دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402
جواد معتمدی؛ اسماعیل شیدای کرکج؛ یاسر قاسمی آریان
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 1-23
چکیده
ارائه مدلهای مدیریتی عرصههای طبیعی، بهدلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، بهمنظور ارائه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحدهای همگن اکولوژیک، با تلفیق لایههای طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی ...
بیشتر
ارائه مدلهای مدیریتی عرصههای طبیعی، بهدلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، بهمنظور ارائه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحدهای همگن اکولوژیک، با تلفیق لایههای طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی و تیپهای گیاهی تهیه شد. با توجه به خصوصیات اکولوژیکی و محیطی هر واحد همگن اکولوژیک و در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای ارزیابی توان کاربری مرتع، نسبت به ارزیابی توان و تناسب استفاده از مراتع اقدام گردید. با توجه به وضعیت و گرایش مرتع، روش مرتعداری و سیستمهای چرایی برای هر یک از کلاسهای مرتعی ارائه شد. بر اساس نتایج، 23 واحد همگن اکولوژیک تشخیص داده شد که بخشهای زیادی از آن به اراضی مرتعی با کلاس یک تا سه اختصاص دارد. بر این اساس، در 9/26 درصد (4/248 هکتار) از مراتع که دارای وضعیت خوب و توان کلاس یک بودند، روش مرتعداری تعادلی در نظر گرفته شد. در 4/37 درصد (4/346 هکتار) که دارای وضعیت متوسط و توان کلاس دو بودند، روش مرتعداری طبیعی توصیه گردید. عملیات اصلاح مرتع یا مرتعداری مصنوعی، برای 7/35 درصد (9/329 هکتار) اراضی که دارای وضعیت ضعیف و توان کلاس سه بودند، پیشنهاد شد. بهمنظور جلوگیری از فرسایش و افزایش تولید علوفه، برای دیمزارهای رها شده نیز روش مرتعداری مصنوعی توصیه شد. نتایج بیانگر آن است که کاربرد مدل مکانی- اکولوژیکی و بهتبع آن شناسایی مناطق همگن اکولوژیک بهعنوان واحدهای مدیریتی و برنامهریزی در سطح کلان، بهعنوان روشی توانا و کمهزینه، علاوه بر ارزیابی توان مراتع، قادر است مدیریت مرتع را در پیشنهاد روش مرتعداری و سیستمهای چرایی و مکانیابی عملیات اصلاح مرتع، کمک کند.
سید مرتضی ابطحی؛ محمد خسروشاهی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 24-38
چکیده
یکی از مشکلات بخش اجرا در مقوله احیای بیولوژیک حاشیه کویرها، فقر تنوع گونهای سازگار با شرایط موجود و نحوه استقرار آنهاست. قابلیتهای طبیعی حاشیه مرطوب دریاچه نمک کاشان طی اجرای پروژه تحقیقاتی تحت عنوان بررسی ویژگیهای ژئوهیدروپدولوژی و پوشش گیاهی حاشیه کویرهای مرطوب ایران برای احیاء بیولوژیک آنها (شناخت قابلیت رویشگاه) شناسایی ...
بیشتر
یکی از مشکلات بخش اجرا در مقوله احیای بیولوژیک حاشیه کویرها، فقر تنوع گونهای سازگار با شرایط موجود و نحوه استقرار آنهاست. قابلیتهای طبیعی حاشیه مرطوب دریاچه نمک کاشان طی اجرای پروژه تحقیقاتی تحت عنوان بررسی ویژگیهای ژئوهیدروپدولوژی و پوشش گیاهی حاشیه کویرهای مرطوب ایران برای احیاء بیولوژیک آنها (شناخت قابلیت رویشگاه) شناسایی و مناطق با شوری و سطح آب زیرزمینی متفاوت پهنهبندی شد. با استفاده از اطلاعات طرح ذکرشده، برای غنای تنوع گونهای و احیا بیولوژیک حاشیه مرطوب دریاچه نمک، استقرار شش گونهSuaeda fruticosa, Halostachys caspica, Atriplex halimus, Salsola imbricata, Halocnemum strobilaceum, ، Aeluropus littoralis در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی تحت تیمار گونه در سه تکرار بررسی شد. صفت اصلی مورد ارزیابی، درصد زندهمانی بود. با وجود متفاوت بودن شکل رویشی یکی از گونهها (Aeluropus littoralis) صفاتی مانند ارتفاع و قطر تاج پوشش برای بیان اهمیت هر گونه در تولید علوفه شتر و جلوگیری از فرسایش بادی نیز طی پنج سال اجرای طرح اندازهگیری شد. نتایج با نرمافزار SPSS آنالیز و مشخص گردید که گونههای H. strobilaceum، S. fruticosa، H. caspica و S. imbricata بهترتیب با 5/51، 4/46، 4/41 و 4/37 درصد دارای بالاترین زندهمانی در طی پنج سال اجرای طرح بودهاند که با توجه به دیم بودن کشت و با در نظر گرفتن نتایج حاصل از پروژههای کشت و احیا که توسط بخش اجرا در چنین مناطقی انجام شده و بیشتر آنها نتیجه مطلوبی در پی نداشته است، قابل توجه میباشد.
فرهاد رضوی سلیم؛ حسین ارزانی؛ محمد جعفری؛ سید اکبر جوادی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 39-47
چکیده
تولید علوفه، محصول اصلی مرتع و کالای ملموس ارزشمندی است که ارزشگذاری اقتصادی آن در مراتع احیایی، با توجه به استفاده مستقیم جهت تعلیف و تولیدات دامی، میتواند نقش مهمی در برنامهریزیهای مدیریتی ایفا نماید. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزشگذاری اقتصادی کارکرد علوفه تولیدی مراتع احیاءشده مناطق خشک در شهرستان سربیشه در استان ...
بیشتر
تولید علوفه، محصول اصلی مرتع و کالای ملموس ارزشمندی است که ارزشگذاری اقتصادی آن در مراتع احیایی، با توجه به استفاده مستقیم جهت تعلیف و تولیدات دامی، میتواند نقش مهمی در برنامهریزیهای مدیریتی ایفا نماید. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزشگذاری اقتصادی کارکرد علوفه تولیدی مراتع احیاءشده مناطق خشک در شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی انجام شد. برای این منظور ابتدا پروژههای بوتهکاری غرب این شهرستان تحت عنوان حسینآباد، نازدشت و جنتآباد انتخاب گردید. سپس ضمن تعیین توده معرف در هر پروژه، نسبت به استقرار سه ترانسکت 300 متری به فاصله 20 متر از یکدیگر به شکل تصادفی– سیستماتیک اقدام و در طول هر ترانسکت با استقرار 10 پلات 3 مترمربعی تولید سال جاری گونههای مورداستفاده دام با روش قطع و توزین برداشت گردید. پس از خشک شدن نمونههای گیاهی و توزین هر نمونه، با در نظر گرفتن خوشخوراکی و حد بهرهبرداری مجاز مشخص و مقدار علوفه قابلبرداشت تعیین گردید. جهت ارزشگذاری اقتصادی کارکرد علوفه تولیدی از روش هدونیک استفاده گردید. برای این منظور ابتدا رابطه رگرسیونی بین قیمت نهادههای دامی و کل مواد غذایی قابل هضم TDN گونههای مورد استفاده دام استخراج گردید. در ادامه با قرار دادن میزان TDN گونههای مرتعی در هر پروژه، با استفاده از دادههای انرژی متابولیسمی طرح ملی تعیین کیفیت علوفه گیاهان مرتعی کشور، ارزش اقتصادی علوفه تولیدی تعیین گردید. نتایج نشان داد قیمت هر کیلوگرم علوفه 5/1046 تومان است. برایناساس میزان ارزش اقتصادی علوفه برای هر هکتار از مراتع احیاشده، 318223 تومان و ارزش اقتصادی کل برای مراتع احیایی در 5/4375 هکتار، 1,386,498,185 تومان برآورد گردید. نتایج این تحقیق میتواند نقش سرمایهگذاری در مرتع را بیشازپیش آشکار نموده و حتی برای ارائه راهکارهای جدید جهت مشارکت مالی دولت و بهرهبرداران مورد استفاده قرار گیرد. البته لازم است علاوهبر اقتصاد زیستمحیطی مراتع، به عملکرد و توان اکولوژیک آن نیز توجه شود تا در درازمدت هم هدف بهرهبرداران و هم هدف مدیران و کارشناسان منابع طبیعی محقق گردد.
معصومه رحیمی دهچراغی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 48-59
چکیده
مراتع اکوسیستمهایی هستند که علاوه بر تأمین علوفه خدمات و کارکردهای گوناگونی دارند. چنانچه با ارزیابی صحیح، تناسب مرتع برای استفادههای مختلف تعیین گردد و با بهرهبرداری اصولی و استفاده از فناوری و روشهای مناسب در هر نوع استفاده، از هزینههای مرتعداران کم کرد و درآمد آنها را ارتقا داد؛ میتوان مدیریت بهینه را در مرتع اجرا ...
بیشتر
مراتع اکوسیستمهایی هستند که علاوه بر تأمین علوفه خدمات و کارکردهای گوناگونی دارند. چنانچه با ارزیابی صحیح، تناسب مرتع برای استفادههای مختلف تعیین گردد و با بهرهبرداری اصولی و استفاده از فناوری و روشهای مناسب در هر نوع استفاده، از هزینههای مرتعداران کم کرد و درآمد آنها را ارتقا داد؛ میتوان مدیریت بهینه را در مرتع اجرا کرد. چرای دام، گردشگری، زنبورداری و بهره برداری از گیاهان دارویی از مهمترین استفادههای اصلی در مراتع کشور میباشد. در این پژوهش چرای دام، گردشگری در سامان عرفی، زنبورداری و بهرهبرداری از گیاهان دارویی در مرتع لار آبسر مازندران مورد بررسی قرار گرفت و تناسب مرتع برای هر نوع استفاده امتیازدهی شد. روش مرتعداری و سیستمهای چرایی با توجه به وضعیت و گرایش مرتع و در نظر گرفتن عوامل محدودکننده خاک ارائه شد. در ادامه اولویت استفاده از مرتع برای هر یک تعیین شد. هزینهها، درآمد و سود خالص برای هر نوع استفاده بر اساس شرایط روز بازار و نرخ ارز در سال 1400 در طول یک دوره 100 روزه محاسبه گشت. نتایج نشان داد چرای دام یکی از بهرهبرداریهای مناسب در مرتع لار آبسر است و بهترین دام چراکننده (با توجه به پوشش گیاهی و عوامل محیطی) گوسفند میباشد که برخی از تیپهای گیاهی با استفاده از روش مرتعداری طبیعی و بخش دیگری از مرتع با روش مرتعداری تعادلی و سیستمهای چرایی تناوبی و تأخیری، میتوان مدیریتی خوب اعمال نمود تا موجب افزایش سطح بهرهوری و ارتقاء وضعیت مرتع باشد و با یک برنامهریزی برای بهرهبرداری اصولی با مدیریت صحیح و ارزان میتوان مراتع این سامان را مدیریت نمود و ترکیب پوشش گیاهی آن را ارتقاء داد. نتایج نشان داد چنانچه در مرتع دامداری صورت گیرد حدود 42 میلیون تومان عاید مرتعدار خواهد شد و اگر گردشگری، زنبورداری، استحصال گیاهان دارویی اجرا شود؛ در مجموع بیش از 380 میلیون تومان به درآمد مرتعدار افزوده خواهد شد. این افزایش درآمد قادر است معیشت بهرهبردار (یک خانوار) را بهبود بخشد. و در دامداری حصارکشی مرتع، در زنبورداری استفاده از کندوهای هوشمند و در استفاده دارویی ماشین برداشت گیاهان دارویی پیشنهاد میگردد.
الهام فخیمی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ زینب قلی پور
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 60-93
چکیده
با استفاده چندمنظوره از مراتع، میتوان فشار چرا در مراتع را کاهش داد و گام مهمی، جهت حفظ اکوسیستمهای مرتعی و ارتقاء خدمات اکوسیستمی مرتبط با آنها، برداشت. ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف مشخص نمودن اولویت استفاده چندمنظوره از پوشش گیاهی مراتع کوهستانی کوهرنگ از جنبههای چرای دام، پرورش زنبورعسل و بهرهبرداری از گیاهان ...
بیشتر
با استفاده چندمنظوره از مراتع، میتوان فشار چرا در مراتع را کاهش داد و گام مهمی، جهت حفظ اکوسیستمهای مرتعی و ارتقاء خدمات اکوسیستمی مرتبط با آنها، برداشت. ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف مشخص نمودن اولویت استفاده چندمنظوره از پوشش گیاهی مراتع کوهستانی کوهرنگ از جنبههای چرای دام، پرورش زنبورعسل و بهرهبرداری از گیاهان دارویی، انجام شد. برای این منظور، کلاس هر یک از گونههای گیاهی برای انواع استفاده، مشخص گردید و با مقایسه کلاسهای مختلف و لحاظ نمودن گونههای مرغوب (گیاهان کلاس I و II) برای چرای دام؛ اولویت استفاده از هرگونه، تعیین شد. در آخر، بر مبنای سهم انواع استفاده برای مجموع گونههای گیاهی موجود در ترکیب گیاهی، نسبت به نوع استفاده چندمنظوره از پوشش گیاهی، تصمیم گرفته شد. بر مبنای نتایج، 178 گونه گیاهی متعلق به 32 خانواده و 138 جنس در ترکیب گیاهی منطقه، پراکنش دارند. از جنبه چرای دام، به ترتیب 79/11، 21/29، 31/48 و 67/10 درصد از گونهها، دارای کلاس خوشخوراکی I، II، Ш قابل چرا و Ш غیرقابل چرا، میباشند.از نظر زنبور داری، گیاهان با جذابیت خوب (کلاس I)، جذابیت متوسط (کلاس II)، جذابیت کم (کلاس III قابلاستفاده) و گیاهان بدون جذابیت (کلاس III بدون استفاده)، به ترتیب 79/11، 94/44،49/4 و 76/38 درصد از سهم گونهها در ترکیب گیاهی را تشکیل میدهند. گونههای خوراکی و دارویی قابلاستفاده حدود 50 درصد ترکیب گیاهی را شامل میشوند که به ترتیب 10/19، 85/16، 92/12 و 50 درصد از گونهها، دارای کلاس مطلوبیت I، II، Ш قابلاستفاده دارویی و Ш غیر قابلاستفاده دارویی، میباشند. ضمن اینکه، 53/18 درصد گیاهان دارویی، قابل چرای دام هستند و در کلاس خوشخوراکی I و II ازلحاظ چرای دام قرار دارند. نتایج بیانگر آن است که بهرهبرداری از گیاهان دارویی در معیشت بهرهبرداران منطقه مؤثر است و با توجه به فنولوژی گونههای گیاهی و قطعهبندی مرتع، میتوان در چارچوب استفاده چندمنظوره، از پوشش گیاهی بهرهبرداری کرد.
عبدالحمید حاجبی؛ محمد فیاض؛ محمدامین سلطانی پور؛ سعیده ناطقی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 94-110
چکیده
به منظور تعیین رفتار چرایی بز تالی به عنوان دام غالب منطقه، این بررسی در منطقه سیریک استان هرمزگان از سال 1385 به مدت چهار سال انجام شد. شاخصهای مورد بررسی این تحقیق شامل زمان ورود و خروج دام از مرتع، مسافت روزانه طیشده توسط دام، مسیر دام در مرتع با توجه به شیب آن، حداکثر و میانگین سرعت دام، همچنین مدت زمان استراحت، حرکت و چرای دام ...
بیشتر
به منظور تعیین رفتار چرایی بز تالی به عنوان دام غالب منطقه، این بررسی در منطقه سیریک استان هرمزگان از سال 1385 به مدت چهار سال انجام شد. شاخصهای مورد بررسی این تحقیق شامل زمان ورود و خروج دام از مرتع، مسافت روزانه طیشده توسط دام، مسیر دام در مرتع با توجه به شیب آن، حداکثر و میانگین سرعت دام، همچنین مدت زمان استراحت، حرکت و چرای دام در روز بود. برای تعیین شاخصهای ذکرشده از دستگاه موقعیتیاب جغرافیایی جی پی اس گارمین (GPS) استفاده گردید که با استفاده از کمربندی مخصوص به پشت یک بز سه ساله بسته شده و پس از خروج دام از آغل فعال شده، سپس در پایان روز دادههای آن با استفاده از مدتراک در محیط ILWIS استخراج گردید. مسیر حرکت دام به انتخاب چوپان مشخص میشد. نتایج رفتار چرایی دام در ماههای فصل چرا برای چهار سال مورد مطالعه نشان داد که در بین سالها، میانگین مسافت پیمودهشده و زمان چرای دام و برای ماههای فصل چرا، تمام رفتارها به جز مسافت پیمودهشده اختلاف معنیداری داشتند. میانگین سرعت حرکت دام 65/2 کیلومتر بر ساعت، طول مسافت طیشده 8/12 کیلومتر و مدت زمان چرا 4 ساعت و 49 دقیقه بود. همچنین در طی سالهای بررسی 44 تا 45 درصد از زمانی که دام در مرتع حرکت میکرد به چرا اختصاص داشت. شایان ذکر است که اطلاعات استخراج شده از تطابق نقشه مسیر حرکت دام GPS با نقشه شیب منطقه نشان داد که در کل ماههای پنجگانه در طول سالهای مورد بررسی تمام مسافت طی شده توسط دام در کلاس شیب 8-0 درصد قرار دارد.
محمد قیطوری؛ برزو یوسفی؛ رضا سیاه منصور؛ مسیب حشمتی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 111-130
چکیده
آتشسوزی بهعنوان عاملی تهدید کننده در منابع طبیعی هر ساله در سطح وسیعی رخ میدهد. هدف از این تحقیق تعیین اثرات کمی و کیفی آتشسوزی بر گیاهان مرتعی و تعیین مقاومت گونههای مختلف مرتعی در مقابل آتشسوزی جهت احیای عرصههای مرتعی است. این تحقیق در سایت مرتعی روستای کبوده علیا در شهرستان کرمانشاه انجام شد. این سایت در سال 1396 دچار ...
بیشتر
آتشسوزی بهعنوان عاملی تهدید کننده در منابع طبیعی هر ساله در سطح وسیعی رخ میدهد. هدف از این تحقیق تعیین اثرات کمی و کیفی آتشسوزی بر گیاهان مرتعی و تعیین مقاومت گونههای مختلف مرتعی در مقابل آتشسوزی جهت احیای عرصههای مرتعی است. این تحقیق در سایت مرتعی روستای کبوده علیا در شهرستان کرمانشاه انجام شد. این سایت در سال 1396 دچار حریق شد. یک مرتع شاهد با ویژگی اکولوژیکی و توپوگرافی مشابه در مجاورت سایت آتشسوزی انتخاب گردید. سپس با تعیین منطقه معرف آتشسوزی و شاهد، به روش تصادفی- سیستماتیک چهار ترانسکت 50 متری و 10 پلات ثابت (1×1 متر مربع) استقرار یافت و طی سه سال (99-1397) اقدام به آماربرداری و ارزیابی تراکم، تولید علوفه، تاج پوشش، وضعیت و گرایش مرتع شد. دادهها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه آماری قرار گرفتند و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که بین تیمارهای شاهد و آتشسوزی در سطح 1% اختلاف معنیدار وجود داشت. در هر دو عرصه شاهد و آتشسوزی، فرمهای رویشی گندمیان و پهن برگ علفی چندساله در هر دو عرصه شاهد و آتشسوزی در سطح 1% دارای اختلاف میانگین معنیدار از نظر تراکم و تاجپوشش بودند. آتشسوزی سبب کاهش میانگین تاج پوشش و در نتیجه کاهش میانگین تولید در گندمیان چند ساله و پهن برگهای علفی شد که بیانگر حساسیت آنها در برابر آتشسوزی است. فرم رویشی بوتهای در سطح 1% برای تراکم و 5% برای تاجپوشش دارای تفاوت معنیدار در دو عرصه شاهد و آتشسوزی بود. در عرصه آتشسوزی تراکم، تاج پوشش و تولید گیاهان بوتهای کاهش یافته بود. آتشسوزی تا حدود زیادی باعث تغییر ترکیب گونهای، حذف یا کاهش تراکم و بیوماس گیاهان بوتهای و گیاهان درختچهای شده بود و برعکس آتشسوزی سبب افزایش تراکم، تاج پوشش و تولید در گندمیان یکساله و گیاهان علفی یکساله شد. گونههای مقاوم در مقابل آتشسوزی شامل گندمیان دائمی (Hordeum bulbosum و Elymus hispidus) بودند.
پروین صالحی؛ لیلا رسول زاده؛ حمیده جوادی؛ مصطفی نعمتی پیکانی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 131-151
چکیده
خلر (Lathyrus) بزرگترین جنس در قبیله مهم اقتصادی Fabeae است. از خلر به صورت چند منظوره در تغذیه دام، کاشت در اراضی کم بازده، مقاومت به سرما، کم آبی و افزایش حاصلخیزی خاک مورد استفاده قرار میگیرد. بهمنظور بررسی عملکرد و صفات مورفولوژیکی 44 اکسشن از شش گونه جنس Lathyrus شامل یک اکسشن L. aphaca var. aphaca، هفت اکسشن L. cassius، یک اکسشن L. chloranthus، دو اکسشن ...
بیشتر
خلر (Lathyrus) بزرگترین جنس در قبیله مهم اقتصادی Fabeae است. از خلر به صورت چند منظوره در تغذیه دام، کاشت در اراضی کم بازده، مقاومت به سرما، کم آبی و افزایش حاصلخیزی خاک مورد استفاده قرار میگیرد. بهمنظور بررسی عملکرد و صفات مورفولوژیکی 44 اکسشن از شش گونه جنس Lathyrus شامل یک اکسشن L. aphaca var. aphaca، هفت اکسشن L. cassius، یک اکسشن L. chloranthus، دو اکسشن L. cicera، 22 اکسشن L. inconspicuus و نه اکسشن L. sativus، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج اجرا شد. نتایج نشان دادند که اختلاف معنیداری بین اکسشنهای L. cassius و L. inconspicuus از نظر خصوصیات مورفولوژیکی بهجز زمان گلدهی و رسیدگی بذر وجود داشت. اکسشنهای مورد مطالعه گونه L. sativus علاوه بر زمان گلدهی و رسیدگی بذر تنوعی در وزن خشک گیاه، تولید زیست توده و ویزگیهای غلاف نیز نشان ندادند. پتانسیل زراعی 44 اکسشن شش گونه مورد مطالعه با منشاء جغرافیایی مختلف در شرایط ثابت مزرعهای نشان داد که عملکرد اکسشنهای هر گونه هیچ ارتباطی با منشاء جغرافیایی آنها ندارند. این ترتیب میتوان اظهار نمود که شباهت بین اکسشنها ناشی از منشاء جغرافیایی آنها نبوده و پراکنش طبیعی گونههای Lathyrus بوسیله ارقام زراعی منفصل شده است. با این حال، تنوع مشاهده شده نشان میدهد که بهبود ژنتیکی با تلاقی و انتخاب به طور بالقوه امکان پذیر است. بهطوریکه ظهور همزمان دو صفت عملکرد بالای زیست توده و ارتفاع بلندتر بوته، ویژگی متمایزکنندهای تشخیص داده شدند که میتوان از اکسشنهایی با ویژگیهای فوق را به عنوان والدین استفاده کرد.
ماشالله غنچه پور؛ مجید صادقی نیا؛ ناصر باغستانی؛ َاحمد پورمیرزایی؛ محمدرضا کدوری
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 152-163
چکیده
از بین رفتن پوشش گیاهی و حاکم شدن پدیده زوال در درمنهزارها، بر اثر پدیده تغییر اقلیم و عوامل مدیریتی، این ضرورت را ایجاب میکند تا بر رویکرد حفاظتی، در مدیریت اکوسیستمهای مذکور، تمرکز شود. در همین راستا، تأثیر رویکرد حفاظتی (قرق با سابقه 30 ساله)، بر مولفههای ساختاری پوشش گیاهی، ویژگیهای خاک و مقادیر شاخصهای عددی ...
بیشتر
از بین رفتن پوشش گیاهی و حاکم شدن پدیده زوال در درمنهزارها، بر اثر پدیده تغییر اقلیم و عوامل مدیریتی، این ضرورت را ایجاب میکند تا بر رویکرد حفاظتی، در مدیریت اکوسیستمهای مذکور، تمرکز شود. در همین راستا، تأثیر رویکرد حفاظتی (قرق با سابقه 30 ساله)، بر مولفههای ساختاری پوشش گیاهی، ویژگیهای خاک و مقادیر شاخصهای عددی تنوع گونهای، در درمنهزارهای منطقه دهنو بردسیر، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، نمونهبرداری از پوشش گیاهی، طی فصل رویش سال 1392، در داخل 45 پلات دو مترمربعی مستقر در امتداد سه ترانسکت 150 متری، در داخل و خارج منطقه قرق، انجام شد. در داخل هر یک از پلاتها، درصد پوشش تاجی گونهها، برآورد و تعداد پایههای آنها نیز شمارش شد و بر مبنای درصد پوشش تاجی گونهها، شاخصهای تنوع گونهای، محاسبه شد. در امتداد هر یک از ترانسکتها نیز یک نمونه مرکب خاک از عمق 30-0 برداشت شد و خصوصیات فیزیکی و شمیایی آنها اندازهگیری گردید. بر مبنای نتایج؛ از نظر درصد پوشش تاجی، تنها در مورد گونه Stipa arabica، بین محدوده قرق و خارج قرق، تفاوت معنیدار، وجود داشت. از نظر تعداد پایه در هکتار، تنها بین گونههای Zygophyllum atriplicoides و Stipa arabica و از نظر میزان حضور نیز صرفا بین گونههای Artemisia sieberi، Stipa arabica و Zygophyllum atriplicoides، تفاوت معنیدار در داخل و خارج قرق، وجود داشت. در مجموع، قرق باعث غلبه گونه Stipa arabica در سطح منطقه شده است. بین خصوصیات خاک (درصد رس، سیلت و شن، هدایت الکتریکی، اسیدیته گل اشباع، میزان آهک، کلسیم، منیزیم و سدیم) در دو مکان، تفاوت معنیدار، مشاهده نشد. مقدار غنای گونهای، در منطقه قرق (با 21 گونه)، بیشتر از منطقه چرا (با 16 گونه) بود. مقادیر شاخصهای سیمپسون و شانون- واینر نیز دلالت بر عدم تفاوت دو مکان، از نظر یکنواختی و ناهمگنی پوشش گیاهی میباشد. آنچه مسلم است، نتایج سه دهه قرق، نشان داد که روند تغییرات پوشش گیاهی در درمنهزارهای منطقه خشک، بسیار کند است اعمال رویکرد حفاظتی در چنین اکوسیستمهایی، در بلند مدت، موثر خواهد بود.
محبوبه عباسی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی؛ حامد رفیعی؛ شهرام خلیقی سیگارودی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 164-179
چکیده
یکی از مهمترین کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی، ممانعت از فرسایش خاک و افزایش قدرت نگهداشت مواد مغذی، است. پژوهش حاضر، با هدف برجسته نمودن تاثیر تخریب مراتع بر حفظ عناصر غذایی Mg، Ca، N، P و K در خاک و با تأکید بر نقش پوشش گیاهی در ممانعت از هدررفت این عناصر، در درمنهزارهای حوزه آبخیز سلمان قم، انجام شده است. برای این منظور، در هر یک ...
بیشتر
یکی از مهمترین کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی، ممانعت از فرسایش خاک و افزایش قدرت نگهداشت مواد مغذی، است. پژوهش حاضر، با هدف برجسته نمودن تاثیر تخریب مراتع بر حفظ عناصر غذایی Mg، Ca، N، P و K در خاک و با تأکید بر نقش پوشش گیاهی در ممانعت از هدررفت این عناصر، در درمنهزارهای حوزه آبخیز سلمان قم، انجام شده است. برای این منظور، در هر یک واحدهای کاری، در طبقات وضعیت ضعیف و خوب مرتع که بهترتیب، معرف مراتع تخریب شده و تخریب نشده میباشند؛ از خاک رویشگاه، نمونهبرداری شد. سپس، با کاربرد مدل پسیاک اصلاح شده (MPSIAC)، میزان خاک فرسایش یافته از هر واحد، برآورد شد. در ادامه، مقدار هدررفت عناصر مغذی با استفاده از نتایج تجزیه خاک و روابط مربوطه، محاسبه و بر مبنای روش هزینه جایگزین؛ با برآورد کود جایگزین، ارزش پولی نگهداشت عناصر غذایی توسط اکوسیستم، محاسبه شد. نتایج نشان داد که؛ تخریب اکوسیستمهای مرتعی منطقه، موجب فرسایش معادل 68/35 تن در هکتار در سال میشود که با کاهش عناصر مغذی خاک، سالانه هزینهای معادل 6/11 میلیارد ریال (11606427781 ریال) به خدمات کارکردی اکوسیستم، خسارت وارد میکند. همچنین هر هکتار از مراتع خوب منطقه، میتواند سالانه از هدررفت عناصر مغذی به ارزش تقریبی 6/335 هزار ریال جلوگیری کند. نتایج حاکی از نقش مؤثر اکوسیستمهای مرتعی در کنترل فرسایش و جلوگیری از هدررفت عناصر مغذی خاک است. آنچه مسلم است، جهت تاکید بیشتر بر نقش اکوسیستمهای مرتعی در کنترل فرسایش خاک؛ توصیه بر این است که در پژوهشهای بعدی، میزان فرسایش خاک، توسط دیگر روشهای رایج نظیر؛ مدل جهانی فرسایش خاک (USLE)، EPM و ...، نیز برآورد و نتایج با همدیگر مقایسه شود.