علی بمان میرجلیلی؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ ناصر باغستانی
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 295-303
چکیده
در این تحقیق مقایسه پنج روش اندازهگیری فاصلهای تعیین تراکم، شامل روشهای نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین فرد، نزدیکترین همسایه، زوج تصادفی و زاویه منظم در بوتهزارها از نظر صحت بررسی شد. گونه های مورد مطالعه در مناطق کوهستانی درمنه کوهی(Artemisia aucheri) و در منطقه دشتی علف شتر(Cornulaca monacantha) بود. بدین ترتیب سه سایت مطالعاتی در مرتع تنگ لایبید ...
بیشتر
در این تحقیق مقایسه پنج روش اندازهگیری فاصلهای تعیین تراکم، شامل روشهای نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین فرد، نزدیکترین همسایه، زوج تصادفی و زاویه منظم در بوتهزارها از نظر صحت بررسی شد. گونه های مورد مطالعه در مناطق کوهستانی درمنه کوهی(Artemisia aucheri) و در منطقه دشتی علف شتر(Cornulaca monacantha) بود. بدین ترتیب سه سایت مطالعاتی در مرتع تنگ لایبید استان یزد با پوششهای متفاوت انتخاب گردید. در هر سایت منطقه کلید مشخص شد و محدودههایی به ابعاد (100×40) متر مربع انتخاب و کلیه بوتههای مورد نظر در این سطح شمرده شدند و این روش به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و کلیه روشها با این روش با استفاده از طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار و با استفاده از آزمون دانکن مقایسه شدند، بدین ترتیب که در هر منطقه کلید در هر تکرار سه ترانسکت 100 متری به فاصله 10 متر ایجاد گردید در طول هر ترانسکت 10 نقطه که فاصله آنها از همدیگر10 متر بود مشخص گردید. برای هر یک از روشهای فاصلهای تعداد30 اندازه نمونه در هر تکرار در هر روش مورد نظر اجرا گردید. الگوی پراکنش در هر منطقه با استفاده از دو شاخص فاصلهای هاپکینز و ابرهارت محاسبه شدند. نتایج نشان داد که در منطقه دشتی با تراکم واقعی 38/0پایه در متر مربع با الگوی پراکنش کپهای و کپهها به صورت یکنواخت، روش نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده است. در دامنه غربی منطقه کوهستانی با تراکم واقعی8/1 پایه در متر مربع با الگوی پراکنش تصادفی به سمت یکنواختی و بندرت کپهای روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده و در دامنه شرقی منطقه کوهستانی با تراکم واقعی 9/2 پایه در متر مربع و الگوی پراکنش تصادفی به سمت یکنواختی، روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده است. بنابراین در مراتع بوتهزار با پوشش حدود 10 درصد و الگوی پراکنش کپهای، روش نقطه مرکز یک چهارم و در مراتع درمنهزار با پوشش حدود20-16 درصد و الگوی پراکنش یکنواخت، روش نزدیکترین همسایه جهت تعیین تراکم توصیه میگردد.
علی اکبر صفدری؛ زهرا محمودی؛ هادی معماریان خلیل آباد
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 304-319
چکیده
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت یک کار بنیادیست و عملیات اجرایی بایستی بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. به منظور منشأیابی رسوبات بادی دشت مختاران بیرجند از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا جهتیابی قطاع برداشت و سپس مکانیابی. به منظور جهتیابی قطاع ...
بیشتر
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت یک کار بنیادیست و عملیات اجرایی بایستی بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. به منظور منشأیابی رسوبات بادی دشت مختاران بیرجند از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا جهتیابی قطاع برداشت و سپس مکانیابی. به منظور جهتیابی قطاع برداشت دشت مختاران بیرجند ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گردوخاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنین محدوده اطراف ارگ بدست آمد. سپس تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی مرفولوژی تپههای ماسهای ارگ تعیین گردید. درنهایت با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده و مؤثر در تشکیل تپههای ماسهای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت(دشتسرهای مشرف به تپههای ماسهای)، فاز مکانیابی نقاط برداشت آغاز گردید. در این مرحله با مطالعه ژئومرفولوژی قطاع برداشت و نمونه برداری از رخسارههای این قطاع اقدام به بررسی گرانولومتری، مرفوسکپی و نهایتاً کانی شناسی رسوبات تپه های ماسهای و قطاع برداشت گردید و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی شد. در نهایت با بررسیهای بعمل آمده مشخص شد که منشأ اصلی رسوبات موجود در ارگ مختاران بیرجند ناشی از وجود تشکیلات زمینشناسی شیست- فیلیت1، سنگهای کالردملانژ و سایر سازندهای حساس واقع در شرق و جنوب شرق منطقه میباشد که در اثر فرسایش آبی، در بخشهای مختلف دشت مختاران رسوب مینماید. در اثر عمل بادهای فرساینده و شدید شرقی و جنوب شرقی در منطقه، این رسوبات دوباره برداشت شده و با طی مسیری در محدوده دق رسوب می نمایند. این رسوبات بارها توسط بادهای منطقه(بادهای شمال شرقی، شمالی، غربی) در داخل ارگ جابجا شده و تشکیل تپههای ماسهای از نوع ستارهای شکل نموده است. بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده و بازدیدهای انجام شده میتوان گفت که رخساره ژئومرفولوژی نهشتههای ریزدانه- عمدتاً اراضی زراعی واقع در شرق و جنوب شرق منطقه در اولویت اول و طبقه فعال، رخساره منطقه پخش سیلاب(بسترمسیل ها و خشکه رودها) واقع در بخش شرقی ارگ در اولویت دوم و نیمه فعال و رخسارههای ژئومرفولوژی شورهزار و رخساره کویر زرده واقع در محدوده دق در اولویت سوم وکم فعال قرار دارند.
حسین ارزانی؛ سید حسن کابلی؛ حمید رضا میرداوودی؛ مهدی فرحپور
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 320-347
چکیده
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده ...
بیشتر
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده از اطلاعات رقومی تصاویر ماهوارهای، شکل گرفت. جهت ارزیابی قابلیت تصاویر ماهواره لندست در تأمین اهداف مورد نظر، تصاویر سنجنده ETM+ از سالهای مورد مطالعه تهیه شد و جهت انجام تحقیق، مراتع استان مرکزی مد نظر قرار گرفت، پس از اعمال تصحیحات اتمسفریک و ژئومتریک شاخصهای گیاهی توصیه شده در مورد پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک از تصاویر استخراج گردید، تصحیحات تابش سنجی در مرحلهای مجزا اعمال و سایر مراحل بر اساس روش قبلی پی گرفته شد. متغیرهای پوشش گیاهی(تاج پوشش یکسالهها، تاج پوشش گیاهان علفی، تاج پوشش گندمیان، تاج پوشش بوتهایها، کل تاج پوشش گیاهی) در پنج مکان مختلف در طول پنج سال اندازهگیری گردید. مطالعه متغیرها در درون 60 پلات مستطیل شکل با مساحت دو متر مربع در طول چهار ترانسکت ثابت 400 متری انجام شد. اندازهگیریها در سالهای 1377 تا 1381 تکرار شد. با بررسی همبستگی دادههای زمینی مورد مطالعه با شاخصهای استخراج شده، شاخص با بالاترین همبستگی مورد توجه قرار گرفته، رابطه بین شاخص مناسب و متغیرهای سطح خاک تعیین شد. قبل از انجام این مراحل دادههای تعدادی از پلاتها (15 پلات) بصورت تصادفی از روندکارحذف و پس از تعیین رگرسیون به منظور بررسی کارایی رگرسیون در برآورد واقعیت زمینی بکار گرفته شد. در یک مرحله دیگر بدون حذف پلاتهای یاد شده اقدام به برازش معادله حاصل از دادههای چهار سال در برآورد واقعیت زمینی سال پنجم گردید. در یک مرحله میانگین دادههای هر ترانسکت معیار بررسی روابط و برازش معادله قرار گرفت. نتایج حاصل از معادلات ارائه شده به کمک آزمون تی با واقعیت زمینی مقایسه شد. اغلب شاخصهای به کار رفته دارای همبستگی معنیدار با تغییرات پوشش گیاهی بودند ولی معادلات برآورد شده که در تخمین پوشش گیاهی بکار رفتند، در برخی موارد پاسخ نادرست ارائه کردند. این نتیجه در خصوص فرمهای رویشی که حضور مؤثری در ترکیب گیاهی نداشتند، بیشتر دیده شد. در مجموع، بکارگیری دادهها در سطح ترانسکت و استفاده از معادلات هر منطقه(حاصل از دادههای چهار سال) در برآورد واقعیت زمینی همان مناطق (در سال پنجم)، مناسبترین راه در کاربرد این روش تعیین شد. انتظار می رود با به بکارگیری دادههای سنجندههای با تعداد باند و تفکیک مکانی بیشتر، دستیابی به نتایج مناسبتری میسر شود. استفاده از فناوریهای طیف سنجی در راستای تفکیک اثرهای خاک لخت زمینه و پوشش خشک از پوشش گیاهی سبز نیز میتواند در افزایش دقت ارزیابی پوشش گیاهی مراتع از طریق اطلاعات رقومی، مؤثر باشد.
حسن قلیچ نیا؛ امرعلی شاهمرادی؛ صدیقه زارع کیا
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 348-359
چکیده
مطالعه عمل و رفتار فردی گونههای مرتعی و رابطه هر یک از آنها با اجزاء زنده و غیرزنده اکوسیستمهای مرتعی، به منظور بدست آوردن اطلاعات لازم در مورد گونهها که اساس و پایه مدیریت مراتع قرار گیرد، ضروری و مهم است. در اکولوژی مرتع، این قبیل مطالعات به عنوان آت اکولوژی گونههای مرتعی مد نظر قرار میگیرد. در این تحقیق آت اکولوژی دوگونه ...
بیشتر
مطالعه عمل و رفتار فردی گونههای مرتعی و رابطه هر یک از آنها با اجزاء زنده و غیرزنده اکوسیستمهای مرتعی، به منظور بدست آوردن اطلاعات لازم در مورد گونهها که اساس و پایه مدیریت مراتع قرار گیرد، ضروری و مهم است. در اکولوژی مرتع، این قبیل مطالعات به عنوان آت اکولوژی گونههای مرتعی مد نظر قرار میگیرد. در این تحقیق آت اکولوژی دوگونه مرتعی Agropyron pectiniforme و Bromus tomentosus در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات رویشگاهی شامل توپوگرافی، اقلیم، خاک، گونههای همراه و چگونگی حضور این گونه در پوشش گیاهی تعیین گشت. همچنین فنولوژی و سیستم ریشه هر یک از دو گونه یاد شده بررسی شد. نتایج نشان داد که رویشگاههای گونه Agropyron pectiniforme در دامنه ارتفاعی 1200 تا3000 متر از سطح دریا درخاکهای با بافت لومی و سیلتی لومی با هدایت الکتریکی 94/0-45/0 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته 86/7-7 رویش دارد. بارندگی در رویشگاههای این گونه 653-320 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 2/16-2/7 درجه سانتیگراد میباشد. بطور متوسط، پوشش تاجی این گونه 22/7 درصد و فراوانی آن 6/36 درصد تعیین گردید. ریشه این گیاه از نوع افشان بوده و عمق ریشه به طور متوسط 21 سانتیمتر میباشد. مرحله رشد رویشی این گونه از اوایل فروردین تا اوایل اردیبهشت ماه، مرحله گلدهی از اواسط اردیبهشت تا اواسط خرداد و مرحله رسیدن بذر در اوایل تیر ماه میباشد. گونه Bromus tomentosus در دامنه ارتفاعی 3300-2300 متر از سطح دریا در خاکهایی با بافت لومی و سیلتی لوم با هدایت الکتریکی 72/0-40/0 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته 47/7-21/7 رویش دارد. متوسط بارندگی در رویشگاههای این گونه 653 – 510 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 2/7 درجه سانتیگراد میباشد. بررسی نحوه حضور این گونه در پوشش گیاهی رویشگاههای مختلف آن نشان داد که متوسط پوشش تاجی 75/16درصد و فراوانی آن 3/58 درصد میباشد. ریشه این گیاه از نوع افشان بوده و عمق ریشه به طور متوسط 27 سانتیمتر است. مرحله رشد رویشی این گونه مرتعی از اواسط فروردین تا اواسط اردیبهشت، مرحله گلدهی آن از اواخر اردیبهشت تا اواخر خرداد و مرحله رسیدن بذر اواخر تیر میباشد. در برنامه های مدیریت رویشگاههای مرتعی دو گونه یاد شده لازم است که ویژگیهای اکولوژیک آنها مد نظر مدیران منابع طبیعی و مرتعداران قرار گیرد
عباس حنطه؛ ناصر انصاری؛ محمد علی زارع چاهوکی
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 360-368
چکیده
این پژوهش به منظور ارزیابی نظرات بهرهبرداران در ارتباط با کشت آتریپلکس در مراتع زرند ساوه انجام شد. بدین منظور پرسشنامهای در زمینه ارزیابی اثرات کشت آتریپلکس تهیه و نسبت به تکمیل آن از 35 نفر پاسخگو در 9 روستای منطقه اقدام شد. پاسخگویان این بررسی از بین کلیه اهالی و بهطور تصادفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج نظرسنجی از بهرهبرداران ...
بیشتر
این پژوهش به منظور ارزیابی نظرات بهرهبرداران در ارتباط با کشت آتریپلکس در مراتع زرند ساوه انجام شد. بدین منظور پرسشنامهای در زمینه ارزیابی اثرات کشت آتریپلکس تهیه و نسبت به تکمیل آن از 35 نفر پاسخگو در 9 روستای منطقه اقدام شد. پاسخگویان این بررسی از بین کلیه اهالی و بهطور تصادفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج نظرسنجی از بهرهبرداران بعد از کشت آتریپلکس، وضعیت پوشش گیاهی بومی منطقه بهبود یافته، ترکیب دامهای منطقه ثابت مانده و از گیاه آتریپلکس تنها بهعنوان خوراک دام استفاده میشود. اغلب بهرهبراداران معتقدند که کشت آتریپلکس باعث افزایش تولید علوفه شده و کیفیت علوفه تولیدی نیز بهتر گردیده و در نتیجه تولید مواد لبنی و گوشت افزایش یافته است. بهرهبرداران معتقدند که فون منطقه تغییر کرده است. گروهی از بهرهبرداران نیز عقیده دارند که بر اثر استفاده از این گیاه، دامها دچار ضایعات رودهای، شیوع اسهال و سقط جنین شدهاند. اثرات مذکور به دلیل چرای یکدست و زودرس است، بنابراین با مدیریت صحیح میتوان از آتریپلکس بهعنوان علوفه بهرهبرداری کرد.
حمید رضا مرادی؛ سید خلاق میرنیا؛ شادی لاهورپور
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 369-378
چکیده
مراتع حدود چهلوسه درصد از خشکیهای کره زمین را به خود اختصاص داده و تأمین کنندة قسمت عمدة علوفه مصرفی دامهای جهان می باشند که از لحاظ تولید و حفظ منابع آب، خاک و پوشش گیاهی بسیار حائز اهمیت می باشند. نظر به سطح وسیع مراتع استان کردستان و با توجه به اینکه چرای مراتع توسط دامهای ساکنین منطقه امری اجتنابناپذیر است، بنابراین اثر چرای ...
بیشتر
مراتع حدود چهلوسه درصد از خشکیهای کره زمین را به خود اختصاص داده و تأمین کنندة قسمت عمدة علوفه مصرفی دامهای جهان می باشند که از لحاظ تولید و حفظ منابع آب، خاک و پوشش گیاهی بسیار حائز اهمیت می باشند. نظر به سطح وسیع مراتع استان کردستان و با توجه به اینکه چرای مراتع توسط دامهای ساکنین منطقه امری اجتنابناپذیر است، بنابراین اثر چرای دام روی خاک مراتع چرندو واقع در بیست و سه کیلومتری شمال سنندج در مناطق مرجع (با چرای سبک)، کلید(با چرای متوسط) و بحرانی(با چرای سنگین ) مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق فاکتورهای تولید به روش مضاعف و درصد پوشش، سنگ و سنگریزه، لاشبرگ و خاک لخت به روش ترانسکت برآورد شد. بررسی فاکتورهای فیزیکی( جرم مخصوص ظاهری، درصد تخلخل، درصد محتوای رطوبتی و نسبت ثبات خاکدانه) در مناطق سهگانه با ده تکرار صورت گرفت. بررسی نتایج آماری نشان داد که چرای دام اثر معنیداری بر تولید و درصد پوشش دارد. عامل مهمی که اثر تردد دام را بر خاک نشان میدهد، جرم مخصوص ظاهری خاک است. اندازهگیری جرم مخصوص ظاهری حاکی از همسویی آن با افزایش شدت چرای دام در مراتع مورد بررسی است. به طوری که به تناسب افزایش شدت چرا، بر جرم مخصوص ظاهری خاک افزوده می شود. مقادیر درصد محتوای رطوبتی، درصد تخلخل و نسبت ثبات خاکدانه تحت تأثیر افزایش شدت چرا در منطقه کاهش می یابند. طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق به نظر می رسد که چرا باعث ایجاد تغییرات عمده در خاک سطحی میشود. با توجه به اینکه منطقه طرح از بارندگی مناسب سالانه برخوردار می باشد، بنابراین چنانچه فشار چرا در حد متوسطی باشد، خاک منطقه قادر خواهد بود خسارتهای ناشی از لگدکوبی دام را بهبود بخشیده و جبران نماید.
مهرداد محمدنیا؛ چه فوزیا اسحاک؛ سید آهنگ کوثر؛ رزنانی ابوبکر
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 379-394
چکیده
نیترات و آمونیوم، دو شکل معدنی عمدهی نیتروژن، از جمله آلایندههای محیطزیست بهویژه منابع آب محسوب میشوند. در این میان، نیترات به دلیل سهولت حرکت فوقالعاده در آب و خاک و عامل بروز برخی سرطانهای دستگاه گوارش در بزرگسالان و بیماری متهموگلوبینمیا در نوزادان، مورد توجه بیشتری نسبت به آمونیوم که در خاک کم تحرکتر است، واقع شده ...
بیشتر
نیترات و آمونیوم، دو شکل معدنی عمدهی نیتروژن، از جمله آلایندههای محیطزیست بهویژه منابع آب محسوب میشوند. در این میان، نیترات به دلیل سهولت حرکت فوقالعاده در آب و خاک و عامل بروز برخی سرطانهای دستگاه گوارش در بزرگسالان و بیماری متهموگلوبینمیا در نوزادان، مورد توجه بیشتری نسبت به آمونیوم که در خاک کم تحرکتر است، واقع شده است. در این پژوهش، تأثیر خاک و ریشه گاه درختان Eucalyptus camaldulensis Dehnh. بر میزان نیترات و آمونیوم محلول در سیلاب در دو حالت ستون های اشباع و غیراشباع بررسی شد. همچنین، ضرایب انتشار (D) و تأخیر حرکت (R) نیترات در ستون های اشباع با استفاده از اندازهگیریهای آزمایشگاهی و پس از تعیین مقادیر Kd (ضریب تبدیل خطی معادله لانگمویر) و θ (ظرفیت حجمی آب خاک اشباع)، بدست آمدند. مقدار R، برای کلیه ستونهای اشباع 39/2 و Dبرای ستون های غیراشباع و اشباع بهترتیب برابر با 57/7 و 18/10 سانتیمتر مربع بر ساعت محاسبه گردید. نهالهای گونه Eucalyptus camaldulensis Dehnh. به خوبی از عهدهی پالایش نیترات برآمدند. ضریب پالایش برای نهالهای 30 سانتیمتری در حالت اشباع، 18/30 درصد و برای حالت غیراشباع در مزرعه و با نهالهای 18 ماهه، 71/84 درصد نسبت به شاهد برآورد شد که مؤید نقش مؤثر گونه یادشده به عنوان پالاینده گیاهی ((phytoremediator نیترات در بهبود کیفیت آب زیرزمینی ایستگاه پژوهشی آبخوانداری کوثر میباشد. ازت آمونیومی به دلیل جذب به وسیلهی خاک وگیاه، در زه آب ستون ها قابل اندازهگیری نبود.
محمد حسین هادی تواتری؛ احمد اکبری نیا؛ محمود خسروی فرد
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 395-402
چکیده
در آزمایشی افزایش وزن روزانه برههای نژاد شال در دوران شیرخوارگی و چرای مراتع دستکاشت بروموس- یونجه دیم، آتریپلکس و پسچرغلات مورد بررسی قرار گرفت. 61 رأس بره 105 روزه تغذیه شده با شیر مادر از مراتع و پسچرفوق بطور متوالی استفاده نمودند. افزایش وزن روزانه برهها در هر یک از مراتع محاسبه گردید. دادههای بدست آمده در قالب طرح ...
بیشتر
در آزمایشی افزایش وزن روزانه برههای نژاد شال در دوران شیرخوارگی و چرای مراتع دستکاشت بروموس- یونجه دیم، آتریپلکس و پسچرغلات مورد بررسی قرار گرفت. 61 رأس بره 105 روزه تغذیه شده با شیر مادر از مراتع و پسچرفوق بطور متوالی استفاده نمودند. افزایش وزن روزانه برهها در هر یک از مراتع محاسبه گردید. دادههای بدست آمده در قالب طرح کاملاً تصادفی و مدل فاکتوریل با عوامل جنس بره(نر یا ماده)، تیمار( نوع مرتع) و کوواریته وزن اولیه مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عامل جنس معنیدار نبود. عامل تیمار در سطح احتمال 1% معنیدار شد. اثر متقابل جنس و تیمار و نیز کوواریته وزن برهها در دوران شیرخوارگی معنیدار نبودند(05/0< p ). بیشترین افزایش وزن مربوط به دوره شیرخوارگی (6 ± 182 گرم در روز ) و کمترین آن بهترتیب مربوط به تیمارهای آتریپلکس (10± 42 گرم در روز ) و پسچرغلات (4 ± 68 گرم در روز ) بود. نتایج آزمایش نشان داد که در شرایط منطقه، تغذیه برهها از مرتع آتریپلکس همانند مرتع بروموس – یونجه دیم و پسچرغلات می تواند نیاز آنها را در حد نگهداری تأمین نماید و به عنوان یک منبع علوفهای در تناوب چرایی در مناطق استپی مورد چرای دام قرار گیرد
محمد علی زارع چاهوکی؛ مرجان شفیعزاده
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 403-414
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی رابطة بین حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی در محدودة حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد انجام شد. بعد از تهیه نقشه پوشش گیاهی در منطقة معرف هر تیپ رویشی با روش تصادفی-سیستماتیک در امتداد 5 ترانسکت 500 متری 50 پلات نمونهبرداری مستقر شد. اندازة پلاتهای نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی رابطة بین حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی در محدودة حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد انجام شد. بعد از تهیه نقشه پوشش گیاهی در منطقة معرف هر تیپ رویشی با روش تصادفی-سیستماتیک در امتداد 5 ترانسکت 500 متری 50 پلات نمونهبرداری مستقر شد. اندازة پلاتهای نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش حداقل سطح تعیین شد. در داخل پلاتها، فهرست گیاهان موجود، درصد تاج پوشش و تعداد گیاهان تعیین گردید. همچنین در داخل هر پلات، پروفیل حفر شد که با توجه به مرز تفکیک افقها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 0-30 و 30-80 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد و خصوصیات درصد رس، سیلت، ماسه، آهک، گچ، اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم، کلسیم، منیزیم، کلرید، کربنات، بیکربنات و سولفات اندازهگیری گردید. به منظور تعیین رابطة حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی از روش رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مهمترین خصوصیات مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه، سنگریزه، رطوبت اشباع، آهک، میزان اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک است. حضور گونههای Cornulaca monacanthaو Calligonum comosum با سنگریزه عمق اول خاک رابطه مثبت و با رطوبت اشباع عمق دوم رابطه منفی دارد. افزایش آهک خاک باعث حضور گونه Seidlitzia rosmarinus میشود. حضور گونه Haloxylon aphyllumبا اسیدیته خاک بیشترین ارتباط را دارد. افزایش هدایت الکتریکی باعث حضور گونهTamarix ramosissima میشود.
رحمن ابن عباسی؛ حسین معروفی
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، صفحه 415-422
چکیده
به منظور تعیین ارزش غذایی گیاه جاشیر در سه مرحله فنولوژی رشد، گلدهی و بذردهی در منطقه سارال، 30 رویشگاه به روش تصادفی مشخص و تعداد 30 نمونه درحوزه اکولوژیکی سارال با 2 پایه گیاهی و 5 تکرار در مراحل مختلف فنولوژی تهیه شد. پس از خشک کردن نمونهها در آزمایشگاه، با استفاده از روش متداول A.O.A.C فاکتورهای ماده خشک، پروتئین خام، چربی ...
بیشتر
به منظور تعیین ارزش غذایی گیاه جاشیر در سه مرحله فنولوژی رشد، گلدهی و بذردهی در منطقه سارال، 30 رویشگاه به روش تصادفی مشخص و تعداد 30 نمونه درحوزه اکولوژیکی سارال با 2 پایه گیاهی و 5 تکرار در مراحل مختلف فنولوژی تهیه شد. پس از خشک کردن نمونهها در آزمایشگاه، با استفاده از روش متداول A.O.A.C فاکتورهای ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، الیاف خام، انرژی کل، خاکستر خام و عناصر معدنی پرمصرف و کممصرف شامل کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیوم، مس، منگنز، روی و آهن در این نمونهها اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان پروتئین خام در مراحل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی بهترتیب2/15، 4/9 و2/7 درصد و الیاف خام نیز بهترتیب 8/15، 9/27 و 2/29 درصد بود که برای هر دو ویژگی اختلاف معنیداری بین مراحل سهگانه فنولوژی مشاهده شد (05/0P< ). متوسط عناصر پر مصرف کلسیم، فسفر، سدیم و منیزیوم بهترتیب7/1 ،17/0 ، 02/0 و 31/0 درصد ومتوسط عناصر کممصرف مس و روی بهترتیب 8 و 6/32 میلیگرم در کیلوگرم اندازهگیری شد. به لحاظ تغذیه دام به استثناء فسفر و سدیم، کلیه مواد معدنی بالای سطح بحرانی قرار داشت