دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400
نعمت اله مددی زاده؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی؛ سیدحمید موحد محمدی؛ محمدحسین رزاقی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 195-207
چکیده
در عصر کنونی مشارکت، حاکمیت عقل جمعی و دخالت همه اقشار ذینفع در تصمیمگیریهای اصلی پذیرفته شدهاست. هدفمند کردن و سوق دادن مشارکت در جهت حفظ و احیاء منابعطبیعی، توسعه پایدار را بدنبال خواهد داشت. مفاهیم مشارکت و عوامل مؤثر بر آن، نیازمند تشریح و بررسی میباشد. هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت جوامعمحلی ...
بیشتر
در عصر کنونی مشارکت، حاکمیت عقل جمعی و دخالت همه اقشار ذینفع در تصمیمگیریهای اصلی پذیرفته شدهاست. هدفمند کردن و سوق دادن مشارکت در جهت حفظ و احیاء منابعطبیعی، توسعه پایدار را بدنبال خواهد داشت. مفاهیم مشارکت و عوامل مؤثر بر آن، نیازمند تشریح و بررسی میباشد. هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت جوامعمحلی در مدیریت منابعطبیعی از دیدگاه کارشناسان در منطقه ریگان، کرمان است. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و از فن پیمایش استفاده شدهاست. اطلاعات لازم از تکمیل 40 پرسشنامه از تمامی کارشناسان منابعطبیعی استان و پروژه (RFLDL) به صورت سرشماری جمعآوری شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه و روایی آن را متخصصان مورد تأیید قرار دادهاند. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار ضریب پایایی برای گویههای پرسشنامه برابر با 84/0 تعیین شده است. پایایی گویههای تحقیق با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است که نتایج آن (ضریب 84/0) حکایت از قابلیت اعتماد بالای گویهها برای سنجش متغیرها دارد. در بخش تجزیهوتحلیل پس از اولویتبندی گویهها، عوامل (اجتماعی، اقتصادی، ترویجی و آموزشی و مدیریتی) مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در مدیریت مراتع از دیدگاه کارشناسان بررسی و برای تعیین سهم عوامل بر روی مشارکت بهرهبرداران از آزمون رگرسیون چندگانه توأم استفاده شدهاست. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیشگویی متغیر وابسته داشته است. براساس نتایج حاصل اهمیت دادن به عوامل اجتماعی میتواند نقش بسزایی در جلب مشارکت مرتعداران در مدیریت مرتع را به دنبال داشته باشد.
محمد رضا نجیب زاده؛ مینا بیات؛ محمدحسن پزشکی؛ محمد فیاض
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 208-221
چکیده
در این تحقیق ارزش رجحانی گونههای مرتعی مورد چرای گوسفند در مراتع سهند استان آذربایجانشرقی در مدت چهار سال (1389-1386) مطالعه شد. برای این امر از روش شاخص رجحان استفاده شد. پس از تعیین مقدار تولید و مصرف هریک از گونههای انتخاب شده در ماههای فصل چرا (خرداد (رویشی)، تیر و مرداد (گلدهی) و شهریور (بذردهی) و محاسبه سهم هریک از گونهها ...
بیشتر
در این تحقیق ارزش رجحانی گونههای مرتعی مورد چرای گوسفند در مراتع سهند استان آذربایجانشرقی در مدت چهار سال (1389-1386) مطالعه شد. برای این امر از روش شاخص رجحان استفاده شد. پس از تعیین مقدار تولید و مصرف هریک از گونههای انتخاب شده در ماههای فصل چرا (خرداد (رویشی)، تیر و مرداد (گلدهی) و شهریور (بذردهی) و محاسبه سهم هریک از گونهها در تولید علوفه منطقه و جیره غذایی دام و محاسبه شاخص رجحان، دادههای بدستآمده با استفاده از طرح آماری اسپیلت پلات در قالب طرح کاملاً تصادفی و با استفاده از نرمافزار SAS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر سال در سه گونه، اثر ماه در چهار گونه و اثر متقابل سال و ماه در چهار گونه در سطح خطای یک درصد بر روی میزان شاخص رجحان معنیدار بود. شاخص رجحان عامل بسیار مهمی در تعیین ارزش رجحانی گونههای گیاهی برای دام است. گونههای Festuca rubra و Tanacetum chiliophyllum با میانگین شاخص رجحان بین 4/1 تا 6/1 در طول چهار سال، دارای رجحان نسبی بوده و جزء گونههای نسبتاً خوشخوراک بودهاند و در کلاس خوشخوراکی I قرار گرفتند. گونهTanacetum chiliophyllum با بیشترین میانگین شاخص رجحان در رتبه اول در بین تمام گونههای گیاهی قرار گرفت. گونههایBromus tomentellus، Festuca ovina و Alopecorus textilis با میانگین شاخص رجحان بین 7/0 تا 2/1، دارای رجحان متوسط بوده و جزء گونههای با خوشخوراکی متوسط بودهاند و در کلاس خوشخوراکی II طبقهبندی شدند. گونهAstragalus aureus با میانگین شاخص رجحان حدود 3/0، دارای اجتناب نسبی بوده و این گونه تقریباً غیرخوشخوراک بود و در کلاس خوشخوراکی III قرار گرفت. نتایج کلی این مطالعه نشان داد که ارزش رجحانی گونههای Festuca rubra و Tanacetum chiliophyllum بیش از سایر گونههای مورد بررسی میباشد و گوسفند بیشتر پهنبرگان علفی و بعد گندمیان را ترجیح میدهد و بوتهایها در آخرین رتبه از جهت ترجیح برای چرای گوسفند قرار گرفتند.
کورش بهنامفر؛ فرهنگ قصریانی؛ محمد فیاض؛ رجبعلی محمدی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 222-237
چکیده
گونه مرتعی پوتار (Cymbopogon olivieri) یکی از گندمیان علوفهای چندساله در مناطق گرمسیری است. این گونه با بهرهمندی از فتوسنتز نوع C4 که مختص مناطق گرم بوده دارای سازگاری بسیار بالایی در مراتع استان خوزستان میباشد. تنوع در رویشگاههای این گونه موجب بروز تفاوتهایی در فنوتیپ و عملکرد علوفه جمعیتهای آن شده است. بهمنظور ارزیابی ...
بیشتر
گونه مرتعی پوتار (Cymbopogon olivieri) یکی از گندمیان علوفهای چندساله در مناطق گرمسیری است. این گونه با بهرهمندی از فتوسنتز نوع C4 که مختص مناطق گرم بوده دارای سازگاری بسیار بالایی در مراتع استان خوزستان میباشد. تنوع در رویشگاههای این گونه موجب بروز تفاوتهایی در فنوتیپ و عملکرد علوفه جمعیتهای آن شده است. بهمنظور ارزیابی جمعیتهای گونه پوتار ابتدا آدرسهای هرباریومی بررسی و با پیمایشهای صحرایی رویشگاههای آن در استان خوزستان مشخص شد. سپس در زمان مناسب بذر 7 جمعیت شناسایی شده از رویشگاههای مختلف استان برداشت و اقدام به کشت آنها در ایستگاه تحقیقاتی باغملک شد و بهمدت سه سال (1393-1390)، پس از استقرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای اندازهگیری صفات مورد نظر از هر جمعیت، در مرحله ظهور سنبله اقدام به برداشت اندامهای هوایی گیاهان در 3 پلات سه مترمربعی، از ارتفاع 5 سانتیمتری سطح زمین شد و پس از شمارش تعداد پنجه و ارتفاع بوتهها بهمنظور تعیین عملکرد خشک علوفه، اندامهای هوایی در دمای 70 درجه سانتیگراد بهمدت 48 ساعت در آون خشک و توزین شدند. از نظر عملکرد علوفه خشک، ارتفاع بوته و تعداد پنجه بین جمعیتهای مورد بررسی اختلاف معنیدار مشاهده شد. بالاترین عملکرد علوفه از گونه Cymbopogan olivieri در سال سوم پس از استقرار مربوط به جمعیتهای جمعآوری شده بهترتیب از مناطق دزفول-سد دز، مسجدسلیمان-بردمار و مسیر اهواز-مسجدسلیمان با حدود تولید 110 گرم علوفه خشک در مترمربع و پس از آن شوشتر-آبگاه و دزفول-شهیون با حدود تولید 100 گرم علوفه خشک در مترمربع بود. از نظر ارتفاع بوته جمعیتهای مربوط به دزفول-سد دز، شوشتر-آبگاه و دزفول سردشت-گاومیر با رشد طولی بیش از 50 سانتیمتر برتری آماری داشتند. از نظر میانگین تعداد پنجه در بوته جمعیت دزفول-سد دز با 125 پنجه، بالاترین و جمعیت مسیر اهواز- مسجدسلیمان با میانگین حدود 69 پنجه، کمترین تعداد پنجه در بوته را داشتند.
اسماعیل شیدای کرکج؛ جواد معتمدی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 238-251
چکیده
این تحقیق بهمنظور مطالعه تغییرات تنوع گونهای در مراتع کوهستانی چهار باغ استان گلستان در پنج سایت با مدیریت متفاوت شامل بدون چرا (قرق)، چرای متوسط (کلید) و بحرانی (حریم روستا، حریم آبشخور و اطراف آغل) انجام شد. با برداشت دادههای پوشش گیاهی، شاخصهای تنوع عددی و پارامتری محاسبه شد. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور مطالعه تغییرات تنوع گونهای در مراتع کوهستانی چهار باغ استان گلستان در پنج سایت با مدیریت متفاوت شامل بدون چرا (قرق)، چرای متوسط (کلید) و بحرانی (حریم روستا، حریم آبشخور و اطراف آغل) انجام شد. با برداشت دادههای پوشش گیاهی، شاخصهای تنوع عددی و پارامتری محاسبه شد. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد که سایتهای قرق و کلید از لحاظ شاخص تنوع شانون (بهترتیب 6/2 و 1/2) در مقایسه با سایتهای بحرانی در وضعیت بهتری قرار دارند، اما از لحاظ شاخص غنای مارگالف تفاوتی بین سایتها مشاهده نشد. بالاتر قرار گرفتن منحنی درجهبندی تنوع سایت کلید، بیانگر بیشتر بودن تنوع آن نسبت به سایت قرق است. بهطوریکه با برازش مدلهای توزیع فراوانی مشخص شد که سایت قرق و کلید با مدلهای سری لوگ (جوامع پایدار) و سایتهای بحرانی با مدل سری هندسی (جوامع ناپایدار) در سطح 05/0 برازش و ارتباط دارد. رسم منحنی فراوانی- رتبه گونهای نشان داد که سایتهای با چرای زیاد دارای گونههای نادر و غالب با تعداد زیاد است که بیانگر اثر فشار چراست، اما در سایت متوسط و قرق یکنواختی بالایی در عرصه حاکم است. نتایج کلی نشان داد که اعمال چرای متوسط، سبب حفظ تنوع گیاهی شده و قرق اثر چندانی در افزایش تنوع گیاهی مراتع نداشته است که این بر لزوم توجه به اعمال چرای متوسط در عرصه صحه میگذارد. در بین سایتهای بحرانی، سایت حریم روستا در وضعیت بدتری قرار گرفته و پیشنهاد میشود بهدلیل نقش مؤثر اثبات شده چرای متوسط در منطقه، برای احیای سایتهای با شدت چرای بالا بهویژه حریم روستا، شدت چرای دام کاهش یابد. البته کاهش تراکم دام در نقاط بحرانی از طریق افزایش تعداد آبشخورها و محلهای استراحت دام در عرصه از روشهای کمک کننده به کاهش آسیب به تنوع گیاهی سایتهای بحرانی خواهد بود.
فرشاد کیوان بهجو؛ عادل اسمعیل نژاد اناری؛ سجاد قنبری
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 252-265
چکیده
مراتع بهعنوان بخش مهمی از منابع طبیعی، بستری برای رشد و توسعه اقتصادی جوامع و کشورها در سطوح خرد و کلان مطرح است. افزایش تعداد دام نسبت به گذشته تخریب مراتع را بهدنبال داشته، ازاینرو مدیریت چرا از ضروریات است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر میزان تولید و وضعیت اقتصادی مرتعداران ییلاقی ...
بیشتر
مراتع بهعنوان بخش مهمی از منابع طبیعی، بستری برای رشد و توسعه اقتصادی جوامع و کشورها در سطوح خرد و کلان مطرح است. افزایش تعداد دام نسبت به گذشته تخریب مراتع را بهدنبال داشته، ازاینرو مدیریت چرا از ضروریات است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر میزان تولید و وضعیت اقتصادی مرتعداران ییلاقی امینآباد و کورعباسلو شهرستان نیر استان اردبیل بود. بهمنظور تعیین نسبت درآمد به هزینه، ارزیابی اقتصادی و تأثیر اجرای طرحها بر درآمد بهرهبرداران مرتع با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعآوری شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین درآمد در مرحله قبل (16/4 میلیون ریال در هکتار) و بعد از اجرای طرح مرتعداری (46/5 میلیون ریال در هکتار) در سطح یک درصد وجود داشت. میزان تولید مرتع کورعباسلو در قبل (05/293 کیلوگرم در هکتار) و بعد از اجرای طرح (6/411 کیلوگرم در هکتار) تفاوت آماری معنیداری در سطح یک درصد در دوره سوم اجرای طرح (5 ساله سوم) نشان داد. تحلیل رگرسیونی نشان داد که دو متغیر میزان تأثیر اجرای طرح بر وضعیت مرتع و تأثیر پرداخت وام بر اجرای طرح مرتعداری قادر به توجیه 72 درصد تغییرات میزان رضایت بهرهبرداران از نحوه اجرای طرح مرتعداری بودند. نتایج تحلیل اقتصادی اجرای طرح مرتعداری نشان داد که این طرح دارای ارزش خالص فعلی و مثبت به ارزش 6439 میلیون ریال در هکتار میباشد. همچنین نسبت سود به هزینه حدود 5/5 برابری ایجاد نموده است. نتیجه کلّی این تحقیق نشان داد که مراتع دارای طرح نسبت به مراتع بدون طرح از وضعیت بهتری از لحاظ تولیدی و اقتصادی برخوردار بودند. اجرای طرحهای مرتعداری درصورتیکه مطابق با شرایط اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی منطقه باشد، میتواند باعث افزایش تولید و بهبود وضعیت و گرایش مراتع شود.
اعظم خسروی مشیزی؛ محسن شرافتمندراد
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 266-279
چکیده
ارتباط پیچیده بین تنوع زیستی و رفاه بشری با مشخص کردن تأثیر تنوع گونهای بر کارکرد اکوسیستم قابل ساده کردن است. از آنجا که تولید سالانه در مدیریت چرا و پایداری اکوسیستمهای مرتعی نقش بسیار مهمی دارد، این مطالعه ارتباط تنوع گونهای را با تولید سالانه مراتع نیمهخشک پارک ملی خبر در قالب فرضیه تکمیلی آشیان اکولوژیک بررسی میکند. ...
بیشتر
ارتباط پیچیده بین تنوع زیستی و رفاه بشری با مشخص کردن تأثیر تنوع گونهای بر کارکرد اکوسیستم قابل ساده کردن است. از آنجا که تولید سالانه در مدیریت چرا و پایداری اکوسیستمهای مرتعی نقش بسیار مهمی دارد، این مطالعه ارتباط تنوع گونهای را با تولید سالانه مراتع نیمهخشک پارک ملی خبر در قالب فرضیه تکمیلی آشیان اکولوژیک بررسی میکند. تولید سالانه گونهها در پلات 1×1 مترمربعی در دو تیپ درمنه و درمنه-استیپا با استفاده روش قطع و توزین محاسبه شد. نتایج نشان داد اگرچه دو تیپ گیاهی از نظر تولید سالانه با یکدیگر اختلاف معنیداری دارند (05/0>p)، اما از نظر شاخصهای تنوع گونهای شانون، سیمپسون، مارگالف، منهینیک و یکنواختی اختلاف معنیداری در سطح 95 درصد اطمینان بین دو تیپ مشاهده نشد. آنالیز همبستگی پیرسون نشان داد که تولید سالانه با شاخصهای تنوع گونهای در تیپ درمنه-استیپا رابطه مثبت و معنیداری دارند، اما در تیپ درمنه رابطه معنیداری مشاهده نشد. برخلاف فرضیه تکمیلی آشیان اکولوژیکی، گونهها سهم یکسانی در تولید سالانه نداشتند و گونه غالب درمنه کوهی بیشترین سهم را در تولید داشت. مطابق با فرضیه نسبت توده تنوع صفات عملکردی در گونههای غالب سبب موفقیت بهتر تیپ مرتعی درمنه_استیپا نسبت به تیپ درمنه از نظر تولید سالانه شدهاست. بهطورکلی پیشنهاد میشود که برای نگهداری کارکرد اکوسیستمها حفاظت از ترکیب جوامع گیاهی بهتر از نگهداری حداکثر تعداد گونهها کارایی دارد.
راضیه صبوحی؛ فرزاد حیدری مورچهخورتی؛ مرتضی خداقلی؛ سمیه صالحپور
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 280-295
چکیده
استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش بادی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اما قبل از توصیه آنها بهعنوان مالچ باید اثر آنها بر محیطزیست و کاهش فرسایش بادی بررسی شود. در این مقاله اثر پلیمر ایمنآسیا در تثبیت ماسههای روان و کاهش فرسایش بادی در دو بخش آزمایشگاهی و میدانی در منطقه جرقویه سفلی بررسی شد. بدینمنظور، ...
بیشتر
استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش بادی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اما قبل از توصیه آنها بهعنوان مالچ باید اثر آنها بر محیطزیست و کاهش فرسایش بادی بررسی شود. در این مقاله اثر پلیمر ایمنآسیا در تثبیت ماسههای روان و کاهش فرسایش بادی در دو بخش آزمایشگاهی و میدانی در منطقه جرقویه سفلی بررسی شد. بدینمنظور، ابتدا امولسیونی از پلیمر در آب با نسبت یک به سه (یک قسمت پلیمر در دو قسمت آب) تهیه و برای بررسی اثر آن بر کاهش فرسایش، حجمی از امولسیون که حاوی 80، 100 و 120 کیلوگرم پلیمر بود در کرتهای 25 مترمربعی با سه تکرار پاشیده شد. نتایج نشان داد که سرعت آستانه فرسایش بادی بعد از مالچپاشی، در تمام تیمارها از 5/3 به بیش از 11 متر بر ثانیه افزایش یافت. بررسی تأثیرات زیستمحیطی پلیمر نشان داد که غلظت مالچ بر جوانهزنی گیاهان بومی و نحوه زندگی حشرات و جوندگان منطقه تأثیری ندارد. تأثیر پلیمر بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بررسی تغییرات میزان عناصر سمی و فلزات سنگین بر روی خاک عرصه قبل و بعد از مالچپاشی نیز مؤید عدم تأثیر منفی آن بر این خصوصیات میباشد. از لحاظ اقتصادی هزینه استفاده از این پلیمر برای هر هکتار بررسی شد. بر اساس ارزش خالص فعلی (NVP) این ماده و میزان بازده داخلی (IRR) آن، اقتصادی بودن استفاده از آن و سرمایهگذاری در راستای بهرهبرداری از این پلیمر بهعنوان مالچ، توجیهپذیر است. با توجه به عدم مشاهده اثرهای مخرب زیستمحیطی و توانایی کاهش فرسایش بادی و اقتصادی بودن نسبت به مالچ نفتی، استفاده از این پلیمر بهعنوان مالچ توصیه میگردد.
سجاد امیری؛ قاسم خداحامی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 296-307
چکیده
سه گونه گراس دائمی Stipa arabica, Elymus pertenuis, Hordeum bulbosum, از نظر متغیرهای اندازهگیری در شرایط دیم در رویشگاههای نیمه استپی استان فارس انتخاب و بذرهای 15 جمعیت از این 3 گونه (5 گونه از هر جنس) در 12 رویشگاه و در پروفیل ارتفاعی 1700 تا 2600 متر از سطح دریا واقع در 7 شهرستان جمع آوری گردید. هر جمعیت به تعداد 120 گلدان (مجموع به تعداد 1800 گلدان) ...
بیشتر
سه گونه گراس دائمی Stipa arabica, Elymus pertenuis, Hordeum bulbosum, از نظر متغیرهای اندازهگیری در شرایط دیم در رویشگاههای نیمه استپی استان فارس انتخاب و بذرهای 15 جمعیت از این 3 گونه (5 گونه از هر جنس) در 12 رویشگاه و در پروفیل ارتفاعی 1700 تا 2600 متر از سطح دریا واقع در 7 شهرستان جمع آوری گردید. هر جمعیت به تعداد 120 گلدان (مجموع به تعداد 1800 گلدان) در ایستگاه آماده سازی و بذرها (تعداد سه بذر در هر گلدان) در گلدانها کاشته شد. در سال سوم، پس از آماده سازی زمین اصلی، بذرها در 3 ردیف در هر کرت بر اساس طرح آماری بلوک کاملا تصادفی کشت گردید. ارزیابیهای لازم بعد از سبز شدن گونهها بر اساس معیارهای سطح پوشش تاجی، ارتفاع گیاه، تولید علوفه، تولید بذر و دیرزیستی انجام شد. نتایج نشان داد که گونه bulbosum Hordeum با تولید بذر 67/471 کیلوگرم و تولید علوفه 20/539 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار تولید و گونهarabica Stipa با 1642 سانتیمتر مربع و 60/92 درصد بهترتیب بیشترین میزان تاج پوشش و قوه نامیه را داشتند. گونهpertenius Elymus با تولید علوفه 93/460 کیلوگرم در هکتار و تاجپوشش 1447 سانتیمتر مربع بهترتیب بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد.
عبدالحمید حاجبی؛ محمد امین سلطانی پور
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 308-316
چکیده
گونه هرش (Taverniera cuneifolia) یکی از گونههای مهم مرتعی و خوشخوراک استان هرمزگان است که بهرهبرداری غیر اصولی و بیش از اندازه باعث نابودی رویشگاههای طبیعی این گونه با ارزش شده است و تنها با برنامهریزی دقیق و کشت زراعی و رعایت تناوب برداشت و ترویج کشت گیاه در رویشگاه میتوان گام مؤثری برای حفظ بقاء این گونه برداشت. در این ...
بیشتر
گونه هرش (Taverniera cuneifolia) یکی از گونههای مهم مرتعی و خوشخوراک استان هرمزگان است که بهرهبرداری غیر اصولی و بیش از اندازه باعث نابودی رویشگاههای طبیعی این گونه با ارزش شده است و تنها با برنامهریزی دقیق و کشت زراعی و رعایت تناوب برداشت و ترویج کشت گیاه در رویشگاه میتوان گام مؤثری برای حفظ بقاء این گونه برداشت. در این بررسی بذرهای گیاه از دو منطقه جمعآوری و بوسیله تیمارهای پیشرویشی شامل قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 15 دقیقه، قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 30 دقیقه، قرار دادن در آبگرم (دمای °C70 به مدت یک ساعت)، خیس کردن در محلول جیبرلیک اسید با غلظت 1000 میلیگرم در لیتر به مدت 24 ساعت، خراشدهی با ماسه، خیس کردن در محلول نیترات پتاسیم با غلظت 1/0 مولار به مدت 24 ساعت، خیس کردن در آب معمولی به مدت 24 ساعت تیمار شده و با شاهد (بدون تیمار) مقایسه شدند. با توجه به نتایج، همه تیمارها نسبت به شاهد درصد جوانهزنی بیشتری داشتند. در این بین تیمارهای قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 15 و 30 دقیقه، باعث 100 درصد جوانهزنی بذرها و از این لحاظ نسبت به سایر تیمارها برتری داشتند. تیمار قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 15 دقیقه دارای بیشترین سرعت جوانهزنی و تیمار قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 30 دقیقه دارای بیشترین طول ریشهچه و طول ساقهچه بود.
حسن قلیچ نیا؛ محمود رضا رمضان پور
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 317-327
چکیده
گونههای مرتعیAgropyron pectiniforme وElymus hispidus var. hispidus از گونههای مهم و خوشخوراک مرتعی در مراتع استان مازندران میباشند. هدف این تحقیق، انتخاب جمعیتهای برتر بهمنظور تولید علوفه و استفاده از آن در برنامههای اصلاحی و احیایی مراتع بودهاست. بذرهای تعدادی از جمعیتهای بومی گونههای Agropyron pectiniformeوElymus hispidus ...
بیشتر
گونههای مرتعیAgropyron pectiniforme وElymus hispidus var. hispidus از گونههای مهم و خوشخوراک مرتعی در مراتع استان مازندران میباشند. هدف این تحقیق، انتخاب جمعیتهای برتر بهمنظور تولید علوفه و استفاده از آن در برنامههای اصلاحی و احیایی مراتع بودهاست. بذرهای تعدادی از جمعیتهای بومی گونههای Agropyron pectiniformeوElymus hispidus var. hispidus در سینیهای پلاستیکی مشبک کشت گردید و بعد از سبز شدن و دوره کوتاه عملیات داشت، در اوایل بهار در عرصه ایستگاه تحقیقاتی پشتکوه در ارتفاعات جنوبشرق ساری، روی دو خط (تکرار) بهطول 20 متر طوری کشت شدند که 40 پایه از هر اکسشن روی خط کشت قرار گرفتند. فاصله آنها روی ردیفهای کاشت 50/0 متر و فاصله خطوط از یکدیگر یک متر در نظر گرفته شد. آزمایش طی سالهای 1393-1389 انجام شد. در سال اول و دوم بهمنظور استقرار گیاه از صفات گیاهی یادداشتبرداری انجام نشد. معیارهای ارزیابی برای انتخاب گیاه عبارت بودند از: ارتفاع گیاه در زمان ظهور خوشه، سطح پوشش تاجی، درصد زندهمانی، تولید علوفه و تولید بذر. مراحل مختلف فنولوژی شامل مرحله رویشی، گلدهی، تشکیل بذر و رشد دوباره پاییزه با مراجعه 10-7 روزه یادداشتبرداری شدند. دادههای بدستآمده در محیط SPSS16 مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب دادههای مربوط به عملکرد فاکتورهای مورد ارزیابی نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح 1% بین جمعیت گونههای مورد بررسی از لحاظ عملکرد تولید علوفه، رشد طولی، سطح تاج پوشش، درصد زندهمانی، قدرت نهال و تولید بذر وجود دارد. البته بین سالهای مختلف از لحاظ عوامل مورد بررسی اختلاف معنیدار مشاهده نشد. بین برخی از جمعیتهای گونههای مورد بررسی از لحاظ مراحل فنولوژیک، اختلاف وجود دارد و در این جمعیتها، مراحل فنولوژیک دارای تأخیر حدود 7 روزه میباشد. بنابراین برای تولید و تقویت پوشش گیاهی علوفهای میتوان از بذرهای این جمعیتها در مراتع کوهستانی استان مازندران استفاده نمود.
حمید رضا میرداودی؛ احسان زندی اصفهان؛ غلامرضا گودرزی؛ علی فرمهینی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 328-340
چکیده
در این پژوهش به ارزیابی اولیه از ظرفیت ذخایر کربن رویشگاههای محل پراکنش دو گونه گرگتیغ (Lycium depressum Stocks) و قیچ (Zygophyllum fabago L.) در اراضی شور حاشیه کویر میقان اراک پرداخته شد. برای اندازهگیری پارامترهای مختلف گیاهی از طرح نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک استفاده شد. برای تعیین بیوماس هوایی و زیرزمینی، به روش قطع و توزین و برای تعیین ...
بیشتر
در این پژوهش به ارزیابی اولیه از ظرفیت ذخایر کربن رویشگاههای محل پراکنش دو گونه گرگتیغ (Lycium depressum Stocks) و قیچ (Zygophyllum fabago L.) در اراضی شور حاشیه کویر میقان اراک پرداخته شد. برای اندازهگیری پارامترهای مختلف گیاهی از طرح نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک استفاده شد. برای تعیین بیوماس هوایی و زیرزمینی، به روش قطع و توزین و برای تعیین ضریب تبدیل کربن و درصد کربن آلی نمونههای گیاهی از روش احتراق در کوره الکتریکی استفاده گردید. مطالعات خاک در هر تیپ گیاهی، در عمق ریشهدوانی گیاه و همچنین در مناطق فاقد گیاه انجام شد. آنالیز دادهها بوسیله نرمافزار SPSS24 انجام شد. نتایج نشان داد که میانگین میزان ترسیب کربن خاک و گیاه در رویشگاه Z. fabago بهترتیب 61/14 و 18/0 و در تیپ گیاهیL. depressum 8/13 و 425/0 تن در هکتار بود و این تفاوت در سطح 5% معنیدار نبود. بهطوریکه میزان ترسیب کربن خاک در مناطق دارای پوششگیاهی گونههای مورد مطالعه افزایش معنیداری (902/6 - = t، 001/0 = p ) نسبت به مناطق بدون پوششگیاهی داشت. ضریب تبدیل کربن اندامهای هوایی و زیرزمینی گیاهان مورد مطالعه در سطح 5% معنیدار بوده و نسبت کربن ترسیب شده اندامهای هوایی به کربن ترسیب شده در ریشه برای قیچ و گرگتیغ بهترتیب 43/2 و 08/2 بود. با توجه به توان ذخیره کربن گیاهان مورد مطالعه در خاک و اندامهای گیاه در رویشگاههای مورد مطالعه، میتوان بیان کرد که این گیاهان نقش مهمی را در ترسیب کربن با حداقل هزینه ممکن و تعدیل پیامدهای تغییر اقلیم در مناطق خشک دارند.
نعمت اله کریمی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 341-356
چکیده
ازجمله مهمترین ویژگیهای مناطق بیابانی ایران، وجود تپههای ماسهای بادی است که پویایی و جابجایی آنها در گذر زمان آنها را از بسیاری از پدیدههای ژئومورفولوژیکی دیگر متمایز کرده است. هدف از این تحقیق ارزیابی میزان جابجایی تپههای ماسهای یکی از بزرگترین مجتمعهای ماسهای جهان، ریگیلان در شرق کویر لوت است. بدینمنظور ...
بیشتر
ازجمله مهمترین ویژگیهای مناطق بیابانی ایران، وجود تپههای ماسهای بادی است که پویایی و جابجایی آنها در گذر زمان آنها را از بسیاری از پدیدههای ژئومورفولوژیکی دیگر متمایز کرده است. هدف از این تحقیق ارزیابی میزان جابجایی تپههای ماسهای یکی از بزرگترین مجتمعهای ماسهای جهان، ریگیلان در شرق کویر لوت است. بدینمنظور از تصاویر ماهواره Sentinel-1 که جزو ماهوارههای راداری محسوب میگردد استفاده شد. در این راستا از چهار تصویر ماهواره Sentinel-1 در ابتدای تابستان سالهای 2017، 2018، 2019 و 2020 استفاده گردید. برای برآورد میزان جابجایی تپههای ماسهای منطقه مورد مطالعه از روش ردیابی انحراف (Offset Tracking) استفاده شد. در روش ردیابی انحراف مقدار جابجاییهای افقی با محاسبه میزان انحراف یا همبستگی بین دو تصویر راداری که بهصورت مشترک از یک منطقه گرفته شدهاند محاسبه میشود. در این روش بهترین تطابق بین دو تصویر با به حداکثر رساندن همبستگی نرمال متقابل بین تصاویر بدست میآید. بر اساس نتایج بدستآمده در طول بازه زمانی مورد مطالعه، مقدار جابجایی تپههای ماسهای ریگیلان از صفر در مناطق خاکی و رسوبی غیر متحرک تا حداکثر 3 متر بر سال در هرمهای ماسهای بزرگ منطقه که عمدتاً در مرکز، غرب و جنوب ریگ متمرکز هستند متغیر بوده است. جابجایی برخانها، تپههای طولی و عرضی و در نهایت هرمهای ماسهای به هم پیوسته قیفی شکل ریگیلان در یک راستای ثابت و مشخص اتفاق نیفتاده است و در هر بخشی از آن متناسب با وضعیت مورفولوژیکی، جهتگیری یالها و همچنین اندازه و ارتفاع تپههای ماسهای سوگیریها و جابجاییهای متفاوتی مشاهده میگردد. بر اساس نتایج بدستآمده، تمام عوارض ماسهای موجود در ریگیلان بهطور میانگین حدود 94/0 متر بر سال دچار جابجایی میشوند.
محمدعثمان امراء؛ محمود رمرودی؛ علیرضا راشکی؛ محمد گلوی؛ میترا جباری
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 357-368
چکیده
شهرستان سراوان ازجمله مناطق خرماخیز کشور بوده و خرمای رقم مضافتی جزء ارقام پرمحصول و درجه یک این ناحیه است. پدیده گردوغبار در این شهرستان در فصل تابستان مصادف با بهرهبرداری از درختان خرما حادث میشود. در این تحقیق به بررسی اثر گردوغبار بر برگ و خوشه درختان خرما و میزان عملکرد آن در سه منطقه سراوان، جالق و روتک با شدت گردوغبار ...
بیشتر
شهرستان سراوان ازجمله مناطق خرماخیز کشور بوده و خرمای رقم مضافتی جزء ارقام پرمحصول و درجه یک این ناحیه است. پدیده گردوغبار در این شهرستان در فصل تابستان مصادف با بهرهبرداری از درختان خرما حادث میشود. در این تحقیق به بررسی اثر گردوغبار بر برگ و خوشه درختان خرما و میزان عملکرد آن در سه منطقه سراوان، جالق و روتک با شدت گردوغبار متفاوت در دو سال 1395 و 1396 پرداخته شد. تعداد پنج نخلستان در هریک از سه منطقه انتخاب و درون هر نخلستان تعداد پنج پایه درخت خرما مشخص و از هریک تعداد 5 برگ به صورت غیر یکنواخت و تصادفی انتخاب گردید. نمونهگیری در طول ماههای اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد انجام شد. نتایج بیانگر تأثیر شدت گردوغبار بر خشک شدن برگها و برگچهها و بازارپسندی میوه بود. طبق بررسیهای آماری میزان گردوغبار در مناطق مورد مطالعه در طی دو سال متوالی تأثیر شایسته و غیرقابل انکاری در تغییرات صفات مورد مطالعه در سه منطقه داشت. نتایج مقایسه میانگین عملکرد نهایی خرما نشان داد که منطقه سراوان دارای بیشترین عملکرد به میزان 14/210 کیلوگرم در درخت و مناطق جالق و روتک بهترتیب دارای عملکرد 57/129 و 77/63 کیلوگرم در درخت بودند. این نتایج نشاندهنده کاهش عملکرد 30 تا 40 درصدی خرمای رقم مضافتی در منطقه روتک با بیشترین شدت گردوغبار بود. نتایج بررسیها نشاندهنده اثرهای مخرب گردوغبار بر صفات مورد بررسی بود.
عادله خاور؛ مهدی قربانی؛ حسین آذرنیوند؛ امیر علم بیگی؛ شهرام خلیقی سیگارودی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 369-380
چکیده
یکی از الزامات اجرایی کردن حکمرانی منابع طبیعی و توانمندسازی بهرهبرداران مرتع، تحلیل روابط اجتماعی در شبکه اجتماعی بهرهبرداران است. در این تحقیق تحلیل شبکه اجتماعی بهرهبرداران مرتع با تأکید بر پیوندهای اعتماد، مشارکت و مشورت در اقدامات مرتعداری، با محاسبه شاخصهای سطح کلان شبکه در سه سامان عرفی فسنقر، پروند و ملوند با ...
بیشتر
یکی از الزامات اجرایی کردن حکمرانی منابع طبیعی و توانمندسازی بهرهبرداران مرتع، تحلیل روابط اجتماعی در شبکه اجتماعی بهرهبرداران است. در این تحقیق تحلیل شبکه اجتماعی بهرهبرداران مرتع با تأکید بر پیوندهای اعتماد، مشارکت و مشورت در اقدامات مرتعداری، با محاسبه شاخصهای سطح کلان شبکه در سه سامان عرفی فسنقر، پروند و ملوند با یکدیگر مقایسه شد. در این تحقیق از روش شبکه کامل (سرشماری) استفاده شده است و در سه سامان عرفی همه بهرهبرداران مرتع شامل 100 نفر بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدهاند. نتایج حکایت از آن دارد که در بین بهرهبرداران سامان عرفی پروند میزان سرمایه اجتماعی، پایداری روابط و تعادل شبکه با مقدار تراکم 8/50 درصد در حد متوسط و مشورت در بین آنها با داشتن میزان 8/43 و 5/40 برای دو روستای ملوند و فسنقر در حد ضعیفی نهادینه شده است. سرمایه اجتماعی پایین و سرعت کم گردش پیوند اعتماد، مشارکت و مشورت در بین بهرهبرداران این دو روستا از چالشهای مهم در ایجاد ساختار مدیریت مشارکتی و بهتبع آن بهبود حکمرانی مرتع در این مناطق است و نیاز به تقویت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی با افزایش اعتمادسازی در شبکه و ایجاد تمایل بهرهبرداران هر سه سامان عرفی برای مشارکت در فعالیتهای مرتعداری برای ایجاد موفقیت در زمینه حکمرانی مرتع دارد. چهبسا در دو روستای ملوند و فسنقر نیاز به تقویت بیشتر روابط اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی نسبت به روستای پروند است.
روناک شیرزادیان گیلان؛ یحیی پرویزی؛ ابراهیم پذیرا؛ فرهاد رجالی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، صفحه 381-394
چکیده
آلودگی خاک توسط آلایندههای هیدروکربنی نفتی یکی از مهمترین مشکلات زیست محیطی در مناطق مختلف جهان است. در مناطق نفتخیز غرب کشور و در طی سالیان اخیر، استهلاک سامانه استخراج و بهرهبرداری از مخازن نفتی منجر به نشت یا نهشت آلایندههای نفتی در خاک و منابع زیستی منطقه شده است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت کاربرد گیاهان مرتعی بومی ...
بیشتر
آلودگی خاک توسط آلایندههای هیدروکربنی نفتی یکی از مهمترین مشکلات زیست محیطی در مناطق مختلف جهان است. در مناطق نفتخیز غرب کشور و در طی سالیان اخیر، استهلاک سامانه استخراج و بهرهبرداری از مخازن نفتی منجر به نشت یا نهشت آلایندههای نفتی در خاک و منابع زیستی منطقه شده است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت کاربرد گیاهان مرتعی بومی و افزودن باکتریها و مقدار کود مناسب در کاهش آلودگی هیدروکربنهای نفتی کل (TPHs) خاک بوده است. آزمایش گلدانی در قالب طرح فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی (CRD) با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای گیاهی شامل سه گیاه بومی یا سازگار مرتعی یونجه وحشی، آگروپایرون و آتریپلکس و تیمارهای باکتری شامل گونههای باکتری Bacillus pumilus (B1)، Pseudomonas putida (B2) و استفاده توأم این دو باکتری با توصیه کودی متناسب با آزمون خاک بود. همچنین تیمار شاهد (بدون کشت گیاه، بدون تلقیح باکتری و بدون کوددهی) اعمال شد. نتایج نشان داد که یونجه وحشی با کاهش 16/55 درصدی TPHs خاک کارایی بهتری نسبت به سایر گیاهان داشت. تلقیح باکتری B1 در برهمکنش با دو گیاه یونجه وحشی و آگروپایرون، با تجزیه 19/56 درصد TPHs خاک موفقتر از باکتری B2 عمل کرد. اما در گیاه آتریپلکس در برهمکنش با باکتریB2 و با تجزیه 64/54 درصد TPHs خاک موفقتر از B1 بود. با توصیه کامل کودی، گیاهان یونجه وحشی و آتریپلکس با کاهش 56/68 درصدی TPHs خاک بیشترین کارایی را داشتند. در تیمار خاک بدون کشت گیاه، باکتری B2 همراه با توصیه کودی بهترین عملکرد را داشت. باکتری با بهبود فعالیتهای متابولیک و توسعه سیستم ریشه و در نهایت افزایش زیتوده گیاه منجر به بهبود کارایی گیاه پالایی میشود. نتایج نشان از اثر معنیدار برهمکنش بین باکتری و نوع گیاه در وزن خشک اندام هوایی گیاه در سطح 01/0 α= بود.