حسن احمدی؛ علیاصغر محمدی
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 340-352
چکیده
از آنجا که فرسایش پدیدهایست که موجب هدررفت خاک میشود و به موجب آن ذرات خاک توسط عامل آب یا باد از بستر خود جدا شده و به مکان دیگر منتقل میگردند. بنابراین ضرورت دارد که برای مبارزه با فرسایش به حفاظت خاک مبادرت نمود. در حال حاضر مدلهایی برای تخمین میزان فرسایش ابداع شدهاند که باید با سایر مدلهای موجود در مناطق مختلف ...
بیشتر
از آنجا که فرسایش پدیدهایست که موجب هدررفت خاک میشود و به موجب آن ذرات خاک توسط عامل آب یا باد از بستر خود جدا شده و به مکان دیگر منتقل میگردند. بنابراین ضرورت دارد که برای مبارزه با فرسایش به حفاظت خاک مبادرت نمود. در حال حاضر مدلهایی برای تخمین میزان فرسایش ابداع شدهاند که باید با سایر مدلهای موجود در مناطق مختلف مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین در این تحقیق به ارزیابی مدلهای PSIAC و EPM با تأثیر عوامل ژئومورفولوژی در یکی از زیرحوضههای حبلهرود به نام دهنمک پرداخته شد. بدین صورت که در ابتدا با استفاده از اطلاعات موجود و تهیه نقشههای مورد نیاز در حد واحدهای هیدرولوژی و زیرحوضهها، عوامل موجود در مدلها در منطقه مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. سپس با توجه به کمبود آمار و اطلاعات موجود از روش MPSIAC استفاده نشد، اما در مقابل با تهیه نقشه ژئومورفولوژی و تعیین رخسارههای ژئومورفولوژی برای تکمیل مدل PSIAC بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تخمین میزان رسوب با استفاده از مدلهای یادشده حکایت از این دارد که دو مدل PSIAC با تأثیر عوامل ژئومورفولوژی و EPM دارای نتایجی تا حدودی نزدیک به هم میباشند. بنابراین با توجه به جامع و کامل بودن مدل PSIAC، مدل PSIAC با تأثیر عوامل ژئومورفولوژی برای تخمین میزان رسوبدهی توصیه میشود
غلامرضا زهتابیان؛ مهرنوش قدیمی؛ علی طویلی؛ جمال بخشی
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 353-361
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین فاکتورهای محیطی آب و پوشش گیاهی میباشد؛ به عبارت دیگر، یافتن فاکتورهایی میباشد که بیشترین تأثیر را در پراکنش تیپهای پوشش گیاهی در حاشیه پلایای اراک دارند. پس از تهیه نقشه اولیه پوشش گیاهی اقدام به نمونهگیری از آب و پوشش گیاهی گردید. سپس متغیرهای آب شامل K،Na،Cl،Mg، %Na(درصد سدیم تبادلی)، Th،SAR، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین فاکتورهای محیطی آب و پوشش گیاهی میباشد؛ به عبارت دیگر، یافتن فاکتورهایی میباشد که بیشترین تأثیر را در پراکنش تیپهای پوشش گیاهی در حاشیه پلایای اراک دارند. پس از تهیه نقشه اولیه پوشش گیاهی اقدام به نمونهگیری از آب و پوشش گیاهی گردید. سپس متغیرهای آب شامل K،Na،Cl،Mg، %Na(درصد سدیم تبادلی)، Th،SAR، Co3، Hco3، So4، TDS (سختی کل)، EC، pH و Anion (سولفاتها، بیکربناتها و کلرات) اندازهگیری گردید. سپس با استفاده از تکنیکهای چندمتغیره شامل آنالیز مؤلفه اصلی (PCA) و آنالیز تطبیق متعارفی (CCA) دادههای جمعآوریشده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که الگوی پراکنش گونههای گیاهی با منیزیم، سختی آب، کلر، مجموع یونها، هدایتالکتریکی و آنیون آب ارتباط دارند. همچنین با توجه به نتایج میتوان گفت که مطابق وضعیت زیستگاه، احتیاجات اکولوژیکی و دامنه تحمل هر گونه رابطه مهمی با خصوصیات آب دارد
تقی میرحاجی؛ عباسعلی سندگل؛ محمدحسن قاسمی؛ سهیلا نوری
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 362-376
چکیده
فنولوژی چهار گونه مرتعی Stipa bromoides, Elymus transhyrcanus, Elytrigia libanotica,وStipa capillata در ایستگاه تحقیقات مراتع همند آبسرد و در 70 کیلومتری شرق تهران بهمدت پنجسال از سال 82 تا 86 مورد بررسی قرار گرفت. از هر گونه تعداد 20 پایه انتخاب و در فصل رویش هر هفته یکبار و در فصل غیرفعال هر 15 روز یکبار، از چهار مرحله فنولوژی مهم شامل: شروع رویش و رشد رویشی، گلدهی، ...
بیشتر
فنولوژی چهار گونه مرتعی Stipa bromoides, Elymus transhyrcanus, Elytrigia libanotica,وStipa capillata در ایستگاه تحقیقات مراتع همند آبسرد و در 70 کیلومتری شرق تهران بهمدت پنجسال از سال 82 تا 86 مورد بررسی قرار گرفت. از هر گونه تعداد 20 پایه انتخاب و در فصل رویش هر هفته یکبار و در فصل غیرفعال هر 15 روز یکبار، از چهار مرحله فنولوژی مهم شامل: شروع رویش و رشد رویشی، گلدهی، شیریشدن و بلوغ بذر و رشد مجدد پائیزه یادداشتبرداری انجام گرفت. دادههای مربوط به فنولوژی در پنج سال جمعآوری و با استفاده از آمار اقلیمی(دما و بارندگی) تفسیر و برای هر مرحله، حرارت تجمعی لازم یا مجموع درجه روزهای رشد (Growth Degree Days) محاسبه شد. هدف از بررسی، شناخت و معرفی پدیدههای مهم فنولوژی جهت استفاده در مدیریت چرای دام و مدیریت مزرعه براساس تاریخ وقوع مراحل فنولوژی و مجموع درجه حرارت روزهای رشد میباشد. نتایج نشان داد که زمان شروع و خاتمه رویش در سالهای مختلف متفاوت بوده و این تغییرات تابع درجه حرارت میباشد. بهطوریکه کلیه گونههای مورد مطالعه در سالهای خنک دارای دوره فنولوژی طولانیتر از سالهای گرم و خشک بودند. اما حرارتهای تجمعی مورد نیاز کلیه مراحل فنولوژی گونهها در سالهای مختلف تقریبا" یکسان محاسبه شده و دارای اندکی تفاوت هستند. مثلا" گونه Elytrigia libanotica در سالهای 82، 83، 84، 85 و 86 بهترتیب برابر 3/833، 8/830، 0/834، 0/832 و 3/846 درجه روز رشد (GDD) برای مرحله رشد علفی و 1/1342، 8/1342، 0/1355، 8/1344 و 3/1346 درجه روز رشد (GDD) برای مرحله گلدهی، نیاز داشت. بهعبارت دیگر، گیاه فوق مجموع درجه روزهای رشد فوق را نیاز دارد تا بتواند وارد مرحله شیریشدن بذر شود. شروع رویش با توجه به نوع گونه و شرایط جوی در سالهای مختلف بررسی متفاوت بوده و معمولا" از نیمه دوم اسفند تا اوایل فروردین متغیر بود. رشد فعال آنها تا اوایل مرداد ادامه داشت، از آن پس رشد آنها متوقف شد و در پائیز در ترسالی، گونهها رشد مجدد پائیزه داشتند.
باقر آرایش؛ سید فرج اله حسینی؛ سیدمهدی میردامادی؛ ایرج ملک محمدی
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 377-392
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر مقایسه دیدگاه کارشناسان و بهرهبرداران در زمینه مشارکت مردم در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع استان ایلام میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق از نوع علی- ارتباطی میباشد. جامعه آماری شامل کارشناسان اداره کل منابع طبیعی استان ایلام و بهرهبرداران منابع طبیعی استان ایلام ...
بیشتر
هدف اصلی تحقیق حاضر مقایسه دیدگاه کارشناسان و بهرهبرداران در زمینه مشارکت مردم در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع استان ایلام میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق از نوع علی- ارتباطی میباشد. جامعه آماری شامل کارشناسان اداره کل منابع طبیعی استان ایلام و بهرهبرداران منابع طبیعی استان ایلام بودهاند. حجم نمونه جامعه بهرهبرداران به کمک فرمول کوکران 317 نفر و برای جامعه کارشناسان 56 نفر محاسبه شده است. روش نمونهگیری در تحقیق حاضر از نوع روشهای نمونهگیری طبقهای خوشهای چند مرحلهای برای جامعه بهرهبرداران و نمونهگیری تصادفی ساده برای جامعه کارشناسان میباشد. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه میباشد که از لحاظ روایی براساس نظرات متخصصان و از نظر پایایی نیز با اجرای آزمایش انجام شده و مقدار آلفای آن 88% محاسبه شده است و کار تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای ناپارامتری کای اسکویر، منویتنی و کروسکال والیس انجام شده است. از این رو، نتایج تحقیق نشان داد که دو گروه کارشناسان و بهرهبرداران عرصههای منابع طبیعی در حفظ و احیاء منابع طبیعی با هم اختلافنظر معنیداری داشته، اما در بعد توسعه و بهرهبرداری از منابع طبیعی اختلاف نظرشان معنیدار نیست.
جمال ایمانی؛ علی طویلی؛ عیسی بندک؛ بهرام قلینژاد
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 393-401
چکیده
ارزیابی پوشش گیاهی یکی از موارد مهم برای مدیریت صحیح مراتع میباشد. به همین منظور درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گیاهان در 4 منطقه مرجع (گورستان)، مرتع خصوصی، منطقه کلید و منطقه بحرانی (مجاور روستا) مورد بررسی قرار گرفت. در هر کدام از منطقه یادشده، 5 ترانسکت 100 متری به فاصله 20 متر از هم (به دلیل وضع پراکنش و تراکم گیاهان) و در امتداد هر ...
بیشتر
ارزیابی پوشش گیاهی یکی از موارد مهم برای مدیریت صحیح مراتع میباشد. به همین منظور درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گیاهان در 4 منطقه مرجع (گورستان)، مرتع خصوصی، منطقه کلید و منطقه بحرانی (مجاور روستا) مورد بررسی قرار گرفت. در هر کدام از منطقه یادشده، 5 ترانسکت 100 متری به فاصله 20 متر از هم (به دلیل وضع پراکنش و تراکم گیاهان) و در امتداد هر ترانسکت 10 پلات 1 متر مربعی با توجه به نوع گونهها و نحوه پراکنش آنها مستقر گردید. بهطوریکه درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گونهها در داخل کوادراتها اندازهگیری شد. بنابراین برای اندازهگیری تولید از روش قطع و توزین استفاده گردید. جهت تجزیه آماری از تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون چند دامنه دانکن استفاده گردید. نتایج مبین تفاوت معنیدار بین تولید 4 منطقه در سطح 5 درصد، تراکم در سطح 1 درصد و پوشش در سطح 10 درصد میباشد. نتایج نشان داد که با حرکت از سمت منطقه مرجع به سمت منطقه بحرانی درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گونههای گیاهی به طور چشمگیری کاهش مییابد. بهطوریکه گیاهان خوشخوراک (کلاس I) در منطقه مرجع، گیاهان با خوشخوراکی کمتر در مرتع خصوصی و گونههای با خوشخوراکی کم یا غیرخوشخوراک و مهاجم در منطقه مشترک روستا و بحرانی بیشترین میزان درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم را بخود اختصاص دادند. گراسهای دائمی و خوشخورک مانند Bromus tomentellus و Hordeum bulbosum دارای بیشترین درصد پوشش، تولید و تراکم در منطقه مرجع بودند و بهتدریج با افزایش شدت چرا از درصد گونههای خوشخوراک کاسته شد و به درصد گونههای با خوشخوراکی کم و غیرخوشخوراک ازجمله Boisseria squarrosa و Centaurea virgata افزوده شده است. این تحقیق نشان داد که چرای بیش از حد با ایجاد تغییرات منفی در خصوصیات پوشش گیاهی، پایداری اکوسیستمهای مرتعی را به خطر میاندازد.
سعید قره چلو؛ محمدرضا اختصاصی؛ مجتبی زارعیان جهرمی؛ محمد باقر صمدی
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 402-420
چکیده
یکی از بحرانهای اکولوژیکی که جهان امروزه با آن درگیر شده است پدیده بیابانزایی میباشد. اما برای مهار این بحران نیاز به شناخت و درک صحیح از عوامل و فرایندهای آن میباشد. بهمنظور ارزیابی وضعیت فعلی بیابانزایی با استفاده از مدل ICD محدودهای به وسعت حدود 242 کیلومتر مربع در منطقه خضرآباد- همتآباد یزد در نظر گرفته شد. ...
بیشتر
یکی از بحرانهای اکولوژیکی که جهان امروزه با آن درگیر شده است پدیده بیابانزایی میباشد. اما برای مهار این بحران نیاز به شناخت و درک صحیح از عوامل و فرایندهای آن میباشد. بهمنظور ارزیابی وضعیت فعلی بیابانزایی با استفاده از مدل ICD محدودهای به وسعت حدود 242 کیلومتر مربع در منطقه خضرآباد- همتآباد یزد در نظر گرفته شد. روش طبقهبندی شدت بیابانزایی در ایران (ICD)توسط محمدرضا اختصاصی و سعید مهاجری در سال 1374 ارائه شد. در این تحقیق ابتدا اقدام به جمعآوری دادههای موجود و انجام مطالعات پایه گردید. دادههای جمعآوری شده وارد محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی[1] شدند و به روش تفسیر عکسهای هوایی و ماهوارهای و با استفاده از نرمافزارهای آرک ویو[2] و ایلویس[3] نقشههای پایه برای منطقه مورد مطالعه تهیه گردید. براساس مطالعات انجام شده با تلفیق نقشههای ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی 8 واحد همگن بیابانی در منطقه مورد مطالعه تفکیک شد. در مرحله بعد در هر واحد بیابانی عوامل مؤثر در بیابانزایی شامل سه عامل محیطی، سه عامل انسانی و دو عامل شاخص فرسایش خاک و توان برگشتپذیری و بازسازی اکوسیستم، به روش امتیازدهی در دامنه (10- 0) مورد بررسی قرار گرفت. سپس براساس جمع امتیازات بدستآمده و مقایسه آن با جدول شاخص شدت بیابانزایی، نقشه نهایی بیابانزایی تهیه گردید. نتایج بدستآمده نشانگر آنست که 53/81 درصد منطقه دارای شدت بیابانزایی متوسط و 47/18درصد بقیه از وضعیت بیابانزایی شدید برخوردار میباشد. بنابراین عامل اصلی بیابانزایی در سطح 53/81 درصد سطح منطقه مورد مطالعه عامل محیطی[4] و 47/18 درصد سطح منطقه تحت تأثیر عامل انسانی[5] میباشد. اصلیترین معیار موجود در این منطقه که در روند بیابانزایی مؤثر است فرایند تخریب منابع آب[6] (W.d)میباشد. [1]- Geographic Information System(GIS) [2]- Arcview 3.2 [3]-Ilwis 3.1 [4]- Environmental Causes [5]- Anthropogenic Causes [6] - Water Degradation
حامد ظریفکتابی؛ امرعلی شاهمرادی؛ مجید دشتی؛ اصغر پاریاب؛ غلامرضا حسینیبمرود؛ صدیقه زارع کیا
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 421-430
چکیده
گیاه مرتعیKunth.Melica persica گونهای پایا از خانواده گرامینه (Poaceae) با دامنه سازگاری نسبتاً وسیع است که آنرا بهعنوان یکی ازگیاهان مهم مرتعی بهویژه در امر حفاظت خاک مطرح میسازد. این گیاه بومی ایران است و عمدتاً در دو منطقه رویشی ایران- تورانی و خزری رویش دارد. برای مطالعه آتاکولوژی این گونه ابتدا رویشگاههای آن در منطقه خراسان (شامل ...
بیشتر
گیاه مرتعیKunth.Melica persica گونهای پایا از خانواده گرامینه (Poaceae) با دامنه سازگاری نسبتاً وسیع است که آنرا بهعنوان یکی ازگیاهان مهم مرتعی بهویژه در امر حفاظت خاک مطرح میسازد. این گیاه بومی ایران است و عمدتاً در دو منطقه رویشی ایران- تورانی و خزری رویش دارد. برای مطالعه آتاکولوژی این گونه ابتدا رویشگاههای آن در منطقه خراسان (شامل سه استان خراسان فعلی) شناسایی گردید و خصوصیات رویشگاهی (اقلیم، توپوگرافی و خاک) در چند سایت بررسی شد. سپس نحوه زادآوری، فنولوژی، تراکم، پوشش تاجی، سیستم ریشه و ترکیبات شیمیایی علوفه این گونه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بدستآمده حکایت از پراکنش نسبتاً وسیع این گونه از شمال تا جنوب خراسان در بیشتر دامنههای سنگلاخی در دامنه ارتفاعی2900-900 متر داشت به طوری که این گیاه در تمام جهات جغرافیایی و شیب 12 تا 89 درصد دیده میشود. رویشگاههای ملیکا عمدتاً در سه اقلیم نیمهخشک فراسرد، مدیترانهای فراسرد و نیمهخشک سرد حضور دارند. متوسط درجه حرارت سالانه در این رویشگاهها از حداقل 5 تا 15 درجه سانتیگراد و میانگین بارندگی آنها از 125 تا 600 میلیمتر متغیر است. این گیاه خاکهای دارای بافت لوم سنگریزهای، لوم سیلت سنگریزهای و لوم شنی سنگریزهای، با اسیدیته 8-7 و هدایت الکتریکی 5/1- 5/0 دسی زیمنس بر متر که از زهکشی خوبی برخوردار هستند، ترجیح میدهد. زمینهای سنگلاخی و بهویژه شیلهای واریزهای و سنگهای آهکی و آذرین حد واسط بستر اصلی استقرار ملیکا هستند. رشد رویشی این گیاه از اواخر اسفندماه آغاز میگردد و تا اواخر اردیبهشتماه ادامه مییابد. به توجه به ارتفاع منطقه، از اواسط اردیبهشت ماه تا اوایل خردادماه وارد مرحله خوشهدهی میشود، از اوایل تا اواسط خرداد ماه بذرها شیری شده و حدود 20 روز بعد ریزش بذرها شروع میشود. نتایج همچنین نشان داد مدت زمان نگهداری (5 سال نگهداری در شرایط محیط) تأثیر معنیداری بر قوه نامیه بذر نداشت. به طوری که زادآوری این گونه در طبیعت عمدتاً توسط بذر صورت میگیرد. بنابراین نتایج حاصل از تجزیه ترکیبات شیمیایی علوفه نشان داد که این گونه دارای 6/21 درصد و 1/8 درصد پروتئین بهترتیب در مرحله رویشی و گلدهی میباشد.
فرهاد ذوالفقاری کرباسک؛ احمد پهلوانروی؛ اکبر فخیره؛ میترا جباری
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 431-444
چکیده
حوزه آبخیز آقتقه در بخش مرکزی مراوهتپه و از توابع شهرستان کلاله واقع در شرق گلستان میباشد. در این تحقیق منطقه مورد مطالعه ابتدا براساس مکتب براون - بلانکه مطالعه شد تا جوامع گیاهی شناسایی شوند. سپس رابطه پوشش گیاهی با عوامل محیطی بهویژه ازجمله شیب، ارتفاع از سطح دریا و خصوصیات خاک ازجمله، درصد شن، درصد سیلت، درصد رس، ...
بیشتر
حوزه آبخیز آقتقه در بخش مرکزی مراوهتپه و از توابع شهرستان کلاله واقع در شرق گلستان میباشد. در این تحقیق منطقه مورد مطالعه ابتدا براساس مکتب براون - بلانکه مطالعه شد تا جوامع گیاهی شناسایی شوند. سپس رابطه پوشش گیاهی با عوامل محیطی بهویژه ازجمله شیب، ارتفاع از سطح دریا و خصوصیات خاک ازجمله، درصد شن، درصد سیلت، درصد رس، اسیدیته، هدایتالکتریکی، درصد ماده آلی و شدت نفوذ به روش تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) بررسی شد. برای این منظور 103 پلات در جوامع مختلف گیاهی براساس روش منحنی سطح - گونه تعیین و دادههای مورد نظر برداشت گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که از بین عوامل محیطی مورد بررسی مهمترین فاکتورهای مؤثر در جداسازی تیپهای گیاهی منطقه مورد مطالعه بهترتیب ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، درصد کربن، درصد شن، درصد سیلت، درصد رس و اسیدیته میباشد.
علی اکبر شمسی پور؛ سید کاظم علوی پناه؛ حسین محمدی
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 445-465
چکیده
هدف این مطالعه، ردیابی و تحلیل اثرهای محیطی خشکسالیها بوسیله شاخصهای سنجش از دور در منطقه بیابانی و خشک کاشان است. تغییرات زمانی خشکسالیها با استفاده از شاخص Z نرمال در دو مقیاس سالانه و فصلی (بهار)، بررسی شد. دادههای طیفی و حرارتی از سری دادههای ماهواره NOAA-AVHRR بین سالهای 1998 و 2004 جهت استخراج شاخصهای مرتبط با خشکسالی استفاده ...
بیشتر
هدف این مطالعه، ردیابی و تحلیل اثرهای محیطی خشکسالیها بوسیله شاخصهای سنجش از دور در منطقه بیابانی و خشک کاشان است. تغییرات زمانی خشکسالیها با استفاده از شاخص Z نرمال در دو مقیاس سالانه و فصلی (بهار)، بررسی شد. دادههای طیفی و حرارتی از سری دادههای ماهواره NOAA-AVHRR بین سالهای 1998 و 2004 جهت استخراج شاخصهای مرتبط با خشکسالی استفاده گردید. شاخصهای خشکسالی بر مبنای وضع پوشش گیاهی و دمای درخشایی سطحی بدستآمده از باندهای طیفی (1 و 2) و حرارتی (4 و 5) شامل: شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI)، شاخص وضعیت دما (TCI) و شاخص سلامتی گیاه (VHI) میباشد که مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از بکارگیری شاخصهای مزبور نشان میدهد که محدوده مطالعاتی از پوشش گیاهی فقیری برخوردار است. بهطوریکه مقادیر شاخص NDVI منطقه بطور غالب کمتر از 2/0 بدستآمد. همچنین با بکارگیری شاخصهای گیاهی NDVI، VCI و رطوبت سطح خاک (LSM)، سالهای 2000 و 2001 همراه با خشکسالی و سالهای 2002 و 2004 دارای شرایط ترسالی بودند. ولی دمای سطح زمین (LST) و شاخصهای TCI و VHI شرایط متفاوت دمایی را در ماههای آوریل و می بطور مشخص نشان دادند. بدین ترتیب با اعتبارسنجی نتایج حاصل از شاخصهای دورسنجی، آزمون معناداری آنها با شاخصهای اقلیمی محاسبه شد. بنابراین برمبنای محاسبههای انجام شده شرایط اقلیمی محدوده با نتایج حاصل از شاخصهای گیاهی تطابق بیشتری دارند. همچنین شرایط حرارتی محیط را شاخصهای حرارتی با دقت بیشتری نمایان میسازند. درنهایت، با توجه به ردیابی با دقت مناسب پوشش سطحی بوسیله شاخصهای پوشش گیاهی و حساسیت مناسب شاخصهای حرارتی نسبت به تغییرات دمایی محیط، بهرهگیری از دادههای سنجش از دور در مطالعات محیطی مناطق خشک و بیابانی همانند کاشان توصیه میشود.
علی طویلی؛ سلمان زارع؛ رضا یاری
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 466-475
چکیده
امروزه با توجه به رویکرد جهانی به مقوله بیابان و لزوم استفاده از گیاهان سازگار با این شرایط جهت مهار بیابانزایی، لازم است که نسبت به شناخت و رفع موانع تولید و استقرار این گیاهان اقدام شود. گیاه Ammodendron persicum یکی از گونههای بااهمیت و سازگار با شرایط بیابان میباشد. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای مختلف شکست خواب و ...
بیشتر
امروزه با توجه به رویکرد جهانی به مقوله بیابان و لزوم استفاده از گیاهان سازگار با این شرایط جهت مهار بیابانزایی، لازم است که نسبت به شناخت و رفع موانع تولید و استقرار این گیاهان اقدام شود. گیاه Ammodendron persicum یکی از گونههای بااهمیت و سازگار با شرایط بیابان میباشد. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای مختلف شکست خواب و تحریک جوانهزنی بذر گیاه A. persicum و پیشنهاد مؤثرترین تیمار در افزایش جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچهها انجام گردید. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل خراشدهی با اسید سولفوریک غلیظ با دو زمان 10 و 15 دقیقه، خراشدهی با کاغذ سمباده، خراشدهی با آبگرم با دو زمان 10 و 15 دقیقه، نیترات پتاسیم 1/0 و 2/0 درصد و تیمار ترکیبی خراشدهی به همراه نیترات پتاسیم 1/0 و 2/0 درصد بود. براساس نتایج بدستآمده تیمار خراشدهی با کاغذ سمباده بهترین تیمار در شکست خواب و تحریک جوانهزنی بذر A. persicumتشخیص داده شد، بهطوریکه این تیمار باعث افزایش جوانهزنی از حدود 3 درصد به 68 درصد گردید.
عبدالحمید پاپ زن؛ نشمیل افشارزاده
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 476-488
چکیده
بشر هماکنون و در آینده، برای ادامهی حیات خویش بر روی کرهیزمین نیازمند بیچون و چرای منابع طبیعی، بهویژه مراتع بهعنوان حیاتیترین بستر توسعهی پایدار محیطزیست و پدیدههای اکولوژیک، منبع اصلی تأمین خوراک دام نظام دامداری سنتی و ... میباشد. این عرصهها با 90میلیون هکتار مساحت و حدود 60% کل کشور، دارای نقشی ...
بیشتر
بشر هماکنون و در آینده، برای ادامهی حیات خویش بر روی کرهیزمین نیازمند بیچون و چرای منابع طبیعی، بهویژه مراتع بهعنوان حیاتیترین بستر توسعهی پایدار محیطزیست و پدیدههای اکولوژیک، منبع اصلی تأمین خوراک دام نظام دامداری سنتی و ... میباشد. این عرصهها با 90میلیون هکتار مساحت و حدود 60% کل کشور، دارای نقشی غیرقابل انکار در محاسبات اقتصادی و اجتماعی کشورمان میباشند. این منابع ثروت بهرغم برنامههای متعددی که برای اصلاح و مدیریتشان طراحی شده در معرض تهدید جدی قرار دارند. به نظر میرسد برای احیاء این عرصهها اضافه بر هر چیز نیاز به شناسایی دانش محلی بهرهبرداران، و از آن جمله عشایر بهعنوان اصلیترین بهرهبرداران مرتع وجود دارد. این مطالعهی کیفی نیز به همین منظور و با هدف شناسایی و مستندسازی دانش بومی دامداران کوچرو ایل کلهر در زمینهی سازوکارهای بومی مدیریت مرتع انجام گردید. حوزهی جغرافیایی پژوهش شهرستان گیلان غرب از استان کرمانشاه بود. بهمنظور گردآوری دادهها از تکنیکهایی همچونPRA ، RRAو گروههای متمرکز استفاده شد. روش نمونهگیری با توجه به طبیعت تحقیق کیفی، نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و دادههای جمعآوری شده با استفاده از تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها به مسائلی همچون تقسیمبندی مراتع بر حسب شیب زمین، واحد دامی، قطعهبندی مراتع و برخی راهکارهای بومی مدیریت مرتع نظیر کوچ، ارزیابی مرتع و ... اشاره دارد.
حمیدرضا محرابی؛ محمدرضا چائی چی؛ رضا توکل افشاری؛ حسن مداح عارفی؛ قوام الدین زاهدی امیری
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، صفحه 489-498
چکیده
اعمال شیوههای تقویتکننده جوانهزنی بذر بهمنظور حذف یا کاهش اثرهای تنشهای محیطی و افزایش سرعت و توان استقرار گیاهان مرتعی از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این تحقیق بهمنظور شناخت اثر شـیوههای مختلف پوشــشدار کردن بذر بر درصد جوانهزنی گونة مرتعی توتروباهی در شرایط تنش خشکی و عمق مختلف کاشت انجام ...
بیشتر
اعمال شیوههای تقویتکننده جوانهزنی بذر بهمنظور حذف یا کاهش اثرهای تنشهای محیطی و افزایش سرعت و توان استقرار گیاهان مرتعی از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این تحقیق بهمنظور شناخت اثر شـیوههای مختلف پوشــشدار کردن بذر بر درصد جوانهزنی گونة مرتعی توتروباهی در شرایط تنش خشکی و عمق مختلف کاشت انجام شد. این طرح به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بهاجرا درآمد. تیمار درصد رطوبت خاک (تنش خشکی) در سه سطح 9%، 14% و 21% وزن خاک خشک، تیمار عمق کاشت در دو سطح سه برابر قطر بذر و کشت در سطح و تیمار مادۀ پوششدهنده در چهار سطح شاهد بدون پوشش (NC)، ماده با پایه آلی (OC)، ماده با پایه هیدروژل ((HC و ماده با پایه معدنی ((CC استفاده گردید. در طول مدت آزمون صفت درصد جوانهزنی مورد ارزیابی و اندازهگیری قرار گرفت. نتایج اثرهای تیمارهای اصلی نشان داد که اثر هر سه نوع ماده پوششدهنده، صرف نظر از نوع پوشش بر روی صفت مورد اندازهگیری نسبت به تیمار شاهد، در سطح 1% معنیدار (p<0.01) است. اثرهای متقابل سهگانه درصد رطوبت خاک، عمق کاشت و نوع ماده پوششدهنده مبین آن است که در سطوح رطوبتی 9%، 14% و 21% و عمق کاشت سطحی، همواره درصد جوانهزنی در همه تیمارهای پوششدهنده نسبت به تیمار شاهد (NC) بطور معنیداری(p<0.01) بیشتر بوده است. بهنحویکه در تیمار شاهد با 9% رطوبت خاک و کشت سطحی اساساً جوانهزنی انجام نشده است. بهطوریکه در تیمار شاهد و رطوبت خاک 14%، فقط حدود20 درصد جوانهزنی مشاهده گردید، که نسبت به تیمار قبلی در رتبه دوم به لحاظ پایینترین سطح درصد جوانهزنی قرار داشت. در تیمار عمق کاشت سه برابر قطر بذر و رطوبت خاک 21%، تفاوت معنیداری به لحاظ درصد جوانهزنی بین تیمار شاهد (NC) و تیمارهای پوششدهنده بذر ملاحظه نگردید.