یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ جواد معتمدی؛ فیروزه مقیمی نژاد
دوره 31، شماره 1 ، خرداد 1403، ، صفحه 15-27
چکیده
سابقه و هدفمرتعداری، علم و هنر مدیریت و اداره مرتع بوده که در تصمیمگیری و برنامهریزی برای حفظ، احیا و بهرهبرداری پایدار از آن لازم است مبانی فنی و مدیریتی، به موازات یکدیگر و متناسب با شرایط اکولوژیکی مرتع و شرایط اجتماعی و اقتصادی ذینفعان، بهویژه مرتعداران مورد توجه قرار گیرد. در بخش مبانی فنی همواره چند پروژه کلیدی شامل ...
بیشتر
سابقه و هدفمرتعداری، علم و هنر مدیریت و اداره مرتع بوده که در تصمیمگیری و برنامهریزی برای حفظ، احیا و بهرهبرداری پایدار از آن لازم است مبانی فنی و مدیریتی، به موازات یکدیگر و متناسب با شرایط اکولوژیکی مرتع و شرایط اجتماعی و اقتصادی ذینفعان، بهویژه مرتعداران مورد توجه قرار گیرد. در بخش مبانی فنی همواره چند پروژه کلیدی شامل نهالکاری، قرق، مدیریت چرا، بذرکاری، بذرپاشی، کودپاشی، پیتینگ (چالهچوله کردن)، ریپینگ (شیارزدن) و کنتورفاروئینگ (ایجاد جویپشته) پیشروی کارشناسان است که هریک معیارها و شاخصهای خاص خود را دارد. با توجه به سطح وسیع و تنوع فیزیوگرافی و ژئومورفولوژی مرتع، هر ابزاری که بتواند با تلفیق شاخصها، کارشناسان را در انتخاب پروژههای اصلاحی و احیایی کمک کند میتواند مفید باشد. هدف این پژوهش، بهرهگیری از ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی برای مکانیابی عرصههای مناسب عملیات اصلاح و مدیریت مرتع، در حوزه آبخیز چاهتلخ است.مواد و روشهادر این پژوهش، ابتدا ضمن تیپبندی مراتع مورد مطالعه و تعیین وضعیت و گرایش تیپهای گیاهی، روش مرتعداری برای هریک ارائه شد. برای تیپهایی که دارای وضعیت عالی تا خوب بودند، روش مرتعداری تعادلی و برای تیپهایی که دارای وضعیت متوسط بودند، روش مرتعداری طبیعی و بهتبع آن، سیستمهای چرایی توصیه شد. روش مرتعداری مصنوعی یا اصلاحی برای تیپهایی در نظر گرفته شد که دارای وضعیت ضعیف و خیلی ضعیف بودند. در گام بعد، نقشه واحدهای همگن مقدماتی، از تلفیق نقشههای طبقات ارتفاعی، شیب و جهت تهیه گردید. سپس لایه تیپهای مرتعی با آن تلفیق و واحدهای همگن نهایی تهیه شد. با توجه به اطلاعات وضعیت و گرایش مراتع و شایستگی تولید تیپهای گیاهی، نقشههای زمینشناسی، خاکشناسی، همباران، همدما و منابع آب، خصوصیات هریک از واحدهای همگن، در محیط GIS استخراج گردید. با مدنظر قرار دادن معیارها و شاخصهای اکولوژیکی و محیطی مؤثر بهمنظور اجرای عملیات اصلاح مرتع و مطابقت آنها با خصوصیات هر واحد همگن، نوع عملیات اصلاحی و مدیریتی مرتع، در هریک از واحدهای همگن پیشنهاد گردید و بر مبنای آن، نقشه عملیات مذکور، تهیه شد. در نهایت با رویهمگذاری نقشه عملیات اصلاح و مدیریت مرتع و سامانهایعرفی، مدل مدیریتی مراتع منطقه، ارائه گردید.نتایجبر مبنای نتایج بهدست آمده، سطح وسیعی از مراتع، دارای وضعیت ضعیف و خیلی ضعیف است که نیازمند اجرای مرتعداری اصلاحی میباشد. مدل مدیریتی حاصل، نشان داد که در 6/10 درصد از سطح مراتع، کنتورفارو، در 3/8 درصد، پیتینگ و در 9/5 درصد، ریپرینگ، قابل توصیه است. ضمن اینکه در 3/29 درصد از مراتع، مدیریت چرا و در 6/14درصد، قرق (جلوگیری از ورود دام) پیشنهاد میگردد.نتیجهگیریمدل ارائه شده در حوزه آبخیز چاهتلخ که با تلفیق لایههای وضعیت و گرایش مرتع، شایستگی تولید، کاربری اراضی، بافت و عمق خاک، طبقه ارتفاعی، شیب و جهت، خطوط همدما و هم باران و نقشه سامانهایعرفی، بهدست آمد، میتواند نقش بهسزایی در ارائه یک مدیریت جامع و همهجانبه ایفا کند. مدل مذکور، سبب دستیابی سریع و راحت به تمامی معیارها و شاخصهای اکولوژیکی و محیطی مؤثر برای اجرای عملیات اصلاح و مدیریت مرتع میشود. در این راستا وزندهی به شاخصها و استفاده از ابزارهای تصمیمگیری چندمتغیره، میتواند نقش مهمی در انتخاب دقیقتر مکانهای مناسب پروژههای اصلاحی و احیایی مرتع ایفا نماید.
مسلم رستم پور
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، ، صفحه 409-423
چکیده
سابقه و هدفبه نظر میرسد رابطه متقابلی بین کلاسهای وضعیت مرتع و خصوصیات پوشش گیاهی و تنوع زیستی وجود داشته باشد اما در این مورد، اطلاعات اندک و متناقضی وجود دارد. این تحقیق به منظور مقایسه درصد پوشش، لاشبرگ، تراکم و تولید و شاخصهای عددی تنوع زیستی در 11 تیپ گیاهی منطقه حفاظتشده درمیان-سربیشه انجام شد. مواد و روشهاپس از پیمایش ...
بیشتر
سابقه و هدفبه نظر میرسد رابطه متقابلی بین کلاسهای وضعیت مرتع و خصوصیات پوشش گیاهی و تنوع زیستی وجود داشته باشد اما در این مورد، اطلاعات اندک و متناقضی وجود دارد. این تحقیق به منظور مقایسه درصد پوشش، لاشبرگ، تراکم و تولید و شاخصهای عددی تنوع زیستی در 11 تیپ گیاهی منطقه حفاظتشده درمیان-سربیشه انجام شد. مواد و روشهاپس از پیمایش صحرایی و شناسایی تیپهای گیاهی، ۱۱ تیپ گیاهی در کل منطقه قابل تشخیص بود که در آن نمونهبرداری به روش تصادفی-سیستماتیک انجام شد. بدین منظور در هر تیپ گیاهی سه منطقه معرف انتخاب گردید و در هر منطقه معرف سه ترانسکت مستقر و در هر ترانسکت ۲۰ پلات ۴ مترمربعی نمونهبرداری شد. در هر پلات درصد پوشش گیاهی، لاشبرگ، تراکم و تولید اندازهگیری شد. پوشش تاجی و درصد لاشبرگ به روش چشمی برآورد شد. تراکم گیاهی به روش شمارشی و در واحد سطح محاسبه گردید. تولید از طریق اطلاعات پوشش برآورد شد. برای برآورد تولید درختچهایها از روش ادلاید استفاده شد. برای تعیین وضعیت مرتع از روش چهار فاکتوری تعدیل شده استفاده گردید. مؤلفههای اصلی تنوع گونهای شامل غنای گونهای، یکنواختی گونهای و غالبیت گونهای با استفاده از شاخصهای متداول محاسبه شد. همچنین از مدلهای توزیع فراوانی گونهای (عصای شکسته، لوگ نرمال، سری لگاریتمی و سری هندسی) برای بررسی گرافیکی تنوع گیاهی استفاده شد. برای تعیین بهترین برازش توزیع گونهای با هریک از مدلهای آماری، از آزمون کای- اسکور استفاده شد. به منظور مقایسه خصوصیات پوشش گیاهی و مؤلفههای تنوع گونهای در بین ۱۱ تیپ گیاهی مورد مطالعه، از آزمونهای تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) و چند دامنهای دانکن استفاده شد. نتایجنتایج تحلیل واریانس نشان میدهد که بین ۱۱ تیپ گیاهی مورد مطالعه از لحاظ خصوصیات پوشش گیاهی شامل درصد پوشش گیاهی، درصد لاشبرگ، تراکم گیاهی و تولید علوفه و شاخصهای عددی مربوط به تنوع گونهای شامل غنای گونهای، تنوع گونهای، یکنواختی گونهای و غالبیت گونهای در سطح 01/0 تفاوت معنیداری وجود دارد. مقایسه میانگینها نشان میدهد که بیشترین درصد پوشش گیاهی متعلق به تیپ Stipa barbata - Artemisia aucheri (23/51 درصد) در وضعیت خوب است. تیپ Acantholimon scorpinus - Cousinia eryngioides و Cousinia eryngioides- Eryngium bungei (به ترتیب 27/46 و 44/40 درصد) در وضعیت فقیر در ردههای بعدی هستند. بیشترین تراکم گیاهی متعلق به تیپ Stipa barbata - Artemisia aucheri (157 پایه) در وضعیت خوب و پس از آن تیپ Lactuca orientalis- Eryngium bungei (126 پایه) در وضعیت فقیر میباشد. تیپهای Artemisia aucheri- Astragalus verusدر وضعیت خوب و Acantholimon scorpinus - Cousinia eryngioides در وضعیت فقیر از تنوع گونهای بالاتری برخوردار هستند (شاخص شانون به ترتیب 51/2 و 48/2). دادههای فراوانی گونهای تیپهای Cousinia eryngioides- Eryngium bungei و Lactuca orientalis- Eryngium bungei (با وضعیت فقیر) با مدل لوگ نرمال بیشترین برازش را داشتند که نشاندهنده جوامع با ثبات است. همینطور تیپهای Artemisia aucheri- Astragalus verus و Stipa barbata - Artemisia aucheri که از وضعیت خوب برخوردار هستند، از مدلهای سری لگاریتمی و سری هندسی که نشاندهنده جوامع ناپایدار و شکننده هستند تبعیت میکنند. نتیجهگیرینتایج نشان داد که وضعیت مرتع مستقل از درصد پوشش گیاهی، تولید، تراکم، غنا، تنوع، یکنواختی و غالبیت گونهای است. برخی از تیپهای گیاهی با وجود درصد تاج پوشش، تولید و تراکم بالا باز هم در وضعیت فقیر هستند. در این تحقیق نشان داده شد که تنوع گونهای بالا حتی در وضعیت فقیر مرتع نیز مشاهده میشود و لزوماً نشاندهنده ثبات اکوسیستم مرتعی نخواهد بود، همچنین نمیتوان از روی مدلهای توزیع فراوانی گونهای به وضعیت پایداری اکوسیستم و تنوع زیستی آن پی برد.
فرهاد سرداری؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 1042-1054
چکیده
قابلیت استفاده از سرزمین برای یک نوع بهرهبرداری مرتعی با درنظر گرفتن استفاده پایدار از اراضی را، شایستگی مرتع مینامند که امروزه بهعنوان یک اولویت در علم مدیریت مرتع مطرح است. از اینرو هدف از تحقیق حاضر، تعیین شایستگی مراتع قشلاقی سرایان در خراسان جنوبی برای چرای گوسفند با استفاده از روش تلفیقی محدودیت شرایط FAO (1990) میباشد. ...
بیشتر
قابلیت استفاده از سرزمین برای یک نوع بهرهبرداری مرتعی با درنظر گرفتن استفاده پایدار از اراضی را، شایستگی مرتع مینامند که امروزه بهعنوان یک اولویت در علم مدیریت مرتع مطرح است. از اینرو هدف از تحقیق حاضر، تعیین شایستگی مراتع قشلاقی سرایان در خراسان جنوبی برای چرای گوسفند با استفاده از روش تلفیقی محدودیت شرایط FAO (1990) میباشد. برای انجام تحقیق ابتدا نقشه تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ گیاهی، وضعیت و گرایش مرتع و مقدار تولید گونههای گیاهی با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی تولید بدست آمد. سپس با استفاده از روش EPM، نقشه حساسیت خاک به فرسایش تهیه گردید. همچنین برای مطالعه شایستگی آب حوزه، منابع آب شرب دام منطقه مشخص و نمونهبرداری از آب هر منبع صورت گرفت، کمیت آب تعیین گردید و نمونههای آب به آزمایشگاه منتقل و برای هر نمونه پارامترهای TDS، ECو Mg+2 اندازهگیری شد و با تلفیق لایههای کمیت، کیفیت و نقاط همفاصله از منابع آب، نقشه شایستگی منابع آب تنظیم گردید. در نهایت با رویهمگذاری نقشههای شایستگی تولید، حساسیت خاک به فرسایش و آب، مدل نهایی طبقهبندی شایستگی مراتع منطقه تهیه گردید. نتایج نشان داد که کلاس یک شایستگی (S1) در منطقه وجود نداشته و طبقات شایستگی S2، S3 و N (فاقد شایستگی چرا) بهترتیب 1/12، 7/50 و 37 درصد از مراتع منطقه را شامل می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، چرای مفرط و زودرس، وجود سازند حساس به فرسایش، شیب، پایین بودن حد بهرهبرداری مجاز و علوفه قابل برداشت، وضعیت ضعیف و گرایش منفی مرتع، کمیت و پراکنش نامناسب منابع آب شرب دام، از مهمترین عوامل محدود کننده چرای دام در این منطقه محسوب میگردند. بطور کلی با توجه به نتایج به دست آمده با استفاده از مدل شایستگی چرای دام در منطقه مورد مطالعه، پیشنهاد میگردد بکارگیری این مدل مبنای تهیه طرح های مرتعداری با تاکید بر رفع عوامل محدود کننده تا حد امکان برای ارتقای وضعیت مرتع و درآمد مرتعداران قرار گیرد.
حسن اسلامی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ حبیب نظرنژاد؛ اسماعیل شیدای کرکج
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 613-628
چکیده
تنوع گونهای، از مشخصههای نشاندهنده تغییرات در مراتع است. در این راستا، ارتباط وضعیت مرتع بهعنوان برآیند اقدامات مدیریتی، با تنوع گونهای، بررسی شد. با آزمون همبستگی اسپیرمن و تجزیه واریانس یکطرفه، تغییرات مقادیر شاخص تنوع شانون- وینر تیپهای گیاهی، با وضعیت آنها آزمون شد. سپس با ترسیم منحنیهای رتبه- فراونی ...
بیشتر
تنوع گونهای، از مشخصههای نشاندهنده تغییرات در مراتع است. در این راستا، ارتباط وضعیت مرتع بهعنوان برآیند اقدامات مدیریتی، با تنوع گونهای، بررسی شد. با آزمون همبستگی اسپیرمن و تجزیه واریانس یکطرفه، تغییرات مقادیر شاخص تنوع شانون- وینر تیپهای گیاهی، با وضعیت آنها آزمون شد. سپس با ترسیم منحنیهای رتبه- فراونی و تطبیق مدلهای توزیع فراونی، تیپهای گیاهی با تنوع بالاتر، مشخص و ارتباط آنها با وضعیت مرتع، تفسیر گردید. نتایج نشان داد، شاخص تنوع شانون- وینر با وضعیت مرتع، همبستگی معنیداری ندارد. طبقه وضعیت مرتع نیز بر مقدار تنوع، تاثیر معنیداری ندارد و هر سه طبقه وضعیت (خوب، متوسط، ضعیف) تیپهای گیاهی، از لحاظ شاخص مذکور، در یک گروه آماری قرار گرفتند. بهطورکلی، روند مشخصی بین وضعیت مرتع و مقدار تنوع، مشاهده نشد. نتایج تداعیکننده آن است که بالا بودن مقادیر شاخصهای عددی تنوع، دلیل بر بهبود وضعیت مرتع نیست؛ بلکه باید ترکیب گونهای و فراوانی آنها نیز مورد بررسی قرار گیرد. ترسیم منحنیهای رتبه- فراونی و تطابق مدلهای توزیع فراونی، نشان داد که در تیپهای گیاهی دارای وضعیت خوب و متوسط، گونههای با فراوانی اندک، کمتر مشاهده میشود و منحنی آن دارای شیب ملایمتری نسبت به تیپهای دارای وضعیت ضعیف است، بنابراین تنوع آنها بالاتر میباشد. در اکثر تیپهای گیاهی، مدل سری هندسی تطابق داشت که نشاندهنده تیپهای گیاهی با تنوع گونهای پائین و وضعیت ضعیف مرتع است. بهطورکلی با توجه به میزان همخوانی نتایج مدلهای توزیع فروانی با وضعیت تیپهای گیاهی، نتایج حاصل بر ضرورت توجه به شاخصهای پارامتری تنوع گونهای در ارزیابی سلامت مرتع، تاکید دارد.
مهشید سوری؛ سیده خدیجه مهدوی؛ ولی الله اسدی؛ رستم خلیفه زاده
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 731-740
چکیده
بررسی تغییرات پوششگیاهی در سایت چرا شده توسط دام اهلی و مقایسه با عرصه تحت چرای حیات وحش میتواند یکی از عملیترین روشهای بررسی، به منظور شناخت صحیح روابط متقابل اجزاء اکوسیستم، ارزیابی مدیریت اعمال شده و ترسیم راهکارهای مدیریت صحیح برای آینده باشد. بنابراین، تحقیق حاضر به منظور مقایسه پارامترهای پوششگیاهی در دو سایت مورد ...
بیشتر
بررسی تغییرات پوششگیاهی در سایت چرا شده توسط دام اهلی و مقایسه با عرصه تحت چرای حیات وحش میتواند یکی از عملیترین روشهای بررسی، به منظور شناخت صحیح روابط متقابل اجزاء اکوسیستم، ارزیابی مدیریت اعمال شده و ترسیم راهکارهای مدیریت صحیح برای آینده باشد. بنابراین، تحقیق حاضر به منظور مقایسه پارامترهای پوششگیاهی در دو سایت مورد چرای دامهای اهلی (گوسفند نژاد مغانی و بز نژاد خلخالی) و حیات وحش (کل و بز کوهی)، در مراتع شاه حیدر منطقه ارسباران در شهرستان کلیبر صورت گرفت. پس از تعیین توده معرف، در هر دو سایت نمونهبرداری از پارامترهای پوششگیاهی با استفاده از روش تصادفی-سیستماتیک انجام گرفت. در داخل هر توده معرف، پنج ترانسکت یکصد متری مستقر و تعداد 10 پلات دو متر مربعی بر روی هر ترانسکت و در مجموع 100 پلات در هر دو مکان بکار برده شد. در داخل هر پلات و در امتداد هر ترانسکت، درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید گونههای مورد چرای دام، اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید گونهها در سایت چرای حیات وحش به دلیل چرای سبک نسبت به سایت چرای دام اهلی بیشتر بود و از نظر آماری اختلاف معنیداری با هم داشتند. ضمن اینکه دامهای اهلی به دلیل همراهی چوپان به صورت محدود و بسته چرا کرده اما حیات وحش در منطقه حفاظت شده به صورت کاملاً آزاد چرا میکنند. از طرفی حیات وحش به دلیل چالاکی و حرکت بیشتر، قدرت انتخابکنندگی بیشتر و دامنه چرایی وسیعتری در مقایسه با دامهای اهلی دارند. همچنین، نتایج نشان داد که درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید فوربها نسبت به بوتهای ها، در سایت چرای دام اهلی کمتر است و این امر بدلیل تمرکز چرای گوسفند بر روی فوربها (عموما گیاهان خانواده بقولات) میباشد.
عسگر حسین زاده؛ قدرت اله حیدری؛ حسین بارانی؛ حسن زالی
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 513-523
چکیده
شناخت عوامل تخریب منابع طبیعی و تاثیر آن بر زندگی مردم فرصتی است برای مدیران تا یک راهبرد کلان را جهت توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برنامهریزی نمایند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مراتع عشایر ایل شاهسون دامنههای کوه سبلان و ارتباط آن با تعداد دام میباشد. در این راستا 4 سامان عرفی دلی قاسم، لالهلو، نبی چمنی و آرخبندی ...
بیشتر
شناخت عوامل تخریب منابع طبیعی و تاثیر آن بر زندگی مردم فرصتی است برای مدیران تا یک راهبرد کلان را جهت توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برنامهریزی نمایند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مراتع عشایر ایل شاهسون دامنههای کوه سبلان و ارتباط آن با تعداد دام میباشد. در این راستا 4 سامان عرفی دلی قاسم، لالهلو، نبی چمنی و آرخبندی با توجه به اهداف تحقیق انتخاب گردید و جامعه آمـاری آن 70 نفر از بهرهبرداران (صاحبان پروانه چرا) بودهاند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 58 نمونه (نفر) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه مستقیم با بهرهبرداران با روش تصادفی ساده در منطقه تکمیل گردید. متغیر وابسته در این تحقیق وضعیت مراتع بوده که با استفاده از عکس روش شش فاکتوری محاسبه گردیده است. با استفاده از نرم افزار SPSS میزان همبستگی وضعیت مراتع از طریق آزمون پیرسون با فاکتور تعداد دام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. همچنین نرخ دامگذاری با استفاده از مقایسه میانگینهای آزمون دانکن انجام شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد بین وضعیت مراتع با، تعداد دام بهره برداران منطقه رابطه منفی معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر هر چه تعداد دام و دستیابی برای درآمد سالیانه بالاتر بیشتر باشد، میزان وضعیت مراتع کاهش مییابد. به نظر میرسد میتوان با پیاده کردن برنامههای نظارتی، مدیریتی صحیح و اجرای پروژههای اصلاحی و احیایی ضمن تعادل دام و مرتع شرایط را در جهت بهبود وضعیت و تولید علوفه در هر سامان عرفی افزایش داد. این امر بطور مستقیم و غیر مستقیم بر میزان درآمد سالیانه بهرهبرداران موثر بوده و با جلوگیری از تخریب مراتع حفظ پایداری اکولوژیکی و تعادل اجتماعی محدودههای عرفی را با اشتغال پایدار تضمین می نمائید.
ولی اله رئوفی راد؛ راضیه صبوحی؛ غلامرضا شجاعی؛ ستاره باقری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 57-66
چکیده
طرحهای مرتعداری یکی از ابزارهای اصلی مدیریت و بهرهبرداری از مراتع در ایران است و در تهیه آنها سطح مرتع، تعداد بهرهبردار و تعداد دام از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. تحقیق حاضر در سال 1387 در سطح مراتع استان اصفهان به منظور بررسی رابطه بین سطح، تعداد بهرهبردار و نسبت تعداد دام موجود به تعداد دام مجاز با وضعیت مرتع انجام شد. ...
بیشتر
طرحهای مرتعداری یکی از ابزارهای اصلی مدیریت و بهرهبرداری از مراتع در ایران است و در تهیه آنها سطح مرتع، تعداد بهرهبردار و تعداد دام از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. تحقیق حاضر در سال 1387 در سطح مراتع استان اصفهان به منظور بررسی رابطه بین سطح، تعداد بهرهبردار و نسبت تعداد دام موجود به تعداد دام مجاز با وضعیت مرتع انجام شد. بدین منظور با مراجعه به اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان، لیست کلیه طرحهای مرتعداری تهیه و با مطالعه دقیق کتابچه طرحها، سطح مراتع و تعداد بهرهبردار هر طرح استخراج گردید. در مرحله بعد وضعیت مراتع به روش چهار فاکتوره (مرتع قشلاقی) و شش فاکتوره (مرتع ییلاقی) و تعداد دام مجاز مراتع تعیین و همچنین تعداد دام موجود مراتع شمارش گردید. در مرحله آخر رابطه بین سطح مرتع، تعداد بهرهبردار و نسبت تعداد دام موجود به تعداد دام مجاز (بصورت جداگانه و مشترک) با وضعیت مرتع در سه حالت (کل مراتع، مراتع قشلاقی و مراتع ییلاقی) به روش همبستگی اسپیرمن و آنالیز تشخیص (تحلیل ممیزی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح مرتع و نسبت تعداد دام موجود به تعداد دام مجاز در مراتع ییلاقی و مجموع مراتع قشلاقی و ییلاقی (مشترکاً) ارتباط معنیداری با وضعیت مرتع دارد، در حالی که رابطه معنیداری برای هیچکدام از متغیرها با وضعیت مراتع قشلاقی یافت نشد. بنابراین کاهش سطح مرتع و نسبت تعداد دام موجود به تعداد دام مجاز با توجه به نوع مرتع (ییلاقی یا قشلاقی) میتواند یکی از عوامل تاثیر گذار بر تخریب وضعیت مرتع در منطقه مورد مطالعه میباشد.
جواد معتمدی؛ سعیده توپچی زادگان
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 527-542
چکیده
تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی یکی از ملزومات اساسی به منظور محاسبه ظرفیت چرا در طرحهای مرتعداری است. معیارها و شاخصهای مختلفی به منظور تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی ارائه و بکار گرفته شده است که سه معیار وضعیت مرتع، گرایش مرتع و حساسیت خاک به فرسایش، کاربرد بیشتری نسبت به دیگر معیارها دارد. بر همین ...
بیشتر
تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی یکی از ملزومات اساسی به منظور محاسبه ظرفیت چرا در طرحهای مرتعداری است. معیارها و شاخصهای مختلفی به منظور تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی ارائه و بکار گرفته شده است که سه معیار وضعیت مرتع، گرایش مرتع و حساسیت خاک به فرسایش، کاربرد بیشتری نسبت به دیگر معیارها دارد. بر همین اساس در پژوهش حاضر با مد نظر قرار دادن معیارهای ذکر شده، حد بهرهبرداری مجاز تیپهای گیاهی در مراتع کوهستانی هندوان خوی تعیین گردید. برای این منظور ابتدا نقشه تیپهای گیاهی بر اساس نمود ظاهری در مقیاس 25000: 1 تهیه شد. سپس با اندازهگیری پوشش گیاهی در داخل 60 پلات یک متر مربعی که به فواصل 10 متر از یکدیگر در امتداد ترانسکتهای 100 متری مستقر شده بودند، وضعیت تیپهای گیاهی بر اساس نسخه اصلی روش چهار فاکتوری تعیین و گرایش وضعیت آنها نیز بر مبنای ترازوی گرایش مشخص گردید. همچنین با استناد به نقشه حساسیت خاک به فرسایش مراتع مورد بررسی، کلاس شایستگی حساسیت خاک به فرسایش هر یک از تیپهای گیاهی تعیین گردید. در گام بعد با مد نظر قرار دادن وضعیت و گرایش تیپهای گیاهی و کلاس شایستگی حساسیت خاک به فرسایش آنها و همچنین با در نظر گرفتن این نکته که حداکثر حد بهرهبرداری در هر منطقه آب و هوایی به منظور حفظ سلامت مرتع، متفاوت پیشنهاد میشود؛ حد بهرهبرداری مجاز هر یک از تیپهای گیاهی تعیین گردید. حداکثر حد بهرهبرداری از تیپهای گیاهی مورد بررسی که معرف مراتع کوهستانی منطقه رویشی نیمه استپی است، در بهترین شرایط از نظر مقادیر شاخصهای هر یک از معیارهای مذکور، 40 درصد در نظر گرفته شد و با توجه به محدودیت شاخصها، مقدار ضریب مذکور در دیگر تیپهای گیاهی تعیین گردید. بر مبنای نتایج، در 4/21 درصد از مراتع منطقه میتوان حد بهرهبرداری 40 درصد، در 6/13 درصد از مراتع، حد بهرهبرداری 30 درصد، در 3/19 درصد از مراتع، حد بهرهبرداری 25 درصد و در 6/27 درصد، حد بهرهبرداری 15 درصد اعمال نمود. در 1/18 درصد از مراتع منطقه به دلیل وضعیت ضعیف، گرایش منفی و خاک حساس به فرسایش، حد بهرهبرداری صفر در نظر گرفته شد و به عنوان غیر قابل بهرهبرداری تلقی گردید. در بیشتر اراضی مرتعی مورد بررسی، آنچه به عنوان عامل محدود کننده عمل کرده و سبب شده که حد بهرهبرداری مجاز مراتع مذکور، به مقدار کم برآورد شود، وضعیت و گرایش مراتع بوده است. بنابراین در انتخاب معیارهای موثر بر حد بهرهبرداری و تعیین حد بهرهبرداری مجاز برای رویشگاههای مرتعی باید دقت لازم به عمل آید و علاوه بر سلامت گیاه، به وضعیت و گرایش مرتع و به عبارت دیگر سلامت اکوسیستم نیز باید توجه گردد.
علیرضا افتخاری؛ حسین ارزانی؛ احسان زندی اصفهان؛ اسماعیل علیزاده
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 218-209
چکیده
با توجه به وسعت و اهمیت مراتع کشور و نقش آن در حفظ آب و خاک، تولید علوفه و سایر خدمات زیستمحیطی و وجود شواهد دال بر تخریب این منبع خدادادی، لازم است اقداماتی در جهت جلوگیری از تخریب و همچنین بهبود وضعیت آن انجام شود. یکی از مهمترین این اقدامات تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری میباشد. از اینرو بهدست آوردن اطلاعاتی مبنی بر اینکه ...
بیشتر
با توجه به وسعت و اهمیت مراتع کشور و نقش آن در حفظ آب و خاک، تولید علوفه و سایر خدمات زیستمحیطی و وجود شواهد دال بر تخریب این منبع خدادادی، لازم است اقداماتی در جهت جلوگیری از تخریب و همچنین بهبود وضعیت آن انجام شود. یکی از مهمترین این اقدامات تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری میباشد. از اینرو بهدست آوردن اطلاعاتی مبنی بر اینکه طرحهای اجرا شده تا چه حد در جلوگیری از تخریب و بهبود وضعیت مراتع نقش داشتهاند، ضروری بنظر میرسد. در این تحقیق، مراتع قشلاقی دارای طرح و فاقد طرح در منطقه زرندیه مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور، 16 مرتع دارای طرح و 14 مرتع فاقد طرح برای مقایسه بنحوی انتخاب شدند که تمام حالتهای مدیریتی (انفرادی، مشاعی با سطوح متفاوت مرتع) در مراتع دارای طرح و فاقد طرح لحاظ شده و از نظر شرایط اقلیمی نیز تا حد امکان مشابه باشند. از اینرو، همه مراتع از منطقه مامونیه زرندیه که دارای آب و هوای گرم و خشک است، انتخاب شدند. پس از محاسبه، تعداد 60 پلات در اندازه 2 مترمربع در نظر گرفته شد. در هر تیپ گیاهی، منطقهای بهعنوان منطقه معرّف شناسایی شد و فاکتورهای پوشش تاجی، تولید، تراکم، لاشبرگ، غنای گونهای، وضعیت و گرایش در زمان آمادگی مرتع مورد اندازهگیری و ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری دادههای بدستآمده با استفاده از آزمونt انجام شد. براساس نتایج بدستآمده اختلاف معنیداری بین مراتع دارای طرح و بدون طرح در بیشتر فاکتورهای مورد ارزیابی مشاهده شد. نتیجه کلّی این تحقیق نشان داد که مراتع دارای طرح نسبت به مراتع بدون طرح از وضعیت بهتری برخوردار بودند.
حمیدرضا سعیدی گراغانی؛ قدرت اله حیدری؛ حسین بارانی؛ سید زکریا علوی
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 435-446
چکیده
رویکرد کلینگر و اکوسیستمی در مدیریت مراتع کشور اقتضا میکند تا تمـامی اجزای اکوسیـستـم و روابط آنها بهخوبی شناخته شوند. این شناخت لازمه مدیریت پایدار و برنامهریزی صحیح در مراتع است. هدف کلی این تحقیق تحلیل همبستگی و تأثیر رعایت شاخصهای مدیریت چرایی بر وضعیت و تولید علوفه مراتع در سه نظام بهرهبرداری شورایی، مشاعی و افرازی ...
بیشتر
رویکرد کلینگر و اکوسیستمی در مدیریت مراتع کشور اقتضا میکند تا تمـامی اجزای اکوسیـستـم و روابط آنها بهخوبی شناخته شوند. این شناخت لازمه مدیریت پایدار و برنامهریزی صحیح در مراتع است. هدف کلی این تحقیق تحلیل همبستگی و تأثیر رعایت شاخصهای مدیریت چرایی بر وضعیت و تولید علوفه مراتع در سه نظام بهرهبرداری شورایی، مشاعی و افرازی سامانهای عرفی مراتع ییلاقی دماوند در شهرستان آمل است. در این راستا 15 سامان عرفی انتخاب و با توجه به اهداف و فرضیات تحقیق، 88 پرسشنامه از طریق مصاحبه مستقیم با بهرهبرداران در منطقه تکمیل شد. ابزار تحقیق برای تعیین وضعیت و تولید علوفه سامانهای عرفی نمونه بهترتیب روش چهار فاکتوری تعدیل شده و روش قطع و توزین بود، که به صورت میدانی جمعآوری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین هشت شاخص مدیریت چرایی سامانهای عرفی با وضعیت و میزان تولید علوفه مرتع رابطه مثبت معنیداری در سطح 99 درصد وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل همبستگی تک تک شاخصهای مدیریت چرایی با وضعیت مرتع نشان داد که بین سه نظام رعایت برنامه زمان ورود دام به مرتع، رعایت برنامه زمان خروج دام از مرتع و رعایت تعداد دام مجاز توسط بهرهبرداران با وضعیت مراتع در سامانهای عرفی مختلف رابطه معنیداری وجود ندارد. اما سایر شاخصهای مدیریت چرایی با وضعیت مراتع در سامانهای عرفی مختلف دارای رابطه معنیداری بود و بیشترین میزان همبستگی مطلق مربوط به رعایت شاخص برنامه قرق در مرتع بود.
حسن قلیچ نیا؛ حسین ارزانی؛ محمد اکبرزاده؛ مهدی فرحپور؛ مژگانالسادات عظیمی
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 203-220
چکیده
ارزیابی مراتع و شناسایی تغییرات موجود در پوشش گیاهی، تولید و عوامل مؤثر بر آنها از موارد مهم برای برنامهریزی و اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری است. بر این اساس ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمدة استان مازندران تعیین و بعد در مناطق معرف هر رویشگاه یک سایت برای آماربرداری در سال 1380 تأسیس گردید. در 10 سایت ایجاد شده، ...
بیشتر
ارزیابی مراتع و شناسایی تغییرات موجود در پوشش گیاهی، تولید و عوامل مؤثر بر آنها از موارد مهم برای برنامهریزی و اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری است. بر این اساس ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمدة استان مازندران تعیین و بعد در مناطق معرف هر رویشگاه یک سایت برای آماربرداری در سال 1380 تأسیس گردید. در 10 سایت ایجاد شده، عوامل مربوط به پوشش گیاهی (پوشش تاجی و تولید) در زمان آمادگی مرتع در طول 6 ترانسکت 200 متری در60 پلات یک مترمربعی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار متوسط درصد پوشش گیاهی در سایتهای دهگانه، حداکثر در سال 1383 بهمیزان 22/50 (درصد) و بیشترین میزان تولید نیز 87/417 (کیلوگرم در هکتار) در سال 1383 بودهاست. حداقل درصد پوشش در سال 1381 با میانگین 38/47 درصد و میانگین تولید 46/391 و 63/391 در سالهای (1381) و (1382) بودهاست. بر این اساس مشخص گردید که درصد پوشش و تولید با بارندگی در ارتباط بوده است. بهطوریکه در بیشتر سایتهایی که میانگین بارش بخصوص بارش در اواخر زمستان و بهار در سال 1383 بیشتر از سایر سالها بوده به واسطه آن میانگین درصد پوشش و تولید در همین سال بیشتر از سایر سالهای مورد مطالعه بوده است. همچنین نحوة مدیریت چرای دام در سایتها بر میزان تولید و پوشش تأثیر داشته است. سایتهای موجود در مناطق مرتفع دارای وضعیت مطلوبتری میباشند. که آن هم بهعلت شرایط اقلیمی مدیترانهای سرد و بارندگی بیشتر و مدیریت مناسب چرای دام در مرتع، در این سایتها میباشد. در این سایتها گیاهان کلاس I و II وضعیت بهتری در مقایسه با مراتع پاییندست دارند. در سایتهای واقع در مناطق پایینتر با اقلیم نیمهخشک سرد بخصوص در درمنهزارها، وضعیت پوشش گیاهی در مرتبة پایینتر از مناطق مرتفعتر قرار دارد که آن هم بهعلت شرایط اقلیمی نیمهخشک و استفاده از مرتع در دو فصل بهار و پاییز میباشد. در این سایتها گیاهان کلاس III غلبه یافتهاند. بارندگی بر تمام شکلهای رویشی تأثیر داشته و برای گندمیان پایا هم در درصد پوشش و هم در تولید نقش داشته است. از آنجا که گیاهان بالشتکی برای محاسبه تولید در نظر گرفته نشدند، از این رو افزایش درصد پوشش در تولید نقش نداشته است. گیاهان یکساله نیز به واسطه افزایش بارندگیهای بهاره در برخی از سایتها در افزایش تولید نقش داشتهاند.
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار؛ مژگان السادات عظیمی؛ مهدی فرحپور
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 1-20
چکیده
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع ...
بیشتر
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع 8 سایت در مناطق معرف تأسیس گردید، برای هر یک از این سایتها در هر سال عاملهای پوشش سطح خاک، درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، بنیه و شادابی گیاهان به مدت 8 سال اندازهگیری و برآورد شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین سایتهای مورد مطالعه از لحاظ عاملهای مورد بررسی یعنی خاک، تاج پوشش گیاهی، ترکیب، بنیه و شادابی و بارندگی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است. همچنین همبستگی بین بارش سالانه و امتیاز وضعیت معنیدار بوده است، بهطوریکه این همبستگی در مورد تفاوت وضعیت سالهای مختلف در یک سایت متفاوت بوده، بهنحوی که در دو عامل بنیه و شادابی و درصد پوشش معنیدار و در دو عامل خاک و ترکیب گیاهی معنیدار نبوده است. همچنین بین امتیاز تمامی عوامل تشکیلدهنده وضعیت و امتیاز وضعیت همبستگی مثبت وجود داشته است. نتایج تجزیه و تحلیل خوشهای نشان داد که سایتهای علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر در یک گروه، سایتهای موته، شورآباد، گلپایگان در یک گروه و دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا در یک گروه قرار گرفتهاند. دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا هم از نظر پوشش، تولید، خاک و هم از نظر وضعیت بدترین شرایط را در میان سایتهای مورد مطالعه داشتند که در یک گروه قرار گرفتهاند. سه سایت علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر شرایط ضعیفی دارند، ولی شرایط آنها بهتر از دو سایت قبلی است و نهایتاً بقیه سایتها هستند که با توجه به بارش، تولید و پوشش و خاک بهتر، وضعیتی بهتر از سایر سایتها دارند. بطور کلی مراتع استپی استان اصفهان در طبقه ضعیف تا خیلی ضعیف قرار داشتند و گرایش وضعیت این مراتع در طی دوره هشتساله ثابت بود.
میرطاهر قائمی؛ عباسعلی سندگل
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، ، صفحه 13-25
چکیده
به منظور بررسی تأثیر قرق در اصلاح مراتع منطقه سلماس، ایستگاه گله دام با تیپ مرتعیFestuca - Bromus انتخاب گردید. در این بررسی، تغییرات تولید، پوشش تاجی کل، پوشش تاجی گونههای کلاس III, II, I و وضعیت و گرایش در سالهای مختلف بررسی گردید. برای تعیین وضعیت از روش چهارفاکتوری، گرایش مرتع از ترازوی گرایش و تولید مرتع از روش قطع و توزیناستفاده شد. ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر قرق در اصلاح مراتع منطقه سلماس، ایستگاه گله دام با تیپ مرتعیFestuca - Bromus انتخاب گردید. در این بررسی، تغییرات تولید، پوشش تاجی کل، پوشش تاجی گونههای کلاس III, II, I و وضعیت و گرایش در سالهای مختلف بررسی گردید. برای تعیین وضعیت از روش چهارفاکتوری، گرایش مرتع از ترازوی گرایش و تولید مرتع از روش قطع و توزیناستفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت مرتع از حالت فقیر به خوب، گرایش از حالت منفی به حالت مثبت رسیده و درصد پوشش تاجی کل و تولید به صورت قابل توجهی افزایش یافت. افزایش گونههای کلاس I, کلاس II و کاهش گونه های کلاس III نشان دهنده اثرات مثبت پنج سال قرق در منطقه مورد مطالعه بود. اختلاف آماری پارامترهای مورد مطالعه بسیار معنیدار بود. هر چند مدت پنج سال، مدت زمان مناسبی برای اصلاح مراتع منطقه به نظر میرسد، اما با توجه به بارندگی بسیار مناسب این دوره، برای نتیجهگیری مطمئنتر ادامه بررسیها توصیه می شود.
احمد احمدی؛ عباسعلی سند گل
دوره 13، شماره 1 ، خرداد 1385، ، صفحه 48-52
چکیده
با در نظر گرفتن فرسایش ژنتیکی وسیر قهقرایی پوشش گیاهی استفاده از روشهای احیا و اصلاح مرتع از جمله کپه کاری برای افزایش تولید علوفه مراتع امری ضروری است. ارزیابی مراتع گل آدم سلماس نشان دادکه بر اثر چرای سنگین و یکسره بسیاری از گونههای خوشخوراک در حال انقراض بوده و با بنیه و شادابی کم دیده میشوند. و برعکس گیاهان غیر خوشخوراک و ...
بیشتر
با در نظر گرفتن فرسایش ژنتیکی وسیر قهقرایی پوشش گیاهی استفاده از روشهای احیا و اصلاح مرتع از جمله کپه کاری برای افزایش تولید علوفه مراتع امری ضروری است. ارزیابی مراتع گل آدم سلماس نشان دادکه بر اثر چرای سنگین و یکسره بسیاری از گونههای خوشخوراک در حال انقراض بوده و با بنیه و شادابی کم دیده میشوند. و برعکس گیاهان غیر خوشخوراک و مهاجم به مقدار زیاد در مرتع دیده میشوند. در استان آذربایجان غربی حدود 3/2 میلیون واحد دامی مازاد بر تولید مراتع وجود دارد بنابراین استفاده ازعملیاتی که موجب افزایش علوفه گردد کاری ضروری است.به منظور بررسی اثر عملیات کپه کاری در بهبود وضعیت و تولید مرتع، ایستگاه گل آدم سلماس واقع در منطقة نیمه خشک سرد با متوسط بارندگی سالانه 8/325 میلیمتر انتخاب شد. برای تعیین وضعیت، ظرفیت و گرایش مراتع به ترتیب از روش چهار عاملی، قطع و توزین و ترازوی گرایش استفاده شد.در مراتع گل آدم سلماس از سال 1379تا سال 1383 عملیات کپه کاری با گونههای Agropyron cristatum، Agropyron desertorum ، Agropyron elongatum، Onobrychis sativa و Medicago sativa انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در محل عملیات کپه کاری وضعیت مراتع از خیلی ضعیف به ضعیف رسید و تولید از 78.4کیلوگرم در هکتار به 172.6 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت، میانگین پوشش گیاهی و درصد حفاظت خاک نیز از 20 درصد و 76 درصد در سال 1379 به ترتیب به 28 درصد و 86 درصد در سال 1383 رسید که اختلاف آنها معنی دار ( (P<0.05.بود.
حسین ارزانی؛ جلال عبداللهی؛ مهدی فرحپور؛ مژگان السادات عظیمی؛ علی اشرف جعفری؛ محمود معلمی
دوره 12، شماره 3 ، آذر 1384، ، صفحه 263-286
میرطاهر قائمی
دوره 10، شماره 2 ، شهریور 1382، ، صفحه 153-168
فرزاد بیات موحد
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1381، ، صفحه 513-523