رضا یاری؛ غلامعلی حشمتی؛ حامد رفیعی
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 745-758
چکیده
ارزیابی پتانسیل اکولوژیک و ظرفیتهای طبیعی هر منطقه بههمراه برنامهریزی صحیح میتواند منجر به بهرهبرداری پایدار و مستمر از عرصههای طبیعی گردد. با افزایش جمعیت و فشارهای روانی حاصله از شلوغی شهرها، اکوتوریسم به عنوان یکی از راههای کاهش فشارهای حاصله بر مردم اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. توسعه اکوتوریسم جهت حفظ ...
بیشتر
ارزیابی پتانسیل اکولوژیک و ظرفیتهای طبیعی هر منطقه بههمراه برنامهریزی صحیح میتواند منجر به بهرهبرداری پایدار و مستمر از عرصههای طبیعی گردد. با افزایش جمعیت و فشارهای روانی حاصله از شلوغی شهرها، اکوتوریسم به عنوان یکی از راههای کاهش فشارهای حاصله بر مردم اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. توسعه اکوتوریسم جهت حفظ منابعطبیعی باید متناسب با پتانسیل طبیعی و اجتماعی منطقه باشد. با توجه به اهمیت حفظ منابعطبیعی هدف از تحقیق حاضر ارزیابی پتانسیل اکوتوریسمی مراتع ییلاقی چهارباغ استان گلستان بر اساس روش محدود کننده فائو و با استفاده از GIS میباشد. فاکتورهای مورد ارزیابی شامل دو دسته اکولوژیکی (اقلیم، ارتفاع، شیب، خاک، منابع آبی، فاصله تا اماکن جاذبهای، ارزش جاذبهای پوشش گیاهی) و زیرساختاری (فاصله تا شهر و امکانات رفاهی و جاده و مسیرهای دسترسی) است. نتایج نشان داد از کل مساحت منطقه 36/25 درصد (28/2249 هکتار) دارای پتانسیل و شایستگی متوسط (S2)، 65/28 درصد (2542 هکتار) دارای پتانسیل و شایستگی پایین (S3) و 98/45 درصد (4/4079) هکتار فاقد شایستگی و پتانسیل (N) از لحاظ اکوتوریسمی میباشد. همچنین نتایج نشان داد فاکتورهای منابع آبی، خاک، درصد شیب، ارزش جاذبهای پوشش گیاهی، مسیرهای دسترسی و فاصله تا اماکن جاذبهای از عوامل کاهشدهنده پتانسیل و شایستگی گردشگری و فاکتورهای ارتفاع از سطح دریا، فاصله تا شهر و امکانات رفاهی و همچنین اقلیم (دما) از فاکتورهای افزایشدهنده پتانسیل و شایستگی گردشگری میباشد. مراتع چهارباغ دارای امکانات و پتانسیلهای مناسبی از لحاظ گردشگری بوده و با رعایت اصول گردشگری و حفظ منابعطبیعی میتوان علاوه بر اشتغالزایی و درآمد ساکنان منطقه به حفاظت و توسعهپایدار منطقه کمک کرد.
محسن آرمین؛ افسانه خیری؛ ,وجیهه قربان نیا خیبری
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 596-616
چکیده
استحصال آب باران یک تکنیک مدیریتی با نتایج مثبت متعدد است که برای تأمین آب مورد نیاز دام در مراتع مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش مناطق مناسب برای احداث سامانههای استحصال آب باران با استفاده از تجزیهوتحلیل چند معیاره (MCE) و مدل هیدرولوژیکی (HM) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در زیستبوم عشایری آب بهاره در حدفاصل شهرستانهای ...
بیشتر
استحصال آب باران یک تکنیک مدیریتی با نتایج مثبت متعدد است که برای تأمین آب مورد نیاز دام در مراتع مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش مناطق مناسب برای احداث سامانههای استحصال آب باران با استفاده از تجزیهوتحلیل چند معیاره (MCE) و مدل هیدرولوژیکی (HM) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در زیستبوم عشایری آب بهاره در حدفاصل شهرستانهای بهمئی و لنده واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد شناسایی گردید. برای این منظور نقشه معیارهای مناسب برای شناسایی مناطق استحصال آب باران شامل شیب، جنس سنگ، کاربری اراضی و پوشش زمین، ارتفاع رواناب و تراکم زهکشی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. بعد از طبقهبندی نقشه شایستگی هر معیار، نقشههای طبقهبندی شده معیارها در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی رویهمگذاری گردید و مناطق مناسب برای استحصال آب باران شناسایی شد. نتایج نشان داد که از لحاظ هریک از پارامترهای انتخاب شده بهجز شیب، حدود 30 تا 50 درصد منطقه آب بهاره شایستگی مناسبی برای احداث سامانههای استحصال آب باران دارد. به دلیل کوهستانی بودن منطقه، پارامتر شیب محدودیت اصلی برای احداث سامانههای استحصال آب باران است. بر اساس تجزیهوتحلیل ترکیبی همه معیارهای انتخاب شده، حدود 25 درصد از سامان عرفی آب بهاره شایستگی مناسبی برای احداث سامانههای استحصال آب باران بهویژه چالهها و حوضچهها، حوضههای رخنمونهای سنگی، آبخیزهای جادهای شکل و سدهای اصلاحی دارد که از این طریق میتوان آب مورد نیاز دام منطقه را در دوره خشکی بین بارندگیها تأمین کرد. با توجه به تعداد حدود 4000 رأس بز و گوسفند در 5 روستا در منطقه سامان عرفی آب بهاره، با فرض نیاز روزانه هر رأس دام به 4 لیتر آب و دوره خشکی 30 روزه بین بارندگیهای اصلی، مجموع مساحت آبگیر سامانه استحصال آب برای تأمین آب مورد نیاز دامها برای یک باران 25 میلیمتری، حدود 4/2 هکتار است.
مهسا قاضی مرادی؛ عطاالله ابراهیمی
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 321-333
چکیده
ارزیابی رویشگاه بالقوه و مطالعه پراکنش جغرافیایی گونهها یک موضوع کلیدی در بسیاری از مطالعات اکولوژیکی، حفاظت محیط زیست، حیات وحش و همچنین ارزیابی روند تغییرات در مقیاسهای مختلف است. در این راستا، نتایج این تحقیق نشان داد که در سالهای 2030 و 2080 به ازای ثابت ماندن تمامی فاکتورهای اقلیمی به غیر از میانگین درجه حرارت سالیانه احتمال ...
بیشتر
ارزیابی رویشگاه بالقوه و مطالعه پراکنش جغرافیایی گونهها یک موضوع کلیدی در بسیاری از مطالعات اکولوژیکی، حفاظت محیط زیست، حیات وحش و همچنین ارزیابی روند تغییرات در مقیاسهای مختلف است. در این راستا، نتایج این تحقیق نشان داد که در سالهای 2030 و 2080 به ازای ثابت ماندن تمامی فاکتورهای اقلیمی به غیر از میانگین درجه حرارت سالیانه احتمال باقی ماندن گونه کما افزایش یافته و به عبارت دیگر احتمال رخداد آن بیشتر میشود. میزان مساحت رویشگاه در طبقهای که بیشترین احتمال حضور گونه وجود دارد در حال حاضر حدود 12970 هکتار در فریدونشهر اصفهان میباشد که در سال 2030 به حدود 3/27157 هکتار و در سال 2080 به حدود 9/31036 هکتار میرسد که این نشان دهنده این مطلب است که افزایش میزان میانگین درجه حرارت سالانه در سالهای 2030 و 2080 نسبت به حال حاضر اثر مثبتی بر حضور گونه در رویشگاههای مورد مطالعه خواهد داشت. زیرا طبق نتایج حاصل شده در منحنیهای عکس العمل با افزایش درجه حرارت سالانه، احتمال حضور گونه کما افزایش مییابد. از نتایج این تحقیق میتوان در جهت اصلاح و احیا پوشش گیاهی مناطق با شرایط مشابه استفاده کرد که یکی از دستاوردهای مهم این تحقیق است.
فرهاد برنا؛ رضا تمرتاش؛ محمدرضا طاطیان؛ وحید غلامی
دوره 27، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 98-111
چکیده
شناخت عوامل محیطی مؤثر، در استقرار پوشش گیاهی بومی هر منطقه میتواند به مدیریت صحیح مراتع کمک کند. رویشگاه مطلوب تأثیر بسزایی بر بقاء و تولید مثل گونهها خواهد داشت. با پیشرفت علم آمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی، تعیین پیشبینی رویشگاه گونههای گیاهی با استفاده از روشهای مدلسازی میسر شده است. لذا تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه پیشبینی ...
بیشتر
شناخت عوامل محیطی مؤثر، در استقرار پوشش گیاهی بومی هر منطقه میتواند به مدیریت صحیح مراتع کمک کند. رویشگاه مطلوب تأثیر بسزایی بر بقاء و تولید مثل گونهها خواهد داشت. با پیشرفت علم آمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی، تعیین پیشبینی رویشگاه گونههای گیاهی با استفاده از روشهای مدلسازی میسر شده است. لذا تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه پیشبینی رویشگاه Artemisia aucheri با استفاده از روش تحلیل عاملی آشیان بومشناختی در مراتع ییلاقی منطقه بلدهٔ نور استان مازندران انجام شد. برای دستیابی به این هدف نقشه متغیرهای محیطی شامل (فیزیوگرافی، خاک و اقلیم)، پس از نمونهبرداری از پروفیلهای خاک و همچنین جمعآوری اطلاعات مربوط به متغیرهای اقلیمی از سازمان هواشناسی استان مازندران و نقشههای فیزیوگرافی به کمک تکنیکهای سامانه اطلاعات جغرافیایی در اندازه سلولی 10×10 متر تهیه گردید. همچنین 30 مکان به عنوان مکانهای حضور گونه با روش نمونهبرداری طبقهبندی – تصادفی ثبت شد. تحلیل عاملی آشیان بومشناختی جزء مدلهای پروفیلی به شمار میرود و از دادههای حضور گونه برای ارائه نقشه پیشبینی رویشگاه استفاده میکند. براساس نتایج، متغیرهای میانگین بارش سالانه، جهت جغرافیایی، هدایت الکتریکی و مواد خنثی شده خاک به عنوان متغیرهای محیطی تأثیرگذار مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین ارزیابی مدل با استفاده از شاخص بویس نشاندهنده دقت بالا و خوب مدل تحلیل عاملی آشیان بومشناختی برای گونه درمنه کوهی در منطقه مورد مطالعه میباشد. به علاوه اینکه نتایج این بررسی نشان داد که گونه درمنه کوهی، دارای آشیان بومشناختی به نسبت محدودی است و تمایل به زندگی را در شرایط رویشگاهی خاص خودش دارد.
لیلا مصطفوی زاده اردستانی؛ غلامعلی حشمتی؛ حمید مصطفی لو
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 785-799
چکیده
تعیین شایستگی مرتع برای اهداف مختلف، در جهت مدیریت اصولی میباشد و ضامن توسعه پایدار است. وسعت قابل توجهی از اراضی استان گلستان را گیاهان شورروی در بر میگیرد که محل چرای انواع دام از جمله گوسفند میباشد. هدف از این پژوهش تعیین شایستگی مراتع قشلاقی شورروی دشت گمیشان برای چرای گوسفند با گونه غالب Halocnemum strobilaceum- Aleuropus lagopoidesمیباشد. ...
بیشتر
تعیین شایستگی مرتع برای اهداف مختلف، در جهت مدیریت اصولی میباشد و ضامن توسعه پایدار است. وسعت قابل توجهی از اراضی استان گلستان را گیاهان شورروی در بر میگیرد که محل چرای انواع دام از جمله گوسفند میباشد. هدف از این پژوهش تعیین شایستگی مراتع قشلاقی شورروی دشت گمیشان برای چرای گوسفند با گونه غالب Halocnemum strobilaceum- Aleuropus lagopoidesمیباشد. این تحقیق با استفاده از روش فائو در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی در دشت گمیشان استان گلستان صورت پذیرفت. در این روش سه معیار پوشش گیاهی، آب و حساسیت به فرسایش خاک بعنوان زیر مدلها مورد استفاده قرار گرفته و اجزای مدل نهایی را تشکیل دادند. در بررسی زیر مدل پوشش گیاهی پارامترهای تعیین تیپ، درصد پوشش، تولید علوفه و به دنبال آن وضعیت، گرایش و ظرفیت مرتع، در زیر مدل آب، پارامترهای فاصله از منابع آب، کیفیت و کمیت آن و در نهایت در زیر مدل فرسایش خاک که با استفاده از روش EPM صورت گرفت، پارامترهای شیب و حساسیت خاک و سنگ به فرسایش مورد استفاده قرار گرفتند. مدل نهایی شایستگی مرتع برای استفاده گوسفند نشان داد که 69/38 درصد از مراتع دارای شایستگی کم (3S) و 31/61 درصد فاقد شایستگی (N) میباشند. از بین کلیه خصوصیات مطالعه شده مربوط به زیر مدلها، مهمترین عامل محدود کننده شایستگی مراتع برای چرای گوسفند پارامتر فاصله از منابع آب و مهمترین عامل کاهش دهنده شایستگی، تولید قابل برداشت میباشد. در نهایت با رعایت ظرفیت مرتع و به کار بردن برنامههای اصلاحی میتوان استفاده از مرتع مورد نظر را بهبود بخشید.
سید اسکندر صیدایی گل سفیدی؛ سیده سمیه حسینی؛ بنت الهدی یزدان بخش
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 430-441
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اولویت پهنه های مستعد توریسم بیابانی در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای بوده و روش تحقیق توصیفی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی بر اساس سطح عملکرد (ملّی، محلی، بین المللی) و سطح دسترسی (پیاده، سواره)، نسبت به جاذبهها، هتل و شرایط اقلیمی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اولویت پهنه های مستعد توریسم بیابانی در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای بوده و روش تحقیق توصیفی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی بر اساس سطح عملکرد (ملّی، محلی، بین المللی) و سطح دسترسی (پیاده، سواره)، نسبت به جاذبهها، هتل و شرایط اقلیمی، به جاذبه های کویری و تپه های ماسه ای امتیاز داده شده است. کویر مرنجاب در شهرستان های آران و بیدگل و نطنز، کویر مصر در شهرستان خور و بیابانک، کویرهای سیاه کوه، ریگ جن و قسمتی از دشت کویر در شهرستان نائین، کویر دق سرخ در شهرستان اردستان و تپه های ماسه ای ورزنه در شهرستان اصفهان، بر اساس امار میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان دارای ظرفیت توریسم کویری در استان می باشند. نتایج تحقیق نشان می دهد بر اساس سطوح عملکرد(ملّی، محلی، بین المللی) و سطوح دسترسی (پیاده، سواره) ، نزدیکی به هتل و شرایط اقلیمی روستاهای عباسآباد، متینآباد و شهر های خالد آباد و بادرود در شهرستان نطنز، روستاهای مصر و فرح زاد در شهرستان خور و روستای حسینآباد و شهر ابوزید آباد در شهرستان آران و بیدگل، بهترین مناطق جهت توسعه توریسم کویری می باشد. پس از آن به ترتیب روستای چوپانان در شهرستان نائین، روستاهای حسینآباد و امیر آباد در شهرستان اردستان و شهر ورزنه در شهرستان اصفهان دارای بیشترین امتیاز جهت توسعه توریسم کویری می باشد.
محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ مهشید سوری؛ سیده خدیجه مهدوی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 95-108
چکیده
بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت ...
بیشتر
بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت و تصمیمگیری در انتخاب مکانهای مناسب اجرای چنین پروژههایی با در نظر گرفتن اینکه باید دادههای مکانی و معیارهای متعددی در این انتخاب در نظر گرفته شوند، کار دشواری است. این معیارها شامل معیارهای فنی و اقتصادی- اجتماعی است. برای انجام این پژوهش، حوضه میخوران به مساحت 22/9092 هکتار در استان کرمانشاه در نظر گرفته شد. در این تحقیق بهمنظور تصمیمگیری در خصوص مکانیابی مناطق مناسب اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ، از دادههای مکانی متعدد نظیر دادههای زمینشناسی، خاکشناسی، توپوگرافی و ... به کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی در سه مرحله مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که پردازش دادههای مکانی در محیط نرمافزاریArcGIS وGS+و PCI-GEOMATICA انجام شده است. مرحله اول شامل تعیین سطوح سلسله مراتبی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و عوامل است. طی مرحله دوم، استانداردسازی عوامل و وزندهی معیارها و زیرمعیارها براساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مقایسات زوجی معیارها و زیرمعیارها با ارزشهای ارجحیتی یک تا نه، و میزان ناسازگاری کمتر از یکدهم در محیط نرمافزاری ArcGIS و به کمک زیر برنامه AHP انجام شد. در مرحله آخر، پس از تلفیق این لایهها، نقشه نهایی مکانهای بهینه اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ تهیه گردید. بهطوریکه استفاده از این الگو برای مکانیابی سایر پروژههایی که بر مبنای تجزیه و تحلیل دادههای مکانی انجام میشوند، باعث استفاده بهینه از دادههای مکانی و صرفهجویی در زمان و هزینه میشود.
محمدرضا نجیب زاده؛ عادل سپهری؛ غلامعلی حشمتی؛ علی اکبر رسولی
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1387، ، صفحه 200-214
چکیده
تخریب اراضی در مناطق خشک یک پدیده رایج است که تمام مراتع جهان را تحت تاثیر قرار میدهد. بهرهبرداری غیراصولی از مراتع و عدم توجه به توان اکولوژیکی رویشگاههای مرتعی در بهرهبرداری از این اراضی از عمدهترین دلایل تخریب مراتع میباشد. به تجربه ثابت شده است که برای جلوگیری از ضایع شدن منابع محیطی و به تبع آن وقوع مشکلات متعدد، باید ...
بیشتر
تخریب اراضی در مناطق خشک یک پدیده رایج است که تمام مراتع جهان را تحت تاثیر قرار میدهد. بهرهبرداری غیراصولی از مراتع و عدم توجه به توان اکولوژیکی رویشگاههای مرتعی در بهرهبرداری از این اراضی از عمدهترین دلایل تخریب مراتع میباشد. به تجربه ثابت شده است که برای جلوگیری از ضایع شدن منابع محیطی و به تبع آن وقوع مشکلات متعدد، باید به همراه طبیعت حرکت و از سرزمین به اندازة توان تولیدی آن بهرهبرداری نمود. بهرهبرداری بهینه از منابع سرزمین مستلزم ارزیابی توان توسعه آن است تا در راستای توسعه پایدار بر برداشت مجاز و بهینه از محیط استوار باشد. در این راستا با هدف ارائه نمونه ای مناسب در ارزیابی مراتع, مراتع منطقه یکه چنار مراوه تپه انتخاب و اقدام به انتخاب نمونه مناسب منطقه و گردآوری اطلاعات مورد نیاز نمونه از منابع موجود و تکمیل آن با مطالعات صحرایی گردید. در این تحقیق از بین روشهای مختلف ارزیابی قابلیت اکولوژیکی اراضی با هدف تعیین کاربری مرتعی, نمونه سیستم مدیریت منابع محیطی (ارمز) مورد توجه قرار گرفت. این نمونه از چهار عامل شیب, شوری خاک, عمق خاک و بارندگی استفاده و با تلفیق این مؤلفههاکاربری مناسب مرتعی را برای هرعرصه ارائه میکند. نقشه های شیب, شوری و عمق خاک و نقشه همباران منطقه مورد مطالعه تهیه و به روش همپوشانی با یکدیگر تلفیق و نقشه نهایی قابلیت اراضی بدست آمد. برای تعیین میزان توافق از جدولهای متقاطع استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل میزان توافق کاپا در این حالت 41 درصد محاسبه گردید ,یعنی نمونه ارمز قادر است تغییرات قابلیت منطقه را با 41 در صد دقت تعیین نماید. در مرحله بعدی که تغییرات در طبقهبندی بارندگی لحاظ گردید, میزان توافق کاپا 43 درصد محاسبه گردید که این تطابق نشانه مؤثر بودن این روش در برآورد صحیح مناطق با تراکم با پوشش بالاست. بنابراین پیشنهاد می گردد این نمونه در مناطق وسیع و متراکم از لحاظ پوشش گیاهی بکار گرفته شود.
حمید رضا میرداودی؛ حجت اله زاهدی پور؛ حمید رضا مرادی؛ غلام رضا گودرزی
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1387، ، صفحه 242-255
چکیده
الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید درکاربری سرزمین باعث پیدایش بحران های زیست محیطی از جمله تخریب و آلودگی منابع آب و خاک، پیشروی رو به گسترش بیابانها، فرسایش خاک، شور و اسیدی شدن آن، کاهش تنوع زیستی و استعداد و قابلیت بهره وری سرزمین گردیده است. در این تحقیق توان اکولوژیک استان مرکزی که اولین و مهمترین قسمت فرایند ...
بیشتر
الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید درکاربری سرزمین باعث پیدایش بحران های زیست محیطی از جمله تخریب و آلودگی منابع آب و خاک، پیشروی رو به گسترش بیابانها، فرسایش خاک، شور و اسیدی شدن آن، کاهش تنوع زیستی و استعداد و قابلیت بهره وری سرزمین گردیده است. در این تحقیق توان اکولوژیک استان مرکزی که اولین و مهمترین قسمت فرایند آمایش سرزمین می باشد مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا نقشه های پایه استان شامل توپوگرافی در مقیاس 25000/1، زمین شناسی، خاک شناسی، پوشش گیاهی، اقلیم، سنگ شناسی، منابع آب و...جمع آوری گردید و سپس با ایجاد مدل رقومی ارتفاع و نقشه شکل زمین برای کل پهنه استان مرکزی و همینطور نقشه یگان های زیست محیطی پایه 1، 2 و 3 ، نسبت به تعیین کاربری های کشاورزی در 7 طبقه توان اقدام گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که از مجموع6/2921364 هکتار مساحت استان مرکزی که در15000 واحد اکولوژیک شناسایی گردیده است،5/121689 هکتار معادل 16/4% به کشاورزی با توان درجه 1،77/191634 هکتار معادل 55/6% به کشاورزی با توان درجه 2، 5/615791 هکتار معادل 07/21% به کشاورزی با توان درجه 3،8/569834 هکتار معادل 5/19% به کشاورزی با توان درجه 4 یا مرتع داری با توان درجه 1،6/1170699 هکتار معادل 40% به کشاورزی با توان درجه 5 یا مرتع داری با توان درجه 2،18/188381 هکتار معادل 44/6% به کشاورزی با توان درجه 6 یا مرتع داری با توان درجه 3 و2/63233 هکتار معادل 16/2% به کشاورزی با توان درجه 7 یا مرتع داری با توان درجه 4 که به طورعمده در مناطق با پوشش گیاهی بسیار تنک و یا خالی از پوشش گیاهی و در شیب های بسیار تند و صخره ای واقع شده است اختصاص یافته است.
سید اکبر جوادی؛ حسین ارزانی؛ علی سلاجقه؛ مهدی فرحپور؛ قوام الدین زاهدی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 513-523
چکیده
شناخت و استفاده صحیح از منابع آب، به ویژه در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مهم است. کمبود آب و یا زیادی آن در مرتع به استفاده غیر صحیح از این منبع با ارزش منجر خواهد شد. در این تحقیق به منظور مطالعه شایستگی منابع آبی، سه مدل کیفیت، کمیت و فاصله از منابع آبی مورد بررسی قرار گرفتند که اجزای مدل اصلی را تشکیل میدادند. این تحقیق ...
بیشتر
شناخت و استفاده صحیح از منابع آب، به ویژه در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مهم است. کمبود آب و یا زیادی آن در مرتع به استفاده غیر صحیح از این منبع با ارزش منجر خواهد شد. در این تحقیق به منظور مطالعه شایستگی منابع آبی، سه مدل کیفیت، کمیت و فاصله از منابع آبی مورد بررسی قرار گرفتند که اجزای مدل اصلی را تشکیل میدادند. این تحقیق با استفاده از روش (1990) FAO، در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) در منطقه حلوان در استان یزد انجام شد. نتایج حاصل از مدل نهایی آب نشان میدهد مهمترین فاکتور کاهش دهنده شایستگی منابع آب در منطقه، عامل فاصله از منابع آب است و فاکتور کیفیت آب در بخشی از منطقه به عنوان یک فاکتور محدود کننده میباشد. بر این اساس مناطقی که بیش از 15 کیلومتر از منبع آبی دور باشند شایستگی نداشته و مناطقی که در فاصله 6 کیلومتری منبع آب هستند بیشترین شایستگی را دارند و منابع آبی که مجموع املاح محلول در آنها بیش از 10000 میلی گرم در لیتر باشد برای شرب شتر مناسب نیستند. همچنین، پراکنش مناسب منابع آب و حفر چاه با فاصله مناسب از یکدیگر میتواند شایستگی منابع آبی را افزایش دهد و موجب استفاده بهتر و یکنواخت تر از مرتع شود.
بهرام محمدیگلرنگ؛ محسن محسنیساروی؛ بهروز ملک پور؛ منصور مصداقی؛ جان اسکوارز؛ حسین توکلی؛ محمدرضا سعید افخمالشعرا
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1386، ، صفحه 185-203
چکیده
درک و فهم روابط موجود بین گیاهان و عوامل محیطی و سایر موجودات زنده به منظور حفظ ثبات و پایداری در اکوسیستمها ضروری میباشد. بشر برای رفع نیازمندیهای خود از منابع طبیعی استفاده نموده و در طی هزاران سال بهرهبرداری، کم و بیش در تغییر اکوسیستمها به نحوی مؤثر بوده است. در این پژوهش با در دست داشتن نقشه تیپبندی گیاهی این منطقه در سال ...
بیشتر
درک و فهم روابط موجود بین گیاهان و عوامل محیطی و سایر موجودات زنده به منظور حفظ ثبات و پایداری در اکوسیستمها ضروری میباشد. بشر برای رفع نیازمندیهای خود از منابع طبیعی استفاده نموده و در طی هزاران سال بهرهبرداری، کم و بیش در تغییر اکوسیستمها به نحوی مؤثر بوده است. در این پژوهش با در دست داشتن نقشه تیپبندی گیاهی این منطقه در سال 1352 که توسط شرکت استرالیایی مک گاون از این منطقه تهیه شده بود نقشه تیپ گیاهی منطقه را در سال 1372 با مطالعات صحرایی با استفاده از ابزار GIS تهیه نموده و تغییرات در پوشش گیاهی صورت گرفته، مورد بررسی قرارگرفت. با مقایسه دو نقشه، مشخص شد که از 20 تیپ تشخیص داده شده در سال 1352 سه تیپ در کل، در اثر فشار چرای دام و عوامل دیگر از بین رفته و تیپهای دیگر تبدیل به تیپهای جدیدتر شده و بقیه تیپها فقط تغییراتی در محدوده پراکنش آنها رخ داده است. در مطالعات پوشش گیاهی برای تعیین وضعیت، ظرفیت و گرایش مراتع به ترتیب از روش چهار عاملی، قطع و توزین و ترازوی گرایش استفاده گردید. با استفاده از روش ترازو و همچنین با مقایسه وضعیت پوشش گیاهی در سالهای 52 و 72 مشخص گردیده که در هیچ یک از تیپها گرایش مثبت بوجود نیامده است. در 8 تیپ، گرایش ثابت و در 9 تیپ، گرایش منفی مشاهده شده است.برای بیان بهتر گرایش 17 تیپ مشخص شده در سال 72، نقشه وضعیت و گرایش مراتع حوزه در سیستم G.I.S ترسیم گردیده است
ابوالقاسم دادرسی سبزواری؛ مجتبی پاکپرور
دوره 14، شماره 1 ، خرداد 1386، ، صفحه 33-52
چکیده
هدف اصلی از تحقیق حاضر، بررسی کمیت پیشروی یا تجدید حیات بیابان و تجزیه و تحلیل وضعیت و دلایل پیشروی آن در مساحتی حدود 410 هزار هکتار از اراضی دشت سبزوار میباشد. بدین منظور، دادههای رقومی ماهواره لندست تی ام مربوط به دو سری زمانی 13 میسال 2001 میلادی و 29 آوریل سال 1987 میلادی بعد از اصلاح هندسی مورد استفاده قرار گرفت. براساس یک الگوی ...
بیشتر
هدف اصلی از تحقیق حاضر، بررسی کمیت پیشروی یا تجدید حیات بیابان و تجزیه و تحلیل وضعیت و دلایل پیشروی آن در مساحتی حدود 410 هزار هکتار از اراضی دشت سبزوار میباشد. بدین منظور، دادههای رقومی ماهواره لندست تی ام مربوط به دو سری زمانی 13 میسال 2001 میلادی و 29 آوریل سال 1987 میلادی بعد از اصلاح هندسی مورد استفاده قرار گرفت. براساس یک الگوی از پیش طراحی شده که در آن انتخاب حداقل یک نمونه در هر 1000 هکتار مورد توجه قرار گرفته بود، نقاطی در محدوده محل تحقیق انتخاب و از خاک و پوشش گیاهی آنها نمونه و یادداشت برداری و عاملهای مرتبط با شوری خاکها در آزمایشگاه اندازه گیری شد. ارتباط رگرسیونی EC خاکها با ارزش عددیDN)) باندهای اصلی، نسبتهای مختلف طیفی، شاخصهای مختلف و انواعی از تجزیه مولفههای اصلی (PCA) برای پیکسلهای متناظر محاسبه گردید. براین اساس همبسته ترین باندها برای شرکت در طبقه بندی تعیین که شامل باندهای اصلی 5، 2 وPCA سوم از باندهای 4، 3، و 2 بودند. بعد هر دو تصویر 1987 و 2001 با شرکت باندهای یاد شده و براساس دسته بندی دادههای صحرایی در درجات شوری 5 گانه (بدون شوری، شوری کم، شوری متوسط، شوری زیاد و سطوح نمکی) مورد طبقه بندی با روش بیشینة درست نمایی (ML) قرار گرفتند. تصویر پس زمینة مرحله طبقه بندی در رایانه، FCC521 بود که براساس تعیین شاخص مطلوبیت به عنوان بهترین ترکیب باندی با بیشترین اطلاعات انتخاب گردید. در این بررسی همچنین نقشه تغییرات سطح و شوری آبهای زیرزمینی با تجزیه و تحلیل آمار دراز مدتِ 28 ساله چاههای پیزومتری و بررسی کیفیتِ وزارت نیرو تهیه و تحلیل گردید. نتایج بررسی نشان میدهد که تغییر قابل ملاحظهای در سطح اراضی غیر شور حادث نگشته و تغییرات دستههای اراضی شور به گونه ای است که هیچ زمین شوری به غیر شور تبدیل نشده، ولی از وسعت دستههای با شوری متوسط به بالا به صورت پلکانی کاسته و بر مساحت اراضی با شوری کم افزوده شده است. این مطالعه همچنین تغییری را در سطح اراضی گچی نشان نداد. کاربری اراضی در منطقه مورد پژوهش شاهد افزایش بیش از 3600 هکتاری در سطح اراضی کشاورزی و افزایشی حدود 700 هکتار به مناطق شهری میباشد و تغییر محسوس دیگری در سایر طبقات بوجود نیامده است. بررسی تغییرات محدوده تپههای ماسه ای نشان داد که 6/2756 هکتار در جـــهت شمال و شرق، به تپههای ماسهای منطقه اضافه شده است، همچنین بررسی و تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به کمیت و کیفیت آبهای زیرزمینی در منطقه بیانگر سیر نزولی سطح آبهای زیرزمینی و افزایش شوری آنها، به ویژه در جنوب شرق منطقه میباشد. نتیجه دیگر اینکه، در بررسی روند بیابانزایی، بکارگیری دادههای سنجش از دور و در تلفیق با یک سیستم اطلاعات جغرافیایی، امکان پذیر است.
ابوالفضل اکبرپور؛ محمد باقر شریفی؛ هادی معماریان خلیل آباد
دوره 13، شماره 1 ، خرداد 1385، ، صفحه 27-38
چکیده
اطلاعات موجود در نقشه های پوشش وکاربری اراضی در مدلسازیهای هیدرولوژیکی به منظور تخمین زبری سطح یا ضریب اصطکاک و غیره می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله هدف مقایسه دو روش جهت تهیه نقشه کاربری اراضی و پوشش با استفاده از تصاویر ماهواره لندست می باشد. پیش از استفاده از داده های ماهواره ای ابتدا تصحیحات رادیومتری و هندسی بر روی ...
بیشتر
اطلاعات موجود در نقشه های پوشش وکاربری اراضی در مدلسازیهای هیدرولوژیکی به منظور تخمین زبری سطح یا ضریب اصطکاک و غیره می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله هدف مقایسه دو روش جهت تهیه نقشه کاربری اراضی و پوشش با استفاده از تصاویر ماهواره لندست می باشد. پیش از استفاده از داده های ماهواره ای ابتدا تصحیحات رادیومتری و هندسی بر روی دادههای ETM+ صورت گرفت. سپس با بازدید میدانی، طبقات مختلف کاربری وپوشش اراضی تعریف و نمونههای آموزشی انتخاب گردید. از کلیه باندها به جز باند 6 برای طبقه بندی استفاده شد. به دلیل دقت پایین کلاسهای طبقهبندی شده مناطق مسکونی وجاده این طبقات از فرآیند طبقه بندی حذف وجهت وارد کردن این طبقات در نقشه نهایی از لایههای اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. نتایج حاصل از ارزیابی صحت تصاویر طبقه بندی شده نشان داد که روش فازی با استفاده از سه لایه در طبقه بندی با صحت کلی 12/75 درصد وضریب کاپا 63/0 دارای بیشترین صحت و پس از آن روش فازی با دو لایه وحداکثر احتمال به ترتیب با صحت کلی 3/73 و 39/72 درصد وضریب کاپا 6/0 و 59/0 در رتبههای بعدی از نظر صحت قرار می گیرند.
مسعود مسعودی؛ کاظم علوی پناه؛ مسعود نجابت
دوره 8، شماره 4 ، دی 1380، ، صفحه 124-141
حسین قره داغی؛ بهرام پیمانی فرد
دوره 8، شماره 2 ، شهریور 1380، ، صفحه 27-60