سادات فیض نیا؛ مسعود نصری؛ علی نجفی؛ حسن نخکوب
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 423-435
چکیده
احداث سدهای مخزنی در سرشاخه رودخانههای بزرگ کشور و افزایش و پایداری عمر مفید آنها به منظور امکان اجرای طرحهای انتقال آب بین حوزهای نقش مهمی در توسعه پایدار مناطق خشک و بیابانی در حوزه مرکزی ایران دارد. از جمله محدودیتها در مناطق بیابانی کمبود آب و در حوزههای آبخیز سدها، فرسایش و تولید رسوب است. از آنجائی که تولید رسوب در یک ...
بیشتر
احداث سدهای مخزنی در سرشاخه رودخانههای بزرگ کشور و افزایش و پایداری عمر مفید آنها به منظور امکان اجرای طرحهای انتقال آب بین حوزهای نقش مهمی در توسعه پایدار مناطق خشک و بیابانی در حوزه مرکزی ایران دارد. از جمله محدودیتها در مناطق بیابانی کمبود آب و در حوزههای آبخیز سدها، فرسایش و تولید رسوب است. از آنجائی که تولید رسوب در یک حوزه آبخیز تحت تأثیر عوامل مختلف زمین شناسی و اقلیمی است، در این میان، نقش سازندهای فرسایشپذیر در تولید رسوب حائز اهمیت بیشتری است. در این مطالعه تأثیر سازندهای فرسایشپذیر از طریق روش فیضنیا با بهره گیری از نقشه های زمین شناسی منطقه و امتیاز دهی سازندهای آن در محیطGIS و استفاده از تکنیکهای رقومی سازی و تلفیق اطلاعات، در استانهای مجاور حوزه آبخیز کارون 1 شامل استانهای چهارمحال و بختیاری، اصفهان، کهکیلویه و بویراحمد، خوزستان و فارس مورد بررسی قرار گرفت. سهم آبدهی هر یک از استانها به ترتیب 1/168، 1/50، 7/64، 6/64 و 5/8 مترمکعب بر ثانیه میباشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که دبی رسوب با مساحت حوزه آبخیز، دبی جریان و مساحت سازندهای فرسایش پذیر با ضرایب همبستگی 974/0 و 97/0 و در سطح معنیداری 1 درصد رابطه دارد. منظور از سازندهای فرسایشپذیر با عنایت به مطالعات و منابع موجود در این زمینه سازندهای آغاجاری (Mg)، رازک- گچساران (Mr-Mgs)، (فلیش) امیران (Kaf)، گورپی- پابده (Kg-Ep)، کژدمی (kk) و هرمز (PEh) میباشد که در محدوده مطالعاتی حضور دارند. با توجه به عوامل مؤثر در دبی رسوب، نسبت تولید رسوب هر استان محاسبه گردید و مشخص شد استان چهار محال و بختیاری با 9/47 درصد بیشترین و استان فارس با 1/2 درصد کمترین تأثیر را بر دبی رسوب حوضه کارون 1 دارند. نتایج حاصل میتواند در مدیریت حوزههای آبخیز به منظور کنترل رسوب ورودی به مخازن سدها از طریق تأکید بر اجرای طرحهای مدیریت عرصههای منابع طبیعی به تفکیک استانی با تخصیص اعتبارات ویژه و ملی مؤثر باشد
غلامرضا زهتابیان؛ جمال بخشی؛ مهرنوش قدیمی؛ نادر بیرودیان
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 436-446
چکیده
از آنجایی که شناسایی اثرهای یک گونه در یک منطقه خاص میتواند تعیینکننده اثرهای آن گونه در دیگر مناطق کشور باشد، اقدام به بررسی اثرهای تاغکاری بر پوشش زیراشکوب بین درختچه تاغ و زیردرختچه تاغ در اراضی بیابانی شهرستان اردستان شد. برای مطالعه 3 منطقه تاغکاری و یک منطقه به عنوان شاهد که از نظر ارتفاع، شیب، خاک و ژئومورفولوژی تقریباً ...
بیشتر
از آنجایی که شناسایی اثرهای یک گونه در یک منطقه خاص میتواند تعیینکننده اثرهای آن گونه در دیگر مناطق کشور باشد، اقدام به بررسی اثرهای تاغکاری بر پوشش زیراشکوب بین درختچه تاغ و زیردرختچه تاغ در اراضی بیابانی شهرستان اردستان شد. برای مطالعه 3 منطقه تاغکاری و یک منطقه به عنوان شاهد که از نظر ارتفاع، شیب، خاک و ژئومورفولوژی تقریباً مشابه بود انتخاب شد و با استفاده از روش آماری تعداد پلاتهای مورد نیاز هر منطقه محاسبه شد. در این بررسی تراکم و درصد تاج پوشش گونههای زیراشکوب در بین درختچه تاغ و زیر درختچه تاغ در مناطق تاغکاری و منطقه شاهد مورد مقایسه قرار گرفتند، سپس دادههای به دست آمده از نمونهبرداری با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون دانکن در سطح 5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کشت تاغ سبب بهبود ترکیب گیاهی، افزایش در تراکم و درصد تاج پوشش گونههای زیراشکوب در بین درختچه تاغ و کاهش در تراکم و درصد تاج پوشش گونههای زیراشکوب زیردرختچه تاغ شده است.
محمد شریفی یزدی؛ امرعلی شاهمرادی؛ صدیقه زارع کیا؛ منصوره خداشناس
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 447-454
چکیده
حفظ و احیاء پوشش گیاهی در منابع طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است و لازم است که مورد توجه خاص قرار گیرد. جهت رسیدن به این هدف باید ویژگیهای اکولوژیک گونههای مهمی را که تشکیلدهنده پوشش گیاهی در عرصه منابع طبیعی میباشند مورد شناسایی قرار داد و سپس در جهت اصلاح و احیاء رویشگاههای آنها اقدام نمود. به همین منظور، بررسی آت اکولوژی ...
بیشتر
حفظ و احیاء پوشش گیاهی در منابع طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است و لازم است که مورد توجه خاص قرار گیرد. جهت رسیدن به این هدف باید ویژگیهای اکولوژیک گونههای مهمی را که تشکیلدهنده پوشش گیاهی در عرصه منابع طبیعی میباشند مورد شناسایی قرار داد و سپس در جهت اصلاح و احیاء رویشگاههای آنها اقدام نمود. به همین منظور، بررسی آت اکولوژی گونه Ferula oopoda که در سطح نسبتاً وسیعی از استان کرمان میروید، صورت گرفت. در این بررسی نقشه رویشگاه و خصوصیات رویشگاهی شامل توپوگرافی، اقلیم، خاک، گونههای همراه، فنولوژی و سیستم ریشه گیاه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که گونه Ferula oopoda اغلب در عرصههای شمالی و برفگیر مناطق کوهستانی و سردسیر استان، با ارتفاع 3100-2000 متر از سطح دریا حضور دارد. میانگین بارندگی سالانه در این رویشگاهها 400-250 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 11-7 درجه سانتیگراد میباشد. خاک رویشگاههای این گیاه مرتعی عمدتا" بسیار کم عمق و بافت آن سبک و سنگریزهدار است و اغلب بر روی سازند زمین شناسی کنگلومرا واقع شده است. اسیدیته خاک 8/7-3/7 و هدایت الکتریکی آن ds/m43/0-31/0 میباشد. در رویشگاههای مختلف، این گیاه در جهتها و شیبهای مختلف دیده میشود. ریشه اصلی این گیاه تا عمق 90-60 سانتیمتر در خاک نفوذ میکند. بررسی مراحل فنولوژی نشان داد که رشد رویشی در اوایل فروردین شروع میشود و تا اواسط اردیبهشت ادامه دارد. مرحله گلدهی از اوایل اردیبهشت تا اوایل خرداد، تشکیل بذرها از اواخر اردیبهشت تا اوایل تیر، رسیدن کامل بذرها از اواخر خرداد تا اوایل مرداد و مرحله ریزش بذرها از اواسط تیر تا اواسط مرداد میباشد. وزن هزاردانه بذرهای جمعآوری شده گیاه از مناطق مختلف 2/30 -1/27 گرم میباشد. بذرهای این گیاه قادرند تا چندین سال قوه نامیه خود را حفظ نمایند و با مهیا گشتن شرایط مطلوب جوانه بزنند. بذرکاری این گیاه به منظور احیاء و اصلاح مراتع تخریب شده که دارای شرایط اکولوژیک شبیه به آنچه که در رویشگاههای آن در استان کرمان وجود دارد قویا" پیشنهاد میشود. لازم است که در جهت حفظ و گسترش این گونه مرتعی مرغوب اقدامات اساسی انجام گیرد.
علیرضا قاسمی آریان؛ جواد ایزدی؛ محمدرضا سعید افخم الشعرا؛ روزبه اجلالی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 455-463
چکیده
گیاه کندل یک گونه صنعتی، دارویی و علوفهایست که در آسیای مرکزی و از جمله ایران میروید. در سالهای اخیر به علت استفاده بیرویه، رویشگاههای آن در کشور در حال تخریب میباشد. یکی از روشهای احیاء رویشگاه این گونه گیاهی، بهبود عملیات بذرکاری میباشد. اگر زمان کاشت منطبق بر دمای مناسب جوانهزنی گیاه در منطقه شود، شانس جوانهزنی ...
بیشتر
گیاه کندل یک گونه صنعتی، دارویی و علوفهایست که در آسیای مرکزی و از جمله ایران میروید. در سالهای اخیر به علت استفاده بیرویه، رویشگاههای آن در کشور در حال تخریب میباشد. یکی از روشهای احیاء رویشگاه این گونه گیاهی، بهبود عملیات بذرکاری میباشد. اگر زمان کاشت منطبق بر دمای مناسب جوانهزنی گیاه در منطقه شود، شانس جوانهزنی بذرها افزایش مییابد. در این پژوهش، از یک طرح آزمایشی کاملا تصادفی با آزمایشهای فاکتوریل 5×2 با دو عامل درجه حرارت با پنجسطح3 6، 9، 12 و 15 درجه سانتیگراد و عامل شستشو با دو سطح (بدون شستشو و با شستشو) با 4 تکرار در هر تیمار استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عامل شستشو بر جوانهزنی بذر کندل بی اثر بوده, ولی عامل درجه حرارت تأثیر مستقیم بر جوانهزنی آن دارد. اصلیترین نتیجه تحقیق حاضر عبارت است از : بهترین درجه حرارت برای جوانهزنی بذر کندل دمای 3 درجه سانتیگراد میباشد و هر چه از این دما بالاتر رویم درصد جوانهزنی کمتر شده بهنحوی که در دمای 15 درجه سانتیگراد جوانهزنی بذرها به صفر میرسد. بنابراین در کشت مکانیزه این گیاه, بهتر است به جای کشت فصل کاشت، بازه کاشت با دامنه دمایی متوسط 3 درجه سانتیگراد را بکار برد.
کاظم ساعدی؛ حسین آذرنیوند؛ روح انگیز عباس عظیمی؛ بهنام حمزه
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 464-474
چکیده
با توجه به رویشگاه جامعه استپی درمنه در ایران، تحقیقات پایهای جهت شناخت جنس درمنه در حال انجام است. در مقاله حاضر به ویژگیهای کمی و کیفی آناتومی هشت جمعیت (شش گونه) درمنه موجود در استان آذربایجان غربی از منظر سیستماتیکی و اکولوژیکی پرداختهایم. در این مطالعه، بعد از شش ماه پیشتیمار محلول آب و الکل (70%) برای نرم شدن اندامها ...
بیشتر
با توجه به رویشگاه جامعه استپی درمنه در ایران، تحقیقات پایهای جهت شناخت جنس درمنه در حال انجام است. در مقاله حاضر به ویژگیهای کمی و کیفی آناتومی هشت جمعیت (شش گونه) درمنه موجود در استان آذربایجان غربی از منظر سیستماتیکی و اکولوژیکی پرداختهایم. در این مطالعه، بعد از شش ماه پیشتیمار محلول آب و الکل (70%) برای نرم شدن اندامها و حفظ حالت بافتها ، برگ، ریشه، ساقه و اپیدرم پنج بوته از هر جمعیت به صورت برش دستی جهت مطالعات میکروسکوپی آماده شد. بعد از رنگآمیزی لازم، اندازهگیریها و تهیه عکس در بزرگنماییهای مختلف و توسط میکروسکوپ نوری انجام شد. جمعیتهای خشکیپسند واقعی (گزرومرفها) به لحاظ سازگاری و تغییراتی که در ساختار و شکل ظاهری حاصل کردهاند مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تعیین خصوصیاتی که قادر به تفکیک اکولوژیک یا سیستماتیک جمعیتها یا گونهها از هم باشند به کمک نرمافزار SPSS تجزیه واریانس یکطرفه صورت گرفت. نتایج حاکی از این میباشد که اغلب ویژگیها به شدت تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی و رویشگاهی میباشند؛ بهگونهای که تقریباً تمامی ویژگیها بین تمام جمعیتها (حتی جمعیتهای متعلق به یک گونه واحد) دارای اختلاف معنیداری بودند. مهمتر اینکه، عواملی مانند اندازه و تراکم روزنهها که سایر محققان جهت تفکیک گونهها پیشنهاد دادهاند، برای جنس یاد شده ناکارآمد میباشد.
علیاکبر جمالی؛ جمال قدوسی؛ صدیقه زارعکیا
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 475-484
چکیده
یکی از گزینههای مهم در برنامهریزی مرتع یافتن بحرانیترین چراگاههای حوزهآبخیز و در اولویت قرار دادن آنهاست. بر این اساس برای حوزهآبخیز حبلهرود در شرق دماوند الگوی ترکیب عوامل مکانی مرتع (شیب، بارش، تولید مرتع یا واحد دامی در ماه، گرایش مرتع، وضعیت مرتع)، عوامل مکانی بحران که تردد دام در نزدیکی آنها بیشتر و فشار بر چراگاه ...
بیشتر
یکی از گزینههای مهم در برنامهریزی مرتع یافتن بحرانیترین چراگاههای حوزهآبخیز و در اولویت قرار دادن آنهاست. بر این اساس برای حوزهآبخیز حبلهرود در شرق دماوند الگوی ترکیب عوامل مکانی مرتع (شیب، بارش، تولید مرتع یا واحد دامی در ماه، گرایش مرتع، وضعیت مرتع)، عوامل مکانی بحران که تردد دام در نزدیکی آنها بیشتر و فشار بر چراگاه زیادتر است (نزدیکی به جاده، به روستا، به رودخانه، به چاه و به چشمه) و محدودیتهای مکانی (شیب، رخساره ژئومرفولوژی توده یا برونزدسنگی، کاربری زمین، محل جاده، محل رودخانه، محل روستا) در محیط ارزیابی چندمعیاره مکانی نرمافزار سامانه اطلاعات جغرافیایی ILWIS طراحی شد. استانداردسازی فازی عوامل و محدودیتها با توابع هدفی یا بیشینه خطی مستقیم (سود) یا غیرمستقیم (هزینه) در محدوده ارزشی صفر تا یک انجام شد. وزن نرمال عوامل (دامنه اعداد صفر تا یک) با مقایسه زوجی عوامل با ارزشهای ارجحیتی 1 تا 9 و ناسازگاری کمتر از 1/0 از روش تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد. تلفیق این لایهها به صورت تحلیل چندمعیاره انجام شد. نقشه شاخص مرکب در محدوده ارزشی صفر تا یک ساخته شد. طبق این نقشه و نمودار ستونی ارزش پیکسلهای آن، محل بحرانیترین چراگاههای حوزهآبخیز با مساحت 150 هکتار در نقشه نهایی برای اولویتبندی برنامهها به دقت تعیین شد. استفاده از این الگوی در مناطق دیگر باعث استفاده بهینه از دادهها و صرفهجویی در زمان و هزینه است.
محمد غلامپور؛ محمد خسروشاهی؛ جلال برخورداری
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 485-492
چکیده
بیابانهای ناشی از فرایندهای ژئومرفولوژی از نظر خواص مرفوژنیک، ساختمانی، لیتو- ادافیکی و ترکیبی طبقهبندی و تعریف شدهاند. در این پژوهش از روش مرفوژنیک برای تعیین و تفکیک مناطق بیابانی استان هرمزگان استفاده شده است. برای این کار با استفاده از نقشههای زمینشناسی و نقشههای توپوگرافی و تلفیق دادههای مربوط به عوارض ژئومورفولوژی ...
بیشتر
بیابانهای ناشی از فرایندهای ژئومرفولوژی از نظر خواص مرفوژنیک، ساختمانی، لیتو- ادافیکی و ترکیبی طبقهبندی و تعریف شدهاند. در این پژوهش از روش مرفوژنیک برای تعیین و تفکیک مناطق بیابانی استان هرمزگان استفاده شده است. برای این کار با استفاده از نقشههای زمینشناسی و نقشههای توپوگرافی و تلفیق دادههای مربوط به عوارض ژئومورفولوژی خاص بیابان از جمله دشت سرها، بسترهای طغیانی در مسیر شبکه آبها، تپههای ماسه بادی ـ نبکاها، کویرها و زمینهای نمکدار، بدلندها، گنبدها، تودههای نمکی و ... شناسایی شده و سپس با استفاده از تصاویر ماهوارهای ETM محدوده عوارض اصلاح و عوارض جدید شناسایی شده و به آن افزوده شدهاند. در پایان کار محدودههای یاد شده به عنوان محدوده بیابانهای استان هرمزگان معرفی شدند. بر اساس بررسیهای به عمل آمده توسعه رخسارههای ژئومورفولوژی خاص بیابان در گستره استان قابل مشاهدهاند و مساحی حاصل از آنها 2/17 درصد از مساحت استان هرمزگان را در برگرفتهاند.
علی اکبر ایمانی؛ علی اشرف جعفری؛ رجب چوکان؛ علی اصغری؛ فرخ درویش
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 493-507
چکیده
به منظور دستیابی به جمعیتهای پرمحصول با کیفیت بالای علوفه در فستوکای بلند، تعداد 36 جمعیت در قالب طرح لاتیس سهگانه در سالهای 1384 و 1385 در شرایط آبی در ایستگاه تحقیقات اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی، شامل عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، تاریخ ظهورخوشه و نیز صفات کیفی ارزیابی شده با استفاده از دستگاه طیف سنج مادون ...
بیشتر
به منظور دستیابی به جمعیتهای پرمحصول با کیفیت بالای علوفه در فستوکای بلند، تعداد 36 جمعیت در قالب طرح لاتیس سهگانه در سالهای 1384 و 1385 در شرایط آبی در ایستگاه تحقیقات اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی، شامل عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، تاریخ ظهورخوشه و نیز صفات کیفی ارزیابی شده با استفاده از دستگاه طیف سنج مادون قرمز نزدیک (NIR)، قابلیت هضم، قندهای محلول در آب، پروتئین خام، خاکستر کل، درصد دیواره سلولی بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که غیر از درصد خاکستر در سال اول، بین جمعیتهای مورد مطالعه از نظر سایر خصوصیات بررسی شده اختلاف در سطوح احتمال 1 و 5 درصد معنیدار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد، که اثر ژنوتیپ برای کلیه صفات بهاستثناء درصد خاکستر و اثر متقابل ژنوتیپ در سال برای عملکرد علوفه، تاریخ خوشهدهی و درصد خاکستر معنیدار بود. مقایسه میانگین دادههای دو سال نشان داد که جمعیتهای VIII (روسیه)، 782026 (شهرکرد) و 60075 (توانکش) بهترتیب با 76/5، 32/5 و 5/5 تن علوفه خشک در هکتار بالاترین عملکرد علوفه را به خود اختصاص دادند، بنابراین درصورت یکنواختی در زمان ظهورخوشه میتوان از جمعیتهای فوق بعنوان والدین ارقام ترکیبی استفاده نمود. از نظر ارتفاع بوته ژنوتیپهای 60075 (توانکش) و 60066 (بروجن) بهترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع بوته را داشتند. از نظر تاریخ ظهورخوشه ژنوتیپهای 418 (استرالیا) دیررس و 1317(بانکژن ایران) زودرسترین بودند. ژنوتیپهای 60071(بروجن) و 078(آمریکا) از بالاترین درصد قابلیت هضم برخوردار بودند. ضریب همبستگی بین قابلیت هضم و درصد قندهای محلول در آب مثبت و معنیدار بود. این دو صفت با درصد ADF همبستگی منفی و معنیدار داشتند. تاریخ ظهورخوشه با صفات عملکرد علوفه و ارتفاع بوته رابطه منفی و معنیدار داشت. در حالی که، همبستگی بین عملکرد علوفه و صفات قابلیت هضم و قندهای محلول در آب، کم و ناپایدار بود. با توجه به نتایج بدست آمده جمعیتهای VIII(روسیه)، 782026 (شهرکرد) و 60075(توانکش) از لحاظ تولید علوفه و 60071 (بروجن) و 078 (آمریکا) از نظر کیفیت علوفه، جمعیتهای برتر برای اصلاح مراتع و تولید چراگاه در مناطق استپی شمال غرب کشور معرفی شدند.
ناصر انصاری؛ سیدجعفر سیداخلاقیشال؛ محمدحسن قاسمی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 508-524
چکیده
منابع طبیعی کشور طی قرنها، بستر زیست، تولید و معاش و حضور اقوام کوچنده این سرزمین بوده و بهرغم خشکی طبیعی به مدد وجود پستی و بلندی و تنوع اقلیم، امکان استفادههای متنوع و متناسب را برای بهرهبرداران فراهم کرده است. طی این دوره بهرهبرداری تا زمانی که استفاده از سرزمین در حد توان اکولوژیک آن بوده، هیچ شکلی از انهدام و تخریب منابع ...
بیشتر
منابع طبیعی کشور طی قرنها، بستر زیست، تولید و معاش و حضور اقوام کوچنده این سرزمین بوده و بهرغم خشکی طبیعی به مدد وجود پستی و بلندی و تنوع اقلیم، امکان استفادههای متنوع و متناسب را برای بهرهبرداران فراهم کرده است. طی این دوره بهرهبرداری تا زمانی که استفاده از سرزمین در حد توان اکولوژیک آن بوده، هیچ شکلی از انهدام و تخریب منابع طبیعی مشهود نبوده، اما طی قرن حاضر و بخصوص چند دهه اخیر با افزایش جمعیت و افزایش سطح زندگی، استفاده بیرویه و البته خارج از توان اکوسیستمها توسعه یافته و تخریب منابع طبیعی در نظر بهرهبرداران، متولیان و پژوهندگان نمود پیدا کرده است. به دلیل اهمیت مسئله تخریب منابع طبیعی کشور و با هدف دستیابی به عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر در تخریب منابع طبیعی در این مقاله با استفاده از نتایج تحقیقی میدانی، با تکیه بر3 محور بررسی اسناد و مدارک، جمعآوری اطلاعات عرصهای و کار ستادی با استفاده از ابزارهای مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه در سطح 11 استان کشور نتایج بدست آمده مورد بحث و نتیجهگیری قرار گرفته است. در استانهای اردبیل، گیلان، همدان، کرمانشاه، تهران، مرکزی، خوزستان، اصفهان، یزد، بوشهر و سیستان و بلوچستان ابتدا با استفاده از روش هانری پابو نواحی و زیرنواحی رویشی مشخص و در هر ناحیه مناطق با حداقل5000 هکتار وسعت به عنوان منطقه نمونه تعیین و اندازهگیریها و جمعآوری اطلاعات از روستاهای واقع در آنها با استفاده از پرسشنامه روستا و خانوار انجام شد. در هر استان نیز پرسشنامههایی حاوی سؤالهای مرتبط با موضوع از کارشناسان و دستاندرکاران منابع طبیعی تکمیل شد. در مجموع 504 پرسشنامه کارشناسان، 487 پرسشنامه روستا و 1847 پرسشنامه خانوار بهرهبردار تکمیل و اطلاعات آنها استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، 20 عامل مؤثر در تخریب در3 گروه دام و دامداری، قطع و برداشت و تغییرکاربری و طرحها دسته بندی شدند.از نظر بهره برداران، گروه عوامل مربوط به دام و دامداری 2/47%، گروه قطع و برداشت 9/16% و گروه تغییر کاربری و طرحها 9/35% در تخریب منابع طبیعی سهم دارند. از نظر کارشناسان، گروه عوامل مربوط به دام و دامداری 3/43%، گروه قطع و برداشت 3/24% و گروه تغییرکاربریها و طرحها 4/32% تخریب منابع طبیعی را بر عهده دارند. از جمعبندی نظرات بهرهبرداران و کارشناسان نیز مشخص شد که گروه دام و دامداری 9/45% گروه قطع و برداشت 6/20 و گروه تغییرکاربریها و طرحها 5/33% در تخریب منابع طبیعی مؤثرند. بدینترتیب مهمترین عامل در تخریب منابع طبیعی کشور، عوامل مربوط به دام و دامداری شامل افزایش تعداد دام و دامدار، چرای بیرویه (چرای زودرس، چرای طولانی و چرای شدید یا خارج از ظرفیت) و تضادهای بین استفادهکنندگان از مراتع میباشد. در این بررسی تعیین سهم عوامل تخریب به تفکیک نواحی رویشی نیز نتایج قابل اتکایی برای برنامهریزان منابع طبیعی بدست آورد.
داریوش قربانیان؛ سودابه کروری؛ پروین صالحی؛ عمار رفیعی امام؛ سید محمد موسوی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، صفحه 525-539
چکیده
به منظور شناخت مهمترین عوامل موثر بر زردی و پژمردگی تاغهای دستکاشت، مطالعه برخی عوامل اساسی اکولوژیکی در منطقه محسنآباد گرمسار بهعنوان منطقهای با تاغزار دستکاشت و منطقه چاه جام شاهرود با تاغزار طبیعی انجام شد. در روش تحقیق، بررسی شرایط موجود تاغزارهای طبیعی و دستکاشت استان و انجام مطالعه فنولوژی، خاک شناسی، هواشناسی، ...
بیشتر
به منظور شناخت مهمترین عوامل موثر بر زردی و پژمردگی تاغهای دستکاشت، مطالعه برخی عوامل اساسی اکولوژیکی در منطقه محسنآباد گرمسار بهعنوان منطقهای با تاغزار دستکاشت و منطقه چاه جام شاهرود با تاغزار طبیعی انجام شد. در روش تحقیق، بررسی شرایط موجود تاغزارهای طبیعی و دستکاشت استان و انجام مطالعه فنولوژی، خاک شناسی، هواشناسی، تعیین قوهنامیه بذرها در سالهای مختلف، تعیین درصد رطوبت و ماده خشک در سرشاخههای پایههای سبز، پژمرده و زرد کامل، برای تعیین نقش عوامل یادشده در زردی تاغها، پیشبینی شد. نتایج بدست آمده از مطالعه تاغزار دستکاشت با شرایط تاغزارهای طبیعی مقایسه شده است. براساس این نتایج، بارندگی و درجه حرارت نقش مستقیم بر رشد و بذردهی درختچههای تاغ دارد. مهمترین عوامل مؤثر بر زرد شدن تاغها علاوه بر شرایط آب و هوایی، کمبود عناصر تبادلی و مغذی در خاک، بافت نامساعد خاک و نزدیکی فواصل درختان و درختچهها که سبب ایجاد رقابت درون گروهی شدیدی شده، شناسایی شد. وجود تکپایههای تاغ سرسبز و شاداب در بین گروهی از تاغهای زرد و خشک و پژمرده به علت مقاومت ژنتیکی آنها بوده و احتمالاً از گونههای بومی کویرهای مرکزی ایران هستند.