داریوش قربانیان؛ احسان زندی اصفهان؛ محمد امیرجان؛ ابوالفضل نجاتیان
دوره 29، شماره 3 ، مهر 1401، ، صفحه 171-180
چکیده
به منظور بررسی و مقایسه توان ترسیب کربن گیاهان شورپسند و اولویتبندی و معرفی آنها برای احیاء اراضی شور، گونههایSuaeda fruticosa Forssk. ex J.F.Gmel، Tamarix aphylla (L.) H.Karst. ، Tamarix leptopetala Bunge و Alhagi camelorum DC. به عنوان گونههای شورروی و گونه Artemisia sieberi Besser به عنوان گونه غیرهالوفیت در مناطق خشک انتخاب شدند. پس از انتخاب سایت جنوب گرمسار در سال 96، لیست فلورستیک ...
بیشتر
به منظور بررسی و مقایسه توان ترسیب کربن گیاهان شورپسند و اولویتبندی و معرفی آنها برای احیاء اراضی شور، گونههایSuaeda fruticosa Forssk. ex J.F.Gmel، Tamarix aphylla (L.) H.Karst. ، Tamarix leptopetala Bunge و Alhagi camelorum DC. به عنوان گونههای شورروی و گونه Artemisia sieberi Besser به عنوان گونه غیرهالوفیت در مناطق خشک انتخاب شدند. پس از انتخاب سایت جنوب گرمسار در سال 96، لیست فلورستیک آنها تعیین شد. سپس در زمان رشد حداکثری گیاهان، از اندامهای هوایی، زیرزمینی و خاک زیر بوتهها و بین بوتهها، تعداد 10 نمونه برداشت شد. نمونهها پس از آمادهسازی به آزمایشگاه مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور منتقل و مقدار کربن آلی نمونههای سرشاخه و ریشه و مقدار کربن آلی، هدایت الکتریکی، اسیدیته و بافت نمونههای خاک تعیین گردید. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل آماری دادهها نشان داد که میانگین درصد کربن ذخیره شده در سرشاخه و ریشه A.camelorum برابر 86/86 درصد، T. leptopetala برابر 3/85 درصد، T. aphyllaبرابر 49/81 درصد، S. fruticosa برابر 22/86 درصد و A. sieberi برابر 83/88 درصد است. بنابراین A. sieberi بیشترین مقدار ذخیره کربن در واحد حجم را دارد. میانگین کربن موجود در خاک زیر بوته A. camelorum برابر 78/0 درصد، T. leptopetala برابر 087/1 درصد، T. aphylla برابر 62/0 درصد، S. fruticosa برابر 84/0 درصد و A. sieberi برابر 55/0 درصد تعیین شد. بر اساس نتایج، میزان تولید A. camelorum 7/58 کیلوگرم در هکتار، T. leptopetala 92/160 کیلوگرم در هکتار، T. aphylla 3573 کیلوگرم در هکتار، S. fruticosa 25/15 کیلوگرم در هکتار و A. sieberi 1/80 کیلوگرم در هکتار برآورد شده است. بنابراین در شرایط یکسان اکولوژیکی، گونه T. aphylla قادر است حجم بیشتری از کربن موجود در فضا را جذب و ترسیب کند. بر همین اساس، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته A. camelorum 9/32 تن در هکتار و در خاک بین بوتهها 91/2 تن در هکتار، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته T. leptopetala 6/41 تن در هکتار و در خاک بین بوتهها 94/2 تن در هکتار، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوته T. aphylla 8/22 تن در هکتار و در خاک بین بوتهها 58/2 تن در هکتار، مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیر بوتههای S. fruticosa 9/27 تن در هکتار و در خاک بین بوتهها 32/2 تن در هکتار و مقدار کربن ترسیب شده در خاک زیربوتههای A. sieberi 2/34 تن در هکتار و در خاک بین بوتهها 2/4 تن در هکتار محاسبه و برآورد شد. با توجه به نتایج بهدستآمده، گونه T. aphylla بعلت دارا بودن بیشترین میزان تولید، بیشترین میزان ترسیب کربن را دارد.
یحیی پرویزی؛ محمد قیطوری؛ رضا بیات؛ علیرضا شادمانی؛ افشین پرتوی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 310-323
چکیده
ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستمهای زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی میشود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روشهای مختلف مرتعکاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استانهای لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، ...
بیشتر
ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستمهای زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی میشود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روشهای مختلف مرتعکاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استانهای لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، کرمان، مرکزی و اصفهان سایتهای معرف عملیات مرتعکاری انتخاب شد. سپس با عملیات میدانی،ضمن ثبت ویژگیهای سایتهای انتخاب شده، نمونهبرداری خاک، زیستتوده هوایی و ریشه و لاشبرگ به صورت سیستماتیک تصادفی در سایتهای مطالعاتی و شاهد انجام شد. نتایج نشان داد که عملیات مرتعکاری اجراء شده در مناطق جنگلهای نیمهخشک واقع در دامنههای زاگرس مرکزی بیشترین ظرفیت ترسیب کربن را نشان دادند. عملیات بذرکاری، بذرپاشی و کپهکاری گراسها و لگومهای چندساله نظیر فستوکا، یونجه، جاشیر و اسپرس اجرا شده در این مناطق موفق به ترسیب 4/17 تا 80 تن کربن در هکتار شده است. همچنین سهم ترسیب کربن در خاک از کل کربن ترسیب یافته در این مناطق کمینه 93 درصد از کربن ذخیره شده را شامل میشد. عملیات مرتعکاری همراه با قرق، ترسیب کربن را تا حدود دو برابر افزایش داده بود. در این مناطق کپهکاری موفقتر از سایر اشکال عملیات بود. در مناطق هیرکانی، عملیات بذرکاری گراسهای مرتعی حدود 18 تن کربن ترسیب نموده و از نظر ظرفیت ترسیب کربن در ایران پس از عملیات مرتعکاری در دامنههای زاگرس مرکزی در رده دوم قرار داشت. عملیات مرتعکاری اجرا شده در مناطق خشک و نیمهخشک مرکز و نیمه شرقی کشور در قیاس با دیگر مناطق ذکر شده فوق تأثیر چندانی در افزایش ظرفیت ترسیب کربن در عرصه نداشتهاند. بیشترین کمیت ترسیب کربن را قرق مراتع در دو حوزه کارده مشهد و شمسآباد اراک بهترتیب با ترسیب 63/5 و 51/6 تن کربن در هکتار به خود اختصاص دادهاند. تغییر کاربری دیمزار به مرتع در حوزه کارده مشهد منجر به ترسیب 7/4 تن کربن در هکتار شده است.
محمد قیطوری؛ یحیی پرویزی؛ مسیب حشمتی؛ محمد احمدی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 44-53
چکیده
مراتع به دلیل وسعت زیاد و تنوع پوشش گیاهی نقش ارزندهای در ترسیب کربن اتمسفری دارند که بهنوبه خود بستگی زیادی به مدیریت چرا و بهرهبرداری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی کارایی بهرهبرداریهای مختلف در ترسیب کربن در شش سایت مرتعی در استان کرمانشاه شامل پاوه، جوانرود، عین الکش، سیاه کمر، ورمنجه و کوه سفید انجام گرفت. بهرهبرداریها ...
بیشتر
مراتع به دلیل وسعت زیاد و تنوع پوشش گیاهی نقش ارزندهای در ترسیب کربن اتمسفری دارند که بهنوبه خود بستگی زیادی به مدیریت چرا و بهرهبرداری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی کارایی بهرهبرداریهای مختلف در ترسیب کربن در شش سایت مرتعی در استان کرمانشاه شامل پاوه، جوانرود، عین الکش، سیاه کمر، ورمنجه و کوه سفید انجام گرفت. بهرهبرداریها شامل مرتع حفاظت شده (قرق)، مرتع با چرای شدید و مرتع تغییر کاربری به باغات دیم بود. به این منظور ابتدا مشخصات پوشش گیاهی و خاک هر سه کاربری از جمله تیپ گیاهی، تراکم تاج پوشش، وضعیت مرتع و زیتوده هوایی و ریشه، همراه با لاشبرگ گیاهی با استفاده از سطح پلات با ابعاد مناسب (معادل دو برابرسطح تاج پوشش پایه گیاه غالب منطقه) در مسیر ترانسکت خطی به طول50 متر با سه تکرار به روش سیستماتیک- تصادفی انجام شد. مقدار ترسیب کربن زیتوده گیاهی و لاشبرگ با روش احتراق و کربن ذخیره شده در دو عمق 0 تا 20 و 20 تا 40 سانتیمتر خاک به روش والکلی و بلاک انجام شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین متغییرهای زیتوده گیاهی (تاج پوشش، ریشه و لاشبرگ) و ترسیب کربن در بهرهبرداریهای مختلف مرتع در سطح 5 درصد، اختلاف معنیداری وجود دارد. بهطوری که بیشترین مقدار ترسیب کربن زیتوده گیاهی و خاک بهترتیب 7/4 و 5/114 تن در هکتار مربوط به مدیریت قرق و کمترین 3/1 و 4/53 تن در هکتار مربوط به چرای شدید است که مدیریت قرق و حفاظت علاوه بر افزایش ارزش ناشی از تولید علوفه و حفاظت منابع خاک و تنوع زیستی دارای ظرفیت بالایی در ترسیب کربن است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که پیآمد تغییر کاربری مراتع به باغات دیم، ذخیره 8/86 تن در هکتار کربن آلی است که پیشنهاد میشود مراتعی که از لحاظ استعداد اراضی دارای قابلیت بادامکاری هستند، تحت شرایط ویژه به این کاربری تغییر داده شوند.
مینا قاسمی رائینی نژاد؛ حسین صادقی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 699-707
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر پتانسیل ترسیب کربن در اندامهای گیاهی (ریشه، ساقه و برگ) و خاک زیر اشکوب دو گونه قیچ ( Zygophyllumatriplicoides) و گروج (Gymnocarpusdecander) در دو عمق (0 تا 15 و 15 تا 30 سانتی متری خاک) در منطقه صالح آباد فاصله 41 کیلومتری شهرستان حاجی آباد و 206 کیلومتری شمال بندرعباس در سال 1391 طراحی و اجرا گردید. نمونهبرداری از اندام های گیاهی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر پتانسیل ترسیب کربن در اندامهای گیاهی (ریشه، ساقه و برگ) و خاک زیر اشکوب دو گونه قیچ ( Zygophyllumatriplicoides) و گروج (Gymnocarpusdecander) در دو عمق (0 تا 15 و 15 تا 30 سانتی متری خاک) در منطقه صالح آباد فاصله 41 کیلومتری شهرستان حاجی آباد و 206 کیلومتری شمال بندرعباس در سال 1391 طراحی و اجرا گردید. نمونهبرداری از اندام های گیاهی به تفکیک برگ، ساقه و ریشه انجام گردید. پس از تعیین میانگین وزن خشک گونه های برداشت شده از منطقه، مقدار کربن آلی در قسمت هوایی و زمینی و کربن آلی خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. مطالعه حاضر به صورت دو آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. فاکتور اول نوع گیاه و فاکتور دوم اندامهای گیاه (آزمایش اول) و عمقهای مختلف خاک (آزمایش دوم) بود. نتایج این آزمایش بیان کرد که در منطقه صالح آباد بیشترین مقدار ترسیب کربن در عمق0 تا 15 سانتیمتری خاک بدست آمد. تاثیر نوع گیاه و اندام گیاهی بر مقدار کربن ذخیره شده در بافت گیاه در سطوح احتمال 5 و 1% معنیدار بود، در حالی که برهمکنش این دو عامل تاثیر معنیداری بر کربن ذخیره شده نداشت. بین اندامهای مختلف گیاه نیز تفاوت معنیداری از نظر کربن ذخیره شده مشاهده گردید. بیشترین و کمترین مقدار کربن ذخیره شده در بافت گیاهی به ترتیب در اندام های ساقه و ریشه مشاهده شد. مقدار کربن ذخیره شده در بافت گیاه قیچ (09/45 کیلوگرم) بود، در حالیکه در گیاه گروج این مقدار74/40 کیلوگرم بدست آمد که این میزان 7/10درصد نسبت به گیاه قیچ کمتر میباشد. بنابراین بطور کلی می توان نتیجه گرفت که گیاه قیچ دارای توانایی بیشتری در ترسیب کربن در اندامهای گیاهی میباشد.
حمید نیک نهاد؛ عبدالباسط آق تابای؛ موسی اکبرلو
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 708-718
چکیده
با توجه به گسترش کاربرد قرق بهمنظور اصلاح مراتع و ترسیب کربن، بررسی اثرات آن بر خصوصیات خاک و محاسبه ارزش اقتصادی کربن ترسیبیافته حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تغییرات برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نتیجه اعمال قرق در مقایسه با چرای آزاد و نیز، بررسی اثرات قرق بر میزان ترسیب کربن خاک و محاسبه ارزش اقتصادی آن در ...
بیشتر
با توجه به گسترش کاربرد قرق بهمنظور اصلاح مراتع و ترسیب کربن، بررسی اثرات آن بر خصوصیات خاک و محاسبه ارزش اقتصادی کربن ترسیبیافته حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تغییرات برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نتیجه اعمال قرق در مقایسه با چرای آزاد و نیز، بررسی اثرات قرق بر میزان ترسیب کربن خاک و محاسبه ارزش اقتصادی آن در منطقه بزداغی استان خراسان شمالی میباشد. بهاین منظور، 15 نمونه خاک بهصورت تصادفی – سیستماتیک، از عمق 15-0 سانتیمتری و درطول 3 ترانسکت به طول 500 متر و به فاصله 200 متر از یکدیگر در هر منطقه (قرق و تحت چرا) برداشت شد. در آزمایشگاه، برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، جرم مخصوص ظاهری، درصد تخلخل، درصد رطوبت اشباع، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد کربن آلی، ازت کل، میزان ظرفیت تبادل کاتیونی، سدیم، پتاسیم ، کلسیم، و منیزیم تبادلی تعیین گردید و شاخص فرسایشپذیری خاک (با استفاده از رابطه نسبت رس اصلاح شده)، محاسبه شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون تی مستقل وبا استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16، انجام شد. نتایج بیانگر آن است که اعمال قرق در منطقه بزداغی، بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اثر مثبت معنیداری گذارده است و شاخص فرسایش پذیری خاک را نیز بهطور معنیداری کاهش داده است (05/0P<). میانگین کربن ترسیب شده در خاک منطقه قرق شده بهطور معنیداری بیشتر از منطقه تحتچرا میباشد(05/0P<) و ارزش اقتصادی آن، 4709760 تومان برآورد گردید. با توجه به نتایج بهدست آمده ، خصوصا" ارزش اقتصادی بالای کربن ترسیب یافته در خاک منطقه قرق شده، اعمال قرق در منطقه مورد مطالعه قابل توصیه میباشد.
ساوان شاهرخی؛ مهشید سوری؛ جواد معتمدی؛ علیرضا افتخاری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 98-109
چکیده
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب ...
بیشتر
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب دی اکسید کربن از اتمسفر و ذخیره آن در گیاه و خاک است. از این رو راهکاری است که به کاهش کربن اتمسفری و اصلاح تبعات تغییر اقلیم کمک میکند. در پژوهش حاضر، اثر عملیات اصلاحی کنتور فارو بر روی ترسیب کربن در منطقه خلیفان مهاباد استان آذربایجان غربی بررسی شد. در سایتهای مطالعاتی کنتور فارو و شاهد، چهار ترانسکت 100 متری به طور تصادفی و در امتداد هر ترانسکت 5 پلات با فواصل 20 متر، به طور سیستماتیک انداخته شد. بیوماس گیاهی به روش قطع و توزین، در همه پلاتها اندازه گیری شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت یک پروفیل در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی متری حفر گردید. نمونههای خاک و گیاه به آزمایشگاه فرستاده شدند. میزان ترسیب کربن برای هر کدام از نمونهها تعیین گردید. دادهها با آزمون های تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفتند. با مقایسه تک تک اجزای گیاهی در دو منطقه مذکور با یکدیگر، این نتیجه حاصل شد که بین اجزای گیاهی شامل فورب، گراس و لاشبرگ تیمار شاهد و فارو از نظر ترسیب کربن، در سطح احتمال 5% تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میزان ترسیب کربن در سایت اجرای عملیات کنتور فارو نسبت به سایت شاهد بالاتر بود. علت این امر را میتوان تاثیر مثبت عملیات کنتور فارو بر کنترل رواناب سطحی، ذخیره سازی بارش در خاک و استفاده از رطوبت اضافی جمعآوری شده در داخل فاروها برای رشد گونههای مرغوب مرتعی، افزایش بیوماس گیاهی و در نتیجه بهبود شرایط منطقه و افزایش ترسیب کربن منطقه اجرای کنتور فارو برشمرد.
مهران لشنی زند؛ یحیی پرویزی؛ لیلا ابراهیمی؛ بیتا مسعودی؛ بهمن رفیعی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 230-219
چکیده
افزایش گرماوتغییر اقلیم کره زمین، ناشی از اثر گلخانهای گازهای کربنی (به علل گسترش استفاده از انرژی فسیلی، نابودی پوشش گیاهی و تخریب منابع اراضی و خاک) به جو زمین، مهمترین تهدید توسعه پایدار و امنیت غذایی بویژه در مناطق خشک ونیمهخشک جهان نظیر ایران است. راهکار مهم مقابله با این مشکل، ترسیب کربن در اکوسیستمهای گیاهی با روشهای ...
بیشتر
افزایش گرماوتغییر اقلیم کره زمین، ناشی از اثر گلخانهای گازهای کربنی (به علل گسترش استفاده از انرژی فسیلی، نابودی پوشش گیاهی و تخریب منابع اراضی و خاک) به جو زمین، مهمترین تهدید توسعه پایدار و امنیت غذایی بویژه در مناطق خشک ونیمهخشک جهان نظیر ایران است. راهکار مهم مقابله با این مشکل، ترسیب کربن در اکوسیستمهای گیاهی با روشهای مدیریتی ،نظیر عملیات بیولوژیکی است. به منظور بررسی و مقایسه میزان ترسیب کربن، بر اثر عملیات بیولوژک، دو حوضه ریمله خرمآباد و آبخوانداری کوهدشت انتخاب و در هر یک منطقه معرف و شاهد مشخص شد. در هر یک از مناطق مذکور با روش ترانسکتگذاری و انداختن پلات، نمونهبرداری صورت گرفت. سپس نمونهها خشک و توزین گردید و وزن آنها در پلات و هکتار محاسبه شد. سپس از هر نمونه 10 گرم به آزمایشگاه انتقال و میزان ترسیب کربن در واحد سطح تعیین گردید. نتایج حاصل نشان داد که منطقه معرف حوزه ریمله با میزان 1604 کیلوگرم در هکتار بیشترین و منطقه معرف حوزه کوهدشت با 122 کیلوگرم در هکتار کمترین میزان ترسیب کربن را داشت. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل آماری در محیطهای Excel، Minitab وSPSS بیانگر وجود اختلاف معنیداری در میزان ترسیب کربن در سایتهای مورد بررسی بود.
احمدرضا پناهیان؛ حمیدرضا ناصری؛ مجید کریمپور ریحان؛ محمد جعفری؛ سیدعلیرضا حسینی
دوره 23، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 128-137
چکیده
یکی از راههای کاهش گازهای گلخانهای در اتمسفر، جذب کربن توسط اندامهای گیاه و ترسیب آن در خاک است. کشت گیاهان و مدیریت مناسب، موجب افزایش بیوماس گیاهان بومی در نتیجه افزایش سطح فتوسنتز کننده و جذب کربن، افزایش مقدار ورودی کربن به خاک میگردد. حاشیه جادهها از جمله مناطقی است که قابلیت جذب کربن را دارند و از پتانسیل اکولوژیکی بالایی ...
بیشتر
یکی از راههای کاهش گازهای گلخانهای در اتمسفر، جذب کربن توسط اندامهای گیاه و ترسیب آن در خاک است. کشت گیاهان و مدیریت مناسب، موجب افزایش بیوماس گیاهان بومی در نتیجه افزایش سطح فتوسنتز کننده و جذب کربن، افزایش مقدار ورودی کربن به خاک میگردد. حاشیه جادهها از جمله مناطقی است که قابلیت جذب کربن را دارند و از پتانسیل اکولوژیکی بالایی نیز برخوردار هستند. در این تحقیق میزان ذخیره کربن در درمنهزارهای حریم جاده ایوانکی – گرمسار مورد اندازهگیری قرار گرفت. بدین منظور تعداد 10 پلات 120 متر مربعی در طول سه ترانسکت 1000 متری به صورت تصادفی جهت برداشت نمونه گیاهی و در هر یک از پلاتها در پای بوتهها و در فضای بین بوتهها، پروفیل خاک حفر شده و نمونهگیری خاک در سه لایه سطحی متأثر از ماده آلی، لایه زیر سطحی و لایه گسترش ریشه و اعماق بین 0 – 10، 10 – 30 و 30 – 50 سانتیمتری در پنج تکرار آزمایش برداشت شد. نتایج نشان داد کل کربن ترسیب شده پروفیل خاک برابر 518/59 تن در هکتار و مجموع کربن آلی ذخیره شده بیوماس اندام هوایی و اندام زیرزمینی گیاه درمنه برابر 8/340 کیلوگرم در هکتار است. جهت افزایش ترسیب کربن در مراتع، گزینههای کاربردی مدیریت اکوسیستم باید بر سه محور خاک، بیوماس و لاشبرگ استوار باشند. با ایجاد پوشش گیاهی حریم جادهها علاوه بر ذخیرهسازی کربن میتوان به کاهش و کنترل فرسایش و کاهش آلودگی صوتی کمک نمود همچنین باعث بوجود آمدن کریدور اکولوژیکی، چشمانداز عمومی و ایجاد میکروکلیما میگردد.
سیده خدیجه مهدوی؛ مهشید سوری؛ احمد چوپانیان
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 289-297
چکیده
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه ...
بیشتر
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه به وجود مناطق اقلیمی مختلف در کشور، توجه به سهم و میزان ترسیب کربن هریک از این مناطق، قابل تأمل است. بدین منظور، قابلیت ترسیب کربن خاک مراتع کوهستانی استان کرمانشاه در سه طبقه ارتفاعی و در چهار جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس نمونه برداری از خاک در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتیمتری خاک رویشگاههای Astragalusgossypinus(گون سفید) وAstragalusparrowianus (گون زرد) انجام شد. میزان کربن آلی، وزن مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی، اسیدیته و درصد رطوبت اشباع و بافت خاک پروفیلها در هر دو عمق خاک اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که پارامترهای بافت، وزن مخصوص ظاهری و اسیدیته به ترتیب از مهمترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس دادهها در قالب طرح فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی، اختلاف معنیداری در سطح معنیداری 1درصد در بین دو گونه مذکور و همچنین در بین طبقات ارتفاعی و جهت های جغرافیایی مورد بررسی بر روی میزان ترسیب کربن خاک مشاهده گردید. نتایج مقایسه میانگینها بر اساس آزمون SNK هم بیانگر این مطلب است که بیشترین مقدار ترسیب کربن در طبقه ارتفاعی سوم و در جهت جغرافیایی شمالی مشاهده گردید. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که گونه گون زرد قابلیت ترسیب کربن خاک بیشتری نسبت به گونه گون سفید دارد.
نوراله عبدی؛ سعید گایگانی
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 100-108
چکیده
دی اکسید کربن اتمسفر در دهههای اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. تجربیات نشان میدهد که با احیای پوشش گیاهی میتوان کربن را در اندامهای گیاهی تثبیت نمود که این فرآیند را اصطلاحاً ترسیب کربن گویند. به منظور بررسی کارایی گونههای بوتهای و درختچهای در ترسیب کربن زیست توده، تیپهای گیاهی دست کاشت Haloxylon persicumوAtriplex canescens با تیپهای ...
بیشتر
دی اکسید کربن اتمسفر در دهههای اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. تجربیات نشان میدهد که با احیای پوشش گیاهی میتوان کربن را در اندامهای گیاهی تثبیت نمود که این فرآیند را اصطلاحاً ترسیب کربن گویند. به منظور بررسی کارایی گونههای بوتهای و درختچهای در ترسیب کربن زیست توده، تیپهای گیاهی دست کاشت Haloxylon persicumوAtriplex canescens با تیپهای گیاهی طبیعی Salsola incanescens و Atriplex verrucifera در اراضی بیابانی حاشیه شمالغربی کویر میقان اراک مورد مقایسه قرار گرفتند. در هر تیپ گیاهی مقدار زیستتوده هوایی و زمینی برای گونههای غالب و همراه اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد در تمام تیپهای گیاهی، ذخیره کربن زیستتوده هوایی بیش از ریشهها بود (61/2 برابر برای میانگین همه تیپهای گیاهی). همچنین میانگین کربن ترسیب شده در زیست توده تیپهای گیاهی H. persicum ، A. canescens، S. incanescens و A. verrucifera، بترتیب 19/531، 79/228، 77/207 و 61/91 گرم بر متر مربع بدست آمد که از نظر آماری، میانگین کربن تیپ گیاهی H. persicumبا سایر تیپها اختلاف معنیداری نشان داد. با توجه به آنکه مناطق تحت کشت تودههای دستکاشت تاغ و آتریپلکس، قبل از تخریب پوشش گیاهی (قبل از سال1360)، دارای تیپهای طبیعی S. incanescens و A. verrucifera بودهاند، حال پس از گذشت حدود 20 سال از عملیات احیایی (سال1370 اتمام عملیات اجرایی)، در مقایسه با تیپهای طبیعی یادشده از نظر ترسیب کربن زیستتوده، موفق ارزیابی میشوند.
حمیدرضا فلاحی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ مهدی نصیری محلاتی؛ محمدعلی بهدانی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 62-74
چکیده
در این تحقیق اثرات بازسازی و حفاظت، بر روی تنوع گیاهی منطقة اجرای پروژه بینالمللی ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی بررسی شد. در سال 1384 در منطقه مورد مطالعه، گونههای گیاهی تاغ (Haloxylon persicum)، آتریپلکس (Atriplexcanescens)، تاغ + آتریپلکس و قیچ (Zygophyllum eurypterum) در قالب چهار تیپ گیاهی کشت و در بهار سال 1390 وضعیت تنوع گیاهی این چهار تیپ به همراه تیپ شاهد ...
بیشتر
در این تحقیق اثرات بازسازی و حفاظت، بر روی تنوع گیاهی منطقة اجرای پروژه بینالمللی ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی بررسی شد. در سال 1384 در منطقه مورد مطالعه، گونههای گیاهی تاغ (Haloxylon persicum)، آتریپلکس (Atriplexcanescens)، تاغ + آتریپلکس و قیچ (Zygophyllum eurypterum) در قالب چهار تیپ گیاهی کشت و در بهار سال 1390 وضعیت تنوع گیاهی این چهار تیپ به همراه تیپ شاهد (عدم اجرای برنامه احیاء و حفاظت) با استفاده از 51 کوادرات چهار متر مربعی و در دو زمان در ابتدای اردیبهشت ماه و اواسط خرداد ماه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حداکثر غنای گونهای و درصد پوشش گیاهی در تیپ تاغ + آتریپلکس (بهترتیب 30 گونه و 5/22 درصد) و حداقل آنها در تیپ شاهد (بهترتیب 20 گونه و 5/5 درصد) وجود داشت. بیشترین تعداد کل گیاه در هر هکتار در تیپ آتریپلکس (539000 عدد) و کمترین آن در تیپ شاهد (179000 عدد) مشاهده شد. مقدار شاخص غنای مارگالف در تیپهای حفاظت شده بیشتر از تیپ شاهد بود، در حالیکه مقدار شاخص یکنواختی و شاخص تنوع شانون- واینر در تیپ شاهد بیشتر بود. بیش از 65 درصد گونههای گیاهی منطقه مورد مطالعه، دارای بسامد کمتر از 20 درصد و بیش از 45 درصد گونههای گیاهی این منطقه از نوع تروفیت بودند. بهطورکلی نتایج این بررسی نشان داد که در صورت اعمال مدیریت مناسب، مناطق بیابانی میتوانند نقش مهمی در بهبود تنوع زیستی گیاهی داشته باشند.
علی اصغر نقیپور برج؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ حسین توکلی؛ مریم حیدریان آقاخانی
دوره 16، شماره 3 ، آذر 1388، ، صفحه 375-385
چکیده
تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی یکی از مهمترین چالشها در توسعه پایدار محسوب میگردد که ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر میباشد. دیاکسیدکربن عمدهترین جزء گازهای گلخانهای محسوب میگردد. به منظور کاهش دیاکسیدکربن اتمسفری و ایجاد تعادل در محتوای گازهای گلخانهای، کربن اتمسفر میبایست جذب و ...
بیشتر
تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی یکی از مهمترین چالشها در توسعه پایدار محسوب میگردد که ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر میباشد. دیاکسیدکربن عمدهترین جزء گازهای گلخانهای محسوب میگردد. به منظور کاهش دیاکسیدکربن اتمسفری و ایجاد تعادل در محتوای گازهای گلخانهای، کربن اتمسفر میبایست جذب و در فرمهای آلی ترسیب گردد. مراتع، حدود نیمی از خشکیهای جهان را تشکیل میدهند و حاوی بیش از یک سوم ذخایر کربن زیستکره خاکی میباشند. در نتیجه، این اراضی قابلیت زیادی جهت ترسیب کربن دارا میباشند. در این مطالعه اثر شدت چرا بر مقدار و توزیع ترسیب کربن خاک و زیتوده گیاهی در مراتع نیمهخشک سیساب بجنورد واقع در استان خراسان شمالی مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از بازدید صحرایی، سه منطقه نمادین شدت چرایی (مرجع، کلید و بحرانی) مشخص گردید. مقادیر کربن در زیتوده هوایی، زیرزمینی، لاشبرگ و خاک (عمق 15-0 و30-15 سانتیمتری) این سه منطقه محاسبه شد. نتایج نشان داد که میانگین کل ترسیب کربن در منطقه مرجع، کلید و بحرانی بهترتیب 71/38، 17/28 و 43/24 تن در هکتار بود. نتایج توزیع کربن نیز نشان داد که بیش از 97 درصد از کل ترسیب کربن را کربن آلی خاک تشکیل میداد و همچنین ذخیره کربن در زیتوده زیرزمینی، بیش از زیتوده هوایی بود. بهطور کلی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که افزایش شدت چرا منجر به کاهش درصد پوشش گیاهی، میزان زیتوده گیاهی و در نهایت کاهش میزان ترسیب کربن در خاک و زیتوده گیاهی شده است و خاک مهمترین مخزن کربن آلی در مراتع میباشد.
نوراله عبدی؛ حسن مداح عارفی؛ قوام الدین زاهدی امیری
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1387، ، صفحه 269-282
چکیده
دیاکسیدکربن اتمسفر در دهههای اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. شیوههای مدیریت اراضی، شرایطی را برای تعدیل افزایش غلظت 2CO فراهم میآورند که طی آن کربن اضافی از طریق ذخیره شدن در بیوماس گیاهی و مواد آلی خاک ترسیب میگردد، این فرایند را اصطلاحاً ترسیب کربن خاکی گویند. اکوسیستمهای مرتعی بهدلیل اینکه نیمی از کل اراضی جهان را ...
بیشتر
دیاکسیدکربن اتمسفر در دهههای اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. شیوههای مدیریت اراضی، شرایطی را برای تعدیل افزایش غلظت 2CO فراهم میآورند که طی آن کربن اضافی از طریق ذخیره شدن در بیوماس گیاهی و مواد آلی خاک ترسیب میگردد، این فرایند را اصطلاحاً ترسیب کربن خاکی گویند. اکوسیستمهای مرتعی بهدلیل اینکه نیمی از کل اراضی جهان را دربر گرفتهاند، قابلیت بالایی در ترسیب کربن دارند. گونزارهای ایران با وسعت 17 میلیون هکتار، معادل 10 درصد کل اراضی کشور را پوشش دادهاند و سهم بالایی در ترسیب کربن دارند. بهمنظور بررسی نقش و قابلیت گونزارها در ترسیب کربن، یک منطقه معرف از تیپ گیاهی Astragalus verus-Bromus tomentellus در مراتع مالمیر شهرستان شازند در استان مرکزی انتخاب شد و مقادیر کربن در بیوماس هوایی و زیرزمینی، لاشبرگ و خاک در آن محاسبه گردید. نتایج نشان داد که کل کربن ترسیب شده در واحد سطح، 95/32 تن در هکتار بود و 43/87 درصد از کل ترسیب کربن را کربن آلی خاک تشکیل میداد. نتایج توزیع کربن بیوماس کل نشان داد که ذخیره کربن در بیوماس اندامهای هوایی، بیش از ریشهها بود. نتایج تجزیه همبستگی و رگرسیون گامبهگام نشان داد که ترسیب کربن با ارتفاع و حجم بوتههای گون، بیوماس هوایی، بیوماس زیرزمینی، بیوماس کل، مقدار لاشبرگ و کربن آلی خاک رابطه مثبت و معنیدار داشت. بهطورکلی، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که گونزارها قابلیت بالایی در ترسیب کربن دارند و خاک مهمترین مخزن کربن آلی در گونزارهاست.