حسین ارزانی؛ رمضان ذاکری؛ جواد معتمدی؛ زهرا ارزانی؛ مجید آخشی
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 426-435
چکیده
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تامین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی، ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی چهار گونه مهم مرتعی و مورد چرای دام شامل؛ Dactylis glomerata, Poa bulbosa Bromus tomentellus, و Stipa barbata در مراتع ییلاقی طالقان در مرحله رشد رویشی، گلدهی و بذردهی اندازهگیری شد. بنابراین، از هر گونه سه نمونه و حداقل پنج پایه از نقاط مختلف تیپهای ...
بیشتر
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تامین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی، ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی چهار گونه مهم مرتعی و مورد چرای دام شامل؛ Dactylis glomerata, Poa bulbosa Bromus tomentellus, و Stipa barbata در مراتع ییلاقی طالقان در مرحله رشد رویشی، گلدهی و بذردهی اندازهگیری شد. بنابراین، از هر گونه سه نمونه و حداقل پنج پایه از نقاط مختلف تیپهای گیاهی، برداشت گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تجزیه واریانس یک طرفه و بهمنظور مشاهده منابع تغییرات درون گروهی، از آزمون دانکن استفاده شد.همچنین با استفاده از آزمون t، مقدار عناصر مذکور با حد بحرانی شان برای تامین نیاز روزانه واحد دامی در حالت نگهداری، مقایسه شد. نتایج نشان داد، مقادیر عناصر معدنی با توسعه رشد گیاه کاهش مییابد. ضمن اینکه مقادیر مذکور در هر مرحله از رشد، بین گونههای مورد بررسی یکسان نمیباشد. بطور کلی، گونههای مورد بررسی از حیث مقادیر کلسیم، آهن، مس، منگنر و کبالت، بهمنظور تامین نیاز روزانه واحد دامی، در حد تامین نیاز دامی است ولی از نظر عناصر پر مصرف بویژه مقادیر سدیم و منیزیم، کمتر از مقادیر مورد نیاز میباشد. از این نتایج میتوان به منظور برآورد نیاز روزانه دام در زمانها و سالهای مختلف استفاده کرد.
حسن براتی؛ علی طویلی؛ حسین ارزانی؛ فرهنگ قصریانی
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 436-446
چکیده
میزان ذخایر کربوهیدراتهای غیرساختاری در گیاهان میزان سلامتی گیاه و توانایی رشد مجدد بعد از چرا را نشان میدهد. تحقیق حاضر با هدف اینکه شدتهای مختلف برداشت تا چه حد میتواند بر میزان ذخایر کربوهیدراتهای محلول قسمت زیرزمینی گیاهان تأثیرگذار باشد، انجام گرفت. برای انجام تحقیق از یک سایت تحقیقاتی به مساحت یک هکتار در منطقه خشکهرود ...
بیشتر
میزان ذخایر کربوهیدراتهای غیرساختاری در گیاهان میزان سلامتی گیاه و توانایی رشد مجدد بعد از چرا را نشان میدهد. تحقیق حاضر با هدف اینکه شدتهای مختلف برداشت تا چه حد میتواند بر میزان ذخایر کربوهیدراتهای محلول قسمت زیرزمینی گیاهان تأثیرگذار باشد، انجام گرفت. برای انجام تحقیق از یک سایت تحقیقاتی به مساحت یک هکتار در منطقه خشکهرود ساوه استفاده شد. گونههای مورد مطالعه شامل Stipahohenackeriana و Salsolalarcina بود. طی سالهای 1389-1386 چهار شدت برداشت شامل شاهد، 25، 50 و 75 درصد بر روی 40 پایه از هر گونه (به ازای هر تیمار 10 پایه) اعمال گردید. نمونهبرداری از پایهها در دو مرحله پاییز و بهار صورت گرفت. مقدار کربوهیدراتهای محلول نمونهها با استفاده از روش فنل- اسیدسولفوریک اندازهگیری شد. بهمنظور انجام تحقیق طرح آماری کرتهای دو بار خرد شده در زمان در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی (CRD) بهکار گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمون مقایسه میانگین و گروهبندی دانکن استفاده گردید (با استفاده از نرم افزار SAS). با توجه به نتایج بدست آمده اثر گونه و فصل بر روی مقدار کربوهیدرات زیرزمینی هر دو گونه معنیدار شد. بررسی اثرات شدتهای مختلف برداشت نشان داد که تیمارهای شاهد، 25، 50 و 75 درصد بترتیب میانگینهای 75/2، 73/2، 64/2 و 51/2 را در دو گونه بخود اختصاص دادند و از نظر مقدار عددی با هم تفاوت داشتند اما اثر تیمارهای برداشت از نظر بررسی آماری معنیدار نشد. وجود رطوبت مناسب در فصل پاییز باعث رشد مجدد گونه hohenackeriana Stipa میشود که این زمان مصادف با بذردهی گونه Salsolalarcina نیز میباشد. فصل بهار نیز مصادف با آغاز رشد رویشی دو گونه میباشد. این دلایل باعث تخلیه ذخایر کربوهیدرات بخش زیرزمینی دو گونه میشود که میتواند باعث شود اثر تیمارهای برداشت بر تغییر ذخایر کربوهیدرات بخش زیرزمینی دو گونه دیده نشود.
انور سنایی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی؛ مهدی فرح پور
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 275-288
چکیده
استفاده بر اساس پتانسیل و قابلیت مراتع از اهداف تعیین شایستگی میباشد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تعیین شایستگی مرتع برای چرای گوسفند بر اساس دستورالعمل (Manual of Suitability for Sheep Grazing) در مراتع طالقان میانی و مقایسه آن با دستورالعمل فائو (1991) انجام شد. بر این اساس مدل نهایی شایستگی از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی، منابع آب و فرسایش خاک مشخص ...
بیشتر
استفاده بر اساس پتانسیل و قابلیت مراتع از اهداف تعیین شایستگی میباشد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تعیین شایستگی مرتع برای چرای گوسفند بر اساس دستورالعمل (Manual of Suitability for Sheep Grazing) در مراتع طالقان میانی و مقایسه آن با دستورالعمل فائو (1991) انجام شد. بر این اساس مدل نهایی شایستگی از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی، منابع آب و فرسایش خاک مشخص گردید. نمونهبرداری در مناطق معرف تیپهای گیاهی به روش تصادفی-سیستماتیک با استقرار 4 ترانسکت 200 متری و 40 پلات یک متر مربعی در راستای آن صورت گرفت و در هر پلات فهرست گونههای موجود، درصد پوشش هر گونه، درصد ترکیب گیاهان قابل چرای دام و تولید آنها برداشت و محاسبه گردید. بدین منظور نتایج دستورالعمل پیشنهادی با نتایج مدل فائو (1991) با استفاده از آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که کم بودن نسبت علوفه قابل دسترس، پایین بودن حد بهرهبرداری مجاز، فرسایش و سازند حساس خاک نسبت به فرسایش (مارن) ، وضعیت فقیر و گرایش منفی در بعضی از تیپها، کوهستانی بودن و شیب زیاد برخی از تیپهای گیاهی را از عوامل محدود کننده شایستگی مراتع منطقه از نظر چرای گوسفند دانست. نتایج نهایی مدل چرای گوسفند نشان داد که هیچ تیپ گیاهی در طبقه S1 و N قرار نگرفت و بیشتر تیپهای منطقه مورد مطالعه در طبقه شایستگی S2 جای گرفتند. بهطوریکه از 9/25576 هکتار مراتع منطقه مورد مطالعه 25/87% (15/22322 هکتار) در طبقه S2 و 75/12% (75/3254 هکتار) در طبقه S3 قرار دارند. نتایج حاصل از مقایسه دو روش تعیین شایستگی نشان داد که اختلاف معنیداری بین دو روش وجود ندارد (01/0P<).
حسین ارزانی؛ اسماعیل صبری؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ سیداکبر جوادی
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 158-167
چکیده
چندین نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان آذربایجان غربی استفاده میکنند که به لحاظ تفاوت در ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی متفاوت مراتع مورد چرای دام که تفاوت در مقدار تحرک و جابجایی دامها را سبب خواهد شد، مقدار علوفه تامین کننده نیاز انرژی متابولیسمی روزانه آنها در زمانهای مختلف چرا، یکسان نخواهد ...
بیشتر
چندین نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان آذربایجان غربی استفاده میکنند که به لحاظ تفاوت در ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی متفاوت مراتع مورد چرای دام که تفاوت در مقدار تحرک و جابجایی دامها را سبب خواهد شد، مقدار علوفه تامین کننده نیاز انرژی متابولیسمی روزانه آنها در زمانهای مختلف چرا، یکسان نخواهد بود. بنابراین به منظور سازماندهی تغذیه دام در مرتع، تهیه نقشه نیاز روزانه دامهای چراکننده از مراتع منطقه ضرورت داشت. برای این منظور، ابتدا متوسط مقدار انرژی متابولیسمی در واحد وزن پوشش گیاهی مراتع مورد چرای دام در مراحل مختلف رشد در مراتع ییلاقی و قشلاقی مشخص و سپس با مد نظر قرار دادن نیاز روزانه هر یک از نژادهای گوسفندی به انرژی متابولیسمی در حالت نگهداری، مقدار علوفه مورد نیاز روزانه دام، تعیین و بر مبنای نتایج مذکور، نقشه نیاز روزانه دام در مراحل مختلف رشد، تهیه گردید. بر مبنای نتابج حاصل، مقدار علوفه تامین کننده نیاز روزانه نژادهای گوسفندی در مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان از 04/1 تا 31/2 کیلوگرم علوفه خشک در روز متغیر است که کمترین مقدار مربوط به علوفه تامین کننده نیاز روزانه گوسفند نژاد ماکویی (با میانگین وزن 36/45 کیلوگرم) در مراحل اولیه رشد مراتع ییلاقی مناطق شمالی استان و بیشترین مقدار متعلق به مقدار علوفه تامین کننده نیاز روزانه گوسفند نژاد قزل (با میانگین وزن 57/71 کیلوگرم) و گوسفند نژاد هرکی (با میانگین وزن 50/53 کیلوگرم) در مراحل پایانی رشد (مرحله بذردهی) مراتع قشلاقی جنوب استان میباشد
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ سید رضا حسینی
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 651-662
چکیده
آگاهی از جوابگویی علوفه مرتع به نیاز روزانه واحد دامی چراکننده در مرتع، یکی از موارد ضروری در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر، مطلوبیت مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد چرای دام در مراتع ییلاقی سرعلیآباد گلستان بهمنظور تأمین نیاز روزانه واحد دامی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 12 گونه مرتعی ...
بیشتر
آگاهی از جوابگویی علوفه مرتع به نیاز روزانه واحد دامی چراکننده در مرتع، یکی از موارد ضروری در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر، مطلوبیت مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد چرای دام در مراتع ییلاقی سرعلیآباد گلستان بهمنظور تأمین نیاز روزانه واحد دامی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 12 گونه مرتعی شامل: Achillea millifolium، Agropyrontrichophorum، Centureazuvandica، Crepiskhorassanica، Koeleria cristata، Medicagosativa، Poaangustifolia، Taraxacum brevidens، Thymus transcaspicus، Tragopogon graminifolius، Trifolium repens و Artemisiaaucheri در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در سال 1387 نمونهبرداری شد. در هر مرحله، 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 3 پایه گیاهی قطع گردید. سپس مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که مقادیر پروتئین خام مراتع مورد بررسی در تمامی مراحل رشد، بیشتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تأمین نیاز روزانه واحد دامی است. همچنین هضمپذیری گونهها در مرحله رشد رویشی و گلدهی بیشتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری واحد دامی و در مرحله بذردهی کمتر بود. ضمن اینکه مقادیر انرژی متابولیسمی مراتع مورد مطالعه در مرحله رشد رویشی بیشتر و در مرحله گلدهی و بذردهی کمتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تأمین نیاز نگهداری روزانه یک واحد دامی میباشد. این امر بیانگر این است که مطلوبیت کیفیت علوفه مرتع در زمانهای مختلف چرا یکسان نمیباشد و لازم است نیاز روزانه واحد دامی بر مبنای کیفیت علوفه مشخص شود. طبیعی است که با توجه به شرایط سال ممکن است، کیفیت علوفه گیاهان قدری تغییر یابد ولی بدلیل هزینهبر بودن تعیین کیفیت علوفه، میتوان از نتایج مذکور بهمنظور برآورد نیاز روزانه دام در سالهای مختلف استفاده کرد.
مریم حاجی محمد ابراهیم زنجانی؛ حسین ارزانی؛ نعمتاله خراسانی؛ نوید ضیایی
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 191-202
چکیده
تعیین مناطق حفاظتشده یکی از روشهای مدیریتی مراتع جهت بهبود، توسعه پایدار و غنای ترکیب گیاهیست. این تحقیق به منظور بررسی اثرهای حفاظت بر روی برخی از فاکتورهای گیاهی در بخشی از منطقه حفاظتشده ورجین واقع در استان تهران که از سال 1361 مورد حفاظت و قرق قرار گرفته بههمراه مراتع تحت چرای مجاور آن مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین ...
بیشتر
تعیین مناطق حفاظتشده یکی از روشهای مدیریتی مراتع جهت بهبود، توسعه پایدار و غنای ترکیب گیاهیست. این تحقیق به منظور بررسی اثرهای حفاظت بر روی برخی از فاکتورهای گیاهی در بخشی از منطقه حفاظتشده ورجین واقع در استان تهران که از سال 1361 مورد حفاظت و قرق قرار گرفته بههمراه مراتع تحت چرای مجاور آن مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا دو تیپ گیاهی در منطقه حفاظتشده و دو تیپ مشابه آن در خارج از منطقه حفاظتشده که در مجاورت یکدیگر قرار داشتند انتخاب و در مناطق معرف هر تیپ 4 ترانسکت 300 متری مستقر شد و در طول هر ترانسکت10 پلات یک مترمربعی با فاصله 30 متر از یکدیگر و به صورت تصادفی- سیستماتیک مورد نمونهبرداری قرار گرفت. در هر پلات لیست گونهها یادداشت و فاکتورهای پوشش گیاهی، تراکم، ترکیب و تولید (به روش قطع و توزین) مورد اندازهگیری قرار گرفت و نمونههای برداشت شده در دو حالت تر و خشک توزین گردیدند. پس از حصول اطمینان از توزیع نرمال دادهها، عوامل مورد اندازهگیری توسط آزمون T مستقل مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که اختلاف میانگین تمامی عوامل مورد اندازهگیری در تیپ (Me Pe – As br) بجز ترکیب گونههای کلاس III غیرقابل چرای دام و تراکم گونههای کلاسII و III معنیدار میباشد. همچنین در تیپ (Fe ov–As br) بجز تراکم گونههای کلاس I وIII قابل چرا و غیرقابل چرای دام بقیه فاکتورها معنیدار بود. (p<%5)
حسن قلیچ نیا؛ حسین ارزانی؛ محمد اکبرزاده؛ مهدی فرحپور؛ مژگانالسادات عظیمی
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 203-220
چکیده
ارزیابی مراتع و شناسایی تغییرات موجود در پوشش گیاهی، تولید و عوامل مؤثر بر آنها از موارد مهم برای برنامهریزی و اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری است. بر این اساس ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمدة استان مازندران تعیین و بعد در مناطق معرف هر رویشگاه یک سایت برای آماربرداری در سال 1380 تأسیس گردید. در 10 سایت ایجاد شده، ...
بیشتر
ارزیابی مراتع و شناسایی تغییرات موجود در پوشش گیاهی، تولید و عوامل مؤثر بر آنها از موارد مهم برای برنامهریزی و اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری است. بر این اساس ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمدة استان مازندران تعیین و بعد در مناطق معرف هر رویشگاه یک سایت برای آماربرداری در سال 1380 تأسیس گردید. در 10 سایت ایجاد شده، عوامل مربوط به پوشش گیاهی (پوشش تاجی و تولید) در زمان آمادگی مرتع در طول 6 ترانسکت 200 متری در60 پلات یک مترمربعی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار متوسط درصد پوشش گیاهی در سایتهای دهگانه، حداکثر در سال 1383 بهمیزان 22/50 (درصد) و بیشترین میزان تولید نیز 87/417 (کیلوگرم در هکتار) در سال 1383 بودهاست. حداقل درصد پوشش در سال 1381 با میانگین 38/47 درصد و میانگین تولید 46/391 و 63/391 در سالهای (1381) و (1382) بودهاست. بر این اساس مشخص گردید که درصد پوشش و تولید با بارندگی در ارتباط بوده است. بهطوریکه در بیشتر سایتهایی که میانگین بارش بخصوص بارش در اواخر زمستان و بهار در سال 1383 بیشتر از سایر سالها بوده به واسطه آن میانگین درصد پوشش و تولید در همین سال بیشتر از سایر سالهای مورد مطالعه بوده است. همچنین نحوة مدیریت چرای دام در سایتها بر میزان تولید و پوشش تأثیر داشته است. سایتهای موجود در مناطق مرتفع دارای وضعیت مطلوبتری میباشند. که آن هم بهعلت شرایط اقلیمی مدیترانهای سرد و بارندگی بیشتر و مدیریت مناسب چرای دام در مرتع، در این سایتها میباشد. در این سایتها گیاهان کلاس I و II وضعیت بهتری در مقایسه با مراتع پاییندست دارند. در سایتهای واقع در مناطق پایینتر با اقلیم نیمهخشک سرد بخصوص در درمنهزارها، وضعیت پوشش گیاهی در مرتبة پایینتر از مناطق مرتفعتر قرار دارد که آن هم بهعلت شرایط اقلیمی نیمهخشک و استفاده از مرتع در دو فصل بهار و پاییز میباشد. در این سایتها گیاهان کلاس III غلبه یافتهاند. بارندگی بر تمام شکلهای رویشی تأثیر داشته و برای گندمیان پایا هم در درصد پوشش و هم در تولید نقش داشته است. از آنجا که گیاهان بالشتکی برای محاسبه تولید در نظر گرفته نشدند، از این رو افزایش درصد پوشش در تولید نقش نداشته است. گیاهان یکساله نیز به واسطه افزایش بارندگیهای بهاره در برخی از سایتها در افزایش تولید نقش داشتهاند.
علی احسانی؛ حسین ارزانی؛ مهدی فرحپور؛ حسن احمدی؛ محمد جعفری؛ مرتضی اکبر زاده
دوره 19، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 1-16
چکیده
گیاهان در مراحل رشد و تولید، آب را در فرایند تعرق مصرف مینمایند. چهبسا تبخیر از سطح خاک نیز صورت میگیرد. مجموع این فرایندها تحت عنوان تبخیر و تعرق نام برده میشود. تبخیر و تعرق یکی از بخشهای مهم چرخه هیدرولوژی است. سهم تعرق از میزان تبخیر و تعرق بطور مستقیم تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. امروزه تخمین دقیق این عامل علاوه بر ...
بیشتر
گیاهان در مراحل رشد و تولید، آب را در فرایند تعرق مصرف مینمایند. چهبسا تبخیر از سطح خاک نیز صورت میگیرد. مجموع این فرایندها تحت عنوان تبخیر و تعرق نام برده میشود. تبخیر و تعرق یکی از بخشهای مهم چرخه هیدرولوژی است. سهم تعرق از میزان تبخیر و تعرق بطور مستقیم تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. امروزه تخمین دقیق این عامل علاوه بر مطالعات بیلان آبی و مطالعات هیدرولوژیکی حوزههای آبخیز، مدیریت و طراحی سیستمهای آبیاری و مدیریت منابع آب و تعیین نیاز آبی گیاهان در برنامهریزی و اعمال مدیریت احیاء و اصلاح مراتع بهویژه برای برآورد تولید علوفه بلندمدت مرتع برای تعیین ظرفیت چرا، در قالب مدل تعادل آب (Water Balance) از سوی محققان و فائو مورد کاربرد قرار گرفته است. یکی از مهمترین فاکتور محدودکننده تولید علوفه در مراتع در مناطق خشک و نیمهخشک کمبود بارندگی محسوب میگردد. در این مناطق بازدهی مصرف آب عبارت است از نسبت آب ذخیره شده در ناحیه توسعه ریشه در اول فصل رویش بهعلاوه آب ناشی از بارندگی در فصل رویش که بصورت تبخیر و تعرق مورد استفاده گیاه قرار میگیرد. اغلب واژه بازدهی مصرف آب به صورت نسبت تولید محصول به تبخیر و تعرق بیان میشود. البته مبنای برآورد نیاز آبی گیاهان محاسبه مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل است که با استفاده از دادههای آب و هوایی درازمدت به روشهای مختلف ازجمله پنمن - مانتیث (فائو)، بلانی- کریدل و هارگریوز- سامانی محاسبه میشود. در این مطالعه مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل و واقعی با استفاده از روش پنمن- مانتیث (فائو) با استفاده از دادههای آب و هوایی ایستگاه سینوپتیک ساوه و خصوصیات گیاه (مرتع) و خصوصیات خاک بهکمک برنامه نرمافزار Cropwat.8.0 محاسبه شده است. نتایج نشان داد که میزان تبخیر و تعرق پتانسیل در دوره فصل رویش در منطقه 16/6 برابر میانگین تبخیر و تعرق واقعی است. بدین ترتیب میزان تبخیر و تعرق واقعی 18/1 برابر میانگین بارندگی دوره آماری فصل رویش بوده است. مفهوم آن این است که گیاه از رطوبت ذخیره شده برای تبخیر و تعرق واقعی استفاده نموده است. در نتیجه با توجه به محاسبه تبخیر و تعرق واقعی دوره دهساله (ترسالی و خشکسالی)، مدل برآورد تولید علوفه مرتع تعیین شد (Ya = 74.30+2/698(ETact)). براین اساس میانگین تولید علوفه سایت مورد مطالعه 257 کیلوگرم در هکتار برآورد گردید. بنابراین میتوان بیان داشت که تبخیر و تعرق واقعی بهعنوان شاخص عملکرد اقلیمی یکی از فاکتورهای اساسی در بهبود کارایی مصرف آب است. کاربرد این شاخص اقلیمی میتواند در مدلهای مختلف برآورد تولید بلندمدت تولید علوفه با توجه به بروز پدیده خشکسالی و ترسالی بهمنظور تعیین ظرفیت چرایی دام در مراتع و توسعه صنعت بیمه مراتع جایگزین روشهای معمول که ارزش یکسال برآورد تولید را دارد گردد.
جلال عبدالهی؛ حسین ارزانی؛ محمد حسین ثواقبی؛ مژگان السادات عظیمی؛ حسین نادری
دوره 19، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 45-59
چکیده
مراتع کشور ما به طور عمده در مناطق خشک و نیمهخشک واقع شدهاند. با توجه به محدودیت رطوبتی بالای این مناطق، بارندگی بهعنوان مهمترین شاخص اقلیمی در تعیین میزان تولید و ترکیب گیاهی این عرصههای مرتعی مورد توجه میباشد. این مطالعه طی 9 سال (1386- 1378) و با هدف بررسی تأثیر نوسانهای دورههای مختلف بارش بر پوشش و تولید گونههای مهم ...
بیشتر
مراتع کشور ما به طور عمده در مناطق خشک و نیمهخشک واقع شدهاند. با توجه به محدودیت رطوبتی بالای این مناطق، بارندگی بهعنوان مهمترین شاخص اقلیمی در تعیین میزان تولید و ترکیب گیاهی این عرصههای مرتعی مورد توجه میباشد. این مطالعه طی 9 سال (1386- 1378) و با هدف بررسی تأثیر نوسانهای دورههای مختلف بارش بر پوشش و تولید گونههای مهم گیاهی، در مراتع نیمهاستپی یزد واقع در منطقه خودسفلی انجام شد. به این منظور هر ساله درصد پوشش تاجی گیاهان در داخل پلاتهای ثابت و تولید، درون پلاتهای تصادفی اندازهگیری شد. آمار بارندگی نیز از نزدیکترین ایستگاه بارانسنجی موجود در منطقه تهیه گردید. براساس دادههای بارندگی ماهانه، مقادیر تجمعی باران در دورههای مختلف محاسبه گردید. رابطه بین شاخصهای گیاهی و مقادیر بارش بوسیله تجزیه رگرسیون گام به گام در نرمافزار SPSS 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گونههای گیاهی اغلب به نوسانهای بارندگی واکنش نشان میدهند. با اینحال واکنش پوشش و تولید به نوسانهای بارندگی در گونههای مختلف متفاوت بود. کل تاج پوشش و پوشش گونه Artemisia aucheri همبستگی منفی و معنیداری با میزان بارش زمستان داشت. در حالی که بارش دی تا فروردینماه و سال قبل بیشترین تأثیر را بر تاجپوشش گونههای Iris songarica و Stipa barbata داشتند. تولید علوفه نیز تحت تأثیر نوسانهای فصلی بارش قرار داشت. بر طبق این نتایج، تولید کل بههمراه تولید گونههای Artemisia aucheri و Lactuca orientalis و Stipa barbata براساس دادههای بارش قابل برآورد میباشند. ولی دستیابی به مقادیر تولید علوفه سالانه گونه Iris songarica در جمع گیاهان عرصه تحت بررسی، با روابط حاصل از بارندگی کافی به نظر نمیرسد.
فاضل امیری؛ حسین ارزانی
دوره 19، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 159-177
چکیده
ارزیابی اراضی مرتعی بهمعنی شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه بهمنظور بهرهبرداری بهینه از این منبع با ارزش طبیعی میباشد. در این تحقیق، اولویت مناطق مناسب زنبورداری در مراتع نیمهاستپی قرهآقاچ سمیرم بهمنظور بهرهبرداری پایدار از این مراتع مورد توجه قرار گرفت. مدل شایستگی زنبورداری از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی، ...
بیشتر
ارزیابی اراضی مرتعی بهمعنی شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه بهمنظور بهرهبرداری بهینه از این منبع با ارزش طبیعی میباشد. در این تحقیق، اولویت مناطق مناسب زنبورداری در مراتع نیمهاستپی قرهآقاچ سمیرم بهمنظور بهرهبرداری پایدار از این مراتع مورد توجه قرار گرفت. مدل شایستگی زنبورداری از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی، عوامل محیطی و دسترسی به منابع آب با استفاده از روش پیشنهادی فائو (1991) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تعیین و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy Process; AHP)، اولویت تیپهای گیاهی جهت استفاده زنبورداری مشخص گردید. نمونهبرداری در تیپهای گیاهی منطقه (بهعنوان واحدهای کاری) به روش تصادفی با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و اندازهگیری دادههای حضور و عدم حضور گیاهان شهدزا و گردهزا، درصد پوشش گیاهی شهدزا وگردهزا، تراکم و درصد ترکیب پوشش گیاهی مورد علاقه زنبورعسل در پلاتهای 1 مترمربعی برداشت شد و به منظور تعیین اولویت واحدهای کاری معیارهای مؤثر در هر مدل از طریق پرسشنامه، وزندهی گردید. نتایج اولویتبندی نشان داد که شایستگی زنبورداری تیپهای گیاهی مراتع منطقه متفاوت میباشد. نتیجه درجه اهمیت تیپهای گیاهی، در شرایطی که ارزش شاخص پوشش گیاهی (وزن 687/0) بیشتر از شاخص عوامل محیطی (وزن 244/0) و دسترسی به منابع آب (وزن 069/0) است، تیپهای گیاهی As.ad-Ag.tr-Da.mu و Co.ba-As.spبا وزن نهایی 092/0 و تیپ Ag.tr با وزن نهایی 028/0، در مقایسه کلی مجموعه معیارهای مؤثر، بهترتیب بیشترین و کمترین شایستگی را از جنبه زنبورداری دارند. نتایج کلی اولویتبندی در مدل زنبورداری نشان داد که 29 درصد از واحدهای کاری مورد مطالعه دارای شایستگی عالی و خوب (1S)، 59 درصد دارای شایستگی متوسط (2S)، 6 درصد دارای شایستگی کم (3S) و 6 درصد غیرشایسته (N) برای استفاده زنبورداری است. بنابراین، در برنامهریزی استفاده از مراتع منطقه جهت زنبورداری توجه به شایستگی و اولویت مناطق مناسب جهت زنبورداری در بهبود وضعیت مراتع منطقه بسیار حائز اهمیت است.
اسماعیل علیزاده؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ عبدالرضا مهاجری؛ سید حسن کابلی
دوره 18، شماره 3 ، آذر 1390، ، صفحه 353-371
چکیده
تعیین شایستگی مرتع به تعبیری بهمعنای توسعه و استفاده پایدار از منابع طبیعی میباشد که امروزه در جهان از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار میباشد. از آنجایی که قسمت اعظم جمعیت دام سبک استفادهکننده از مراتع کشور را پس از گوسفند، بز تشکیل میدهد؛ از این رو در این تحقیق از خصوصیات چرایی (ازقبیل توانایی راهپیمایی در شیب و نوع ترکیب ...
بیشتر
تعیین شایستگی مرتع به تعبیری بهمعنای توسعه و استفاده پایدار از منابع طبیعی میباشد که امروزه در جهان از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار میباشد. از آنجایی که قسمت اعظم جمعیت دام سبک استفادهکننده از مراتع کشور را پس از گوسفند، بز تشکیل میدهد؛ از این رو در این تحقیق از خصوصیات چرایی (ازقبیل توانایی راهپیمایی در شیب و نوع ترکیب گیاهی مناسب)، سازگاریها و قابلیتهای این دام در طبقهبندی شایستگی مرتع استفاده شده است. بدین منظور از بین عوامل فیزیکی و پوشش گیاهی، سه عامل حساسیت خاک به فرسایش، تولید علوفه و منابع آب انتخاب شدند که به صورت سه زیرمدل ارائه شده است. برای انجام این تحقیق مراتع حوزه رودخانه قرهآقاچ شهرستان سمیرم انتخاب گردید. اساس کلی روش بررسی در این تحقیق براساس روش توصیه شده فائو (1991) جهت ارزیابی اراضی بوده است. بنابراین مدل نهایی شایستگی مرتع نشان داد که 2 درصد مراتع منطقه دارای شایستگی متوسط (S2)، 2/62 درصد دارای شایستگی کم (S3) و 6/23 درصد فاقد شایستگی برای چرای بز میباشد و 3/14 درصد بقیه را اراضی غیرمرتعی تشکیل میدهند. البته از بین کلیه خصوصیات اراضی مطالعهشده، در درجه اول خصوصیات مربوط به پوشش گیاهی (ترکیب گیاهی و کلاس خوشخوراکی) و تولید علوفه و در درجه دوم عوامل محدودکننده شایستگی از مهمترین عوامل کاهشدهنده شایستگی بودند، و فقط در برخی مناطق دوری از منابع آب و شیب زیاد (شیب بالای 75%) سبب کاهش و یا محدودیت شایستگی چرا گردید.
محمد زادبر؛ حسین ارزانی؛ مژگان عظیمی؛ ولی ا.. مظفریان؛ قنبر علی شاد؛ فریده ثقفیخادم؛ حسین توکلی؛ حسن امیر آبادی زاده؛ سمیه ناصری
دوره 18، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 231-243
چکیده
اند که علاوه بر موارد ذکر شده، در خصوص اهمیت مراتع میتوان ویژگیهای بسیارِ دیگری را برشمرد که مدیریت اصولی این اراضی را ضروری میسازد. بر همین اساس و در راستای طرح ملی ارزیابی مراتعِ مناطق مختلف آب و هوایی کشور سایتهای آسلمه، توکل باغ و ترنو شاهجهان در شمال شرق ایران بر مبنای پوشش گیاهی آن که معرف بخشی از پوشش گیاهی ...
بیشتر
اند که علاوه بر موارد ذکر شده، در خصوص اهمیت مراتع میتوان ویژگیهای بسیارِ دیگری را برشمرد که مدیریت اصولی این اراضی را ضروری میسازد. بر همین اساس و در راستای طرح ملی ارزیابی مراتعِ مناطق مختلف آب و هوایی کشور سایتهای آسلمه، توکل باغ و ترنو شاهجهان در شمال شرق ایران بر مبنای پوشش گیاهی آن که معرف بخشی از پوشش گیاهی مناطق کوهستانی شمال خراسان میباشد، انتخاب شدند. در طول دوره چهار سال (1386-1383) از پوشش تاجی، تراکم و تولید گیاهان منطقه در شش ترانسکت خطی و در هر ترانسکت شصت پلات1*1 متر آماربرداری انجام گردید. متوسط تاج پوشش گیاهی سایتها نیز بهترتیب 94/69 درصد، 38/41 درصد و 44/48 درصد طی دوره برداشت بود و شامل گندمیان دائمی، بوتهایها، شبه گندمیان، پهنبرگان دائمی و یکسالهها میباشد. متوسط تولید سالیانه مرتع این سایتها نیز بهترتیب 654، 356 و 506 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که در ماه آخر بهار و ماه اول تابستان در زمان ییلاق مورد استفاده دام قرار میگیرد. در منطقه آسلمه به لحاظ اینکه آب شرب دام (چشمه) وجود ندارد، چرا کمتر انجام میشود و از پوشش گیاهی خوبی برخوردار است، در حالی که در سایت توکل باغ به لحاظ نزدیکی با روستا زمان چرا طولانی میباشد. همچنین در دو سایت توکل باغ و ترنو شاه جهان چرای پیش از موعد و زیاد نیز انجام میگردد که موجب کاهش تولید مراتع شدهاست.
حسین ارزانی؛ سمیه دهداری؛ گردون کینگ
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 1-16
چکیده
اهمیت آگاهی از میزان تولید در مدیریت مرتع باعث شده که کارشناسان همواره در جست وجوی شیوههای مناسب اندازهگیری این عامل باشند. صرف وقت و هزینه زیاد و مخرببودن روشهای مستقیم باعث ایجاد انگیزه تحقیق بر روی روشهای غیرمستقیم شده است. یکی از روشهای مهم و غیرمستقیم، برآورد میزان تولید با استفاده از اطلاعات پوشش است. در مطالعه ...
بیشتر
اهمیت آگاهی از میزان تولید در مدیریت مرتع باعث شده که کارشناسان همواره در جست وجوی شیوههای مناسب اندازهگیری این عامل باشند. صرف وقت و هزینه زیاد و مخرببودن روشهای مستقیم باعث ایجاد انگیزه تحقیق بر روی روشهای غیرمستقیم شده است. یکی از روشهای مهم و غیرمستقیم، برآورد میزان تولید با استفاده از اطلاعات پوشش است. در مطالعه حاضر، ابتدا وجود ارتباط بین تولید و پوششتاجی و شاخ و برگ مورد بررسی قرارگرفت و پس از آن به بررسی چگونگی استفاده از اطلاعات پوشش جهت برآورد تولید در قالب بکارگیری معادلات زمانهای مختلف و روشی بر مبنای بکارگیری اصول روش نمونهگیری مضاعف در 2 سایت مانوکا (به نمایندگی از مناطق نیمهخشک) و کانزرویشن (به نمایندگی از مناطق خشک) پرداخته شد. روش نمونهگیری مضاعف ترکیبی از دو روش قطع و توزین رشد سال جاری هر گونه یا گروه گیاهی (نمونهگیری مستقیم) و اندازهگیری پوشش تاجی یا شاخ و برگ هر گونه یا گروه گیاهی (اندازهگیری غیرمستقیم) میباشد. بهطوریکه تعداد نمونه مستقیم و غیرمستقیم براساس زمان لازم و دقت مورد انتظار تعیین شده که با 4، 6، 8، 12، 16، 20، 24، 28، 32، 36 و40 جفت نمونه با استفاده از نرمافزار SPSS بررسی شد. برای اندازهگیری تولید از طریق معادلات محاسبه شده، با ترکیب دادههای شرایط و زمانهای مختلف دادهها در 3 شرایط فصلی (از لحاظ میزان بارندگی) متوسط، فقیر و خوب جمعآوری شدند. نتایج نشان میدهند که برآورد تولید از طریق اندازهگیری پوشش گیاهی ممکن و مناسب است و نیز در هر 2 سایت مانوکا و کانزرویشن معادلات بدستآمده از 8 تا 12 جفت نمونه مستقیم و غیرمستقیم قادرند در یک رابطه خطی تولید را با دقت مناسب برآورد کنند. همچنین ضریب همبستگی بالایی در ترکیب 3 سال داده مانوکا و 2 سال داده کانزرویشن وجود دارد، و در هر سال 2 تا 3 بار اندازهگیری (4 تا 9 سری داده) بین تولید و پوشش نشاندهنده امکان برآورد تولید با استفاده از معادلات محاسبه شده بر پایه دورهای از اطلاعات (Pooled Equation) میباشد.
اصغر کهندل؛ حسین ارزانی؛ مرتضی حسینی توسل
دوره 17، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 518-526
چکیده
شدتهای مختلف چرای دام باعث تغییر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و همچنین ترکیب گیاهی مراتع میگردد. بر همین اساس با استفاده از مؤلفههای چندمتغیره میزان تأثیر شدتهای چرای دام بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی، در جنوب شرقی شهر هشتگرد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی1(PCA) یک روش آماری برای تعریف متغیرهای جدید ...
بیشتر
شدتهای مختلف چرای دام باعث تغییر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و همچنین ترکیب گیاهی مراتع میگردد. بر همین اساس با استفاده از مؤلفههای چندمتغیره میزان تأثیر شدتهای چرای دام بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی، در جنوب شرقی شهر هشتگرد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی1(PCA) یک روش آماری برای تعریف متغیرهای جدید بر حسب ترکیب خطی از متغیرهای اولیه است. جهت بررسی اثر شدتهای چرای دام، سه قطعه 5 هکتاری در منطقه مورد مطالعه تحت تیمارهای بدون چرا، چرای سبک و چرای سنگین و مداوم تعیین گردید. سپس پوشش گیاهی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار و مهم ازجمله رطوبت، وزن مخصوص، خلل و فرج، نفوذپذیری، مقاومت مکانیکی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، pH، EC، بافت خاک و مواد آلی در سه تیمار چرایی به مدت دو سال (1383 و 1384) مورد بررسی قرار گرفت. بهنحویکه میزان تغییرپذیری هر یک از عاملهای مورد مطالعه متفاوت بود. بدین ترتیب از میان آنها رطوبت، اسیدیته، هدایتالکتریکی، نفوذپذیری، ترکیب گیاهی گندمیان، مقاومت مکانیکی و پتاسیم بهعنوان عامل تغییرپذیر تعیین گردیدند. نتایج نشان داد که شدت چرا باعث افزایش گیاهان پهنبرگ علفی و کاهش گندمیان و بوتهایها گردیده است. بهطوریکه نفوذپذیری با افزایش شدت چرا کاهش یافت، بهنحویکه نفوذپذیری و ترکیب گیاهی گندمیان با شدت چرا رابطه معکوس و مقاومت مکانیکی، اسیدیته، هدایت الکتریکی و پتاسیم با افزایش چرا بیشترین رابطه را داشتند.
حسین ارزانی؛ جواد ترکان؛ علی نیکخواه؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 191-204
چکیده
واحد دامی بهمنظور بیان انواع و سنین مختلف دام و مقایسه و تبدیل آنها در یک شکل واحد مورد توجه است. این مفهوم ثابت نیست و معمولاً براساس وزن زنده و وزن متابولیکی دام غالب در هر منطقه تعیین میشود. در ایران گوسفند دام غالب بوده و بهعنوان واحد دامی در نظر گرفته میشود. تنوع شرایط آب و هوایی، سبب ایجاد 27 نژاد یا توده گوسفندی با اندازه ...
بیشتر
واحد دامی بهمنظور بیان انواع و سنین مختلف دام و مقایسه و تبدیل آنها در یک شکل واحد مورد توجه است. این مفهوم ثابت نیست و معمولاً براساس وزن زنده و وزن متابولیکی دام غالب در هر منطقه تعیین میشود. در ایران گوسفند دام غالب بوده و بهعنوان واحد دامی در نظر گرفته میشود. تنوع شرایط آب و هوایی، سبب ایجاد 27 نژاد یا توده گوسفندی با اندازه جثه مختلف در کشور گردیده است. از این رو نمیتوان یک وزن مساوی برای همه آنها در نظر گرفت، بلکه برای هر نژاد گوسفندی با توجه به منطقه پراکنش آن، اندازه واحد دامی باید بطور جداگانه مشخص گردد. بهمنظور تعیین اندازه واحد دامی و برآورد نیاز روزانه گوسفند نژاد ماکویی در مراتع استان آذربایجانغربی، در بین گلههای موجود در مناطق زیستنژاد ماکویی، دو گله که دارای دام غالب از نژاد مورد نظر بودند، انتخاب شدند. از میان گلههای منتخب در ردههای مختلف سنی (بره سهماهه، بره ششماهه، قوچ و میش سهساله، قوچ و میش چهارساله) و از هر مقطع سنی؛ حداقل 5 رأس دام به صورت تصادفی انتخاب و برای توزین بعدی علامتگذاری شدند. عمل توزین در دو مرحله، در مراتع ییلاقی و مراتع قشلاقی انجام شد. پس از تعیین میانگین وزن دامها، میانگین وزن میش بالغ زنده غیرآبستن و خشک (میش های سه و چهار ساله) بهعنوان وزن واحد دامی موردتوجه قرار گرفت. نیاز روزانه دام در حالت نگهداری براساس وزن واحد دامی با استفاده از جدولهای(1985) NRC و معادله پیشنهادی (1984) MAFFمحاسبه گردید. با مد نظر قرار دادن نیاز غذایی واحد دامی به انرژی متابولیسمی و متوسط مقدار انرژی متابولیسمی موجود در یک کیلوگرم علوفه خشک مراتع مورد چرای دام، مقدار علوفه لازم برای تأمین نیاز روزانه دام محاسبه گردید. براساس نتایج بدستآمده اندازه واحد دامی نژاد ماکویی، میش بالغ زنده غیرآبستن و خشک با میانگین وزن 75/2 ± 36/45 کیلوگرم گزارش میشود که نزدیک به متوسط وزن واحد دامی برای کل کشور است. نیاز روزانه یک واحد دامی نژاد ماکویی در حالت نگهداری و در شرایط چرا در مراتع مورد مطالعه، 50/9 مگاژول برآورد میشود. بنابراین مقدار علوفه لازم برای تأمین نیاز روزانه یک واحد دامی نژاد ماکویی 77/1 کیلوگرم محاسبه شد.
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار؛ مژگان السادات عظیمی؛ مهدی فرحپور
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 1-20
چکیده
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع ...
بیشتر
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع 8 سایت در مناطق معرف تأسیس گردید، برای هر یک از این سایتها در هر سال عاملهای پوشش سطح خاک، درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، بنیه و شادابی گیاهان به مدت 8 سال اندازهگیری و برآورد شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین سایتهای مورد مطالعه از لحاظ عاملهای مورد بررسی یعنی خاک، تاج پوشش گیاهی، ترکیب، بنیه و شادابی و بارندگی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است. همچنین همبستگی بین بارش سالانه و امتیاز وضعیت معنیدار بوده است، بهطوریکه این همبستگی در مورد تفاوت وضعیت سالهای مختلف در یک سایت متفاوت بوده، بهنحوی که در دو عامل بنیه و شادابی و درصد پوشش معنیدار و در دو عامل خاک و ترکیب گیاهی معنیدار نبوده است. همچنین بین امتیاز تمامی عوامل تشکیلدهنده وضعیت و امتیاز وضعیت همبستگی مثبت وجود داشته است. نتایج تجزیه و تحلیل خوشهای نشان داد که سایتهای علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر در یک گروه، سایتهای موته، شورآباد، گلپایگان در یک گروه و دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا در یک گروه قرار گرفتهاند. دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا هم از نظر پوشش، تولید، خاک و هم از نظر وضعیت بدترین شرایط را در میان سایتهای مورد مطالعه داشتند که در یک گروه قرار گرفتهاند. سه سایت علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر شرایط ضعیفی دارند، ولی شرایط آنها بهتر از دو سایت قبلی است و نهایتاً بقیه سایتها هستند که با توجه به بارش، تولید و پوشش و خاک بهتر، وضعیتی بهتر از سایر سایتها دارند. بطور کلی مراتع استپی استان اصفهان در طبقه ضعیف تا خیلی ضعیف قرار داشتند و گرایش وضعیت این مراتع در طی دوره هشتساله ثابت بود.
زینب جعفریان جلودار؛ حسین ارزانی
دوره 16، شماره 3 ، آذر 1388، ، صفحه 317-328
چکیده
گونههای گیاهی در چرخه زندگی موجودات دیگر نقش اساسی داشته و همواره مورد بهرهبرداری آنها بودهاند. تنوع این گونهها باعث پایداری و تعادل این چرخه میشود، بنابراین مراقبت و حفاظت از گونهها ضامن حفظ و بقای اکوسیستم میباشد. در این مطالعه فلور و تنوع گونههای گیاهی در قسمتی از حوزه آبخیز طالقان شامل زیرحوزههای آرموت، ...
بیشتر
گونههای گیاهی در چرخه زندگی موجودات دیگر نقش اساسی داشته و همواره مورد بهرهبرداری آنها بودهاند. تنوع این گونهها باعث پایداری و تعادل این چرخه میشود، بنابراین مراقبت و حفاظت از گونهها ضامن حفظ و بقای اکوسیستم میباشد. در این مطالعه فلور و تنوع گونههای گیاهی در قسمتی از حوزه آبخیز طالقان شامل زیرحوزههای آرموت، کش، زیدشت و کلانک به مساحت 16230 هکتار مطالعه شده است. در منطقه مورد مطالعه، 13 تیپ گیاهی شناسایی شد که در هر تیپ بر حسب وسعت و یکنواختی پوشش گیاهی 1 یا 2 منطقه معرف انتخاب شد و در هر منطقه معرف دو ترانسکت افقی و عمودی برای دخالت دادن تأثیر جهت و ارتفاع بر حضور گونهها استقرار یافت و روی هر ترانسکت از 10 پلات 1 مترمربعی استفاده شد. در هر پلات لیست گونهها و تعداد آنها یادداشت گردید، سپس شاخصهای تنوع گونهای، غنای گونهای و یکنواختی گونهای از دادهها محاسبه شد. شاخص تنوع گونهای سیمپسون برای منطقه مطالعه 114/0 برآورد شد که نشاندهنده تنوع نسبتاً زیاد است، همچنین شاخص تنوع گونهای شانون- واینر 2/81 بدست آمد که تنوع بیشتر از حد متوسط را نشان میدهد. یکنواختی گونهای نیز براساس شاخصهای استفاده شده در این مطالعه، در حد متوسط بوده است. از نظر غنای گونهای در منطقه 116 گونه جمعآوری شد که به 63 جنس و 18 تیره تعلق دارند.