جلال عبداللهی؛ محمدحسن رحیمیان؛ محمدحسین ثواقبی
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 289-301
چکیده
تنک بودن پوشش گیاهی مناطق خشک و داشتن زمینه خاکی باعث شده است که تکنیک سنجش از دور با استفاده از یک شاخص قادر به نشان دادن مقادیر واقعی درصد پوشش گیاهی نباشد و استفاده تلفیقی از شاخصهای مختلف گیاهی و خاک کارآیی بهتری داشته باشد. تعیین درصد مشارکت هر شاخص با استفاده از تجزیه و تحلیلهای آماری صورت میگیرد. اما بدست آمدن نقشه مناسب متغیر ...
بیشتر
تنک بودن پوشش گیاهی مناطق خشک و داشتن زمینه خاکی باعث شده است که تکنیک سنجش از دور با استفاده از یک شاخص قادر به نشان دادن مقادیر واقعی درصد پوشش گیاهی نباشد و استفاده تلفیقی از شاخصهای مختلف گیاهی و خاک کارآیی بهتری داشته باشد. تعیین درصد مشارکت هر شاخص با استفاده از تجزیه و تحلیلهای آماری صورت میگیرد. اما بدست آمدن نقشه مناسب متغیر وابسته (پوشش گیاهی) علاوه بر همبستگی قوی آماری به ماهیت متغیر های مستقل، شرایط محیطی حاکم بر منطقه و میزان شادابی و سرسبزی گیاهان درآن سال بستگی دارد. هدف از اجرای این تحقیق بررسی محدودیتهای تصاویر ماهواره ای لندست ETM+ و مدل رگرسیون چند متغیره خطی جهت تهیه نقشه پوشش گیاهی مناطق خشک در دو سال با بارندگی متفاوت میباشد، بدین منظور با بکارگیری تلفیقی داده های ماهواره ای، شاخصهای مختلف گیاهی و خاک، فاکتورهای محیطی و اطلاعات صحرایی، اقدام به تهیه نقشه پوشش گیاهی منطقه ندوشن واقع در استان یزد شده است. جهت ایجاد رابطه مناسب بین متغیرهای مستقل و میزان پوشش گیاهی، از روش رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. این کار برای دو سال مختلف از نظر میزان بارندگی (1379 به عنوان یک سال کم باران و 1381 به عنوان سال پرباران) انجام و نتایج بدست آمده مقایسه گردید.تجزیه و تحلیلهای آماری بیانگر امکان ساخت نقشه پوشش گیاهی با ضرایب تبیین تصحیح شده 3/93 و 7/90 برای سالهای 1379 و 1381 بود. ولی نتایج نهایی نشان داد که تولید نقشه مناسب پوشش گیاهی برای سال 1379 غیر ممکن است. دلیل این امر به ماهیت متغیرهای سازنده نقشه در این سال و نیز به عامل اصلی آن یعنی بارندگی مربوط شد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که برقراری یک ارتباط رگرسیونی قوی، شرط لازم و کافی برای ساخت نقشه در چنین شرایطی نمیباشد، بلکه بدست آمدن نقشه پوشش گیاهی با دقت قابل قبول میتواند صحت مدل آماری مورد نظر را به اثبات برساند.
شعبان شفیعزاده؛ احمدرضا سیفالهی؛ ذبیحا… اسکندری
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 302-312
چکیده
کمبود ازت در خاک از عوامل اصلی کاهش رشد گیاهان محسوب میگردد و از طرفی 80% حجم گاز موجود در اتمسفر به صورت ازت مولکولی میباشد که بصورت مستقیم مورد استفاده گیاهان نمیباشد .مؤثرترین سیستم تثبیت کننده ازت مولکولی سیستم ریزوبیوم/ لگوم میباشد که اهمیت اقتصادی ویژهای دارد.جداسازی، شناسایی و معرفی سوشهای ریزوبیوم همزیست با لگومهای ...
بیشتر
کمبود ازت در خاک از عوامل اصلی کاهش رشد گیاهان محسوب میگردد و از طرفی 80% حجم گاز موجود در اتمسفر به صورت ازت مولکولی میباشد که بصورت مستقیم مورد استفاده گیاهان نمیباشد .مؤثرترین سیستم تثبیت کننده ازت مولکولی سیستم ریزوبیوم/ لگوم میباشد که اهمیت اقتصادی ویژهای دارد.جداسازی، شناسایی و معرفی سوشهای ریزوبیوم همزیست با لگومهای مرتعی علاوه بر افزایش تولید کمی و کیفی علوفه باعث بهبود خاک و افزایش ازت قابل جذب خاک نیز میگردند. تأمین ازت بصورت کودهای شیمیایی علاوه بر اینکه هزینههای گزاف تولید و حمل را در پی دارد مقدار کمی از آن نیز مورد استفاده گیاه قرار میگیرد و ساختمان خاک را مختل میکند و در نهایت باعث آلودگی محیط زیست و بخصوص آبهای زیرزمینی میگردد. به منظور شناسایی سوشهای ریزوبیوم همزیست با مهمترین لگومهای مرتعی استان و تعیین کارآیی آنها نمونههای یونجه و اسپرس مرتعی به همراه خاک از شهرستانهای فریدن، فریدونشهر، چادگان و سمیرم جمعآوری گردید. درکل تعداد 200 نمونه گیاه لگوم به همراه خاک بستر از شهرستانهای فوق جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل گردید و سپس سوشهای ریزوبیوم از گرههای گیاهان میزبان روی محیط کشت اختصاصی YMA جداسازی گردید. باکتریهای جداسازی شده خالصسازی و براساس خصوصیات مرفولوژیکی، میزان رشد و میزبان آنها شناسایی گردیدند. در مجموع 29 کلنی باکتری جداسازی و خالص سازی شدند که در قالب 7 سوش باکتری ریزوبیوم به نام Rhizobium meliloti از روی یونجه و اسپرس شناسایی گردیدند. طی آزمایشهای گرهسازی، باکتریهای فوق روی گیاهچههای یونجه و اسپرس در شرایط آزمایشگاهی و روی محیط غذایی بدون ازت گره تولید نمودند.
محمدجواد احمدیان یزدی؛ اسماعیل رهبر؛ اروجعلی کریمی
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 313-322
چکیده
برای واسنجی الگوی آماری تعیین انبوهی بهینة تاغکاریها بر پایة اثرات توأم بافت خاک، بارش متوسط سالانه، سن و رویش قابل انتظار در منطقة سبزوار، و استفاده از نتایج بدست آمده برای بهینهسازی انبوهی تاغکاریهای این منطقه، ابتدا اندازة رشد و سرسبزی قابل انتظار برای تک درختان واقع در شرایط متعارف تاغکاریهای هفت سالة منطقة کالیاغمورت ...
بیشتر
برای واسنجی الگوی آماری تعیین انبوهی بهینة تاغکاریها بر پایة اثرات توأم بافت خاک، بارش متوسط سالانه، سن و رویش قابل انتظار در منطقة سبزوار، و استفاده از نتایج بدست آمده برای بهینهسازی انبوهی تاغکاریهای این منطقه، ابتدا اندازة رشد و سرسبزی قابل انتظار برای تک درختان واقع در شرایط متعارف تاغکاریهای هفت سالة منطقة کالیاغمورت سبزوار تعیین شد. با قرار دادن این مقدار و دیگر مقادیر پیشگفته در الگوی آماری یادشده، انبوهی بهینه به اندازة 309 پایه در هکتار برآورد و به عنوان تیمار شمارة 3 (3T) منظور شد. دیگر تیمارها برای واسنجی انبوهی برآورد شدة مذکور، شامل247=1T، 278=2T، 340=4T، 371=5T و انبوهی اولیه یا شاهد، 500=6T پایه در هکتار، از طریق تنک کردن درختان مازاد، در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در اواخر زمستان 1372 اجرا شد. ارتفاع و قطر تاج درختان در زمان اجرای طرح و در پایان هر یک از ده فصل رویش بعدی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل نتایج ده ساله نشان داد که اگرچه اثر تیمارها بر مؤلفههای رشد معنیدار است، ولی ترتیب موفقیت تیمارها تناسبی با شمارة آنها(درجة انبوهی) ندارد. از جمله تیمارهای شمارة 2 و 5 با بیشترین رشد در گروه a، تیمار 6 (شاهد) با کمترین رشد در گروه b و سایر تیمارها در گروه بینابین ab قرار میگیرند. تیمارهای شمارة 2 و 6 با 7/84 درصد اختلاف معنیدار به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار رشد شاخص اندازة کلی درختان را به خود اختصاص دادند. بر پایة نتایج این پژوهش ده ساله، انبوهی بهینة تاغکاریهای منطقة کال یاغمورت سبزوار 278 پایه در هکتار است. این مقدار انبوهی به اندازة 10درصد تنکتر از رقمی است که به وسیلة الگوی آماری مورد واسنجی و بر پایة مشخصات خاک و بارندگی سالانة منطقة سبزوار برآورد میشود.
احمد توبه؛ امیر قلاوند؛ اسلام مجیدی؛ مهدی پناهیان
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 323-335
چکیده
یونجه بومی«قارقلوق» منطقة ماکو، در شمال غرب ایران از نظر صفات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی مؤثر در مقاومت به خشکی و سرما با چهار توده از یونجههای همدانی، یزدی، بمی و بغدادی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که کولتیوار بومی«قارقلوق» در بسیاری از جهات ارجحتر از بقیه بود. در شرایط تنش تدریجی خشکی کولتیوار«قارقلوق» ...
بیشتر
یونجه بومی«قارقلوق» منطقة ماکو، در شمال غرب ایران از نظر صفات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی مؤثر در مقاومت به خشکی و سرما با چهار توده از یونجههای همدانی، یزدی، بمی و بغدادی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که کولتیوار بومی«قارقلوق» در بسیاری از جهات ارجحتر از بقیه بود. در شرایط تنش تدریجی خشکی کولتیوار«قارقلوق» از نظر ریشه، تعدا ریشههای فرعی، وزنتر و خشک ریشه اختلاف بسیار معنیداری با بقیه داشت. کولتیوار قارقلوق بالاترین مقاومت دیوارة سلولی را داشته(16/106 میلیموس بر سانتیمتر Ec) و از نظر میزان نسبی آب برگ(RWC) کولتیوار بغدادی و قارقلوق در سطح احتمال 1% در گروه اول به ترتیب 4/69 و 2/65 درصد و بقیه در گروه دوم برابر 8/50 و 6/53 درصد قرار گرفتهاند. از نظر پایداری کلروفیل، بین کولتیوارها بین حداقل 983/0 و حداکثر 67/1 نانومتر طول موج در کولتیوار قارقلوق اختلاف معنیدار نبود. کولتیوار قارقلوق از نظر تعداد میانگره 20 عدد تعداد شاخههای فرعی 10 عدد در هر ساقه بیشتر و از نظر تعداد ساقه در واحد سطح و میزان سطح برگ 2cm114 کمتر از بقیه بود. در شرایط تنش سرما، درصد گیاه زنده مانده کولتیوار قارقلوق بیشتر و کولتیوار بغدادی و بمی کمتر از بقیه بودند. طول ریشه کولتیوار قارقلوق در شرایط رشد در دمای پایین در کشت گلدانی، بیشتر از بقیه بود.
مجید قربانی جاوید؛ غلامعباس اکبری؛ فواد مرادی؛ ایرج اله دادی
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 336-351
چکیده
بررسی میزان تولید ماده خشک و روابط آبی گیاهان مرتعی تحت تنش خشکی میتواند به شناسایی ژنوتیپها و ارقام مقاوم به خشکی منجر گردد و بررسی این صفات به شناخت مکانیزمهای موثر در مقاومت به خشکی کمک خواهد کرد. بمنظور ارزیابی میزان ماده خشک، روابط آبی و تنظیم اسمزی دو ژنوتیپ حساس و مقاوم به خشکی یونجه یکساله از گونه مرتعی Medicago laciniata (L.) ...
بیشتر
بررسی میزان تولید ماده خشک و روابط آبی گیاهان مرتعی تحت تنش خشکی میتواند به شناسایی ژنوتیپها و ارقام مقاوم به خشکی منجر گردد و بررسی این صفات به شناخت مکانیزمهای موثر در مقاومت به خشکی کمک خواهد کرد. بمنظور ارزیابی میزان ماده خشک، روابط آبی و تنظیم اسمزی دو ژنوتیپ حساس و مقاوم به خشکی یونجه یکساله از گونه مرتعی Medicago laciniata (L.) Mill در شرایط گلخانه ای بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام گردید، دو ژنوتیپ حساس و متحمل به خشکی یونجه یکساله تحت چهار سطح مختلف تنش خشکی شامل 03/0- ، 1/0- ، 2/0- ، 1- مگا پاسکال (بهترتیب سطح شاهد، تنش خشکی کم، متوسط و شدید) قرار داده شد. بررسی صفات وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب (RWC)، پتانسیل کل آب (ψw)، پتانسیل ترگر (ψt)، پتانسیل اسمزی (ψs) و تنظیم اسمزی (OA) در یک و ده روز پس از اعمال تیمارهای خشکی انجام گردید. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان داد که با افزایش تنش خشکی، وزن خشک اندام هوایی در ژنوتیپ متحمل تا ده روز پس از اعمال تنش شدید (1- مگاپاسکال) همچنان افزایش داشت، اما نسبت به حالت شاهد این افزایش کمتر بود؛ در حالیکه در ژنوتیپ حساس روند کاهشی بود. همچنین اختلاف معنیداری بین دو ژنوتیپ از نظر وزن خشک ریشه وجود داشت. در این بررسی افزایش وزن خشک ریشه در ژنوتیپ متحمل میتواند بواسطه افزایش رشد ریشه و تولید ریشه های جانبی بیشتر در شرایط خشکی باشد، که صفت مطلوبی برای تحمل به تنش خشکی به حساب می آید. تنش خشکی، RWC و ψw بافتها را کاهش داد. کاهش در میزان RWC متناسب با کاهش ψw بود، بنحوی که کمترین میزان کاهش مربوط به ژنوتیپ متحمل به خشکی و بیشترین کاهش در ژنوتیپ حساس بود. ψt ژنوتیپ متحمل با افزایش شدت تنش خشکی تا سطح 2/0- مگاپاسکال همچنان بالا باقی ماند، درحالیکه در ژنوتیپ حساس از همان آغاز تنش این پتانسیل سیر نزولی داشت. با افزایش تنش خشکی، ψs در دو ژنوتیپ کاهش معنیداری را نشان داد، اما در ژنوتیپ متحمل کاهش بیشتر، نشان از افزایش غلظت متابولیتها می باشد. در این تحقیق تنظیم اسمزی به عنوان مکانیزمی مؤثر در ایجاد مقاومت به خشکی در این دو ژنوتیپ نقش داشته است، بهطوری که میزان آن در ژنوتیپ متحمل در شدیدترین میزان تنش (1- مگا پاسکال) دو برابر رقم حساس بوده است.
حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی؛ حامد جنیدی جعفری
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 352-358
چکیده
در این تحقیق اثرات شوری بر جوانه زنی 2 گونه Artemisia scopariaو Artemisia vulgaris در پنج تیمار و 4 تکرار شامل آب مقطر به عنوان شاهد، مقادیر غلظت 100 ، 200 ، 300 و 400 و میلی مولار نمک NaCl با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملا" تصادفی بررسی شد. نتایج نشان داد که مقاومت به شوری گونه Artemisia scoparia نسبت به Artemisia vulgaris در همه تیمار ها بیشتر است. درکل، ...
بیشتر
در این تحقیق اثرات شوری بر جوانه زنی 2 گونه Artemisia scopariaو Artemisia vulgaris در پنج تیمار و 4 تکرار شامل آب مقطر به عنوان شاهد، مقادیر غلظت 100 ، 200 ، 300 و 400 و میلی مولار نمک NaCl با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملا" تصادفی بررسی شد. نتایج نشان داد که مقاومت به شوری گونه Artemisia scoparia نسبت به Artemisia vulgaris در همه تیمار ها بیشتر است. درکل، با افزایش میزان شوری میزان جوانه زنی کاهش می یابد و بین درصد جوانه زنی در سطوح مختلف شوری اختلاف معنی داری وجود دارد.
فرهاد آژیر؛ امرعلی شاهمرادی
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 359-367
چکیده
بررسی درباره چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و مطالعه نحوه ارتباط آن با سایر اجزای زنده و غیر زنده در رویشگاه مربوطه، به عنوان آت اکولوژی آن گونه در نظر گرفته می شود. این نوع مطالعات، اطلاعات پایه ای برای مدیریت اکوسیستم های مرتعی بوجود می آورد. در این تحقیق آت اکولوژی Ferula ovina با نام فارسی کما مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا ...
بیشتر
بررسی درباره چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و مطالعه نحوه ارتباط آن با سایر اجزای زنده و غیر زنده در رویشگاه مربوطه، به عنوان آت اکولوژی آن گونه در نظر گرفته می شود. این نوع مطالعات، اطلاعات پایه ای برای مدیریت اکوسیستم های مرتعی بوجود می آورد. در این تحقیق آت اکولوژی Ferula ovina با نام فارسی کما مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا نقشه رویشگاه تهیه و سپس ویژگیهای رویشگاهی شامل پستی و بلندی، اقلیم، خاک، گونههای همراه، چگونگی حضور گونه مورد مطالعه در پوشش گیاهی، سیستم ریشه، فنولوژی، ارزش رجحانی و آفات گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد این گونه گیاهی در دامنه ارتفاعی 2000 تا 3200 متر از سطح دریا رویش دارد و به لحاظ درصد شیب و جهت شیب تقریبا" محدودیتی ندارد. بارندگی در رویشگاه های این گونه بیش از 400 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 8 درجه سانتیگراد می باشد. مطالعات سنگ شناسی نشان داد لایه های رویشگاه های کما شامل سنگهایی از انواع توف، آهک، شیل، کنگلومرا، ماسه سنگ، سیلت سنگ و رس سنگ است. در خاکهای با بافت لومی تا لومی شنی می روید. هدایت الکتریکی خاک رویشگاه کمتر از یک دسی زیمنس بر متر و اسیدیته آن در حدود 7 تا 5/7 می باشد. گیاه Ferula ovina دربیشتر رویشگاه های خود بصورت گونه غالب ظاهر شده است. بطور متوسط، پوشش تاجی 35/12 درصد، تراکم 16750 پایه در هکتار و فراوانی 62/81 درصد تعیین گردید. ریشه این گیاه از نوع ریشه راست است و دارای انشعابهای محدود می باشد. مراحل رویش گیاه از نیمه اول اردیبهشت شروع و تا نیمه مرداد ماه ادامه دارد. رشد رویشی گیاه از هفته دوم اردیبهشت آغاز می شود. زمان ظهور گلها نیمه دوم خرداد ماه و زمان بذردهی گیاه اوایل تیرماه است. رسیدن بذرها از اوایل تیر ماه شروع شده وتا اواسط مرداد ریزش می کنند. این گونه فقط از طریق بذر تکثیر می یابد. در حالت سبز بودن، گوسفند و بز مقدار کمی از زمان چرا را به تغذیه از این گیاه اختصاص می دهند. ولی این گیاه بهعنوان علوفه زمستانه برای دامداران مناطق کوهستانی اهمیت داشته و پس از درو و انبار شدن در پائیز و زمستان به تغذیه دام میرسد. مهمترین آفت گیاه، لارو پروانه ای از جنس Malocosma است.
غلامرضا قهاری؛ مجتبی پاکپرور
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 368-390
چکیده
تغذیهی مصنوعی آبهای زیرزمینی، روشی اثبات شده برای افزایش سطح آب در آبخوانهای غیر محدود است. با آن که تأثیر گسترش سیلاب بر افزایش تغذیهی آبخوان گربایگان فسا (ایستگاه کوثر) بدلیل افزایش سطح اراضی کشاورزی آبیانه به میزان 8 برابر گذشته، به طور غیر مستقیم آشکار است اما مطالعات کمی برای ارایه ارقام مستند، مورد نیاز است. به رغم ثبت وقایع ...
بیشتر
تغذیهی مصنوعی آبهای زیرزمینی، روشی اثبات شده برای افزایش سطح آب در آبخوانهای غیر محدود است. با آن که تأثیر گسترش سیلاب بر افزایش تغذیهی آبخوان گربایگان فسا (ایستگاه کوثر) بدلیل افزایش سطح اراضی کشاورزی آبیانه به میزان 8 برابر گذشته، به طور غیر مستقیم آشکار است اما مطالعات کمی برای ارایه ارقام مستند، مورد نیاز است. به رغم ثبت وقایع سیل و اندازهگیری بدهی آن در برخی موارد، و نیز اندازهگیری مداوم ماهانهی سطح آب چاههای مشاهدهای (گمانه ای)، هنوز تحقیقی برای کمی کردن تأثیر سیلاب بر تغییرات سفره صورت نگرفته است. مقالهی حاضر نتایج بررسی جامعی است که به دنبال یافتن پاسخ به این مسئله بوده است. با توجه به دادههای چاههای گمانه (پیزومتری) سالهای 1371 تا 1384، ابتدا روند تغییرات سالانهی چاههای گمانه ملاحظه شد; سپس آب نگار (هیدروگراف) آب زیرزمینی دشت به کمک میانیابی و میانگیری ترسیم شد. نتایج نشان می دهند که روند عمومی سطح آب سفره کاهشی است. در مورد چاههای مشاهده ای که در خارج از شبکهی پخش سیلاب هستند، وضعیت بدتری حاکم است. در مرحلهی بعد، دادههای وقایع سیل و رقوم همزمان سطح آب چاههای مشاهده ای در ماه قبل از سیل و تا 3 ماه پس از آن در کنار یکدیگر قرار داده شد، تفاوت هر ماه از ماه قبل از سیل محاسبه گردید و نمودار آن ترسیم شد. آنگاه همین دادهها به دو دستهی همزمان با ماههای حداقل و حداکثر برداشت از سفره دستهبندی شد و نمودارهای دیگری ترسیم گردید. در تمامی چاههای مشاهده ای، هرگاه وقایعی از سیل که با حداقل برداشت از سفره (ماههای آبان تا بهمن) همزمان بوده بررسی شود، دست کم تا 3 ماه پس از روان گشتن سیلاب، روند تغییرات، افزایشی است. در ماههای متناظر با حداکثر برداشت از سفره، روند کاملاً دگرگون شده و در 3 چاه مشاهده ای، تغییرات پس از وقوع سیل کاهشی است و نشان از افت سطح آب زیرزمینی دارد. در همین دسته از دادهها، چاه مشاهده ای شمارهی 2 که در مرکز شبکههای پخش سیلاب قرار دارد، روند مثبت داشته و در برابر انبوه برداشت از سفره مقاومت نشان داده است. در تمام موارد بیشترین اُفت مربوط به چاه مشاهده ای 4 است که در مرکز اراضی کشاورزی پایین دست ایستگاه واقع شده است.
فرهاد فخری؛ و سید محی الدین جعفری؛ محمد خسروشاهی
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 391-402
چکیده
استان بوشهر با واقع شدن در بخش جنوبی ایالت زمین ساختی- رسوبی زاگرس، از نهشته های با سنگ شناسی رسوبی از نوع تبخیری و تخریبی تشکیل شده است. با توجه به اهمیت سازندهای چینه شناسی در بیابان زائی و شناسایی مناطق بیابانی، با استفاده از نقشه های زمین شناسی 1:250000 ، 1:100000 و 1:1000000 سازمان زمین شناسی کشور و شرکت ملی نفت ایران، و با مطالعه دقیق سنگ ...
بیشتر
استان بوشهر با واقع شدن در بخش جنوبی ایالت زمین ساختی- رسوبی زاگرس، از نهشته های با سنگ شناسی رسوبی از نوع تبخیری و تخریبی تشکیل شده است. با توجه به اهمیت سازندهای چینه شناسی در بیابان زائی و شناسایی مناطق بیابانی، با استفاده از نقشه های زمین شناسی 1:250000 ، 1:100000 و 1:1000000 سازمان زمین شناسی کشور و شرکت ملی نفت ایران، و با مطالعه دقیق سنگ شناسی و چینه شناسی حوضه های آبخیز استان و نیز آبرفتهای کواترنر، سازندهای مؤثر در تشکیل بیابانهای استان شناسایی شد و محدوده مؤثر بیابانی در بخشهای آبرفتی بر روی دشتهای استان بوشهرتفکیک و رقومی گردید. پس از تعیین سازندهای زمین شناسی شور و تبخیری در محدوده استان که تحت عنوان بیابانهای اولیه معرفی شده اند، با ترسیم شبکه زهکشی حوضه های آبخیز رودخانه هایی که حاوی سازندهای تبخیری بوده و سپس تعیین مناطق پایین دست سازندهای تبخیری که از طریق جریانهای سطحی به گچ و نمک آلوده شده اند، بیابانهای ثانویه استان تعیین شد. از تلفیق دو لایه یاد شده گسترش بیابانهای استان بوشهر مشخص شد. نتایج حاصل نشان داد که 1166620 کیلومتر مربع، (47 درصد) از مساحت کل استان را بیابانهای زمین شناسی به خود اختصاص داده اند که 592041 کیلومتر مربع را بیابانهای اولیه و 574579 کیلومتر مربع را بیابانهای ثانویه تشکیل می دهند. مهمترین عوامل چینه شناختی مؤثر بر بیابانی شدن استان بوشهر، سازندهای هرمز،گچساران، میشان و آغاجاری شناسایی شدند.
ابراهیم خلیفه؛ مجتبی پاکپرور؛ محمدرضا کاویانپور
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 403-420
چکیده
تپههای ماسهای فعال و متحرک به ویژه بارخانها از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی، مزارع کشاورزی و مراکز اقتصادی مجاور هستند. تعیین چگونگی گسترش و محور اصلی جابجایی این تپهها از مهمترین اهداف مطالعات فرســایش بادی در مناطق انباشت میباشد. این مهم مستلزم شناسایی و تفکیک تپههای ماسهای فعال و تثبیت یافته است. از جمله ...
بیشتر
تپههای ماسهای فعال و متحرک به ویژه بارخانها از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی، مزارع کشاورزی و مراکز اقتصادی مجاور هستند. تعیین چگونگی گسترش و محور اصلی جابجایی این تپهها از مهمترین اهداف مطالعات فرســایش بادی در مناطق انباشت میباشد. این مهم مستلزم شناسایی و تفکیک تپههای ماسهای فعال و تثبیت یافته است. از جمله ویژگیهای بارز نهشتههای بادی لبهها، خطالرأس و حواشی آنها میباشد. همچنین تپههای قدیمیتر (غیر فعال)، حجیمتر، یکنواختتر و دارای خطوط کمتر در سطح خود بوده و نیز تپههای فعال دارای شکل و وضعیت هندسی شناخته شدهای میباشند. از سوی دیگر تغییرات ایجاد شده در سطح تپههای تثبیتیافته که ناشی از تغییر وضعیت رطوبتی، حرارتی و پوشش گیاهی است اغلب در تکباندها به تصویر کشیده نمیشوند. از آنجا که برخی از انواع فیلتر به ویژه فیلتر آشکارساز غیرخطی لبهها کارآیی مطلوبی در شناسایی پدیدههای خطی دارند و نیز نسبتگیری طیفی پدیدههایی که در حالت تکباندی قابل تفکیک نیستند را متمایز میسازد، بنابراین تکنیکهای یاد شده از توانایی بالقوه زیادی در ارتباط با شناخت شکل ظاهری و فعالیت نهشتههای بادی برخوردارند. در تحقیق حاضر، ضمن استفاده از تکنیکهای فیلتر و نسبتگیری طیفی، باند سوم روش گمانهزنی و تحلیل طیفی (در این مورد مطالعاتی باند b5 سنجنده ETM+ ماهواره لندست) جهت کاربرد فیلتر آشکارساز غیرخطی لبهها و نسبت طیفی باندهای اول و دوم روش گمانهزنی و تحلیل طیفی (در این مورد مطالعاتی b62/b4) به ترتیب به عنوان مناسبتربن باند و نسبت طیفی به منظور شناسایی و تفکیک تپههای ماسهای فعال و غیر فعال معرفی میگردند.
قاسمعلی ابرسجی؛ امرعلی شاهمرادی؛ صدیقه زارع کیا
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 421-431
چکیده
آت اکولوژی گونه های گیاهی بخش مهمی از مطالعات اکولوژیک در علوم منابع طبیعی را تشکیل می دهد. در این تحقیق، آت اکولوژی گونه مرتعیHedysarum kopetdaghi Boriss. در اکوسیستمهای مرتعی استان گلستان مدنظر بوده است. این گونه مرتعی، گیاهی است پایا و از تیره Papilionaceae می باشد. جهت مطالعه آت اکولوژی این گونه، ابتدا رویشگاههای آن در استان مشخص شد. سپس مواردی ...
بیشتر
آت اکولوژی گونه های گیاهی بخش مهمی از مطالعات اکولوژیک در علوم منابع طبیعی را تشکیل می دهد. در این تحقیق، آت اکولوژی گونه مرتعیHedysarum kopetdaghi Boriss. در اکوسیستمهای مرتعی استان گلستان مدنظر بوده است. این گونه مرتعی، گیاهی است پایا و از تیره Papilionaceae می باشد. جهت مطالعه آت اکولوژی این گونه، ابتدا رویشگاههای آن در استان مشخص شد. سپس مواردی از قبیل خصوصیات اقلیمی و خاک رویشگاهها، سیستم ریشه گیاه، فنولوژی، زادآوری، ارزش رجحانی، و ترکیبات شیمیایی گیاه بررسی گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در منطقه مورد مطالعه رویشگاههای این گونه مرتعی بصورت لکه های پراکنده واقع شدهاند. میزان بارندگی سالانه در رویشگاهها 5/249 میلیمتر و دمای متوسط سالانه 9/11 درجه سانتیگراد می باشد. این گونه بر روی خاکهای با بافت سیلتی لوم با pH 5/7 تا 9/7 و بدون شوری ظاهر می شود. این گونه دارای سیستم ریشه عمودی است که بیش از 2 متر در خاک نفوذ می نماید. ریشه دارای انشعابهای جانبی کمی در لایه های سطحی خاک است. بررسی نحوه حضور گونه مورد نظر در پوشش گیاهی رویشگاههای مختلف آن نشان داد که پوشش تاجی این گونه 16/1-2/0 درصد، تراکم 1500-70 پایه در هکتار و فراوانی آن 15-3 درصد می باشد. شروع رشد این گیاه معمولاً از اواسط بهمن ماه با متورم شدن جوانه های رویشی اتفاق می افتد. ولی دوره اصلی رشد رویشی این گونه مرتعی از اواخر اسفند و اوایل فروردین ماه با گرم شدن تدریجی هوا شروع می شود. در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد گلدهی کامل گردیده و در اواخر خرداد و اوایل تیر رسیدن بذرها آغاز می شود. این گیاه در مرحله رشد رویشی دارای 13/27% پروتئین خام بوده و ارزش رجحانی آن برای گوسفند و بز حدود 75% می باشد. این گونه مرتعی معمولاً در معرض چرای سنگین می باشد که ممکن است سبب آسیب رساندن به گیاه و در معرض خطر قرار گرفتن آن شود. مقاومت این گیاه در مقابل چرا و ناملایمات طبیعی نسبتاً زیاد است. با توجه به ویژگیهای یاد شده، این گونه مرتعی می تواند در برنامه های مرتعکاری و مدیریت مراتع استان گلستان مورد استفاده قرار گیرد.
محمود گودرزی؛ مهدی فرحپور
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، صفحه 432-446
چکیده
این تحقیق به منظور استفاده از قابلیتهای دادههای دورسنجی در جداسازی دیمزارها از مراتع و با استفاده از تقویم زراعی در مناطق نیمه استپی ایران، در منطقهی تهم از استان زنجان به وسعت 5/8032 هکتار انجام شد. ابتدا تقویم زراعت دیم غلات (کاشت، داشت، برداشت) معین شده و وجوه تمایز آن با تغییرات پوشش گیاهی طبیعی منطقه در طول سال بررسی گردید. سپس ...
بیشتر
این تحقیق به منظور استفاده از قابلیتهای دادههای دورسنجی در جداسازی دیمزارها از مراتع و با استفاده از تقویم زراعی در مناطق نیمه استپی ایران، در منطقهی تهم از استان زنجان به وسعت 5/8032 هکتار انجام شد. ابتدا تقویم زراعت دیم غلات (کاشت، داشت، برداشت) معین شده و وجوه تمایز آن با تغییرات پوشش گیاهی طبیعی منطقه در طول سال بررسی گردید. سپس تصاویر ماهوارهای مربوط به زمانهایی که بازتاب طیفی دو کاربری، دیم و مرتع به حداکثر رسید تهیه گردید. تصاویر تهیه شده با استفاده از نقشه توپوگرافی 1:50000، GPS و نقاط کنترلی، زمین مرجع و شدند میزان خطای آن برابر 554/0 پیکسل تعیین گردید. برای نقشه پایه از تصاویر پانکروماتیک IRS منطقه (تاریخ 24 مهر ماه سال 1381) استفاده گردید. آشکارسازی تصاویر باندهای چند طیفی با تکنیکـهای مختلف مانند بسط تباین خطی تصاویر، ادغام تصاویر چند طیفی با پانکروماتیک، ترکیب رنگی کاذب و تحلیل مؤلفههای اصلی انجام شد. برای تحلیل تصاویر از شاخصهای پوشش گیاهی (48 شاخص)، طبقهبندی نظارت شده (الگوریتمهای بیشینه درستنمایی و جعبهای)، طبقهبندی نظارت نشده و طبقهبندی مؤلفههای اصلی استفاده گردید. میزان صحت نقشههای تهیه شده با روشهای تحلیل تصاویر، به وسیله عملیات روی هم گذاری نقشههای تهیه شده با نقشه پایه (واقعیت زمینی) انجام شد. با بررسی کلی نتایج بدست آمده از روشهای مختلف تحلیل تصاویر، اراضی مرتع (در نقشه پایه) با مرتع در دادههای رقومی دارای هم پوشانی حدود 50 درصد هستند. این هم پوشانی در اراضی دیم بسیار پایینتر بوده و حدود 15 درصد است. تداخل اراضی دیم و مرتع با کاربریهای دیگر نظیر اراضی کشاورزی آبی، خاک لخت (مناطق فاقد پوشش گیاهی) و مسکونی بسیار کم است. همچنین نتایج حاصل بیانگر اینست که دقت روشهای تحلیل تصاویر بسیار پایین بوده و تفکیک دیمزارها و مراتع با روشهای یاد شده امکانپذیر نیست، ولی اراضی دیم در تصاویر پانکروماتیک با اشکال هندسی، نقش، شکل و بافت مشخص بوده و قابل تفکیک میباشند.