دوره 30، شماره 3 ، دی 1402
رستم یزدانی بیوکی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 349-361
چکیده
مقدمهشوری یکی از اساسیترین تنشهای غیرزنده در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد، بهطوریکه از مهمترین عوامل محدودکننده رشد رویشی و زایشی بیشتر گیاهان است. شوری خاک به دلیل آبیاری با آبهای شور، زهکشی نامناسب و انباشت نمک در اراضی بیابانی و نیمهبیابانی در حال گسترش است. شیرینبیان (Glycyrrhiza glabra L.؛ خانواده حبوبات) یکی از گیاهان هالوفیت ...
بیشتر
مقدمهشوری یکی از اساسیترین تنشهای غیرزنده در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد، بهطوریکه از مهمترین عوامل محدودکننده رشد رویشی و زایشی بیشتر گیاهان است. شوری خاک به دلیل آبیاری با آبهای شور، زهکشی نامناسب و انباشت نمک در اراضی بیابانی و نیمهبیابانی در حال گسترش است. شیرینبیان (Glycyrrhiza glabra L.؛ خانواده حبوبات) یکی از گیاهان هالوفیت با ارزش بوده که در جهان به عنوان یک گیاه دارویی-صنعتی استفاده میشود. با توجه به اینکه در مطالعات موجود آستانه تحمل به شوری شیرینبیان به طور دقیق گزارش نشده است، در این پژوهش، هدف تعیین آستانه و بررسی برخی ویژگیهای کمی شیرینبیان در پاسخ به سطوح مختلف شوری بود.روش تحقیق با هدف بررسی آستانه تحمل به شوری گیاه شیرینبیان به سطوح مختلف تنش شوری، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در محیط گلدان در گلخانه مرکز ملی تحقیقات شوری واقع در استان یزد انجام شد. تیمارهای شوری آب آبیاری شامل 6/0، 3، 6، 9، 12، 15 و 18 دسیزیمنس بر متر بود. در ابتدای کاشت تمامی گلدانها با آب شهر تا زمان استقرار و سبز شدن آبیاری شدند و بعد به فاصله 4 روز به ترتیب سطوح شوری افزایش داده شد تا به شوری مورد نظر برسد. در این پژوهش ویژگیهایی ازجمله ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب، نشت یونی و محتوای پتاسیم و سدیم گیاه اندازهگیری شد. همچنین آستانه تحمل به تنش شوری و کاهش 50 درصد عملکرد با استفاده از مدل ماس-هافمن محاسبه شد. تجزیه واریانس دادهها و تعیین اعداد مربوط به حد آستانه و ضریب تحمل به شوری با استفاده از نرمافزار آماری SAS Ver 9.2 محاسبه شد. نتایج و بحثنتایج تجزیه واریانس حکایت از آن بود که تمامی صفات مورد مطالعه در گیاه شیرینبیان تحت تأثیر شوری قرار گرفتند و از لحاظ آماری اثر معنیداری داشتند. افزایش شوری آب از تیمار شاهد تا شوری 18 دسیزیمنس بر متر سبب کاهش 90 درصد ارتفاع بوته، 88 درصد سطح برگ، 94 درصد وزن خشک اندام هوایی، 73 درصد وزن خشک ریشه، 22 درصد محتوای نسبی آب، 42/0 درصد محتوای پتاسیم و افزایش 13 و 63/2 درصدی به ترتیب در میزان نشت یونی درصد سدیم گیاه شد. نتایج آستانه تحمل به شوری گیاه حکایت از آن داشت که حد آستانه شوری گیاه بر اساس شوری آب آبیاری و برای ماده خشک ریشه در حدود 89/2 دسیزیمنس بر متر به دست آمد. شیب کاهش عملکرد ماده خشک ریشه به ازای هر واحد افزایش شوری بر حسب دسیزیمنس بر متر برابر با 50/5 درصد به دست آمد. همچنین میزان شوری آب آبیاری که سبب کاهش عملکرد 50 درصدی و عملکرد صفر شد به ترتیب برابر با 98/10 و 06/21 دسیزیمنس بر متر بود. همچنین مقدار شاخص تحمل به شوری (ST-index) برابر 40/11 دسیزیمنس بر متر برآورد گردید.نتیجهگیریبا توجه به اینکه میزان شوری آب آبیاری که باعث کاهش عملکرد به میزان صفر شد، برابر با 06/21 دسیزیمنس بر متر بود، این گیاه جزو گیاهان نسبتاً مقاوم به تنش شوری طبقهبندی میشود.
شفق رستگار؛ ندا ریاحی؛ محمدرضا طاطیان؛ مائده قربانپور دلیوند
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 362-380
چکیده
سابقه و هدف مراتع طیف گستردهای از تولیدات و خدمات را برای جوامع محلی فراهم میکند. در بحث مدیریت مراتع توجه به این نکته ضروری است که اقتصاد تکمحصولی شکننده است و تا زمانیکه در مدیریت مراتع تنها به بهرهبرداری از علوفه مراتع برای تعلیف دام توجه شود اقتصاد بهرهبرداران بسیار متزلزل و شکننده خواهد بود. ازاینرو افزایش درآمد، ...
بیشتر
سابقه و هدف مراتع طیف گستردهای از تولیدات و خدمات را برای جوامع محلی فراهم میکند. در بحث مدیریت مراتع توجه به این نکته ضروری است که اقتصاد تکمحصولی شکننده است و تا زمانیکه در مدیریت مراتع تنها به بهرهبرداری از علوفه مراتع برای تعلیف دام توجه شود اقتصاد بهرهبرداران بسیار متزلزل و شکننده خواهد بود. ازاینرو افزایش درآمد، ثبات اقتصادی بهرهبرداران مراتع، ایجاد اشتغال و توسعه پایدار مستلزم مدیریت و بهرهبرداری چند منظوره از منابع موجود است. این تحقیق با هدف ارزیابی مزیت نسبی روشهای متنوع بهرهبرداری جوامع محلی در مراتع ییلاقی هزارجریب بهشهر طی سال 99-1398 انجام شد. مواد و روشها پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار میگیرد. همچنین برحسب ماهیت دادهها از نوع تحقیقات کمی است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی بهرهبرداران محدوده عرفی مراتع ییلاقی بزنسام، تیرپرو، هشتپدر، میانبند، حاجیکرد، سفیدخانی، سیاهخانی، زرشکی، شاهآرام و اراضی کلیا بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامهای محقق ساخته است که روایی آن صوری و توسط پنل متخصصان تأیید و پایایی آن بر اساس فرمول آلفای کرونباخ برای مؤلفههای مختلف بین 78/0 تا 86/0 محاسبه شد. با بهرهگیری از روش سرشماری، به تعداد 85 عدد توزیع گردیده و پس از جمعآوری دادهها و تحلیل محتوای پرسشنامهها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، T-test و LSD در نرمافزار SPSS نسخه 24 برای پاسخگویی به فرضیات تحقیق استفاده شد. ازاینرو پرسشنامهای در چند بخش تدوین شد. بخش اول مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی و بخش دوم مربوط به هزینه و درآمد هریک از بهرهبرداران اصلی مرتع شامل دامداری، زنبورداری، زراعت، گیاهان دارویی و بهرهبرداریهای تلفیقی (چندمعیشتی) بود. روایی محتوای پرسشنامه با استفاده از روش معتبرسازی صوری و با مراجعه به کارشناسان و متخصصان انجام شد. اولویت سودمندی فعالیتهای تک معیشتی و سایر بهرهبرداریهای چندمنظوره با استفاده از تحلیل نسبت درآمد به هزینه (B/C) مشخص گردید. نتایج نتایج نشان داد که از بین فعالیتهای تکمعیشتی بیشترین و کمترین درآمد خالص سالیانه در فعالیتهای دامداری و گیاهان دارویی به ترتیب 1/191 و 3/2 میلیون تومان به ازاء هرخانوار بهرهبردار برآورد شد. بیشترین و کمترین سود خالص در فعالیتهای چندمعیشتی نیز به ترتیب مربوط به فعالیتهای زراعت-دامداری-گیاهان دارویی و زراعت-گیاهان دارویی به میزان 7/29 و 9/6 میلیون تومان به ازاء هرخانوار بهرهبردار برآورد گردید. نسبت درآمد به هزینه تمامی فعالیتهای معیشتی بیشتر از یک و دارای صرفه اقتصادی بوده است. در فعالیتهای تک معیشتی، زنبورداری با نسبت 7/3 و چند معیشتی، زراعت-گیاهان دارویی با میزان 1/3، بیشترین میزان درآمدزایی را با توجه به سهم از منابع معیشتی نسبت به سایر بهرهبرداریها دارد. نتایج نشان داد که تنوع معیشتی میتواند در ایجاد درآمد بیشتر بهرهبرداران مؤثر باشد. تجزیهوتحلیل سهم خالص درآمد سالیانه بهرهبرداریهای تک معیشتی و چند معیشتی درصد از کل درآمد منابع معیشتی بهرهبرداران در منطقه نشان داد که در صورت استفاده بهینه و مدیریت بهتر دامداری بهمراه بهرهبرداریهای فرعی زنبورداری، گیاهان دارویی و زراعت میتواند درآمد و اشتغال مناسبی در بین افراد منطقه ایجاد کند و از نظر آماری نیز فرض یکسان بودن درآمد بهرهبرداریهای تک معیشتی و چندمعیشتی رد شده است. نتیجهگیری زنبورداری و زراعت جزء بهرهبرداریهای بالقوه مراتع مورد مطالعه هستند که با تلفیق آن با فعالیت دامداری میتوان کاستیهای دامداری را جبران کرد، تا هم از فشار وارده به مرتع توسط دام جلوگیری و هم به افزایش درآمد جوامع محلی کمک کرد. ازاینرو، با اجرای طرحهای مرتعداری چند منظوره (تلفیقی) میتوان به حفظ و احیای مراتع و نیز افزایش درآمد برای ذینفعان محلی کمک کرد. با توجه به آنکه سالهاست بهرهبرداری از مراتع منطقه مورد مطالعه تکمنظوره و فقط برای تأمین علوفه دام است، استفاده چند منظوره با توجه به ظرفیتهای هر مرتع میتواند فواید زیادی عاید بهرهبرداران نماید. همچنین بالا بودن نسبت فایده به هزینه زنبورداری میتواند راهبردی برای اشتغال بیشتر مردم منطقه بعد از دامداری شود، تا هم از فشار وارده به مرتع توسط دامداری جلوگیری شود و هم به افزایش درآمد جوامع محلی کمک کند.
سیدجعفر سیداخلاقی؛ مائده یوسفیان؛ داود درویشی؛ داریوش قربانیان
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 381-394
چکیده
سابقه و هدفبراساس قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع، هرگونه بهرهبرداری از منابع طبیعی توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی باید با تصویب و مجوز سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور انجام شود. صدور پروانه مرتعداری و چرای دام از مهمترین مجوزها در بخش منابع طبیعی است که فرایند اجرایی خاص خود را دارد. شواهد نشان میدهد مسائل و مشکلات ...
بیشتر
سابقه و هدفبراساس قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع، هرگونه بهرهبرداری از منابع طبیعی توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی باید با تصویب و مجوز سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور انجام شود. صدور پروانه مرتعداری و چرای دام از مهمترین مجوزها در بخش منابع طبیعی است که فرایند اجرایی خاص خود را دارد. شواهد نشان میدهد مسائل و مشکلات مختلفی در مسیر صدور این مجوز وجود دارد، بهطوری که برای بهبود و اصلاح فرایند مذکور، باید بررسی علمی آسیبشناسانه انجام شود. هدف این پژوهش، شناسایی و دستهبندی آسیبهای موجود در فرایند صدور و تمدید پروانه چرای دام در مرتع است. مواد و روشهااین پژوهش از نظر ماهیت، کیفی بوده و در آن از فن مصاحبه با گروههای کانونی استفاده شده است. در این پژوهش 96 بهرهبردار و 31 کارشناس از 6 استان کرمان، اصفهان، همدان، کردستان، مازندران و سمنان بهطور هدفمند انتخاب و نظرات آنها پیرامون فرایند و مسائل صدور مجوز چرای دام با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه، جمعآوری و نتایج با بهرهگیری از تکنیک تحلیل محتوا تجزیهوتحلیل شد. نتایجنتایج این بررسی منجر به شناسایی و تأیید 30 نوع آسیب و مشکل در فرایند صدور و تمدید پروانه چرای دام در قالب سه دسته اصلی (سامانهای، قانونی و ساختاری-اجرایی) گردید که در شاخه مشکلات سامانهای، مؤلفه تعدد سامانهها و فقدان یک سامانه یکپارچه و هوشمند، در شاخه موانع قانونی، مؤلفه زمانبر بودن بررسی تخلفات قانونی متقاضیان برای تمدید پروانه چرا، تقسیم پروانه چرا بین فرزندان بعداز فوت صاحب پروانه چرا و در شاخه مشکلات ساختاری، مؤلفه ضعف سیستمهای نظارت و پایش، بروزنبودن اطلاعات آماری دام و مرتع، انگیزه پایین کارشناسان ممیزی ادارات منابع طبیعی و کمبود اعتبارات استانی، بیشترین نقش را در فرایند صدور مجوز چرا داشته است. براساس نتایج این مطالعه، فرایند صدور در استانهای مورد بررسی طی 15 گام و 73 روز و فرایند تمدید پروانه چرا در 8 روز انجام میشود. نتیجهگیریدر یک جمعبندی کلی و برمبنای یافتهها و با توجه به مشکلاتی که پیش از این بیان شد، به منظور بهبود فرایند صدور و تمدید پروانه چرا نیاز به انجام اقداماتی است، به این منظور لازم است موضوع ایجاد سامانهای یکپارچه، بهینهسازی سیستم اطلاعرسانی، تمدید خودکار پروانه چرا برای دامداران خوشحساب، بهروزرسانی اطلاعات دام، مرتع و تعیین مرز دقیق مراتع و اصلاح و یا حذف قوانین و دستورالعملهای مزاحم در اولویت قرار گیرد.
محمد هادی راد؛ محمد خسروشاهی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 395-408
چکیده
سابقه و هدف سابقه استفاده از کهور آمریکایی یا سمر (Prosopis juliflora) برای بیابانزدایی و بهویژه تثبیت شن، در ایران طولانی است. با توجه به غیر بومی بودن این گونه، توجه به نیازهای اکولوژیکی، بهویژه نیاز آبی و یا تبخیر تعرق ضروریست. این موضوع میتواند موجب پایداری برنامههای تثبیت شن و کنترل ریزگردها شده و در توسعه کیفی اکوسیستمها ...
بیشتر
سابقه و هدف سابقه استفاده از کهور آمریکایی یا سمر (Prosopis juliflora) برای بیابانزدایی و بهویژه تثبیت شن، در ایران طولانی است. با توجه به غیر بومی بودن این گونه، توجه به نیازهای اکولوژیکی، بهویژه نیاز آبی و یا تبخیر تعرق ضروریست. این موضوع میتواند موجب پایداری برنامههای تثبیت شن و کنترل ریزگردها شده و در توسعه کیفی اکوسیستمها نقش مؤثری داشته باشد. تعیین میزان تبخیر تعرق گیاهان از طریق لایسیمتری، یکی از دقیقترین روشهای اندازهگیری مستقیم تبخیر تعرق است. مواد و روشها آزمایش با استفاده از لایسیمترهای وزنی و زهکشدار از ابتدای سال 1400 با کاشت نهال در داخل لایسیمترهای موجود در سایت تحقیقات لایسیمتری ایستگاه تحقیقات بیابانزدایی شهید صدوقی یزد شروع و بهمدت دو سال ادامه یافت. از نه عدد لایسیمتر که دارای حجم 95/1 مترمکعب (ارتفاع 170 سانتیمتر و قطر 121 سانتیمتر) و سطح 15/1 مترمربع بود، استفاده شد. میزان تبخیر تعرق و ضریب گیاهی کهور آمریکایی در سطوح مختلف رطوبتی خاک شامل ظرفیت زراعی (بدون تنش)، 67% ظرفیت زراعی (تنش ملایم خشکی) و 34% ظرفیت زراعی (تنش شدید خشکی) برای مراحل مختلف رشد، مورد توجه قرار گرفت. آبیاری بهصورت قطرهای و بر اساس کسری از ظرفیت زراعی با تعبیه تعداد مناسب قطره چکان برای هر تیمار محاسبه و انجام شد. برای تیمار ظرفیت زراعی، 67% و 34% به ترتیب تعداد 6، 4 و 2 قطره چکان 8 لیتر در ساعت منظور گردید. با تنظیم دور دو بار در هفته، آبیاری بهصورت خودکار با مقدار مناسب آب برحسب تیمار رطوبتی در اختیار گیاهان قرار گرفت. نتایج نتایج بدست آمده نشان داد که کهور آمریکایی در شرایط لایسیمتری و در موقعیت اقلیمی محل آزمایش، از تبخیر تعرق سالانه 5/496 میلیمتر و ضریب گیاهی 21/0 برخوردار بود. مقادیر ذکرشده برای تیمارهای 67% و 34% ظرفیت زراعی به ترتیب 4/445 و 2/275 میلیمتر با ضریب گیاهی 18/0 و 11/0 بود. نتایج حاصل از محاسبه تبخیر تعرق در مراحل مختلف رشد درختان کهور آمریکایی نشان داد که در تمامی سطوح آبیاری، بالاترین میزان تبخیر تعرق مربوط به دوره توسعه با 124روز بود که منطبق با رشد سریع سرشاخهها، جستها و توسعه برگ بود. مقادیر تبخیر تعرق در این دوره رشد در رژیمهای مختلف آبیاری برای ظرفیت زراعی، 67% و 34% رطوبت خاک به ترتیب 11/322، 74/281 و 33/158 میلیمتر بود. کمترین میزان تبخیر تعرق نیز مربوط به دوره پایانی رشد بود. ضریب گیاهی مراحل مختلف رشد در تیمار ظرفیت زراعی به ترتیب برای دوره اول، دوم و سوم، 19/0، 24/0 و 14/0 محاسبه شد. با این شرایط میتوان منحنی رشد سیگموئید (دوره اول رشد، توسعه و انتهایی رشد) را برای این گیاه تعریف کرد.نتیجهگیری توصیه میشود برای جنگلکاری با این گونه در مناطق جنوبی کشور و بهرهگیری از توان آن در تثبیت شن و کنترل گردوغبار، ضمن توجه به تراکم بهینه کاشت برای کاهش رقابت، به میزان تبخیر تعرق آن بهویژه در ماههای گرم سال که از سرعت رشد بیشتری نیز برخوردار است و میتواند بیش از 5/2 میلیمتر در روز باشد، توجه کرد. با بررسی و محاسبه میزان تبخیر تعرق درختان بزرگسال با کارایی مناسب در تثبیت شن و کنترل گردوغبار مشخص شد که برای ایجاد سطح پوشش تاجی ذکر شده، ضروری است که مقدار 4846 مترمکعب آب در هکتار (برابر 6/484 میلیمتر در سال) در دسترس گیاه قرار گیرد. بهعبارتی، با این مقدار تبخیر تعرق، گیاه میتواند سطح پوشش تاجی خود را تا 5/19 مترمربع گسترش داده و با وجود 155 اصله در هکتار (8×8 متر)، 30% از عرصه را پوشش دهد که برای تثبیت شن، مناسب میباشد.
مسلم رستم پور
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 409-423
چکیده
سابقه و هدفبه نظر میرسد رابطه متقابلی بین کلاسهای وضعیت مرتع و خصوصیات پوشش گیاهی و تنوع زیستی وجود داشته باشد اما در این مورد، اطلاعات اندک و متناقضی وجود دارد. این تحقیق به منظور مقایسه درصد پوشش، لاشبرگ، تراکم و تولید و شاخصهای عددی تنوع زیستی در 11 تیپ گیاهی منطقه حفاظتشده درمیان-سربیشه انجام شد. مواد و روشهاپس از پیمایش ...
بیشتر
سابقه و هدفبه نظر میرسد رابطه متقابلی بین کلاسهای وضعیت مرتع و خصوصیات پوشش گیاهی و تنوع زیستی وجود داشته باشد اما در این مورد، اطلاعات اندک و متناقضی وجود دارد. این تحقیق به منظور مقایسه درصد پوشش، لاشبرگ، تراکم و تولید و شاخصهای عددی تنوع زیستی در 11 تیپ گیاهی منطقه حفاظتشده درمیان-سربیشه انجام شد. مواد و روشهاپس از پیمایش صحرایی و شناسایی تیپهای گیاهی، ۱۱ تیپ گیاهی در کل منطقه قابل تشخیص بود که در آن نمونهبرداری به روش تصادفی-سیستماتیک انجام شد. بدین منظور در هر تیپ گیاهی سه منطقه معرف انتخاب گردید و در هر منطقه معرف سه ترانسکت مستقر و در هر ترانسکت ۲۰ پلات ۴ مترمربعی نمونهبرداری شد. در هر پلات درصد پوشش گیاهی، لاشبرگ، تراکم و تولید اندازهگیری شد. پوشش تاجی و درصد لاشبرگ به روش چشمی برآورد شد. تراکم گیاهی به روش شمارشی و در واحد سطح محاسبه گردید. تولید از طریق اطلاعات پوشش برآورد شد. برای برآورد تولید درختچهایها از روش ادلاید استفاده شد. برای تعیین وضعیت مرتع از روش چهار فاکتوری تعدیل شده استفاده گردید. مؤلفههای اصلی تنوع گونهای شامل غنای گونهای، یکنواختی گونهای و غالبیت گونهای با استفاده از شاخصهای متداول محاسبه شد. همچنین از مدلهای توزیع فراوانی گونهای (عصای شکسته، لوگ نرمال، سری لگاریتمی و سری هندسی) برای بررسی گرافیکی تنوع گیاهی استفاده شد. برای تعیین بهترین برازش توزیع گونهای با هریک از مدلهای آماری، از آزمون کای- اسکور استفاده شد. به منظور مقایسه خصوصیات پوشش گیاهی و مؤلفههای تنوع گونهای در بین ۱۱ تیپ گیاهی مورد مطالعه، از آزمونهای تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) و چند دامنهای دانکن استفاده شد. نتایجنتایج تحلیل واریانس نشان میدهد که بین ۱۱ تیپ گیاهی مورد مطالعه از لحاظ خصوصیات پوشش گیاهی شامل درصد پوشش گیاهی، درصد لاشبرگ، تراکم گیاهی و تولید علوفه و شاخصهای عددی مربوط به تنوع گونهای شامل غنای گونهای، تنوع گونهای، یکنواختی گونهای و غالبیت گونهای در سطح 01/0 تفاوت معنیداری وجود دارد. مقایسه میانگینها نشان میدهد که بیشترین درصد پوشش گیاهی متعلق به تیپ Stipa barbata - Artemisia aucheri (23/51 درصد) در وضعیت خوب است. تیپ Acantholimon scorpinus - Cousinia eryngioides و Cousinia eryngioides- Eryngium bungei (به ترتیب 27/46 و 44/40 درصد) در وضعیت فقیر در ردههای بعدی هستند. بیشترین تراکم گیاهی متعلق به تیپ Stipa barbata - Artemisia aucheri (157 پایه) در وضعیت خوب و پس از آن تیپ Lactuca orientalis- Eryngium bungei (126 پایه) در وضعیت فقیر میباشد. تیپهای Artemisia aucheri- Astragalus verusدر وضعیت خوب و Acantholimon scorpinus - Cousinia eryngioides در وضعیت فقیر از تنوع گونهای بالاتری برخوردار هستند (شاخص شانون به ترتیب 51/2 و 48/2). دادههای فراوانی گونهای تیپهای Cousinia eryngioides- Eryngium bungei و Lactuca orientalis- Eryngium bungei (با وضعیت فقیر) با مدل لوگ نرمال بیشترین برازش را داشتند که نشاندهنده جوامع با ثبات است. همینطور تیپهای Artemisia aucheri- Astragalus verus و Stipa barbata - Artemisia aucheri که از وضعیت خوب برخوردار هستند، از مدلهای سری لگاریتمی و سری هندسی که نشاندهنده جوامع ناپایدار و شکننده هستند تبعیت میکنند. نتیجهگیرینتایج نشان داد که وضعیت مرتع مستقل از درصد پوشش گیاهی، تولید، تراکم، غنا، تنوع، یکنواختی و غالبیت گونهای است. برخی از تیپهای گیاهی با وجود درصد تاج پوشش، تولید و تراکم بالا باز هم در وضعیت فقیر هستند. در این تحقیق نشان داده شد که تنوع گونهای بالا حتی در وضعیت فقیر مرتع نیز مشاهده میشود و لزوماً نشاندهنده ثبات اکوسیستم مرتعی نخواهد بود، همچنین نمیتوان از روی مدلهای توزیع فراوانی گونهای به وضعیت پایداری اکوسیستم و تنوع زیستی آن پی برد.
زهرا جابرالانصار؛ بابک بحرینی نژاد؛ علیرضا افتخاری؛ مسعود برهانی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 424-440
چکیده
سابقه و هدفمطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط حفاظت از رویشگاه، در مدیریت مراتع، نقش بسزایی دارد. نتایج مطالعات مؤید این است که تغییرات دائمی مراتع از لحاظ ترکیب گیاهی، میزان تاج پوشش و تولید علوفه تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی و مدیریتی میباشد. این پژوهش، با هدف اندازهگیری و پایش شاخصهای پوشش گیاهی رویشگاههای معرف مناطق نیمه ...
بیشتر
سابقه و هدفمطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط حفاظت از رویشگاه، در مدیریت مراتع، نقش بسزایی دارد. نتایج مطالعات مؤید این است که تغییرات دائمی مراتع از لحاظ ترکیب گیاهی، میزان تاج پوشش و تولید علوفه تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی و مدیریتی میباشد. این پژوهش، با هدف اندازهگیری و پایش شاخصهای پوشش گیاهی رویشگاههای معرف مناطق نیمه استپی زاگرس مرکزی، به مدت پنج سال طی سالهای 1396 تا 1400، در ایستگاه تحقیقات آبخیزداری سد زایندهرود (استان اصفهان) انجام شد. مواد و روشهانمونهبرداری از پوشش گیاهی، به روش سیستماتیک تصادفی در هریک از مناطق حفاظتشده و چراشده طی سالهای 1396 تا 1400 انجام شد. خصوصیات پوشش گیاهی شامل درصد پوشش تاجی گونه، درصد سنگ و سنگریزه، خاک لخت و لاشبرگ در هر پلات اندازهگیری شد. برای این منظور، از چهار ترانسکت 100 متری استفاده شد. سپس بر روی هر یک از آنها 10 پلات (به ابعاد 1 در 1 متر) با فواصل یکسان مستقر گردید. در مجموع پوشش گیاهی در 80 پلات یک مترمربعی در سایتهای قرق و چراشده اندازهگیری شد. برای محاسبه تولید مرتع، تعداد ده نمونه از هریک از گونههای گیاهی مورد تعلیف دام برداشت و درصد پوشش آنها محاسبه گردید. پس از خشک شدن نمونهها و توزین آنها، از طریق برقراری معادلات رگرسیون بین درصد پوشش و وزن نمونههای خشک شده، مقدار تولید گونههای گیاهی به تفکیک فرم رویشی و کلاس خوشخوراکی تعیین گردید. وضعیت مرتع نیز طبق دستورالعمل چهارفاکتوری و با امتیازدهی به عوامل خاک، پوشش گیاهی، ترکیب گیاهی و طبقات سنی و بنیه و شادابی گیاهان ارزیابی شد. پس از جمعآوری دادهها در نرمافزار اکسل، تجزیه واریانس دادههای پوشش گیاهی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل از طریق روش GLM(General Linear Model) انجام گردید. مقایسه میانگین خصوصیات پوشش گیاهی با استفاده از آزمون توکی (Tukey) در نرمافزار Minitab16 بررسی شد. نتایج نتایج تجزیه واریانس نشان داد که شاخصهای گیاهی شامل درصد پوشش و تولید کل به تفکیک فرم رویشی و کلاس خوشخوراکی در داخل منطقه حفاظتشده (قرق) و خارج از آن، در طول سالهای آماربرداری، تفاوت معنیدار داشتند. میانگین درصد پوشش تاجی رویشگاه در داخل و خارج قرق، طی سالهای مختلف به ترتیب 7/26، 7/13، 84/25، 74/33،33/13 درصد و 23/22، 65/12، 09/27، 9/30، 59/11 درصد بود. مقادیر تولید رویشگاه نیز طی سالهای مختلف در داخل و خارج منطقه حفاظتشده، به ترتیب 26/624، 86/349، 79/556، 54/894، 53/664 و 45/456، 85/243، 6/455، 47/605 و 44/323 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین مقادیر درصد پوشش تاجی و مقدار تولید، مرتبط با سال 1399 بود که از نظر شاخصهای هواشناسی جزو ترسالیها است و کمترین مقدار، مرتبط با سال 1397 (سال خشکسالی) بود. بیشترین مقدار لاشبرگ در داخل منطقه حفاظتشده و بیشترین درصد خاک لخت و درصد پوشش گیاهان یکساله، در خارج از منطقه حفاظتشده بدست آمد. بیشترین درصد تاج پوشش و تولید در منطقه قرق متعلق به گونه Stipa hohenackeriana بود. در منطقه چراشده گونه Hedysarum criniferum و Stipa hohenackeriana به ترتیب بیشترین مقدار درصد پوشش تاجی و تولید را بخود اختصاص دادند. وضعیت مرتع طبق روش چهار فاکتوری در منطقه قرق در سالهای 1396، 1398 و 1399 متوسط و در سالهای 1397 و 1400 ضعیف بوده است. در منطقه چراشده وضعیت مرتع در سال 1398 و 1399 متوسط و در بقیه سالها ضعیف بوده است. نتیجهگیریمقایسه پارامترهای پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق حکایت از وضعیت خوب پوشش گیاهی در داخل قرق و مؤثر بودن قرق در احیا مراتع منطقه دارد. چرای متعادل دام بر روی پوشش گیاهی باعث شده که تفاوت معنیداری بین برخی خصوصیات پوشش گیاهی مانند درصد پوشش تاجی در سایتهای قرق و چراشده مشاهده نشود. ارزیابی و پایش مستمر مراتع با ایجاد پایگاه دادهای منظم از شاخصهای پوشش گیاهی و بررسی روند تغییرات آنها در مدیریتهای مختلف و بررسی ارتباط آنها با عوامل اقلیمی میتواند زمینه لازم برای برنامهریزی اصولی و مدیریت مراتع در درازمدت را فراهم کند.
علی محبی؛ رحمان شریفی؛ ابراهیم فراهانی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 441-456
چکیده
سابقه و هدفبا توجه به گستردگی عرصههای مرتعی و امکانات محدود دولت در مدیریت این عرصهها، موضوع استفاده از ظرفیتهای خارج از نظام مدیریت دولتی در حفاظت از عرصههای ملی، از سوی برخی از متخصصان مطرح شده است. یکی از این تواناییها، خود بهرهبرداران هستند که بهطور مستمر در مراتع حضور دارند. وجود پشتوانههای قانونی لازم نیز، این سئوال ...
بیشتر
سابقه و هدفبا توجه به گستردگی عرصههای مرتعی و امکانات محدود دولت در مدیریت این عرصهها، موضوع استفاده از ظرفیتهای خارج از نظام مدیریت دولتی در حفاظت از عرصههای ملی، از سوی برخی از متخصصان مطرح شده است. یکی از این تواناییها، خود بهرهبرداران هستند که بهطور مستمر در مراتع حضور دارند. وجود پشتوانههای قانونی لازم نیز، این سئوال را مطرح کرده است که آیا بهرهبرداران مرتعی مانند گذشته، توانایی مدیریت بهینه این عرصهها را دارند؟ پاسخ به سئوال، نیازمند بررسی پدیده، تحت شرایط حاکم بود. بدین منظور موضوع «امکانسنجی واگذاری دوباره مدیریت مراتع به عشایر و بررسی اثرهای آن» در مناطق پایلوت، منطقی تشخیص داده شد. مواد و روشپس از تشکیل جلسات متعدد، مراتع ییلاقی دشت لار، طایفه هداوند تهران به عنوان پایلوت انتخاب و ضمن انعقاد تفاهمنامهای میان نمایندگان عشایر و برخی از ارگانهای دولتی مرتبط مبنی بر واگذاری مدیریت مراتع منتخب به نمایندگان عشایری و حمایت دولت از آنان، اجرای پروژه بهمدت 4 سال، در قالب مطالعات «اقدام پژوهی» (Action Research) از سال 1394 آغاز شد. ارزیابیها با استفاده از دو شیوه تحقیق رایج کمی و کیفی انجام شد. ارزیابی کیفی بررسی عملکرد نمایندگان عشایری در مدیریت کوچ و مرتع و کمی نیز تأثیر این شیوه از مدیریت بر روی شاخصهای مهم پوشش گیاهی را دربرگرفت. برای انجام مرحله اخیر پس از تیپبندی مرتع، با در نظر گرفتن سطح مرتع، تغییرات پوشش گیاهی، دقت و زمان مطالعه، تعداد 20 پلات 1 مترمربعی برآورد شده و در طول دو ترانسکت 500 متری مستقر گردید. با استفاده از شیوه نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک، شاخصهای ظرفیت مرتع با روش قطع و توزین، گرایش وضعیت با ترازوی گرایش و درصد بهرهبرداری با استفاده از اختلاف تولید، قبل از ورود عشایر و بعد از خروج آنها از مرتع محاسبه شدند. نتایجدر بخش کیفی مطالعات، نتایج حاصل از بررسی شاخصهای مدیریتی تحقق یافته در منطقه، میزان موفقیت این شیوه از مدیریت را بهطور متوسط 40% نشان داد. عدم اراده جدی سازمان متولی در واگذاری مدیریت به خود عشایر، عدم تخصیص اعتبارات دولتی برای اجرای برنامهها و پروژههای پیشبینی شده توسط نمایندگان عشایر و حفاظتی بودن منطقه از دلایل مهم عدم تحقق کامل تصمیمات مدیریتی نمایندگان عشایر تحلیل شدند. نتایج ارزیابیهای کمی نیز نشان داد که وضعیت سامانهها در طول مدت تحقیق، متوسط و گرایش وضعیت بهجز سامان عرفی کمردشت وسط (که منفی بود)، در بقیه سامانها ثابت ماند. ظرفیت از 72/. تا 26/1 متغیر و درصد بهرهبرداری در تمام سالها زیادتر از حد مجاز (50%) برآورد شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نیز اثر سال را بر بیشتر شاخصهای مورد بررسی در دو سطح 5 و 1 درصد معنیدار نشان داد. نتایج مقایسه میانگینها نیز نشان داد که بهجز درصد بهرهبرداری، سایر شاخصها روند افزایشی داشتند. نتیجهگیریبهطورکلی، مدیریت نمایندگان عشایر در بهبود شرایط مراتع ییلاقی حوزه آبخیز قوشخانه دشت لار موفقیتآمیز ارزیابی شد، ازاینرو به نظر میرسد زمینهسازی حضور رسمی نمایندگان حقیقی و حقوقی عشایر در مدیریت مراتع، میتواند در بهبود وضعیت پوشش منطقه اثربخش باشد.
سمانه محمدی؛ عادل سپهری؛ محمد فرزام؛ حسین بارانی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، صفحه 457-473
چکیده
مقدمهاین پژوهش بر روی گونه کامتیغ (Lycium depressum Stocks) با هدف مطالعه پاسخهای رویشی (سطح برگ، وزن مخصوص برگ، سطح ویژه برگ، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه) درختچه مرتعی کامتیغ در مقابل تنش خشکی و اثر اصلاحکنندههای خاک بر پاسخهای رویشی انجام شد. مواد و روشهاآزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً ...
بیشتر
مقدمهاین پژوهش بر روی گونه کامتیغ (Lycium depressum Stocks) با هدف مطالعه پاسخهای رویشی (سطح برگ، وزن مخصوص برگ، سطح ویژه برگ، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه) درختچه مرتعی کامتیغ در مقابل تنش خشکی و اثر اصلاحکنندههای خاک بر پاسخهای رویشی انجام شد. مواد و روشهاآزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی شامل تیمار اصلی آبیاری در 4 سطح (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) و تیمار فرعی اصلاحکنندههای خاک در شرایط گلخانهای انجام شد. در هر تیمار ترکیبی آبیاری و اصلاحکننده خاک 5 تکرار و در مجموع 160 گلدان برای انجام آزمایش استفاده شد. تیمارهای فرعی اصلاحکنندههای خاک شامل هیدروژل استاکوزورب به مقدار 3 گرم در هر کیلوگرم خاک در هر گلدان در قسمت تحتانی ریشه گیاه اضافه شد. Mineral Zeolite به مقدار 8 گرم در هر گلدان در قسمت تحتانی ریشه گیاه قرار گرفت. نیتروباکتر به مقدار cc 3 در هر گلدان در ناحیه فوقانی ریشه گیاه اضافه شد. افزودن میکوریزا به مقدار 10 گرم در هر گلدان در قسمت تحتانی ریشه گیاه اضافه شد. نتایج بهطورکلی در تمام سطوح آبیاری بین تیمارها در هریک از مواد اصلاحکننده خاک اختلاف معنیداری (p<0.05) دیده شد. در تیمار زئولیت با میکوریزا بیشترین مقدار در وزن خشک ساقه و وزن مخصوص برگ با سطح آبیاری 50 درصد مشاهده شد. با افزایش تنش خشکی وزن مخصوص برگ و وزن خشک ساقه گیاه در تیمار نیتروباکتر با میکوریزا افزایش و مقدار پرولین کاهش یافت که با تیمار شاهد متفاوت بود. اندازهگیری سطح برگ نشان داد که سطح برگ از 1450 میلیمتر مربع در سطح آبیاری 100 و 75 درصد به 900 میلیمتر مربع در آبیاری 25 درصد کاهش پیدا کرد که نشاندهنده تأثیر تنش خشکی بر سطح برگ بود. بیشترین مقدار وزن مخصوص برگ در سطح آبیاری 25 درصد مربوط به نیتروباکتر با میکوریزا بود و این اصلاحکننده باعث افزایش وزن مخصوص برگ از مقدار 0025/0 گرم بر مترمربع در سطح آبیاری 100 درصد به 0028/0 گرم بر مترمربع در سطح آبیاری 25 درصد شد. سطح ویژه برگ در تیمار نیتروباکتر با میکوریزا در آبیاری 100 درصد از 400 میلیمتر مربع بر گرم به 350 میلیمتر مربع بر گرم در آبیاری 25 درصد کاهش پیدا کرده است. نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی در سطح آبیاری 100 درصد در تیمار هیدروژل بدون میکوریزا از مقدار 2 گرم به 4/1 گرم در آبیاری 25 درصد کاهش پیدا کرد. مقدار وزن خشک برگ از 4/1 گرم در آبیاری 100 درصد به 3/1 گرم در آبیاری 25 درصد کاهش پیدا کرد. نتیجهگیرینتایج تحقیق نشان داد که کاربرد کودهای زیستی به دلیل بهبود خصوصیات رویشی، مقاومت گیاه را در شرایط تنش خشکی افزایش میدهد. تیمارهای نیتروباکتر بدون میکوریزا، هیدروژل و زئولیت با میکوریزا به دلیل بهبود شرایط رویشی، برای کاشت این گیاه توصیه میشود. از آنجایی که گیاه کامتیغ گیاهی دارویی محسوب میشود، میتوان با کاربرد اصلاحکنندههای خاک برای کشت بهتر گونه در صنعت داروسازی و پزشکی مورد استفاده قرار داد و تمام ارگانهای مرتبط با کشت گونه کامتیغ میتوانند از نتایج این تحقیق به منظور بهبود پروژههای کشت استفاده کنند.