دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 0-0
مینا قاسمی رائینی نژاد؛ حسین صادقی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 699-707
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر پتانسیل ترسیب کربن در اندامهای گیاهی (ریشه، ساقه و برگ) و خاک زیر اشکوب دو گونه قیچ ( Zygophyllumatriplicoides) و گروج (Gymnocarpusdecander) در دو عمق (0 تا 15 و 15 تا 30 سانتی متری خاک) در منطقه صالح آباد فاصله 41 کیلومتری شهرستان حاجی آباد و 206 کیلومتری شمال بندرعباس در سال 1391 طراحی و اجرا گردید. نمونهبرداری از اندام های گیاهی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر پتانسیل ترسیب کربن در اندامهای گیاهی (ریشه، ساقه و برگ) و خاک زیر اشکوب دو گونه قیچ ( Zygophyllumatriplicoides) و گروج (Gymnocarpusdecander) در دو عمق (0 تا 15 و 15 تا 30 سانتی متری خاک) در منطقه صالح آباد فاصله 41 کیلومتری شهرستان حاجی آباد و 206 کیلومتری شمال بندرعباس در سال 1391 طراحی و اجرا گردید. نمونهبرداری از اندام های گیاهی به تفکیک برگ، ساقه و ریشه انجام گردید. پس از تعیین میانگین وزن خشک گونه های برداشت شده از منطقه، مقدار کربن آلی در قسمت هوایی و زمینی و کربن آلی خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. مطالعه حاضر به صورت دو آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. فاکتور اول نوع گیاه و فاکتور دوم اندامهای گیاه (آزمایش اول) و عمقهای مختلف خاک (آزمایش دوم) بود. نتایج این آزمایش بیان کرد که در منطقه صالح آباد بیشترین مقدار ترسیب کربن در عمق0 تا 15 سانتیمتری خاک بدست آمد. تاثیر نوع گیاه و اندام گیاهی بر مقدار کربن ذخیره شده در بافت گیاه در سطوح احتمال 5 و 1% معنیدار بود، در حالی که برهمکنش این دو عامل تاثیر معنیداری بر کربن ذخیره شده نداشت. بین اندامهای مختلف گیاه نیز تفاوت معنیداری از نظر کربن ذخیره شده مشاهده گردید. بیشترین و کمترین مقدار کربن ذخیره شده در بافت گیاهی به ترتیب در اندام های ساقه و ریشه مشاهده شد. مقدار کربن ذخیره شده در بافت گیاه قیچ (09/45 کیلوگرم) بود، در حالیکه در گیاه گروج این مقدار74/40 کیلوگرم بدست آمد که این میزان 7/10درصد نسبت به گیاه قیچ کمتر میباشد. بنابراین بطور کلی می توان نتیجه گرفت که گیاه قیچ دارای توانایی بیشتری در ترسیب کربن در اندامهای گیاهی میباشد.
حمید نیک نهاد؛ عبدالباسط آق تابای؛ موسی اکبرلو
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 708-718
چکیده
با توجه به گسترش کاربرد قرق بهمنظور اصلاح مراتع و ترسیب کربن، بررسی اثرات آن بر خصوصیات خاک و محاسبه ارزش اقتصادی کربن ترسیبیافته حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تغییرات برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نتیجه اعمال قرق در مقایسه با چرای آزاد و نیز، بررسی اثرات قرق بر میزان ترسیب کربن خاک و محاسبه ارزش اقتصادی آن در ...
بیشتر
با توجه به گسترش کاربرد قرق بهمنظور اصلاح مراتع و ترسیب کربن، بررسی اثرات آن بر خصوصیات خاک و محاسبه ارزش اقتصادی کربن ترسیبیافته حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تغییرات برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نتیجه اعمال قرق در مقایسه با چرای آزاد و نیز، بررسی اثرات قرق بر میزان ترسیب کربن خاک و محاسبه ارزش اقتصادی آن در منطقه بزداغی استان خراسان شمالی میباشد. بهاین منظور، 15 نمونه خاک بهصورت تصادفی – سیستماتیک، از عمق 15-0 سانتیمتری و درطول 3 ترانسکت به طول 500 متر و به فاصله 200 متر از یکدیگر در هر منطقه (قرق و تحت چرا) برداشت شد. در آزمایشگاه، برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، جرم مخصوص ظاهری، درصد تخلخل، درصد رطوبت اشباع، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد کربن آلی، ازت کل، میزان ظرفیت تبادل کاتیونی، سدیم، پتاسیم ، کلسیم، و منیزیم تبادلی تعیین گردید و شاخص فرسایشپذیری خاک (با استفاده از رابطه نسبت رس اصلاح شده)، محاسبه شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون تی مستقل وبا استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16، انجام شد. نتایج بیانگر آن است که اعمال قرق در منطقه بزداغی، بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اثر مثبت معنیداری گذارده است و شاخص فرسایش پذیری خاک را نیز بهطور معنیداری کاهش داده است (05/0P<). میانگین کربن ترسیب شده در خاک منطقه قرق شده بهطور معنیداری بیشتر از منطقه تحتچرا میباشد(05/0P<) و ارزش اقتصادی آن، 4709760 تومان برآورد گردید. با توجه به نتایج بهدست آمده ، خصوصا" ارزش اقتصادی بالای کربن ترسیب یافته در خاک منطقه قرق شده، اعمال قرق در منطقه مورد مطالعه قابل توصیه میباشد.
جابر شریفی؛ امرعلی شاهمرادی؛ الله ویردی نوری؛ فرزانه عظیمی مطعم
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 719-729
چکیده
قسمت اعظم مراتع کشور ما در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد که در این اقلیم تغییرپذیری پوشش گیاهی تحت تأثیر تغییرات متوازن جریان انرژی در اکوسیستم مرتع است که معمولا در ترکیب و ساختار پوشش گیاه در طول زمان رخ میدهد از طرف دیگر عوامل انسانی و بالاخص مدیریت مرتع نقش تأثیرگذاری در حفظ ثبات و یا تخریب آن ایفا می نماید. بر همین اساس پایش پوشش ...
بیشتر
قسمت اعظم مراتع کشور ما در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد که در این اقلیم تغییرپذیری پوشش گیاهی تحت تأثیر تغییرات متوازن جریان انرژی در اکوسیستم مرتع است که معمولا در ترکیب و ساختار پوشش گیاه در طول زمان رخ میدهد از طرف دیگر عوامل انسانی و بالاخص مدیریت مرتع نقش تأثیرگذاری در حفظ ثبات و یا تخریب آن ایفا می نماید. بر همین اساس پایش پوشش گیاهی مرتعی مناطق قشلاقی در استان اردبیل از سال 1387 تا 1391 انجام گردید. در ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمده منطقه تعیین و بعد در هر رویشگاه یک منطقه معرف جهت آمار برداری انتخاب گردید. سپس در هر منطقه معرف عوامل مربوط به پوشش تاجی، تراکم و فراوانی و در طول 3 ترانسکت500 متری در30پلات (20/1× 20/1 متری) همچنین رطوبت و کربن آلی سطح خاک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در یک دوره چهار ساله، متناسب با تغییرات بارندگی و هماهنگ با دمای محیط، تحت شرایط مدیریت بومی اعمال شده، گونههای بوتهای نقش اصلی را در روند تغییرات پوشش گیاهی داشتهاند. در سایت مغان گونه بوتهای Artemisia fragrans بدلیل غالبیت مطلق، زادآوری بالا و واکنش مستقیم نسبت به بارندگیهای فصلی و سالانه در تغییرات پوشش گیاهی نقش تعیین کنندهای دارد. تغییرات پوشش خاک با توجه به ثبات نسبی پوشش سنگ و سنگریزه و لاشبرگ، تابع تغییرات پوشش تاجی کل بوده است. نتایج حاصل از بررسی، روند تغییرات سال به سال در پوشش گیاهی، تغییرات سال به سال اقلیمی و رطوبت خاک و نیز چگونگی وضعیت فرسایش خاک میتواند به عنوان راهنمای مناسبی برای تصحیح روش های فعلی مدیریت این اکوسیستم های مرتعی مورد استفاده قرار گیرد.
وحید کریمیان؛ غلامعلی حشمتی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 730-741
چکیده
ارزیابی ویژگیهای مهم خاک و پوشش گیاهی میتواند ما را از تواناییهای بالقوه مرتع آگاه نموده و تعیین وضعیت آن را میسر سازد. مشخصههای سطح خاک به طور مستقیم بر پوشش گیاهی اثر دارند، از طرفی فاکتورهایی مانند گونههای گیاهی، فرم رویشی و تراکم پوشش مشخصههای خاک را تحت تاثیر قرار میدهد. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر گیاهان چوبی بر ...
بیشتر
ارزیابی ویژگیهای مهم خاک و پوشش گیاهی میتواند ما را از تواناییهای بالقوه مرتع آگاه نموده و تعیین وضعیت آن را میسر سازد. مشخصههای سطح خاک به طور مستقیم بر پوشش گیاهی اثر دارند، از طرفی فاکتورهایی مانند گونههای گیاهی، فرم رویشی و تراکم پوشش مشخصههای خاک را تحت تاثیر قرار میدهد. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر گیاهان چوبی بر ویژگیهای سطح خاک با استفاده از روش طبقهبندی خاک سطحی مرتع (SSCC) در مراتع سرچشمه خشاب انجام شده است. 11 ویژگی سطح خاک در لکههای گیاهی با فرم رویشی درختی (کنار) و درختچهای (کنارک و گون) و مخلوطی از درخت و درختچه (کنار+کنارک) و فضای بین لکههای گیاهی(خاک لخت+لاشبرگ) در امتداد سه ترانسکت 70 متری در پنج تکرار اندازهگیری شد. سپس فاکتورهای اندازهگیری شده در قالب سه مشخصه پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی برای هر لکه گیاهی طبقهبندی گردید. نتایج نشان داد مشخصه پایداری تفاوت معنیداری در بین لکههای مورد بررسی دارد که لکه مخلوط درخت و درختچه (کنار و کنارک) پایداری سطح خاک را بیشتر افزایش میدهند. شاخص نفوذپذیری تفاوت معنیداری را بین فرم درختچه (کنارک) و مخلوط درخت و درختچه (کنار و کنارک) نشان نداد. خاک دارای پوشش مخلوط(کنار و کنارک) شاخص چرخه عناصر غذایی بیشتری را نشان داد. پایداری زیاد خاک در لکه مخلوط درخت و درختچهای (کنار و کنارک) در انتخاب گونههای گیاهی جهت کنترل بیولوژیک در مراتع قشلاقی جنوب کشور میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
غلامعلی حشمتی؛ حمید سیروسی؛ اسماعیل شیدای کرکج
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 742-756
چکیده
مراتع بومسازگانهای پویا و دینامیکی هستند که به ناهنجاریهایی چون نوسانات اقلیمی و عواملی چون الگوهای مدیریتی و چرای دام واکنش نشان میدهند. استخراج روند مکانی این تغییرات میتواند در برنامهریزی برای مدیریت و احیای چشماندازهای تخریب شده کمک شایانی نماید. در این مطالعه روند تغییرات عملکرد بومسازگان بوته ای تحت تأثیر چرای ...
بیشتر
مراتع بومسازگانهای پویا و دینامیکی هستند که به ناهنجاریهایی چون نوسانات اقلیمی و عواملی چون الگوهای مدیریتی و چرای دام واکنش نشان میدهند. استخراج روند مکانی این تغییرات میتواند در برنامهریزی برای مدیریت و احیای چشماندازهای تخریب شده کمک شایانی نماید. در این مطالعه روند تغییرات عملکرد بومسازگان بوته ای تحت تأثیر چرای دام نسبت به آغل مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در گرادیان چرای دام در مراتع قشلاقی دشت گرگان در نقاط تعیین شده اقدام به ارزیابی چرخه عناصر غذایی، نفوذپذیری و پایداری خاک به عنوان عملکرد بومسازگان این مراتع در سه تکرار شد. شاخصهای اندازهگیری شده با استفاده از روشهای آماری و مدلهای رگرسیونی به منظور مشخص کردن روند تغییرات عملکرد بومسازگان در طول گرادیان چرا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد روند تغییرات شاخصهای عملکردی در طول گرادیان چرای دام روند معنیداری دارد. مناطق نزدیک به آغل کمترین مقدار و نقاط انتهای گرادیان بیشترین میزان این شاخصها را به خود اختصاص دادند. با بررسی انواع مدلهای رگرسیونی از لحاظ میزان ضریب اطلاعات آکائیک، بهترین مدل پیشبینی روند تغییرات عملکرد بومسازگان در گرادیان چرای دام از نظر شاخص های پایداری و چرخه عناصر غذایی بومسازگان مدل سیگموئید سه پارامتری و از نظر شاخص نفوذپذیری مدل سیگموئید چهار پارامتری با کمترین میزان ضریب اطلاعات آکائیک و سطح اطمینان بالاتر انتخاب شدند. نتایج این مطالعه میتواند به عنوان ورودی مدلهای کمیسازی مرتع برای شناسایی مناطق بحرانی و پیشبینی اثرات مدیریت بر تولید و پایداری بومسازگان کاربرد داشته باشد.
پیمان معدنچی؛ رضا بیات؛ کاکا شاهدی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 757-767
چکیده
خاک یکی از مهمترین منابع هر کشوری است و در صورتی که حفاظت نشود، در اثر فرسایش از بین رفته و به تدریج حاصلخیزی خود را از دست می دهد. تلفات خاک باعث پر شدن کانالهای آبراهه ای و مخازن سدها شده، زیانهای فراوانی را ایجاد می کند و میزان تولید در واحد سطح را به طرز چشمگیری پایین می آورد. در این مطالعه جهت ارزیابی اثرات عملیات آبخیزداری اجرا ...
بیشتر
خاک یکی از مهمترین منابع هر کشوری است و در صورتی که حفاظت نشود، در اثر فرسایش از بین رفته و به تدریج حاصلخیزی خود را از دست می دهد. تلفات خاک باعث پر شدن کانالهای آبراهه ای و مخازن سدها شده، زیانهای فراوانی را ایجاد می کند و میزان تولید در واحد سطح را به طرز چشمگیری پایین می آورد. در این مطالعه جهت ارزیابی اثرات عملیات آبخیزداری اجرا شده اعم از مکانیکی و بیولوژیکی بر کاهش فرسایش و رسوب در حوضه آبخیز دره مرید بافت استان کرمان، از محاسبه مجدد پارامترهای مدلMPSIAC مانند:عامل رواناب سطحی، عامل پوشش زمین، عامل کاربری اراضی، عامل وضعیت فعلی فرسایش و عامل فرسایش رودخانه ای و اندازهگیری رسوبات پشت بندهای اصلاحی در حوضه استفاده شد، میزان رسوب حوضه 38/36653 تن در سال برآورد شد و با مقدار 46/51378 تن در سال که در مطالعات اولیه برآورد شده بود با استفاده از آزمون T جفت نمونه ای درمحیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، و بر طبق نتایج آزمون های آماری مشخص شد که اختلاف معنی داری بین رسوب ویژه و فرسایش ویژه در هر یک از پارسل های حوضه آبخیز دره مرید وجود دارد.
زینب جعفریان؛ فرزاد احمدی؛ منصوره کارگر
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 768-777
چکیده
با توجه به اینکه تنوع زیستی در هر جامعه زنده تعیین کننده عملکرد خاص آن جامعه است و از طرف دیگر پایداری به عنوان توانایی اکوسیستم در حفظ و نگهداری عملکرد خود محسوب میشود، پس کاهش یا افزایش تنوع بر پایداری آن تأثیر میگذارد. با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر در مراتع بلبان آباد استان کردستان به منظور بررسی تغییرات تنوع گونهای ...
بیشتر
با توجه به اینکه تنوع زیستی در هر جامعه زنده تعیین کننده عملکرد خاص آن جامعه است و از طرف دیگر پایداری به عنوان توانایی اکوسیستم در حفظ و نگهداری عملکرد خود محسوب میشود، پس کاهش یا افزایش تنوع بر پایداری آن تأثیر میگذارد. با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر در مراتع بلبان آباد استان کردستان به منظور بررسی تغییرات تنوع گونهای و تنوع کارکرد گونههای گیاهی در شدتهای چرایی مختلف دام انجام گرفته است. در این تحقیق اطلاعات مربوط سه سایت چرایی با شدت چرایی متوسط و زیاد و قرق جمعآوری گردید. شاخصهای تنوع گونهای (غنا (S)، شانون (H)، سیمپسون (D) و یکنواختی (E)) و شاخصهای تنوع کارکردی شامل چندوجهی محدب (Convex hull hyper-volume)، غنای کارکرد (Functional Richness)، یکنواختی کارکرد (Functional Evenness)، واگرایی کارکرد (Functional Divergence) و شاخص رائو (Rao) در همه سایتها محاسبه شدند. برای محاسبه این شاخصها از بسته FD و برای بررسی اثر گرادیان چرا بر روی شاخصهای تنوع از آنالیز تشخیص کانونیک تعمیمی (GCCA) از بسته canic در نرم افزار R نسخه 3.1.1 استفاده شد. همچنین برای مقایسه میانگین بین شدت چرایی مختلف از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش شدت چرا، شاخصهای غنای گونهای (S) و شانون واینر (H) روند کاهشی از خود نشان دادند. نتایج حاصل از آنالیز تشخصی کانونیک نیز نشان داد که از بین شاخصهای تنوع کارکرد، شاخص چند وجهی محدب نسبت به افزایش شدت چرا تغییر زیاد و شاخص غنای گونهای تغییر کمی از خود نشان دادند. همچنین نتایج بیانگر کاهش تنوع کارکردی گونهها با افزایش شدت چرا در منطقه بوده است.
سعیده ناطقی؛ احمد نوحه گر؛ امیرهوشنگ احسانی؛ ام البنین بذرافشان
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 778-790
چکیده
پایش تغییرات پوششگیاهی نقش اساسی در برنامهریزی و مدیریت محیط زیست دارد. روشهای متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهوارهای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیتهایی هستند. یکی از روشهای مطالعه تغییرات استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی است. در این حالت استفاده از دادههای ماهوارهای امکان مطالعه ...
بیشتر
پایش تغییرات پوششگیاهی نقش اساسی در برنامهریزی و مدیریت محیط زیست دارد. روشهای متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهوارهای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیتهایی هستند. یکی از روشهای مطالعه تغییرات استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی است. در این حالت استفاده از دادههای ماهوارهای امکان مطالعه گسترده پوشش گیاهی را فراهم میسازد. هدف از این تحقیق ارزیابی 4 شاخص گیاهی NDVI، SAVI، RVI و WAVI میباشد. این مطالعه در جزیره قشم در سالهای 1380(2001) و 1393 (2014) انجام گرفت. در این تحقیق از دادههای سنجده ETM+ و OLI که دارای تطابق هندسی مناسبی بودند استفاده شده است. پس از محاسبه هر یک از شاخصها به منظور ارزیابی دقت شاخصها، بر اساس اطلاعات حاصل از بازدید صحرایی از منطقه و تصاویر و به کمک تفسیر چشمی تصویر کاذب، نقاط تعلیمی تهیه شده و به محیط نرم افزار ENVI.5 وارد شدند. بدین ترتیب با در اختیار داشتن 100 نمونه تعلیمی و در نظر گرفتن چهار کلاس اراضی بایر، جنگل حرا، کشاورزی و آب از روش پیشنهادی دلاپیان و اسمیت صحت تولید کننده و صحت کاربر هر نقشه جهت بررسی صحت طبقهبندی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد شاخص SAVI با بیشترین ضریب کاپا 93/0 درصد در سال 1393 و 0.83 درصد در سال 1380 بهترین عملکرد و شاخصWAVI با کمترین ضریب کاپا 81/0 در سال 1380 و 43/0 در سال 1393 ضعیفترین نتایج را از بین شاخصها داشت. برای ارزیابی تغییرات از روش جدول متعامد (crosstab) استفاده شد و نتایج نشان داد در طی 13 سال 21 درصد به مساحت جنگلهای حرا و 60 درصد به اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی طبیعی داخل جزیره افزوده شده است.
امیر موسی وند؛ اردوان قربانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ فرشاد کیوان بهجو؛ کیومرث سفیدی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 791-804
چکیده
هدف تحقیق بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش گونه Prangos uloptera DC. در مراتع استان اردبیل بود. ابتدا رویشگاههای جنس Prangos شناسایی و رویشگاههایی که در آنها گونه مورد بررسی حضور داشت انتخاب شد. در مجاورت هر رویشگاه در مکانهای عدم حضور گونه، نیز نمونهبرداری انجام شد. در مکانهای نمونهبرداری 3 ترانسکت به طول 100 متر مستقر و در طول هر ترانسکت ...
بیشتر
هدف تحقیق بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش گونه Prangos uloptera DC. در مراتع استان اردبیل بود. ابتدا رویشگاههای جنس Prangos شناسایی و رویشگاههایی که در آنها گونه مورد بررسی حضور داشت انتخاب شد. در مجاورت هر رویشگاه در مکانهای عدم حضور گونه، نیز نمونهبرداری انجام شد. در مکانهای نمونهبرداری 3 ترانسکت به طول 100 متر مستقر و در طول هر ترانسکت در 10 پلات چهار مترمربعی درصد تاج پوشش و تراکم گونه تعیین شد. نمونه خاک از ابتدا، وسط و انتهای هر ترانسکت برداشت شد. در مکانهای نمونهبرداری ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب و در آزمایشگاه برخی خصوصیات خاک تعیین شدند. از آزمون t مستقل و روش تجزیه خوشهای بهترتیب جهت مقایسه و طبقهبندی مکانهای حضور و عدم حضور گونه و آنالیز تشخیص برای تعیین اهمیت پارامترهای مؤثر در حضور این گونه استفاده شد. نتایج آزمون t نشان داد که در مکانهای حضور و عدم حضور گونه تمام متغیّرها بجزء دما و بارندگی تفاوت معنیداری دارند. با توجه به نتایج تجزیه خوشهای گونه در مکانهای با ارتفاعات و شیب زیاد، ماده آلی، نیتروژن و درصد شن بالا انتشار بیشتری دارد. نتایج حاصل از آنالیز تشخیص نشان داد که پارامترهای اقلیمی شامل بارندگی و دما و همچنین ارتفاع از سطح دریا و درصد شن در درجه اول و در درجه دوم جهت شیب و خصوصیات مربوط به خاک شامل نیتروژن و فسفر مهمترین عوامل مؤثر در انتشار گونههای مورد مطالعه هستند. با توجه به نتایج میتوان در پیشنهاد گونه برای مدیریت، اصلاح و احیاء مراتع بهطور مناسبتری تصمیمگیری نمود.
فهیمه محمدقاسمی؛ سیدحمید متین خواه
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 805-814
چکیده
پوشش گیاهی برخصوصیات خاک تاثیر بسزایی دارد و میتواند از طریق مکانیسمهای مختلف باعث تغییر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شود. بهعلاوه گیاهان تثبیت کننده نیتروژن با افزودن نیتروژن به خاک موجب حاصلخیزی آن شده و نیاز خود و گیاهان همراهشان به این عنصر را تامین میکنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر حضور Astragalus cyclophyllon بر برخی از خصوصیات ...
بیشتر
پوشش گیاهی برخصوصیات خاک تاثیر بسزایی دارد و میتواند از طریق مکانیسمهای مختلف باعث تغییر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شود. بهعلاوه گیاهان تثبیت کننده نیتروژن با افزودن نیتروژن به خاک موجب حاصلخیزی آن شده و نیاز خود و گیاهان همراهشان به این عنصر را تامین میکنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر حضور Astragalus cyclophyllon بر برخی از خصوصیات شیمیایی خاک انجام شد. به این منظور نمونه برداری از خاک تحت تسلط تاج پوشش Astragalus cyclophyllon وگونه Bromus tomentellus بهعنوان گیاه شاهد (گیاه غیر لگوم) و همچنین خاک شاهد (جایی که هیچ گیاهی در آن حضور نداشته) در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتیمتر در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. سپس خصوصیات شیمیایی خاک از جمله درصد آهک، EC، pH، درصدکربن آلی، نیتروژن معدنی و نیتروژن کل خاک اندازهگیری شد. همچنین آنالیز گیاه محک بهمنظور بررسی اثر گیاه مورد مطالعه بر درصد نیتروژن، پروتئین و تولید گیاهان زیر اشکوب در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقادیر نیتروژن معدنی، درصد نیتروژن کل و درصد کربن آلی خاک در عمق 30-0 سانتی مترتفاوت معنیداری با دیگر تیمارها دارد (05/0P<). همین وضعیت در ارتباط با تولید، درصد نیتروژن و پروتئین گیاه محک کشت شده درخاک نمونهبرداری شده از از عمق 30-0 سانتیمتری تحت تاج پوشش Astragalus cyclophyllon نیز دیده شد. بعلاوه مقدار این فاکتورها رابطه معکوس با عمق دارد. مقادیر EC و pH درخاک تحت تاج پوشش Astragalus cyclophyllon کمتر از خاک بدون پوشش گیاهی است.
محسن کاظمی؛ سادات فیض نیا؛ حسن خسروی؛ حمید مصباح؛ رضا شهبازی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 815-828
چکیده
شناخت ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی رسوبات دریاچهها و تالابها جهت بررسیهای رسوبشناسی و فرسایش دارای اهمیت است. دریاچه مهارلو از مهمترین دریاچههای استان فارس است. رسوبات سطح دریاچه به دو بخش رسوبات تبخیری و تخریبی تقسیم میشود. به منظور شناخت ماهیت رسوبات تخریبی، نمونههایی از رسوبات دریاچه برداشت شد و ترکیبات کربناته و تبخیری ...
بیشتر
شناخت ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی رسوبات دریاچهها و تالابها جهت بررسیهای رسوبشناسی و فرسایش دارای اهمیت است. دریاچه مهارلو از مهمترین دریاچههای استان فارس است. رسوبات سطح دریاچه به دو بخش رسوبات تبخیری و تخریبی تقسیم میشود. به منظور شناخت ماهیت رسوبات تخریبی، نمونههایی از رسوبات دریاچه برداشت شد و ترکیبات کربناته و تبخیری شامل کلسیم کربنات، کلسیم سولفات و سدیم کلرید آن اندازهگیری شد. پس از حذف اجزای کربناته و تبخیری، دانهبندی به روش هیدرومتری صورت پذیرفته و طبقهبندی رسوبات براساس روش پتیجان(1975) انجام گردید. نتایج درصد مواد تخریبی و شیمیائی رسوبات سطح دریاچه نشان میدهند که بیشتر رسوبات از نوع رسوب تخریبی ریزدانه حاوی املاح شیمیایی است. نتایج آنالیز دانهبندی و هیدرومتری رسوبات تخریبی سطح دریاچه حاکی از جورشدگی ضعیف و بسیار ضعیف و درصد سیلت بیشترین درصد ذرات تشکیل دهنده رسوبات دریاچه است. چولگی رسوبات به سمت ذرات درشت است و رسوبات دارای بافت گلماسهای کمی گراولی هستند. بیش از90درصد کانیهای رسوبات دریاچه را کانیهای رسی و کمتر از 10درصد آن نیز ژیپس، کوارتز و خردهسنگهای آهکی و ماسهسنگ کوارتزی تشکیل میدهند. با توجه به نوع رسوب، کانیها، املاح و درصد فراوانی ، رسوبات بستر دریاچه مهارلو مستعد فرسایش بادی و تولید گرد و غبار در منطقه است.
حسن یگانه؛ لیلا خاکی پور؛ مهدی فولادی زاده؛ سجاد احمد یوسفی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 829-840
چکیده
بیمه مراتع را میتوان یکی از مهمترین سازوکارهای مقابله با خطرات اجتناب ناپذیر بخش منابع طبیعی و مناسبترین راهکار برای کاهش خسارت مالی به حساب آورد. برقراری بیمه مرتع در جوامع روستایی و عشایری را باید پدیدهای نو تلقی کرد. در این تحقیق عوامل موثر بر تقاضای بیمه مراتع توسط بهرهبرداران شهرستان کلاله بررسی شد. مطالعه حاضر جز تحقیقات ...
بیشتر
بیمه مراتع را میتوان یکی از مهمترین سازوکارهای مقابله با خطرات اجتناب ناپذیر بخش منابع طبیعی و مناسبترین راهکار برای کاهش خسارت مالی به حساب آورد. برقراری بیمه مرتع در جوامع روستایی و عشایری را باید پدیدهای نو تلقی کرد. در این تحقیق عوامل موثر بر تقاضای بیمه مراتع توسط بهرهبرداران شهرستان کلاله بررسی شد. مطالعه حاضر جز تحقیقات پیمایشی بوده که با استفاده از پرسشنامه از بهرهبرداران صورت گرفت. جامعه آماری مورد نظر نیز همه مرتعداران ذینفع که دارای طرح مرتعداری هستند، میباشند. حجم نمونه نیز از میان 158 نفر جامعه آماری، 112 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شد. در این تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر تقاضای بیمه از الگویهای اقتصادسنجی مدل لاجیت استفاده شد. پارامترهای الگوی لاجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد شد. نتایج برآورد مدل لاجیت نشان داد حق بیمه، وجود پسچر و عضویت در شورا معنیدار و تاثیر منفی و مشارکت در طرحها، تعداد دریافت خسارت و تمایل به بیمه چوپان معنیدار و مثبت، در تقاضای بیمه مرتع داشتهاند. بیمه مرتع در بهترین شرایط و حالت خود با حمایت از اقتصاد بهرهبرداران و کمک بخش دولتی در احیا و اصلاح مراتع میتواند در تقویت و بهبود مراتع و افزایش تولیدات بخش منابع طبیعی نقش مهمی را بازی نماید. بر این اساس لزوم اجرای برنامههای آموزشی و ترویجی در جهت آشنایی هر چه بیشتر بیمهگزاران با اهداف و فواید بیمه مراتع از یکسو و اعمال کمکهای مالی صحیح و اجرایی همراه با تسریع و بهبود شرایط بازپرداخت خسارت به بیمهگزاران آسیب دیده ضمن ایجاد شرایط مناسب و تسهیلات لازم جهت یاری رساندن به این قشر از جامعه میتواند موجب ایجاد انگیزه و تمایل بیشتر در بین این بهرهبردارن جهت تمدید بیمه خود و نیز تشویق سایر بهرهبرداران به بیمه نمودن مراتعشان گردد.
ربابه فرح دوست؛ علی اشرف جعفری؛ سیروس منصوری فر؛ مینا ربیعی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 853-869
چکیده
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی در چهار گونه اسپرس آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در سال93 به اجرا در آمد. گونهها شامل O.crista-galli، O.michauxii، O.sabnitens و O.sativa بودند. برای تیمارهای تنش خشکی از درصدهای مختلف ظرفیت زراعی FC100% )شاهد(،FC75%، FC50% ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی در چهار گونه اسپرس آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در سال93 به اجرا در آمد. گونهها شامل O.crista-galli، O.michauxii، O.sabnitens و O.sativa بودند. برای تیمارهای تنش خشکی از درصدهای مختلف ظرفیت زراعی FC100% )شاهد(،FC75%، FC50% وFC 25% استفاده شد. پس از 45 روز اعمال تنش خشکی بر روی گونه ها ، وزن تر و خشک و خصوصیات فیزیولوژیکی (کلروفیل a، b، کارتنوئید، نسبت کلروفیل a/b، مجموع کلروفیل b+ a، قندهای محلول، پرولین و محتوای نسبی آب برگ) آنها اندازهگیری شد. نتایج تجزیه آماری داده ها نشان داد که اثر گونه و اثر تنش خشکی و اثر متقابل گونه در خشکی نیز برای اکثر صفات بجز کلروفیلa در سطح احتمال1 درصد معنیدار بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی، وزن تر و خشک گیاه کاهش یافت و در مقابل، میانگین کلروفیلb، پرولین، قندهای محلول و کارتنوئید افزایش یافت. نتایج مقایسه میانگین گونهها و اثر متقابل گونه در تنش خشکی نشان داد که گونه O.michoxii با بیشترین مقدار رنگ دانهها، کربوهیدراتهای محلول در آب و عملکرد علوفه تر و خشک نسبت به سایر گونهها به تنش خشکی مقاوم تر بود و گونه اسپرس زراعی O.sativa در مرتبه بعدی قرار گرفت و بعنوان گونههای نسبتا مقاوم به خشکی شناخته شدند.
محسن توکلی؛ شیما نوری نژاد؛ محمد رستمی نیا
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 853-869
چکیده
بیابانزایی معادل تخریب اراضی محسوب شده که باعث، کاهش توان موجودات زنده وغیر زنده میشود و مخصوصاً در اکوسیستم های مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر اتفاق میافتد که در اثر عوامل طبیعی، انسانی و تغییر اقلیم رخ میدهد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی دو مدل بیابانزایی ICD و ESAs دشت مهران در غرب استان ایلام صورت گرفته است. بدین منظور معیارها و ...
بیشتر
بیابانزایی معادل تخریب اراضی محسوب شده که باعث، کاهش توان موجودات زنده وغیر زنده میشود و مخصوصاً در اکوسیستم های مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر اتفاق میافتد که در اثر عوامل طبیعی، انسانی و تغییر اقلیم رخ میدهد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی دو مدل بیابانزایی ICD و ESAs دشت مهران در غرب استان ایلام صورت گرفته است. بدین منظور معیارها و شاخصهای بیابانزایی مربوط به دو مدل بر اساس خصوصیات منطقه و اندازهگیریهای میدانی برای 7 واحد کاری مشخص شده، تهیه گردید. در این تحقیق از چهار معیار پوشش گیاهی، خاک، آب و اقلیم بعنوان مهمترین عوامل مؤثر جهت پهنهبندی بیابانزایی منطقه استفاده شده است. نتایج بدست آمده از دو روش ارزیابی انجام شده نشان میدهد که روش ICD شدت بیابانزایی منطقه را در دو کلاس متوسط (92/64 درصد) و زیاد (07/35 درصد)، و روش ESAs منطقه مورد مطالعه را در کلاسهای شکننده الف (55/5 درصد)، شکننده ب (65/14 درصد)، شکننده ج (50/42 درصد) و بحرانی الف (20/37 درصد) طبقهبندی میکند. با توجه به تطابق بیشتر با شرایط موجود، سازگاری در انتخاب معیارها و شاخصها، به کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی و میانگین هندسی در طبقهبندی شدت بیابانزایی، مدل ESAs بعنوان مدل مناسبتر برای این منطقه و مناطق مشابه معرفی میگردد
پرویز غلامی؛ جمشید قربانی؛ مریم شکری؛ مصطفی ترکش؛ نصرت الله صفائیان
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 870-880
چکیده
گونه سنبله نقرهای (Stachys byzantina) یکی از مهمترین گیاهان زیادشونده در مراتع دامنه شمالی البرز در استان مازندران است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات هجوم این گیاه بر پوشش گیاهی در مهمترین آشفتگیهای محیطی ایجاد شده در مراتع ییلاقی منطقه واز چمستان در استان مازندران است. نمونهبرداری پوشش گیاهی در منطقه قرق و مراتع تحت هجوم که شامل دیمزار ...
بیشتر
گونه سنبله نقرهای (Stachys byzantina) یکی از مهمترین گیاهان زیادشونده در مراتع دامنه شمالی البرز در استان مازندران است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات هجوم این گیاه بر پوشش گیاهی در مهمترین آشفتگیهای محیطی ایجاد شده در مراتع ییلاقی منطقه واز چمستان در استان مازندران است. نمونهبرداری پوشش گیاهی در منطقه قرق و مراتع تحت هجوم که شامل دیمزار رها شده، چرای متوسط و چرای شدید بوده انجام شد. پوشش گیاهان مرتعی و ویژگیهای گونه سنبله نقرهای در امتداد ترانسکت و در پلاتهای یک متر مربعی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که ویژگیهای کمی مربوط به گونه سنبله نقرهای در دیمزار رها شده و مراتع با چرای متوسط از مقدار عددی بیشتری برخوردار بوده است. آشفتگی ناشی از تغییر کاربری و چرای دام به همراه هجوم گیاه سنبله نقرهای کاهش معنیداری درصد تاج پوشش چندسالهها، پهنبرگان علفی و گندمیان چندساله را از قرق به چرای سنگین و دیمزار رها شده در پی داشت. افزایش معنیدار درصد تاج پوشش یکسالهها، پهنبرگان علفی و گندمیان یکساله در دیمزار رها شده مشاهده شد. درصد تاج پوشش گیاهان چند ساله و میزان تولید پهن برگان علفی رابطه منفی معنیداری با درصد تاج پوشش و تراکم گیاه سنبله نقرهای داشتند. در آنالیز چند متغیره ترکیب پوشش گیاهی مراتع منطقه تغییر معنیداری را بواسطه افزایش حضور گیاه سنبله نقرهای داشته که به صورت کاهش حضور گیاهان خوشخوراک مرتعی بوده است.
مصطفی طالشی؛ اسماعیل علی اکبری؛ مصطفی جعفری؛ سیدجعفر سیداخلاقی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 881-896
چکیده
شاخصهای تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی، یکی از معیارهای اساسی در فرایند برنامه ریزی و ارزیابی برنامه های سازگاری با اثرات مخاطرات طبیعی در مناطق روستایی بشمار می آید. ارزیابی وسنجش میزان تاب آوری جوامع روستایی، یکی از مهمترین ابزارها در تشخیص پایداری سکونتگاههای روستایی به هنگام بروز مخاطرات طبیعی می باشد. شاخص های تاب آوری ...
بیشتر
شاخصهای تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی، یکی از معیارهای اساسی در فرایند برنامه ریزی و ارزیابی برنامه های سازگاری با اثرات مخاطرات طبیعی در مناطق روستایی بشمار می آید. ارزیابی وسنجش میزان تاب آوری جوامع روستایی، یکی از مهمترین ابزارها در تشخیص پایداری سکونتگاههای روستایی به هنگام بروز مخاطرات طبیعی می باشد. شاخص های تاب آوری در مقیاس محلّی و روستایی پس از ایجاد و تدوین، می توانند روش مفیدی جهت بررسی مکان ها (روستاها) و مقایسه بین و درون هر ناحیه برای جوامع فراهم نمایند. با توجه به آنچه که بیان شد، توجه به شاخصگذاری در سیاستگذاریها و برنامهریزیها اجتنابناپذیراست. آنچه مسلم است، درحوزه سنجش وارزیابی تاب آوری در محیطهای روستایی بویژه در برابر مخاطرات محیطی شاخصهای مشخصواستانداردی وجود ندارد،از اینرو تدوین و اعتبار سنجی شاخصهای مناسب برای تحلیل تابآوری روستایی، ضروری است. با بهره گیری از این شاخصها می توان میزان تاب آوری را در برابر مخاطرات مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. مقاله پیش رو در صدد است به شناسایی، تدوین و اعتبار سنجی شاخص های مناسب و بومی سازی شده تاب آوری در مناطق روستایی در شرایط خشکسالی و کم آبی بپردازد، تا برنامهریزان و محققان بتواننددر مطالعات تاب آوری، خشکسالی و بحران آب از این شاخصها، که به تأیید و توافق کارشناسان و خبرگان رسیده است، استفاده نمایند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از پرسشنامه در سطح خبرگان و متخصصان می باشد. در این پژوهش معیارها وشاخصهای مختلفی از ادبیات نظری استخراج و از طریق پرسشنامه در معرض داوری تعداد 35 نفر از خبرگان و کارشناسان متخصص موضوعی قرار گرفت. در این پژوهش تعداد25 شاخص مناسب مورد تأیید متخصصان، کارشناسان امور اجرایی و نخبگان محلی معرفی گردیده است. از شاخص های مناسب و دارای بیشترین اجماع می توان به شاخصهایی همچون؛روند رشد و یا کاهش منابع طبیعی روستا، احتمال مهاجرت از روستا، دسترسی به انواع منابع آب کشاورزی، میزان سطوح اراضی کشاورزی (مالکیت)، وضعیت پوشش بیمه و خدمات اضطراری، توسعه کشاورزی، میزان تنوع معیشتی خانوار، توان پس انداز خانوار و دورنمای فعالیتهای کسب و کار غیرکشاورزی روستا در آینده اشاره نمود. نتایج این تحقیق میتواند آغازی برای تدوین مدل ملی شاخصهای ارزیابی تابآوری روستایی، ایجاد بانک اطلاعات شاخصهای تاب آوری و کمی نمودن آنها در راستای رسیدن به توسعه پایدار وهمچنین کاهش اثرات تغییر اقلیم و خشکسالی در مناطق روستایی کشور باشد. همچنین دستگاههای اجرایی میتوانند با استفاده از شاخصهای معرفیشده در راستای بهبود وضعیت جوامع روستایی متاثر از خشکسالی و کم آبی در همه ابعاد برنامهریزی کنند.
زینب گندمی؛ امیرحسین چرخابی؛ حسن محسنی؛ منچهر امیری
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 897-906
چکیده
در نواحی بیابانی ایران بدلیل موقعیت خاص جغرافیایی، فیزیوگرافی و حاکمیت شرایط اقلیمی خشک، فرسایش بادی غالب بوده و بیش از 30 میلیون هکتار در سیطره تپه ها و پهنه های ماسه ای و اراضی بدون پوشش گیاهی هستند. خصوصیات دانه بندی یکی از ویژگی های مهم در اغلب مطالعات فرسایش بادی و یکی از پارامترهای مهم در مکانسیم حرکت، انتقال و ترسیب و گسترش تلماسهها ...
بیشتر
در نواحی بیابانی ایران بدلیل موقعیت خاص جغرافیایی، فیزیوگرافی و حاکمیت شرایط اقلیمی خشک، فرسایش بادی غالب بوده و بیش از 30 میلیون هکتار در سیطره تپه ها و پهنه های ماسه ای و اراضی بدون پوشش گیاهی هستند. خصوصیات دانه بندی یکی از ویژگی های مهم در اغلب مطالعات فرسایش بادی و یکی از پارامترهای مهم در مکانسیم حرکت، انتقال و ترسیب و گسترش تلماسهها است؛ بنابراین آنالیز اندازه ذرات، کاربرد مهمی در منشأیابی رسوبات، تاریخچه انتقال و رسوبگذاری دارد. با توجه به وسعت زیاد تلماسه در استان خوزستان، ضروری است که بررسی جامع و به هنگامی از تپههای ماسهای استان و تعیین همبستگی این مشخصات با سایر ویژگیهای مورد نیاز چون مسافت حمل انجام گیرد. بنابراین در این تحقیق با برداشت بیش از 200 نمونه سطحی از تلماسهها در راستای شمال غربی به جنوب شرقی، خصوصیات دانه بندی تپههای ماسهای خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا براساس گسل اهواز استان را به دو نیمه غربی و شرقی تقسیم کرده، مقایسه پارامترهای میانگین قطر ذرات، دامنه تغییرات ذرات، متوسط جورشدگی، متوسط کج شدگی و سپس متوسط فاصله حمل ذرات مورد تحلیل و سپس کل نمونه ها برای پارامترهای یاد شده در راستای بخش غربی شرقی مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. نتایج نشان داد دامنه قطر ذرات در تپه های ماسه ای غرب رودخانه کرخه بین 87/2-14/2 فی (136 تا 226 میکرون) و در شرق بین 05/3-16/2 فی (120 تا 223 میکرون) متغیر است. جورشدگی ذرات در نمونههای تپههای ماسهای خوب و نسبتاً خوب بوده است(71/0– 35/0 فی) و کج شدگی قطر ذرات در محدوده تپههای ماسهای اغلب به طرف ذرات ریز و به عبارت دیگر کج شدگی مثبت در مقیاس فولک (1/0 تا 1 فی) نشان میدهند. متوسط فاصله حمل دارای 4 رده، شامل 3، 5/12، 35 و 125 کیلومتر است که نشان دهنده فاصله حمل بین 20 تا 50 کیلومتر و متوسط فاصله جابجایی 35 کیلومتر در تپه های ماسه ای غرب گسل اهواز است. در تپه های ماسه ای شرق گسل اهواز نیز فاصله حمل بین 50 تا 200 کیلومتر و متوسط فاصله جابجایی 125 کیلومتر میباشد. براساس مطالعات دانه بندی منشاء ذرات تپههای ماسهای استان خوزستان نزدیک و یا محلی بوده و منشاء بیشتر ذرات در قطاع شمال غربی و غرب می باشد.
حمیدرضا عکافی؛ حمید اجتهادی؛ عادل سپهری
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 907-919
چکیده
شناخت الگوی پراکنش مکانی گیاهان در توصیف پایداری اکوسیستم، طراحی طرحهای مدیریتی و اقدامات حفاظتی و احیایی مفید است. به منظور تعیین الگوی پراکنش برخی از گیاهان پارک ملی قمیشلو، ابتدا 6 منطقه امن انتخاب شد. سپس تعداد 360 کوادرات یک متر مربعی در طول شش ترانسکت به طور سیستماتیک تصادفی مستقر و تعداد پایههای گیاهان مورد نظر در هر کوادرات ...
بیشتر
شناخت الگوی پراکنش مکانی گیاهان در توصیف پایداری اکوسیستم، طراحی طرحهای مدیریتی و اقدامات حفاظتی و احیایی مفید است. به منظور تعیین الگوی پراکنش برخی از گیاهان پارک ملی قمیشلو، ابتدا 6 منطقه امن انتخاب شد. سپس تعداد 360 کوادرات یک متر مربعی در طول شش ترانسکت به طور سیستماتیک تصادفی مستقر و تعداد پایههای گیاهان مورد نظر در هر کوادرات شمارش گردید. در این مطالعه از شاخصهای پراکندگی، خوشهبندی، گرین، لوید و موریسیتا استفاده شد. از آنجایی که تعداد زیادی گونههای گیاهی و با تراکمهای مختلف انتخاب شده است، نتایج حاصل از شاخصها نشان داد که تراکم تاثیری بر نوع الگوی پراکنش ندارد. اعداد حاصل از شاخص گرین الگویی بین دو نوع الگوی پراکنش تصادفی و غیرتصادفی (خوشهای یا کپهای) را نشان داد. بنابراین، پیشنهاد میشود به منظور تعیین دقیق نوع الگوی پراکنش از مقادیر حداکثری کپهای استفاده شود. در بین این شاخصها، برای شاخصهای لوید و موریسیتا مقدار ماکزیمم مشخصی برای الگوی کپهای تعریف نشده است. بدین منظور، دو فرمول برای تعیین حداکثر کپهای تعریف شد و نتایج حاصل از شاخصها طبق آنها تفسیر شد.
محمدجواد مهدوی لاسینی؛ ابوالفضل رنجبر فردویی؛ احسان زندی اصفهان؛ رضا دهقانی بیدگلی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 920-927
چکیده
با توجه به گستردگی مناطق شور در ایران، کشت و بهره برداری از گیاهان هالوفیت و مقاوم به شوری تحت شرایطی که هم آب و هم خاک شور است می توانند گزینه ای مناسب در زمینه تولید و استحصال روغنهای گیاهی از گیاهان هالوفیت و مقاوم به شوری باشد. هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل سه گونه نمک دوست Suada fruticosa، Seidlitzia rosmarinus و littoralis Aeluropus به عنوان یک منبع روغن ...
بیشتر
با توجه به گستردگی مناطق شور در ایران، کشت و بهره برداری از گیاهان هالوفیت و مقاوم به شوری تحت شرایطی که هم آب و هم خاک شور است می توانند گزینه ای مناسب در زمینه تولید و استحصال روغنهای گیاهی از گیاهان هالوفیت و مقاوم به شوری باشد. هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل سه گونه نمک دوست Suada fruticosa، Seidlitzia rosmarinus و littoralis Aeluropus به عنوان یک منبع روغن خوراکی و همچنین تجزیه و تحلیل کمی و کیفی روغن می باشد. بدین منظور، بذور سه گونه هالوفیت از خاکهای شور آران و بیدگل، ایران جمع آوری شد. استخراج اسیدهای چرب توسط حلال در روش سوکسله انجام گردید و همچنین اسیدهای چرب توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی آنالیز گردید. عملکرد روغن به دست آمده از Suada fruticosa، Seidlitzia rosmarinus و littoralis Aeluropus به ترتیب 6.61، 5.73 و 2 درصد محاسبه شد. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل روغن به روش کروماتوگرافی گازی، بذر گونههای هالوفیت حاوی 16 اسید چرب بوده که عبارت از، اسیدچرب اشباع بوتیریک اسید، کاپروئیک اسید، کاپرلیک اسید، کاپریک اسید، لوریک اسید، میریستیک اسید، پالمتیک اسید و استئاریک اسید، آراشیدیک اسید و اسیدهای چرب غیراشباع میریستیک اسید، پالمیتولئیک اسید، اولئیک اسید، الایدیک اسید، لینولائیدیک اسید، لینولئیک اسید و لینولنیک اسید می باشند. نتایج نشان داد که بذور گیاهان شورپسند به ویژه سیاه شور می توانند به عنوان یک منبع روغن برای مصرف انسان استفاده گردد.
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396