حسین ارزانی؛ حسین پوزش؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ رسول میرآخورلی؛ سید علی نیک نژاد
دوره 19، شماره 3 ، آذر 1391، ، صفحه 384-394
چکیده
در این پژوهش، از 5 گونه مرتعی Festuca rubra،Astragalus glocucantus ، Astragalus flocoffus ،Acantolimon erinaceum و Acantophyllum sordidum در منطقه جاشلوبار سمنان، در سه مرحله فنولوژیکی (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) نمونهبرداری انجام شد. این گونهها، از گونههای مهم و نسبتا خوشخوراک مراتع منطقه بودند. در هر مرحله فنولوژیکی، 3 تکرار و برای هر تکرار 5 پایه گیاهی قطع شد. سپس تجزیه ...
بیشتر
در این پژوهش، از 5 گونه مرتعی Festuca rubra،Astragalus glocucantus ، Astragalus flocoffus ،Acantolimon erinaceum و Acantophyllum sordidum در منطقه جاشلوبار سمنان، در سه مرحله فنولوژیکی (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) نمونهبرداری انجام شد. این گونهها، از گونههای مهم و نسبتا خوشخوراک مراتع منطقه بودند. در هر مرحله فنولوژیکی، 3 تکرار و برای هر تکرار 5 پایه گیاهی قطع شد. سپس تجزیه شیمیایی برای اندازهگیری درصد نیتروژن (N)[1] و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)[2] نمونههای گیاهی انجام گردید و بر مبنای درصد نیتروژن (N) و ADF، درصد پروتئین خام (CP)[3]، درصد هضمپذیری ماده خشک (DMD)[4] و مقدار انرژی متابولیسمی (ME)[5] گونهها، برآورد شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل آماری دادهها از طرح کرتهای خرد شده در زمان در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 15 تیمار در سه تکرار استفاده شد. پس از جمعآوری دادهها بهمنظور بررسی تغییرات شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد مطالعه در مراحل مختلف فنولوژیکی، تجزیه واریانس مرکب انجام شد و میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدستآمده نشان داد که ترکیب شیمیایی گیاهان مورد مطالعه، تغییرات قابل ملاحظهای داشتند و مرحله فنولوژیکی بر کیفیت علوفه اثر معنیداری داشت. با پیشرفت مراحل رشد، از میزان پروتئین خام (CP)، هضمپذیری ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) کاسته و بر میزان الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) افزوده شد. نتایج بدستآمده در برآورد مقدار علوفه مورد نیاز روزانه دام چراکننده در مرتع و تعیین زمان مناسب چرای دام در مراتع مورد مطالعه، کاربرد دارد.
[1]- Nitrogen (N)
[2]- Acid detergent fiber (ADF)
[3]-Crude protein (CP)
[4]-Dry matter digestible (DMD)
[5]- Metabolizable energy (ME)
غلامرضا گودرزی؛ علی فرمهینی فراهانی؛ حمیدرضا میرداودی
دوره 19، شماره 3 ، آذر 1391، ، صفحه 395-405
چکیده
برای محاسبه ظرفیت مراتع تعیین حد بهرهبرداری مجاز گونههای مهم و کلیدی مراتع لازم و ضروریست. با داشتن مقادیر دقیق این فاکتور برای گونههای مرتعی است که میتوان ظرفیت واقعی مراتع را تعیین و از نابودی پوشش گیاهی، خاک و کاهش منابع آب در اراضی مرتعی جلوگیری نمود. Artemisia aucheri ، Bromus tomentellus، Kochia prostrata، Asperula glomerata و Buffonia koelzii گونههای ...
بیشتر
برای محاسبه ظرفیت مراتع تعیین حد بهرهبرداری مجاز گونههای مهم و کلیدی مراتع لازم و ضروریست. با داشتن مقادیر دقیق این فاکتور برای گونههای مرتعی است که میتوان ظرفیت واقعی مراتع را تعیین و از نابودی پوشش گیاهی، خاک و کاهش منابع آب در اراضی مرتعی جلوگیری نمود. Artemisia aucheri ، Bromus tomentellus، Kochia prostrata، Asperula glomerata و Buffonia koelzii گونههای کلیدی و مهم مراتع انجدان اراک میباشند که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق ابتدا یک منطقه مناسب و کلیدی به مساحت یک هکتار در مراتع انجدان انتخاب شده و در سال اول حصارکشی و قرق گردید. از هر گونه40 پایه انتخاب شده و برداشتهای 25، 50، 75 درصد و تیمار شاهد اعمال شد (هر 10 پایه یک تیمار). برداشت توسط قیچی باغبانی و طی چهار سال بهصورت ماهیانه و در فصل چرای منطقه انجام شد. تأثیر بهرهبرداری در سالهای دوم تا پنجم با بررسی تغییرات در خصوصیات فنولوژیکی, تولید علوفه و بذر، شادابی، مرگومیر و سایر خصوصیات گونههای گیاهی منتخب مطالعه شد. نتایج نشان دادند که افزایش میزان بهرهبرداری موجب بروز مشکلات و زوال در تواناییهای حیاتی کلیه گونهها بهویژه در دو گونه Br.tomentellus و As.glomerata که خوشخوراکتر میباشند میگردد. با بررسی اثرهای برداشت در تیمارهای منتخب بر روی پایههای گیاهی، حد بهرهبرداری 25 درصد برای دو گونه Br.tomentellus و As.glomerata و حد بهرهبرداری50 درصد برای گونههای Ko.prostrata، Ar.aucheri و Bu.koelzii با بروز کمترین اثرهای منفی در خصوصیات گیاهی، مناسب تشخیص داده شدند. نتایج تجزیه واریانس دادههای علوفه نیز در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی (CRD) در سطح یک درصد برای کلیه گونهها معنیدار بود.
قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ مریم حیدریان آقاخانی؛ اسماعیل فیلهکش؛ علی اصغر نقیپور برج
دوره 18، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 652-661
چکیده
تعیین کیفیت علوفه گونههای موجود در مراتع یکی از مهمترین عواملی است که جهت محاسبه ظرفیت چرایی و مدیریت صحیح مراتع لازم و ضروری میباشد. گونههای مرتعی در مکان و زمانهای مختلف کیفیت علوفه متفاوتی دارند. در این تحقیق از دو گونه شورپسند Salsola arbuscula وSalsola richteri در سه مرحله فنولوژیکی رشد اندامهای روینده، زمان گلدهی و بذردهی، با ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه گونههای موجود در مراتع یکی از مهمترین عواملی است که جهت محاسبه ظرفیت چرایی و مدیریت صحیح مراتع لازم و ضروری میباشد. گونههای مرتعی در مکان و زمانهای مختلف کیفیت علوفه متفاوتی دارند. در این تحقیق از دو گونه شورپسند Salsola arbuscula وSalsola richteri در سه مرحله فنولوژیکی رشد اندامهای روینده، زمان گلدهی و بذردهی، با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات پشته عباس سبزوار نمونهبرداری شد و در آزمایشگاه فاکتورهای کیفی، درصد دیواره سلولی عاری از همیسلولز، درصد پروتئین خام، انرژی متابولیسمی، درصد فیبرخام و درصد هضمپذیری ماده خشک و همچنین هیدراتهای کربن محلول اندازهگیری شد. از تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه جهت مقایسههای کلی استفاده گردید و مقایسه میانگینها بوسیله آزمون چند دامنهای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که کیفیت علوفه هر دو گونه در مرحله رشد اندامهای روینده بیشتر از مراحل دیگر بود. از لحاظ آماری بین مراحل مختلف رشد و بین گونهها برای فاکتورهای کیفیت علوفه، تفاوت معنیدار در سطح 95 درصد وجود داشت. بهطوریکه در هر سه مرحله فنولوژیکی، کیفیت علوفه گونه Salsola richteri همواره بهتر از گونهSalsola arbuscula بود. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان ابتدای گلدهی را مناسبترین زمان چرا در نظر گرفت. زیرا در این زمان گیاهان از نظر کیفیت علوفه و هیدراتهای کربن محلول در حد مطلوبی قرار دارند و در اثر چرا خسارت کمتری به آنها وارد میشود.
بهروز رسولی؛ بهرام امیری؛ محمدحسن عصاره؛ محمد جعفری
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 32-41
چکیده
این پژوهش برای تعیین ارزش غذایی گونه شوررویHalostachys caspica در سه مرحله فنولوژیکی رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در سه رویشگاه متفاوت قم، یزد و ارومیه انجام گردید. پس از نمونهبرداری کاملاً تصادفی، شاخصهای دیواره سلولزی عاری از همیسلولز ((ADF، پروتئین خام (CP)، میزان خاکستر، چربی خام (EE)، انرژی متابولیسمی (ME)، هضمپذیری ماده خشک ((DMD و درصد ...
بیشتر
این پژوهش برای تعیین ارزش غذایی گونه شوررویHalostachys caspica در سه مرحله فنولوژیکی رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در سه رویشگاه متفاوت قم، یزد و ارومیه انجام گردید. پس از نمونهبرداری کاملاً تصادفی، شاخصهای دیواره سلولزی عاری از همیسلولز ((ADF، پروتئین خام (CP)، میزان خاکستر، چربی خام (EE)، انرژی متابولیسمی (ME)، هضمپذیری ماده خشک ((DMD و درصد رطوبت در آزمایشگاه با روشهای استاندارد تعیین شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تجزیه واریانس در قالب فاکتوریل دو فاکتوره در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل مراحل مختلف رشد و مناطق مختلف اکولوژیکی اغلب شاخصهای کیفیت اندازهگیری شده در مراحل مختلف رشد و رویشگاههای مختلف دارای تفاوت معنیدار بوده و این تغییرات دارای نظم خاص نمیباشند. نتایج نشان داد کهH. caspica در مرحله گلدهی بیشترین ارزش غذایی را دارا بوده و با افزایش سن گونه در هر سه رویشگاه میزان الیاف خام و خاکستر افزایش یافته است. گونه مورد نظر با توجه به قرار گرفتن در شرایط سخت اکولوژیکی، دارای ارزش علوفهای خوبی بوده و میتواند در برنامهریزی توسعه پایدار در مناطق شور مورد توجه قرارگیرد.
قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ منیژه توان؛ سید علی حسینی؛ منصور مصداقی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 180-190
چکیده
تعیین کیفیت علوفه یکی از مهمترین عواملی است که برای مدیریت صحیح مراتع لازم است. بهکاربردن کودهای ازته و فسفره باعث افزایش کیفیت علوفه مراتع میشود. در این تحقیق کیفیت علوفه Eruca sativa در طی 3 سال (83، 84 و 85) در 2 منطقه سرتخت و شیبدار شمالی مراتع مراوهتپه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود ازته و 0 و 25 کیلوگرم در ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه یکی از مهمترین عواملی است که برای مدیریت صحیح مراتع لازم است. بهکاربردن کودهای ازته و فسفره باعث افزایش کیفیت علوفه مراتع میشود. در این تحقیق کیفیت علوفه Eruca sativa در طی 3 سال (83، 84 و 85) در 2 منطقه سرتخت و شیبدار شمالی مراتع مراوهتپه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود ازته و 0 و 25 کیلوگرم در هکتار کود فسفره بهکار رفت. شاخصهای تعیین کیفیت علوفه شامل انرژی خام، پروتئین خام، ازت خام، الیاف خام و ADF(Asid Detergent Fiber) یا دیواره سلولی بدون همیسلولز است. نتایج نشان داد که به طور متوسط در طی 3 سال آزمایش، کود ازته، میزان شاخصهای ازت خام، پروتئین خام و انرژی خام را افزایش و میزان الیاف خام و ADF را کاهش داد. کود فسفره تأثیر بسیار جزئی روی این شاخصها داشت. به طور کلی در هر سال کود ازته با میزان 100 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش کیفیت علوفه شد. بنابراین در مقایسه 3 سال در سال 1385 به دلیل شرایط مطلوب خاکی و آب و هوایی میزان کیفیت علوفه افزایش یافت. بهطوریکه میزان کیفیت علوفه در هر دو مرتع سرتخت و شیبدار شمالی یکسان بود و اثر متقابل بین تیمارها فقط در مرتع شیبدار شمالی دیده شد.
حسین ارزانی؛ سمیه عالی خانی؛ سید اکبر جوادی؛ بردیا نوریان
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 431-444
چکیده
اولین گام در یک مدیریت اصولی مرتع آگاهی از نیازهای غذایی دام، مقدار علوفه در دسترس و کیفیت علوفه مراتع میباشد. با توجه به اینکه در ایران دام غالب استفادهکننده از مراتع گوسفند است و بیش از 27 نژاد مختلف گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی خاص که در شرایط آب و هوایی و توپوگرافی متفاوت چرا میکند ...
بیشتر
اولین گام در یک مدیریت اصولی مرتع آگاهی از نیازهای غذایی دام، مقدار علوفه در دسترس و کیفیت علوفه مراتع میباشد. با توجه به اینکه در ایران دام غالب استفادهکننده از مراتع گوسفند است و بیش از 27 نژاد مختلف گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی خاص که در شرایط آب و هوایی و توپوگرافی متفاوت چرا میکند و در نتیجه دارای نیازهای غذایی متفاوت میباشند؛ باید برای نژاد غالب هر منطقه به طور جداگانه کیفیت علوفه را تعیین کرد تا بتوان براساس آن نیاز روزانه دام را تعیین نمود. این تحقیق بر مبنای مقایسه کیفیت علوفه 11 گونه از مراتع کلیبر در استان آذربایجانشرقی برای تعیین کیفیت علوفه و نیاز روزانه دام برای گوسفند نژاد مغانی در دو منطقه ییلاق و قشلاق انجام شد. نمونهگیری گیاهی برای بار اول در زمان گلدهی و برای بار دوم در زمان رشد کامل انجام شد. تعیین کیفیت علوفه بر مبنای ترکیبات شیمیایی ( پروتئین خام(CP) ، دیواره سلولزی منهای همی سلولز(ADF)، قابلیت هضم ماده خشک (DMD)و انرژی متابولیسمی(ME)) انجام شد. به منظور مقایسه از تجزیه واریانس یک طرفهANOVA استفاده گردید و به منظور مشاهده منابع تغییرات درون گروهی و مقایسه گونهها و نیز مراحل فنولوژی و نوع منطقه با یکدیگر از آزمون دانکن با سطح احتمال 1% استفاده شد. در این تحقیق اختلاف معنیداری بین محتویDMD ،CP و ME در بین گونههای مختلف و مراحل فنولوژی متفاوت و مناطق مختلف وجود دارد. بالاترین کیفیت علوفه به گونه Festuca ovina و پایینترین آن به گونه Hordeum glavum اختصاص دارد. در بین دو مرحله فنولوژی رشد کامل و مرحله گلدهی بالاترین درصد CP, DMDو میزان ME گونهها به مرحله گلدهی و پایینترین درصد آنها به مرحله رشد کامل اختصاص دارد. بالاترین درصد ADF در مرحله رشد کامل و پایینترین درصد آن به مرحله گلدهی اختصاص دارد. بنابراین اختلاف معنیداری در سطح 1% بین درصد CP، ADF و میزان ME گونهها وجود دارد و همچنین اختلاف معنیداری بین مراحل مختلف فنولوژی و مناطق مختلف نیز یافت میشود. نیاز روزانه واحد دامی نژاد مغانی با استفاده از معادله ماف و با در نظر گرفتن کیفیت علوفه و همچنین شرایط منطقه مورد نظر، در دو مرحله فنولوژیکی برای شرایط نگهداری دام با اعمال ضریب 40% نیاز اضافی 39/1 کیلوگرم در مرحله گلدهی و 14/2 کیلوگرم علوفه در مرحله رشد کامل تعیین شد. به طور کلی با در نظر گرفتن متوسط انرژی متابولیسمی گونهها، مقدار علوفه مورد نیاز دام در ییلاق 53/1 کیلوگرم و در قشلاق 95/1 کیلوگرم در روز خواهد بود.
حسین ارزانی؛ محمدرضا صادقی منش صادقی منش؛ حسین آذرنیوند؛ قاسم اسدیا ن؛ احسان شهریاری
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، ، صفحه 42-50
چکیده
تعیین ظرفیت چرای مرتع مستلزم آگاهی از فاکتورهای متعددی است که یکی از آنها کیفیت و ارزش غذایی گیاهان میباشد و برای رسیدن عملکرد دام به سطح مطلوب آگاهی از ارزش غذایی گیاهان اهمیت زیادی دارد. به همین منظور در تحقیق حاضر دوازده گونه مورد چرای دام گوسفند مهربان در 2 مرحله فنولوژی (رشد رویشی و رشد کامل) و در دو مرتع (گله بر و آق داق) در استان ...
بیشتر
تعیین ظرفیت چرای مرتع مستلزم آگاهی از فاکتورهای متعددی است که یکی از آنها کیفیت و ارزش غذایی گیاهان میباشد و برای رسیدن عملکرد دام به سطح مطلوب آگاهی از ارزش غذایی گیاهان اهمیت زیادی دارد. به همین منظور در تحقیق حاضر دوازده گونه مورد چرای دام گوسفند مهربان در 2 مرحله فنولوژی (رشد رویشی و رشد کامل) و در دو مرتع (گله بر و آق داق) در استان همدان مورد بررسی قرار گرفتند و شاخصهای معرف کیفیت علوفه شامل، پروتئین خام (CP) دیواره سلولی منهای همی سلولز (ADF)، قابلیت هضم ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه واریانس داده ها حاکی از آن است که اثر گونه و مرحله فنولوژی در تمامی شاخصهای فوق در سطح 5 درصد (05/0p<) معنیدار بوده است. به طور کلی، آگاهی از کیفیت علوفه برای مدیریت تغذیه دام در مرتع ضروری است و در مدیریت اصولی دام و مرتع باید به کار گرفته شود.
امان... رهبر؛ علی بمان میر جلیلی؛ ناصر باغستانی میبدی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 579-588
چکیده
آگاهی از کیفیت علوفه در تعیین ظرفیت چرا و مدیریت بهینه دام و مرتع امری ضروری میباشد به همین منظور ارزش غذایی دو گونه غالب Artemisia aucheriو Peteropyron aucheriمراتع آبخوان هرات استان یزد طی سالهای 1385-1383 در پایان دوره رویشی اندازه گیری شد. نمونه گیری بصورت تصادفی در دو تکرار در هر سال بطور جداگانه در عرصه آبخوان و شاهد انجام شد. میزان عناصر فسفر، ...
بیشتر
آگاهی از کیفیت علوفه در تعیین ظرفیت چرا و مدیریت بهینه دام و مرتع امری ضروری میباشد به همین منظور ارزش غذایی دو گونه غالب Artemisia aucheriو Peteropyron aucheriمراتع آبخوان هرات استان یزد طی سالهای 1385-1383 در پایان دوره رویشی اندازه گیری شد. نمونه گیری بصورت تصادفی در دو تکرار در هر سال بطور جداگانه در عرصه آبخوان و شاهد انجام شد. میزان عناصر فسفر، کلسیم، منیزیم، پتاسیم، سدیم، فیبر، چربی و پروتئین به روش آزمایشگاهی اندازه گیری شد. سپس داده ها در قالب طرح آماری اسپیلت پلات در زمان در سطح خطای 5 درصد تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان بعضی از عناصر در عرصه نسبت به شاهد در سطح خطای 5 درصد اختلاف معنی داری دارند و دامنه تغییرات میزان عناصر درگونه ها در طی سالهای مورد مطالعه از روند یکسانی تبعیت نمیکند، اگر چه گونه های موجود در آبخوان، از آب بارندگی بیشتری نسبت به شاهد بهره مند بوده اند ولی کیفیت علوفه همسو با آن تغییر نکرده است.
جواد ترکان؛ حسین ارزانی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1381، ، صفحه 605-618