مهین حنیفهپور؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن خسروی
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 186-195
چکیده
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق ...
بیشتر
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق برداشت رسوبات بادی، در رخسارههای منطقه ملارد در غرب استان تهران است. براساس نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای، نقشه زمینشناسی و همچنین بازدیدهای میدانی نقشه رخساره ژئومورفولوژیکی منطقه تهیه گردید، سپس نمونهبرداری انجام شد و نهایتاً در محیط GIS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تفسیر دادههای بادسنجی با استفاده از بررسی گلباد و گلتوفان نشان داد که جهت باد غالب و فرساینده از سمت شمالغربی است. نتایج حاصل از گلماسه ایستگاههای منطقه مورد مطالعه نشاندهنده این است که تغییرپذیری جهت باد شامل کم تا زیاد است و ایستگاه قزوین (نزدیکترین ایستگاه به کانونهای بحرانی) دارای شدت تغییرپذیری زیاد و شامل بادهای چند جهته مرکب با زاویه تند بوده است. 83 نمونه از رخسارههای مختلف منطقه مورد مطالعه به روش ASTM (الک خشک) دانهبندی شده است. نتایج دانهبندی بیانگر محلی بودن منشأ برداشت است. نقشه اولویتبندی کانونهای بحرانی منطقه نشان داد که 4/16 درصد از مساحت منطقه جزء شدت کم، 4/3 درصد شدت متوسط و 3 درصد شدت زیاد را به خود اختصاص داده است. در نهایت مشخص شد که دق رسی شور و فاقد پوشش گیاهی یا با پوشش گیاهی اندک شورپسندها در دشتسر پوشیده، بیشترین درصد ذرات حساس به فرسایش بادی را دربر گرفته است.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر براتی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 520-536
چکیده
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل الگوهای تغییرات کاربری در دشت میناب نشان داد که در طول دوره آماری 1379-1399در سطح کاربریهای این منطقه تغییرات چشمگیری رخ داده است. بهطوریکه در طول این دوره 20 ساله مساحت کاربریهای کشاورزی، مناطق شهری و انسانساخت، شورهزار و مراتع و اراضی بایر بهترتیب از 91/38، 99/25، 09/20 و 15 درصد در سال 1379 به 75/40، 02/40، 44/12 و 80/6 درصد در سال 1399 رسیده است. ارزیابی مدل با استفاده از شاخص کاپای بالای 90% نشاندهنده دقّت بالای مدل برای پیشبینی کاربریهاست. پیشبینی تغییرات در سال 1409 و 1419 نشان میدهد که کاربری زمینهای کشاورزی و مناطق شهری و انسانساخت بهترتیب با میزان 05/0 و 39/0 درصد در حال افزایش میباشند که از سمت شرق دشت به سمت غرب آن در حال پیشروی هستند؛ این درحالی است که کاربریهای شورهزار، مراتع و اراضی بایر در مجموع با میزان 44/0 درصد در حال کاهش است که این کاهش بیشتر در سمت غرب و شمالغرب این دشت قابل رؤیت است. در پایان از مهمترین راهکارهای اجرایی برنامهریزان و مسئولان برای جلوگیری از تغییر کاربری و در نهایت تخریب اراضی در این منطقه، میتوان به اصلاح الگوی کشت، روشهای نوین آبیاری، تغذیه بستر این دشت و حفظ و احیای پوشش گیاهی بومی اشاره نمود.
طیبه مصباح زاده؛ فرشاد سلیمانی ساردو؛ علی سلاجقه؛ غلامرضا زهتابیان؛ عباس رنجبر؛ ماریو مارسلو
دوره 27، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 752-762
چکیده
پدیده گردوغبار به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با سلامت عمومی جامعه دارد از اهمیت خاصی برخوردار است. محققان زیادی به دنبال روشهای کاهش اثرات مضر این پدیده هستند. به همین منظور داشتن اطلاعات کافی درباره ماهیت الگوی مکانی و زمانی این پدیده برای همه پژوهشگران از اهمیت خاصی برخوردار است. پدیده گردوغبار از خطرات طبیعی و مرسوم فلات مرکزی ...
بیشتر
پدیده گردوغبار به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با سلامت عمومی جامعه دارد از اهمیت خاصی برخوردار است. محققان زیادی به دنبال روشهای کاهش اثرات مضر این پدیده هستند. به همین منظور داشتن اطلاعات کافی درباره ماهیت الگوی مکانی و زمانی این پدیده برای همه پژوهشگران از اهمیت خاصی برخوردار است. پدیده گردوغبار از خطرات طبیعی و مرسوم فلات مرکزی ایران است. در این مطالعه با استفاده از کدهای 06 و 07 اخذشده از 50 ایستگاه سینوپتیک واقعشده در منطقه موردمطالعه به واکاوی آماری در مقیاس سالانه و ماهانه در دوره آماری 2006 الی 2018 پرداخته شد. همچنین الگوی مکانی روزهای گردوغبار با دیدهای افقی کمتر از 1000 متر ، 1000 تا 1500 متر و 1500 تا 3000 متر در منطقه موردمطالعه ترسیم شد. نتایج نشان داد در دید افقی کمتر از 1000 متر، ایستگاه زاهدان با 113 روز و همچنین ایستگاه طبس با 91 روز گردوغبار از فراوانی بالاتری برخوردار هستند. ضمناً ایستگاههای زاهدان و شهر رضا با تعداد روزهای گردوغبار 91 و 55 روز با دید افقی بین 1000 تا 1500 متر نیز دارای بالاترین فراوانی روزهای گردوغبار در منطقه موردمطالعه بودند. همچنین نتایج نشان داد که ایستگاههای سینوپتیک طبس با 661 روز ، اراک با 528 روز و زاهدان با 511 روز گردوغبار بادید افقی 1500 تا 3000 متر در دوره آماری مطالعه (2018-2006) از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. همچنین نتایج بررسی فصلی روزهای گردوغبار در دوره آماری مدنظر، نشان داد، فصل بهار با بیش از 46 درصد بیشترین وقوع گردوغبار را داشته است. واکاوی آماری ماهانه مشخص گردید، بیشترین رخداد گردوغبار در خرداد و اردیبهشتماه ثبتشده است. نتایج بررسی پهنهبندی تغییرات مکانی روزهای گردوغبار نشان داد با توجه به گستردگی منطقه الگوی مکانی منظمی وجود ندارد. اما بهطورکلی در هر سهسطح دید افقی تمرکز این پدیده بیشتر قسمتهای جنوب شرقی منطقه موردمطالعه است.
شیما جوادی؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمد جعفری؛ حسن خسروی؛ اعظم ابوالحسنی
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 248-261
چکیده
با توجه به افزایش جمعیت به منظور تأمین غذا و رفع نیازهای موجود، نیازمند افزایش زمینهای کشاورزی میباشیم. این موضوع به علت مدیریتهای نادرست و بهرهبرداریهای بیرویه منجر به تخریب اراضی شده است. بنابراین تحقیقات بسیاری باید انجام گردد تا مشخص شود که آیا کشاورزی منجر به تخریب اراضی میشود یا خیر. با توجه به اهمیت بالای این موضوع ...
بیشتر
با توجه به افزایش جمعیت به منظور تأمین غذا و رفع نیازهای موجود، نیازمند افزایش زمینهای کشاورزی میباشیم. این موضوع به علت مدیریتهای نادرست و بهرهبرداریهای بیرویه منجر به تخریب اراضی شده است. بنابراین تحقیقات بسیاری باید انجام گردد تا مشخص شود که آیا کشاورزی منجر به تخریب اراضی میشود یا خیر. با توجه به اهمیت بالای این موضوع در مناطق خشک و نیمهخشک، در این مطالعه، منطقه اشتهارد به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب گردید. نقشههای مختلف منطقه از جمله نقشه خاک، طبقات ارتفاعی و کاربری اراضی به کمک نرمافزارهای ArcGIS9.3 و ENVI تهیه شد. پس از بازدید از منطقه و تعیین کاربریهای اصلی که شامل، مرتع (نمونه شاهد)، آیش، اراضی تککشتی، چندکشتی و اراضی باغی بود، به نمونهبرداری از خاک در دو عمق سطحی (30-0 سانتیمتر) و تحتانی (60-30 سانتیمتر) با تعداد سه تکرار برای هر تیمار پرداخته شد. سرانجام 35 نمونه خاک به آزمایشگاه انتقال داده شد و فاکتورهای تخریبی از جمله شوری، سدیم، نسبت جذبی سدیم و اسیدیته، در هر نمونه خاک اندازهگیری شدند. پس از تعیین نرمال بودن دادهها توسط آزمون شاپیرو، مطالعه فاکتورها با آزمون ناپارامتری توکی نشان داد که در منطقه بین تیمارها اختلاف معنیدار وجود دارد. سپس مقایسه دو لایه سطحی و تحتانی با آزمون تی جفتی در مورد هر یک از فاکتورها بهطور جداگانه در نرمافزار SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که تیمار چندکشتی با بالاترین امتیاز، مطلوبترین تیمار و تیمار آیش با کمترین امتیاز نامطلوبترین تیمار بود که باعث تخریب خاک در منطقه میشود.
سارا نخعی نژاد؛ غلامرضا زهتابیان؛ آرش ملکیان؛ حسن خسروی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 268-279
چکیده
امروزه بهدلیل کمبود آب در کشور بهخصوص در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، مدیریت بهینه استفاده از منابع آب زیرزمینی لازم و ضروریست. این مطالعه به بررسی کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی دشت سرایان در شمال غرب استان خراسان جنوبی در دوره آماری 14 ساله (1391-1377) با استفاده از روشهای زمین آماری پرداخته است. تعداد نمونههای مورد بررسی ...
بیشتر
امروزه بهدلیل کمبود آب در کشور بهخصوص در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، مدیریت بهینه استفاده از منابع آب زیرزمینی لازم و ضروریست. این مطالعه به بررسی کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی دشت سرایان در شمال غرب استان خراسان جنوبی در دوره آماری 14 ساله (1391-1377) با استفاده از روشهای زمین آماری پرداخته است. تعداد نمونههای مورد بررسی در این پژوهش شامل 20 حلقه چاه، 6 قنات و سه چشمه است. دادههای مورد نیاز از سازمان تماب تهیه شد و ابتدا به منظور رفع نواقص آماری، روش غیر نموداری رانﺗﺴﺖ در نرمافزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار GS+ روشهای آماری مناسب انتخاب شد که نتایج نشان داد روش کریجینگ برای پهنه بندی عوامل مورد بررسی مناسب بود. نقشه تغییرات مکانی برای هر یک از پارامترهای کیفی آبزیرزمینی (EC,TDS,SAR) در سه سال (ابتدا، میانه و انتهای دوره آماری 14 ساله) در نرم افزار ARC GIS 10.1 تهیه شد. نتایج تغییرات مکانی TDS و SAR نشان داد که در قسمتهای میانی و جنوبی حوزه کاهش این دو پارامتر شدیدتر بوده است. همچنین ، بیشترین میزان EC مربوط به قسمتهای شمالی حوضه دشت سرایان بوده است. تغییرات زمانی پارامترهای کیفی نشاندهنده روندهای نسبتاً همگونی برای پارامترهای مورد بررسی است بطوریکه که کمترین مقدار پارامترهای کیفی مربوط به میاندوره مورد مطالعه (سال1385) است. به منظور بررسی تغییرات عمق آب زیرزمینی در سطح دشت، با استفاده از نتایج اندازهگیری عمق آب در هر یک از چاههای پیزومتری انتخاب شده، اقدام به تهیه نقشههای هم عمق آب زیرزمینی در طول دوره آماری گردید. در بررسی روند تغییرات عمق آب در طی دوره آماری 14 ساله، در سال انتهایی دوره (1391)، با کاهش عمق آب روبرو هستیم ولی این کاهش عمق به قسمتهای شمالی تمرکز بیشتری پیدا کرده است. این شرایط گویای عدم مدیریت مناسب در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی منطقه است. لذا تغییر الگوی کشت و آبیاری به نحوی که بتوان با حداقل آب بیشترین استفاده را از منابع آب موجود نمود، مورد نیاز است.
مینا ارست؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمد جعفری؛ حسن خسروی؛ سعید شجاعی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 543-554
چکیده
مدیریت استفاده از آبهای نامتعارف در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر پساب، آب شور و آب لبشور بر تغییرات موادآلی، جرم مخصوص و هدایت الکتریکی خاک انجام شد. بدین منظور تعداد پنج مکان مطالعاتی در نظر گرفته شد. این مکانها شامل شاهد، ...
بیشتر
مدیریت استفاده از آبهای نامتعارف در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر پساب، آب شور و آب لبشور بر تغییرات موادآلی، جرم مخصوص و هدایت الکتریکی خاک انجام شد. بدین منظور تعداد پنج مکان مطالعاتی در نظر گرفته شد. این مکانها شامل شاهد، آبیاری با آب شور، آب لبشور، پساب و آبیاری تلفیقی پساب و آب شور میباشد. در مناطق یاد شده اقدام به حفر پروفیل در 5 تکرار شد. از هر پروفیل سه نمونه از دو عمق سطحی (0-30) سانتیمتر و تحتالارضی (30-60) سانتیمتر برداشت شد. نتایج نشان داد که کاربرد پساب موجب بهبود ویژگیهای خاک از لحاظ مقدار ماده آلی و تا حدی جرم مخصوص ظاهری نسبت به سای
حسن خسروی؛ اسماعیل حیدری؛ غلامرضا زهتابیان؛ جواد بذرافشان
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 711-720
چکیده
دشت یزد-اردکان در سالهای اخیر با افت چشمگیر سطح آب زیرزمینی مواجه شده است. میتوان انتظار داشت با بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی به مدیریت صحیح آبخوان این دشت کمک کرد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی از شاخص منابع آب زیرزمینی (Groundwater Resource Index:GRI) در مقیاس سالانه و دادههای 30 پیزومتر واقع در دشت یزد - اردکان با ...
بیشتر
دشت یزد-اردکان در سالهای اخیر با افت چشمگیر سطح آب زیرزمینی مواجه شده است. میتوان انتظار داشت با بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی به مدیریت صحیح آبخوان این دشت کمک کرد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی از شاخص منابع آب زیرزمینی (Groundwater Resource Index:GRI) در مقیاس سالانه و دادههای 30 پیزومتر واقع در دشت یزد - اردکان با طول دوره آماری مشترک 10 ساله (1390-1381) استفاده گردید. در این مطالعه در ابتدا با استفاده از نرمافزار ArcGIS نقشه پهنهبندی سطح آب زیرزمینی سالانه، نقشه میانگین سطح آبزیرزمینی و انحرافمعیار دوره رسم شد و سپس در نرمافزار ArcGIS با استفاده از این نقشهها و رابطه GRI، نقشه شاخص آبزیرزمینی برای هر سال تهیه شد. نتایج نشان داد که شدیدترین خشکسالی هیدروژئولوژیکی سالانه دشت یزد-اردکان مربوط به سال 1390 است که متوسط GRI در دشت، 79/0 بوده است. با توجه به نقشه شاخص آبزیرزمینی در این سال، شدت خشکسالی هیدروژئولوژیکی در جنوب و شمال دشت یزد – اردکان زیاد است که به علت تجمع جمعیت، تمرکز مراکز صنعتی و برداشت بیش از حد آب از آبخوان در این مناطق است. تغییرات زمانی شاخص GRI نشان دهنده بدتر شدن وضع آبخوان دشت یزد-اردکان است.
مهدی جعفری؛ غلامرضا زهتابیان؛ امیرهوشنگ احسانی
دوره 20، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 72-87
چکیده
امروزه دادههای سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات برای مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی میباشند. این تصاویر بدلیل ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشههای کاربری از اهمیت بالایی برخودارند. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیران مناطق جهت تصمیمگیری ...
بیشتر
امروزه دادههای سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات برای مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی میباشند. این تصاویر بدلیل ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشههای کاربری از اهمیت بالایی برخودارند. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیران مناطق جهت تصمیمگیری میکند. همچنین با استفاده از نقشههای کاربری اراضی در سطوح مختلف میتوان وضعیت موجود پوشش زمین را مورد مطالعه قرار داد. بهمنظور بررسی توانایی دادههای ماهوارهای چندزمانه TM و ETM+ در طبقهبندی کاربری اراضی و تأثیر باند حرارتی در افزایش دقت نقشههای کاربری، دادههای رقومی سنجنده TM مربوط به 27 سپتامبر 1990 و دادههای رقومی سنجنده ETM+ مربوط به 10 ژولای 2002، از منطقه کاشان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بررسیهای اولیه بر روی تصاویر از لحاظ وجود خطای هندسی اجرا شد. بهمنظور آمادهسازی تصاویر برای پردازشهای رقومی، عملیات بهبود و بارزسازی تصاویر ازجمله بهبود کنتراست، شاخص بهترین ترکیب باندی و ساخت تصاویر رنگی کاذب، بر روی تصاویر اعمال شد. آنگاه نقشه واقعیت زمینی نیز در همین مرحله تهیه شد. سپس طبقهبندی نظارت شده تصاویر ماهوارهای با الگوریتمها و رویکردهای مختلف شامل انواع ترکیبات باندی انجام شد و دقت هر کدام از روشها و رویکردها بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین دقت کاپای حاصل از طبقهبندی در هر دو سنجندههای TM و ETM+ با حضور تمام باندها به مقدار 34/86 و 21/83 درصد بدستآمد. درحالیکه در صورت حذف باند حرارتی این دقت به 46/82 و 93/79 درصد کاهش یافت. نتایج این مطالعه نشان داد که بکارگیری باند حرارتی موجب افزایش 4 درصد دقت کاپا در هر دو سنجنده شده و بیشترین افزایش دقت در مورد کلاسهای دشت رسی، دشت سیلابی، کوهستان و اراضی پفکرده شور رخ داد. بنابراین استفاده از باند حرارتی بهرغم دقت طیفی کمتر در اینگونه مطالعات توصیه میگردد.
سعیده ناطقی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 590-600
چکیده
دشت سگزی به لحاظ گستردگی و شدت فرایند بیابانزایی یکی از مناطق بحرانی استان اصفهان محسوب میشود. این منطقه بهدلیل وجود مراکز صنعتی، پایگاههوایی شهید بابایی، فرودگاه بینالمللی شهید بهشتی، خطوط راه آهن، جاده ترانزیت اصفهان- بندرعباس، مراکز کشاورزی، نزدیکی به شهر تاریخی اصفهان از موقعیت راهبردی خاصی برخوردار میباشد؛ ...
بیشتر
دشت سگزی به لحاظ گستردگی و شدت فرایند بیابانزایی یکی از مناطق بحرانی استان اصفهان محسوب میشود. این منطقه بهدلیل وجود مراکز صنعتی، پایگاههوایی شهید بابایی، فرودگاه بینالمللی شهید بهشتی، خطوط راه آهن، جاده ترانزیت اصفهان- بندرعباس، مراکز کشاورزی، نزدیکی به شهر تاریخی اصفهان از موقعیت راهبردی خاصی برخوردار میباشد؛ در نتیجه شناسایی علت اصلی پدیده بیابانزایی، عوامل اصلی و شاخصهای مؤثر که موجبات بیابانی شدن اراضی را در منطقه باعث گردیده است از اهداف مهم و اصلی این مطالعه میباشد. بدین منظور برای بررسی شدت بیابانزایی منطقه دشت سگزی از مدل 1IMDPA استفاده شد. در این مطالعه دو معیار زمینشناسی- ژئومورفولوژی و معیار خاک که مشتمل بر 7 شاخص حساسیت سازند، کاربری اراضی و شیب براساس معیار زمینشناسی- ژئومورفولوژی و بافت خاک، عمق خاک، درصد سنگ و سنگریزه و هدایتالکتریکی برای معیار خاک مورد بررسی قرار گرفت. سپس نقشه شدت بیابانزایی منطقه از امتیازدهی هر شاخص با کمک جدولهای مربوطه و میانگین هندسی آنها بدستآمد. بنابراین با توجه به میانگین هندسی معیارها مشخص شد که معیار خاک با ارزش عددی 4/3 و معیار زمینشناسی- ژئومورفولوژی با ارزش عددی3 در کلاس بیابانزایی شدید قرار دارند و درنهایت شدت بیابانزایی منطقه 26/3DS= بدستآمد که نشان میدهد منطقه از لحاظ بیابانزایی در کلاس شدید قرار دارد. تجزیه و تحلیل شاخصها نشان میدهد که شاخص هدایتالکتریکی با ارزش عددی 75/3 در کلاس خیلی شدید قرار دارد که بیشترین تأثیر را در بیابانزایی منطقه دارد.