دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400
اسحاق امیدوار؛ حسین ارزانی؛ سعید محتشم نیا؛ سیداکبر جوادی؛ محمد جعفری
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 1-10
چکیده
بدون توجه به تولید گیاهان یک مرتع، برنامهریزی و مدیریت دام و مرتع مقدور نمیباشد. توجه به تولیدات علوفه مرتعی، اساساً برای مدیریت کارآمد و مؤثر مراتع ضروریست. این مهم با تعیین رابطه بین میزان تولید علوفه گیاهان و متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آنها، در عرصه تعیین میگردد. به همین منظور، مقادیر تولید علوفه سالانه گونههای ...
بیشتر
بدون توجه به تولید گیاهان یک مرتع، برنامهریزی و مدیریت دام و مرتع مقدور نمیباشد. توجه به تولیدات علوفه مرتعی، اساساً برای مدیریت کارآمد و مؤثر مراتع ضروریست. این مهم با تعیین رابطه بین میزان تولید علوفه گیاهان و متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آنها، در عرصه تعیین میگردد. به همین منظور، مقادیر تولید علوفه سالانه گونههای شاخص مرتعی، در سایت امیدآباد شرقی، طی سالهای 1386- 1377 به مدت 10 سال در طرح ملی ارزیابی مراتع مناطق مختلف آب و هوایی و اندازهگیری دوباره آنها طی سالهای 1395-1396 به مدت 2 سال و درمجموع به مدت 12 سال، به روش قطع و توزین در داخل 60 پلات تصادفی دو مترمربعی در طول چهار ترانسکت 300 متری اندازهگیری شد. مقدار بارندگی و دمای ماهانه در این فاصله زمانی نیز با استفاده از دادههای ایستگاه هواشناسی آباده در کل ماهها بهطور جداگانه در هر سال محاسبه گردید. مقدار تولید علوفه خشک سالانه هر گونه بهعنوان متغیر وابسته و مقدار بارندگی و دمای محاسبه شده بهعنوان متغیرهای مستقل منظور و روابط بین آنها با استفاده از برنامه رگرسیون چند متغیره خطی در نرمافزار SPSS بررسی شد. نتایج نشان داد که بارندگی و دمای فصل زمستان و پاییز بر تولید گونه تأثیر معنیدار گذاشته است و بارندگیهای بهاره و همچنین دمای فصل رویش یعنی فروردین و اردیبهشت، به تنهایی بر تولید علوفه گونهها تأثیر نداشته است. بر اساس نتایج پژوهش، با در اختیار داشتن دادههای بارندگی و دما، تولید علوفه سالانه تفکیک شده گونههای مورد بررسی و تولید سالانه سالهای آینده با دقت بالا قابل برآورد میباشند.
فاطمه غلامی؛ طیبه مصباح زاده؛ غلامرضا زهتابیان
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 11-20
چکیده
خشکسالی و گردوغبار ازجمله مخاطرات جوی هستند که بهدلیل عوامل گوناگون طی سالیان متمادی، گریبانگیر مناطق غربی و جنوبغربی کشور شدهاند. از آنجایی که خشکسالیهای اخیر تأثیر بسزایی در پیدایش و تشدید گردوغبار داشته است. ازاینرو مطالعات مربوط به آن هم مهم تلقی میشود. در این مطالعه نوسانهای زمانی و مکانی خشکسالی ...
بیشتر
خشکسالی و گردوغبار ازجمله مخاطرات جوی هستند که بهدلیل عوامل گوناگون طی سالیان متمادی، گریبانگیر مناطق غربی و جنوبغربی کشور شدهاند. از آنجایی که خشکسالیهای اخیر تأثیر بسزایی در پیدایش و تشدید گردوغبار داشته است. ازاینرو مطالعات مربوط به آن هم مهم تلقی میشود. در این مطالعه نوسانهای زمانی و مکانی خشکسالی هواشناسی و گردوغبار استان خوزستان در مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد. برآورد خشکسالی با استفاده از شاخص بارش - تبخیر و تعرق استاندارد (SPEI)و برآورد وقوع گردوغبار بر مبنای کدهای پدیده 07 و 09 با میدان دید کمتر از یک کیلومتر میسر شد. بهمنظور حصول اطمینان انطباق خشکسالی بر فراوانی گردوغبار، اقدام به برقراری روابط همبستگی پیرسون میان دو پدیده گردید. نتایج حاصل از همبستگی نشان از وجود ارتباط مستقیم و معنیدار میان خشکسالی هواشناسی و تعداد روزهای غبارآلود را در استان داد. بهنحویکه بیشترین همبستگی مربوط به ماههای فوریه، جولای، ژوئن، آگوست و می میباشد. بیشترین سطح معناداری نیز به فصول زمستان و تابستان و بعد بهار اختصاص یافته است. همچنین همبستگی متقاطع نیز حکایت از آن دارد که رویداد گردوغبار همزمان و یک ماه پس از آن بیشترین تأثیر را از خشکسالی میپذیرد.
مهشید سوری؛ طیبه علیبیگی؛ مهدی عرفانیان؛ جواد معتمدی؛ رستم خلیفه زاده
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 21-33
چکیده
پایش مراتع برای تحقیق در مورد تغییرات جهانی و توسعه پایدار، مهم میباشد. تولید ناخالص اولیه یکی از عوامل کلیدی برای درک شرایط گراسلند در حال رشد است. محصولات تولید ناخالص اولیه سنجنده MODIS ماهوارههای Terra و Aqua که بر اساس مدل LUE و دادههای بازتاب سطح زمین استخراج میشوند، به پارامترهای FPAR و بازدهی مصرف نور حساسیت دارند. ...
بیشتر
پایش مراتع برای تحقیق در مورد تغییرات جهانی و توسعه پایدار، مهم میباشد. تولید ناخالص اولیه یکی از عوامل کلیدی برای درک شرایط گراسلند در حال رشد است. محصولات تولید ناخالص اولیه سنجنده MODIS ماهوارههای Terra و Aqua که بر اساس مدل LUE و دادههای بازتاب سطح زمین استخراج میشوند، به پارامترهای FPAR و بازدهی مصرف نور حساسیت دارند. هدف این مطالعه معرفی یک شاخص بهبودیافته مبتنی بر محصولات تولید ناخالص اولیه و شاخص پوشش گیاهی NDVI سنجنده MODIS میباشد. عملیات میدانی از تاریخ 19 اردیبهشت 1394 همزمان با رشد پوشش گیاهی در حوضه مطالعاتی رزین استان کرمانشاه انجام شد. در هریک از تیپها، مناطق معرف تعیین شد و در هریک از نقاط معرف 6 عدد ترانسکت 100 متری مستقر گردید. در امتداد هر یک از ترانسکتها 5 عدد پلات به فاصله 20 متر قرار داده شد و در مجموع 84 عدد ترانسکت و 420 پلات در سطح حوزه مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعاتی مانند نوع تیپ مرتع و میزان علوفه تر واقعی (AFY, kg/ha) در حوضه رزین بررسی شد. در مجموع سه تیپ در حوزه شناسایی گردید. دادههای تولید ناخالص اولیه تغییریافته با دادههای اندازهگیری شده در حوضه رزین استان کرمانشاه محاسبه و اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که در تیپ 1 با R2 معادل 77/0 شاخص Ss تولید ناخالص اولیه ndvi بهعنوان شاخص بهبودیافته، در تیپ 2 شاخص Ss تولید ناخالص اولیه ndvi با R2 73/0، تیپ 3 شاخص Ss تولید ناخالص اولیه ndvi با R2 معادل 71/0 و در نهایت کل تیپ مرتع شاخص Ss تولید ناخالص اولیه ndvi با R2 معادل51/0 تعیین گردید. دادههای تولید ناخالص اولیه تغییریافته یک شاخص قابل قبول برای پایش گراسلند است. بهطوریکه دقت برآورد تولید مراتع بر اساس شاخص Ss تولید ناخالص اولیه ndvi، 80 درصد بهدست آمد. نتایج آماری مقایسه مقادیر برآورد شده با مشاهدات صحرایی حکایت از دقت قابل قبول مدلهای آماری در برآورد تولید دارد. از آنجایی که دادههای MODIS دو بار در روز در دسترس میباشند، شاخص بهبودیافته میتواند نیاز واقعی پایش مراتع را در مقیاس منطقهای پاسخ دهد.
ماشاالله محمدپور؛ محمدرضا طاطیان؛ رضا تمرتاش؛ جعفر حسین زاده
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 34-54
چکیده
مراتع زیراشکوب جنگلهای تنگ دالاب در شمالغرب شهر ایلام طی ماههای اردیبهشت تا آبان چرا میشوند. برای بررسی رفتار چرایی و تعیین وابستگی دام به منابع علوفهای، تعداد سه بز و سه گوسفند کردی از سه گله منطقه بهطور تصادفی انتخاب و با نصب دستگاه GPS بر آنها، هر ماه اطلاعات مسافت و زمان حرکت دام ثبت شد. نقشههای سازند زمینشناسی، ...
بیشتر
مراتع زیراشکوب جنگلهای تنگ دالاب در شمالغرب شهر ایلام طی ماههای اردیبهشت تا آبان چرا میشوند. برای بررسی رفتار چرایی و تعیین وابستگی دام به منابع علوفهای، تعداد سه بز و سه گوسفند کردی از سه گله منطقه بهطور تصادفی انتخاب و با نصب دستگاه GPS بر آنها، هر ماه اطلاعات مسافت و زمان حرکت دام ثبت شد. نقشههای سازند زمینشناسی، شیب، ارتفاع، کاربری اراضی و فرم زمین تهیه و اطلاعات ماهانه GPS با نقشهها تلفیق گردید. سنجش میزان تولید منطقه در قالب 27 پلات نمونه از منبع علوفهای زیراشکوب و 25 نمونه از درختان و درختچهها انجام شد. نتایج نشان داد که بز روزانه بهطور متوسط 7/7 کیلومتر تحرک داشته و مسافتی در حدود 6/2 کیلومتر برای چرا طی کرده است؛ اما این ارقام برای گوسفند بهترتیب 8/7 و 9/1 کیلومتر است. همچنین مشخص شد که بزها در طبقه ارتفاعی 1400 تا 1500 متر و گوسفندها در طبقه ارتفاعی 1300 تا 1400 متر حضور بیشتری داشتهاند. دامها گرایش بیشتری به چرا در مناطق زیر اشکوب جنگلی داشته و شیبهای کمتر از 30 درصد، فرم زمین تپهای و سازند زمینشناسی پابده را ترجیح دادهاند. مقایسه زمانهای چرا، حرکت و توقف دام نشان داد که بین نوع دامها از نظر رفتار چرایی تفاوت وجود ندارد؛ ولی بین نوع فعالیت (حرکت، توقف و چرا) در ماههای مختلف تفاوت وجود دارد. بررسی رفتار چرایی دام با استفاده از فیلمبرداری مشخص نمود که دامها حدود 33 تا 36 دقیقه برای چرا، سه تا پنج دقیقه توقف و 12 تا 14 دقیقه برای حرکت بدون چرا زمان صرف کردهاند. در نهایت مشخص شد که حدود 50 درصد تولید نسبی علوفه از مراتع زیراشکوب، 34 درصد از درختان جنگلی و 10 درصد از زراعت زیراشکوب بوده است؛ بنابراین وابستگی جیره دام به مرتع زیراشکوب حدود 61 درصد، درختان جنگلی 25 درصد و زراعت زیراشکوب 7 درصد است.
محمدامین سلطانی پور؛ احسان زندی اصفهان
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 55-68
چکیده
بهمنظور تعیین ارزش غذایی پنج گونه شورروی به نامهای Aeluropuslagopoides، Atriplexleucoclada،Desmostachyabipinnata ،Halopyrummucronatum و Halocnemumstrobilaceum، این بررسی در سال 1395 در استان هرمزگان انجام شد. نمونههای گیاهی در سه مرحله فنولوژیک شامل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی از دو منطقه زمینسنگ و سیریک جمعآوری و هشت صفت کیفیت علوفه شامل درصد پروتئین خام (CP)، ...
بیشتر
بهمنظور تعیین ارزش غذایی پنج گونه شورروی به نامهای Aeluropuslagopoides، Atriplexleucoclada،Desmostachyabipinnata ،Halopyrummucronatum و Halocnemumstrobilaceum، این بررسی در سال 1395 در استان هرمزگان انجام شد. نمونههای گیاهی در سه مرحله فنولوژیک شامل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی از دو منطقه زمینسنگ و سیریک جمعآوری و هشت صفت کیفیت علوفه شامل درصد پروتئین خام (CP)، درصد ماده خشک قابل هضم (DMD)، درصد قندهای محلول در آب (WSC)، درصد دیواره سلولی منهای همیسلولز (ADF)، درصد فیبرخام (CF)، الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF)، انرژی متابولیسمی (ME) و درصد خاکستر اندازهگیری شدند. تجزیهوتحلیل واریانس دادهها بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن در نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گونه برای تمام صفات، اثر مراحل رشد فنولوژیکی برای چهار صفت درصد پروتئین خام (CP)، درصد ماده خشک قابل هضم (DMD)، درصد خاکستر و انرژی متابولیسمی (ME) و اثر متقابل گونه در مرحله رشد فنولوژیکی برای کلیه شاخصهای کیفی بجز درصد قندهای محلول در آب (WSC) معنیدار بود. حداکثر کیفیت علوفه در مرحله رشد رویشی بدست آمد و گونه Atriplex leucocladaنسبت به دیگر گونههای شورروی مورد بررسی از نظر ارزش غذایی برتری نشان داد. بنابراین در اصلاح مرتع مناطق با بارندگی مشابه استفاده از این گونه بومی بجای گونههای خارجی این جنس توصیه میشود.
صدیقه زارع کیا؛ ناصر باغستانی میبدی؛ علی بمان میرجلیلی؛ محمدرضا احمدی رکن آبادی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 69-81
چکیده
بهمنظور بررسی اثر روشهای بیومکانیکی بر افزایش پوشش در مناطق خشک، سه منطقه شامل اشکذر، گهر و چاهمتک اردکان در استان یزد انتخاب گردید. محلهای آماربرداری در محدوده عملیات ذخیره نزولات و خارج آن (شاهد) تعیین و در پایان فصل رویش (اردیبهشت 97) آماربرداری انجام شد. برای این کار در محدوده هر منطقه 100 پلات 9 مترمربعی (3*3) به فاصله ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر روشهای بیومکانیکی بر افزایش پوشش در مناطق خشک، سه منطقه شامل اشکذر، گهر و چاهمتک اردکان در استان یزد انتخاب گردید. محلهای آماربرداری در محدوده عملیات ذخیره نزولات و خارج آن (شاهد) تعیین و در پایان فصل رویش (اردیبهشت 97) آماربرداری انجام شد. برای این کار در محدوده هر منطقه 100 پلات 9 مترمربعی (3*3) به فاصله 12 متر از همدیگر و در طول 5 ترانسکت 300 متری که بهطور موازی و بهفاصله 100 متر از یکدیگر در نظر گرفته شده بود، انداخته شد. در داخل هر پلات درصد پوشش تاجی و تراکم گونههای مختلف اندازهگیری گردید. دادهها با آزمون t مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان از افزایش پوشش در درون کنتورفارو و هلالی آبگیر دارد، بهطوریکه متوسط پوشش در مراتع اشکذر، چاهمتک و گهر اردکان در منطقه دارای ذخیره نزولات از 2 تا 3 درصد نسبت به منطقه شاهد افزایش یافته است. همچنین افزایش تراکم گونههای مختلف نیز در منطقه ذخیره نزولات قابل مشاهده بود. این در حالی است که بذرپاشی تنها در سال ایجاد ذخیره نزولات انجام شده است. بهطورکلی با توجه به وضعیت پوشش گیاهی و میزان تراکم گیاهان با تفکیک گونهای، انجام عملیات اصلاحی ذخیره نزولات توأم با بذرکاری با استفاده از گونههای Artemisia sieberi و Salsola tomentosa برای مراتع بیابانی با بارندگی کمتر از 100 میلیمتر میتواند موفقیتآمیز باشد
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ علی طویلی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 82-92
چکیده
جستجو در دیدگاههای فنی مدیریت منابعطبیعی کشور، حکایت از این واقعیت مهم دارد که رویکردهای مدیریتی نقش بسیار مهمی در حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از این منابع دارند. در همین راستا، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیکی مراتع احیاءشده، تحت دو نوع رویکرد مدیریتی اکولوژیکمحور و اجتماعی- اکولوژیکمحور ...
بیشتر
جستجو در دیدگاههای فنی مدیریت منابعطبیعی کشور، حکایت از این واقعیت مهم دارد که رویکردهای مدیریتی نقش بسیار مهمی در حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از این منابع دارند. در همین راستا، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیکی مراتع احیاءشده، تحت دو نوع رویکرد مدیریتی اکولوژیکمحور و اجتماعی- اکولوژیکمحور انجام شد. برای این منظور، پروژه بینالمللی ترسیب کربن و پروژه بیابانزدایی دشت سربیشه، بهترتیب بهعنوان دو پروژه با رویکردهای مدیریتی اجتماعی- اکولوژیکمحور و اکولوژیکمحور انتخاب گردیدند. سپس در محدوده اجرایی هر پروژه، سه نوع عملیات اصلاحی مرتع شامل بوتهکاری، احداث هلالیآبگیر، بذرکاری و بذرپاشی انتخاب و درصد پوششگیاهی، مقدار تولید علوفه و کربن ترسیبیافته در خاک، مبنای ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. پوششگیاهی با روش استقرار ترانسکت خطی، مقدار تولید با روش نمونهگیری دوبل و کربن خاک با روش والکلی و بلاک اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس اثر متقابل نوع مدیریت و عملیات اصلاحی بر مقدار شاخصهای اکولوژیکی، اختلاف معنیدار را در سطح یک درصد نشان داد. بهطوریکه بیشترین مقدار شاخصها، در مدیریت اجتماعی اکولوژیکمحور تحت عملیات بوتهکاری و کمترین مقدار آن در مدیریت اکولوژیکمحور، تحت همان فعالیت مشاهده گردید. نتایج بیانگر آن است که ظرفیتسازی، نهادسازی و مشارکت واقعی جامعه محلی در تمام مراحل برنامهریزی، اجرا، نظارت و بهرهبرداری از عرصههای مذکور، در رویکرد مدیریتی اجتماعی- اکولوژیکمحور موفقیت بیشتری در ارتقای شاخصهای اکولوژیکی مرتع به همراه داشته است.
علی طویلی؛ حامد اسکندری دامنه
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 93-105
چکیده
جوانهزنی بذر معمولاً بحرانیترین عامل تعیین کننده موفقیت یا شکست استقرار گیاه است. از مهمترین عوامل محیطی مؤثر در جوانهزنی، استقرار و رشد گیاه، دما و رطوبت میباشند که اثرات قابل توجهی بر ویژگیهای جوانهزنی از جمله درصد و سرعت جوانهزنی دارند، بدین منظور برای تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی بذر کنار، در یک ...
بیشتر
جوانهزنی بذر معمولاً بحرانیترین عامل تعیین کننده موفقیت یا شکست استقرار گیاه است. از مهمترین عوامل محیطی مؤثر در جوانهزنی، استقرار و رشد گیاه، دما و رطوبت میباشند که اثرات قابل توجهی بر ویژگیهای جوانهزنی از جمله درصد و سرعت جوانهزنی دارند، بدین منظور برای تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی بذر کنار، در یک مطالعه آزمایشگاهی، خصوصیات جوانهزنی بذرهای این گیاه در دماهای مختلف، در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی واکنش جوانهزنی در دماهای ثابت 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتیگراد انجام شد. دماهای کاردینال جوانهزنی بذر کنار با استفاده از سرعت جوانهزنی و با سه مدل بتا، دوتکهای و دندان مانند برازش گردید. به منظور انتخاب مدل برتر و سنجش دقت مدل در توصیف سرعت جوانهزنی بذر کنار نسبت به دما، از آمارههای جذر میانگین مربعات (RMSE) و ضریب تبیین (R2) استفاده شد. به گونهای که ضریب تبیین بالاتر و جذر میانگین مربعات خطای کمتر، نشان دهنده همبستگی بیشتر مدل با واقعیت است. نتایج نشان داد که این آمارهها در مدل دو تکهای نسبت به سایر مدلها بهتر است و مقدار آن به ترتیب برابر با 0004/0 و 98 درصد میباشد. بنابراین بر اساس مدل دو تکهای که مدل برتر شناخته شد، دمای پایه، بهینه و بیشینه سرعت جوانهزنی بذر این گیاه به ترتیب برابر 6/8، 3/34 و 49 درجه سانتیگراد محاسبه شد. سپس به منظور بررسی جوانهزنی و رشد گیاهچه کنار نسبت به تنش شوری و خشکی در دمای بهینه، آزمایش دیگری به اجرا در آمد. در این آزمایش جوانهزنی بذرها در شش سطح تنش شوری و خشکی، با پتانسیل اسمزی (صفر ، 2- ، 4-، 6-، 8- و 10- بار ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که تنش شوری و خشکی، درصد و سرعت جوانهزنی بذر کنار را کاهش داد به طوری که در حالت شاهد جوانهزنی 97 درصد و در 10- بار در حالت شوری به 16 درصد و در حالت خشکی به 0 کاهش یافت. ضمن آنکه در مقایسه با خشکی، جوانه زنی بذر کنار جساسیت بیشتری نسبت به تنش شوری نشان داد.
شهرام بانج شفیعی؛ محمد خسروشاهی؛ لیلا کاشی زنوزی؛ علی اشرف جعفری
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 106-117
چکیده
بهمنظور جایگزینی مالچهای نفتی، در این تحقیق اثر یک نوع مالچ غیرنفتی تخریبپذیر با نام تجاری Nucleus (MA-19) بررسی شد. اجرای این تحقیق با این هدف دنبال شد که اگر عاری بودن اثرهای منفی مالچ مذکور بر جوانهزنی و رشد نهال در آزمایشها به اثبات برسد، از آن بتوان در پروژههای تثبیت بیولوژیکی خاک استفاده نمود. انجام این مطالعه ...
بیشتر
بهمنظور جایگزینی مالچهای نفتی، در این تحقیق اثر یک نوع مالچ غیرنفتی تخریبپذیر با نام تجاری Nucleus (MA-19) بررسی شد. اجرای این تحقیق با این هدف دنبال شد که اگر عاری بودن اثرهای منفی مالچ مذکور بر جوانهزنی و رشد نهال در آزمایشها به اثبات برسد، از آن بتوان در پروژههای تثبیت بیولوژیکی خاک استفاده نمود. انجام این مطالعه طی سالهای 98-1396 در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بر روی بذرها و نیز نهال تاغ (Haloxylon persicum) و قرهداغ (Nitraria schoberii)بهصورت کاشت در گلدان در فضای باز اجرا شد. قبل از انجام آزمایشهای جوانهزنی، از قوه نامیه بذرها که از بانک ژن مؤسسه متبوع تهیه شده بود، اطمینان حاصل گردید. پس از تعیین درصد جوانهزنی بذرها (به میزان90-85 درصد)، نسبت به کاشت بذرها در محیط گلخانه اقدام شد. سپس بلافاصله سطح خاک گلدانها برای مقایسه با شاهد، با مالچ بهصورت اسپری تیمار شد. در آزمایشهای گلدانی که بهصورت کاشت نهال بود، پس از استقرار نهالها در گلدان، سطح خاک با مالچ مذکور اسپری شد. آبیاری گلدانها بهصورت یکسان و بهاندازه ظرفیت زراعی خاک و براساس منحنی رطوبت خاک بود که با توجه به شرایط آب و هوایی و دما در هر ماه حداکثر فقط یک مرتبه انجام شد. آزمون آماری و مقایسه میانگینها طبق نتایج T-Test نشان دادند که تیمار مالچ هیچگونه عوارض منفی بر روی جوانهزنی، زندهمانی، ارتفاع و قطر یقه نهالها ندارد و از این نظر مالچ استفاده شده مانند تیمار شاهد (بدون مالچ) عمل میکند
محمد ابوالقاسمی؛ حنانه محمدی کنگرانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد علی امامی میبدی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 118-128
چکیده
مراتع از گونههای مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. ازاینرو دام چراکننده نیز برحسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز میدهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمیباشد. این پژوهش طی سالهای 1394 تا 1396 در مراتع حاشیه کویر طبس بر روی گلههای شتر انجام شد. ...
بیشتر
مراتع از گونههای مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. ازاینرو دام چراکننده نیز برحسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز میدهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمیباشد. این پژوهش طی سالهای 1394 تا 1396 در مراتع حاشیه کویر طبس بر روی گلههای شتر انجام شد. پارامترهایی مانند مدت زمان چرا، مدت زمان استراحت، زمان حرکت دام، طول مسافت طیشده و سرعت حرکت دام با استفاده از دستگاه GPS بررسی گردید. نتایج نشان داد که در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان مدت زمان چرا، زمان حرکت دام، طول مسافت طیشده و سرعت حرکت دام در سطح 1 درصد و پارامتر مدت زمان استراحت در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنیدار بودند. بیشترین مدت زمان چرا (342 دقیقه)، مدت زمان استراحت (119 دقیقه) و طول مسافت طی شده (66/21 کیلومتر) توسط شتر در مراتع مورد مطالعه در فصل تابستان و کمترین آنها در فصل زمستان بود. بیشترین سرعت حرکت (12/2 کیلومتر بر ساعت) و زمان حرکت (359 دقیقه) در فصل بهار و کمترین آنها در فصل زمستان بود. بنابراین اطلاع از پارامترهای مذکور مدیریت مرتع را در تعیین زمان مناسب برای حرکت شتر در مرتع یاری کرده و سبب افزایش عملکرد دام خواهد شد.
حسن قلیچ نیا؛ محمد فیاض؛ هاجر نعمتی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 129-137
چکیده
در برنامه افزایش تولید علوفه، گردآوری دانش استقرار گیاهان علوفهای ضروریست. در این راستا، بذرهای گونه اسپرس(Onobrychis altissima.) برای بررسی روشهای مختلف مرتعکاری از تودههای بومی آن در مناطق مرتعی حوضه آبخیز بلده نور در استان مازندران در سال 1392 جمعآوری و در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط بارندگی 320 میلیمتر ...
بیشتر
در برنامه افزایش تولید علوفه، گردآوری دانش استقرار گیاهان علوفهای ضروریست. در این راستا، بذرهای گونه اسپرس(Onobrychis altissima.) برای بررسی روشهای مختلف مرتعکاری از تودههای بومی آن در مناطق مرتعی حوضه آبخیز بلده نور در استان مازندران در سال 1392 جمعآوری و در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط بارندگی 320 میلیمتر و اقلیم نیمهخشک سرد مرتعکاری شد. دو تیمار بذرکاری و بذرپاشی در دو تاریخ مرتعکاری پاییزه و بهاره در قالب طرح کرتهای خرد شده با تیمار اصلی تاریخ مرتعکاری و تیمار فرعی روش مرتعکاری (بذرکاری و بذرپاشی) با استفاده از طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مقایسه شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل ارتفاع گیاه، پوشش تاجی، تولید بذر، تولید گیاه و درصد استقرار بوده است. نتایج نشان داده است که بین مرتعکاری گونه اسپرس در دو روش بذرپاشی و بذرکاری در دو فصل بهار و پاییز برای فاکتورهای مورد تحقیق (ارتفاع گیاه، پوشش تاجی، تولید، بذر و تولید گونه) اختلاف معنیدار وجود دارد. روش بذرکاری در فصل پاییز دارای بیشترین مقادیر فاکتورهای مورد بررسی بوده است. بنابراین امکان اصلاح مراتع مناطق مشابه آب و هوایی با گونه اسپرس به روش بذرکاری برای افزایش تولید علوفه و چرای مستقیم دام وجود دارد.
محمدرضا شهرکی؛ احمد عابدی سروستانی؛ عبدالرحیم لطفی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 138-150
چکیده
تغییرات نامطلوب آب و هوا، خشکسالی و سیل تأثیر منفی بر عرصههای منابع طبیعی، محصولات زراعی و بهرهوری دام بهعنوان منابع اصلی معیشت روستاییان دارند. بنابراین، بررسی درک جوامع روستایی از بروز تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با معیشت پایدار مهم میباشد. این تحقیق بدینمنظور و با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام شد. ...
بیشتر
تغییرات نامطلوب آب و هوا، خشکسالی و سیل تأثیر منفی بر عرصههای منابع طبیعی، محصولات زراعی و بهرهوری دام بهعنوان منابع اصلی معیشت روستاییان دارند. بنابراین، بررسی درک جوامع روستایی از بروز تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با معیشت پایدار مهم میباشد. این تحقیق بدینمنظور و با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام شد. در این تحقیق، تعداد 297 نفر از ساکنان با سن 35 سال به بالا در 10 روستای حوزه آبخیز اوغان استان گلستان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته بود که روایی محتوایی آن با استفاده از نظرات استادان دانشگاه و کارشناسان منابع طبیعی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که سن، تعداد دام، سابقه دامداری، مدت اقامت در روستا و میزان درآمد افراد با درک آنان از بروز نشانههای تغییر اقلیم دارای رابطه مثبت و معنیدار میباشد. یافتههای ارزیابی مدل معادلات ساختاری نشان داد که بین میزان درک از بروز نشانههای تغییر اقلیم و تغییرات معیشتی افراد، رابطه علی- معلولی وجود دارد، بهطوریکه با افزایش آگاهی روستاییان از بروز نشانههای تغییر اقلیم، معیشت آنان با تغییرات بیشتری روبهرو شده است.
بهنوش کریمی مفرح؛ منصوره قوام؛ عبدالنبی عبده کلاه چی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 151-163
چکیده
پایش تغییرات مراتع این امکان را فراهم میکند که در زمینه بهکارگیری برنامههای مدیریتی و حفاظتی با آگاهی تصمیمگیری شود. هدف از این پژوهش پایش تغییرات مراتع در بازههای پنجساله در دوره زمانی 2000 تا 2015 با استفاده از سامانههای اطلاعات جغرافیایی و نرمافزار ENVI میباشد. در این راستا ابتدا تصاویر لندست در زمانهای ...
بیشتر
پایش تغییرات مراتع این امکان را فراهم میکند که در زمینه بهکارگیری برنامههای مدیریتی و حفاظتی با آگاهی تصمیمگیری شود. هدف از این پژوهش پایش تغییرات مراتع در بازههای پنجساله در دوره زمانی 2000 تا 2015 با استفاده از سامانههای اطلاعات جغرافیایی و نرمافزار ENVI میباشد. در این راستا ابتدا تصاویر لندست در زمانهای مورد نظر تهیه گردید. با استفاده از روشهای حداقل فاصله، ماهالانوبیس، حداکثر احتمال و درخت تصمیم و با اعمال سه شاخص NDVI، EVI و SAVI تصویر سال 2016 طبقهبندی شد. سپس با ارزیابی دقت توسط ضریب کاپا و صحت کلی، بهترین روش طبقهبندی استخراج گردید. در نتیجه سایر تصاویر برای سالهای گذشته در بازه زمانی موردمطالعه با این روش طبقهبندی و پنج کلاس تحت عنوان مراتع کمتراکم، نیمهمتراکم، متراکم، فاقدپوشش و باغها و اراضی کشاورزی با توجه به موضوع موردمطالعه استخراج شد. همچنین نقاط تعلیمی به صورت برداشت زمین و از روی تصاویر به صورت ROI انتخاب شد. نتایج نشان داد که روش درخت تصمیم با اعمال شاخص SAVI، با دقت 73/94 بالاترین دقت را تولید کرد. بدینترتیب، با اینکه مساحت مراتع کمتراکم و نیمهمتراکم در سال 2005 و مراتع متراکم در سال 2010 افزایش پیدا کرده اما در مجموع در طی بازه زمانی 2000 تا 2015، هر سه کلاس مراتع کاهش، البته میزان کلاس فاقدپوشش به میزان قابل توجه و کلاس باغها و اراضی کشاورزی به میزان کم افزایش داشتهاند. همچنین براساس یافتهها در دوره زمانی موردمطالعه، رفتار شاخصها شبیه هم است. از سال 2000 تا 2010 شاخصها دارای روندی افزایشی هستند اما در سال 2015 از میزان آنها کاسته میشود. ازاینرو میتوان گفت طی اقدامات تخریب مراتع بهویژه در مراتع کمتراکم و نیمهمتراکم کاهش یافته و بر میزان مناطق فاقدپوشش افزوده شود.
فیض اله قنبری؛ محسن توکلی؛ مهدی حیدری؛ حسن فتحی زاد
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 164-180
چکیده
در حال حاضر کمبود آب و بیابانزایی از مشکلات جدی در بسیاری از نواحی دنیا محسوب شده که توسعه پوشش گیاهی و رشد محصولات کشاورزی را در معرض خطر جدی قرار داده است. ازاینرو مدیریت صحیح و بکارگیری روشهای نوین بهمنظور افزایش بازدهی آبیاری و در نتیجه بهبود بهرهبرداری از منابع محدود آب، ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد. ...
بیشتر
در حال حاضر کمبود آب و بیابانزایی از مشکلات جدی در بسیاری از نواحی دنیا محسوب شده که توسعه پوشش گیاهی و رشد محصولات کشاورزی را در معرض خطر جدی قرار داده است. ازاینرو مدیریت صحیح و بکارگیری روشهای نوین بهمنظور افزایش بازدهی آبیاری و در نتیجه بهبود بهرهبرداری از منابع محدود آب، ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد. یکی از این روشها که اخیراً مورد توجه قرار گرفته، استفاده از افزودنیهای مختلف مانند پلیمری و طبیعی است. هدف از این تحقیق بررسی اثر سوپرجاذبهای طبیعی و مصنوعی بر عملکرد گونه کهور پاکستانی در شرایط اقلیمی و ادافیکی مناطق خشک استان ایلام بهویژه در دشت محسنآب شهرستان مهران است و موضوعی است که کمتر در این منطقه و بهطورکلی در حوزه مناطق خشک و نیمهخشک به آن پرداخته شده است. در این راستا اثرهای افزودنیهای طبیعی (خاکبرگ و خاکارّه) و سوپرجاذب مصنوعی (پلیمر نانوهورسان) بر نهالهای کهور پاکستانی با مقایسه میانگین 13 شاخص رویشی و فیزیولوژی در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که اثر منابع تغییرات برون گروهی (تیمارها) بر کلیه صفات مورفولوژی و فیزیولوژی گونه مورد مطالعه بهجز در صفات رویشی، ضریب پایداری و شاخص ویژه سطح برگ در سطح آماری پنج درصد معنیدار بوده است. بنابراین بهعنوان یک نتیجهگیری کلی، میتوان گفت که اکثریت شاخصهای رویشی نهالهای کهور پاکستانی در اثر استفاده از تیمارهای مورد بررسی بهبود یافته است، بنابراین اضافه کردن افزودنیهای طبیعی و غیرطبیعی در این منطقه و مناطق مشابه توصیه میگردد.
رویا وزیریان؛ علی اکبر کریمیان؛ مهدی قربانی؛ سیدعلیرضا افشانی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، صفحه 181-194
چکیده
تحلیل شبکه اجتماعی و تعیین کنشگران کلیدی در سیستمهای اجتماعی یکی از اقدامات ضروری برای مدیریت پایدار منابع طبیعی محسوب میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی سرمایه اجتماعی، جایگاه و روابط کنشگران در شبکه تبادل اطلاعات و شناخت کنشگران کلیدی در سه روستای استاج، برزو و ایزی موجود در منطقه سبزوار میباشد. بدینمنظور، ابتدا از روش مطالعات ...
بیشتر
تحلیل شبکه اجتماعی و تعیین کنشگران کلیدی در سیستمهای اجتماعی یکی از اقدامات ضروری برای مدیریت پایدار منابع طبیعی محسوب میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی سرمایه اجتماعی، جایگاه و روابط کنشگران در شبکه تبادل اطلاعات و شناخت کنشگران کلیدی در سه روستای استاج، برزو و ایزی موجود در منطقه سبزوار میباشد. بدینمنظور، ابتدا از روش مطالعات کیفی، رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و مصاحبه جامعه هدف شناسایی گردید. بر اساس نتایج حاصل از محاسبه شاخص مرکزیت بینابینی، درجه ورودی، خروجی و مجاورت در ماتریس اعتماد و مشارکت در آبیاری در سه روستای مورد بررسی، نقش و موقعیت کنشگران در شبکه تعیین و کنشگران کلیدی در شاخصهای مذکور شناسایی شدند. نتایج حاصل نشان داد کنشگران کلیدی از جایگاه اجتماعی، اقتدار و نفوذ بالایی برخوردار بوده و نقش کنترلی و واسطهگری را در روستا به عهده دارند. در نتیجه میتوانند بهعنوان قدرت اجتماعی و رهبران محلی در فرایند تصمیمگیری و ساماندهی شبکه، هماهنگ کردن افراد، برقراری ارتباط بین سایرین، دستیابی به منابع و اطلاعات و سرعت تبادل آنها، حل اختلافات و درگیریها، توسعه اعتماد در شبکه و در نتیجه افزایش سرمایه اجتماعی نقش اساسی ایفا نمایند. افزایش میزان سرمایه اجتماعی بهعنوان کلیدی ترین ابزار مدیریتی موجب استقرار مدیریت پایدار منابع طبیعی خواهد شد.