حمیدرضا مرادی؛ محمد رضا فاضل پور؛ سید حمید رضا صادقی؛ سید زین العابدین حسینی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 1-12
چکیده
بیابانزایی یکی از عوامل تهدید کننده حیات بشری است که موجب تخریب منابع طبیعی می شود. بنابراین شناخت پدیده بیابانزایی و عوامل مؤثر بر تشدید آن برای کشور ما دارای اهمیت حیاتی میباشد. در این تحقیق از اطلاعات تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی برای بررسی نقش تغییرکاربری اراضی بر پدیده بیابان زایی محدوده شهر اردکان استفاده ...
بیشتر
بیابانزایی یکی از عوامل تهدید کننده حیات بشری است که موجب تخریب منابع طبیعی می شود. بنابراین شناخت پدیده بیابانزایی و عوامل مؤثر بر تشدید آن برای کشور ما دارای اهمیت حیاتی میباشد. در این تحقیق از اطلاعات تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی برای بررسی نقش تغییرکاربری اراضی بر پدیده بیابان زایی محدوده شهر اردکان استفاده شد. به این منظور، برای سالهای 1334 و 1376 از عکسهای هوایی موجود و برای سال 1381 از تصاویر IRS استفاده گردید. پس از موزاییک کردن عکسهای هوایی، عملیات پردازش با نرم افزارILWIS انجام گرفت. برای تهیه نقشه کاربری اراضی، از تصاویر به روش پردازش رقومی اقدام و در نهایت پنج نوع کاربری در منطقه شناسایی شد. در هر نوع کاربری 10 نمونه تعلیمی به طور موزون در منطقه انتخاب شد. در نهایت، مساحت هر کاربری و میزان تغییرات آنها در دوره زمانی مورد مطالعه محاسبه گردید. نتایج حاصل بیانگر کاهش وسعت مناطق بیابانی از سال 1334 تا سال 1376 به میزان 2000 هکتار و از سال 1376 تا سال 1381 به میزان 160 هکتار و افزایش مساحت کاربریهای دیگر میباشد. در طی دوره مورد مطالعه، تخریب اراضی به صورت تبدیل کاربریهای باغ و اراضی کشاورزی به اراضی مسکونی و صنعتی دیده میشود.
میرطاهر قائمی؛ عباسعلی سندگل
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 13-25
چکیده
به منظور بررسی تأثیر قرق در اصلاح مراتع منطقه سلماس، ایستگاه گله دام با تیپ مرتعیFestuca - Bromus انتخاب گردید. در این بررسی، تغییرات تولید، پوشش تاجی کل، پوشش تاجی گونههای کلاس III, II, I و وضعیت و گرایش در سالهای مختلف بررسی گردید. برای تعیین وضعیت از روش چهارفاکتوری، گرایش مرتع از ترازوی گرایش و تولید مرتع از روش قطع و توزیناستفاده شد. ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر قرق در اصلاح مراتع منطقه سلماس، ایستگاه گله دام با تیپ مرتعیFestuca - Bromus انتخاب گردید. در این بررسی، تغییرات تولید، پوشش تاجی کل، پوشش تاجی گونههای کلاس III, II, I و وضعیت و گرایش در سالهای مختلف بررسی گردید. برای تعیین وضعیت از روش چهارفاکتوری، گرایش مرتع از ترازوی گرایش و تولید مرتع از روش قطع و توزیناستفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت مرتع از حالت فقیر به خوب، گرایش از حالت منفی به حالت مثبت رسیده و درصد پوشش تاجی کل و تولید به صورت قابل توجهی افزایش یافت. افزایش گونههای کلاس I, کلاس II و کاهش گونه های کلاس III نشان دهنده اثرات مثبت پنج سال قرق در منطقه مورد مطالعه بود. اختلاف آماری پارامترهای مورد مطالعه بسیار معنیدار بود. هر چند مدت پنج سال، مدت زمان مناسبی برای اصلاح مراتع منطقه به نظر میرسد، اما با توجه به بارندگی بسیار مناسب این دوره، برای نتیجهگیری مطمئنتر ادامه بررسیها توصیه می شود.
هادی معماریان خلیل آباد؛ علی اکبر صفدری؛ محمدرضا اختصاصی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 26-41
چکیده
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت، یک کار بنیادی است و عملیات اجرایی باید بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. بهمنظور منشأیابی رسوبات بادی منطقه فدیشه نیشابور از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام میگیرد. ابتدا جهتیابی مناطق برداشت و سپس مکانیابی. بهمنظورجهتیابی ...
بیشتر
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت، یک کار بنیادی است و عملیات اجرایی باید بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. بهمنظور منشأیابی رسوبات بادی منطقه فدیشه نیشابور از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام میگیرد. ابتدا جهتیابی مناطق برداشت و سپس مکانیابی. بهمنظورجهتیابی قطاع برداشت منطقه فدیشه، ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گرد وخاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنین محدوده اطراف ارگ بدست آمد. سپس تصاویرماهواره ای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهواره ای و بازدیدهای صحرایی مرفولوژی تپه های ماسه ای ارگ تعیین گردید. درنهایت، با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده ومؤثر در تشکیل تپه های ماسه ای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت(قطاع جنوب شرق و شرق)، فاز مکانیابی نقاط برداشت آغازگردید. دراین مرحله با مطالعه ژئومرفولوژی قطاع برداشت و نمونه برداری از رخسارههای این قطاع اقدام به کانیشناسی و مطالعه مرفوسکوپی رسوبات تپه های ماسه ای و قطاع برداشت گردید و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی شد. درنهایت، باتوجه به دیگر شواهد مثل جهت قرارگیری بارخانها(جنوب شرقی- شمال غربی)، شدیدبودن شاخص انرژی بادهای شرقی، وجود کانیهای سنگینی مثل هماتیت، کاموسیت، ادنیت و اسفالریت درمیان نمونه های قطاع برداشت و تپههای ماسه ای، قطر میانه متوسط(حدوداً 210میکرون) تپه های ماسه ای، متقارن بودن منحنی فراوانی ذرات رسوبی تپه های ماسه ای مشخص شد که منشأ رسوبات در فاصله نزدیکی نسبت به تپه های ماسه ای قرارداشته و بیشتر تاغزارهای مخروبه و در حال تخریب، مناطق بدون پوشش، اراضی بایرقطاع جنوب شرق موجود درجلگههای رسی، دشت سرهای پوشیده ریزدانه بههمراه اراضی بدون پوشش حاشیه کال شور و بسترکال شورمی باشد.
حسین ارزانی؛ محمدرضا صادقی منش صادقی منش؛ حسین آذرنیوند؛ قاسم اسدیا ن؛ احسان شهریاری
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 42-50
چکیده
تعیین ظرفیت چرای مرتع مستلزم آگاهی از فاکتورهای متعددی است که یکی از آنها کیفیت و ارزش غذایی گیاهان میباشد و برای رسیدن عملکرد دام به سطح مطلوب آگاهی از ارزش غذایی گیاهان اهمیت زیادی دارد. به همین منظور در تحقیق حاضر دوازده گونه مورد چرای دام گوسفند مهربان در 2 مرحله فنولوژی (رشد رویشی و رشد کامل) و در دو مرتع (گله بر و آق داق) در استان ...
بیشتر
تعیین ظرفیت چرای مرتع مستلزم آگاهی از فاکتورهای متعددی است که یکی از آنها کیفیت و ارزش غذایی گیاهان میباشد و برای رسیدن عملکرد دام به سطح مطلوب آگاهی از ارزش غذایی گیاهان اهمیت زیادی دارد. به همین منظور در تحقیق حاضر دوازده گونه مورد چرای دام گوسفند مهربان در 2 مرحله فنولوژی (رشد رویشی و رشد کامل) و در دو مرتع (گله بر و آق داق) در استان همدان مورد بررسی قرار گرفتند و شاخصهای معرف کیفیت علوفه شامل، پروتئین خام (CP) دیواره سلولی منهای همی سلولز (ADF)، قابلیت هضم ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه واریانس داده ها حاکی از آن است که اثر گونه و مرحله فنولوژی در تمامی شاخصهای فوق در سطح 5 درصد (05/0p<) معنیدار بوده است. به طور کلی، آگاهی از کیفیت علوفه برای مدیریت تغذیه دام در مرتع ضروری است و در مدیریت اصولی دام و مرتع باید به کار گرفته شود.
محمد هادی راد؛ سید رضا میرحسینی؛ محمد علی مشکوه؛ مهدی سلطانی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 51-58
چکیده
به منظور برآورد آب مورد نیاز درختان و درختچهها در مناطق خشک از روش مستقیم و همچنین بررسی روابط آب، خاک و گیاه، نسبت به طراحی، ساخت و نصب ده عدد لایسیمتر وزنی در ایستگاه تحقیقات بیابان زدایی شهید صدوقی یزد اقدام گردید. لایسیمترها استوانهای شکل (قطر2/1 متر و ارتفاع 7/1 متر) بوده و از ورقهای فولادی طراحی و ساخته شده و در ...
بیشتر
به منظور برآورد آب مورد نیاز درختان و درختچهها در مناطق خشک از روش مستقیم و همچنین بررسی روابط آب، خاک و گیاه، نسبت به طراحی، ساخت و نصب ده عدد لایسیمتر وزنی در ایستگاه تحقیقات بیابان زدایی شهید صدوقی یزد اقدام گردید. لایسیمترها استوانهای شکل (قطر2/1 متر و ارتفاع 7/1 متر) بوده و از ورقهای فولادی طراحی و ساخته شده و در مقابل نیروهای وارده کاملا" مقاوم سازی گردیدند. با هدف مطالعه دقیق وضعیت رطوبت خاک در اعماق مختلف بوسیله نمونهبرداری مستقیم و یا استفاده از TDRو همچنین انجام مطالعات مربوط به ریشه و تزریق آب به اعماق مختلف خاک، در اعماق 30 ، 60 ، 90 و 120 سانتیمتری و بر روی بدنه لایسیمترها دریچههایی نصب گردید. بدنه خارجی لایسیمترها برای به حداقل رساندن اثرات جانبی دما با یک لایه پشم شیشه عایقبندی شد. پس از قرار گرفتن لایسمترها در مکان اصلی با خاک دست خورده پر گردیدند. عملیات توزین بوسیله یک دستگاه جرثقیل و یک دستگاه ترازوی دیجیتالی 5000 کیلوگرمی با دقت 1/0 درصد که به یک خرک متحرک اتصال دارند، انجام میشود. سیستم زهکش استفاده شده در لایسیمترها آزاد بوده و هرز آب هر لایسیمتر بطور جداگانه قابل جمعآوری میباشد. نتایج بررسی ها در استفاده از لایسیمترها برای مطالعه روابط آبی گیاه تاغ (Haloxylon Spp.) نشان داد که از کارایی خوبی برخوردار بوده، بگونهای که با استفاده از آنها، اهداف از پیش تعیین شده به خوبی تحقق یافت. همچنین میتوان با تغییر در سیستم توزین آنها نسبت به ذخیره سازی و پردازش اطلاعات بوسیله کامپیوتر نیز اقدام نمود
حمید رضا ناصری؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی؛ زهرا مهربان فر
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 59-68
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی اثر گذشت زمان بر روی جوانه زنی بذرهای درمنه انجام پذیرفتهاست. بدین منظور ابتدا رویشگاههای چهارگونه مختلف درمنه در آذربایجان شرقی انتخاب و در فصل پاییز بذرهای مربوط به هر گونه جمعآوری شد. طی سه سال آزمایش تعیین درصد جوانه زنی بذرهای برای همه گونهها در آغاز فصل بهار انجام شد و نهایتا اطلاعات بدست آمده از ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی اثر گذشت زمان بر روی جوانه زنی بذرهای درمنه انجام پذیرفتهاست. بدین منظور ابتدا رویشگاههای چهارگونه مختلف درمنه در آذربایجان شرقی انتخاب و در فصل پاییز بذرهای مربوط به هر گونه جمعآوری شد. طی سه سال آزمایش تعیین درصد جوانه زنی بذرهای برای همه گونهها در آغاز فصل بهار انجام شد و نهایتا اطلاعات بدست آمده از آزمایشها تحلیل آماری شد. نتایج بدست آمده نشان داد که گذشت زمان بر روی میزان جوانهزنی بذرها موثر بودهاست و در گونههای Artemisia fragrance، A. spicigeraA. campestrisوA. vulgaris باعث افزایش درصد جوانهزنی بذرها شدهاست. نهایتا گونه A. vulgaris و گونه A. spicigera، بهترتیب کمترین و بیشترین نوسان را از نظر درصد جوانه زنی از خود نشان دادند.
ناصر میرزا مصطفی؛ داور خلیلی؛ محمد جعفر ناظم السادات؛ غلامرضا هادربادی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 85-69
چکیده
در حال حاضر، سطح بیابانها، کویرها و شنزارهای کشور ۳۴ میلیون هکتار برآورد میشود که ۲۴ و 15 درصد آن به ترتیب شنزار و تپههای شنی است. یکی از مناطقی که در معرض فرسایش شدید بادی می باشد، منطقه زابل بوده که در جنوب شرقی ایران واقع می باشد. مسطح بودن منطقه و وزش بادهای شدید در طول تابستان که گاه سرعت آنها به 120 کیلومتر ...
بیشتر
در حال حاضر، سطح بیابانها، کویرها و شنزارهای کشور ۳۴ میلیون هکتار برآورد میشود که ۲۴ و 15 درصد آن به ترتیب شنزار و تپههای شنی است. یکی از مناطقی که در معرض فرسایش شدید بادی می باشد، منطقه زابل بوده که در جنوب شرقی ایران واقع می باشد. مسطح بودن منطقه و وزش بادهای شدید در طول تابستان که گاه سرعت آنها به 120 کیلومتر بر ساعت می رسد، از دلایل عمده وجود فرسایش بادی در این منطقه می باشند. از آنجایی که قدرت باد رابطه مستقیمی با توان سوم سرعت باد داشته و جهت باد نیز بیانگر جهت فرسایش می باشد، دانستن سرعت و جهت باد به صورت ساعتی، به منظور پیش بینی و کنترل فرسایش بادی و آلودگی هوا ضروری است. مدل های متعددی نظیر نرمال، گاما، ریله و نمایی به منظور بیان توزیع سرعت باد توسط پژوهشگران پیشنهاد شده است، اما توزیع فراوانی ویبل به دلایلی نظیر انعطاف پذیری بیشتر و نیاز به تخمین تنها دو پارامتر مقیاس و شکل (c و k)، در این پژوهش به کار گرفته شد. پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد در زابل با استفاده از زیر مدل وضعیت هوا در مدل WEPS انجام گرفت. به دلیل فقدان برخی دادههای سرعت و جهت باد (پنج مشاهده بجای هشت) در ایستگاههای هواشناسی نظیر ایستگاه سینوپتیک زابل، تاثیر این کمبود بر روی پیش بینی سرعت و جهت باد مورد بررسی قرار گرفت. از این رو این پژوهش با هدف تعیین کمینه تعداد سال آماری مورد نیاز جهت پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد، پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد، اعتبار سنجی مدل ویبل در پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد و تجزیه و تحلیل بادهای فرساینده منطقه زابل انجام شد. در این مطالعه، ضرایب همبستگی احتمال وقوع باد با سرعتهای مختلف در هر کدام از 16 جهت بین دو دوره آماری پنج ساله (1990-1986) و ده ساله (1995-1986) محاسبه و با مقادیر موجود در جدول معنی داری ضرایب همبستگی مقایسه شدند. به منظور پیش بینی سرعت و جهت باد، ابتدا پارامترهای مقیاس و شکل توزیع ویبل با استفاده از روش حداقل مربعات محاسبه شدند. سپس توزیع جهت باد، نسبت بیشینه به کمینه سرعت باد و ساعتهای دارای بیشینه سرعت باد در هر ماه تعیین و با انتخاب اعداد تصادفی، سرعت و جهت باد به صورت ساعتی شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که، با اطمینان 99% می توان از آمار خام دوره 5 ساله به جای 10 ساله در پیش بینی سرعت و جهت باد استفاده نمود. بیشترین تطابق داده های سرعت باد با توزیع فراوانی ویبل در ماههایی مشاهده شد که احتمال وقوع باد آرام یا انحراف معیار احتمال وقوع باد از جهتهای مختلف کمتر از سایر ماهها بود. بیشینه و کمینه سرعت باد به ترتیب در حدود ساعت 6 صبح و 6 بعد ازظهر اتفاق افتاد. ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور بیشترین احتمال وقوع بادهای فرساینده (با سرعت مساوی یا بزرگتر از 8 متر بر ثانیه) را دارا بودند. تجزیه و تحلیل دادهای سرعت و جهت باد نشان داد که بیشترین درصد بادهای فرساینده متعلق به جهتهای غالب باد منطقه، یعنی شمال شمال غربی (NNW)، شمال غربی (NW)، و شمال (N) بود. با اطمینان 99% ، توزیع فراوانی ویبل مدلی قابل قبول برای پیش بینی سرعت و جهت باد در منطقه زابل بود. نتایج این پژوهش، به پژوهشگران و متخصصان حفاظت خاک در پیش بینی و کنترل فرسایش بادی کمک مینماید.
ابراهیم فراهانی؛ امرعلی شاهمرادی؛ صدیقه زارع کیا؛ فرهاد آژیر
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 86-94
چکیده
مطالعه چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و بررسی نحوه ارتباط آن با سایر اجزاء زنده و غیرزنده رویشگاه مربوطه بهعنوان آت اکولوژی آن گونه در نظر گرفته می شود. این نوع مطالعات، بخش قابل ملاحظهای از اطلاعات اساسی و مورد نیاز برای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی را فراهم می سازد. در این تحقیق، آت اکولوژی گونه مرتعی Stipa barbata مورد بررسی قرار ...
بیشتر
مطالعه چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و بررسی نحوه ارتباط آن با سایر اجزاء زنده و غیرزنده رویشگاه مربوطه بهعنوان آت اکولوژی آن گونه در نظر گرفته می شود. این نوع مطالعات، بخش قابل ملاحظهای از اطلاعات اساسی و مورد نیاز برای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی را فراهم می سازد. در این تحقیق، آت اکولوژی گونه مرتعی Stipa barbata مورد بررسی قرار گرفت. برای این گونه ویژگیهای رویشگاهی شامل پستی و بلندی، اقلیم و خاک تعیین گردید. گونههای همراه، چگونگی حضور گونه مورد مطالعه در پوشش گیاهی، سیستم ریشه، و فنولوژی گیاه نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که رویشگاههای این گونه در دامنه ارتفاعی 890 تا3300 متر واقع شده اند، ولی عمده رویشگاههای آن در ارتفاعات 1100 تا 2800 متر می باشد. گونه مورد مطالعه در شیبهای 5/0 تا 100 درصد مشاهده شد. میانگین بارندگی در رویشگاههای آن از 221 میلیمتر در اشتهارد تا حداکثر 485 میلیمتر در منطقه زیدشت طالقان می باشد. همچنین متوسط دمای سالانه از 5/15 درجه سانتیگراد در فیروزکوه تا 4/24 درجه سانتیگراد در قرق رود شور محاسبه شده است. مطالعات خاک شناسی نشان داد که این گونه در خاکهای بسیار کمعمق تا عمیق رویش دارد. بافت خاک در رویشگاههای گونه مورد مطالعه لوم شنی، لوم رسی، و لوم رسی شنی می باشد. میزان اسیدیته خاک نیز از حداقل 1/8 در قاضیان اشتهارد تا حداکثر 71/8 در قرق رود شور متغیر است. همچنین میزان هدایت الکتریکی خاک از حداقل ds/m 19/0 در گیلاوند تا حداکثر ds/m 3/1 در نصرت آباد کرج برآورد شده است. در بیشتر رویشگاههای خود بصورت گونه غالب ظاهر شده است. بطور متوسط، پوشش تاجی 5/4 درصد، تراکم 32750 پایه در هکتار و فراوانی 5/82% تعیین گردید. این گونه دارای سیستم ریشه افشان است. ریشه به شدت منشعب و در عین حال دارای وضعیت متراکم در نزدیک یقه می باشد. شروع رشد رویشی آن از اواسط اسفند تا اواسط فروردین می باشد. گلدهی از اواخر اردیبهشت تا اواخر خرداد صورت می گیرد. مرحله بذردهی بلافاصله پس از گلدهی در گیاه انجام شده و سپس در مدت یک هفته تا 10 روز بذرها خمیری شکل می شوند. از اواخر خرداد تا هفته سوم تیرماه، با توجه به شرایط اقلیمی منطقه، بذرهای گیاه می رسند. از اوایل شهریور تا اوایل مهرماه گیاه در حال رکود است. بررسی ترکیبات شیمیایی نشان داد که در اوایل رشد میزان پروتئین خام و چربی خام حداکثر است، ولی به تدریج با افزایش سن گیاه کاهش می یابند.
کیان نجفی تیره شبانکاره؛ ، محمد خسرو شاهی؛ محمد غلامپور
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 95-113
چکیده
گونههای مقاوم به شرایط خشکی، شوری و نوسانهای دمایی میتوانند تا حدودی بیانگر محدوده مناطق بیابانی هر منطقه باشند. این گیاهان با ایجاد تغییرات خاص در شکل ظاهری خود، سازگاری مناسبی با شرایط حاد و شکننده مناطق بیابانی پیدا کردهاند. برخی از این گیاهان با ذخیره آب در بافتهای خود به شرایط کم آبی سازگار شدهاند، برخی با انجام سازوکارهایی ...
بیشتر
گونههای مقاوم به شرایط خشکی، شوری و نوسانهای دمایی میتوانند تا حدودی بیانگر محدوده مناطق بیابانی هر منطقه باشند. این گیاهان با ایجاد تغییرات خاص در شکل ظاهری خود، سازگاری مناسبی با شرایط حاد و شکننده مناطق بیابانی پیدا کردهاند. برخی از این گیاهان با ذخیره آب در بافتهای خود به شرایط کم آبی سازگار شدهاند، برخی با انجام سازوکارهایی متفاوت با شرایط شوری آب و خاک سازگاری یافتهاند و بالاخره بعضی از گونههای گیاهی این مناطق با کم کردن سطح برگها (فلسی یا خاردار شدن) و گسترش سیستم ریشهای جهت استفاده از آبهای زیرزمینی در این مناطق ماندگار شدهاند . مشاهده این گونههای بیابانی که در نتیجه تعامل بسیاری از عوامل محیطی با یکدیگر ایجاد شدهاست، نشان میدهد که با شناسایی قلمرو گسترش آنها میتوان اطلاعات لازم را برای تعیین قلمرو بیابان بدست آورد. برای این کار با تعیین محدوده تیپهای گیاهی غالب، نقشه مربوطه به صورت رقومی در محیط GIS تهیه شد. سپس تیپهای گیاهی غالب به گروههای مختلف تقسیم شد و با استفاده از اطلاعات موجود و با توجه به ویژگیهای عمومی هر یک از گروهها و تیپها و گونههای گیاهی و مناطق رویشی، محدوده اراضی بیابانی از غیر بیابان تفکیک گردید و بر این اساس نقشه مناطق بیابانی استان از جنبه پوشش گیاهی تهیه شد. در محدوده مورد مطالعه در مجموع، 22 گروه گیاهی که هر یک متشکل از چند تیپ گیاهی است، بعنوان معرف بیومهای بیابانی تشخیص داده شد. در مجموع عرصه این گیاهان سطحی[1] معادل 4597829 هکتار از مساحت استان را دربر میگیرد. گروههای گیاهیZygophyllum atripolicoides با 730312 هکتار، Gymnocarpos decander با 599941 هکتار وHammada salicornica با 532650 هکتار دارای بیشترین سطح پراکنش در بین این گروههای گیاهی هستند. [1] - در این مطالعه امکان تهیه نقشه پوشش گیاهی برخی از نقاط استان، از جمله جزایر میسر نشد. البته، این مناطق نیز با توجه به وضعیت پوشش گیاهی و شرایط اقلیمی در محدوده مناطق بیابانی است.
علی اشرف جعفری؛ علی رضا سیدمحمدی؛ نوراله عبدی؛ حسن مداح عارفی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 114-128
چکیده
علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum)، یکی از گرامینه های مهم و با ارزش مرتعی، برای ایجاد چراگاه و تولید علوفهی خشک میباشد که به طور معمول در دامنههای کوهستانی البرز و زاگرس میروید. با هدف بررسی عملکرد بذر و تولید علوفهی خشک، 31 ژنوتیپ، در دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ...
بیشتر
علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum)، یکی از گرامینه های مهم و با ارزش مرتعی، برای ایجاد چراگاه و تولید علوفهی خشک میباشد که به طور معمول در دامنههای کوهستانی البرز و زاگرس میروید. با هدف بررسی عملکرد بذر و تولید علوفهی خشک، 31 ژنوتیپ، در دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی اراک مورد مطالعه قرار گرفتند و عملکرد بذر و علوفهی آنها اندازهگیری شد. با استفاده از تجزیه به مؤلفههای اصلی بر روی شاخص های مقاومت به تنش خشکی شامل میانگین حسابیMP، شاخص تحمل TOL، شاخص حساسیت به تنش SSI، شاخص تحمل به تنش STI و میانگین هندسیGMP و عملکرد گیاهان در آزمایش آبی (Yn) و دیم (Ys)، ژنوتیپ ها در دیاگرام بای پلات پراکنش داده شدند. در نمودار بای پلات ژنوتیپ های 631P5، 747M، 747P11 و 213P11 (با عملکرد 503- 430 کیلوگرم بذر در هکتار) و ژنوتیپ های 3974M ، 742P4، 747M و 341M (با تولید2260-2060 کیلوگرم علوفه در هکتار) متحمل به خشکی شناخته شدند و برای کشت در مراتع مناطق خشک معرفی شدند. ژنوتیپ های742P5، 1369P6، 3477P4، 287P8 و 341M از لحاظ تولید بذر و ژنوتیپهای 3477M، 341P11، 3965P15، 4036M و 631P2 از لحاظ تولید علوفه، عملکرد بالایی در هر دو محیط آبی و دیم داشتند و برای کشت در مراتع نیمه خشک معرفی شدند. بطور کلی از لحاظ تولید همزمان بذر و علوفه، ژنوتیپهای 631P5 (قزوین)، 747M (قزوین) و 341M برای مناطق خشک و ژنوتیپ های 3477P4 و 3477M، 341P11 ، 287P8 (همدان)، 1369P6 (همدان) برای مناطق نیمه خشک استان مرکزی معرفی شدند.
حیدر پناهپور
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، صفحه 129-138
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات همزیستی جدایه های سینوریزوبیوم بر روی رشد نهال یونجه و استقرار زود هنگام آن در خاک بویژه در مناطق خشک ونیمه خشک آزمایش فاکتوریلی با طرح پایه کاملا تصادفی، سه رقم یونجه، جدایه های سینوریزوبیوم دردو سطح با4 تکرار درمرکز تحقیقات البرز، کرج اجرا شد. در این تحقیق نخست گرههای تثبیت نیتروژن از ریشه گیاهان یونجه جمع ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثرات همزیستی جدایه های سینوریزوبیوم بر روی رشد نهال یونجه و استقرار زود هنگام آن در خاک بویژه در مناطق خشک ونیمه خشک آزمایش فاکتوریلی با طرح پایه کاملا تصادفی، سه رقم یونجه، جدایه های سینوریزوبیوم دردو سطح با4 تکرار درمرکز تحقیقات البرز، کرج اجرا شد. در این تحقیق نخست گرههای تثبیت نیتروژن از ریشه گیاهان یونجه جمع آوری و با آب مقطر چندین بارشستشو ودرآزمایشگاه نگهداری شدند.بذور ارقام مختلف یونجه با محلول جدایه های سینوریزوبیوم تلقیح شده و سپس در گلدان های پلاستیکی حاوی ماسه استریل کشت گردیدند. در دوره رویشی ازصفات متعدد نهال یونجه مانند ارتفاع گیاه، طول ریشه، طول نهال، وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه، وزن خشک نهال و تعداد گره یاد داشت برداری بعمل آمد و سپس داده ها آنالیز گردید. نتایج نشان داد که اثر جدایه های سینوریزوبیوم بر روی صفات تعداد گره، طول نهال، طول ریشه، وزن خشک نهال(زیست توده) در سطح 1% معنی دار میباشد. در آنالیز کورولاسیون بین صفات مختلف نیز مشاهده شد که رابطه مثبت و معنی داری بین تعداد گره با طول ریشه، طول و وزن خشک نهال یونجه وجود دارد. درپایان نتایج بدست آمده نشان دادکه تلقیح زود هنگام جدایه های سینوریزوبیوم مناسب با بذر یونجه علاوه بر افزایش عملکرد علوفه وحاصل خیزی خاک به استقرار نهال گیاه سرعت بخشیده ومی تواند به توسعه کشت یونجه در اراضی خشک ونیمه خشک کمک مینماید.