دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 249-258
چکیده
شیوه مرتعداری یکی از ارکان مهم مدیریت مرتع به ویژه ازجنبه تجدیدحیات و احیاءپوششگیاهی میباشد. هدف از این تحقیق بررسی شیوه مرتعداری و سیستمهای چرایی مناسب سامانهای عرفی منطقه سمیرم و مقایسه آنها با برنامه های پیشنهادی توسط ادارات منابع طبیعی میباشد. بدین منظور در 29 سامان عرفی دارای طرح مرتعداری در شهرستان سمیرم ، نقشه شیوه مرتعداری ...
بیشتر
شیوه مرتعداری یکی از ارکان مهم مدیریت مرتع به ویژه ازجنبه تجدیدحیات و احیاءپوششگیاهی میباشد. هدف از این تحقیق بررسی شیوه مرتعداری و سیستمهای چرایی مناسب سامانهای عرفی منطقه سمیرم و مقایسه آنها با برنامه های پیشنهادی توسط ادارات منابع طبیعی میباشد. بدین منظور در 29 سامان عرفی دارای طرح مرتعداری در شهرستان سمیرم ، نقشه شیوه مرتعداری و سیستمهای چرایی صحیح با توجه به استانداردها و بر اساس وضعیت و گرایش سال تهیه طرح و سال انجام این تحقیق تعیین گردید. نتایج نشان داد که در اکثر موارد شیوه مرتعداری پیشنهاد شده در طرحهای مرتعداری، منطبق با شیوه صحیح مبتنی بر وضعیت مرتع بوده است. از سوی دیگر در 20 طرح مرتعداری علیرغم اعمال شیوه مرتعداری مصنوعی، سیستم چرایی پیشبینی شده است که مطابق اصول صحیح مرتعداری نیست. اطلاعات بدست آمده نشان داد که در طرحهای مرتعداری این منطقه، به دلیل مشکلات فنی در امر قطعهبندی مراتع و نظارت و کنترل، سیستمهای چرایی پیشبینی شده عملا اعمال نگردیده است. همچنین در این مناطق، زمانبندی چرا مطابق با سیستمهای چرایی در یک دوره کوتاه مدت مزایای زیادی به دنبال ندارد.
مینا صادقی؛ فرشاد کیوان بهجو
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 259-267
چکیده
میزان تولید یک جامعه مهمترین شاخص ارائه سطح فعالیتهای اقتصادی در آن جامعه است، که از یک سو به میزان عوامل تولید در دسترس و از سوی دیگر به نحوه ترکیب این عوامل برای تولید کالاها و خدمات وابسته است که هدف از این تحقیق، محاسبه ی رانت اقتصادی مرتع روستای کوجنق از محل برداشت و تولید محصولات دامی بود که روش مورد استفاده در این ...
بیشتر
میزان تولید یک جامعه مهمترین شاخص ارائه سطح فعالیتهای اقتصادی در آن جامعه است، که از یک سو به میزان عوامل تولید در دسترس و از سوی دیگر به نحوه ترکیب این عوامل برای تولید کالاها و خدمات وابسته است که هدف از این تحقیق، محاسبه ی رانت اقتصادی مرتع روستای کوجنق از محل برداشت و تولید محصولات دامی بود که روش مورد استفاده در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری این پژوهش، بهرهبرداران مرتعی میباشد و بالغ بر 124 خانوار شد. روش نمونهگیری در این تحقیق، از نوع نمونهگیری تصادفی بوده و تعداد نمونهها با استفاده از فرمول کوکران، 46 خانوار مشخص گردید. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مدون استفاده گردید. نتایج نشان داد که متوسط درآمد حاصل از محصولات دامی در منطقهی کوجنق 65/7861195 تومان بوده و سود اقتصادی حاصله نیز با کسر هزینههای آشکار و پنهان حدود 291915000 تومان برآورد شد. رانت اقتصادی مربوط به محصولات دامی 62375 تومان در هر هکتار در سال محاسبه شد و ارزش مورد انتظار مرتع از محل تولید محصول دامی با در نظر گرفتن سه نرخ تنزیل 10 درصد 5/6237 تومان در هکتار در سال برآورد شد. حاشیهی بازاریابی 19 درصد محاسبه گردید و اشتغال سالانه 16 نفر برآورد شد.
سارا نخعی نژاد؛ غلامرضا زهتابیان؛ آرش ملکیان؛ حسن خسروی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 268-279
چکیده
امروزه بهدلیل کمبود آب در کشور بهخصوص در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، مدیریت بهینه استفاده از منابع آب زیرزمینی لازم و ضروریست. این مطالعه به بررسی کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی دشت سرایان در شمال غرب استان خراسان جنوبی در دوره آماری 14 ساله (1391-1377) با استفاده از روشهای زمین آماری پرداخته است. تعداد نمونههای مورد بررسی ...
بیشتر
امروزه بهدلیل کمبود آب در کشور بهخصوص در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، مدیریت بهینه استفاده از منابع آب زیرزمینی لازم و ضروریست. این مطالعه به بررسی کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی دشت سرایان در شمال غرب استان خراسان جنوبی در دوره آماری 14 ساله (1391-1377) با استفاده از روشهای زمین آماری پرداخته است. تعداد نمونههای مورد بررسی در این پژوهش شامل 20 حلقه چاه، 6 قنات و سه چشمه است. دادههای مورد نیاز از سازمان تماب تهیه شد و ابتدا به منظور رفع نواقص آماری، روش غیر نموداری رانﺗﺴﺖ در نرمافزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار GS+ روشهای آماری مناسب انتخاب شد که نتایج نشان داد روش کریجینگ برای پهنه بندی عوامل مورد بررسی مناسب بود. نقشه تغییرات مکانی برای هر یک از پارامترهای کیفی آبزیرزمینی (EC,TDS,SAR) در سه سال (ابتدا، میانه و انتهای دوره آماری 14 ساله) در نرم افزار ARC GIS 10.1 تهیه شد. نتایج تغییرات مکانی TDS و SAR نشان داد که در قسمتهای میانی و جنوبی حوزه کاهش این دو پارامتر شدیدتر بوده است. همچنین ، بیشترین میزان EC مربوط به قسمتهای شمالی حوضه دشت سرایان بوده است. تغییرات زمانی پارامترهای کیفی نشاندهنده روندهای نسبتاً همگونی برای پارامترهای مورد بررسی است بطوریکه که کمترین مقدار پارامترهای کیفی مربوط به میاندوره مورد مطالعه (سال1385) است. به منظور بررسی تغییرات عمق آب زیرزمینی در سطح دشت، با استفاده از نتایج اندازهگیری عمق آب در هر یک از چاههای پیزومتری انتخاب شده، اقدام به تهیه نقشههای هم عمق آب زیرزمینی در طول دوره آماری گردید. در بررسی روند تغییرات عمق آب در طی دوره آماری 14 ساله، در سال انتهایی دوره (1391)، با کاهش عمق آب روبرو هستیم ولی این کاهش عمق به قسمتهای شمالی تمرکز بیشتری پیدا کرده است. این شرایط گویای عدم مدیریت مناسب در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی منطقه است. لذا تغییر الگوی کشت و آبیاری به نحوی که بتوان با حداقل آب بیشترین استفاده را از منابع آب موجود نمود، مورد نیاز است.
حسن قلیچ نیا
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 280-290
چکیده
مراتع از گونههای مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی و فنولوژی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. از این روی دام چرا کننده نیز بر حسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز میدهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمیباشد. برای پی بردن به رفتار چرایی دام، سایت نیک در مراتع کوهستانی مازندران ...
بیشتر
مراتع از گونههای مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی و فنولوژی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. از این روی دام چرا کننده نیز بر حسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز میدهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمیباشد. برای پی بردن به رفتار چرایی دام، سایت نیک در مراتع کوهستانی مازندران در منطقه پلور انتخاب گردید. رفتار چرایی دام مانند مسافت طی شده در روز، سرعت حرکت دام، زمان صرف شده برای حرکت، استراحت و چرا با استفاده از GPS مورد بررسی قرار گرفت. زمان بررسی از سال 1389-1386 بوده است. نتایج نشان میدهد که رفتار چرایی دام در ماههای مختلف فصل چرا متفاوت میباشد. رفتار چرایی دام در سالهای مختلف دارای اختلاف معنیدار نمیباشد. بیشترین میزان حرکت دام (دقیقه)در کلاس شیب 30-15 درصد و کمترین آن در کلاس شیب بیشتر از 60 درصد میباشد. به طور میانگین، دام در ماه اول فصل چرا مسافت 14.84 کیلومتر، در ماه دوم مسافت 30/13 کیلومتر و در ماه سوم مسافت 38/12 کیلومتر را طی مینماید.
سیده زهره میردیلمی؛ عادل سپهری؛ حسین بارانی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 291-308
چکیده
مسائل و مشکلات مراتع ایران متعددند و ارائهی راه حل برای آنها جزء از طریق بررسی همهجانبه امکان پذیر نیست. هدف از این مطالعه، استخراج ساختار مدیریت مراتع ایران است. ابزار انجام مطالعه، پرسشنامه و مصاحبه به صورت چند مرحلهای است. این مطالعه در سه مرحلهی اکتشافی، ارزیابی، تجزیه و تحلیل و استخراج ساختار نهایی انجام شده است. در ...
بیشتر
مسائل و مشکلات مراتع ایران متعددند و ارائهی راه حل برای آنها جزء از طریق بررسی همهجانبه امکان پذیر نیست. هدف از این مطالعه، استخراج ساختار مدیریت مراتع ایران است. ابزار انجام مطالعه، پرسشنامه و مصاحبه به صورت چند مرحلهای است. این مطالعه در سه مرحلهی اکتشافی، ارزیابی، تجزیه و تحلیل و استخراج ساختار نهایی انجام شده است. در مرحلهی اکتشافی، به صورت هدفدار با نظرسنجی از خبرگان بخشهای آموزش، تحقیقات، دستگاه اجرایی و بهرهبرداران عرصههای مرتعی جایگاه مکانی اجزاء مختلف ساختار مدیریت مراتع ایران مشخص شد. در این مرحله ساختار اولیهی سلسله مراتبی عوامل مؤثر بر مدیریت مراتع طراحی شد (بخش پنل). در مرحلهی ارزیابی با استفاده از پرسشنامه، ساختار حاصله در معرض قضاوت جوامع پاسخگو قرار گرفت. در مرحلهی نهایی با استفاده از آنالیزهای آماری دادهها، ساختار نهایی سلسله مراتبی استخراج و طراحی شد. صحت و دقت الگوی حاصله با استفاده از شاخصهای پایایی/آلفای کرونباخ (86/0=α) و روایی (پنل متخصصان) مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه از نرم افزارهای آماری SPSS 18 و STATISTICA استفاده شد. نتایج نشان داد نظام مرتعداری ایران مرکب از سه سطح به صورت سلسله مراتبی است. در سطح اول؛ عرصهی مرتعی، نظام آموزش و تحقیقات، نظام اجرایی و نظام بهرهبرداری قرار دارد. هر یک از اجزاء در سطح اول به اجزاء زیرمموعهی خود در سطوح پائینتر تقسیمبندی شدند. این ساختار به صورت واضحتر و دقیقتری مشکلات را دستهبندی، قابل فهمتر و قابل مدیریتتر میکند. بدین طریق میتوان اقدامات با قابلیت مدیریتی و راهبردیتر را در هر سطح و جزء معطوف داشت.
مرتضی مفیدی چلان؛ حسین بارانی؛ احمد عابدی سروستانی؛ جواد معتمدی؛ علیرضا دربان استانه
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 309-324
چکیده
ارزیابی پایداری زیستمحیطی- بومشناختی، بهعنوان یکی از مهمترین ابزارها در فرآیند برنامهریزی توسعه پایدار بوده و لذا توجه به آن در سیاستگذاریها و برنامهریزیها اجتنابناپذیر است. در ارتباط با سنجش پایداری زیستمحیطی- بومشناختی در مراتع و مخصوصاً سامانهای عرفی شاخصهای مشخصی وجود ندارد درنتیجه در حال حاضر تدوین ...
بیشتر
ارزیابی پایداری زیستمحیطی- بومشناختی، بهعنوان یکی از مهمترین ابزارها در فرآیند برنامهریزی توسعه پایدار بوده و لذا توجه به آن در سیاستگذاریها و برنامهریزیها اجتنابناپذیر است. در ارتباط با سنجش پایداری زیستمحیطی- بومشناختی در مراتع و مخصوصاً سامانهای عرفی شاخصهای مشخصی وجود ندارد درنتیجه در حال حاضر تدوین و اعتبار سنجی شاخصهای ارزیابی پایداری زیستمحیطی جهت سنجش پایداری در سامانهای عرفی ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش 40 شاخص ارزیابی پایداری زیستمحیطی- بومشناختی از طریق مصاحبات اکتشافی و مرور منابع مختلف تدوین و از طریق پرسشنامه در معرض قضاوت و داوری متخصصان دانشگاهی، کارشناسان امور اجرایی و خبرگان محلی قرار گرفت. برای اعتبار سنجی و دستیابی به اجماع نظر علاوه بر آمارههای توصیفی از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. شاخصهایی مانند تنوع جانوری، کیفیت بصری، سطح آلودگی صوتی و درجه آلودگی هوا علیرغم اینکه در منابع خیلی تکرار شدند به جهت عدم تناسب با سامانهای عرفی مرتعی در معیار تناسب منطقهای امتیازات پایینی به خود اختصاص دادند. در بین شاخصها بیشترین امتیاز مربوط به شاخص مساحت مرتع و پایینترین آن مربوط به شاخص درجه آلودگی هوا در سامان میباشد. در این پژوهش تعداد 16 شاخص در قالب شش مؤلفه مورد تأیید متخصصان، کارشناسان امور اجرایی و نخبگان محلی معرفی گردیده است که میتواند در بخش مراتع شروعی برای تدوین مدل ملی شاخصهای ارزیابی پایداری، ایجاد بانک اطلاعات شاخصهای پایداری و کمی نمودن آنها در راستای رسیدن به توسعه پایدار در بخش منابع طبیعی و بخصوص مراتع کشور باشد. همچنین دستگاههای اجرایی میتوانند با استفاده از شاخصهای معرفیشده جهت بهبود وضعیت مراتع، بهرهبرداران و حرکت به سمت پایداری در همه ابعاد برنامهریزی کنند.
حسین بدری پور؛ حسین بارانی؛ سیدمحمود عقیلی؛ احمد عابدی سروستانی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 325-337
چکیده
دامداری یکی از فعالیت هایی است که خانوارهای روستایی به منظور تامین نیازهای خود انجام می دهند. در حوزه آبخیز حبله رود هم به مانند سایر مناطق کشور از قدیم الایام دامداری رواج داشته است. تا چندی پیش به واسطه پتانسیل بالای کشاورزی و دامداری منطقه، جمعیت زیادی از مناطق مختلف به حبله رود مهاجرت می نمودند اما به دلایلی سیر مهاجرت معکوس ...
بیشتر
دامداری یکی از فعالیت هایی است که خانوارهای روستایی به منظور تامین نیازهای خود انجام می دهند. در حوزه آبخیز حبله رود هم به مانند سایر مناطق کشور از قدیم الایام دامداری رواج داشته است. تا چندی پیش به واسطه پتانسیل بالای کشاورزی و دامداری منطقه، جمعیت زیادی از مناطق مختلف به حبله رود مهاجرت می نمودند اما به دلایلی سیر مهاجرت معکوس شده است و آمارهای جمعیت شناسی و اقتصادی – اجتماعی حاکی از کاهش بعد خانوار، پیرشدن جمعیت، کاهش باروری، درصد بالای باسواد و به تعبیری تغییرات میزان سرمایه انسانی در خانوارهای منطقه می باشد. دامداری فعالیتی است که نیاز به نیروی کار مستمر دارد و تغییرات سرمایه انسانی ممکن است باعث بروز تغییراتی در وضعیت و شیوه دامداری روستائیان منطقه شود. بدین منظور انجام مطالعه ای در سطح شهرستان های دماوند و فیروزکوه در قسمت شمالی حوزه و ایوانکی و آرادان از قسمت جنوبی حوزه در مورد نقش سرمایه انسانی بر دامداری وابسته به مرتع ضروری به نظر رسید. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش میدانی و پیمایشی است که محققان با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته با روایی تأیید شده و آلفای کرونباخ 7۸/0، به گردآوری اطلاعات پرداختند. میزان وابستگی به مرتع با فاکتورهای تأثیرگذار شامل تعداد اعضاء خانوار، تعداد افراد ذکور خانواده، سن سرپرست خانوار، سطح سواد سرپرست، تعداد افراد با تحصیلات دیپلم و بالاتر، میانگین سنوات تحصیل اعضاء خانوار و سرمایه انسانی خانوار به کمک رگرسیون لجستک اسمی در محیط نرم افزاری SPSS v.22 تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که از میان متغییرهای مستقل تنها سن و سطح سواد سرپرست خانوار روی وابستگی به مرتع تاثیر دارند و به میزان ۸/۶ درصد تا ۱۱/۵ درصد متغییرهای مستقل فوق می توانند وابستگی به مرتع را تبیین کنند.
رضا باقری
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 338-347
چکیده
با توجه ایجاد میکروسایتهای مناسب در زیر تاجپوشش گونههای درختی برای گونههای مرتعی در مناطق خشک، این تحقیق به تعیین رابطه مکانی بین گونه های درختی کهورستانها (در دو شرایط خالص و آمیخته) با گونههای مرتعی زیراشکوب در حاشیه جازموریان استان کرمان میپردازد. پس از انتخاب منطقه، تعداد 34 سایت 2000 مترمربعی به شکل دایره (بر ...
بیشتر
با توجه ایجاد میکروسایتهای مناسب در زیر تاجپوشش گونههای درختی برای گونههای مرتعی در مناطق خشک، این تحقیق به تعیین رابطه مکانی بین گونه های درختی کهورستانها (در دو شرایط خالص و آمیخته) با گونههای مرتعی زیراشکوب در حاشیه جازموریان استان کرمان میپردازد. پس از انتخاب منطقه، تعداد 34 سایت 2000 مترمربعی به شکل دایره (بر اساس شبکهبندی) نمونهبرداری شد. از آزمون مربع کای و شاخصهای Dice و Jaccard جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که گونههای درختی در جنگل آمیخته کهور، تغییردهنده ساختار گونههای زیراشکوب مرتعی خود هستند. در این راستا کور (Capparisspinosa) و برت (Aeluropus littoralis) به ترتیب با درجه همبستگی 61/0 و 22/0 از رابطه تسهیل کهور (Prosopiscineraria) و خارشتر (Alhagi graecorum) نیز با درجه همبستگی 42/0 از رابطه تسهیل کهورک (Prosopisfarcta) جهت حضور خود بهره جستند. این در حالی است که کهور پاکستانی (Prosopisjuliflora) اثر منفی معنیداری بر حضور گونه کرتکی (Desmostachya bipinnata) در زیراشکوب خود شده است. با غالب شدن گونه شورپسند شاهگز (Tamarix stricta)، حضور گونههای غیرخوشخوراک از قبیل کرتکی و استپی (Stipa capensis) به ترتیب با درجه همبستگی 31/0 و 26/0 به طور معنیدار پررنگ و حضور گونههای خوشخوراک از قبیل برت به صفر میرسد. طبق نتایج برای حفظ گونههای با ارزش دارویی (کور) و علوفهای (برت) بایستی سعی گردد که گونه درختی کهور به دلیل ایفای نقش پرستاری به عنوان گونه غالب در جنگل های آمیخته باقی بماند.
سیدجعفر سیداخلاقی؛ سیدجواد میری سلیمان؛ امین نعمتی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 348-359
چکیده
در این مطالعه تلاش شده است تا با استفاده از ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن و بهرهگیری از الگوی رگرسیون خطی، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی موثر بر موفقیت کلیه مجریان طرحهای مشارکتی مقابله با بیابانزدایی در استان سیستان و بلوچستان در سال 1392 مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیرهای وضعیت اسکان ...
بیشتر
در این مطالعه تلاش شده است تا با استفاده از ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن و بهرهگیری از الگوی رگرسیون خطی، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی موثر بر موفقیت کلیه مجریان طرحهای مشارکتی مقابله با بیابانزدایی در استان سیستان و بلوچستان در سال 1392 مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیرهای وضعیت اسکان مجری طرح در منطقه، میزان توان اجرایی، مدیریتی و مهارتی مجری طرح، میزان ارتباط مجری با کارشناس و ناظر دولتی قبل از اجرای طرح و برخورداری مجری طرح از حمایتهای فنی، نظارتی و مدیریتی کارشناسان منابعطبیعی استان با میزان موفقیت مجریان در اجرای طرحهای مشارکتی مقابله با بیابانزایی در استان رابطه مثبت و معنیداری به لحاظ آماری وجود دارد. علاوه بر این نتایج حاصل از برآورد الگوی رگرسیون خطی نشان داد که سه متغیر میزان تسهیلات بانکی مورد استفاده در طرح، سرمایهگذاری شخصی مجریان در اجرای طرح و میزان توان اجرایی، مدیریتی و مهارتی مجری طرح با اطمینان بیش از 90 درصد به لحاظ آماری معنیدار و دارای تأثیرگذاری مثبت بر میزان موفقیت مجریان در اجرای طرحهای مشارکتی مقابله با بیابانزایی در استان میباشند. با توجه به نتایج پیشنهاد میگردد تا اولاً اداره کل منابعطبیعی و آبخیزداری استان اقدامات لازم برای تأمین تسهیلات موردنیاز مجریان را با شرایط مناسب اعطای وام فراهم آورد تا تمایل افراد برای اجرای طرحهای مذکور افزایش یابد. ثانیاً اداره کل منابعطبیعی و آبخیزداری استان به منظور ارتقاء توان اجرایی، مدیریتی و مهارتی مجریان طرحهای جدید قبل از واگذاری اقدام به برگزاری دورههای آموزشی و عملی چگونگی اجرای صحیح طرحهای بیابانزدایی نمایند
مهشید سوری؛ سیده خدیجه مهدوی؛ صحرا تاوردیزاده سکزی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 360-369
چکیده
به منظور بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مرتع بر عملکرد پوشش گیاهی، تحقیقی در مراتع سیلوانا در استان آذربایجان غربی انجام گرفت. در این مطالعه چهار عملیات اصلاح مکانیکی شامل پیتینگ، سدهای گابیونی، کنتور فارو و سد سنگی ملاتی انتخاب شدند. در کنار سایت های عملیات اصلاحی سایتی به عنوان سایت شاهد(بدون انجام عملیات)، انتخاب گردید. سپس در مناطق ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مرتع بر عملکرد پوشش گیاهی، تحقیقی در مراتع سیلوانا در استان آذربایجان غربی انجام گرفت. در این مطالعه چهار عملیات اصلاح مکانیکی شامل پیتینگ، سدهای گابیونی، کنتور فارو و سد سنگی ملاتی انتخاب شدند. در کنار سایت های عملیات اصلاحی سایتی به عنوان سایت شاهد(بدون انجام عملیات)، انتخاب گردید. سپس در مناطق معرف هر سایت نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد. پارامترهای پوشش گیاهی شامل میزان تولید، درصد پوشش، میزان لاشبرگ و تراکم اندازهگیری شدند. داده های حاصل از اندازه گیری با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند. سپس میانگین پارامترها با استفاده از آزمون دانکن با یکدیگر مقایسه شدند. تحلیلهای آماری در محیط نرمافزار SPSS انجام شدند. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که عملیات اصلاح مکانیکی مختلف از نظر تاثیر بر عملکرد پارامترهای گیاهی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند. با توجه به نتایج مقایسه میانگین ها، نیز مشخص گردید که دو عملیات مکانیکی سد سنگی ملاتی و کنتور فارو بیشترین تاثیر را در افزایش و بهبود عملکرد پارامترهای گیاهی نسبت به سایر تیمارها در منطقه سیلوانا داشتند.
ابوالقاسم دادرسی سبزوار؛ علی محمد آخوندعلی؛ فریدون رادمنش؛ علی اکبر نوروزی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 370-382
چکیده
ایجاد رواناب به عوامل متعددی بستگی دارد، با این وجود رطوبت خاک یکی از عوامل مهم در تولید آن محسوب میشود که به رغم اهمیت بسیار زیاد، اندازهگیریهای پیوستۀ آن از نظر مکانی و زمانی دشوار و در پارهای از مناطق غیر ممکن است. هدف از مقاله حاضر، کاربردی ساختن تهیهی نقشهی رطوبت سطحی خاک در مناطق خشک و نیمه خشک با استفاده از دادههای ...
بیشتر
ایجاد رواناب به عوامل متعددی بستگی دارد، با این وجود رطوبت خاک یکی از عوامل مهم در تولید آن محسوب میشود که به رغم اهمیت بسیار زیاد، اندازهگیریهای پیوستۀ آن از نظر مکانی و زمانی دشوار و در پارهای از مناطق غیر ممکن است. هدف از مقاله حاضر، کاربردی ساختن تهیهی نقشهی رطوبت سطحی خاک در مناطق خشک و نیمه خشک با استفاده از دادههای ماهوارهای تصویرسازهای OLI و TIRS، منطبق با زمانِ برداشتهای میدانی، به همراه مقادیر محاسبه شدهی چندین نمایهی طیفی، تجزیهی مولفههای اصلی و تبدیل دادهی Tasseled Cap است. 24 متغیر پیشبینی کننده مورد استفاده قرار گرفت و همبستهترین آنها به روش رگرسیون اکتشافی و روش همبستگی دو متغیره، با محاسبهی عامل تورم واریانس، ضریب پیرسون و ضریب تبیین، در سه سطحِ رطوبتیِ 4 تا 5 درصد، بیشتر از 5 درصد و کمتر از 4 درصد، مشخص شدند. روشِ آمار مکانی شاخص مورانز برای همبستگی جغرافیایی دادهها استفاده شد. 47 نقطه در سطح منطقه تحقیق به روش تصادفیِ طبقهبندی شده و ایجاد شبکههای 1800 متری در یک الگوریتم سیستماتیک، به عنوان متغیر پیشبینی نمونهبرداری و در آزمایشگاه به روش وزنی-حرارتی، تعیین رطوبت شدند. پیریزی توابعِ تخمین رطوبت سطحی خاک نیز با سه روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLSR)، گام به گام و Enter انجام گرفت که تمامی مدلها از واسنجی قابل پذیرشی برخوردار بودند. محاسبهی 5 معیار خطاسنجی توسطِ 24 درصدِ دادههای میدانی که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، نشان داد که دادههای لندست8 میتواند برای تخمین رطوبت سطحی خاک موثر باشد و دقت توابع استخراج شده با روشِ رگرسیون چندگانهیِ گام به گام (425/1 تا 585/0=RMSE)، بیشتر از سایر روشها است. مدلهای معرفی شده برای سطح رطوبتی5%≤ ، تمایلِ به بیش برآوری (788/0=MBE)، و برای سایرِ سطوحِ رطوبتی، تمایل به کم برآوری دارند.
مهدی قربانی؛ لیلا عوض پور
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 383-391
چکیده
تخریب و نابودی مناطق خشک و بیابانی که بهعلت عواملی مانند تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی میباشد، یکی از چالشهای عمده و جدی زیستمحیطی پیش روی جهان امروز است. در مباحث پیرامون مدیریت مناطق خشک، زنان از دید برنامهریزان و سیاستگزاران بهعنوان یکی از گروههای هدف مورد توجه بوده و توانمندسازی آنان و زمینههای جلب مشارکتشان ...
بیشتر
تخریب و نابودی مناطق خشک و بیابانی که بهعلت عواملی مانند تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی میباشد، یکی از چالشهای عمده و جدی زیستمحیطی پیش روی جهان امروز است. در مباحث پیرامون مدیریت مناطق خشک، زنان از دید برنامهریزان و سیاستگزاران بهعنوان یکی از گروههای هدف مورد توجه بوده و توانمندسازی آنان و زمینههای جلب مشارکتشان بهعنوان بخش عظیمی از نیروهای انسانی ساکن روستاها از رئوس برنامههای مورد نظر سازمانهای توسعه در کشورهای مختلف میباشد. در این پژوهش سرمایه اجتماعی شبکه زنان روستایی از طریق روش تحلیل شبکهای، تکمیل پرسشنامه تحلیل شبکهای و مصاحبه مستقیم با اعضای گروههای توسعه روستایی زنان، در روستای تاجمیر از توابع شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی، از طریق سنجش پیوندهای اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای سطح کلان شبکه (تراکم، دوسویگی پیوندها، میانگین فاصله ژئودزیک و نسبت پیوندهای برون گروهی به درون گروهی) بررسی شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که میزان سرمایه اجتماعی و بهتبع آن سرعت گردش پیوندهای اعتماد و مشارکت در حد متوسط بوده و برای ایجاد بسیج جامعه محلی، توانمندی اجتماعی و پایداری اقتصادی و اجتماعی جامعه مورد بررسی و در نهایت استقرار مدیریت مشارکتی، ضرورت دارد که میزان سرمایه اجتماعی افزایش یابد که این عامل نیز فرصتی برای ایجاد ظرفیت در جهت مشارکت ایجاد کرده که تأثیر بسزایی بر روند مدیریت مشارکتی اجتماع محور در منطقه دارد.
نازیلا طیب نژاد؛ یونس عصری؛ منیژه پاکروان؛ محمدرضا نجیب زاده
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 392-403
چکیده
Acantholimon gilliatii، Astragalus aharicus و A. neo-mobayenii از گونههای اندمیک و تکجمعیتی استان آذربایجانشرقی میباشند. مشاهدات قبلی پژوهشگران نشان داده است که بقای این گونهها در معرض خطر بوده و عرصه انتشار آنها در حال محدود شدن است. در این پژوهش خصوصیات توپوگرافیکی، اقلیمی و خاکی رویشگاههای این گونهها و همچنین سطح تاجپوشش، ارتفاع ...
بیشتر
Acantholimon gilliatii، Astragalus aharicus و A. neo-mobayenii از گونههای اندمیک و تکجمعیتی استان آذربایجانشرقی میباشند. مشاهدات قبلی پژوهشگران نشان داده است که بقای این گونهها در معرض خطر بوده و عرصه انتشار آنها در حال محدود شدن است. در این پژوهش خصوصیات توپوگرافیکی، اقلیمی و خاکی رویشگاههای این گونهها و همچنین سطح تاجپوشش، ارتفاع و تراکم پایهها و فنولوژی آنها با استقرار 10 پلات به روش تصادفی در هر منطقه طی سالهای 1392 و 1393 بررسی شده است. رویشگاه A. gilliatii بسیار محدود در دامنه جنوبی کوه میشوداغ، با شیب 30-15 درصد، ارتفاع 2010 متر از سطح دریا، خاک لومی- شنی و اقلیم نیمه مرطوب سرد واقع شده است. رویشگاه A. aharicus نیز بسیار محدود در دامنه جنوبغربی کوه کسبه، با شیب بیش از 60 درصد، ارتفاع 1750 متر از سطح دریا، خاک لومی- رسی و آهکی و اقلیم نیمهخشک سرد قرار دارد. رویشگاهA. neo-mobayenii به صورت لکهای در دامنه شمالی کوه میشوداغ با شیب 70-60 درصد، ارتفاع 1800 متر از سطح دریا، خاک لومی- شنی و اقلیم نیمه مرطوب سرد واقع شده است. بهنظر میرسد دلیل محدود شدن جمعیت این گونهها، کاهش تجدید حیات آنها به سبب خشکسالی و تخریب رویشگاه بعلت چرای مفرط دام باشد که موجب عدم استقرار دانهرُستها شده است. بنابراین اتخاذ تدابیری چون حفاظت از رویشگاه این گونههای انحصاری، بررسی عوامل مؤثر بر زادآوری این گیاهان اعم از عوامل بیرونی و درونی و نیز مبارزه با آفات بذرخوار برای جلوگیری از حذف این گونهها از عرصههای طبیعی ضروری است.
محمد خسروشاهی؛ مرتضی ابطحی؛ محمدتقی کاشکی؛ سکینه لطفی نسب؛ فاطمه درگاهیان؛ زهره ابراهیمی خوسفی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 404-417
چکیده
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین ...
بیشتر
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین شناسی و هیدرولوژی که اثر مشترک آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در پیدایش و سیمای عمومی بیابان نقش دارند بررسی شده است. از این رو برای شناسایی و تعیین محدوده های بیابانی از جنبه عوامل مورد مطالعه، شاخص هایی تعیین و تعریف شد و بر اساس آنها ابتدا پهنه های بیابانی برای هر عامل بصورت انفرادی مشخص شد. سپس با همپوشانی لایه های تهیه شده میزان اشتراک و انفکاک آنها با ارایه نقشه های رقومی و مساحی شده تعیین گردید. نتایج نشان داد بیشترین مساحت مناطق بیابانی ایران با سطحی معادل 693690 و 567711 کیلومتر مربع به ترتیب متأثر از عامل اقلیم و پوشش گیاهی است وکمترین آن در مرحله نخست متعلق به عامل زمین شناسی با سطحی معادل 208041 کیلومتر مربع و بعد از آن به عامل ژئومرفولوژی به مساحت 272258 کیلومتربع می باشد. مساحت مناطق بیابانی ایران از جنبه خاکشناسی نیز سطحی معادل 514930 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. مجموع سطوح بیابانی تحت پوشش عوامل پنجگانه اعم از سطوح مشترک و غیر مشترک معادل 907293 کیلومتر مربع برآورد گردید که این مقدار 55 درصد از مساحت کل ایران را در برمیگیرد.
رضا سیاه منصور؛ مرتضی اکبرزاده؛ احسان زندی اصفهان
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 418-428
چکیده
این بررسی در ایستگاه تحقیقاتی گیاهان مرتعی گردنه زاغه در استان لرستان انجام شد.تعداد 440 پایه در هر سال و 2200 پایه در 5 سال به روش قطع و توزین در داخل و خارج منطقه قرق بررسی شد. اختلاف وزن بین پایه ها در دو عرصه، مقدار مصرف را نشان میدهد. نتایج نشان داد، بین مقدار میانگین تولید و مصرف گونه ها در ماه ها و در گونه های مختلف در سطح 1% اختلاف معنی ...
بیشتر
این بررسی در ایستگاه تحقیقاتی گیاهان مرتعی گردنه زاغه در استان لرستان انجام شد.تعداد 440 پایه در هر سال و 2200 پایه در 5 سال به روش قطع و توزین در داخل و خارج منطقه قرق بررسی شد. اختلاف وزن بین پایه ها در دو عرصه، مقدار مصرف را نشان میدهد. نتایج نشان داد، بین مقدار میانگین تولید و مصرف گونه ها در ماه ها و در گونه های مختلف در سطح 1% اختلاف معنی دار وجود دارد (01/0P<). در متوسط چهار سال، مرتع در سال سوم بیشترین و در سال دوم کمترین مقدار تولید را داشت. بطور متوسط هرساله حدود 1177 کیلوگرم علوفه در هکتار تولید شد. در میانگین چهار سال 80% تولید مورد استفاده دام قرار گرفت. در همه سالها بیشترین مقدار علوفه مرتع در اردیبهشت ماه تولید شد. گونههای ,Ono.melanotricha As. remotijogus و گونه As.bungeiتاحد طوقه به بهرهبرداری میرسند در حالی که گونه Cen.virgata فقط در خرداد ماه بیشترین مصرف را به خود اختصاص میدهد. گندمیان چند ساله سایت مورد بررسی نظیر Hor. bulbosum, Br.tomentellus, Festucaovina, Stipawiesnerii هم تحت فشار چرای شدید هستند. برخی گیاهان مانند Picrisstrigosa در اثر چرای شدید در طول یک فصل قادر به جوانهزنی مجدد و تجدید حیات نبوده و ریشه آنها با اندک تحریکی متلاشی میشود. بنابراین عدم تعادل بین تولید و بهره برداری و توزیع نا مناسب آن عامل اساسی در تخریب پوشش گیاهی و اکوسیستم مرتعی میباشد.
جمال ایمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ پژمان طهماسبی؛ بهرام قلی نژاد
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 429-440
چکیده
استفاده از دادههای هوایی و ماهوارهای یکی از روشهای مناسبی است که مطالعه اکوسیستمها را با هزینهای کمتر ممکن میسازد. این تحقیق جهت آگاهی از همبستگی درصد پوشش گیاهان غالب سه سایت با شاخص NDVI انجام شد. بدین منظور مطالعهای در سه تیپ گیاهی متفاوت انجام شد. در هر منطقه محدودهای برای نمونهبرداری مشخص شد. سپس داخل این ...
بیشتر
استفاده از دادههای هوایی و ماهوارهای یکی از روشهای مناسبی است که مطالعه اکوسیستمها را با هزینهای کمتر ممکن میسازد. این تحقیق جهت آگاهی از همبستگی درصد پوشش گیاهان غالب سه سایت با شاخص NDVI انجام شد. بدین منظور مطالعهای در سه تیپ گیاهی متفاوت انجام شد. در هر منطقه محدودهای برای نمونهبرداری مشخص شد. سپس داخل این محدوده و در جهت افقی، 30 واحد نمونهبرداری 30×30 متر در امتداد سه ترانسکت 900 متری به صورت تصادفی-سیستماتیک انتخاب گردید. در هر واحد نمونهبرداری، کوادرات با ابعاد 1×1، 2×2 متر به صورت تودرتو به تعداد 1، 2، 3، 4 و 5 مستقر شد. به منظور جلوگیری از ایجاد خطای هندسی، محدودههای 900 مترمربعی دارای فاصله 60 متر از همدیگر بودند. در داخل هر کدام از واحدهای نمونهبرداری، مختصات جغرافیایی با GPS ثبت گردید. تعداد پایه و درصد پوشش گونههای غالب گیاهی به طور جداگانه در داخل پلاتها ثبت شد. سپس همبستگی درصد پوشش با شاخص NDVI حاصل از پردازش تصاویر لندست 8 بدست آمد. همچنین با استفاده از دادههای تراکم گونهها الگوی پراکنش آنها تعیین شد. نتایج نشان دادکهدر تمام گونهها، ضریب همبستگی شاخص NDVI در کوادرات با سطح بالاتر بیشتر از کوادرات با سطح پایینتر است. همچنین ضریب همبستگی با تعداد یک کوادرات به سمت تعداد پنج کوادرات، بیشتر میشود. به دلیل نداشتن همبستگی بالا بین درصد پوشش کل گونه های گیاهی یک کودارات و شاخص NDVI ، استفاده از یک کوادرات در داخل پیکسل به عنوان برآیندی از کل پیکسل، به هیچ عنوان توصیه نمیشود. انتخاب نوع نمونهبرداری، به نحوه الگوی پراکنش و اندازه گونه گیاهی از یک طرف و دسترسی به امکانات و حد قابل قبول بودن ضریب همبستگی از طرف دیگر بستگی دارد. در گونههای با الگوی کپهای شدید، تعداد بیشتری کوادرات و با پراکنش مناسب داخل پیکسل روی زمین لازم است تا نمونهگیری بتواند نماینده خوبی از کل پیکسل باشد. در الگوی یکنواخت به دلیل یکسان بودن کل پیکسل از نظر رویش گیاهان، طبیعتا تعداد نمونه کمتری لازم است و الگوی تصادفی از این نظر در حد متوسط قرار دارد.
سعید شجاعی؛ محمد جعفری
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 441-454
چکیده
محدودیت منابع آب کشور و اختصاص سهم بزرگی از آن به بخش کشاورزی و منابع طبیعی، افزایش کارآیی مصرف و صرفه جویی آب را امری ضروری و حیاتی نموده است. در این زمینه استفاده از فن آوری نوین با کاربرد برخی مواد افزودنی مانند مکملها به خاک در کاهش تنشهای خشکی در مناطق خشک و نیمه خشک میتواند نقش مهمی ایفا کند. در این پژوهش تاثیر مکمل ...
بیشتر
محدودیت منابع آب کشور و اختصاص سهم بزرگی از آن به بخش کشاورزی و منابع طبیعی، افزایش کارآیی مصرف و صرفه جویی آب را امری ضروری و حیاتی نموده است. در این زمینه استفاده از فن آوری نوین با کاربرد برخی مواد افزودنی مانند مکملها به خاک در کاهش تنشهای خشکی در مناطق خشک و نیمه خشک میتواند نقش مهمی ایفا کند. در این پژوهش تاثیر مکمل آبسار بر ویژگیهای فیزیولوژیکی گونه ارزن وحشی Panicumeruciferumبررسی شد. جهت افزایش دقت از گلخانه برای محیط کشت استفاده گردید. تیمارهای مورد استفاده در این بررسی، شاهد با آبیاری آب معمولی، مکمل آبسار در دو غلظت (10000/1 و 6000/1) و در سه نوبت آبیاری (یک روز، سه روز، شش روز) بود. نتایج نشان دادند که مکمل آبسار با غلظت 10000/1 سبب افزایش طول ریشه، طول ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه و نیز وزن مخصوص ریشه (SRL) در گیاه شد همچنین استفاده از آبسار سبب افزایش دور آبیاری گردید. اما در افزایش نسبت طول ریشه به ساقه غلظت 6000/1 مکمل باعث ایجاد تفاوت معنیدار در این صفات گردید. ولی آبیاری با غلظتهای 10000/1 و 6000/1 مکمل آبسار بر نسبت وزن خشک ریشه و ساقه اثر معنیدار درسطح یک درصد نداشت. با افزایش تنش از دوره آبیاری روزانه به دوره آبیاری هر شش روز، نسبت طول ریشه به ساقه و نسبت وزن خشک ریشه به ساقه افزایش یافت.
عبدالرضا دانایی؛ دامون رزمجویی؛ شهرام یوسفی؛ سمیه ذوالفقاری
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 455-463
چکیده
این پژوهش به منظور مکانیابی رویشگاه بالفعل گونه اسکنبیل (CalligonumComosum) با استفاده ازGIS وتحلیل سلسله مراتبی در سال 1394 در منطقه حلاف(استان خوزستان) انجام شد.. بدین منظور ابتدا رویشگاه گونه مورد نظردر منطقه تعیین و موقعیتهای فعلی استقرار آن به عنوان محیط زیست واقعی آن مشخص شد. براین اساس نیاز اکولوژیکی این گیاه در این نقاط مشخص ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مکانیابی رویشگاه بالفعل گونه اسکنبیل (CalligonumComosum) با استفاده ازGIS وتحلیل سلسله مراتبی در سال 1394 در منطقه حلاف(استان خوزستان) انجام شد.. بدین منظور ابتدا رویشگاه گونه مورد نظردر منطقه تعیین و موقعیتهای فعلی استقرار آن به عنوان محیط زیست واقعی آن مشخص شد. براین اساس نیاز اکولوژیکی این گیاه در این نقاط مشخص و به کمک GPSاین نقاط ثبت شدند. همچنین به منظور تعیین نیازهای خاکی گونه مورد نظر در هریک از محلها اقدام به نمونهبرداری (30نمونه) خاک از عمق 0 تا 50 سانتیمتر شد ، بافت خاک، اسیدیته خاک (PH ) وهدایت الکتریکی(EC) نمونه ها اندازه گیری شد. در مرحله بعد لایه های اقلیم ، فیزیوگرافی و نقشههای خصوصیات خاک در محیط GIS به کمک داده های رقومی تهیه واستانداردسازی شد. سپس در محیط ArcGIS10 با استفاده از این توابع، تمام لایهها با روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ، فازی سازی و وزن دهی شدند. در نهایت با تلفیق لایههای اطلاعاتی در محیط ArcGIS10 و در قالب مدل وزندهی سلسله مراتبی(AHP) لایه رویشگاه بالقوه برای گونه مورد نظر بدست آمد و بر روی نقشه منطقه ارائه شد. نقشه حاصل بر اساس پتانسیل رویشگاهی به 5 طبقه با شایستگی بسیار بالا(38% با مساحت 3775 هکتار). شایستگی بالا(41% با مساحت 4149 هکتار)، شایستگی متوسط(8.6%با مساحت 798 هکتار)، شایستگی ضعیف(11% با مساحت 1104 هکتار) و شایستگی بسیار ضعیف ( 1.4% با مساحت 148 هکتار ) طبقه بندی گردید.
احسان زندی اصفهان؛ علی اشرف جعفری؛ رسول میراخورلی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، صفحه 464-473
چکیده
گونههای شورروی بهدلیل سازگاری با شرایط خاص مناطق خشک و بیابانی میتوانند بخشی از نیاز علوفهای دام را در اوایل بهار، تابستان و بهویژه اواخر پاییز تأمین کنند. بااینحال، اطلاعات کمی در مورد ارزش غذایی این گیاهان در دسترس است. از سوی دیگر، شوررویها (هالوفیتها) دارای تغییرات قابل توجهی در ارزش غذایی خود هستند. بنابراین، آگاهی ...
بیشتر
گونههای شورروی بهدلیل سازگاری با شرایط خاص مناطق خشک و بیابانی میتوانند بخشی از نیاز علوفهای دام را در اوایل بهار، تابستان و بهویژه اواخر پاییز تأمین کنند. بااینحال، اطلاعات کمی در مورد ارزش غذایی این گیاهان در دسترس است. از سوی دیگر، شوررویها (هالوفیتها) دارای تغییرات قابل توجهی در ارزش غذایی خود هستند. بنابراین، آگاهی از کیفیت علوفه شوررویها در هر مرحله فنولوژیک علاوه بر اینکه به بهرهبرداران در مناطق خشک و بیابانی کمک میکند تا گونههای گیاهی مناسب را برای کاشت در برنامههای شورورزی انتخاب نمایند، بلکه باعث میشود زمان مناسب چرا برای دستیابی به عملکرد بیشتر دام در اراضی شور نیز تعیین شود. در این تحقیق، اثر مراحل مختلف فنولوژیک بر شش فاکتور مؤثر در کیفیت علوفه دو گونه مرتعی Atriplex leucoclada و Suaeda fruticosa بررسی شد. نمونههای گیاهی در سه مرحله فنولوژیک شامل رشد رویشی (اواخر خرداد) گلدهی (نیمه شهریور) و بذردهی (آبان) از اراضی شور در گرمسار، استان سمنان جمعآوری شدند. دادهها بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه واریانس شدند. مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که اثر مراحل فنولوژیک و اثر متقابل مراحل فنولوژیک در گونه بر کیفیت علوفه در سطح آماری یک درصد معنیدار بود. حداکثر کیفیت علوفه در مرحله رشد رویشی بهدست آمد و پس از آن کیفیت علوفه تا مرحله بذردهی کاهش پیدا کرد. بهطور کلی، نتایج این تحقیق حکایت از برتری گونهfruticosa Suaeda از نظر ارزش غذایی نسبت به گونه Atriplex leucoclada داشت، بهطوریکه میتواند بهعنوان منبع جدید علوفه در اراضی تحت تأثیر شوری که سایر منابع مرسوم علوفه امکان رشد و تولید در این اراضی را ندارند در نظر گرفته شود.