مژگانسادات عظیمی؛ غلامعلی حشمتی؛ مهدی فرحپور؛ عبدالرضا بهرهمند
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 336-346
چکیده
درمنهزارهای ایران با وسعت 71/39 میلیون هکتار، 75/46 درصد از پوشش مراتع را به خود اختصاص میدهند و بزرگترین عنصر منطقه ایران و تورانی محسوب میشوند که علاوه بر چرای دامهای محلی و عشایری در طول سال مورد استفاده حیات وحش نیز قرار میگیرند. بهمنظور تعیین چگونگی مدیریت بهینه و پایدار این مراتع در این تحقیق مدل پیشبینی تولید مرتع با ...
بیشتر
درمنهزارهای ایران با وسعت 71/39 میلیون هکتار، 75/46 درصد از پوشش مراتع را به خود اختصاص میدهند و بزرگترین عنصر منطقه ایران و تورانی محسوب میشوند که علاوه بر چرای دامهای محلی و عشایری در طول سال مورد استفاده حیات وحش نیز قرار میگیرند. بهمنظور تعیین چگونگی مدیریت بهینه و پایدار این مراتع در این تحقیق مدل پیشبینی تولید مرتع با استفاده از مدل SWAT در حوزه آبخیز حبلهرود واقع در استانهای تهران و سمنان تعریف و مورد ارزیابی قرار گرفت. این حوزه با توجه به شرایط آب و هوایی نیمهخشک تا خشک شامل سه ناحیه اکولوژیکی (نیمهاستپی، استپی و بیابانی) میباشد. واسنجی و اعتبارسنجی مدل توسط برنامه آنالیز عدم قطعیت (SUFI2) موجود در مدل SWAT انجام شد. با توجه به دادههای مشاهداتی تولید و نتایج شبیهسازی شده، مشخص گردید که مدل فوق دارای نتایج قابل قبولی در خصوص شبیهسازی این پارامتر میباشد. مدل SWAT تغییرات تولید شبیهسازی شده در منطقه نیمه استپی را بین 35/0 تا 5/0، در منطقه استپی بین 26/0 تا 15/0 و در منطقه بیابانی بین 033/0 تا 1/0 تن در هکتار نشان داد. همچنین آزمون آنالیز حساسیت نشان داد که هر چه از سمت منطقه نیمهاستپی به سمت منطقه استپی و بیابانی حرکت کنیم پارامترهای آب و خاک از حساسیت بیشتری در تولید علوفه گیاهی برخوردار هستند.
حسام الدین خالصی؛ مهدی فرحپور؛ حسین ارزانی؛ بابک نعیمی
دوره 20، شماره 3 ، آذر 1392، ، صفحه 471-485
حسن قلیچ نیا؛ حسین ارزانی؛ محمد اکبرزاده؛ مهدی فرحپور؛ مژگانالسادات عظیمی
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 203-220
چکیده
ارزیابی مراتع و شناسایی تغییرات موجود در پوشش گیاهی، تولید و عوامل مؤثر بر آنها از موارد مهم برای برنامهریزی و اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری است. بر این اساس ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمدة استان مازندران تعیین و بعد در مناطق معرف هر رویشگاه یک سایت برای آماربرداری در سال 1380 تأسیس گردید. در 10 سایت ایجاد شده، ...
بیشتر
ارزیابی مراتع و شناسایی تغییرات موجود در پوشش گیاهی، تولید و عوامل مؤثر بر آنها از موارد مهم برای برنامهریزی و اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری است. بر این اساس ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمدة استان مازندران تعیین و بعد در مناطق معرف هر رویشگاه یک سایت برای آماربرداری در سال 1380 تأسیس گردید. در 10 سایت ایجاد شده، عوامل مربوط به پوشش گیاهی (پوشش تاجی و تولید) در زمان آمادگی مرتع در طول 6 ترانسکت 200 متری در60 پلات یک مترمربعی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار متوسط درصد پوشش گیاهی در سایتهای دهگانه، حداکثر در سال 1383 بهمیزان 22/50 (درصد) و بیشترین میزان تولید نیز 87/417 (کیلوگرم در هکتار) در سال 1383 بودهاست. حداقل درصد پوشش در سال 1381 با میانگین 38/47 درصد و میانگین تولید 46/391 و 63/391 در سالهای (1381) و (1382) بودهاست. بر این اساس مشخص گردید که درصد پوشش و تولید با بارندگی در ارتباط بوده است. بهطوریکه در بیشتر سایتهایی که میانگین بارش بخصوص بارش در اواخر زمستان و بهار در سال 1383 بیشتر از سایر سالها بوده به واسطه آن میانگین درصد پوشش و تولید در همین سال بیشتر از سایر سالهای مورد مطالعه بوده است. همچنین نحوة مدیریت چرای دام در سایتها بر میزان تولید و پوشش تأثیر داشته است. سایتهای موجود در مناطق مرتفع دارای وضعیت مطلوبتری میباشند. که آن هم بهعلت شرایط اقلیمی مدیترانهای سرد و بارندگی بیشتر و مدیریت مناسب چرای دام در مرتع، در این سایتها میباشد. در این سایتها گیاهان کلاس I و II وضعیت بهتری در مقایسه با مراتع پاییندست دارند. در سایتهای واقع در مناطق پایینتر با اقلیم نیمهخشک سرد بخصوص در درمنهزارها، وضعیت پوشش گیاهی در مرتبة پایینتر از مناطق مرتفعتر قرار دارد که آن هم بهعلت شرایط اقلیمی نیمهخشک و استفاده از مرتع در دو فصل بهار و پاییز میباشد. در این سایتها گیاهان کلاس III غلبه یافتهاند. بارندگی بر تمام شکلهای رویشی تأثیر داشته و برای گندمیان پایا هم در درصد پوشش و هم در تولید نقش داشته است. از آنجا که گیاهان بالشتکی برای محاسبه تولید در نظر گرفته نشدند، از این رو افزایش درصد پوشش در تولید نقش نداشته است. گیاهان یکساله نیز به واسطه افزایش بارندگیهای بهاره در برخی از سایتها در افزایش تولید نقش داشتهاند.
علی احسانی؛ حسین ارزانی؛ مهدی فرحپور؛ حسن احمدی؛ محمد جعفری؛ مرتضی اکبر زاده
دوره 19، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 1-16
چکیده
گیاهان در مراحل رشد و تولید، آب را در فرایند تعرق مصرف مینمایند. چهبسا تبخیر از سطح خاک نیز صورت میگیرد. مجموع این فرایندها تحت عنوان تبخیر و تعرق نام برده میشود. تبخیر و تعرق یکی از بخشهای مهم چرخه هیدرولوژی است. سهم تعرق از میزان تبخیر و تعرق بطور مستقیم تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. امروزه تخمین دقیق این عامل علاوه بر ...
بیشتر
گیاهان در مراحل رشد و تولید، آب را در فرایند تعرق مصرف مینمایند. چهبسا تبخیر از سطح خاک نیز صورت میگیرد. مجموع این فرایندها تحت عنوان تبخیر و تعرق نام برده میشود. تبخیر و تعرق یکی از بخشهای مهم چرخه هیدرولوژی است. سهم تعرق از میزان تبخیر و تعرق بطور مستقیم تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. امروزه تخمین دقیق این عامل علاوه بر مطالعات بیلان آبی و مطالعات هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز، مدیریت و طراحی سیستمهای آبیاری و مدیریت منابع آب و تعیین نیاز آبی گیاهان در برنامهریزی و اعمال مدیریت احیاء و اصلاح مراتع بهویژه برای برآورد تولید علوفه بلندمدت مرتع برای تعیین ظرفیت چرا، در قالب مدل تعادل آب (Water Balance) از سوی محققان و فائو مورد کاربرد قرار گرفته است. یکی از مهمترین فاکتور محدودکننده تولید علوفه در مراتع در مناطق خشک و نیمهخشک کمبود بارندگی محسوب میگردد. در این مناطق بازدهی مصرف آب عبارت است از نسبت آب ذخیره شده در ناحیه توسعه ریشه در اول فصل رویش بهعلاوه آب ناشی از بارندگی در فصل رویش که بصورت تبخیر و تعرق مورد استفاده گیاه قرار میگیرد. اغلب واژه بازدهی مصرف آب به صورت نسبت تولید محصول به تبخیر و تعرق بیان میشود. البته مبنای برآورد نیاز آبی گیاهان محاسبه مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل است که با استفاده از دادههای آب و هوایی درازمدت به روشهای مختلف ازجمله پنمن - مانتیث (فائو)، بلانی- کریدل و هارگریوز- سامانی محاسبه میشود. در این مطالعه مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل و واقعی با استفاده از روش پنمن- مانتیث (فائو) با استفاده از دادههای آب و هوایی ایستگاه سینوپتیک ساوه و خصوصیات گیاه (مرتع) و خصوصیات خاک بهکمک برنامه نرمافزار Cropwat.8.0 محاسبه شده است. نتایج نشان داد که میزان تبخیر و تعرق پتانسیل در دوره فصل رویش در منطقه 16/6 برابر میانگین تبخیر و تعرق واقعی است. بدین ترتیب میزان تبخیر و تعرق واقعی 18/1 برابر میانگین بارندگی دوره آماری فصل رویش بوده است. مفهوم آن این است که گیاه از رطوبت ذخیره شده برای تبخیر و تعرق واقعی استفاده نموده است. در نتیجه با توجه به محاسبه تبخیر و تعرق واقعی دوره دهساله (ترسالی و خشکسالی)، مدل برآورد تولید علوفه مرتع تعیین شد (Ya = 74.30+2/698(ETact)). براین اساس میانگین تولید علوفه سایت مورد مطالعه 257 کیلوگرم در هکتار برآورد گردید. بنابراین میتوان بیان داشت که تبخیر و تعرق واقعی بهعنوان شاخص عملکرد اقلیمی یکی از فاکتورهای اساسی در بهبود کارایی مصرف آب است. کاربرد این شاخص اقلیمی میتواند در مدلهای مختلف برآورد تولید بلندمدت تولید علوفه با توجه به بروز پدیده خشکسالی و ترسالی بهمنظور تعیین ظرفیت چرایی دام در مراتع و توسعه صنعت بیمه مراتع جایگزین روشهای معمول که ارزش یکسال برآورد تولید را دارد گردد.
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار؛ مژگان السادات عظیمی؛ مهدی فرحپور
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 1-20
چکیده
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع ...
بیشتر
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع 8 سایت در مناطق معرف تأسیس گردید، برای هر یک از این سایتها در هر سال عاملهای پوشش سطح خاک، درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، بنیه و شادابی گیاهان به مدت 8 سال اندازهگیری و برآورد شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین سایتهای مورد مطالعه از لحاظ عاملهای مورد بررسی یعنی خاک، تاج پوشش گیاهی، ترکیب، بنیه و شادابی و بارندگی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است. همچنین همبستگی بین بارش سالانه و امتیاز وضعیت معنیدار بوده است، بهطوریکه این همبستگی در مورد تفاوت وضعیت سالهای مختلف در یک سایت متفاوت بوده، بهنحوی که در دو عامل بنیه و شادابی و درصد پوشش معنیدار و در دو عامل خاک و ترکیب گیاهی معنیدار نبوده است. همچنین بین امتیاز تمامی عوامل تشکیلدهنده وضعیت و امتیاز وضعیت همبستگی مثبت وجود داشته است. نتایج تجزیه و تحلیل خوشهای نشان داد که سایتهای علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر در یک گروه، سایتهای موته، شورآباد، گلپایگان در یک گروه و دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا در یک گروه قرار گرفتهاند. دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا هم از نظر پوشش، تولید، خاک و هم از نظر وضعیت بدترین شرایط را در میان سایتهای مورد مطالعه داشتند که در یک گروه قرار گرفتهاند. سه سایت علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر شرایط ضعیفی دارند، ولی شرایط آنها بهتر از دو سایت قبلی است و نهایتاً بقیه سایتها هستند که با توجه به بارش، تولید و پوشش و خاک بهتر، وضعیتی بهتر از سایر سایتها دارند. بطور کلی مراتع استپی استان اصفهان در طبقه ضعیف تا خیلی ضعیف قرار داشتند و گرایش وضعیت این مراتع در طی دوره هشتساله ثابت بود.
حسین ارزانی؛ سید حسن کابلی؛ حمید رضا میرداوودی؛ مهدی فرحپور
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، ، صفحه 320-347
چکیده
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده ...
بیشتر
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده از اطلاعات رقومی تصاویر ماهوارهای، شکل گرفت. جهت ارزیابی قابلیت تصاویر ماهواره لندست در تأمین اهداف مورد نظر، تصاویر سنجنده ETM+ از سالهای مورد مطالعه تهیه شد و جهت انجام تحقیق، مراتع استان مرکزی مد نظر قرار گرفت، پس از اعمال تصحیحات اتمسفریک و ژئومتریک شاخصهای گیاهی توصیه شده در مورد پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک از تصاویر استخراج گردید، تصحیحات تابش سنجی در مرحلهای مجزا اعمال و سایر مراحل بر اساس روش قبلی پی گرفته شد. متغیرهای پوشش گیاهی(تاج پوشش یکسالهها، تاج پوشش گیاهان علفی، تاج پوشش گندمیان، تاج پوشش بوتهایها، کل تاج پوشش گیاهی) در پنج مکان مختلف در طول پنج سال اندازهگیری گردید. مطالعه متغیرها در درون 60 پلات مستطیل شکل با مساحت دو متر مربع در طول چهار ترانسکت ثابت 400 متری انجام شد. اندازهگیریها در سالهای 1377 تا 1381 تکرار شد. با بررسی همبستگی دادههای زمینی مورد مطالعه با شاخصهای استخراج شده، شاخص با بالاترین همبستگی مورد توجه قرار گرفته، رابطه بین شاخص مناسب و متغیرهای سطح خاک تعیین شد. قبل از انجام این مراحل دادههای تعدادی از پلاتها (15 پلات) بصورت تصادفی از روندکارحذف و پس از تعیین رگرسیون به منظور بررسی کارایی رگرسیون در برآورد واقعیت زمینی بکار گرفته شد. در یک مرحله دیگر بدون حذف پلاتهای یاد شده اقدام به برازش معادله حاصل از دادههای چهار سال در برآورد واقعیت زمینی سال پنجم گردید. در یک مرحله میانگین دادههای هر ترانسکت معیار بررسی روابط و برازش معادله قرار گرفت. نتایج حاصل از معادلات ارائه شده به کمک آزمون تی با واقعیت زمینی مقایسه شد. اغلب شاخصهای به کار رفته دارای همبستگی معنیدار با تغییرات پوشش گیاهی بودند ولی معادلات برآورد شده که در تخمین پوشش گیاهی بکار رفتند، در برخی موارد پاسخ نادرست ارائه کردند. این نتیجه در خصوص فرمهای رویشی که حضور مؤثری در ترکیب گیاهی نداشتند، بیشتر دیده شد. در مجموع، بکارگیری دادهها در سطح ترانسکت و استفاده از معادلات هر منطقه(حاصل از دادههای چهار سال) در برآورد واقعیت زمینی همان مناطق (در سال پنجم)، مناسبترین راه در کاربرد این روش تعیین شد. انتظار می رود با به بکارگیری دادههای سنجندههای با تعداد باند و تفکیک مکانی بیشتر، دستیابی به نتایج مناسبتری میسر شود. استفاده از فناوریهای طیف سنجی در راستای تفکیک اثرهای خاک لخت زمینه و پوشش خشک از پوشش گیاهی سبز نیز میتواند در افزایش دقت ارزیابی پوشش گیاهی مراتع از طریق اطلاعات رقومی، مؤثر باشد.
سید اکبر جوادی؛ حسین ارزانی؛ علی سلاجقه؛ مهدی فرحپور؛ قوام الدین زاهدی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 513-523
چکیده
شناخت و استفاده صحیح از منابع آب، به ویژه در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مهم است. کمبود آب و یا زیادی آن در مرتع به استفاده غیر صحیح از این منبع با ارزش منجر خواهد شد. در این تحقیق به منظور مطالعه شایستگی منابع آبی، سه مدل کیفیت، کمیت و فاصله از منابع آبی مورد بررسی قرار گرفتند که اجزای مدل اصلی را تشکیل میدادند. این تحقیق ...
بیشتر
شناخت و استفاده صحیح از منابع آب، به ویژه در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مهم است. کمبود آب و یا زیادی آن در مرتع به استفاده غیر صحیح از این منبع با ارزش منجر خواهد شد. در این تحقیق به منظور مطالعه شایستگی منابع آبی، سه مدل کیفیت، کمیت و فاصله از منابع آبی مورد بررسی قرار گرفتند که اجزای مدل اصلی را تشکیل میدادند. این تحقیق با استفاده از روش (1990) FAO، در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) در منطقه حلوان در استان یزد انجام شد. نتایج حاصل از مدل نهایی آب نشان میدهد مهمترین فاکتور کاهش دهنده شایستگی منابع آب در منطقه، عامل فاصله از منابع آب است و فاکتور کیفیت آب در بخشی از منطقه به عنوان یک فاکتور محدود کننده میباشد. بر این اساس مناطقی که بیش از 15 کیلومتر از منبع آبی دور باشند شایستگی نداشته و مناطقی که در فاصله 6 کیلومتری منبع آب هستند بیشترین شایستگی را دارند و منابع آبی که مجموع املاح محلول در آنها بیش از 10000 میلی گرم در لیتر باشد برای شرب شتر مناسب نیستند. همچنین، پراکنش مناسب منابع آب و حفر چاه با فاصله مناسب از یکدیگر میتواند شایستگی منابع آبی را افزایش دهد و موجب استفاده بهتر و یکنواخت تر از مرتع شود.
علی احسانی؛ حسین ارزانی؛ مهدی فرحپور؛ حسن احمدی؛ محمد جعفری؛ عادل جلیلی؛ حمید رضا میرداودی؛ حمیدرضا عباسی؛ مژگان السادات عظیمی
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1386، ، صفحه 249-260
چکیده
تأثیر شرایط اقلیمی بر تولید علوفه مرتع برای چهار گونه غالب مورد تعلیفدام (Artemisia sieberi, Salsola rigida, Noaea mucronata, Stipa barbata) در طی یک دوره 8 ساله(سال1377 تا سال1384) در منطقه استپی استان مرکزی( مرتع نعمتی, اخترآباد شهرستان ساوه) مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی سالانه، بارندگی ...
بیشتر
تأثیر شرایط اقلیمی بر تولید علوفه مرتع برای چهار گونه غالب مورد تعلیفدام (Artemisia sieberi, Salsola rigida, Noaea mucronata, Stipa barbata) در طی یک دوره 8 ساله(سال1377 تا سال1384) در منطقه استپی استان مرکزی( مرتع نعمتی, اخترآباد شهرستان ساوه) مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی سالانه، بارندگی فصل رویش، بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین[1]، درجه حرارت، ساعات تابش خورشیدی و سرعت باد. از بین شاخصهای مهم اقلیمی، بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین به عنوان مؤثرترین شاخص روی تولید علوفه اثرگذار بوده و همبستگی مثبت و معنیداری را با تولیدعلوفه نشان داد.تولید کل همبستگی مثبت و معنیداری با بارندگی فصل رویش به علاوه بارندگی پیشین داشت. تولید گونههای Artemisia sieberi, Salsola rigida نیز واکنشی مشابه با بارندگی فصل رویش به علاوه بارندگی فصل پیشین داشت. ازآنجایی که در بیشتر مراتع خشک و نیمهخشک تبخیر و تعرق به مراتب بیشتر از میزان بارندگی است، رژیم آب وخاک در خاکهای مرتعی این گونه مناطق بهگونهای است که برای رشد گیاهان در فصل رویش، آب قابل دسترس بهصورت رطوبت ذخیره شده وجود دارد. بنابراین رطوبت ناشی از بارندگی پیشین و ابتدای فصل رشد به صورت رطوبت ذخیره شده در خاک باقی مانده و گیاهان دائمی ( بوتهایها) به علت داشتن ریشههای عمیق از رطوبت ذخیره شده و بارندگی فصل رویش استفاده مینمایند.بنابراین از این رطوبت ذخیره شده که مورد استفاده گیاه قرارمیگیرد میتوان به عنوان شاخصی از کمیت بارندگی نام برد. نتایج این تحقیق نشان داد که شاخص بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین بعنوان یک متغیر در تولید، نقش اصلی را ایفاء نموده و رابطه خطی بین بارش فصل رویش به علاوه پیشین با تولید وجود دارد. اما افزایش تعداد روزهای آفتابی با تولید کل وتولید دوگونهArtemisia sieberi, Salsola rigida همبستگی معنیدار و منفی نشان داد. 1- بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین عبارتست از: جمع بارندگی یک فصل رویش(اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد) و یک سال گذشه
علی اکبر جمالی؛ جمال قدوسی؛ مهدی فرحپور
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1386، ، صفحه 261-270
چکیده
تلفیق عوامل و محدودیتهای متعدد و در نظر گرفتن آنها به طور یکجا و اتخاذ تصمیم درست در مراتع که پیچیدگی زیادی دارد به شدت نیازمند استفاده از قابلیت رایانه و سامانه های تصمیم یارمکانی (SDSS) است. الگوی ترکیب عوامل مکانی مناسب طبیعی (رسوبدهی، شیب، بارش، عوامل مرتعی: تولید مرتع یا واحد دامی در ماه، گرایش مرتع، وضعیت مرتع)، اقتصادی (نزدیکی ...
بیشتر
تلفیق عوامل و محدودیتهای متعدد و در نظر گرفتن آنها به طور یکجا و اتخاذ تصمیم درست در مراتع که پیچیدگی زیادی دارد به شدت نیازمند استفاده از قابلیت رایانه و سامانه های تصمیم یارمکانی (SDSS) است. الگوی ترکیب عوامل مکانی مناسب طبیعی (رسوبدهی، شیب، بارش، عوامل مرتعی: تولید مرتع یا واحد دامی در ماه، گرایش مرتع، وضعیت مرتع)، اقتصادی (نزدیکی به جاده، روستا، رودخانه، چاه و چشمه) و محدودیتهای مکانی (شیب، رخساره ژئومرفولوژی، جاده، رودخانه، روستا، کاربری زمین، بارش) برای ارائه یک برنامه بیولوژیک مناسب حفاظت خاک طراحی شد. عوامل و محدودیت ها به صورت نقشه های رستری آماده شد. استاندارد کردن آنها در محدوده ارزشی صفر تا یک انجام شد و سپس وزن عوامل با تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص گردید. تلفیق این لایه ها به صورت ارزیابی چند معیاره مکانی (SMCE) در ILWIS انجام شد. نقشه شاخص ترکیبی در محدوده ارزشی صفر تا یک استخراج شد. طبق این نقشه و هیستوگرام آن، اولویتبندی کنترل بیولوژیکِ فرسایش خاک (کودپاشی، بذرپاشی همراه کودپاشی، نهال کاری و قرق) برای حوضه آبخیز پیشنهاد شد.
میر منصور خلیقی؛ نعمت ا... خلیقی؛ مهدی فرحپور
دوره 13، شماره 2 ، شهریور 1385، ، صفحه 82-93
چکیده
با توجه به نقش شیوههای مختلف بهرهبرداری از مراتع و تاثیرآن در بهبود و تخریب مراتع و وجود شیوههای مختلف بهرهبرداری در کشور، اقدام به مقایسه شیوههای افرازی، مشاعی و شورایی دارای طرح مرتعداری و شیوه های مشاعی و شورایی بدون طرح مرتعداری از نظر وضعیت، تولید، گرایش، تعداد دام مازاد در واحد سطح و سطح حداقل مرتع برای هر بهرهبردار ...
بیشتر
با توجه به نقش شیوههای مختلف بهرهبرداری از مراتع و تاثیرآن در بهبود و تخریب مراتع و وجود شیوههای مختلف بهرهبرداری در کشور، اقدام به مقایسه شیوههای افرازی، مشاعی و شورایی دارای طرح مرتعداری و شیوه های مشاعی و شورایی بدون طرح مرتعداری از نظر وضعیت، تولید، گرایش، تعداد دام مازاد در واحد سطح و سطح حداقل مرتع برای هر بهرهبردار گردید و شیوههای مختلف از نظر این عوامل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت تا بهترین شیوه یا شیوهها از نظر حفظ پایداری اکولوژیکی معرفی گردد. سپس بررسی پایداری اجتماعی در بهره برداری از مراتع به وسیله پرسشنامه تحت شاخصهای دخیل در امر مرتعداری (زمین، سرمایه و کار) مورد مطالعه قرار گرفت تا رابطه وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهرهبرداران در هر شیوه با حفظ مراتع توسط انها به صورت توصیفی مورد سنجش قرار گیرد. در این راستا نقشه سامان عرفی حوزه سد امیرکبیر با 71 سامان تهیه و 24 سامان از 6 شیوه بهره برداری (هر یک چهار تکرار) جهت اندازه گیری عوامل ذکر شده انتخاب گردید. پس از بحث ونتیجه گیری در مورد هریک از شیوه های بهره برداری نمایش عمیق و تنگاتنگ پایداری اکولوژیکی و پایداری اجتماعی مشاهده گردید.عدم تفاوت معنیدار مراتع طرحدار و بدون طرح در هر یک از شیوههاومشاهده تفاوت همراستای اکولوژیکی واجتماعی مراتع ، ناشی از شیوههای مدیریتی افرازی، مشاعی و شورایی نتایج دیگر این تحقیق میباشد. درپایان شیوه افرازی طرحدار با تأکید بر قسمت افرازی بودن، نه طرحدار بودن، به عنوان مطلوبترین شیوه در جهت حغظ وضعیت و بهبود مراتع، تعداد دام مازاد کمتر و سطح حداقل مرتع بیشتر برای هر بهرهبردار معرفی گردید و پایداری اجتماعی مطلوبتر ابن شیوه، موثر در این برتری شناخته شد.
حسین ارزانی؛ حمیدرضا میرداودی؛ مهدی فرحپور؛ مژگان السادات عظیمی؛ سیدحسن کابلی؛ عباسعلی سندگل؛ مرتضی اکبرزاده؛ ولی الله مظفریان
دوره 12، شماره 4 ، بهمن 1384، ، صفحه 409-436
حسین ارزانی؛ جلال عبداللهی؛ مهدی فرحپور؛ مژگان السادات عظیمی؛ علی اشرف جعفری؛ محمود معلمی
دوره 12، شماره 3 ، آذر 1384، ، صفحه 263-286
مهدی فرحپور؛ فتح اله غیور؛ حسین شرباف؛ علی یوسفی زاده
دوره 12، شماره 2 ، شهریور 1384، ، صفحه 121-134