رضا سیاه منصور؛ محمد فیاض؛ سعیده ناطقی؛ رستم خلیفه زاده؛ علی محمدیان
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 887-903
چکیده
آگاهی از ارزش رجحانی گونههای گیاهی، یکی از ملزومات اساسی جهت تعیین علوفه دردسترس و به تبع آن، محاسبه ظرفیت چرای رویشگاههای مرتعی است. برای انجام پژوهش حاضر، 36 گونه شامل 21 گونه چند ساله و دائمی و 15 گونه یکساله مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور طی چهار سال (1386 -1389) و در هر ماه از فصل رویش (بهار و تابستان)، به مدت حداقل 1800 ثانیه از یک ...
بیشتر
آگاهی از ارزش رجحانی گونههای گیاهی، یکی از ملزومات اساسی جهت تعیین علوفه دردسترس و به تبع آن، محاسبه ظرفیت چرای رویشگاههای مرتعی است. برای انجام پژوهش حاضر، 36 گونه شامل 21 گونه چند ساله و دائمی و 15 گونه یکساله مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور طی چهار سال (1386 -1389) و در هر ماه از فصل رویش (بهار و تابستان)، به مدت حداقل 1800 ثانیه از یک راس میش بالغ غیرآبستن و غیر شیرده نژاد لری لرستان با میانگین وزن50 کیلوگرم در داخل گله و در حال چرا، فیلمبرداری شد. نتایج نشان داد؛ گراسهای یکساله مانند Heteranthelium piliferum, Bromus tectorum, Bromus danthonia, Boissiera squarrosa با کل مدت زمان 3083 ثانیه نسبت به بقیه گونهها، بیشترین زمان چرا را بخود اختصاص دادهاند. گونههای بعدی شامل trichophorum Agropyron با 2594 ثانیه، Bromus tomentellus با 1232 ثانیه Onobrychis melanotricha با 681 ثانیه، پهنبرگان علفی یکساله مانند Helianthemumledifolhum, Minuartia obtusiloba, talaspi perfoliatum, Diplotaxis erucoides, Viciea peregerinaبا 670 ثانیه وHordeum bulbosum با 565 ثانیه در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در نهایت مشخص شد گندمیان یکساله و بوتهایها در اردیبهشت، گندمیان پایا در خرداد و پهن برگان علفی در تیرماه دارای خوشخوراکی کامل و کلاس I میباشند. همچنین مجموع گندمیان و پهنبرگان علفی پایا در تیرماه، پهنبرگان علفی یکساله در اردیبهشت و بوتهایهادر خردادماه کلاس خوشخوراکی II را دارا میباشند و فرمهای رویشی در سایر ماهها خوشخوراکی کلاس III را دارند.
محسن کاظمی؛ رضا ولی زاده
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 599-612
چکیده
آگاهی از ارزش تغذیهای گیاهان مختلف مرتعی، میتواند به دامداران در تهیه یک جیره مناسب، کمک شایان توجهی بکند، از اینرو آزمایشاتی با هدف تعیین ترکیبات شیمیایی، مینرالی، تولید گاز و سایر پارامترهای تخمیری چهار گونه گیاه مرتعی قابل رویش در منطقه تربتجام (شامل Arctium lappa، Verbascum thapsus ، Althaea officinalis و Ferula hermonis) انجام شد. گیاهان فوق در زمان ...
بیشتر
آگاهی از ارزش تغذیهای گیاهان مختلف مرتعی، میتواند به دامداران در تهیه یک جیره مناسب، کمک شایان توجهی بکند، از اینرو آزمایشاتی با هدف تعیین ترکیبات شیمیایی، مینرالی، تولید گاز و سایر پارامترهای تخمیری چهار گونه گیاه مرتعی قابل رویش در منطقه تربتجام (شامل Arctium lappa، Verbascum thapsus ، Althaea officinalis و Ferula hermonis) انجام شد. گیاهان فوق در زمان قبل از گلدهی بهصورت تصادفی جمعآوری شدند. دامنه پروتئینخام (87/22-85/15 درصد)، خاکستر (10/16-27/8 درصد)، چربیخام (75/5-85/0 درصد)، الیاف نامحلول در شوینده خنثی (53/37-27/19 درصد)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (53/26-53/15 درصد)، لیگنین نامحلول در شوینده اسیدی (43/5-83/3 درصد) و فیبرخام (74/21-49/12 درصد) برای چهار گونه گیاهی متفاوت بود. بیشترین مقدار کلسیم (26/12 گرم/کیلوگرم مادهخشک) مربوط به Althaea officinalisبود. فراسنجههای تولید گاز و سایر پارامترهای تخمیری در بین گیاهان نیز متفاوت بود بهطوریکه بیشترین مقدار تولید گاز در زمانهای 12، 24 و 48 ساعت انکوباسیون (بهترتیب 32/47، 64/61، 21/71 میلیلیتر)، پتانسیل تولید گاز (70/75 میلیلیتر)، تجزیهپذیری مادهخشک و مادهآلی (بهترتیب 99/82 و 60/84 درصد)، انرژی قابل متابولیسم (66/10 مگاژول در کیلوگرم مادهخشک)، انرژی خالص شیردهی (51/6 مگاژول در کیلوگرم مادهخشک) و کل اسیدهای چرب فرار (62/36 میلیمول در لیتر) در Verbascum thapsusمشاهده شد. یک ضریب همبستگی منفی بین گاز تولید شده در زمان 24 ساعت انکوباسیون با چربیخام، پروتئینخام و نیتروژن آمونیاکی مشاهده شد. مقایسه فراسنجههای تولید گاز و پارامترهای تخمیری و تجزیهپذیری در بین گیاهان مورد مطالعه حاکی از آن بود که گونه Verbascum thapsus از پتانسیل تغذیهای بالاتری برخوردار میباشد.
محمدامین سلطانی پور؛ سعیده ناطقی؛ علی احسانی
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 271-281
چکیده
به منظور آگاهی از مراحل فنولوژی و ارتفاع سه گونه مهم مرتعی Aeluropus lagopoides، Desmostachya bipinnata و Halocnemum strobilaceum، این بررسی از سال 1385 به مدت چهار سال در منطقه زمینسنگ استان هرمزگان انجام شد. روش بررسی بدینصورت بود که 10 پایه از هر یک از انتخاب و اطلاعات مربوط به مراحل فنولوژی و ارتفاع کل گیاه برای هر پایه در مقاطع زمانی 10 روزه اندازهگیری و یادداشتبرداری ...
بیشتر
به منظور آگاهی از مراحل فنولوژی و ارتفاع سه گونه مهم مرتعی Aeluropus lagopoides، Desmostachya bipinnata و Halocnemum strobilaceum، این بررسی از سال 1385 به مدت چهار سال در منطقه زمینسنگ استان هرمزگان انجام شد. روش بررسی بدینصورت بود که 10 پایه از هر یک از انتخاب و اطلاعات مربوط به مراحل فنولوژی و ارتفاع کل گیاه برای هر پایه در مقاطع زمانی 10 روزه اندازهگیری و یادداشتبرداری شد. نتایج نشان داد که بین سه گونه مطالعه شده از نظر مراحل فنولوژی در سالهای مورد بررسی تفاوت وجود دارد، بهطوریکه در سال مرطوب شروع رشد گیاهی دو تا سه هفته زودتر و در سالهای خشک همین مدت دیرتر آغاز میشود، ضمن آن که از نظر طول مدت زمان فعالیت رویشی و زایشی گیاهان تفاوت وجود دارد. بررسیها نشان داد که با خنک شدن هوا و آغاز بارندگی، رویش گونهها در منطقه آغاز میشود. دوره رشد گونه Aeluropus lagopoides شش ماه، گونهDesmostachya bipinnata شش و نیم ماه و گونه Halocnemum strobilaceum ده ماه بود. گونه Aeluropus lagopoides رشد رویشیاش از اول دیماه شروع شد، حال آنکه شروع رشد رویشی گیاهان Desmostachya bipinnata و Halocnemum strobilaceum از اول اسفندماه بود. شروع گلدهی گونهها به ترتیب دهه دوم فروردین، خرداد و شهریورماه و آغاز بذردهی نیز به ترتیب اوایل اردیبهشت، اوایل مردادماه و دهه سوم مهرماه بود. دوره خواب گیاهان نیز به ترتیب اوایل خردادماه، دهه دوم شهریورماه و اوایل دیماه آغاز شد. با توجه به خوشخوراکتر بودن و غالبیت گونه Aeluropus lagopoides در منطقه زمینسنگ، زمان ورود و خروج دام با محوریت این گونه و همچنین با در نظر گرفتن فنولوژی دو گونه دیگر، اوایل آذر تا اواخر اردیبهشتماه پیشنهاد میگردد.
بهروز کرد؛ فضل الله صفی خانی؛ امین خادمی؛ سارا پورعباسی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 78-88
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی در جهان محسوب میشود. در محیطهای آلوده گونههای خاصی از گیاهان توانایی رشد و سازگاری و جذب فلزات سنگین را دارند. این تحقیق با هدف ارزیابی توان گیاهپالایی گونههای کلاه میرحسن، گون اسبی، جوسیخ، جاز و گیس پیرزن در جذب سرب و روی موجود در خاک در معدن سرب و روی آهنگران شهرستان ...
بیشتر
آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی در جهان محسوب میشود. در محیطهای آلوده گونههای خاصی از گیاهان توانایی رشد و سازگاری و جذب فلزات سنگین را دارند. این تحقیق با هدف ارزیابی توان گیاهپالایی گونههای کلاه میرحسن، گون اسبی، جوسیخ، جاز و گیس پیرزن در جذب سرب و روی موجود در خاک در معدن سرب و روی آهنگران شهرستان ملایر صورت پذیرفت. برای این منظور در فصل تابستان در رویشگاههای آلوده و شاهد، نمونهبرداری از بافتهای هوایی و زیرزمینی گیاهان در قالب طرح آماری بلوکهای کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان غلظت سرب و روی در بافت هوایی و زیرزمینی گیاهان در رویشگاههای آلوده بیشتر از رویشگاه شاهد بود. در بین گونههای مورد مطالعه، بیشترین میزان جذب سرب و روی در بافت هوایی گون اسبی با غلظت به ترتیب 118/6 و 190/6 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک گیاهی محاسبه شد. بیشترین میزان جذب سرب و روی در بافت زیرزمینی جاز به ترتیب 41/07 و 67/76 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک گیاهی اندازهگیری شد. همچنین گونههای گون اسبی، کلاه میرحسن و جوسیخ بیشترین ضریب انتقال سرب 3/39، 3/19 و 3/16 و روی 3/24، 3/06 و 2/92 را دارا بودند. با توجه به این موضوع و شرایط سازگاری مناسب، گونههای گون اسبی، کلاه میرحسن و جوسیخ میتوانند به منظور پالایش خاکهای آلوده به سرب و روی در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرند.
سید علی حسینی؛ علی احسانی
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 635-645
چکیده
یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در تعیین زمان مناسب ورود و خروج دام از مرتع مطالعه فنولوژی گیاهان میباشد. علاوه بر آن با مطالعه فنولوژی زمان مناسب جمع آوری بذر، ارزش غذایی گیاهان و مدیریت مرتع مشخص خواهد شد. در این تحقیق مراحل مختلف فنولوژی 10 گونه از مهمترین گیاهان مرتعی در منطقه سرعلیآباد گرگان به مدت 4 سال(2007-2010) به منظور شناخت ...
بیشتر
یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در تعیین زمان مناسب ورود و خروج دام از مرتع مطالعه فنولوژی گیاهان میباشد. علاوه بر آن با مطالعه فنولوژی زمان مناسب جمع آوری بذر، ارزش غذایی گیاهان و مدیریت مرتع مشخص خواهد شد. در این تحقیق مراحل مختلف فنولوژی 10 گونه از مهمترین گیاهان مرتعی در منطقه سرعلیآباد گرگان به مدت 4 سال(2007-2010) به منظور شناخت تاریخها و مدت زمان بروز پدیدههای مهم فنولوژیکی انجام گرفت. رشد طولی و مراحل فنولوژیک گونهها از قبیل تاریخهای شروع رویش، مرحله رشد رویشی، گلدهی، رسیدن و ریزش بذر، دوره خواب گیاه و رشد مجدد پاییزه یادداشت گردید. نتایج حاصل از فنولوژی گیاهان نشان میدهد اغلب گندمیان در اوایل خرداد در مرحله ظهور خوشه و غالب پهن برگان علفی در مرحله گلدهی میباشند لذا از این حیث گیاهان آمادگی لازم برای ورود دام به مرتع در اوایل خرداد میباشند با این تفاوت که در ترسالیها سالهای مرطوب زمان ورود دام در مناطق دشتی 10 روز و در مناطق کوهستانی نیز نسبت به مناطق دشتی یک الی دوهفته دیرتر انجام شود. در بین گونههای گندمیان Agropyrum intermedium و Agropyrum trichophorum و در بین پهن برگان علفی Medicago sativa دیرتر به مرحله گلدهی و تشکیل بذر میرسند. بهترین زمان جمع آوری بذر اغلب گندمیان بجز A. intermedium وA. trichophorum که اواسط شهریور است، در اواسط تیر ماه میباشد، در پهنبرگان علفی مثل Trifolium repens و Medicago lupulina در اوایل تیر، Centaurea zuvandica در اواسط تیر و Medicago sativa اواخر تیر میباشد.
علیرضا هدایتی فیروزآبادی؛ سید عبدالرضا کاظمینی؛ هادی پیرسته انوشه
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 685-698
چکیده
بهمنظور ارزیابی عملکرد علوفه در کشت مخلوط سورگوم (Sorghum bicolor)-کوشیا (Bassia indica)، آزمایش مزرعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تنش شوری در سه سطح 2، 7 و 14 دسیزیمنس بر متر در کرتهای اصلی و سامانه کشت در پنج سطح (سورگوم خالص، 3/2 سورگوم، 3/1 سورگوم، 2/1 سورگوم و کوشیا خالص) در کرتهای ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی عملکرد علوفه در کشت مخلوط سورگوم (Sorghum bicolor)-کوشیا (Bassia indica)، آزمایش مزرعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تنش شوری در سه سطح 2، 7 و 14 دسیزیمنس بر متر در کرتهای اصلی و سامانه کشت در پنج سطح (سورگوم خالص، 3/2 سورگوم، 3/1 سورگوم، 2/1 سورگوم و کوشیا خالص) در کرتهای فرعی بود. نتایج نشان داد که تنش شوری اگرچه رشد و عملکرد علوفه هر دو گیاه را کاهش داد، ولی کوشیا کاهش عملکرد کمتری نشان داد، بهطوریکه تأثیر شوری 7 دسیزیمنس بر متر بر ارتفاع و علوفه خشک کوشیا معنیداری نبود. همچنین، شوری 14 دسیزیمنس بر متر موجب کاهش ارتفاع، علوفه خشک و تر بهترتیب بهمیزان 1/52، 9/44 و 4/62 درصد در سورگوم و 5/15، 7/38 و 3/23 درصد در کوشیا شد. شاخص عملکرد نسبی سورگوم در این سطح شوری به میزان 9 درصد کاهش یافت، ولی بر عملکرد نسبی کوشیا تأثیری نداشت. کوشیا در همه سطوح شوری، پاسخ کمتری به کشت مخلوط نشان داد، بهطوریکه در همه تیمارها و همه صفات تفاوت معنیداری بین کشت مخلوط 3/1 و 2/1 سورگوم با کشت خالص مشاهده نشد. ازاینمنظر، سامانههای کشت مخلوط 3/1 سورگوم در همه سطوح شوری و 2/1 سورگوم در شوری 14 دسیزیمنس بر متر دارای عملکرد نسبی بالای یک بود. سورگوم تأثیرپذیری نسبت به رقابت داشت، بهطوریکه وزن تر و خشک سورگوم تنها در کشت مخلوط 3/1 سورگوم نسبت به کشت خالص کمتر نبود. کشت مخلوط 3/2 سورگوم بهویژه در شوری بالا، بشدت عامل بازدارندهای برای سورگوم بود. عملکرد نسبی سورگوم تنها در کشت مخلوط 3/2 سورگوم در شوری متوسط بالای یک بود. بر اساس نتایج بدستآمده مشخص گردید که کشت مخلوط بهینه برای هر گیاه درحالیکه تأثیر منفی معنیداری بر عملکرد علوفه نداشت، توانست باعث کاهش اثر منفی تنش شوری گردد. در شرایط شور امکان هر کشت مخلوطی وجود ندارد و رسیدن به یک نتیجه کلی برای تصمیمگیری در مورد کشت مخلوط در شرایط شور نیازمند تحقیقات بیشتری است.
سیدعلی حسینی؛ مرتضی اکبرزاده
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 205-215
چکیده
بمنظور بررسی تغییرات فصلی تولید و مصرف گیاهان مرتعی درطول فصل رویش و چرا، سایت سرعلیآباد گرگان که معرف منطقه نیمهاستپی میباشد انتخاب گردید. تولید در داخل قطعه محصور و مصرف در بیرون این قطعه که تحت چرای دام بود، طی سالهای 86 تا 89 اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردیدند و مقایسه میانگین با ...
بیشتر
بمنظور بررسی تغییرات فصلی تولید و مصرف گیاهان مرتعی درطول فصل رویش و چرا، سایت سرعلیآباد گرگان که معرف منطقه نیمهاستپی میباشد انتخاب گردید. تولید در داخل قطعه محصور و مصرف در بیرون این قطعه که تحت چرای دام بود، طی سالهای 86 تا 89 اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردیدند و مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن انجام شد. نتایج نشان داد بین تولید و مصرف گونهها و ماههای مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد(01/0P<). نتایج نشان داد تولید طی سالهای 86 الی 89 بترتیب 1375، 1294، 1984 و 1784 کیلوگرم در هکتار بوده است. بر اساس میانگین تولید چهارساله 26 درصد تولید در اردیبهشت، 49 درصد در خرداد، 19 درصد در تیر و 6 درصد در مرداد ماه اتفاق افتاده است. میزان مصرف در سالهای 86 تا 89 بترتیب 1063، 1060، 1724 و 1403 کیلوگرم در هکتار بوده است. بر اساس میانگین مصرف چهارساله 54 درصد مصرف در خرداد، 26 درصد در تیر، 14 درصد در مرداد و 6 درصد در شهریور ماه اتفاق افتاده است. گونه Festuca ovina بترتیب با میانگین تولید و مصرف 161 و172 کیلوگرم درهکتار و Agropyrumintermedium با 57 و 64 کیلوگرم درهکتار دارای بیشترین میزان تولید و مصرف در این مرتع بودند.
فرزاد پارسادوست؛ بابک بابک بحرینی نژاد
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 317-328
چکیده
خاکهای آلوده به عناصر سنگین یکی از بزرگترین معضلات دنیای امروز میباشد که پاکسازی اینگونه خاکها بهویژه در مناطق مسکونی و کشاورزی مستلزم بهرهگیری از پیشرفتهترین متدهای بیولوژیکی است تا بتوان بدون کمترین خسارت به محیط خاک را پالایش نمود. یکی از جدیدترین فناوریهای نوین، گیاه پالایی (Phytoremediation) یا استفاده از گیاهان در ...
بیشتر
خاکهای آلوده به عناصر سنگین یکی از بزرگترین معضلات دنیای امروز میباشد که پاکسازی اینگونه خاکها بهویژه در مناطق مسکونی و کشاورزی مستلزم بهرهگیری از پیشرفتهترین متدهای بیولوژیکی است تا بتوان بدون کمترین خسارت به محیط خاک را پالایش نمود. یکی از جدیدترین فناوریهای نوین، گیاه پالایی (Phytoremediation) یا استفاده از گیاهان در پاکسازی خاکهای آلوده میباشد که امکان کاربرد آن در سطح وسیع و با کمترین خسارت به محیط وجود دارد. کادمیم ازجمله عناصری است که در غلظتهای بالا بهعنوان یک عنصر آلاینده محیطزیست معرفی شده و میتواند اثرات مخربی بر انسانها و جانوران داشته باشد. بدین منظور مطالعهای در منطقه ایرانکوه با یازده گونه گیاهی و در سه جایگاه با سه درجه آلودگی انجام گردید. در این تحقیق فرم کل و عصارهگیریشده با DTPA عنصر کادمیم همرا با تعدادی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک هر سه جایگاه اندازهگیری شد. زیست انباشتگی عنصر کادمیم در اندامهای هوایی و زیرزمینی و همچنین فاکتور انتقال عنصر کادمیم که در بحث گیاهپالایی و بهطور خاص عصارهکشی گیاهی مهم میباشد مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج نشان داد که گونههای گیاهی Acantholimon sp، Ebenus stallata وglacuanthus Astragalusبهترتیب بیشترین غلظت کادمیم در اندام هوایی (97/1-53/1-40/1) و بیشترین ضریب انتقال کادمیم از اندام زیرزمینی به اندام هوایی (به ترتیب 6/12-37/1-09/2) را دارا بودند. این سه گونه بهدلیل بالا بودن میزان زیتوده و زیست انباشتگی در اندام هوایی جهت پالایش خاکهای آلوده به عنصر کادمیم در این منطقه و مناطق مشابه میتوانند توصیه شوند.
جمال حسنی؛ محمد فیاض
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 357-367
چکیده
این مطالعه جهت تعیین ارزش رجحانی گونههای مرتعی برای دام در مراتع روستای مجیدآباد شهرستان قروه در مسیر جاده سنندج- همدان، در سالهای 1386 تا 1389 اجرا شد. بهمنظور تعیین ارزش رجحانی با روش شاخص رجحان، علوفه تولیدی 5 گیاه در داخل و خارج قرق برداشت گردید، و بر اساس میزان تولید و میزان مصرف دام از هریک از گونههای گیاهی شاخص رجحان گونههای ...
بیشتر
این مطالعه جهت تعیین ارزش رجحانی گونههای مرتعی برای دام در مراتع روستای مجیدآباد شهرستان قروه در مسیر جاده سنندج- همدان، در سالهای 1386 تا 1389 اجرا شد. بهمنظور تعیین ارزش رجحانی با روش شاخص رجحان، علوفه تولیدی 5 گیاه در داخل و خارج قرق برداشت گردید، و بر اساس میزان تولید و میزان مصرف دام از هریک از گونههای گیاهی شاخص رجحان گونههای گیاهی تعیین شد. در روش زمانسنجی، با استفاده از دوربین فیلمبرداری زمان چرای دام از هر گونه گیاهی ثبت و دادههای بدست آمده مورد بررسی قرار گرفت. در مدت 30 دقیقه فیلمبرداری، درصد زمان چرای دام از هر گونه براساس طرح بلوکهای کاملا تصادفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سالهای متفاوت و گونههای گیاهی مورد استفاده دام از نظر درصد زمان چرا تفاوت بسیار معنیدار آماری در سطح یک درصد وجود داشت. مقایسه میانگین درصد زمان چرای دام از گونههای مختلف نشان داد که گیاهBromus tomentellus با اختصاص بیشترین میانگین (31/12 درصد) همراه با یکسالهها در یک کلاس از نظر آماری قرارگرفته و بعد از آنها گونههای Galium verum,Thymus daenensis, Pterocephalus canus, Poa bulbosa و سایر گونهها قرار گرفتهاند. گیاه مرتعی Prangos ferulacea با اختصاص میانگین 33/0 درصد از زمان چرا پایینترین کلاس را از نظر آماری به خود اختصاص داد. در این تحقیق مشخص شد، در این منطقه گیاهانی مانندStipa bromoiedes وFestuca ovina بسیار کم مورد استفاده دام قرار میگیرند.
سپیده انورخواه؛ محمد خواجه حسینی؛ محمد جنگجو
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 71-89
چکیده
مسافت پراکنش بذرها از پایهی مادری یکی از جنبههای اساسی در چرخه زندگی گیاه است و بر روی اکولوژی، تکامل و بقاء گیاه اثر قابلتوجهی دارد. البته انواع روشهای پراکنش بذرها در گونههای مختلف، معمولاً با توجه به خصوصیات مورفولوژیک میوهها و بذرها قابل تشخیص میباشد. از این رو، یک بررسی آزمایشگاهی در سال 1387 روی بذر 24 گونه مرتعی ...
بیشتر
مسافت پراکنش بذرها از پایهی مادری یکی از جنبههای اساسی در چرخه زندگی گیاه است و بر روی اکولوژی، تکامل و بقاء گیاه اثر قابلتوجهی دارد. البته انواع روشهای پراکنش بذرها در گونههای مختلف، معمولاً با توجه به خصوصیات مورفولوژیک میوهها و بذرها قابل تشخیص میباشد. از این رو، یک بررسی آزمایشگاهی در سال 1387 روی بذر 24 گونه مرتعی استان خراسان شمالی انجام شد. بذرها با استفاده از کولیس دیجیتال با دقت mm 01/0 اندازهگیری شد و بعد شکل بذرها توسط بینیکولار بررسی و سپس بهصورت دستی در مقیاس30 تا 80 برابر طراحی گردید. بذرها با توجه به شکل ظاهری و خصوصیات مورفولوژیک آنها، در پنج گروه پراکنش با نام گروههای حاوی ساختارهای تغذیهای (مانند Artemisia seiberi)، دارای ساختار پراکنش بالنمانند (مانند Agropyron trichophorum)، دارای زوائد بلند (مانند Salsola arbusculaformis)، بدون زائده (مانند Stachys inflataو Iris songarica) و سایر گونهها (مانند Kochia prostrate) طبقهبندی شدند. نتایج بررسیها نشانداد که رایجترین اندام پراکنش بذرهای مورد مطالعه، نوعی از اندام پراکنش بود که امکان جابجایی و انتقال بذرها توسط باد را ایجاد مینمود (شامل 9 گونه). بنابراین بذرهای دارای این اندام پراکنش در گروه بالنمانند قرار دادهشدند. پس از آن، گونههایی بودند که در گروه دارای زائده بلند قرار گرفتند و سایر گروههای پراکنش در اولویتهای بعدی این دو گروه قرار گرفتند. بهطورکلی میتوان چنین نتیجهگیری نمود که در منطقهی استان خراسان شمالی، اندام پراکنش بالنمانند مناسبترین سیستم پراکنش را برای بذرهای مرتعی مورد مطالعه فراهم آوردهاست
محمد جنگجو برزل آباد؛ مهدیه توکلی
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1387، ، صفحه 215-226
چکیده
نظر به اهمیت روزافزون بهرهبرداریهای چندگانه از منابع طبیعی، در این تحقیق روشهای بهبود درصد جوانهزنی10 گونه گیاه مرتعی و بیابانی دارای ارزش زینتی و یا دارویی مورد توجه قرار گرفت. 9 تیمار جوانهزنی در قالب طرح کاملا تصادفی بر بذرهای هر یک از گونهها اعمال و سپس جوانهزنی آنها در داخل انکوباتور و دمای 22 درجه سانتیگراد بررسی ...
بیشتر
نظر به اهمیت روزافزون بهرهبرداریهای چندگانه از منابع طبیعی، در این تحقیق روشهای بهبود درصد جوانهزنی10 گونه گیاه مرتعی و بیابانی دارای ارزش زینتی و یا دارویی مورد توجه قرار گرفت. 9 تیمار جوانهزنی در قالب طرح کاملا تصادفی بر بذرهای هر یک از گونهها اعمال و سپس جوانهزنی آنها در داخل انکوباتور و دمای 22 درجه سانتیگراد بررسی شد. از بین تیمارهای اعمال شده هورمون جیبرلیک اسید بدلیل داشتن تأثیر معنیدار بر جوانهزنی 5 گونه بیشترین تأثیرگذاری را داشت؛ تیمارهای سرمادهی، نیترات پتاسیم و گرمادهی با تاثیر گذاری بر 3 گونه، تیمار خراشدهی با اسید بر 2 و خیساندن در آب بر 1 گونه در ردیفهای بعدی قرار گرفتند. تیمار پروپیلن گلیکول و شنهای مرطوب کمترین تأثیر را بر جوانهزنی گونههای تحت مطالعه داشته و یا سبب کاهش جوانهزنی شدند. تیمارهای آزمایشی سبب افزایش قابل قبول درصد جوانهزنی در گونههای سنبلهای ارغوانی، پرند، کور و شببوی بیابانی شدند. از اینرو نتایج می توانند به عنوان راهکاری جهت شکستن خواب این گونهها بکار روند. گونههای کاروانکش، اسکمبیل هفت بندی، اسکمبیل شندوست، وسمه تالشی، شقایق لوب تیز و زنبق صحرایی واکنش ضعیفی به تیمارهای اعمال شده داشتند، بنابراین نتایج آنها برای انجام پژوهشهای آینده قابل استفاده بوده ولی ممکن است جنبه کاربردی نداشته باشد. از دیگر نتایج قابل توجه این آزمایش وجود ارتباط منطقی بین تیمار موفق جوانهزنی ، فنولوژی و شرایط رویشگاهی برخی گونههای تحت مطالعه بود.
غلامرضا شادنوش
دوره 13، شماره 4 ، اسفند 1385، ، صفحه 285-295
چکیده
به منظور بررسی میزان منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم، فسفر، کلرید؛ مس،آهن، منگنز و روی در پنج گونه گیاه مرتعی غالب در مراتع استان شامل: چمن گندمی , Agropyron intermedium علف پشمکیBromus tomentellus , جوپیازدارHordeum bulbosum , هزارخار بختیاری Cosinia bakhtiaricaو گاوچاقکن Scariolla orientalis درپنج منطقه قرق و در مراحل مختلف رویشی، گلدهی و بذر دهی در سالهای ...
بیشتر
به منظور بررسی میزان منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم، فسفر، کلرید؛ مس،آهن، منگنز و روی در پنج گونه گیاه مرتعی غالب در مراتع استان شامل: چمن گندمی , Agropyron intermedium علف پشمکیBromus tomentellus , جوپیازدارHordeum bulbosum , هزارخار بختیاری Cosinia bakhtiaricaو گاوچاقکن Scariolla orientalis درپنج منطقه قرق و در مراحل مختلف رویشی، گلدهی و بذر دهی در سالهای 76-79 نمونه گیری شد. میزان عناصر مذکور به وسیله روشهای استاندارد تعیین گردید. نتایج نشان داد که بیشترین میزان منیزیم وکلسیم در میان گونههای مورد مطالعه در گاوچاق کن و به ترتیب با مقادیر 8/2 و 6/11 گرم در کیلو گرم بود.حداکثر میزان سدیم وپتاسیم در علف پشمکی و جو پیاز دار به ترتیب با میزان 4/0و4/22 گرم در کیلو گرم مشاهده شد. میانگین بیشترین مقدار فسفر وکلرید در گونه جو پیازدار، به ترتیب با مقادیر 1/3 و4/5 گرم در کیلو گرم مشاهده شد. بیشترین میزان مس و آهن به ترتیب مربوط به گونههای هزار خار بختیاری و گاو چاق کن و با مقادیر 5/9 و 368 میلی گرم در کیلو گرم بود. حداکثر میزان منگنز و روی درمیان گونههای مورد مطالعه به ترتیب مربوط به چمن گندمی و گاو چاق کن و با مقادیر 3/39 و 6/18 میلی گرم در کیلو گرم بود. نتایج آزمایش نشان داد که کلیه گیاهان مورد مطالعه دارای کمبود جدی فسفر، سدیم، مس و روی براساس نیاز نشخوارکنندگان هستند، میزان منیزیم در گونههای چمن گندمی وعلف پشمکی و مقدار کلسیم در جو پیاز دار کمتر از نیاز نشخوار کنندگان بود که بایستی در فصل بهار و تابستان در مرتع از مکملهای مربوطه برای تأ مین این عناصر فلزی استفاده نمود. مقدار منگنز، آهن، پتاسیم وکلرید نیاز نشخوار کنندگان را تأمین نموده ولی ازدیاد میزان کلرید در گونههای مورد مطالعه به حدی است که با توجه به کمبود سدیم خطر مسمومیت با یون کلرید وجود دارد. بررسی مراحل مختلف فنولوژیکی در گونههای مذکور مشخص کرد که فاکتورهای مورد ارزیابی در مراحل مختلف رویشی، گلدهی و بذر دهی به طورعمده دارای تفاوت معنی دار میباشند که در هنگام چرای گوسفند در مرتع بایستی به این مهم توجه گردد.
سیدعلی حسینی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1381، ، صفحه 485-504