دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400
ژیلا قربانی؛ کیومرث سفیدی؛ مهشید سوری؛ مهدی معمری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 395-409
چکیده
آگاهی از میزان و نحوه اثرپذیری پوشش گیاهی از اختلال چرای دام میتواند راهکاری برای تدوین راهبردهای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی در جهت رسیدن به پایداری و تولید مستمر در این اکوسیستمها باشد. در این تحقیق به بررسی تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای قابل چرای دام در مراتع جنوبشرقی سبلان تحت تأثیر شدتهای مختلف چرایی ...
بیشتر
آگاهی از میزان و نحوه اثرپذیری پوشش گیاهی از اختلال چرای دام میتواند راهکاری برای تدوین راهبردهای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی در جهت رسیدن به پایداری و تولید مستمر در این اکوسیستمها باشد. در این تحقیق به بررسی تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای قابل چرای دام در مراتع جنوبشرقی سبلان تحت تأثیر شدتهای مختلف چرایی و فاصله از روستا بهعنوان کانون بحران پرداخته شد. بهعلاوه اینکه توسعه و ارزیابی مدل استنتاج فازی- عصبی (انفیس) بهمنظور پیشبینی تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای خوشخوراک و مقایسه نتایج آن با مدل رگرسیونی ارائه گردید. برای ارزیابی مدلهای رگرسیونی و انفیس از مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی (R2) استفاده شد. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرا، فاصله از روستا و اثرهای متقابل آنها اثر معنیداری در سطح احتمال یک درصد بر تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای خوشخوراک دارند. همچنین، با افزایش شدت چرا، تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی این گونهها کاهش یافت. نتایج بخش انفیس نشان داد که در شدت چرای کم و فاصله حدود 400 متر، بیشترین مقدار تولید گونههای خوشخوراک ملاحظه میگردد. کمترین مقدار تولید این گونهها نیز فواصل نزدیک به روستا (200 متری) پیشبینی شده است. بیشترین میزان زیتوده ریشه در فاصله 600 متری و کمترین میزان زیتوده ریشه نیز مربوط به فاصله 200 متری بود. بهعلاوه، مدل ANFIS با دقت بالاتر (98/0R2= و 95/0R2=) و خطای کمتر (9792/0RMSE= و 6168/1RMSE=) نسبت به مدل کم دقتتر رگرسیونی (92/0R2= و 77/0R2=) که خطای بیشتری نیز داشت (2835/2RMSE= و 8954/3RMSE=)، بهترتیب تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی را پیشبینی نمود.
شادی هژیر؛ رضا عرفانزاده؛ محمد جعفری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 410-423
چکیده
خاک و گیاه در اکوسیستمهای طبیعی همواره در کنش متقابل با یکدیگر هستند. ساختار و ویژگیهای متفاوت گونههای گیاهی یک منطقه در درازمدت بر متغیرهای محیطی بهویژه خاک تأثیر میگذارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر دو گونه بالشتکیAstragalus myriacanthus و Acantholimon spinosum بر برخی از ویژگیهای شیمیایی خاک در موقعیتهای مکانی متفاوت انجام شد. ...
بیشتر
خاک و گیاه در اکوسیستمهای طبیعی همواره در کنش متقابل با یکدیگر هستند. ساختار و ویژگیهای متفاوت گونههای گیاهی یک منطقه در درازمدت بر متغیرهای محیطی بهویژه خاک تأثیر میگذارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر دو گونه بالشتکیAstragalus myriacanthus و Acantholimon spinosum بر برخی از ویژگیهای شیمیایی خاک در موقعیتهای مکانی متفاوت انجام شد. نمونهبرداری خاک در اوایل پاییز 96 به صورت تصادفی با انتخاب 20 تکرار (10 پایه از هر یک از گونهها) از چهار موقعیت مکانی (لبه شیب رو به بالا، لبه شیب رو به پایین، مرکز و بیرون) در مراتع چنار ناز استان یزد انجام و در کل 80 نمونه خاک برداشت شد. سپس ویژگیهای شیمیایی خاک ازجمله pH، EC، ماده آلی کل، ماده آلی ذرهای و نیتروژن کل اندازهگیری شدند. بررسی تأثیر حضور بوتهها بر خصوصیات خاک نشان داد که پارامترهای ماده آلی (با میانگین %66/1)، نیتروژن کل (با میانگین %۲۲/۰)، هدایت الکتریکی (با میانگین Ms/cm۹۷/۳۶۸) و ماده آلی ذرهای (با میانگین ۲۸/۱%) در زیراشکوب بوته A. myriacanthus بهطور معنیداری بیشتر از خاک بیرون اشکوب (بهترتیب با میانگینهای% ۹۲/0،% ۱۳/0، Ms/cm ۵/۱۳۹ و% ۵۸/۰) بود (0۵/۰P<). نیتروژن کل و ماده آلی ذرهای در ضلع بالایی نسبت به سه مکان نمونهبرداری دیگر بیشترین مقدار را دارا بود. همچنین نتایج نشان داد که ماده آلی کل (با میانگین %۷۷/۱)، نیتروژن کل (با میانگین% ۲۳/۰)، هدایت الکتریکی (با میانگین Ms/cm 46/215) و اسیدیته خاک (با میانگین ۹۷/۷) زیر تاج پوشش A. spinosumنسبت به خاک بیرون اختلاف معنیداری نداشتند. در حالیکه ماده آلی ذرهای با میانگین% ۴۹/۱ دارای بیشترین مقدار زیر تاج پوشش نسبت به خاک بیرون و همچنین سایر اضلاع نمونهبرداری بود. درمجموع این مطالعه نقش متفاوت گیاهان بالشتکی مختلف را بر ویژگیهای شیمیایی و کیفی خاک بیان کرد، بهنحویکه با شناخت این نقش میتوان کمک شایانی به اصلاح، توسعه و حفظ رویشگاههای آنها نمود.
فرهاد ویسی؛ داود اخضری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 424-434
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر معدن منگنز صوفیوند شهرستان هرسین استان کرمانشاه بر خصوصیات خاک، رشد و ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه گون زرد (Astragalus parrowianus) در سال 1398 انجام شد. نمونه برداریها در اردیبهشتماه از خاک و گیاه بر اساس طرح سیستماتیک تصادفی در پنج دایره هم مرکز در فواصل مختلف 100، 500، 1000، 1500و 2000 متری در اطراف معدن منگنز صوفیوند انجام ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر معدن منگنز صوفیوند شهرستان هرسین استان کرمانشاه بر خصوصیات خاک، رشد و ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه گون زرد (Astragalus parrowianus) در سال 1398 انجام شد. نمونه برداریها در اردیبهشتماه از خاک و گیاه بر اساس طرح سیستماتیک تصادفی در پنج دایره هم مرکز در فواصل مختلف 100، 500، 1000، 1500و 2000 متری در اطراف معدن منگنز صوفیوند انجام شد. همچنین 6 نمونه از گیاه گون و خاک منطقه شاهد (خارج از مراتع اطراف معدن و در شرایط مشابه ادافیکی و توپوگرافی) نیز تهیه شد. نتایج نشان داد که رشد و خصوصیات فیزیولوژیک گون به طور معنیداری تحت تاثیر فاصله از معدن منگنز قرار گرفته است. به طوریکه بیشترین نسبت وزن ریشه به اندام هوایی (85/0)، فاکتور انتقال (9/1)، فاکتور غلظت ریشه (4) و نسبت پرولین (μmol/g 8/0) در گون در فاصله 100 متری از معدن مشاهده شد که در سطح احتمال 05/0 با شاهد اختلاف معنی داری داشت. همچنین کمترین طول ساقه ( cm12) ، کل محتوای نیتروژن (% 3)، اسانس (% 2/0)، فعالیت آنزیم کاتالاز (Units/mg 45/0) و آنزیم پراکسیداز (Units/mg 2/0) در فاصله 100 متری از معدن منگنز مشاهده شد که همگی با شاهد تفاوت معنی داری در سطح احتمال 05/0 داشتند. مقایسه میانگین مقدار کمی پارامترهای مذکور در فواصل 100، 500، 1000، 1500و 2000 متری با تیمار شاهد نیز اختلاف معنی داری را در سطح احتمال 05/0 نشان داد. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که هر چه به معدن نزدیک شویم اثرات منگنز بر گیاه گون بیشتر و مخربتر شده است.
محمدامین سلطانی پور؛ عبدالحمید حاجبی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 435-449
چکیده
بهمنظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع زمینسنگ در استان هرمزگان اجرا شد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمانسنجی و تولید و مصرف گونههای گیاهی با استفاده از بز نژاد تالی در طول ماههای فصل چرا (دی تا اردیبهشتماه) به مدت 4 سال (89-1386) استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در روش زمانیسنجی (استفاده ...
بیشتر
بهمنظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع زمینسنگ در استان هرمزگان اجرا شد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمانسنجی و تولید و مصرف گونههای گیاهی با استفاده از بز نژاد تالی در طول ماههای فصل چرا (دی تا اردیبهشتماه) به مدت 4 سال (89-1386) استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در روش زمانیسنجی (استفاده از دوربین فیلمبرداری) نشان داد که تفاوت معنیداری از نظر مدت زمان مصرف علوفه بین گونهها وجود دارد. بهطوریکه گیاهAlhagi persarum با اختصاص بیشترین میانگین (9/43 درصد) همراه با Aeluropus lagopoides با میانگین (5/31 درصد) در یک کلاس از نظر آماری قرارگرفته و بعد از آنها Atriplex leucoclada, Desmostachya bipinnata, Halocnemum strobilaceum, Tamarix mascatensis, Suaeda fruticosa, و یکسالهها بهترتیب 6/6، 4/5، 6/3، 8/2، 3/2 و 7/3 درصد قرار دارد و در نهایت گیاه Lycium shawii با اختصاص میانگین 2/0 درصد پایینترین کلاس را از نظر آماری به خود اختصاص داده است. تفاوت معنیداری نیز در فاکتور اثر متقابل سال و گونه وجود داشت، بهطوریکه گونهAlhagi persarum در سال دوم (1387) با 7/68 درصد در رتبه اول قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس درصد بهرهبرداری گونهها نیز نشاندهنده تفاوت معنیدار بین سالهای بررسی بود. سالهای اول، سوم و چهارم در یک گروه و سال دوم با کمترین درصد بهرهبرداری (4/36 درصد) در گروه دوم قرار گرفت. بیشترین درصد بهرهبرداری مربوط به گونه Aeluropus lagopoides با 3/54 درصد در سال 1388 بود. بر اساس طبقهبندی شاخص ارزش رجحانی، گونههای Aeluropus lagopoides، Atriplex leucoclada و Alhagi persarum جزء گونههای با خوشخوراکی متوسط (رجحان متوسط) و گونههای Halocnemum strobilaceum و Desmostachya bipinnata جزء گونههای تقریبا غیر خوشخوراک (اجتناب نسبی) بودند.
جمال ایمانی؛ عطاءالله ابراهیمی؛ بهرام قلی نژاد؛ پژمان طهماسبی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 450-471
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی تفاوت چند شاخص سنجش از دوری، چهار اندازه مختلف پلات و دو روش نمونهبرداری متفاوت برای برآورد درصد پوشش و تولید گیاهان در سه جامعه گیاهی در سال 1392 انجام شد. نمونهبرداری زمینی در سه جامعه با پوشش گیاهی غالب متفاوت به دو شکل شش و سه پلاتی انجام شد. چهار ابعاد مختلف پلات به صورت تودرتو برای برآورد تولید و درصد ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی تفاوت چند شاخص سنجش از دوری، چهار اندازه مختلف پلات و دو روش نمونهبرداری متفاوت برای برآورد درصد پوشش و تولید گیاهان در سه جامعه گیاهی در سال 1392 انجام شد. نمونهبرداری زمینی در سه جامعه با پوشش گیاهی غالب متفاوت به دو شکل شش و سه پلاتی انجام شد. چهار ابعاد مختلف پلات به صورت تودرتو برای برآورد تولید و درصد پوشش استفاده شد. نمونهبرداریها در هر جامعه در داخل 30 پیکسل در امتداد سه ترانسکت با ارتفاع متفاوت انجام گردید (روش نمونهبرداری و آزمایش آنها براساس نظر محقق انجام شد). تراکم گیاهان غالب با شمارش پایهها در هر پلات، درصد پوشش گیاهان بهصورت تخمین و تولید نیز در قالب نمونهگیری مضاعف در رابطه با درصد پوشش اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش سطح پلات، میزان همبستگی شاخصهای گیاهی تصویر لندست و معنیداری آنها در رابطه با تولید و درصد پوشش گیاهان افزایش خواهد یافت. اما این افزایش در جامعه 2 در بیشتر شاخصها با گیاهان غالب بوتهای چشمگیرتر است. بهطوریکه در این جامعه بیشتر شاخصهای مورد بررسی در پلات 3*3 دارای همبستگی و مدل قابل اعتباری هستند و در سه اندازه پلات 1*1، 2*1 و 2*2، مدلهای حاصل دارای اعتبار کافی نبوده و دارای RMSE بالایی میباشند. در جامعه یک با گیاهان غالب پهنبرگ، تنها مدل حاصل در پلات 1*1 و در جامعه دو با گیاهان غالب بوتهای مدل حاصل در پلاتهای 1*1 و 2*1 از نظر آماری قابل اعتبار نیستند، هرچند گاهی دارای همبستگی معنیداری میباشند. نتایج حاصل از دو الگوی مختلف در دو جامعه 1 و 3 از نظر آماری متفاوت بود و در جامعه 2 اختلاف معنیداری بین آنها وجود نداشت. با توجه به نتایج بررسی شاخصها از نظر همبستگی و اعتبار مدل حاصل از آنها میتوان دو شاخص NDVI و CTVI را در جامعه 1، شاخصهای NDVI و TSAVI1 را در جامعه 2 و NDVI، NRVI و TSAVI1 را در جامعه 3 برای برآورد تولید و درصد پوشش گیاهان با استفاده از تصاویر ماهوارهای توصیه کرد.
سید موسی صادقی؛ مهدی کریمی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 471-481
چکیده
گیاهان شورزی یکی از قسمتهای ضروری شورورزی هستند که برای اشغال اراضی و منابع آب شیرین رقابت ندارند. گیاه شورزی Salicornia persica Akhani در مناطق ساحلی جنوب و بیابانی ایران بهطور طبیعی رویش دارد. این تحقیق بهمنظور ارزیابی تأثیر دو تیمار کیفیت آب آبیاری (آب دریا و پساب مزارع میگو بهترتیب با هدایت الکتریکی 5/64 و 4/66 دسیزیمنس بر متر) و تیمار ...
بیشتر
گیاهان شورزی یکی از قسمتهای ضروری شورورزی هستند که برای اشغال اراضی و منابع آب شیرین رقابت ندارند. گیاه شورزی Salicornia persica Akhani در مناطق ساحلی جنوب و بیابانی ایران بهطور طبیعی رویش دارد. این تحقیق بهمنظور ارزیابی تأثیر دو تیمار کیفیت آب آبیاری (آب دریا و پساب مزارع میگو بهترتیب با هدایت الکتریکی 5/64 و 4/66 دسیزیمنس بر متر) و تیمار کود سولفات پتاسیم (با سه سطح صفر، 100 و 200 کیلوگرم در هکتار) بر میزان علوفه تولیدی (عملکرد) و ارتفاع این گیاه تحت آزمایش فاکتوریل بر مبنای بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که عملکرد علوفه خشک سالیکورنیا تحت آبیاری با آب دریا و پساب مزارع میگو بهترتیب 92/1136 و 8/740 کیلوگرم در هکتار با اختلاف معنیداری متفاوت بود. بررسی اثرهای متقابل تیمار آبیاری (دو سطح) و کود سولفات پتاسیم (سه سطح) نشان داد که بیشترین عملکرد تولید علوفه مربوط به تیمار 100 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم تحت آبیاری با آب دریا با میزان 8/1538 کیلوگرم در هکتار علوفه خشک بود. تفاوت معنیداری بین ارتفاع گیاه مربوط به تیمارهای آبیاری و مصرف کود پتاسیم مشاهده نشد. نتایج نشان داد که تولید سالیکورنیا تحت تیمارهای آبیاری با آب دریا و پساب مزارع میگو امکانپذیر و مصرف 100 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم باعث افزایش عملکرد میشود. تحقیقات بیشتر در زمینه بهبود قابلیت تولید این گیاه شورپسند از طریق عملیات بهزراعی و انتخاب ژرمپلاسمهای برتر با استفاده از آب دریا و پساب مزارع میگو پیشنهاد شد.
اسفندیار جهانتاب؛ محسن شرافتمند؛ اعظم خسروی مشیزی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 482-492
چکیده
شناخت قابلیت اکوسیستمها در ارائه خدمات برای طراحی برنامههای مدیریتی بسیار ضروریست. در همین راستا، هدف این مطالعه بررسی تأثیر چرای دام بر خدمت گردهافشانی در مراتع ملهشوره و گرگو شهرستان بویراحمد است. بدینمنظور 100 پلات در منطقه قرق و چرا انداخته شد و درصد تاج پوشش گونهها در پلاتها تخمین زده شد. جذابیت گونهها برای ...
بیشتر
شناخت قابلیت اکوسیستمها در ارائه خدمات برای طراحی برنامههای مدیریتی بسیار ضروریست. در همین راستا، هدف این مطالعه بررسی تأثیر چرای دام بر خدمت گردهافشانی در مراتع ملهشوره و گرگو شهرستان بویراحمد است. بدینمنظور 100 پلات در منطقه قرق و چرا انداخته شد و درصد تاج پوشش گونهها در پلاتها تخمین زده شد. جذابیت گونهها برای زنبور عسل بهعنوان معیارهایی از قابلیت اکوسیستم در ارائه خدمت گردهافشانی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که چرا سبب کاهش معنیدار گونههای با جذابیت خوب و متوسط زنبور عسل در منطقه شده است (05/0p<). آنالیز همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه مثبت و معنیداری بین فرم رویشی فورب و جذابیت خوب و متوسط گونهها برای زنبور عسل وجود دارد (05/0p<). در بین فرمهای رویشی مطالعه شده، گندمیان چندساله و بوتهها که نسبت به فوربهای چندساله و یکساله در ارائه کارکرد گردهافشانی از اهمیت کمتری برخوردار بودند در منطقه چرا به شدت کاهش یافتهاند. بهطورکلی چرای دام سبب کاهش خدمت گردهافشانی در منطقه مورد مطالعه شده است. با توجه به اهمیت خدمت گردهافشانی در پایداری اکوسیستمهای طبیعی لزوم توجه به حفظ گونههای با جذابیت بالا برای گردهافشانها در مدیریت چرا بسیار ضروریست.
مجید دشتی؛ علی اشرف جعفری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 493-506
چکیده
بهمنظور مطالعه صفات کمی و کیفی علوفه ۱1 اکسشن از دو واریته (زیرگونه) Elymus hispidus var. hispidus وE. hispidus var.villosus و 6 اکسشن از گونه Agropyron cristatum، دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام شد. بذرهای اکسشنهای ذکرشده در شرایط گلخانه با درجه حرارت 2 ± 20 درجه سانتیگراد ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه صفات کمی و کیفی علوفه ۱1 اکسشن از دو واریته (زیرگونه) Elymus hispidus var. hispidus وE. hispidus var.villosus و 6 اکسشن از گونه Agropyron cristatum، دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام شد. بذرهای اکسشنهای ذکرشده در شرایط گلخانه با درجه حرارت 2 ± 20 درجه سانتیگراد و بهتعداد 5 عدد در داخل هر گلدان پلاستیکی کشت و پس از استقرار کامل، گیاهچهها به زمین اصلی منتقل شدند. بهمنظور استقرار کامل گیاهچهها در زمین اصلی و اطمینان از خلوص اکسشنها، سال اول طرح بهعنوان سال استقرار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در مقایسه بین واریتههای گونه hispidus Elymus، واریته villosus دارای عملکرد علوفه، تعداد سنبله و طول سنبله بیشتری بود. در مقابل، درصد استقرار در واریته hispidus بیشتر بود. از لحاظ کیفیت علوفه تفاوت بین اکسشنهای این گونه معنیدار نبود. در واریته villosus اکسشن چهارتاغ بهدلیل بالا بودن عملکرد کل ماده خشک (7732 کیلوگرم در هکتار)، قابلیت هضم ماده خشک (6/43 درصد) و قندهای محلول (8/8 درصد) و بهتبع آن دیواره سلولی بدون همیسلولز کمتر (7/43 درصد) نسبت به سایر اکسشنها برتری نشان داد. در گونه A.cristatum اکسشن ۱۷۲۷ دارای کمترین ارتفاع، کمترین عملکرد علوفه و بیشترین تعداد سنبله بود. در بین اکسشنهای گونه A. cristatum، بالاترین و پایینترین عملکرد کل ماده خشک سالانه بهمیزان 12974 و 5692 کیلوگرم در هکتار در سال بهترتیب در اکسشنهای 208 و 1727 بهدست آمد. اکسشن 208 با منشأ اصفهان از درصد قابلیت هضم و پروتئین قابل توجهی برخوردار بود. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که اکسشنهای واریته villosus و نیز اکسشن 208 در مقایسه با سایر اکسشنها برتری داشتند.
هادی پیرسته انوشه؛ مهدی شیران تفتی؛ فرهاد دهقانی؛ غلامحسن رنجبر
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 507-519
چکیده
در این پژوهش برخی ویژگیهای خاک و همچنین رشد خارشتر (Alhagi maurorum Medik.) در اراضی شور استان یزد در سالهای 99-1398 پایش گردید. بر این اساس، توانایی رشد این گونه در اراضی شور بررسی شد. برای این کار هفت مرتع استان یزد شامل بافق، جوادیه، بهاباد، جلگه، اردکان، عقدا و ابرکوه با پوشش غالب خارشتر انتخاب گردید. شوری عصاره اشباع و اسیدیته خاک، شوری ...
بیشتر
در این پژوهش برخی ویژگیهای خاک و همچنین رشد خارشتر (Alhagi maurorum Medik.) در اراضی شور استان یزد در سالهای 99-1398 پایش گردید. بر این اساس، توانایی رشد این گونه در اراضی شور بررسی شد. برای این کار هفت مرتع استان یزد شامل بافق، جوادیه، بهاباد، جلگه، اردکان، عقدا و ابرکوه با پوشش غالب خارشتر انتخاب گردید. شوری عصاره اشباع و اسیدیته خاک، شوری و اسیدیته آب، وزن تر و وزن خشک خارشتر با استفاده از نمونهبرداری و شوری ظاهری خاک با استفاده از دستگاه القاءگر الکترومغناطیس (EM38) پایش شد. نتایج نشان داد که ضرایب تبیین (R2) برآورد شوری خاک با استفاده از دستگاه EM38 برای مناطق مختلف قابل قبول و بین 52/0 تا 86/0 متغیر بود. شوری خاک در اراضی مورد بررسی از 17/2 گرم املاح در کیلوگرم خاک در عقدا تا 5/226 گرم املاح در کیلوگرم خاک در اردکان برای عمق 30-0 سانتیمتری و از 40/0 گرم املاح در کیلوگرم خاک در بافق تا 3/118 گرم املاح در کیلوگرم خاک در اردکان برای عمق 60-30 سانتیمتری متغیر بود. بیشینه تولید خارشتر، برابر با 25 تن در هکتار وزن تر و 7 تن در هکتار وزن خشک بود. در بافق با شوری آب 12 دسیزیمنس بر متر و شوری خاک 11 گرم در کیلوگرم مشاهده شد. بهطور میانگین بیشترین تولید بهترتیب در بافق، بهاباد، ابرکوه، عقدا و اردکان مشاهده شد که تقریباً با تغییرات شوری و اسیدیته خاک منطبق بود. بنابراین به نظر میرسد که خارشتر تحمل بسیار بالایی به شوری آب و خاک دارد، ولی به اسیدیته خاک حساس میباشد. استفاده از دستگاه EM38 برای ارزیابی شوری خاک در اراضی با پوشش خارشتر استان یزد دقت قابل قبولی داشت و برای پایش شوری خاک سایر مراتع توصیه میشود، ولی واسنجی در هر منطقه و برای هر عمق خاک بهصورت جداگانه ضروریست.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر براتی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 520-536
چکیده
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل الگوهای تغییرات کاربری در دشت میناب نشان داد که در طول دوره آماری 1379-1399در سطح کاربریهای این منطقه تغییرات چشمگیری رخ داده است. بهطوریکه در طول این دوره 20 ساله مساحت کاربریهای کشاورزی، مناطق شهری و انسانساخت، شورهزار و مراتع و اراضی بایر بهترتیب از 91/38، 99/25، 09/20 و 15 درصد در سال 1379 به 75/40، 02/40، 44/12 و 80/6 درصد در سال 1399 رسیده است. ارزیابی مدل با استفاده از شاخص کاپای بالای 90% نشاندهنده دقّت بالای مدل برای پیشبینی کاربریهاست. پیشبینی تغییرات در سال 1409 و 1419 نشان میدهد که کاربری زمینهای کشاورزی و مناطق شهری و انسانساخت بهترتیب با میزان 05/0 و 39/0 درصد در حال افزایش میباشند که از سمت شرق دشت به سمت غرب آن در حال پیشروی هستند؛ این درحالی است که کاربریهای شورهزار، مراتع و اراضی بایر در مجموع با میزان 44/0 درصد در حال کاهش است که این کاهش بیشتر در سمت غرب و شمالغرب این دشت قابل رؤیت است. در پایان از مهمترین راهکارهای اجرایی برنامهریزان و مسئولان برای جلوگیری از تغییر کاربری و در نهایت تخریب اراضی در این منطقه، میتوان به اصلاح الگوی کشت، روشهای نوین آبیاری، تغذیه بستر این دشت و حفظ و احیای پوشش گیاهی بومی اشاره نمود.
آزاد کاکه ممی؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ سحر غفاری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 537-550
چکیده
با ارزیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی، امکان برنامهریزی و مدیریت اراضی برای کاهش اثر تغییر و تخریب بهرهبرداریها امکانپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات کاربری اراضی استان اردبیل بین سالهای 1366 تا 1394 با استفاده از تصاویر ماهواره سنجندهThematic Mapper (TM) لندست 5 و تصاویر ماهواره سنجنده Operational Land Imager (OLI) لندست 8 بوده است. ابتدا ...
بیشتر
با ارزیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی، امکان برنامهریزی و مدیریت اراضی برای کاهش اثر تغییر و تخریب بهرهبرداریها امکانپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات کاربری اراضی استان اردبیل بین سالهای 1366 تا 1394 با استفاده از تصاویر ماهواره سنجندهThematic Mapper (TM) لندست 5 و تصاویر ماهواره سنجنده Operational Land Imager (OLI) لندست 8 بوده است. ابتدا کارایی روش طبقهبندی شیءگرا با استفاده از نقاط کنترل زمینی، تشکیل ماتریس خطا و مقایسه مؤلفههای صحت و ضریب کاپا برای نقشههای حاصل ارزیابی شد. صحت کل و ضریب کاپا برای سال 1366 بهترتیب برابر 3/82% و 70/0 و سال 1394 بهترتیب برابر با 94% و 90/0 محاسبه شد. نتایج آشکارسازی تغییرات نشان داد که در بین سالهای 1366 تا 1394 سطح مراتع 2/4% برابر 3/75039 هکتار و جنگلها 5/0% برابر 7/9393 هکتار نسبت به سطح کل استان اردبیل کاهش و زراعت آبی 1/3% برابر 8/55276 هکتار، مناطق مسکونی 8/0% برابر 7/14989 هکتار و زراعت دیم 7/0% برابر 4/12632 هکتار نسبت به سطح کل استان، افزایش یافتهاند. عمدهترین تغییراتی که در بازه زمانی مورد مطالعه در منطقه رخ داده است، تبدیل مراتع به دیمزار برابر با 8/13% در حدود 2/141794 هکتار و اراضی کشت آبی 8/4% برابر 9/49836 هکتار از مراتع، تبدیل زراعت آبی به دیم برابر با 7/7% در حدود 8/11464 هکتار و تبدیل جنگل به مرتع برابر با 1/6% در حدود 9/1059 هکتار است که بیانگر ضرورت جدی بازنگری در سیاستهای مدیریتی است.
زهرا جابرالانصار؛ مسعود برهانی؛ بابک بحرینی نژاد؛ حمیدرضا میرداوودی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 551-563
چکیده
شناخت ویژگیهای اکولوژیکی گونههای گیاهی و چگونگی پاسخ آنها به عوامل محیطی، اطلاعات لازم را برای مدیریت پوشش گیاهی و احیای اکوسیستمهای مرتعی فراهم مینماید. هدف از این پژوهش، تعیین عوامل محیطی تأثیرگذار بر رویشگاه گونه برگ نقرهای (Krascheninnikovia ceratoides) و پاسخ آن به تغییرات عوامل اکولوژیکی در مراتع استان اصفهان است. بر این ...
بیشتر
شناخت ویژگیهای اکولوژیکی گونههای گیاهی و چگونگی پاسخ آنها به عوامل محیطی، اطلاعات لازم را برای مدیریت پوشش گیاهی و احیای اکوسیستمهای مرتعی فراهم مینماید. هدف از این پژوهش، تعیین عوامل محیطی تأثیرگذار بر رویشگاه گونه برگ نقرهای (Krascheninnikovia ceratoides) و پاسخ آن به تغییرات عوامل اکولوژیکی در مراتع استان اصفهان است. بر این اساس درصد پوشش تاجی و تراکم گیاه مورد مطالعه و گونههای همراه در 19 سایت مطالعاتی به روش تصادفی- سیستماتیک اندازهگیری شد. در هر سایت مرتعی عوامل اقلیمی، فیزیوگرافی و خاک بررسی شد. از روش آنالیز تطبیقیمتعارفی (CCA؛ Canonical Correspondence Analysis) و مدل افزایشی تعمیمیافته (GAM؛ Generalized Additive Models) برای بررسی ارتباط پوشش گیاهی با عوامل محیطی استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی پاسخ گونهK.ceratoides در امتداد گرادیان میزان پتاسیم قابل جذب، از مدل افزایشی، پیروی میکند. بعکس، پاسخ این گونه در امتداد گرادیان عوامل درصد شن، میانگین دمای سالانه و درصد سنگ و سنگریزه از مدل کاهشی پیروی کرده و با افزایش این عوامل، درصد پوشش تاجی کاهش یافتهاست. الگوی پاسخ گونهK.ceratoides در امتداد تغییرات میزان فسفر قابل جذب، درصد گچ و ارتفاع از سطح دریا، از مدل زنگولهای (Unimodal) پیروی کرده و حد بهینه رشد آن برای این عوامل بهترتیب 10 میلیگرم بر کیلوگرم، 4/6 درصد و 2250 متر بود. بررسی پاسخ گونهK.ceratoides در امتداد گرادیان عوامل توپوگرافی، خاک و اقلیم، اطلاعات ارزشمندی را برای تعیین نیازهای اکولوژیکی این گونه ارائه داد که میتواند در مدیریت پوششگیاهی و عملیات اصلاح مراتع در مناطق مشابه، مورد توجه قرار گیرد.
فاطمه درگاهیان؛ سمیه حیدرنژاد؛ سمانه رضوی زاده
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 564-577
چکیده
امروزه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم ناشی از آن بزرگترین چالش زندگی بشر محسوب میشود که سایر چالشهای محیطزیستی را تحتالشعاع خود قرارداده است. در این پژوهش تلاش شده است از طریق پایش روند تغییرات امواج گرما و ارتباط آن با آنومالی دما به آشکارسازی پدیده تغییر اقلیم در ایستگاه سینوپتیک یزد پرداخته شود. بدینمنظور از دادههای ...
بیشتر
امروزه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم ناشی از آن بزرگترین چالش زندگی بشر محسوب میشود که سایر چالشهای محیطزیستی را تحتالشعاع خود قرارداده است. در این پژوهش تلاش شده است از طریق پایش روند تغییرات امواج گرما و ارتباط آن با آنومالی دما به آشکارسازی پدیده تغییر اقلیم در ایستگاه سینوپتیک یزد پرداخته شود. بدینمنظور از دادههای روزانه دما برای بازه زمانی (2017-1960) استفاده شد. در نهایت ویژگیهای امواج گرمایی مانند تعداد رخداد امواج گرما، فراوانی روزهای همراه با امواج گرما، تداوم امواج گرم، بزرگی و شدت امواج گرما و میانگین موج گرم (گرمترین روز از گرمترین موج گرم) با استفاده از نرمافزار ClimPACTدر محیط برنامهنویسی R 2.10 محاسبه شدند. امواج گرما برآیند تغییرات افزایشی دما میباشد، ازاینرو آنومالی دمای ایستگاه یزد استخراج و با آنومالی دمای خشکیهای کره زمین مقایسه و رابطه شاخصهای امواج گرما با آنومالی دما بررسی شد. نتایج نشان داد بیشترین تعداد رخدادهای امواج گرمایی در سالهای 2010 و 2016 رخ داده است. فراوانی تعداد روزهای همراه با موج گرم روند افزایش و معنیداری داشته است و تعداد آن در سال 2010 و 2016 بهترتیب 47 و 42 روز بوده است. البته روند افزایشی در تداوم و شدت امواج گرما نیز مشاهده شد. طولانیترین تداوم برای سال 2013 برابر 13 روز تخمین زده شد. یافتههای این پژوهش همچنین نشان داد که در دو دهه اخیر بزرگی موج گرما به بیش از 31 درجه سانتیگراد رسیده است. بررسی ارتباط بین تمام شاخصهای مربوط به موج گرما و آنومالی دمای یزد همبستگی خوبی را نشان داد و ضریب تبیین آنومالی دما و فراوانی روزهای همرا با موج گرما بیشتر از سایر شاخصها و ضریب تعیین (R2) آن تقریبا 6108/0 شد. بهطورکلی نتایج حکایت از تشدید، تداوم و شدت امواج گرما در شهرستان یزد دارد که میتواند حاکی از وقوع رخداد تغییر اقلیم بهویژه در دو دهه اخیر در این منطقه از کشور بهعنوان نماینده مناطق خشک کشور باشد. با توجه به روند افزایش دما طی سالهای آینده بر فراوانی و شدت و تدوام این امواج افزوده میشود. آگاهی از چگونگی روند امواج گرما میتواند مدیران و برنامهریزان را در راستای تصمیمگیری مدیریت خطر در زمینه مصرف بهینه انرژی کمک کند.
جواد مومنی دمنه؛ یحیی اسماعیلپور؛ حمید غلامی؛ آزیتا فراشی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 578-592
چکیده
آنغوزه بهعنوان یکی از مهمترین گیاهان خودروی مرتعی در منطقه شمالشرق ایران، اهمیت زیادی در حفاظت خاک و اقتصاد بهرهبرداران مراتع دارد. باوجوداین بهرهبرداری نادرست و تخریب زیستگاههای آن ازجمله عوامل تهدید کننده این سرمایه طبیعی است. این پژوهش بهمنظور شناسایی رویشگاههای بالقوه این گونه در دو استان خراسان رضوی و خراسان ...
بیشتر
آنغوزه بهعنوان یکی از مهمترین گیاهان خودروی مرتعی در منطقه شمالشرق ایران، اهمیت زیادی در حفاظت خاک و اقتصاد بهرهبرداران مراتع دارد. باوجوداین بهرهبرداری نادرست و تخریب زیستگاههای آن ازجمله عوامل تهدید کننده این سرمایه طبیعی است. این پژوهش بهمنظور شناسایی رویشگاههای بالقوه این گونه در دو استان خراسان رضوی و خراسان شمالی که میتواند گامی برای تسهیل و توسعه عملیات بازکاشت و احیاء این گونه به حساب آید، انجام شد. دادههای مکانی حضور این گونه با اندازه پیکسل ۱۱۰۰*۱۱۰۰ متر بهعنوان مکانهای مناسب بالفعل برای رویش آن و لایههای اطلاعات محیطی از قبیل اقلیم، خاک، زمینشناسی و فیزیوگرافی بهعنوان متغیرهای پیشبینی مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا در نرمافزار بیومپر نسخه 4 همبستگی متغیرهای پیشبینی بررسی و متغیرهای مستقل انتخاب شدند. سپس نقشه رویشگاه بالقوه حاصل از مدل پراکنش گونه با استفاده از نرمافزار 3.3Maxent ایجاد شد. نتایج نشان داد که مدل استفاده شده از دقت مناسب برخوردار بوده و بهمقدار AUC برابر 97/0 دست یافته است. از نظر میزان اهمیت، بررسی متغیرهای ورودی به مدل با استفاده از آزمون جکنایف، نشان داد که بهترتیب اجزاء واحد اراضی، دمای فصلی، سازند زمینشناسی، شیب غالب اراضی، ارتفاع زیستگاه و متوسط روزانه دما در مناسب بودن رویشگاه بالقوه گونه آنغوزه در سطح منطقه مورد مطالعه بیشترین اهمیت را داشتند. نتایج این مطالعه میتواند در شناخت نیازهای اکولوژیک گونه مورد بررسی و توسعه و احیاء رویشگاههای آن بهکار رود.
مهری دیناروند؛ کوروش بهنام فر؛ عبدالحسین آرامی؛ سجاد عالی محمودی سراب؛ کهزاد حیدری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، صفحه 593-604
چکیده
مطالعه پوشش گیاهی و اندازهگیری شاخصهای تنوع ابزار مناسبی برای مطالعه وضعیت پوشش جنگلها و مراتع و ارزیابی آنهاست. این پژوهش با هدف ارزیابی روند تغییرات پوشش گیاهی طی چهار سال متوالی در دو فصل در منطقه بگعان انجام شد. بدینمنظور تعداد 5 ترانسکت 100 متری با فواصل 50 متری در منطقه مورد مطالعه بهصورت تصادفی سیستماتیک در نظر گرفته ...
بیشتر
مطالعه پوشش گیاهی و اندازهگیری شاخصهای تنوع ابزار مناسبی برای مطالعه وضعیت پوشش جنگلها و مراتع و ارزیابی آنهاست. این پژوهش با هدف ارزیابی روند تغییرات پوشش گیاهی طی چهار سال متوالی در دو فصل در منطقه بگعان انجام شد. بدینمنظور تعداد 5 ترانسکت 100 متری با فواصل 50 متری در منطقه مورد مطالعه بهصورت تصادفی سیستماتیک در نظر گرفته شد. در امتداد ترانسکتها جمعاً 30 پلات یک مترمربعی ثابت نصب گردید. در دو فصل رویشی بهار و پاییز طی سالهای 1396 تا 1399 نوع و درصد پوشش گونههای بومی برداشت شد. با استفاده از نرمافزارPAST و R شاخصهای غالبیت، یکنواختی و تنوع گونهای سیمپسون، شانون و هیل اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس یکطرفه در بهار سالهای 1396 تا 1399 نشان داد که میان میانگین شاخصهای درصد پوشش، غالبیت و شاخصهای تنوع سیمپسون و شانون در سالهای متوالی برداشت اختلاف معنیداری وجود دارد. در پاییز به غیر از شاخص غالبیت در سایر شاخصها طی پاییز سال 1398 نسبت به سال 1397، اختلاف معنیداری وجود داشت. از نتایج ذکرشده نتیجهگیری میشود، با وجود برگشت تعدادی گونه یکساله یا کوتاهزی مانند Bienertia cycloptera Bunge وSalsola jordanicola Eig. در پی آبیاری نهالهای کشت شده و بارندگی، منطقه مورد مطالعه همچنان حساس و شکننده بوده و تا احیای مناسب نیاز به مدیریت و قرق دارد.