حسین ارزانی؛ سمیه دهداری؛ گردون کینگ
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 1-16
چکیده
اهمیت آگاهی از میزان تولید در مدیریت مرتع باعث شده که کارشناسان همواره در جست وجوی شیوههای مناسب اندازهگیری این عامل باشند. صرف وقت و هزینه زیاد و مخرببودن روشهای مستقیم باعث ایجاد انگیزه تحقیق بر روی روشهای غیرمستقیم شده است. یکی از روشهای مهم و غیرمستقیم، برآورد میزان تولید با استفاده از اطلاعات پوشش است. در مطالعه ...
بیشتر
اهمیت آگاهی از میزان تولید در مدیریت مرتع باعث شده که کارشناسان همواره در جست وجوی شیوههای مناسب اندازهگیری این عامل باشند. صرف وقت و هزینه زیاد و مخرببودن روشهای مستقیم باعث ایجاد انگیزه تحقیق بر روی روشهای غیرمستقیم شده است. یکی از روشهای مهم و غیرمستقیم، برآورد میزان تولید با استفاده از اطلاعات پوشش است. در مطالعه حاضر، ابتدا وجود ارتباط بین تولید و پوششتاجی و شاخ و برگ مورد بررسی قرارگرفت و پس از آن به بررسی چگونگی استفاده از اطلاعات پوشش جهت برآورد تولید در قالب بکارگیری معادلات زمانهای مختلف و روشی بر مبنای بکارگیری اصول روش نمونهگیری مضاعف در 2 سایت مانوکا (به نمایندگی از مناطق نیمهخشک) و کانزرویشن (به نمایندگی از مناطق خشک) پرداخته شد. روش نمونهگیری مضاعف ترکیبی از دو روش قطع و توزین رشد سال جاری هر گونه یا گروه گیاهی (نمونهگیری مستقیم) و اندازهگیری پوشش تاجی یا شاخ و برگ هر گونه یا گروه گیاهی (اندازهگیری غیرمستقیم) میباشد. بهطوریکه تعداد نمونه مستقیم و غیرمستقیم براساس زمان لازم و دقت مورد انتظار تعیین شده که با 4، 6، 8، 12، 16، 20، 24، 28، 32، 36 و40 جفت نمونه با استفاده از نرمافزار SPSS بررسی شد. برای اندازهگیری تولید از طریق معادلات محاسبه شده، با ترکیب دادههای شرایط و زمانهای مختلف دادهها در 3 شرایط فصلی (از لحاظ میزان بارندگی) متوسط، فقیر و خوب جمعآوری شدند. نتایج نشان میدهند که برآورد تولید از طریق اندازهگیری پوشش گیاهی ممکن و مناسب است و نیز در هر 2 سایت مانوکا و کانزرویشن معادلات بدستآمده از 8 تا 12 جفت نمونه مستقیم و غیرمستقیم قادرند در یک رابطه خطی تولید را با دقت مناسب برآورد کنند. همچنین ضریب همبستگی بالایی در ترکیب 3 سال داده مانوکا و 2 سال داده کانزرویشن وجود دارد، و در هر سال 2 تا 3 بار اندازهگیری (4 تا 9 سری داده) بین تولید و پوشش نشاندهنده امکان برآورد تولید با استفاده از معادلات محاسبه شده بر پایه دورهای از اطلاعات (Pooled Equation) میباشد.
فهیمه عرب؛ علیاشرف جعفری؛ محمدحسن عصاره؛ محمد جعفری؛ علی طویلی
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 17-31
چکیده
دو گونه Agropyron desertorumوAg.elongatum از لحاظ تولید علوفه سبز و خشک دارای ارزش فراوانی میباشند. بهدلیل تولید بالا و قابلیت پذیرش عالی توسط دام، ارزش خاصی برای اوایل فصل، جهت چرای دام دارند. بنابراین تحقیق حاضر برای بررسی اثر شوری در دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گیاهچه طی دو آزمایش در ژرمیناتور و گلخانه انجام گردید. از تیمارهای شاهد، 100، ...
بیشتر
دو گونه Agropyron desertorumوAg.elongatum از لحاظ تولید علوفه سبز و خشک دارای ارزش فراوانی میباشند. بهدلیل تولید بالا و قابلیت پذیرش عالی توسط دام، ارزش خاصی برای اوایل فصل، جهت چرای دام دارند. بنابراین تحقیق حاضر برای بررسی اثر شوری در دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گیاهچه طی دو آزمایش در ژرمیناتور و گلخانه انجام گردید. از تیمارهای شاهد، 100، 200، 300 و400 میلیمولار کلرید سدیم و کلسیم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار استفاده شد. در شرایط ژرمیناتور درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذر محاسبه و طول ساقه و ریشهچه و وزن خشک گیاهچه اندازهگیری شد و در آزمایش گلخانه طول ساقه و ریشه، وزن خشک گیاهچه، نسبت وزن حشک به تر، سطح برگ و سطح ویژه برگ اندازهگیری شد. نتایج هر دو آزمایش نشان داد که با افزیش شوری درصد جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، وزن خشک گیاهچه، سطح برگ و سطح ویژه برگ در هر دو گونه کاهش و نسبت وزن خشک به وزن تر افزایش پیدا کرد. در هر دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گونه Ag.elongatum نسبت به شوری مقاومتر از Ag.desertorum بود. البته تجزیه پروبیت برای تعیین غلظت شوری دز کشنده 50% و 90% گیاهچهها در هر دو گونه استفاده شد. بدین ترتیب نتایج تجزیه پروبیت نشان داد که غلظت نمک 154 و 474 میلیمولار نمک کلرید سدیم و کلسیم باعث از بین رفتن50 درصد بذرهای زنده بهترتیب در Ag.deserterumو Ag.elongatum میشود. بطور کلی نتایج بدستآمده از این آزمایش نشان داد که درجه مقاومت به شوری در گونه Ag.elongatum بهمراتب بیشتر است و در مقایسه با Ag.desertorum استفاده از این گونه در اصلاح و احیاء مراتع مناطق شور کشور ارجحتر است. دو گونه Agropyron desertorumوAg.elongatum از لحاظ تولید علوفه سبز و خشک دارای ارزش فراوانی میباشند. بهدلیل تولید بالا و قابلیت پذیرش عالی توسط دام، ارزش خاصی برای اوایل فصل، جهت چرای دام دارند. بنابراین تحقیق حاضر برای بررسی اثر شوری در دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گیاهچه طی دو آزمایش در ژرمیناتور و گلخانه انجام گردید. از تیمارهای شاهد، 100، 200، 300 و400 میلیمولار کلرید سدیم و کلسیم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار استفاده شد. در شرایط ژرمیناتور درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذر محاسبه و طول ساقه و ریشهچه و وزن خشک گیاهچه اندازهگیری شد و در آزمایش گلخانه طول ساقه و ریشه، وزن خشک گیاهچه، نسبت وزن حشک به تر، سطح برگ و سطح ویژه برگ اندازهگیری شد. نتایج هر دو آزمایش نشان داد که با افزیش شوری درصد جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، وزن خشک گیاهچه، سطح برگ و سطح ویژه برگ در هر دو گونه کاهش و نسبت وزن خشک به وزن تر افزایش پیدا کرد. در هر دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گونه Ag.elongatum نسبت به شوری مقاومتر از Ag.desertorum بود. البته تجزیه پروبیت برای تعیین غلظت شوری دز کشنده 50% و 90% گیاهچهها در هر دو گونه استفاده شد. بدین ترتیب نتایج تجزیه پروبیت نشان داد که غلظت نمک 154 و 474 میلیمولار نمک کلرید سدیم و کلسیم باعث از بین رفتن50 درصد بذرهای زنده بهترتیب در Ag.deserterumو Ag.elongatum میشود. بطور کلی نتایج بدستآمده از این آزمایش نشان داد که درجه مقاومت به شوری در گونه Ag.elongatum بهمراتب بیشتر است و در مقایسه با Ag.desertorum استفاده از این گونه در اصلاح و احیاء مراتع مناطق شور کشور ارجحتر است. دو گونه Agropyron desertorumوAg.elongatum از لحاظ تولید علوفه سبز و خشک دارای ارزش فراوانی میباشند. بهدلیل تولید بالا و قابلیت پذیرش عالی توسط دام، ارزش خاصی برای اوایل فصل، جهت چرای دام دارند. بنابراین تحقیق حاضر برای بررسی اثر شوری در دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گیاهچه طی دو آزمایش در ژرمیناتور و گلخانه انجام گردید. از تیمارهای شاهد، 100، 200، 300 و400 میلیمولار کلرید سدیم و کلسیم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار استفاده شد. در شرایط ژرمیناتور درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذر محاسبه و طول ساقه و ریشهچه و وزن خشک گیاهچه اندازهگیری شد و در آزمایش گلخانه طول ساقه و ریشه، وزن خشک گیاهچه، نسبت وزن حشک به تر، سطح برگ و سطح ویژه برگ اندازهگیری شد. نتایج هر دو آزمایش نشان داد که با افزیش شوری درصد جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، وزن خشک گیاهچه، سطح برگ و سطح ویژه برگ در هر دو گونه کاهش و نسبت وزن خشک به وزن تر افزایش پیدا کرد. در هر دو مرحله جوانهزنی و رشد رویشی گونه Ag.elongatum نسبت به شوری مقاومتر از Ag.desertorum بود. البته تجزیه پروبیت برای تعیین غلظت شوری دز کشنده 50% و 90% گیاهچهها در هر دو گونه استفاده شد. بدین ترتیب نتایج تجزیه پروبیت نشان داد که غلظت نمک 154 و 474 میلیمولار نمک کلرید سدیم و کلسیم باعث از بین رفتن50 درصد بذرهای زنده بهترتیب در Ag.deserterumو Ag.elongatum میشود. بطور کلی نتایج بدستآمده از این آزمایش نشان داد که درجه مقاومت به شوری در گونه Ag.elongatum بهمراتب بیشتر است و در مقایسه با Ag.desertorum استفاده از این گونه در اصلاح و احیاء مراتع مناطق شور کشور ارجحتر است.
بهروز رسولی؛ بهرام امیری؛ محمدحسن عصاره؛ محمد جعفری
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 32-41
چکیده
این پژوهش برای تعیین ارزش غذایی گونه شوررویHalostachys caspica در سه مرحله فنولوژیکی رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در سه رویشگاه متفاوت قم، یزد و ارومیه انجام گردید. پس از نمونهبرداری کاملاً تصادفی، شاخصهای دیواره سلولزی عاری از همیسلولز ((ADF، پروتئین خام (CP)، میزان خاکستر، چربی خام (EE)، انرژی متابولیسمی (ME)، هضمپذیری ماده خشک ((DMD و درصد ...
بیشتر
این پژوهش برای تعیین ارزش غذایی گونه شوررویHalostachys caspica در سه مرحله فنولوژیکی رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در سه رویشگاه متفاوت قم، یزد و ارومیه انجام گردید. پس از نمونهبرداری کاملاً تصادفی، شاخصهای دیواره سلولزی عاری از همیسلولز ((ADF، پروتئین خام (CP)، میزان خاکستر، چربی خام (EE)، انرژی متابولیسمی (ME)، هضمپذیری ماده خشک ((DMD و درصد رطوبت در آزمایشگاه با روشهای استاندارد تعیین شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تجزیه واریانس در قالب فاکتوریل دو فاکتوره در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل مراحل مختلف رشد و مناطق مختلف اکولوژیکی اغلب شاخصهای کیفیت اندازهگیری شده در مراحل مختلف رشد و رویشگاههای مختلف دارای تفاوت معنیدار بوده و این تغییرات دارای نظم خاص نمیباشند. نتایج نشان داد کهH. caspica در مرحله گلدهی بیشترین ارزش غذایی را دارا بوده و با افزایش سن گونه در هر سه رویشگاه میزان الیاف خام و خاکستر افزایش یافته است. گونه مورد نظر با توجه به قرار گرفتن در شرایط سخت اکولوژیکی، دارای ارزش علوفهای خوبی بوده و میتواند در برنامهریزی توسعه پایدار در مناطق شور مورد توجه قرارگیرد.
علیمحمد قائمینیا؛ حمیدرضا عظیمزاده؛ محمدحسین مبین
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 42-57
چکیده
دمای خاک یکی از عوامل مؤثر در استقرار پوشش گیاهی در مناطق خشک است. با توجه به آن که دمای خاک تحت تأثیر پارامترهای هواشناسی متعددی قرار دارد، بررسی اثرهای تغییر دمای هوا، ساعت آفتابی و بارش میتواند در درک چگونگی تغییرات دمای خاک مفید باشد. با شناخت تغییرات دمای خاک و سرعت انتقال دما در پروفیل سطحی میتوان میزان تبخیر از خاک، نیاز آبی ...
بیشتر
دمای خاک یکی از عوامل مؤثر در استقرار پوشش گیاهی در مناطق خشک است. با توجه به آن که دمای خاک تحت تأثیر پارامترهای هواشناسی متعددی قرار دارد، بررسی اثرهای تغییر دمای هوا، ساعت آفتابی و بارش میتواند در درک چگونگی تغییرات دمای خاک مفید باشد. با شناخت تغییرات دمای خاک و سرعت انتقال دما در پروفیل سطحی میتوان میزان تبخیر از خاک، نیاز آبی گیاهان، سرعت تجزیه مواد، فعالیتهای بیولوژیکی و زمان کاشت بذرها را ارزیابی نمود. هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش عوامل جوی در تعیین دمای خاک میباشد. بدین منظور با جمعآوری دادههای روزانه دمای خاک در اعماق 5، 10، 20، 30، 50 و100 سانتیمتری موجود در ایستگاه سینوپتیک یزد در سال 1385، اقدام به بررسی عاملهای هواشناسی تأثیرگذار و تجزیه و تحلیل آنها شد و با استفاده از الگوی تغییرات سینوسی، دمای خاک این ایستگاه در طی سال شبیهسازی گردید. نتیجه اولیه نشان داد که بین عاملهای جوی بارش، درجه حرارت هوا و ساعت آفتابی رابطه معنیدار وجود دارد. بهطوریکه مقایسه مقادیر اندازهگیری و پیشگویی مدل روی دستگاه مختصات نشان داد که مدل سینوسی با افزایش عمق، مقادیر را کمتر از مقدار واقعی برآورد مینماید. درنهایت با استفاده از مدلهای بدستآمده، منحنی تغییرات دمای خاک در هر عمق ترسیم و مورد ارزیابی قرار گرفت. بنابراین نتایج بدستآمده از محاسبه ضریب کارایی مدل ناشساتکلیف در اعماق مورد بررسی نشان داد که مقادیر خروجی از مدل در اعماق 5،10، 20، 30، 50 و100 سانتیمتری بهترتیب دارای ضریب کارایی (RNS2) 92/0، 91/0، 93/0، 92/0، 94/0 و 96/0 نسبت به مقادیر اندازهگیری شده است. از آنجا که دامنه تغییرات) (RNS2در محدوده ∞- تا یک تغییر میکند و در مقدار یک مدل دارای حداکثر کارایی است، بدین ترتیب معادلات سینوسی قابلیت و بازدهی مناسب در پیشگویی تغییرات دمایی اعماق مختلف خاک را دارد.
عباس پورمیدانی؛ محمدرضا نائینی؛ حسین باقری؛ قادر کریمی
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 58-70
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر خصوصیات مورفولوژیکی، رویشی و فیزیولوژیکی سه گونه مرتعی Ag. elongatum، Agropyron desertorum و Hordeum fragilis در گلخانهی مزرعه فدک قم انجام شد. طرح بهصورت فاکتوریل شامل سه گونه مرتعی بهعنوان فاکتور اول و پنج سطح شوری صفر (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار کلرور سدیم بهعنوان فاکتور دوم و با طرح پایه ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر خصوصیات مورفولوژیکی، رویشی و فیزیولوژیکی سه گونه مرتعی Ag. elongatum، Agropyron desertorum و Hordeum fragilis در گلخانهی مزرعه فدک قم انجام شد. طرح بهصورت فاکتوریل شامل سه گونه مرتعی بهعنوان فاکتور اول و پنج سطح شوری صفر (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار کلرور سدیم بهعنوان فاکتور دوم و با طرح پایه کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. طول مدت اعمال تنش شوری 66 روز بود. در مدت اجرای آزمایش 27 متغیر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که از نظر بیشتر صفات، گونههای تحت بررسی و سطوح مختلف شوری با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند. البته مقایسه میانگین صفات در 15 تیمار اثر متقابل گونه * شوری نشان داد که تیمارهای شاهد و شوری 50 میلیمولار در هر سه گونه تحت بررسی دارای بیشترین مقدار محتوای نسبی آب بوده و کمترین میزان آن در شوری 200 میلیمولار و در دو گونه Agropyronمشاهده گردید. بنابراین کاهش محتوای نسبی آب در این گونهها بهعنوان واکنش گیاه در برابر تنش شوری میباشد. بدین ترتیب، بیشترین میزان کلروفیل کل در تیمار شاهد و در دو گونه Agropyron و کمترین میزان آن در شوری 200 میلیمولار و در هر سه گونه مشاهده شد. بنابراین با افزایش میزان تنش، مقدار کربوهیدرات محلول افزایش یافت. بهطوریکه بیشترین درصد پرولین در شوری 200 میلیمولار و در هر سه گونه مشاهده شد. از بررسی مجموع صفات، آستانه تحمل به شوری در Ag. elongatum و Ag. desertorum را میتوان بهترتیب شوری 150 و 100 میلیمولار و در Hordeum fragilis شوری 50 میلیمولار در نظر گرفت. بنابراین در میان گونهها Ag. elongatum را میتوان گونه متحملتر به شوری دانست. از این رو متغیرهای رشدی دارای همبستگی مثبت و معنیداری با یکدیگر بودند و همبستگی منفی و معنیداری با متغیرهای میزان هیدراتهای کربن و درصد پرولین داشتند. مقدار کلروفیل کل با محتوی نسبی آب همبستگی مثبت و معنیدار و با کمبود آب نسبت به حالت اشباع، قندهای محلول و درصد پرولین همبستگی منفی و معنیداری نشان داد.
سپیده انورخواه؛ محمد خواجه حسینی؛ محمد جنگجو
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 71-89
چکیده
مسافت پراکنش بذرها از پایهی مادری یکی از جنبههای اساسی در چرخه زندگی گیاه است و بر روی اکولوژی، تکامل و بقاء گیاه اثر قابلتوجهی دارد. البته انواع روشهای پراکنش بذرها در گونههای مختلف، معمولاً با توجه به خصوصیات مورفولوژیک میوهها و بذرها قابل تشخیص میباشد. از این رو، یک بررسی آزمایشگاهی در سال 1387 روی بذر 24 گونه مرتعی ...
بیشتر
مسافت پراکنش بذرها از پایهی مادری یکی از جنبههای اساسی در چرخه زندگی گیاه است و بر روی اکولوژی، تکامل و بقاء گیاه اثر قابلتوجهی دارد. البته انواع روشهای پراکنش بذرها در گونههای مختلف، معمولاً با توجه به خصوصیات مورفولوژیک میوهها و بذرها قابل تشخیص میباشد. از این رو، یک بررسی آزمایشگاهی در سال 1387 روی بذر 24 گونه مرتعی استان خراسان شمالی انجام شد. بذرها با استفاده از کولیس دیجیتال با دقت mm 01/0 اندازهگیری شد و بعد شکل بذرها توسط بینیکولار بررسی و سپس بهصورت دستی در مقیاس30 تا 80 برابر طراحی گردید. بذرها با توجه به شکل ظاهری و خصوصیات مورفولوژیک آنها، در پنج گروه پراکنش با نام گروههای حاوی ساختارهای تغذیهای (مانند Artemisia seiberi)، دارای ساختار پراکنش بالنمانند (مانند Agropyron trichophorum)، دارای زوائد بلند (مانند Salsola arbusculaformis)، بدون زائده (مانند Stachys inflataو Iris songarica) و سایر گونهها (مانند Kochia prostrate) طبقهبندی شدند. نتایج بررسیها نشانداد که رایجترین اندام پراکنش بذرهای مورد مطالعه، نوعی از اندام پراکنش بود که امکان جابجایی و انتقال بذرها توسط باد را ایجاد مینمود (شامل 9 گونه). بنابراین بذرهای دارای این اندام پراکنش در گروه بالنمانند قرار دادهشدند. پس از آن، گونههایی بودند که در گروه دارای زائده بلند قرار گرفتند و سایر گروههای پراکنش در اولویتهای بعدی این دو گروه قرار گرفتند. بهطورکلی میتوان چنین نتیجهگیری نمود که در منطقهی استان خراسان شمالی، اندام پراکنش بالنمانند مناسبترین سیستم پراکنش را برای بذرهای مرتعی مورد مطالعه فراهم آوردهاست
ملیحه اوشیب نتاج؛ حسن شکرچی؛ مریم کشاورزی؛ محمد اکبر زاده
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 90-106
چکیده
بررسی درباره چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و مطالعه نحوه ارتباط آن با سایر اجزای زنده و غیرزنده در رویشگاه مربوطه، بهعنوان آتاکولوژی آن گونه در نظر گرفته میشود. این نوع مطالعات، اطلاعات پایهای برای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی بوجود میآورد. در این تحقیق آتاکولوژی Lolium perenneبا نام فارسی چچم دائمی در استان مازندران ...
بیشتر
بررسی درباره چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و مطالعه نحوه ارتباط آن با سایر اجزای زنده و غیرزنده در رویشگاه مربوطه، بهعنوان آتاکولوژی آن گونه در نظر گرفته میشود. این نوع مطالعات، اطلاعات پایهای برای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی بوجود میآورد. در این تحقیق آتاکولوژی Lolium perenneبا نام فارسی چچم دائمی در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین پراکنش جغرافیایی، فنولوژی، گونههای گیاهی همراه، ضریب خشکی، ویژگیهای خاکشناسی و اقلیمی بهعنوان عوامل مؤثر بر پراکنش این گونه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد این گونه گیاهی در دامنه ارتفاعی 22- تا 1700 متر از سطح دریا رشد میکند. این گیاه به فراوانی در محیطهای رویشی متنوع همانند امتداد جادهها، کنار کانالهای آبیاری، دامنههای رسی، روی تپههای سنگلاخی و شنی، به صورت هرز در مزارع یافت میشود. همچنین درصد حضور این گونه در مناطق پاییندست مازندران نسبت به ارتفاعات بیشتر است. البته این گونه نسبت به سرما و شرایط سخت مقاوم است و در نواحی دارای اقلیمهای بسیار مرطوب، مرطوب، نیمهمرطوب، کوهستانی، مدیترانهای و نیمهخشک دنیا حضور دارد. بهطوریکه در انواع خاکها با بافت رسی، لوم رسی، شن لومی، لوم رسی سیلتی، رس سیلتی و ... رشد میکند. این مشاهدهها نشان میدهد که این گونه در شرایط اکولوژیکی متنوع رویش مییابد.
منوچهر فرج زاده؛ امان اله فتح نیا؛ بهلول علیجانی؛ پرویز ضیائیان
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 107-123
چکیده
هدف این تحقیق ارزیابی اثر عوامل اقلیمی بر پوشش گیاهی در مراتع زاگرس با شاخص NDVI حاصل از سنجنده AVHRR و دادههای هواشناسی میباشد. منطقه مطالعهشده مراتع با تراکمهای 75-51، 50-26 و 25-10 درصد زاگرس میباشد. زمان مطالعه تصاویر ماهوارهای از ژانویه تا اکتبر 2006 و عوامل اقلیمی از سپتامبر 2005 تا اکتبر 2006 بود. هفت متغیر اقلیمی ماهانه (بارش، ...
بیشتر
هدف این تحقیق ارزیابی اثر عوامل اقلیمی بر پوشش گیاهی در مراتع زاگرس با شاخص NDVI حاصل از سنجنده AVHRR و دادههای هواشناسی میباشد. منطقه مطالعهشده مراتع با تراکمهای 75-51، 50-26 و 25-10 درصد زاگرس میباشد. زمان مطالعه تصاویر ماهوارهای از ژانویه تا اکتبر 2006 و عوامل اقلیمی از سپتامبر 2005 تا اکتبر 2006 بود. هفت متغیر اقلیمی ماهانه (بارش، دما و رطوبت نسبی (حداکثر، میانگین و حداقل)) بر NDVI ماهانه مطالعه شد. پهنهبندی با روش زمینآمار و بررسی عوامل اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی با رگرسیون چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان میدهد که روش کوکریجینگ برای پهنهبندی بهتر میباشد و تنها در دمای میانگین، روش وزندهی عکس فاصله ارزیابی بهتری دارد. بدین ترتیب، پوشش گیاهی به بارش 2 ماه قبل و به دما و رطوبت نسبی 1 ماه قبل پاسخ میدهد. نتایج رگرسیونی، نشاندهنده همبستگی بیشتر در مراتع با تراکم 75-51 درصد میباشد، اما در مجموع مقدار همبستگی در مراتع با تراکم 25-10 درصد پایین است که ناشی از ارتفاع کم از سطح دریا، اثر پسزمینه خاک و حواشی سطوح کشاورزی میباشد. همچنین ارتفاع کم در مراتع با تراکم 25-10 درصد عامل افزایش دما و انتقال شروع سبزینگی به اسفندماه (مارس) بوده است، در حالیکه در مراتع با تراکم 75-51 درصد، شروع سبزینگی در اردیبهشتماه (می) میباشد. بنابراین بیشترین مقدار R2 در مراتع متراکم 6478/0 مربوط به اردیبهشتماه (می) و کمترین در مراتع کم تراکم، به مقدار 136/0 در مردادماه (اوت) میباشد.
روح ا... کاظمی؛ حسن یگانه؛ سید جمال الدین خواجه دین
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 124-138
چکیده
پوششهای گیاهی در طی سالیان دراز تحت تأثیر عوامل اقلیمی، خاکی، موجودات زنده تکامل پیدا نمودهاند. در گذشته بدون دخالت انسان تعادل بین دام و مرتع موجب حفظ منابع گیاهی شده ولی به تدریج با افزایش جمعیت، نیاز او نیز رو به افزایش نهاده و کم و بیش اثرهای مثبت و منفی برجای گذارده و در جاهایی که دخالتها نامعقول بوده، باعث به همخوردن ...
بیشتر
پوششهای گیاهی در طی سالیان دراز تحت تأثیر عوامل اقلیمی، خاکی، موجودات زنده تکامل پیدا نمودهاند. در گذشته بدون دخالت انسان تعادل بین دام و مرتع موجب حفظ منابع گیاهی شده ولی به تدریج با افزایش جمعیت، نیاز او نیز رو به افزایش نهاده و کم و بیش اثرهای مثبت و منفی برجای گذارده و در جاهایی که دخالتها نامعقول بوده، باعث به همخوردن تعادل بین دام و گیاه شده و تخریب جامعههای گیاهی و خاک را سبب شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تغییرات پوشش گیاهی در طول فصل چرا با بهرهگیری از دادههای چندزمانه WiFS در منطقه سمیرم میباشد. پیشپردازشهای مختلف شامل تصحیح هندسی با بهرهگیری از نقشههای توپوگرافی 1:250000 با RMSe کمتر از 35/0 برای تصاویر این سنجنده انجام شد. برای انجام تصحیح جوی و توپوگرافی تصاویر سنجنده از روش عارضه تاریک و مدل لامبرت استفاده شد. عملیات برداشت زمینی در خرداد و شهریور ماه 1384 در سطحی معادل 800000 هکتار آغاز شد. تیپهای مختلف گیاهی به روش نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده و در سطحی که اختلاف مهمی در ترکیب فلوریستیک-فیزیونومیک نداشت، بهعنوان تیپ گیاهی مستقل و یکنواخت در نظر گرفته شد. در کل منطقه 20 نقطه تصادفی انتخاب و اندازهگیری درصد پوشش به روش تخمین انجام گردید. در این تحقیق از داده مربوط به سنجنده WiFS تاریخهای 14 ژوئن و 10سپتامبر 2005 استفاده شد. شاخصها بهعنوان متغیر مستقل و دادههای زمینی بهعنوان متغیر وابسته معرفی شدند. معادلههای مختلف با بهرهگیری از سه شاخص گیاهی بهکاررفته، بر روی تصاویر سنجنده اعمال و بعد تصاویر به 5 کلاس پوشش بر حسب درصد طبقهبندی شدند. همچنین برای تعیین تغییرات طبقههای مختلف درصد پوشش مرتع از روش مقایسه پس از طبقهبندی استفاده شد. در نهایت نقشههای تولیدی و نقاط نمونهبرداری برای بررسی صحت نتایج، کنترل شد. نتایج نشان داد که نقشههای پوشش تولید شده با دادههای سنجنده WiFS از صحت بالایی برخوردار میباشد. در این بررسی بیش از 30 درصد از سطح منطقه در طی فصل چرا تحت تأثیر تغییرات قرار گرفته است. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که نقشههای تولید شده با بهرهگیری از دادههای سنجنده WiFS در مطالعات مربوط به تغییرات پوشش تاجی مناسب میباشند و این دادهها به خوبی میتوانند تغییرات پوشش گیاهی را در طی فصل چرا مشخص کنند.
فرهاد آژیر؛ علی اشرف جعفری؛ محمد فیاض
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 139-150
چکیده
بهمنظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه، 19 اکوتیپ از گونه مرتعی Agropyron cristatumدر دو آزمایش دیم و آبی در ایستگاه خجیر تهران در طی سالهای 85-1386 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند و صفات، قدرت رویش بذر، ارتفاع، تاریخ گلدهی و گردهافشانی، عملکرد علوفه، و 5 صفت کیفی شامل: درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، درصد کربوهیدراتهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه، 19 اکوتیپ از گونه مرتعی Agropyron cristatumدر دو آزمایش دیم و آبی در ایستگاه خجیر تهران در طی سالهای 85-1386 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند و صفات، قدرت رویش بذر، ارتفاع، تاریخ گلدهی و گردهافشانی، عملکرد علوفه، و 5 صفت کیفی شامل: درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، درصد کربوهیدراتهای محلول در آب، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) و خاکستر کل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب دادههای دو آزمایش نشان داد که تفاوت بین دو شرایط کشت برای عملکرد و صفات مورفولوژیکی در سطح احتمال 1% معنیدار بود، ولی از لحاظ کیفیت علوفه تفاوتی بین دو محیط مشاهده نشد. بهنحویکه تفاوت بین اکوتیپها و اثر متقابل اکوتیپ در محیط برای کلیه صفات معنیدار بود. بهطوریکه اکوتیپهای 8p208 (اصفهان) و 4p4056 (گرگان) بهترتیب با عملکرد 1240 و 1336 کیلوگرم در هکتار، در شرایط آبی و اکوتیپهای m619 و 4p4056 و m619 با عملکرد 791 تا 901 کیلوگرم در هکتار، در شرایط دیم نسبت به سایر اکوتیپها عملکرد بیشتری داشتند. در مجموع، در دو محیط، اکوتیپهای m1722 (گرگان)، 8p208 (اصفهان) و 4p4056 (گرگان) با میانگین عملکردهای 933 تا 1021 کیلوگرم در هکتار از کیفیت علوفه بهتری نیز برخوردار بودند و بهعنوان اکوتیپهای مناسب برای علوفهکاری در مراتع و اراضی کمبازده مشابه شرایط آب و هوایی خجیر در استان تهران پیشنهاد شدند. ضرایب همبستگی بین عملکرد علوفه با قدرت رویش بذر مثبت و معنیدار بود. بنابراین کربوهیدراتهای محلول در آب با قابلیت هضم همبستگی مثبت و با درصد پروتئین خام همبستگی منفی و معنیدار داشت. البته رابطه بین قابلیت هضم و ترکیبات فیبری از قبیل ADF و فیبر خام منفی و معنیدار بود
پژمان رودگرمی؛ ناصر انصاری؛ ابراهیم فراهانی
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 151-171
چکیده
واقعیتهای موجود بیانگر این مسئله هستند که منابع طبیعی کشور در حال تخریب میباشد و با شیوههای کنونی بهرهبرداری، این روند ادامه خواهد داشت. هدف این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر در تخریب منابع طبیعی تجدیدشونده از دیدگاه اجتماعی- اقتصادی در استان تهران بوده است که با جمعآوری اطلاعات از بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی استان ...
بیشتر
واقعیتهای موجود بیانگر این مسئله هستند که منابع طبیعی کشور در حال تخریب میباشد و با شیوههای کنونی بهرهبرداری، این روند ادامه خواهد داشت. هدف این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر در تخریب منابع طبیعی تجدیدشونده از دیدگاه اجتماعی- اقتصادی در استان تهران بوده است که با جمعآوری اطلاعات از بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی استان و ایجاد ارتباط با شاخص تخریب بدست آمده در تحقیق، عوامل تخریب منابعطبیعی استان بررسی شدند. بنابراین روش انجام تحقیق در این پروژه بر سه محور بررسی اسناد و مدارک، مطالعه میدانی و تحلیل دادهها استوار بود. برای تعیین عوامل مؤثر در تخریب، وضعیت منابع طبیعی (مراتع) از نظر تغییر سطح بین سالهای 1334 تا 1380 بررسی و مقایسه شد و همچنین شاخصی برای تعیین کاهش تولید علوفه در مراتع تهیه گردید. سپس با تهیه پرسشنامه نسبت به جمعآوری اطلاعات از جامعه بهرهبردار و کارشناسان در منابع طبیعی استان برای شناخت عوامل تخریب منابع طبیعی اقدام شد. براساس نتایج این پژوهش کاهش تولید علوفه در مراتع در مناطق کوهستانی (جنگلهای خشک و کوههای مرتفع) بیش از مناطق دشتی (استپی و نیمهاستپی) بود. بهطوریکه در مناطق دشتی مهمترین شکل تخریب بصورت تغییرکاربری اراضی منابع طبیعی بوده که به کاربریهای عمرانی و کشاورزی تغییر یافتهاند. مهمترین عامل تشکیلاتی مؤثر در تخریب منابع طبیعی کمبود نیرو و امکانات برای کنترل عرصههای منابعطبیعی میباشد. از نتایج دیگر، رابطه محکم و معکوس بدستآمده بین وسعت اراضی کشاورزی تحت تملک بهرهبرداران از مراتع و میزان تخریب مراتع در هر منطقه میباشد. بنابراین طراحی و اجرای برنامه آمایشسرزمین در استان تأکید میشود، زیرا از عوامل اصلی در تخریب، تغییرکاربری اراضی منابع طبیعی میباشد
همت کریمی؛ احمد عبدل زاده؛ حمید رضا صادقی پور؛ پویان مهربان؛ عباسعلی نورینیا
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، صفحه 172-186
چکیده
شوری یکی از مهمترین عوامل کاهش محصولات کشاورزی و رستنیهای طبیعی در بسیاری از مناطق دنیا ازجمله ایران است. سسبانیا آکیولاتا از تیره بقولات گیاهی علوفهای خوشخوراک و نسبتاً مقاوم به شوری است که میتواند برای احیای مراتع لبشور بکار برده شود. این پژوهش به منظور ارزیابی سطوح مقاومت به شوری این گیاه با تکیه بر انباشتگی یونها ...
بیشتر
شوری یکی از مهمترین عوامل کاهش محصولات کشاورزی و رستنیهای طبیعی در بسیاری از مناطق دنیا ازجمله ایران است. سسبانیا آکیولاتا از تیره بقولات گیاهی علوفهای خوشخوراک و نسبتاً مقاوم به شوری است که میتواند برای احیای مراتع لبشور بکار برده شود. این پژوهش به منظور ارزیابی سطوح مقاومت به شوری این گیاه با تکیه بر انباشتگی یونها و تغییرات تشریحی انجام شده است. بدین منظور بذر سسبانیا در محیط کشت شنی در گلخانه با محلول هوگلند کاشته شد. بهنحویکه طرح آزمایش کاملاً تصادفی و تیمارهای آزمایش شامل سه سطح شوری شاهد، 75 و 150 میلیمولار کلریدسدیم بود. گیاهان بعد از دو ماه تیماردهی برداشت شدند. نتایج این آزمایشها نشان داد که شوری وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی گیاهان و میزان آب نسبی را کاهش داد. بهطوریکه با افزایش شوری مقدار یونهای سدیم و کلر در گیاه افزایش یافت و این افزایش در برگ نسبت به ریشه چشمگیرتر بود. بهعلاوه اینکه مقدار یون پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم در ریشه و بخش هوایی گیاهان تحت شوری کاهش و میزان اسیدهای آمینه و قندهای محلول در برگ این گیاهان افزایش یافت. همچنین شوری سبب افزایش ضخامت پارانشیم نردبانی و ضخامت کل برگ شد، در حالی که ضخامت پارانشیم اسفنجی برگ کاهش یافت. بهعلاوه اینکه شوری کاهش نسبت پوست به استوانه آوندی در ریشه گیاهان را سبب شد. این نتایج آشکار میسازد که احتمالاً سسبانیا یونهای سدیم و کلر را در واکوئلها و اسیدهای آمینه و قندها را احتمالاً در سیتوسول یاختههای برگ ضخیم شده با پارانشیم نردبانی انباشته نموده و از این طریق تنظیم اسمزی و جذب آب گیاه با حداقل انرژی انجام میشود. بهعلاوه اینکه افزایش سطح استوانه آوندی در مقایسه با پوست ریشه نیز ممکن است جذب آب را تحت شوری تسهیل کند