مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار؛ مژگان السادات عظیمی؛ مهدی فرحپور
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 1-20
چکیده
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع ...
بیشتر
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع 8 سایت در مناطق معرف تأسیس گردید، برای هر یک از این سایتها در هر سال عاملهای پوشش سطح خاک، درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، بنیه و شادابی گیاهان به مدت 8 سال اندازهگیری و برآورد شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین سایتهای مورد مطالعه از لحاظ عاملهای مورد بررسی یعنی خاک، تاج پوشش گیاهی، ترکیب، بنیه و شادابی و بارندگی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است. همچنین همبستگی بین بارش سالانه و امتیاز وضعیت معنیدار بوده است، بهطوریکه این همبستگی در مورد تفاوت وضعیت سالهای مختلف در یک سایت متفاوت بوده، بهنحوی که در دو عامل بنیه و شادابی و درصد پوشش معنیدار و در دو عامل خاک و ترکیب گیاهی معنیدار نبوده است. همچنین بین امتیاز تمامی عوامل تشکیلدهنده وضعیت و امتیاز وضعیت همبستگی مثبت وجود داشته است. نتایج تجزیه و تحلیل خوشهای نشان داد که سایتهای علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر در یک گروه، سایتهای موته، شورآباد، گلپایگان در یک گروه و دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا در یک گروه قرار گرفتهاند. دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا هم از نظر پوشش، تولید، خاک و هم از نظر وضعیت بدترین شرایط را در میان سایتهای مورد مطالعه داشتند که در یک گروه قرار گرفتهاند. سه سایت علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر شرایط ضعیفی دارند، ولی شرایط آنها بهتر از دو سایت قبلی است و نهایتاً بقیه سایتها هستند که با توجه به بارش، تولید و پوشش و خاک بهتر، وضعیتی بهتر از سایر سایتها دارند. بطور کلی مراتع استپی استان اصفهان در طبقه ضعیف تا خیلی ضعیف قرار داشتند و گرایش وضعیت این مراتع در طی دوره هشتساله ثابت بود.
علی تیموری؛ محمد جعفری
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 21-34
چکیده
شوری خاک یکی از مشکلات مهم مناطق خشک و نیمهخشک جهان میباشد. براساس گزارش سازمان خواربار و کشاورزی بیش از40 درصد از اراضی تحت آبیاری ایران در معرض شوری قرار دارند. امروزه استفاده از روش بیولوژیک جهت مقابله با مسائل شوری خاک به طور وسیع بکارگرفته میشود. ولی موفقیت چشمگیر زمانی حاصل میشود که منابع ذخیره گیاهی که دارای تغییرات ...
بیشتر
شوری خاک یکی از مشکلات مهم مناطق خشک و نیمهخشک جهان میباشد. براساس گزارش سازمان خواربار و کشاورزی بیش از40 درصد از اراضی تحت آبیاری ایران در معرض شوری قرار دارند. امروزه استفاده از روش بیولوژیک جهت مقابله با مسائل شوری خاک به طور وسیع بکارگرفته میشود. ولی موفقیت چشمگیر زمانی حاصل میشود که منابع ذخیره گیاهی که دارای تغییرات ژنتیکی مطلوب هستند در دسترس باشند. چرا که مقاومتهای متفاوت در برابر شوری ناشی از تنوع ژنتیکی گیاهان میباشد و انتخاب براساس یک عامل، معیار مناسبی در ارزیابی مقاومت به شوری نخواهد بود. بنابراین در انتخاب ارقام مقاوم لازم است به مجموعهای از شاخصهای مقاومت به شوری که موجب تغییراتی در فیزیولوژی، آناتومی و مرفولوژی گونهها و ارقام گیاهی میگردند، توجه شود. در این تحقیق تأثیر تنش شوری روی سه گونه مرتعی مورد بررسی قرار گرفت. بهطوریکه هر سه گونه مورد آزمایش در این بررسی از خانواده اسفناجیان بوده و جهت تعلیف دام و احیای مناطق خشک و نیمهخشک مناسب هستند. این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه گونه مرتعی S.rigida ، S.dendroidesو S.richteriو 7 سطح مختلف محلول آب شور محتوی کلرور سدیم خالص، با غلظتهای 0، 100، 200، 300، 400، 500 و600 میلیمولار بود. هدف از انجام این تحقیق بررسی برخی از شاخصهای مقاومت به شوری بود. از این رو، نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که شوری بر خصوصیات مرفولوژی و آناتومی گیاهان اثر میگذارد. به طوریکه با افزایش شوری تغییرات مرفولوژی در گیاهان نظیر: ریزش برگهای پائینی، زردشدگی برگها و گوشتی شدن برگها مشاهده گردید و با توجه به نتایج بدستآمده از آناتومی برگها مشاهده شد که گیاهان مورد آزمایش برای مقابله با شوری از مکانیسم تجمع کریستالهای نمک در سلولهای مزوفیلی برگ و همچنین افزایش کرک جهت کاهش میزان تبخیر و تعرق و دفع نمک استفاده میکنند.
محمدحسن صادقیروش؛ حسن احمدی؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمد طهمورث
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 35-50
چکیده
با توجه به اهمیت روزافزون مسئله بیابانزدایی و پیچیدگی این فرایند که در اثر برهم کنشهای متغیرهای مختلفی در طی زمان حاصل میشود، لزوم پرداختن به راهکارهای بهینه به منظور جلوگیری از بیابانیشدن یا احیاء و ترمیم مناطق تخریبیافته، ضروری به نظر میرسد. بهطوریکه ضمن جلوگیری از هدررفتن سرمایههای محدود، بازدهی طرحهای ...
بیشتر
با توجه به اهمیت روزافزون مسئله بیابانزدایی و پیچیدگی این فرایند که در اثر برهم کنشهای متغیرهای مختلفی در طی زمان حاصل میشود، لزوم پرداختن به راهکارهای بهینه به منظور جلوگیری از بیابانیشدن یا احیاء و ترمیم مناطق تخریبیافته، ضروری به نظر میرسد. بهطوریکه ضمن جلوگیری از هدررفتن سرمایههای محدود، بازدهی طرحهای کنترل، احیاء و بازسازی عرصههای طبیعی بالا رود. با مطالعه منابع تحقیقاتی، مشخص شد که متأسفانه تاکنون راهکارهای ارائه شده برای رفع این مسئله، بخشی و غیر همهجانبهنگر بوده و هیچگونه سابقهای در بکارگیری روشهای نظاممند، از جمله روشهای تصمیمگیری چندمعیاره (MADM) در زمینه بیابانزدایی وجود ندارد. بنابراین سعی شد از روش فرایند تحلیلی سلسله مراتبی(AHP) به منظور ارائه راهکارهای بهینه در بیابانزدائی استفاده شود. در این پژوهش از روش دلفی(Delphi) به صورت مقایسات زوجی(Pire Wise) با استفاده از نرمافزار Expert Choice، نظرات متخصصان نسبت به ارجحیت و اولویت معیارها و راهبردها، ارزیابی شد. سپس با عمل تلفیق بر روی نتایج حاصل شده، اولویت نهایی راهبردها بدستآمد. این مدل به منظور ارزیابی کارایی در ارائه راهبردهای بهینه، در منطقه خضرآباد یزد مورد استفاده قرار گرفت. بنابراین بر مبنای نتایج حاصل شده، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی با میانگین وزنی 9/22 درصد، توسعه و احیاء پوشش گیاهی با میانگین وزنی 8/21 درصد و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی با میانگین وزنی1/19 درصد بهترتیب بهعنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدایی در منطقه تشخیص داده شدند.
مرتضی صابری؛ علی طویلی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 51-60
چکیده
گونه Puccinellia distans گیاهی چندساله و مرتعی از تیره گندمیان است. در این تحقیق برای بررسی اثر پرایمینگ بر جوانهزنی بذر گونه مذکور، آزمایشی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای پرایمینگ بذر عبارت بودند از: سه سطح اسید سالیسیلیک (100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر)، سه سطح اسید جیبرلیک (125، 250 و 500ppm ) و دو سطح اسید اسکوربیک (100 ...
بیشتر
گونه Puccinellia distans گیاهی چندساله و مرتعی از تیره گندمیان است. در این تحقیق برای بررسی اثر پرایمینگ بر جوانهزنی بذر گونه مذکور، آزمایشی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای پرایمینگ بذر عبارت بودند از: سه سطح اسید سالیسیلیک (100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر)، سه سطح اسید جیبرلیک (125، 250 و 500ppm ) و دو سطح اسید اسکوربیک (100 و 300 میلیگرم در لیتر). مدت زمان پرایم تیمارها بهترتیب 10، 24 و 8 ساعت در نظر گرفته شد. ضمناً از آبمقطر بهعنوان شاهد استفاده شد. بهطوریکه در این آزمایش صفاتی از قبیل درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگینها نشان داد که بین تیمارها از نظر درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی در سطح 1 درصد تفاوت معنیدار وجود دارد و پرایمینگ بذر، افرایش درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی را در پی داشته است. پرایمینگ بذرها با محلول اسید سالیسیلیک 300 میلیگرم در لیتر موجب جوانهزنی بهتر در مقایسه با سایر محلولها شد. پرایمینگ بذرها با این محلول در مقایسه با بذرهای پرایم نشده 40 % جوانهزنی و 8/1 (بذر/ روز) سرعت جوانهزنی بیشتری داشت.
غلامرضا زهتابیان؛ عنایت ا... جان فز؛ حسین محمدعسگری؛ محمدجواد نعمتالهی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 61-73
چکیده
تغییر در کیفیت آبهای زیرزمینی که معمولاً بر اثر مدیریت غلط استحصال آب زیرزمینی رخ میدهد مقدمهای بر تخریب سایر منابع چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم است. این تحقیق با هدف مدلسازی تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی با استفاده از روشهای زمینآماری و معین انجام شد. عاملهای کاتیون، آنیون، یون سولفات و یون بیکربنات از کل خصوصیات ...
بیشتر
تغییر در کیفیت آبهای زیرزمینی که معمولاً بر اثر مدیریت غلط استحصال آب زیرزمینی رخ میدهد مقدمهای بر تخریب سایر منابع چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم است. این تحقیق با هدف مدلسازی تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی با استفاده از روشهای زمینآماری و معین انجام شد. عاملهای کاتیون، آنیون، یون سولفات و یون بیکربنات از کل خصوصیات آب زیرزمینی انتخاب شدند. بهطوریکه، در ابتدا نرمالبودن دادهها با استفاده از روش کولوموگراف- اسمیرنوف بررسی گردید. سپس تجزیه و تحلیل واریوگرافی و واریوگرام متقابل عاملها محاسبه گردید. ارزیابی نتایج با محاسبه مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب همبستگی بین مقادیر مشاهدهای و تخمینی انجام شد. نتایج نشان داد که روشهای زمینآماری برتری قابلملاحظهای نسبت به روشهای معین بجز در مورد عامل کاتیون داشته که روش تخمین عام بهترین روش بوده است. در عاملهای آنیون و یون سولفات کمترین میزان RMSE در روش کوکریجینگ و به میزان 1/9 و 55/2 محاسبه شده است، این عدد برای عامل یون بیکربنات در روش کریجینگ گسسته 90/0؛ اما در مورد عامل کاتیون برخلاف عاملهای دیگر روش معین تخمین عام کمترین خطا را به خود اختصاص داده است و عدد 45/12 محاسبه گردیده است. بهطوریکه استفاده از متغیر کمکی در روش کوکریجینگ دقت نتایج را بجز در عامل بیکربنات افزایش داده است.
صالح آرخی؛ یعقوب نیازی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 74-93
چکیده
در حال حاضر، تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی، به یک مشکل عمده تبدیل گردیده است. بیشتر تغییرات کاربری اراضی، بدون برنامهریزی روشن و منطقی با توجه اندک به اثرات زیستمحیطی آنها صورت میگیرد. از آنجا که تغییرات در کاربری اراضی در سطوح وسیع و گسترده صورت میگیرد، بنابراین تکنولوژی سنجش از راه دور ابزاری ضروری و با ارزش جهت ...
بیشتر
در حال حاضر، تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی، به یک مشکل عمده تبدیل گردیده است. بیشتر تغییرات کاربری اراضی، بدون برنامهریزی روشن و منطقی با توجه اندک به اثرات زیستمحیطی آنها صورت میگیرد. از آنجا که تغییرات در کاربری اراضی در سطوح وسیع و گسترده صورت میگیرد، بنابراین تکنولوژی سنجش از راه دور ابزاری ضروری و با ارزش جهت پایش تغییرات میباشد. در این مطالعه پس از اعمال تصحیحات هندسی و رادیومتریک بر روی تصاویر لندست(TM) سال 1988 و لندست(ETM+) سال 2001، از پنج روش پایش تغییر شامل، رگرسیون تصویر، تفاضل NDVI، تجزیه مؤلفههای اصلی، تبدیل تسلدکپ و روش مقایسه پس از طبقهبندی در حوزه درهشهر استان ایلام با مساحت 80470 هکتار استفاده شده است. در همه این روشها پس از استانداردسازی نقشهها، جهت تغییرات مشخص شده است. در این مطالعه براساس نتایج حاصل از روش مقایسه پس از طبقهبندی و محاسبه ضریب کاپا دقت روشهای دیگر بررسی شده است. براساس نتایج بدستآمده مشخص گردید که بعد از روش مقایسه پس از طبقهبندی، روش تفاضل NDVI و تفاضل PC2 بهترتیب با ضریب کاپای 667/0 و 659/0 بیشترین دقت را در پایش تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه داشتهاند. با وجود این روشهای پایش تغییر متفاوت ویژگیهای خود را داشته و هیچ روشی به تنهایی مناسب و قابل استفاده برای تمام موارد نمیباشد. بنابراین در عمل بهتر است چندین روش پایش تغییر مورد استفاده قرار گیرد و در مرحله بعد نتایج آنها مقایسه شده و بهترین روش از طریق ارزیابی کیفی یا کمی تعیین گردد
تقی طاوسی؛ پیمان محمودی؛ فرزانه سرگلزائی مقدم
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 94-105
چکیده
براساس تعریف کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مهار بیابانزایی « بیابانزایی به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب به علت تغییرات آب و هوایی و فعالیتهای انسانی است. همچنین براساس این کنوانسیون مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب مناطقی هستند که در آن نسبت بارندگی به تبخیر و تعرق بالقوه در محدوده ...
بیشتر
براساس تعریف کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مهار بیابانزایی « بیابانزایی به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب به علت تغییرات آب و هوایی و فعالیتهای انسانی است. همچنین براساس این کنوانسیون مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب مناطقی هستند که در آن نسبت بارندگی به تبخیر و تعرق بالقوه در محدوده 05/0 تا 65/0 قرار گیرد. دادههای مربوط به دو عامل میانگین دمای سالانه و جمع بارش سالانه 45 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک برای یک دوره 30 ساله (2005- 1976) از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. در این تحقیق برای مطالعه و بررسی گسترش مکانی اقلیمهای خشک و نیمهخشک ایران بهعنوان اولین حلقه تأثیرگذار در گسترش و تشدید بیابانزایی از شاخص زیست اقلیم یونیپ (UNEP) بهره گرفته شد. بهطوریکه دوره 30 ساله مورد مطالعه، به سه زیر دوره 10 ساله تقسیم گردید. سپس برای هر زیر دوره با استفاده از شاخص مورد نظر، نقشههای پهنهبندی اقلیمها تهیه گردید و در نهایت با منهاکردن نقشهها از یکدیگر، تغییرات رخ داده در گسترش مکانی اقلیمهای خشک و نیمهخشک ایران مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. براساس نقشههای تهیه شده برای سه زیر دوره مورد مطالعه مشاهده شد که بیشترین گسترش مکانی اقلیمهای خشک و نیمهخشک در دهه سوم روی داده است. بهنحویکه از لحاظ مکانی نیز شدیدترین تغییرات ابتدا در غرب و شمالغرب ایران و بعد در جنوبشرق ایران مشاهده شد. بهطوریکه در غرب و شمالغرب ایران جایگزین شدن اقلیم نیمهخشک به جای اقلیم خشک نیمهمرطوب و نیمهمرطوب به وضوح قابل مشاهده است. در جنوبشرق ایران هم شاهد گسترش اقلیم فراخشک در جهت مداری و نصف النهاری بودهایم. براساس نتایج مطالعات محققان مشاهده گردید که گسترش اقلیم فراخشک به دلیل خشکسالیهای رخ داده در دهه سوم و گسترش اقلیم نیمهخشک در غرب و شمالغرب ایران علاوه بر خشکسالی فراگیر، تغییرات اقلیمی روی داده در برخی عاملهای اقلیمی بوده است
علیاکبر جمالی؛ پروانه عشوری؛ صدیقه زارع کیا
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 106-114
چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک، اگر خشکسالی رخ دهد، اهمیت پخش سیلاب[1]ها و استفاده بهینه از آنها دوچندان میگردد. هدف، تعیین پهنههای مناسب پخش سیلاب برای تقویت آب قناتها، چاهها و چشمهها در مناطق خشک با فنون ارزیابی چندمعیارهمکانی[2] GIS برای مقابله با بحران خشکی و خشکسالی است. از اینرو، حوزهی آبخیز میانکوه در جنوب یزد با ...
بیشتر
در مناطق خشک و نیمهخشک، اگر خشکسالی رخ دهد، اهمیت پخش سیلاب[1]ها و استفاده بهینه از آنها دوچندان میگردد. هدف، تعیین پهنههای مناسب پخش سیلاب برای تقویت آب قناتها، چاهها و چشمهها در مناطق خشک با فنون ارزیابی چندمعیارهمکانی[2] GIS برای مقابله با بحران خشکی و خشکسالی است. از اینرو، حوزهی آبخیز میانکوه در جنوب یزد با مساحت 618 کیلومترمربع، انتخاب شد. در این مطالعه عوامل مکانی اقتصادی همچون نزدیکی به جاده، روستا، قنات، چاه و چشمه درنظر گرفته شد. همچنین عوامل و محدودیتهای مکانی طبیعی مثل تراکم پوششگیاهی، زمینریختشناسی[3]، کاربری اراضی و درجه شیب نیز دخالت داده شد. به طوری که در روش ارزیابی چند معیاره مکانی، عوامل با استفاده از روابط مربوط استانداردسازی بولین و فازی شدند. وزن عوامل نیز با روش رتبهبندی مشخص گردید. در مرحلهی بعد تلفیق لایهها با طراحی درختواره و زبان برنامهنویسی ویژوال در محیط GIS انجام شد که نتیجهی آن، نقشهی شاخص مرکب با ارزشهای فازی (از صفر تا یک) بود. در نتیجه، منطقهی مناسب پخش سیلاب با ارزشهای نزدیکتر به یک، مساحتی معادل 02/15 کیلومترمربع و هر سه اولویت 43/2 درصد از مساحت حوزه را شامل میشوند. این منطقه همپوشانی مناسبی با منطقهی اجراشدهی طرح پخش سیلاب داشت؛ بنابراین کاربرد روش مزبور در تشخیص سریع و دقیق پخش سیلاب برای مناطق مشابه در کشور توصیه میگردد. [1]- Flood spreading [2]- Spatial Multi-Criteria Evaluation (SMCE) [3]- Geomorphology
محمدعلی علیزاده؛ علی اشرف جعفری
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 115-126
چکیده
در این تحقیق، اثرهای پیشتیمار سرما بر خصوصیات جوانهزنی و رشد اولیه (درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین طول گیاهچه، وزن خشک و نسبت آن به وزن تر، نسبت طول ریشه/ طول ساقه، شاخص بنیه) در 5 اکوتیپ علف باغ (Dactylis.glomerata) در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. در گلخانه صفات میزان ...
بیشتر
در این تحقیق، اثرهای پیشتیمار سرما بر خصوصیات جوانهزنی و رشد اولیه (درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین طول گیاهچه، وزن خشک و نسبت آن به وزن تر، نسبت طول ریشه/ طول ساقه، شاخص بنیه) در 5 اکوتیپ علف باغ (Dactylis.glomerata) در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. در گلخانه صفات میزان پنجهدهی و اندازه سطح برگ نیز ارزیابی گردید. در شرایط آزمایشگاه، اعمال تیمار سرما به مدت دو هفته روی بذرها در دمای°C 4 در مقایسه با شاهد انجام شد. در گلخانه، پس از اعمال دو هفته پیش سرما، بذرهای اکوتیپها در شرایط استاندارد دمای°C 4± 20 و دوره روشنایی 16 ساعت و تاریکی 8 ساعت رشد کردند و بعد تیمار سرمای °C4 در دو مرحله سن 15 و 35 روزه گیاهچهها در مقایسه با شاهد اعمال گردید. نتایج نشان داد که اکوتیپهای بانک ژن و کرج با تیمار سرما دارای بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی در ژرمیناتور بودند. میانگین درصد و سرعت سبزشدن و شاخص بنیه آنها در گلخانه نسبت به سایر اکوتیپها بیشتر بود. اکوتیپ بانکژن با داشتن خصوصیات مطلوب جوانهزنی و بنیهای در هر دو محیط و تعداد پنجهدهی و سطح برگ بیشتر در گلخانه بهعنوان یکی از اکوتیپهای برتر شناخته شد. بعد از اکوتیپ بانکژن، اکوتیپهای کرج و همدان در مرتبه بعدی قرار گرفتند
ابوالقاسم دادرسی سبزوار؛ محمد خسروشاهی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 127-148
چکیده
استفاده از سیلابهای با کیفیت پایین در اراضی بیابانی حاشیه رودخانه کالشور شهرستان سبزوار با هدف اداره بهینه سیلابهای این رودخانه، از سال 1371 در دست انجام است. در این پروژه سیلابهای رودخانه کالشور سبزوار که از کیفیت خوبی برخوردار نیست مورد بهرهبرداری قرار گرفته و اراضی بوتهکاری شدهی حاشیه آن، آبیاری سیلابی میشوند. ...
بیشتر
استفاده از سیلابهای با کیفیت پایین در اراضی بیابانی حاشیه رودخانه کالشور شهرستان سبزوار با هدف اداره بهینه سیلابهای این رودخانه، از سال 1371 در دست انجام است. در این پروژه سیلابهای رودخانه کالشور سبزوار که از کیفیت خوبی برخوردار نیست مورد بهرهبرداری قرار گرفته و اراضی بوتهکاری شدهی حاشیه آن، آبیاری سیلابی میشوند. هدف از انجام این پژوهش، سنجش کارایی استفاده از سیلابهای با کیفیت پایین، در تغییرات شوری، pH، گچ، مواد آلی و بافتِ خاک اراضی بیابانی است. برای بررسی تغییرات شوری خاک متأثر از عملیات آبیاری منطقه با سیلاب رودخانه کالشور، نمونهبرداری مخلوط خاک از اعماق 0- 30 (مخلوطِ لایه رسوب و لایه شخم)، 30- 60 و 60- 90 سانتیمتر در ابتدا، وســط و انتهای نوارهای کشت برای سه منطقه ابتدایی، میانی و انتهایی عرصه احیاء شده و نیز نمونهگیری از قطعات شاهد انجام گردید. به این ترتیب، تعداد 51 نمونهی خاک به منظور بررسی تعدادی از عاملهای مورد نیاز، برداشت شد. محل نمونههای خاک با انتخاب 4 ردیف کشت شده از ابتدا تا انتهای عرصهی احیاء شده و با احتساب 4 نمونه در هر ردیف، انجام شد. همچنین تعداد 3 نمونهی خاک از منطقهی شاهد (بدون آبگیری شده) نیز تهیه گردید. نمونهها برای ارزیابی شاخصهای مورد نیاز شوری در آزمایشگاه، با روش تهیه عصاره اشباع مورد آزمایش قرار گرفتند.به طوریکه نتایج نشان داد که مقدارEC خاک تقریباً در تمام ردیفهای نمونهگیری و در تمام اعماق خاک وpH در تمام نمونهها، نسبت به شاهد کاهش یافته است. مقدار تغییرات pH خاک در تمامی نمونهها با افزایش عمق نسبت مستقیم دارد. این بررسی همچنین مشخص کرد که آبیاری سیلابی توانسته است گچِ خاک را از محدوده توسعهی ریشه حذف و به طبقات پایینی خاک منتقل کند. افزون بر آن، افزایش میزان مواد آلی خاک در بیش از 75% نمونهها، حکایت از غنی بودن مواد غذایی در سیلاب مورد استفاده دارد. سرانجام، آبیاری سیلابی با افزایش میزان شن در تمامی نوارها در عمق 0- 30 سانتیمتری خاک، بافت خاک سنگین منطقه را، بهویژه در منطقه توسعه ریشه بهبود بخشده است.
اکبر گندمکار قالهری؛ محمد خسروشاهی؛ غلامرضا گودرزی؛ حجت ا.. زاهدی پور؛ اسماعیل عزیز آبادی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 149-165
چکیده
بیابان مکانی است که در آن مشکلات محیطی، زندگی انسان را با مشکل روبرو میسازد. در بوجود آمدن شرایط بیابانی عوامل مختلف اقلیمی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، خاکشناسی، هیدرولوژی و ژئومورفولوژی نقش خاص خود را ایفا نموده و بر یکدیگر نیز تأثیرگذار میباشند. برای شناسایی مناطق بیابانی و محدوده آنها، نیاز به بررسی دقیق عوامل فوقالذکر ...
بیشتر
بیابان مکانی است که در آن مشکلات محیطی، زندگی انسان را با مشکل روبرو میسازد. در بوجود آمدن شرایط بیابانی عوامل مختلف اقلیمی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، خاکشناسی، هیدرولوژی و ژئومورفولوژی نقش خاص خود را ایفا نموده و بر یکدیگر نیز تأثیرگذار میباشند. برای شناسایی مناطق بیابانی و محدوده آنها، نیاز به بررسی دقیق عوامل فوقالذکر در هر منطقه و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر میباشد. بهطوریکه در این تحقیق به بررسی محدوده بیابانهای استان با توجه به عامل پوشش گیاهی پرداخته شده است. با تعیین محدوده بیابانها و جمعآوری اطلاعات کامل در آن مناطق میتوان جهت جلوگیری از گسترش بیابانها و استفاده بهینه از پتانسیلهای موجود در آن، برنامهریزی مناسب و دقیق ارائه و اجرا نمود. برای این کار محدوده تیپهای گیاهی غالب تعیین و نقشه آن به صورت رقومی در محیط نرمافزار Ilwis تهیه شد. سپس تیپهای گیاهی غالب به گروههای مختلف تقسیم شد و با استفاده از اطلاعات موجود و با توجه به ویژگیهای عمومی هریک از گروهها و تیپها و گونههای گیاهی و مناطق رویشی محدوده اراضی بیابان تفکیک گردید و بر این اساس نقشه مناطق بیابانی استان از جنبه پوشش گیاهی تهیه شد. بنابراین کل عرصه تیپهای گیاهی بیابانی استان 276074 هکتار میباشد و در محدوده مورد مطالعه 21 تیپ گیاهی شاخص مناطق بیابانی مورد شناسایی قرار گرفته که ضمن مشخص کردن هر تیپ گیاهی نسبت به ارزیابی و تعیین و ظرفیت مراتع نیز اقدام گردید؛ در نتیجه وسیعترین تیپ گیاهی بیابانی تیپHultemia persica- Scariola orientalisبا 8/77833 هکتار میباشد که در محدوده شهرستانهای ساوه، اراک، دلیجان و خمین پراکنده است و کوچکترین تیپ گیاهی Nitraria میباشد که با 5/299 هکتار وسعت در حاشیه کفه نمکی کویرمیقان واقع شده است.
معصومه سادات حسینی نسب؛ حسین بارانی؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، صفحه 166-179
چکیده
موضوع نحوه مدیریت سامانهای عرفی مراتع در طول چند دهه اخیر به یکی از مهمترین معضلات مراتع کشور تبدیل گردیده است. بهطوریکه عمدهترین نظام حاکم بر مدیریت مراتع براساس پروانه چرایی یکی از سه شیوه شورایی، مشاعی و افرازی میباشد. یکی از راهکارهای اجرایی در زمینه تعادل دام و مرتع و کاهش تخریب مرتع، معرفی واحدهای مطلوب بهرهبرداری ...
بیشتر
موضوع نحوه مدیریت سامانهای عرفی مراتع در طول چند دهه اخیر به یکی از مهمترین معضلات مراتع کشور تبدیل گردیده است. بهطوریکه عمدهترین نظام حاکم بر مدیریت مراتع براساس پروانه چرایی یکی از سه شیوه شورایی، مشاعی و افرازی میباشد. یکی از راهکارهای اجرایی در زمینه تعادل دام و مرتع و کاهش تخریب مرتع، معرفی واحدهای مطلوب بهرهبرداری از مراتع است. تحقیق حاضر سعی دارد به مقایسه میزان کارایی مالکیت مشاعی، افرازی و شورایی با توجه به متغیرهای مستقل وضعیت مرتع و وضعیت بهرهبرداری از مرتع بپردازد و کارآمدترین شیوه از نظر تمایل بهرهبرداران و افزایش کیفیت مرتع را معرفی نماید. در همین زمینه با توجه به اهداف و فرضیات موجود 105 پرسشنامه از طریق مصاحبه مستقیم با صاحبان پروانه چرا تکمیل شد. وضعیت مرتع در 41 مرتع نمونه به صورت روش 4 فاکتوری محاسبه شد. در نهایت وضعیت مراتع کم بهرهبردار (افرازی) نسبت به مراتع مشاعی بهتر بود. از این رو، شیوه بهرهبرداری شورایی به علت وضعیت ضعیف بهرهبرداری در مراتع این شهرستان توصیه نمیشود. بنابراین صرفنظر از معایبی که مالکیت مشاعی میتواند داشته باشد، با توجه به کارایی و بالا بودن روحیه مشارکت در بین بهرهبرداران آن، میتوان با اندکی محافظهکاری مالکیت موجود را مناسبتر از بقیه موارد دانست و معایب آن را با مدیریت صحیح بهبود بخشید و انگیزه حفظ منابع طبیعی را با برنامههای خاص در بین مردم بوجود آورد. با توجه به اینکه اغلب مراتع به صورت عمومی بهرهبرداری میشود، تشکیل تعاونی و واگذاری حق بهرهبرداری به تعاونیها در اولویت مردم است.