیاهی و نوع فرم رویشی متفاوت است، بهطوری که در منطقه جنگلی و اراضی زراعی و مسکونی رابطه معنیداری بین میزان بارش و پوشش گیاهی در هیچ یک از مقاطع زمانی مشاهده نشد. البته در مناطق مرتعی بالاترین میزان همبستگی میان بارش فصل بهار و تغییرات پوشش گیاهان دیده شد و در مناطق گراسلند نیز همبستگی بیشتری نسبت به بوتهزارها با میزان بارندگی وجود داشت. ضمن اینکه در قسمتهای مختلف واکنش مناطق گراسلند از نظر میزان همبستگی با بارش فصل بهار نسبت به یکدیگر تا حدی متفاوت بود.
کاظم دشتکیان؛ مجتبی پاک پرور؛ محمد هادی راد
دوره 18، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 292-306
چکیده
بهدلیل تغییرکاربری اراضی ازجمله افزایش سطح زیرکشت، در چند دهة اخیر حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق در منطقه مروست بهشدت افزایش یافته و عمدهترین منبع تأمین آب در حال حاضر بر خلاف گذشته که قنوات و رودخانه بوده همین چاهها هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تغییرات کاربری اراضی در رابطه با شوری خاک با بکارگیری تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
بهدلیل تغییرکاربری اراضی ازجمله افزایش سطح زیرکشت، در چند دهة اخیر حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق در منطقه مروست بهشدت افزایش یافته و عمدهترین منبع تأمین آب در حال حاضر بر خلاف گذشته که قنوات و رودخانه بوده همین چاهها هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تغییرات کاربری اراضی در رابطه با شوری خاک با بکارگیری تصاویر ماهوارهای و توانایی سامانههای اطلاعات جغرافیایی و بررسی تغییرات شوری خاک در هر یک از واحدهای اراضی بوده است. با استفاده از اطلاعات ماهوارهای سالهای 1363 و 1381 و روش پیشنهادی ارائه شده برای تهیه نقشه شوری خاک، اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی و شوری خاک برای هر دو تاریخ گردید و میزان تغییر کاربری اراضی و شوری خاک سطحی در طی این دوره بررسی گردید. محدوده مورد مطالعه منطقهای به وسعت 88980 هکتار از اراضی مروست در استان یزد بود. نتایج حکایت از آن دارد که سطح کویر مرطوب، اراضی بیابانی و اراضی مرتعی بهترتیب 8/6، 9/2 و 5/1 درصد کاهش و سطح اراضی کشاورزی و نواحی مسکونی بهترتیب 8/77 و 153 درصد افزایش یافته است. همچنین در طی این دوره شوری خاک سطحی در اراضی کویری بشدت افزایش، در اراضی کشاورزی و مرتعی افزایش و در اراضی بیابانی کاهش و در بقیه نواحی تغییری نداشته است. براساس نتایج و بررسیهای بعملآمده، در طی 18 سال منابع آب زیرزمینی و آبهای شور کویری دستخوش تغییرات شدید شده، بهطوریکه متوسط شوری خاک سطحی افزایش یافته و اکوسیستم منطقه تغییر کرده که این تغییر اغلب منفی بوده است