اعظم خسروی مشیزی؛ محسن شرافتمندراد
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 686-700
چکیده
خدمات فرهنگی اکوسیستمها همچون خدمت زیبایی نقش مهمی در رفاه اجتماعی انسانها بازی می کنند. شناخت پتانسیل اکوسیستمها در ارائه این خدمت برای مدیریت پایدار اکوسیستمها لازم است. هدف این مطالعه تعیین ارزش زیبایی مراتع ییلاقی استان کرمان است بدین منظور پوشش گیاهی در 200 پلات در 10 تیپ مرتعی در مرحله گلدهی گیاهان بررسی و با استفاده از ...
بیشتر
خدمات فرهنگی اکوسیستمها همچون خدمت زیبایی نقش مهمی در رفاه اجتماعی انسانها بازی می کنند. شناخت پتانسیل اکوسیستمها در ارائه این خدمت برای مدیریت پایدار اکوسیستمها لازم است. هدف این مطالعه تعیین ارزش زیبایی مراتع ییلاقی استان کرمان است بدین منظور پوشش گیاهی در 200 پلات در 10 تیپ مرتعی در مرحله گلدهی گیاهان بررسی و با استفاده از چهار شاخص تنوع سیمپسون نسبی و تاج پوشش نسبی گیاهان گلدار، دوره نسبی گلدهی و ماکزیمم نسبی تعداد رنگ گلها ارزش زیبایی برآورد شد. نتایج تجزیه تحلیل واریانس نشان داد که تیپهای مرتعی از نظر ارزش زیبایی متفاوت هستند و تیپ مرتعی Astragalus gossypinus-Artemisia aucheri بیشترین ارزش زیبایی را داشت و منطقه پیشگام در برنامههای حفاظتی است. تیپ مرتعی Salsola brachiata- Artemisia sieberi به دلیل چرای شدید و تخریب پوشش گیاهی کمترین ارزش زیبایی را داشت. تیپهایهای گیاهی بیشترین زیبایی را به ترتیب در فصل بهار، تابستان و پاییز داشتند. آزمون همبستگی نشان داد که دو شاخص تنوع سیمپسون نسبی گیاهان گلدار و ماکزیمم نسبی تعداد رنگ گلها بیشترین همبستگی را با ارزش زیبایی دارند. آنالیز PCA همچنین نشان داد که ارزش زیبایی با ویژگیهای تنوع گونهای و فراوانی گیاهان فورب ارتباط مثبتی دارند. ارزش زیبایی را میتوان شاخص مناسبی برای بررسی ارزش اکولوژیک اکوسیستمها دانست که در توسعه پایدار باید لحاظ شود.
حمید رضا میرداودی؛ احسان زندی اصفهان؛ غلامرضا گودرزی؛ علی فرمهینی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 328-340
چکیده
در این پژوهش به ارزیابی اولیه از ظرفیت ذخایر کربن رویشگاههای محل پراکنش دو گونه گرگتیغ (Lycium depressum Stocks) و قیچ (Zygophyllum fabago L.) در اراضی شور حاشیه کویر میقان اراک پرداخته شد. برای اندازهگیری پارامترهای مختلف گیاهی از طرح نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک استفاده شد. برای تعیین بیوماس هوایی و زیرزمینی، به روش قطع و توزین و برای تعیین ...
بیشتر
در این پژوهش به ارزیابی اولیه از ظرفیت ذخایر کربن رویشگاههای محل پراکنش دو گونه گرگتیغ (Lycium depressum Stocks) و قیچ (Zygophyllum fabago L.) در اراضی شور حاشیه کویر میقان اراک پرداخته شد. برای اندازهگیری پارامترهای مختلف گیاهی از طرح نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک استفاده شد. برای تعیین بیوماس هوایی و زیرزمینی، به روش قطع و توزین و برای تعیین ضریب تبدیل کربن و درصد کربن آلی نمونههای گیاهی از روش احتراق در کوره الکتریکی استفاده گردید. مطالعات خاک در هر تیپ گیاهی، در عمق ریشهدوانی گیاه و همچنین در مناطق فاقد گیاه انجام شد. آنالیز دادهها بوسیله نرمافزار SPSS24 انجام شد. نتایج نشان داد که میانگین میزان ترسیب کربن خاک و گیاه در رویشگاه Z. fabago بهترتیب 61/14 و 18/0 و در تیپ گیاهیL. depressum 8/13 و 425/0 تن در هکتار بود و این تفاوت در سطح 5% معنیدار نبود. بهطوریکه میزان ترسیب کربن خاک در مناطق دارای پوششگیاهی گونههای مورد مطالعه افزایش معنیداری (902/6 - = t، 001/0 = p ) نسبت به مناطق بدون پوششگیاهی داشت. ضریب تبدیل کربن اندامهای هوایی و زیرزمینی گیاهان مورد مطالعه در سطح 5% معنیدار بوده و نسبت کربن ترسیب شده اندامهای هوایی به کربن ترسیب شده در ریشه برای قیچ و گرگتیغ بهترتیب 43/2 و 08/2 بود. با توجه به توان ذخیره کربن گیاهان مورد مطالعه در خاک و اندامهای گیاه در رویشگاههای مورد مطالعه، میتوان بیان کرد که این گیاهان نقش مهمی را در ترسیب کربن با حداقل هزینه ممکن و تعدیل پیامدهای تغییر اقلیم در مناطق خشک دارند.
محمد تقی زارع؛ محمد فیاض؛ صدیقه زارع کیا؛ ناصر باغستانی میبدی؛ محمد ابوالقاسمی
دوره 27، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 24-35
چکیده
ذخیره نزولات آسمانی همراه با کشت گونههای گیاهی در احیا و اصلاح مراتع بخصوص مراتع مناطق خشک مورد توجه است. در این تحقیق تاثیر تیمارهای کنتور فارو، پیتینگ و هلالی آبگیر در استقرار گونه کمای طبسی ( Ferulatabasensis) در منطقه کالمند بهادران استان یزد که یکی از رویشگاههای این گونه میباشد، مورد بررسی قرار گرفت. کشت بذر در دو زمان اوایل پاییز ...
بیشتر
ذخیره نزولات آسمانی همراه با کشت گونههای گیاهی در احیا و اصلاح مراتع بخصوص مراتع مناطق خشک مورد توجه است. در این تحقیق تاثیر تیمارهای کنتور فارو، پیتینگ و هلالی آبگیر در استقرار گونه کمای طبسی ( Ferulatabasensis) در منطقه کالمند بهادران استان یزد که یکی از رویشگاههای این گونه میباشد، مورد بررسی قرار گرفت. کشت بذر در دو زمان اوایل پاییز به عنوان کشت پاییزه و اواخر زمستان به عنوان کشت بهاره انجام گرفت. تحقیق بر اساس طرح آماری اسپلیت پلات با تیمار اصلی 2 تاریخ کشت و تیمار فرعی 3 روش کاشت در سه تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی پایه ریزی گردید. بذور در دو سال 1392 و 1393 کشت گردید. نتایج نشان داد که میزان سبز شدن بذور در کشت پاییزه بطور معنیداری بیشتر از کشت بهاره بود. از بین روشهای کاشت تاثیر روش هلالی آبگیر اندکی بیش از دو روش دیگر بوده است. بطور کلی هر سه روش کاشت سبب سبز شدن بیش از 50 درصدی بذور شدند. اگرچه تعدادی از این نهالها در سال بعد از کاشت به دلایل مختلف از بین رفتند، لیکن حضور حدود 30 درصدی نهالها در سال دوم و سوم کاشت نشان از موفقیت نسبی روشهای ذخیره نزولات در استقرار گیاهان کشت شده، داشته است.
مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ عادل جلیلی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 372-357
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی میباشند، تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یکدوره ده ساله(1377-1386) و سال 1392 در مراتع استپی علویجه و خونداب در استان اصفهان ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی میباشند، تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یکدوره ده ساله(1377-1386) و سال 1392 در مراتع استپی علویجه و خونداب در استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج یازده سال بررسی در مراتع استپی نشان داد، متوسط تاج پوشش 12 درصد و متوسط تولید 5/124 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. نتایج رگرسیون ساده نشان دادند، پوشش تاجی کل در مراتع استپی به ترتیب تحت تأثیر بارندگی سالانه و درجه حرارت قرار دارند و با افزایش بارندگی سالانه و کاهش درجه حرارت میزان پوشش افزایش مییابد و تولید کل در این مراتع تحت تأثیر بارندگی سالانه و بارشهای فصول سرد و حداقل دما میباشند. تولید دراز مدت در هر دو مرتع مورد بررسی با استفاده از بارندگی سالانه برآورد شد، میانگین تولید درازمدت در مرتع علویجه و خونداب به ترتیب برابر 55 و 6/176 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. با توجه به نتایج رگرسیون گام به گام با استفاده از فاکتورهای اقلیمی رطوبت نسبی با دمای ماه آذر و بارندگی سالانه بهترین معادله جهت برآورد پوشش سالانه در سایتهای خونداب و علویجه بدست آمد. در سایت خونداب دمای ماه آبان با مجموع بارندگی اسفند تا اردیبهشت و در سایت علویجه مجموع بارندگی فصل رشد و اسفند با کمینه دما با دمای ماههای اردیبهشت و آذر بهترین معادله جهت برآورد تولید سالانه میباشند، بنابراین تأثیر شرایط اقلیمی بر روی پوشش تاجی و تولید سالانه و شکلهای مختلف رویشی آنها در مراتع استپی یکسان نمیباشد.
جلال عبداللهی؛ حسین نادری؛ علیرضا خوانین زاده؛ محمد صادق مهینی فر
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 251-265
چکیده
هدف از این تحقیق، شناخت اثر برخی متغیرهای محیطی بر تنوع گیاهی منطقة ندوشن در استان یزد بود. در این راستا پس از انتخاب 46 واحد همگن زمینی، در تودۀ گیاهی معرّف هر واحد اقدام به نمونهبرداری از پوشش گیاهی شد. برای اندازهگیری اطلاعات پوشش گیاهی، سطح بهینه پلات نمونهبرداری با روش سطح حداقل و تعداد پلات مورد نیاز نیز با روش آماری تعیین ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، شناخت اثر برخی متغیرهای محیطی بر تنوع گیاهی منطقة ندوشن در استان یزد بود. در این راستا پس از انتخاب 46 واحد همگن زمینی، در تودۀ گیاهی معرّف هر واحد اقدام به نمونهبرداری از پوشش گیاهی شد. برای اندازهگیری اطلاعات پوشش گیاهی، سطح بهینه پلات نمونهبرداری با روش سطح حداقل و تعداد پلات مورد نیاز نیز با روش آماری تعیین شد. در محل هر واحد نمونهبرداری بسته به عمق ریشه دوانی گیاهان، یک نمونه خاک ترکیبی جمعآوری شد. متغیرهای خاکی اندازهگیری شده شامل: درصد سنگریزه، رس، سیلت و ماسه، درصد اشباع، آهک، اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم، کلسیم، منیزیم و نسبت جذب سدیم بودند. مطالعه تنوع گیاهی منطقه بر مبنای دادههای تاج پوشش و حضور و عدم حضور گونهها و با استفاده از سه شاخص غنای گونهای، تنوع شانون- وینر و غلبه سیمپسون انجام شد. بررسی روابط بین متغیرهای محیطی و شاخصهای تنوع زیستی با استفاده از تجزیه RDA نشان داد از بین متغیرهای توپوگرافی، ارتفاع بیشترین تأثیرات معنیدار را بر تنوع گیاهی منطقه دارد. همچنین رابطۀ معنیداری بین شاخصهای تنوع گیاهی و متغیرهای خاکی میزان سدیم، آهک، درصد اشباع و بافت خاک مشاهده شد. روند تغییرات تنوع گیاهی منطقه نیز با نوع سازند زمینشناسی رابطه معنیداری داشت.
صدیقه زارع کیا؛ پروانه عشوری؛ محمد فیاض؛ محمود گودرزی؛ نیلوفر زارع
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 676-684
چکیده
دام در مرتع یکی از اجزاء متشکله اکوسیستمهای مرتعی میباشد که متناسب با نوع دام و شرایط اقلیمی و پوشش گیاهی رفتارهای چرایی متفاوتی مشاهده میشود. شناسایی رفتار دام در مرتع میتواند در برنامهریزی و چگونگی بهرهبرداری از مرتع کمک مؤثری بنماید. به این منظور رفتار چرایی گوسفند در مرتع منطقه استپی ساوه مورد بررسی قرار گرفت. ...
بیشتر
دام در مرتع یکی از اجزاء متشکله اکوسیستمهای مرتعی میباشد که متناسب با نوع دام و شرایط اقلیمی و پوشش گیاهی رفتارهای چرایی متفاوتی مشاهده میشود. شناسایی رفتار دام در مرتع میتواند در برنامهریزی و چگونگی بهرهبرداری از مرتع کمک مؤثری بنماید. به این منظور رفتار چرایی گوسفند در مرتع منطقه استپی ساوه مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا یک میش سه ساله انتخاب و به کمک دستگاه موقعیتیاب (GPS) بهطور پیوسته مسیر حرکت، ساعات ورود و خروج به مرتع، مدت و زمان استراحت و همچنین سرعت حرکت آن ثبت گردید. نتایج بررسیها در محیط نرمافزار GIS و دادهها با استفاده از روش تجزیه واریانس دوطرفه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد بجز مقدار میانگین سرعت دام، هیچ اختلاف معنیداری بین صفات مورد بررسی طی چهار سال آماربرداری مشاهده نشد. ولی در ماههای مختلف فصل چرا با اینکه طول مسافت طیشده با هم اختلاف معنیداری نداشتند ولی زمان صرفشده برای حرکت و زمان صرفشده برای استراحت با هم اختلاف معنیدار داشتهاند. به طوری که در اردیبهشتماه با اینکه زمان صرفشده برای حرکت و چرا بیشتر از ماههای دیگر بود ولی مسافت طیشده در این ماه تفاوت معنیداری با سایر ماهها نداشت. این امر نشاندهنده وجود علوفه بهتر و بیشتر در این ماه برای تعلیف دام بود. میانگین سرعت حرکت دام در اردیبهشتماه کمتر از ماههای دیگر ثبت گردید. بهنحویکه بیشترین مسافت طیشده توسط گوسفند در شیب 0 تا 8 درصد با پوشش غالب Artemisia sieberi- Salsola laricina رخ داده است. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت با کمک تکنولوژی GPS و GIS میتوان رفتار چرایی دام و مدیریت مراتع را بهتر ارزیابی کرد.
حسین ارزانی؛ فرجاله ترنیان؛ جواد معتمدی؛ مرتضی خداقلی
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 198-207
چکیده
کیفیت علوفه از طرفی یکی از عوامل مهم در تعیین نیاز روزانه دام است و از طرف دیگر میزان کفایت مواد مغذی مورد نیاز دام را نشان میدهد. در این پژوهش، از گونههای مرتعی Acantholimon festucaceum، Andrachne fruticulosa، Artemisia sieberi، Euphorbia decipiens، Noaea mucronata، Scariola orientalis، Stachys inflata، Stipa arabica و Stipa barbata در منطقه میمه (که از گونههای مهم و مورد چرای ...
بیشتر
کیفیت علوفه از طرفی یکی از عوامل مهم در تعیین نیاز روزانه دام است و از طرف دیگر میزان کفایت مواد مغذی مورد نیاز دام را نشان میدهد. در این پژوهش، از گونههای مرتعی Acantholimon festucaceum، Andrachne fruticulosa، Artemisia sieberi، Euphorbia decipiens، Noaea mucronata، Scariola orientalis، Stachys inflata، Stipa arabica و Stipa barbata در منطقه میمه (که از گونههای مهم و مورد چرای دام در مراتع منطقه میباشند) در سه مرحله فنولوژیکِ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی با سه تکرار و هر تکرار 5 پایه گیاهی از هر گونه نمونهبرداری انجام شد. سپس تجزیه شیمیایی برای اندازهگیری درصد نیتروژن (N) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) نمونههای گیاهی انجام گردید. بهمنظور تجزیه و تحلیل آماری دادهها از طرح کرتهای خردشده در زمان در قالب طرح پایه کاملا تصادفی استفاده شد. پس از جمعآوری دادهها بهمنظور بررسی تغییرات شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد مطالعه در مراحل مختلف فنولوژیک، تجزیه واریانس مرکب انجام شد و میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که میانگین شاخصهای اثرگذار بر کیفیت علوفه، تغییرات قابل ملاحظهای دارند و مرحله فنولوژیک بر کیفیت علوفه اثر معنیداری دارد. با پیشرفت مراحل رشد، از میزان پروتئین خام (CP)، هضمپذیری ماده خشک (DMD) و مقدار انرژی متابولیسمی (ME) کاسته شده و بر درصد الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) افزوده شد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین مقادیر پروتئین خام در مرحله رشد رویشی و گلدهی بیشتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تأمین نیاز روزانه یک واحد دامی و در مرحله بذردهی کمتر بود. میانگین مقادیر هضمپذیری در مرحله رشد رویشی بالاتر و در مرحله گلدهی و بذردهی کمتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری یک واحد دامی بود. مقادیر انرژی متابولیسمی نیز در کلیه مراحل رشد پائینتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تأمین نیاز روزانه یک واحد دامی میباشد. این امر بیانگر این است که مطلوبیت کیفیت علوفه مرتع در زمانهای مختلف چرا یکسان نمیباشد و لازم است نیاز روزانه واحد دامی بر مبنای کیفیت علوفه مشخص شود. بهطورکلی مراتع مورد مطالعه از نظر تأمین پروتئین خام مورد نیاز روزانه واحد دامی چرا کننده در مراتع منطقه مطلوب ولی از نظر تأمین انرژی متابولیسمی، نامطلوب میباشند.
حمیدرضا میرداوودی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 165-175
چکیده
وسعت زیاد مناطق خشک و نیمهخشک در ایران از یک طرف و استفاده بیرویه دامها از این مراتع از طرف دیگر، موجب گردیده که امروزه توجه بیشتری به این مناطق و اصلاح و احیاء این مراتع شود. قدم اول در این امر شناسایی گونههای گیاهی مناسب با تأکید بر گونههای بومی، برای این مناطق میباشد. بهطوریکه ضمن استقرار مناسب، استعداد رشد و تولید را ...
بیشتر
وسعت زیاد مناطق خشک و نیمهخشک در ایران از یک طرف و استفاده بیرویه دامها از این مراتع از طرف دیگر، موجب گردیده که امروزه توجه بیشتری به این مناطق و اصلاح و احیاء این مراتع شود. قدم اول در این امر شناسایی گونههای گیاهی مناسب با تأکید بر گونههای بومی، برای این مناطق میباشد. بهطوریکه ضمن استقرار مناسب، استعداد رشد و تولید را در شرایط عرصه مورد نظر داشته باشند، بنابراین در این تحقیق سازگاری شش گونه گیاهی در قالب طرح کرتهای خردشده در سه تکرار و با دو زمان کاشت پاییزه و بهاره در منطقه آبخوان خشکرود واقع در شمالغرب شهرستان ساوه برای مدت سه سال (1389-1386) بررسی گردید. میانگین بارندگی منطقه 8/234 میلیمتر، بافت خاک سطحی از نوع لومی، میزان شوری خاک کم و بین 3/1-8/0 میلیموس بر سانتیمتر با قلیائیت 1/8 و نفوذپذیری خوب با زهکشی بالا بود. روش کشت گونههای گیاهی به روش کشت نهال گلدانی و به فاصله 5/2 متر از یکدیگر در اوایل آذر و اوایل فروردین ماه در قالب طرح کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که گونههای Kochiaprostrataو Atriplexcanescens بهترتیب با 9/76 و 6/61 درصد بیشترین مقدار زندهمانی و گونة Halimionverrucifera با 4/14 درصد کمترین مقدار زندهمانی را در بین گونهها دارا بودند و اختلاف معنیداری در سطح 1% بین گونههای مورد مطالعه از این نظر وجود داشت. همچنین گونههای مورد مطالعه واکنشهای متفاوتی را در سالهای آزمایش از خود نشان دادند و از این نظر اختلاف معنیداری در سالهای مورد مطالعه داشتند. نتایج نشان داد که گونه K. prostrataبالاترین مقدار و گونه H.verruciferaکمترین میزان پوشش گیاهی و شادابی را دارا بود و اختلاف معنیداری در سطح 1% بین آنها وجود داشت. البته اختلاف میانگین پوشش گیاهی و شادابی در سالهای مختلف در سطح 1% معنیدار بود. ولی زمان کاشت تأثیر متفاوتی بر روی میزان زندهمانی، پوشش گیاهی و شادابی گونهها نداشت، هر چند که میزان این پارامترها در کشت پاییزه بیشتر از کشت بهاره بود. به طور کلی گیاه K. prostrataکه یک گونه بومی در منطقه میباشد، نسبت به سایر گونههای مورد مطالعه از نظر استقرار، شادابی و پوشش گیاهی برتری نشان داد، بنابراین کشت این گونه در منطقه توصیه میشود.
الهام فخیمی ابرقویی؛ منصور مصداقی؛ پرویز غلامی؛ حسین نادری نصرآباد
دوره 18، شماره 3 ، آذر 1390، ، صفحه 408-419
چکیده
حفظ تنوع گونهای یکی از اهداف اصلی مدیریت اکوسیـستم است و با اندازهگیری تنوع و بررسی توزیع گونهها میتوان توصیههای مدیرتی لازم را ارائه نمود. در این تحقیق اثر شیب، ارتفاع از سطح دریا و جهت بر تنوع، غنا و یکنواختی گونههای گیاهی در مراتع اسثپی ندوشن یزد مورد بررسی قرار گرفت. روش نمـــــونهبرداری سیستماتیک-تصادفی ...
بیشتر
حفظ تنوع گونهای یکی از اهداف اصلی مدیریت اکوسیـستم است و با اندازهگیری تنوع و بررسی توزیع گونهها میتوان توصیههای مدیرتی لازم را ارائه نمود. در این تحقیق اثر شیب، ارتفاع از سطح دریا و جهت بر تنوع، غنا و یکنواختی گونههای گیاهی در مراتع اسثپی ندوشن یزد مورد بررسی قرار گرفت. روش نمـــــونهبرداری سیستماتیک-تصادفی بود و اندازه پلاتهای نمونهبرداری براساس روش سطح حداقل تعیین گردید. براساس نتایج، ارتفاع از سطح دریا بر تنوع، غنا و یکنواختی گونههای گیاهی منطقه تأثیر معــنیداری داشت و دامنه ارتفاعی میانی (2600-2400 متر) تنوع، غنا و یکنواختی بالاتری داشتند. بهطوریکه شیب دامنه نیز تنوع و غنای گونهای را به طور معنیداری تحت تأثیر قرار داد و شیبهای زیاد (50-30 درصد) بالاترین تنوع و غنای گونهای را به خود اختصاص دادند. البته جهت دامنه تأثیر معنیداری بر شاخصهای تنوع زیستی نداشت
ناصر باغستانیمیبدی؛ محمد تقی زارع؛ جلال عبدالهی
دوره 13، شماره 4 ، اسفند 1385، ، صفحه 337-346
چکیده
مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرای مداوم و حفاظت از چرا در مدیریت آتی رویشگاههای مرتعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین انگیزه اثرات قرق دو دهه گذشته (83-1365) بر پوشش گیاهی مراتع واقع در محدوده ایستگاه تحقیقات مرتع نیر به عنوان الگویی از مراتع استپی استان یزد مطالعه گردید. سه قطعه آزمایشی نسبتاً یکنواخت، هر یک به مساحت 5/7 ...
بیشتر
مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرای مداوم و حفاظت از چرا در مدیریت آتی رویشگاههای مرتعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین انگیزه اثرات قرق دو دهه گذشته (83-1365) بر پوشش گیاهی مراتع واقع در محدوده ایستگاه تحقیقات مرتع نیر به عنوان الگویی از مراتع استپی استان یزد مطالعه گردید. سه قطعه آزمایشی نسبتاً یکنواخت، هر یک به مساحت 5/7 هکتار در محدوده اراضی قرق شده ایستگاه انتخاب شد. این اراضی از سال 1365 تا زمان آماربرداری در 1383 قرق کامل بودهاند. در حاشیه این اراضی نیز قطعات سه گانه مشابه، ولی تحت چرای مرسوم منطقه مشخص گردید. آماربرداری از درصد پوشش و تراکم گیاهان با شیوه اندازهگیری سطح پلات و برآورد تولید با روش قطع و توزین صورت گرفت و جهت مقایسههای دادههای درون و خارج قرق از آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد که قرق بر درصد پوشش و تولید کل گیاهان عرصه تاثیر معنیدار میگذارد(p<0.01). تحت تاثیر قرق، دو گونه خوشخوراک Salsola rigida و Stipa barbata در عرصه توسعه بیشتری یافته است. درصد پوشش، تراکم و تولید گونه Artemisia sieberi در محدوده قرق و خارج از آن فاقد تفاوت معنیدار بوده است(p>0.05). در عرصه چرا شده، میزان درصد پوشش، تراکم و تولید علوفه گونههای نامرغوب Scariola orientalis و acanthodes Launaea و Noaea mucronata بیشتر از قرق بود، ولی تفاوت آنها فقط در تولید گونه اول، تراکم گونه دوم و پوشش و تراکم گونه سوم معنیدار شده است(p<0.05). نتایج دو دهه قرق نشان داد که روند تغییرات پوشش گیاهی در مراتع مناطق خشک کند میباشد.
مرتضی اکبرزاده
دوره 12، شماره 2 ، شهریور 1384، ، صفحه 167-188