محبت علی نادری شهاب؛ مریم جبلی؛ امرعلی شاهمرادی؛ عباس قمری زارع؛ علی اشرف جعفری
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 546-557
چکیده
شبدرکوهسری یا شبدر کوهستان (Trifolium radicosum (Boiss. & Hohen گونهای است علفی و چند ساله که در اقلیم سرد مدیترانهای البرز میانی رشد مینماید. استقرار این گونه در عرصههای کوهستانی سردو برفگیر، مرتفع و شیبدار، باعث حفاظت خاک عرصه مستعد فرسایش گردیده و از اهمیت منحصر بفرد مرتعی و اکولوژیک برخوردار است. شیب تند رویشگاه، تولید علوفۀ قابل ...
بیشتر
شبدرکوهسری یا شبدر کوهستان (Trifolium radicosum (Boiss. & Hohen گونهای است علفی و چند ساله که در اقلیم سرد مدیترانهای البرز میانی رشد مینماید. استقرار این گونه در عرصههای کوهستانی سردو برفگیر، مرتفع و شیبدار، باعث حفاظت خاک عرصه مستعد فرسایش گردیده و از اهمیت منحصر بفرد مرتعی و اکولوژیک برخوردار است. شیب تند رویشگاه، تولید علوفۀ قابل توجه، شدت چراو باعث گردیده تا این گونه بشدت در معرض خطر انقراض قرار گیرد. حفظ و نگهداری بذر و دستیابی به روشهای کشت، تکثیر و استقرار گیاه از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور بررسی امکان نگهداری طولانی مدت بذرِ این گونه که جوانه زنی پائینی دارد (%35.67) از روش نگهداری بذر در شرایط فراسرد (Cryopreservation) یا برودت °C196- استفاده گردید. برای نگهداری بذور T. radicosum در شرایط فراسرداز سه پیش تیمار شاملDesiccationn, PVS2 و30% Glycerol همراه با شاهد استفاده گردید. بذور پیش تیمار شده به مدت یکهفته، یکماه و یکسال در شرایط °C196- (درون ازت مایع) نگهداری شدند. بذور پیش تیمارهای مختلف، پس از خروج از ازت مایع در شرایط آزمایشگاه و گلخانه جوانه زدند و صفات اندازهگیری شده نشان دارد که تفات معنیداری بین زمانهای ماندگاری در شرایط فراسرد وجود ندارد. در صد جوانه زنی بذر در پیش تیمارهای PVS2 ،Desiccation, 30% Glycerol در یک هفته ماندگاری در ازت مایع به ترتیب 23.67، 21.67 و 29.33 درصد بود که تفاوت معنیداری بین پیش تیمارهای فراسردی نشان داد. تکثیر غیر جنسی این گیاه در شرایط نشان داد که تکثیر غیر جنسی این گونه از طریق ریشه از جایگاه مهمی برخوردار است.
صادق پورمرادی؛ علی اشرف جعفری
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 121-130
چکیده
با هدف بررسی کیفیت علوفه 7 رقم شبدر قرمز، طرحی در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مراتع ییلاقی استان مازندران به مدت سه سال (4-1382) اجرا شد. صفات دیرزیستی، تیپ رشد و عملکرد خشک علوفه ارقام به انضمام هفت صفت کیفی علوفه تولیدی آنها شامل درصدهای: ماده خشک قابل هضم، کربوهیدراتهای محلول در آب، پروتئین خام، دیواره سلولی (NDF)، دیواره ...
بیشتر
با هدف بررسی کیفیت علوفه 7 رقم شبدر قرمز، طرحی در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مراتع ییلاقی استان مازندران به مدت سه سال (4-1382) اجرا شد. صفات دیرزیستی، تیپ رشد و عملکرد خشک علوفه ارقام به انضمام هفت صفت کیفی علوفه تولیدی آنها شامل درصدهای: ماده خشک قابل هضم، کربوهیدراتهای محلول در آب، پروتئین خام، دیواره سلولی (NDF)، دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF)، فیبر خام و خاکستر با استفاده از تکنولوژی طیفسنج مادون قرمز نزدیک NIR اندازهگیری گردید. با حاصلضرب عملکرد علوفه در درصد صفات کیفی، عملکرد پروتئین خام، ماده خشک قابل هضم و کربوهیدراتهای محلول ارقام محاسبه شد. دادههای هر سال در قالب طرح موصوف تجزیه و تحلیل شدند و در مورد صفات با دادههای دو یا سه سال تجزیه اسپلیت پلات در زمان انجام گردید و میانگینهای مربوطه توسط آزمون دانکن در سطح 5 درصد دستهبندی شدند. در سالهای 83 و 84 و بر مبنای میانگین دوساله، رقمهای 618، 1753 و 324 بیشترین میزان علوفه را تولید نمودند و از این حیث به عنوان ارقام برتر تحقیق شناخته و معرفی شدند. سه رقم فوق از حیث دیرزیستی و پایداری تولید و کیفیت علوفه تولیدی شرایط مشابهی داشتند. رقم 1753 با منشا ارومیه بدلیل فرم رویشی خوابیده، از منظر حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش، از مزیت نسبی بهتری در مقایسه با دو رقم دیگر برخوردار بود و از این لحاظ بعنوان رقم برتر شناخته و معرفی شد.
بهرام امیری؛ محمدحسن عصاره؛ محمد جعفری؛ بهروز رسولی؛ علی اشرف جعفری
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 233-243
چکیده
امروزه در دنیا پذیرفته شده است که برای مقابله با کمبود غذا برای انسان و دام چارهای جز استفاده از گیاهان مقاوم به شوری و خشکی وجود ندارد. دانشمندان و اکولوژیستها پیوسته در حال تحقیق بر روی گونههایی هستند که ضمن تحمل این تنشها بتوانند بخشی از نیاز جوامع بشری را رفع نمایند و یا از مکانیزم این گیاهان مقاوم بر روی محصولات راهبردی ...
بیشتر
امروزه در دنیا پذیرفته شده است که برای مقابله با کمبود غذا برای انسان و دام چارهای جز استفاده از گیاهان مقاوم به شوری و خشکی وجود ندارد. دانشمندان و اکولوژیستها پیوسته در حال تحقیق بر روی گونههایی هستند که ضمن تحمل این تنشها بتوانند بخشی از نیاز جوامع بشری را رفع نمایند و یا از مکانیزم این گیاهان مقاوم بر روی محصولات راهبردی استفاده کنند. بنابراین شناخت این گونههای مقاوم امری ضروری و اجتنابناپذیر است و اولین گام در این راه بررسی دامنه تحمل به شوری این گونهها میباشد. در این تحقیق، مقاومت گونه Salicornia herbacea و Alhagi persarum در مراحل جوانهزنی و رشد اولیه نسبت به نمکNaCl و Na2SO4در غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100، 150، 200، 300، 400 و 500 میلیمولار در سه تکرار براساس طرح کاملاً تصادفی مطالعه شد. صفات مطالعه شده شامل درصد، سرعت و شاخص جوانهزنی، طول گیاهچه و شاخص بنیهبذر میباشند. برای تجزیه و تحلیل تأثیر نمک NaClو Na2SO4بر روی هر یک از گونهها از تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون مقایسه میانگین دانکن استفاده گردید. برای مقایسه دو گونه نیز از آزمون جفتی وابسته در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو گونه بین غلظتهای مختلف شوری اختلاف معنیداری وجود دارد. گونه سالیکورنیا و خارشتر در مراحل اولیه رشد و جوانهزنی یک هالوفیت اختیاری میباشند، ولی دامنه تحمل سالیکورنیا در برابر شوری بیشتر از خارشتر میباشد. شرایط جوانهزنی و رشد اولیه سالیکورنیا در برابر شوریهای کم در نمک سولفات سدیم بهتر از نمک کلرید سدیم میباشد. در حالیکه گونه خارشتر بهعنوان یک گونه کلرور پسند معرفی میشود. همچنین در گونه خارشتر خصوصیات رویشی و در گونه سالیکورنیا خصوصیات جوانهزنی در برابر تنش شوری واکنش بهتری نشان میدهد.
مجتبی اخوان ارمکی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد حسن عصاره؛ علی اشرف جعفری؛ علی طویلی
دوره 18، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 558-568
چکیده
تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهش و اختلال در مراحل مختلف رشد و نمو گیاهی بخصوص جوانهزنی در مناطق خشک و نیمهخشک ایران است. بدین منظور آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط آزمایشگاه به اجرا درآمد. در این آزمایش از سه گونه مرتعی از جنس Bromus (Br.tomentellus, Br.inermis, Br.persicus) و چهار تیمار ...
بیشتر
تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهش و اختلال در مراحل مختلف رشد و نمو گیاهی بخصوص جوانهزنی در مناطق خشک و نیمهخشک ایران است. بدین منظور آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط آزمایشگاه به اجرا درآمد. در این آزمایش از سه گونه مرتعی از جنس Bromus (Br.tomentellus, Br.inermis, Br.persicus) و چهار تیمار خشکی (آب مقطر، 3-، 6- و 9- بار) استفاده گردید. در این آزمایش، درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه، نسبت طول ریشهچه به طول ساقهچه، وزن خشک گیاهچه، وزن تر گیاهچه، نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی تمامی صفات به طور قابلتوجهی کاهش یافتند. این کاهش در تمامی صفات مورد ارزیابی در تغییر پتانسیل از 3- به 6- بار حداکثر بود. به طور کلی در میان گونههای مورد آزمایش، گونه Br.tomentellus در پتانسیلهای مورد مطالعه جوانهزنی مناسبی را نشان داد و از این نظر بر سایر گونهها برتری معنیداری داشت. از عاملهای مورد ارزیابی، طول گیاهچه و شاخص بنیه بذر بیشترین واکنش را به تغییر پتانسیل آب نشان دادند. البته در بین سطوح تنش خشکی، پتانسیلهای 6- و 9- بار بهترین سطوح جهت ارزیابی مقاومت به خشکی بودند.
عباس کاظم پور؛ علی اشرف جعفری؛ مهرناز ریاست
دوره 18، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 307-321
چکیده
جنس Elymus از گرامینههای مهم مرتعی در ایران میباشد که در تولید علوفه و حفاظت از آب و خاک اهمیت زیادی دارد. به دلیل تولید بالا و قابلیت پذیرش عالی توسط دام، ارزش خاصی جهت چرای دام دارد. گونههای مهم این جنس در مقابل خشکی واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند. بهمنظور بررسی اثر خشکی در مرحله جوانهزنی گیاهچه در جمعیتهای ...
بیشتر
جنس Elymus از گرامینههای مهم مرتعی در ایران میباشد که در تولید علوفه و حفاظت از آب و خاک اهمیت زیادی دارد. به دلیل تولید بالا و قابلیت پذیرش عالی توسط دام، ارزش خاصی جهت چرای دام دارد. گونههای مهم این جنس در مقابل خشکی واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند. بهمنظور بررسی اثر خشکی در مرحله جوانهزنی گیاهچه در جمعیتهای مختلف دو گونه Elymus hispidus و Elymus pertenuis آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در ژرمیناتور در شرایط استاندارد جوانهزنی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 14 اکسشن از هر دو گونه و سطوح مختلف پتانسیل اسمزی ناشی از غلظتهای پلیاتیلنگلایکول 6000 در 4 سطح (0، 8/0- ، 9/0- و 1- مگاپاسکال) بودند. فاکتورهای مورد اندازهگیری درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، نسبت طول و وزنتر ریشهچه به ساقهچه، طول گیاهچه، شاخص بنیه بذر، وزن تر گیاهچه، وزن خشک گیاهچه و وزن خشک به تر گیاهچه بودند. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین میانگین دو گونه بجز وزن تر گیاهچه مشاهده نشد، اما اختلاف بین تیمارهای خشکی، جمعیتها و اثرهای متقابل جمعیت در خشکی برای کلیه صفات از لحاظ آماری معنیدار بود. با افزایش تنش خشکی، میانگین کلیه صفات روند کاهشی نشان داد، در حالیکه با افزایش تنش نسبت طول ریشهچه به ساقهچه افزایش یافت. درصد کاهش طول ساقهچه نسبت به ریشهچه در اثر تنش خشکی بیشتر بود که نشاندهنده حساسیت بیشتر این صفت در مقابل تنش خشکی میباشد. بنابراین جمعیتهای یاسوج، اقلید و بروجن متعلق به گونه E.hispidus در بیشتر ویژگیها بیشترین مقاومت را از خود نشان دادند. به هر حال، نتایج تجزیه پروبیت برای تعیین پتانسیل اسمزی کشنده 50 درصد گیاهچهها نشان داد که پتانسیل اسمزی بحرانی LD50 در گونههای E.hispidus و E.pertenuis بهترتیب 72/0- و 81/0- مگاپاسگال بود.
فرهاد آژیر؛ علی اشرف جعفری؛ محمد فیاض
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 139-150
چکیده
بهمنظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه، 19 اکوتیپ از گونه مرتعی Agropyron cristatumدر دو آزمایش دیم و آبی در ایستگاه خجیر تهران در طی سالهای 85-1386 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند و صفات، قدرت رویش بذر، ارتفاع، تاریخ گلدهی و گردهافشانی، عملکرد علوفه، و 5 صفت کیفی شامل: درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، درصد کربوهیدراتهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه، 19 اکوتیپ از گونه مرتعی Agropyron cristatumدر دو آزمایش دیم و آبی در ایستگاه خجیر تهران در طی سالهای 85-1386 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند و صفات، قدرت رویش بذر، ارتفاع، تاریخ گلدهی و گردهافشانی، عملکرد علوفه، و 5 صفت کیفی شامل: درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، درصد کربوهیدراتهای محلول در آب، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) و خاکستر کل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب دادههای دو آزمایش نشان داد که تفاوت بین دو شرایط کشت برای عملکرد و صفات مورفولوژیکی در سطح احتمال 1% معنیدار بود، ولی از لحاظ کیفیت علوفه تفاوتی بین دو محیط مشاهده نشد. بهنحویکه تفاوت بین اکوتیپها و اثر متقابل اکوتیپ در محیط برای کلیه صفات معنیدار بود. بهطوریکه اکوتیپهای 8p208 (اصفهان) و 4p4056 (گرگان) بهترتیب با عملکرد 1240 و 1336 کیلوگرم در هکتار، در شرایط آبی و اکوتیپهای m619 و 4p4056 و m619 با عملکرد 791 تا 901 کیلوگرم در هکتار، در شرایط دیم نسبت به سایر اکوتیپها عملکرد بیشتری داشتند. در مجموع، در دو محیط، اکوتیپهای m1722 (گرگان)، 8p208 (اصفهان) و 4p4056 (گرگان) با میانگین عملکردهای 933 تا 1021 کیلوگرم در هکتار از کیفیت علوفه بهتری نیز برخوردار بودند و بهعنوان اکوتیپهای مناسب برای علوفهکاری در مراتع و اراضی کمبازده مشابه شرایط آب و هوایی خجیر در استان تهران پیشنهاد شدند. ضرایب همبستگی بین عملکرد علوفه با قدرت رویش بذر مثبت و معنیدار بود. بنابراین کربوهیدراتهای محلول در آب با قابلیت هضم همبستگی مثبت و با درصد پروتئین خام همبستگی منفی و معنیدار داشت. البته رابطه بین قابلیت هضم و ترکیبات فیبری از قبیل ADF و فیبر خام منفی و معنیدار بود
صادق پورمرادی؛ علی اشرف جعفری
دوره 17، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 615-623
چکیده
با هدف افزایش عملکرد و بررسی کیفیت علوفه، 7 رقم شبدر سفید در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مراتع ییلاقی استان مازندران به مدت سه سال (4-1382) مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق دوام سطح پوشش و عملکرد علوفه خشک ارقام بررسی شدند. صفات کیفی نمونهها شامل درصد مادهی خشک قابل هضم، درصد کربوهیدراتهای محلول در آب، درصد ...
بیشتر
با هدف افزایش عملکرد و بررسی کیفیت علوفه، 7 رقم شبدر سفید در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مراتع ییلاقی استان مازندران به مدت سه سال (4-1382) مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق دوام سطح پوشش و عملکرد علوفه خشک ارقام بررسی شدند. صفات کیفی نمونهها شامل درصد مادهی خشک قابل هضم، درصد کربوهیدراتهای محلول در آب، درصد پروتئین خام، درصد دیوارهسلولی (NDF)، درصد دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF) و درصد خاکستر با استفاده از تکنولوژی طیفسنج مادون قرمز نزدیک NIR اندازهگیری گردید و براساس حاصلضرب عملکرد علوفه با درصد صفات کیفی، عملکرد پروتئین خام، مادهی خشک قابل هضم و عملکرد کربوهیدراتها محاسبه شد. در سال اول (سال استقرار) هیچگونه برداشتی صورت نگرفت. در سالهای دوم و سوم پس از تجزیه واریانس، مقایسه میانگینها به روش دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که رقم Chiftan در طول سالهای مورد مطالعه دارای بیشترین دوام سطح پوشش گیاهی بود و ارقام Tahora، Aran، Avoca و Tara بهترتیب در مراتب بعدی قرار گرفتند. ارقام Aran، Grasslands، Tara و Chiftan بیشترین عملکرد پروتئین خام، مادهی خشک قابل هضم و عملکرد کربوهیدراتها را داشتند و باهم در یک گروه جایگرفتند. مقایسه میانگین عملکرد علوفهی خشک نشان داد، که ارقام Aran، Grasslands و Tara بهترتیب با 2324، 2005 و 1909 کیلوگرم ماده خشک در هکتار بیشتر از سایرین علوفه تولید نمودند و باهم در یک گروه قرار گرفتند. با ملاحظه همزمان دوام سطح پوشش و عملکرد علوفه، پروتئین خام، مادهی خشک قابل هضم و کربوهیدراتهای محلول درآب، ارقام Aran و Tara بهعنوان ارقام برتر تحقیق برای علوفهکاری در مراتع ییلاقی استان مازندران شناخته شدند.
محمدعلی علیزاده؛ علی اشرف جعفری
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 115-126
چکیده
در این تحقیق، اثرهای پیشتیمار سرما بر خصوصیات جوانهزنی و رشد اولیه (درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین طول گیاهچه، وزن خشک و نسبت آن به وزن تر، نسبت طول ریشه/ طول ساقه، شاخص بنیه) در 5 اکوتیپ علف باغ (Dactylis.glomerata) در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. در گلخانه صفات میزان ...
بیشتر
در این تحقیق، اثرهای پیشتیمار سرما بر خصوصیات جوانهزنی و رشد اولیه (درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین طول گیاهچه، وزن خشک و نسبت آن به وزن تر، نسبت طول ریشه/ طول ساقه، شاخص بنیه) در 5 اکوتیپ علف باغ (Dactylis.glomerata) در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. در گلخانه صفات میزان پنجهدهی و اندازه سطح برگ نیز ارزیابی گردید. در شرایط آزمایشگاه، اعمال تیمار سرما به مدت دو هفته روی بذرها در دمای°C 4 در مقایسه با شاهد انجام شد. در گلخانه، پس از اعمال دو هفته پیش سرما، بذرهای اکوتیپها در شرایط استاندارد دمای°C 4± 20 و دوره روشنایی 16 ساعت و تاریکی 8 ساعت رشد کردند و بعد تیمار سرمای °C4 در دو مرحله سن 15 و 35 روزه گیاهچهها در مقایسه با شاهد اعمال گردید. نتایج نشان داد که اکوتیپهای بانک ژن و کرج با تیمار سرما دارای بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی در ژرمیناتور بودند. میانگین درصد و سرعت سبزشدن و شاخص بنیه آنها در گلخانه نسبت به سایر اکوتیپها بیشتر بود. اکوتیپ بانکژن با داشتن خصوصیات مطلوب جوانهزنی و بنیهای در هر دو محیط و تعداد پنجهدهی و سطح برگ بیشتر در گلخانه بهعنوان یکی از اکوتیپهای برتر شناخته شد. بعد از اکوتیپ بانکژن، اکوتیپهای کرج و همدان در مرتبه بعدی قرار گرفتند
علی اکبر ایمانی؛ علی اشرف جعفری؛ رجب چوکان؛ علی اصغری؛ فرخ درویش
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، ، صفحه 493-507
چکیده
به منظور دستیابی به جمعیتهای پرمحصول با کیفیت بالای علوفه در فستوکای بلند، تعداد 36 جمعیت در قالب طرح لاتیس سهگانه در سالهای 1384 و 1385 در شرایط آبی در ایستگاه تحقیقات اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی، شامل عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، تاریخ ظهورخوشه و نیز صفات کیفی ارزیابی شده با استفاده از دستگاه طیف سنج مادون ...
بیشتر
به منظور دستیابی به جمعیتهای پرمحصول با کیفیت بالای علوفه در فستوکای بلند، تعداد 36 جمعیت در قالب طرح لاتیس سهگانه در سالهای 1384 و 1385 در شرایط آبی در ایستگاه تحقیقات اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی، شامل عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، تاریخ ظهورخوشه و نیز صفات کیفی ارزیابی شده با استفاده از دستگاه طیف سنج مادون قرمز نزدیک (NIR)، قابلیت هضم، قندهای محلول در آب، پروتئین خام، خاکستر کل، درصد دیواره سلولی بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که غیر از درصد خاکستر در سال اول، بین جمعیتهای مورد مطالعه از نظر سایر خصوصیات بررسی شده اختلاف در سطوح احتمال 1 و 5 درصد معنیدار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد، که اثر ژنوتیپ برای کلیه صفات بهاستثناء درصد خاکستر و اثر متقابل ژنوتیپ در سال برای عملکرد علوفه، تاریخ خوشهدهی و درصد خاکستر معنیدار بود. مقایسه میانگین دادههای دو سال نشان داد که جمعیتهای VIII (روسیه)، 782026 (شهرکرد) و 60075 (توانکش) بهترتیب با 76/5، 32/5 و 5/5 تن علوفه خشک در هکتار بالاترین عملکرد علوفه را به خود اختصاص دادند، بنابراین درصورت یکنواختی در زمان ظهورخوشه میتوان از جمعیتهای فوق بعنوان والدین ارقام ترکیبی استفاده نمود. از نظر ارتفاع بوته ژنوتیپهای 60075 (توانکش) و 60066 (بروجن) بهترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع بوته را داشتند. از نظر تاریخ ظهورخوشه ژنوتیپهای 418 (استرالیا) دیررس و 1317(بانکژن ایران) زودرسترین بودند. ژنوتیپهای 60071(بروجن) و 078(آمریکا) از بالاترین درصد قابلیت هضم برخوردار بودند. ضریب همبستگی بین قابلیت هضم و درصد قندهای محلول در آب مثبت و معنیدار بود. این دو صفت با درصد ADF همبستگی منفی و معنیدار داشتند. تاریخ ظهورخوشه با صفات عملکرد علوفه و ارتفاع بوته رابطه منفی و معنیدار داشت. در حالی که، همبستگی بین عملکرد علوفه و صفات قابلیت هضم و قندهای محلول در آب، کم و ناپایدار بود. با توجه به نتایج بدست آمده جمعیتهای VIII(روسیه)، 782026 (شهرکرد) و 60075(توانکش) از لحاظ تولید علوفه و 60071 (بروجن) و 078 (آمریکا) از نظر کیفیت علوفه، جمعیتهای برتر برای اصلاح مراتع و تولید چراگاه در مناطق استپی شمال غرب کشور معرفی شدند.
علی اشرف جعفری؛ علی رضا سیدمحمدی؛ نوراله عبدی؛ حسن مداح عارفی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، ، صفحه 114-128
چکیده
علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum)، یکی از گرامینه های مهم و با ارزش مرتعی، برای ایجاد چراگاه و تولید علوفهی خشک میباشد که به طور معمول در دامنههای کوهستانی البرز و زاگرس میروید. با هدف بررسی عملکرد بذر و تولید علوفهی خشک، 31 ژنوتیپ، در دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ...
بیشتر
علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum)، یکی از گرامینه های مهم و با ارزش مرتعی، برای ایجاد چراگاه و تولید علوفهی خشک میباشد که به طور معمول در دامنههای کوهستانی البرز و زاگرس میروید. با هدف بررسی عملکرد بذر و تولید علوفهی خشک، 31 ژنوتیپ، در دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی اراک مورد مطالعه قرار گرفتند و عملکرد بذر و علوفهی آنها اندازهگیری شد. با استفاده از تجزیه به مؤلفههای اصلی بر روی شاخص های مقاومت به تنش خشکی شامل میانگین حسابیMP، شاخص تحمل TOL، شاخص حساسیت به تنش SSI، شاخص تحمل به تنش STI و میانگین هندسیGMP و عملکرد گیاهان در آزمایش آبی (Yn) و دیم (Ys)، ژنوتیپ ها در دیاگرام بای پلات پراکنش داده شدند. در نمودار بای پلات ژنوتیپ های 631P5، 747M، 747P11 و 213P11 (با عملکرد 503- 430 کیلوگرم بذر در هکتار) و ژنوتیپ های 3974M ، 742P4، 747M و 341M (با تولید2260-2060 کیلوگرم علوفه در هکتار) متحمل به خشکی شناخته شدند و برای کشت در مراتع مناطق خشک معرفی شدند. ژنوتیپ های742P5، 1369P6، 3477P4، 287P8 و 341M از لحاظ تولید بذر و ژنوتیپهای 3477M، 341P11، 3965P15، 4036M و 631P2 از لحاظ تولید علوفه، عملکرد بالایی در هر دو محیط آبی و دیم داشتند و برای کشت در مراتع نیمه خشک معرفی شدند. بطور کلی از لحاظ تولید همزمان بذر و علوفه، ژنوتیپهای 631P5 (قزوین)، 747M (قزوین) و 341M برای مناطق خشک و ژنوتیپ های 3477P4 و 3477M، 341P11 ، 287P8 (همدان)، 1369P6 (همدان) برای مناطق نیمه خشک استان مرکزی معرفی شدند.
ابراهیم رحمانی؛ علی اشرف جعفری؛ پویا هدایتی
دوره 13، شماره 3 ، آذر 1385، ، صفحه 172-185
چکیده
چاودار کوهی Secale montanum یکی از گرامینههای مهم و با ارزش مرتعی برای ایجاد چراگاه و تولید علوفه است. این گونه معمولا“ در دامنههای کوهستانی کشور میروید. به منظور بررسی عملکرد علوفه خشک، عملکرد بذر و سایر صفات وابسته به آنها، 10 اکوتیپ در دو شرایط مطلوب (آبیاری نرمال) و تنش (شرایط دیم) در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی ...
بیشتر
چاودار کوهی Secale montanum یکی از گرامینههای مهم و با ارزش مرتعی برای ایجاد چراگاه و تولید علوفه است. این گونه معمولا“ در دامنههای کوهستانی کشور میروید. به منظور بررسی عملکرد علوفه خشک، عملکرد بذر و سایر صفات وابسته به آنها، 10 اکوتیپ در دو شرایط مطلوب (آبیاری نرمال) و تنش (شرایط دیم) در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سالهای 1382 و 1383در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی بروجرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات طول برگ پرچم، ارتفاع ساقه، طول سنبله، تعداد سنبله در بوته، فاصله برگ پرچم تا سنبله (طول پدانکل)، تعداد دانه در سنبله، عملکرد علوفه، عملکرد بذر، وزن هزار دانه و شاخص برداشت مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اکوتیپ 2382 با تولید 394 کیلوگرم بذر در هکتار و اکوتیپهای 10-2382 و 13-2382 به ترتیب با تولید میانگین 93/3 و4 تن علوفه خشک در هکتار در سال در هر دو شرایط آبی و دیم نسبت به بقیه اکوتیپها برتری داشتند. اکوتیپ 13-2382 با تولید 4 تن علوفه و 382 کیلوگرم بذر در هکتار بهعنوان یکی از اکوتیپهای مناسب برای تولید علوفه و احیاء مراتع و دیمزارهای منطقه شمال لرستان معرفی گردید.
ابراهیم رحمانی؛ علی اشرف جعفری؛ مجتبی ترکمان
دوره 13، شماره 1 ، خرداد 1385، ، صفحه 53-61
چکیده
بمنظور مطالعه عملکرد و کیفیت علوفه در گونه علف گندمی (Agropyron cristatum L.) در مناطق نیمه استپی استان لرستان، 18 اکوتیپ در دو شرایط آبی و دیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف میان اکوتیپها برای عملکرد علوفه و درصد قابلیت هضم به عنوان یکی از مهمترین صفات کیفی معنی دار بود. در شرایط دیم اکوتیپهای 208S، 1727P12، 2087P10، 4056P4، 1727P7 و619S ...
بیشتر
بمنظور مطالعه عملکرد و کیفیت علوفه در گونه علف گندمی (Agropyron cristatum L.) در مناطق نیمه استپی استان لرستان، 18 اکوتیپ در دو شرایط آبی و دیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف میان اکوتیپها برای عملکرد علوفه و درصد قابلیت هضم به عنوان یکی از مهمترین صفات کیفی معنی دار بود. در شرایط دیم اکوتیپهای 208S، 1727P12، 2087P10، 4056P4، 1727P7 و619S با مجموع عملکرد 1451 تا 1774 کیلوگرم در هکتار در سال بیشترین ماده خشک علوفه تولید کردند که در میان آنها دو اکوتیپ 619S و 1727P12 دارای سازگاری بیشتری بودند و برای تبدیل دیمزارهای کم بازده به مرتع و احیاء و اصلاح مراتع مخروبه در شرایط آب و هوایی و بارندگی استان لرستان معرفی شدند. در شرایط آبی اکوتیپهای 208P10، 208S، 1727P7، 208P8، 1727P10 و 208P13 بیشترین عملکرد علوفه را داشتند که در میان آنها 208P8 و1727P7 به ترتیب با دارا بودن 6/17 و 5/17 درصد پروتئین خام از کیفیت علوفه خوبی برخوردار بودند. اکوتیپ 208P13 با متوسط عملکرد 1765 کیلوگرم در هکتار در محیط آبی دارای بیشترین درصد قابلیت هضم و پروتئین خام بود. اکوتیپ 529M به رغم دارا بودن بیشترین درصد قابلیت هضم و پروتئین خام، از لحاظ عملکرد علوفه بسیار ضعیف بود. در مقایسه بین میانگین دو محیط برای صفات کیفی نتایج نشان داد که متوسط درصد قابلیت هضم، درصد قندهای محلول در آب، درصد دیواره سلولی منهای همی سلولز ADF، درصد خاکستر در هر دو محیط تقریبا" یکسان بود، ولی درصد پروتئین خام در شرایط آبی بیشتر بود.