حسین ارزانی؛ سمیه عالی خانی؛ سید اکبر جوادی؛ بردیا نوریان
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 431-444
چکیده
اولین گام در یک مدیریت اصولی مرتع آگاهی از نیازهای غذایی دام، مقدار علوفه در دسترس و کیفیت علوفه مراتع میباشد. با توجه به اینکه در ایران دام غالب استفادهکننده از مراتع گوسفند است و بیش از 27 نژاد مختلف گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی خاص که در شرایط آب و هوایی و توپوگرافی متفاوت چرا میکند ...
بیشتر
اولین گام در یک مدیریت اصولی مرتع آگاهی از نیازهای غذایی دام، مقدار علوفه در دسترس و کیفیت علوفه مراتع میباشد. با توجه به اینکه در ایران دام غالب استفادهکننده از مراتع گوسفند است و بیش از 27 نژاد مختلف گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی خاص که در شرایط آب و هوایی و توپوگرافی متفاوت چرا میکند و در نتیجه دارای نیازهای غذایی متفاوت میباشند؛ باید برای نژاد غالب هر منطقه به طور جداگانه کیفیت علوفه را تعیین کرد تا بتوان براساس آن نیاز روزانه دام را تعیین نمود. این تحقیق بر مبنای مقایسه کیفیت علوفه 11 گونه از مراتع کلیبر در استان آذربایجانشرقی برای تعیین کیفیت علوفه و نیاز روزانه دام برای گوسفند نژاد مغانی در دو منطقه ییلاق و قشلاق انجام شد. نمونهگیری گیاهی برای بار اول در زمان گلدهی و برای بار دوم در زمان رشد کامل انجام شد. تعیین کیفیت علوفه بر مبنای ترکیبات شیمیایی ( پروتئین خام(CP) ، دیواره سلولزی منهای همی سلولز(ADF)، قابلیت هضم ماده خشک (DMD)و انرژی متابولیسمی(ME)) انجام شد. به منظور مقایسه از تجزیه واریانس یک طرفهANOVA استفاده گردید و به منظور مشاهده منابع تغییرات درون گروهی و مقایسه گونهها و نیز مراحل فنولوژی و نوع منطقه با یکدیگر از آزمون دانکن با سطح احتمال 1% استفاده شد. در این تحقیق اختلاف معنیداری بین محتویDMD ،CP و ME در بین گونههای مختلف و مراحل فنولوژی متفاوت و مناطق مختلف وجود دارد. بالاترین کیفیت علوفه به گونه Festuca ovina و پایینترین آن به گونه Hordeum glavum اختصاص دارد. در بین دو مرحله فنولوژی رشد کامل و مرحله گلدهی بالاترین درصد CP, DMDو میزان ME گونهها به مرحله گلدهی و پایینترین درصد آنها به مرحله رشد کامل اختصاص دارد. بالاترین درصد ADF در مرحله رشد کامل و پایینترین درصد آن به مرحله گلدهی اختصاص دارد. بنابراین اختلاف معنیداری در سطح 1% بین درصد CP، ADF و میزان ME گونهها وجود دارد و همچنین اختلاف معنیداری بین مراحل مختلف فنولوژی و مناطق مختلف نیز یافت میشود. نیاز روزانه واحد دامی نژاد مغانی با استفاده از معادله ماف و با در نظر گرفتن کیفیت علوفه و همچنین شرایط منطقه مورد نظر، در دو مرحله فنولوژیکی برای شرایط نگهداری دام با اعمال ضریب 40% نیاز اضافی 39/1 کیلوگرم در مرحله گلدهی و 14/2 کیلوگرم علوفه در مرحله رشد کامل تعیین شد. به طور کلی با در نظر گرفتن متوسط انرژی متابولیسمی گونهها، مقدار علوفه مورد نیاز دام در ییلاق 53/1 کیلوگرم و در قشلاق 95/1 کیلوگرم در روز خواهد بود.
عزیز ارشم؛ علی محمد آخوندعلی؛ عبدالکریم بهنیا
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 445-455
چکیده
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد رواناب و تولید رسوب، شرایط رطوبتی خاک قبل از شروع بارندگی است. در این مطالعه هدف تعیین اثرهای خصوصیات خاک و بارش در سطوح مختلف رطوبتی خاک بر میزان رواناب و رسوب میباشد. در این راستا سه نوع خاک با بافت سنگین، سبک و متوسط با کاربری زراعی در استان خوزستان انتخاب گردید. به طوریکه هر 3 نمونه خاک پس از انتقال ...
بیشتر
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد رواناب و تولید رسوب، شرایط رطوبتی خاک قبل از شروع بارندگی است. در این مطالعه هدف تعیین اثرهای خصوصیات خاک و بارش در سطوح مختلف رطوبتی خاک بر میزان رواناب و رسوب میباشد. در این راستا سه نوع خاک با بافت سنگین، سبک و متوسط با کاربری زراعی در استان خوزستان انتخاب گردید. به طوریکه هر 3 نمونه خاک پس از انتقال به آزمایشگاه در چهار سطح رطوبتی هواخشک، بین هواخشک و ظرفیت زراعی، ظرفیت زراعی و نزدیک به اشباع و دو شیب 5 و 15 درصد در قالب 24 تیمار مختلف (شامل 3 نوع خاک، 4 سطح رطوبتی و 2 شیب) در معرض بارشی با شدت ثابت 80 میلیمتر بر ساعت قرار گرفتند. مقادیر رواناب و رسوب برای سه زمان 10 ، 20 و 30 دقیقه استخراج گردید. تمام آزمایشها در یک فلوم 1×1×1/0 متری و توسط باران شبیهسازیشده انجام گردید. نتایج نشان میدهد که در 10 دقیقه اول بین تیمارهای آزمایشی بیشترین اختلافات وجود دارد. بنابراین مقایسه بین ضریب رواناب تیمارهای مختلف نشان میدهد که حداکثر ضریب رواناب در هر سه تداوم نسبت به حداقل آن 2 تا 5 برابر افزایش داشته است. در حالی که در خاکهای مورد بررسی با افزایش رطوبت تا ظرفیت زراعی به ترتیب بافت سبک، متوسط و سنگین بهترتیب کمترین تا بیشترین ضریب رواناب را داشتهاند و در حالت نزدیک به اشباع، روند افزایشی رواناب در بافت سنگین کند شده و کمتر از بافت متوسط میشود. بطور کلی رسوب تولیدی نیز با روند تولید رواناب همخوانی دارد. اما خاک متوسط در رطوبتهای نزدیک به اشباع دارای رسوب تولیدی بسیار بالایی میباشد. به طوریکه مقایسه نتایج برای دو شیب 5 و 15 درصد اختلاف محسوسی را برای ضریب رواناب نشان نمیدهد. اما افزایش میزان رسوب تولیدی در شیب 15 درصد نسبت به شیب 5 درصد تفاوت چشمگیری دارد.
علی تایا؛ حمید رضا ناصری؛ جمشید قربانی پاشا کلایی؛ مریم شکری
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 456-467
چکیده
تغییراتی که انسان در قرن اخیر در اکوسیستمهای طبیعی بوجود آورده باعث شده که بسیاری از گونههای ارزشمند محو و یا در خطر انقراض قرار بگیرند که نتیجه آن کاهش غنای بیولوژیک و به طبع آن کاهش غنای گونهای میباشد. در دهههای اخیر با ایجاد پارکهای طبیعی و ملی تصمیم به حفظ این گونهها و جلوگیری از تداوم تخریب در اکوسیستمها گرفته شده ...
بیشتر
تغییراتی که انسان در قرن اخیر در اکوسیستمهای طبیعی بوجود آورده باعث شده که بسیاری از گونههای ارزشمند محو و یا در خطر انقراض قرار بگیرند که نتیجه آن کاهش غنای بیولوژیک و به طبع آن کاهش غنای گونهای میباشد. در دهههای اخیر با ایجاد پارکهای طبیعی و ملی تصمیم به حفظ این گونهها و جلوگیری از تداوم تخریب در اکوسیستمها گرفته شده است؛ زیرا حفاظت از این زیستگاهها میتواند نقش اساسی در اداره صحیح سایر مناطق بهخصوص مناطق همجوار داشته باشد. یکی از راههایی که میتوان به سلامت و پایداری اکوسیستم پیبرد بررسی غنای گونهای میباشد. بدین منظور پارک ملی سالوک با وسعت شش هزار هکتار که در شمالغربی شهرستان اسفراین قرار گرفته جهت مطالعه انتخاب شد. پس از بازدیدهای صحرایی و انتخاب توده معرف در هر تیپ گیاهی، نمونهگیری به طور تصادفی- سیستماتیک با استفاده از قاب تعدیل شده ویتاکر انجام شد. مدل رگرسیونی مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل غنای گونهای به صورت میباشد. در مجموع 184 گونه گیاهی که متعلق به 137 جنس و 40 خانواده گیاهی میباشد در منطقه شناسایی شد که خانوادههای Poaceae ، Asteraceae ، Fabaceae و Lamiaceae بهترتیب هر یک دارای 28، 26، 19 و 17 گونه گیاهی بودند که دارای بیشترین غنای گونهای میباشند. از نظر طیف بیولوژیک رابطه همیکریپتوفیت < تروفیت < ژئوفیت < کموفایت < فانروفیت و از نظر فرم رویشی رابطه پهنبرگ علفی < گندمی < بوته < درختچه در منطقه مورد مطالعه برقرار و بیشتر گیاهان منطقه چندساله میباشند.
غلامرضا زهتابیان؛ محمد جعفری؛ فاطمه موحدیان؛ مریم نعیمی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 468-480
چکیده
از مهمترین چالشهای بشر در قرن حاضر در ابعاد گوناگون بیابانزایی بوده که از آن تحتعنوان تخریب اراضی نه تنها در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب بلکه در مناطق مختلف و بهویژه کشورهای در حال توسعه یاد میشود. مناسبترین روش برای بررسی عوامل مؤثر در تخریب اراضی و شدت بیابانزایی از نظر متخصصان استفاده از مدلهای ...
بیشتر
از مهمترین چالشهای بشر در قرن حاضر در ابعاد گوناگون بیابانزایی بوده که از آن تحتعنوان تخریب اراضی نه تنها در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب بلکه در مناطق مختلف و بهویژه کشورهای در حال توسعه یاد میشود. مناسبترین روش برای بررسی عوامل مؤثر در تخریب اراضی و شدت بیابانزایی از نظر متخصصان استفاده از مدلهای ارزیابی بیابان میباشد. از مدل 1MEDALUS به علت آسانی، در دسترس بودن دادهها و سازگاری با شاخصهای مؤثرتر در تخریب اراضی استفاده شد. هدف از این تحقیق ارائه نقشه تخریب اراضی حوزه حبلهرود شمالی براساس معیار خاک و 6 شاخص آن مشتمل بر بافت، درصد مواد آلی، درصد سنگریزه عمقی (در درون پروفیل)، عمق خاک، میزان هدایتالکتریکی و شیب است. بدین منظور ابتدا با کمک اطلاعات خاکشناسی موجود و واحدهای کاری تعریف شده در منطقه، اقدام به حفر10 پروفیل خاکشناسی، تشریح و نمونهبرداری در10 واحد خاک موجود در منطقه گردید و شاخصهای مورد نظر در آزمایشگاه اندازهگیری شدند. سپس نقشه تخریب اراضی از امتیازدهی هر شاخص با کمک جدولهای مربوطه و میانگین هندسی بدست آمد. در نهایت دادهها با کمک نرمافزارspss و روش (One-Way ANOVA) تجزیه واریانس آماری شدند تا مقایسهای بین شاخصها در خاک منطقه صورت گرفته و تعیین شود که آیا بین آنها اختلاف معنیداری وجود دارد یا خیر. نتایج نشان میدهد که 16/4% از کل منطقه در کلاس بیابانزایی با شدت کم تخریب منابع خاک قرار گرفته و اختلاف معنیداری بین شاخصها در سطح 05/0 وجود ندارد و تنها اختلاف معنیدار در درصد سنگریزه خاک سطحی و در سطح 01/0 میباشد
رضا تمرتاش؛ محمدرضا طاطیان؛ بهجت ریحانی؛ فاطمه شکریان
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 481-492
چکیده
آگاهی در زمینه روابط پوشش گیاهی و خصوصیات خاکی در اراضی مارنی بهعنوان ابزاری مهم در شناخت اجزای اکوسیستم مرتعی جهت مدیریت صحیح این مناطق حساس ضروری میباشد. در این راستا پوشش گیاهی و خاکهای مارنی دشت بیرجند مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی، قابلیت اراضی، زمینشناسی و عکسهای هوایی منطقه، واحدهای ...
بیشتر
آگاهی در زمینه روابط پوشش گیاهی و خصوصیات خاکی در اراضی مارنی بهعنوان ابزاری مهم در شناخت اجزای اکوسیستم مرتعی جهت مدیریت صحیح این مناطق حساس ضروری میباشد. در این راستا پوشش گیاهی و خاکهای مارنی دشت بیرجند مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی، قابلیت اراضی، زمینشناسی و عکسهای هوایی منطقه، واحدهای ژئومورفولوژی شناسایی گردیده و پس از بازدیدهای میدانی، نمونهبرداری از پوشش گیاهی و خاک در واحدهای همسان انجام شد. روش نمونهبرداری سیستماتیک- تصادفی و اندازه و تعداد نمونه با استفاده از روش سطح حداقل و روش آماری تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی و لایه سطحی خاک در هر یک از قطعات نمونه صورت پذیرفت. خصوصیات خاک شامل بافت، هدایتالکتریکی، آهک، گچ، کربن آلی، واکنش خاک و نسبت جذب سدیم در آزمایشگاه اندازهگیری شد. به منظور بررسی وجود اختلاف بین اجتماعات گیاهی و همچنین تعیین چگونگی واکنش آنها به تغییرات خاک، عمل تجزیه واریانس با استفاده از نرمافزار SPSSو رستهبندی گیاهی با آنالیز CCA توسط نرمافزاز Canoco 4.0 انجام شد. نتایج حکایت از آن داشت که اجتماعات گیاهی مختلف واکنشهای متفاوتی نسبت به خصوصیات خاکی داشتهاند، به طوری که گونههای Chenopodium albumوSuaeda fruticosaبیشترین همبستگی را با نسبت جذب سدیم داشته و گونههای Salsola rigidaوAellenia glaucaعلاوه بر آن، با هدایتالکتریکی و سپس میزان سیلت و گچ نیز همبستگی بالایی برقرار نمودهاند. همچنین ورود گونه مهاجمCousinia eryngium در اجتماعات گیاهی موجب تأثیرپذیری کمتر آنها نسبت به عوامل خاکی گردیده است. از این رو سایر گونههای گیاهی نسبت به شوری واکنش منفی داشته و هیچ یک از گونهها نیز نسبت به pH خاک واکنش محسوسی نداشتهاند.
فرهاد آقاجانلو؛ مرتضی اکبرزاده؛ احمد موسوی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 493-504
چکیده
براساس مدارک و گزارشهای موجود، وضعیت مراتع کشور در بیشتر نقاط ضعیف یا خیلی ضعیف بوده و درصد گونههای نامطلوب در مقایسه با گونههای مرغوب مرتعی بسیار زیاد میباشد. مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط قرق و چرای دام در شناخت پارهای از مشکلات حاد موجود در مراتع کشور اهمیت بسزایی دارد. تأثیر قرق در روند تغییرات پوشش گیاهی ...
بیشتر
براساس مدارک و گزارشهای موجود، وضعیت مراتع کشور در بیشتر نقاط ضعیف یا خیلی ضعیف بوده و درصد گونههای نامطلوب در مقایسه با گونههای مرغوب مرتعی بسیار زیاد میباشد. مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط قرق و چرای دام در شناخت پارهای از مشکلات حاد موجود در مراتع کشور اهمیت بسزایی دارد. تأثیر قرق در روند تغییرات پوشش گیاهی مراتع طبیعی در منطقه ارکوئین استان زنجان با ارتفاع 1450 متر از سطح دریا، از سال 1380 تا 1385 مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین تغییرات پوشش گیاهی در داخل و بیرون قرق داخل پلاتهای ثابت بررسی شد و جهت اندازهگیری میزان تولید سالانه از پلاتهای تصادفی استفاده شد. مقایسه تغییرات عاملهای مورد بررسی و عناصر مربوط به خاک با استفاده از آزمون Tانجام شد. به طوریکه نتایج نشان داد که پوشش تاجی کل در قرق افزایش یافته و تفاوت میانگینها از نظر آماری معنیدار است (01/0 P<). واکنش فرمهای رویشی نسبت به عامل قرق و چرا یکسان نبوده و در سال 1385 گونههای Astragalus achtalensis (05/0 P<) وStipa barbata (01/0 P<) از افزایش پوشش تاجی معنیداری نسبت به سال 1381 برخوردار بودند. از این رو در داخل قرق، سهم گونههای مرغوب در ترکیب حدود 7 درصد افزایش یافته و از سهم بقیه گونهها کاسته شد. به طوریکه در بیرون قرق نیز سهم این گونهها یک درصد زیاد شد. در حالیکه تولید علوفه نسبت به پوشش تاجی، بیشتر تابع نوسانهای بارندگی بود. در طول دوره بررسی میزان ماده آلی و ازت در عمق 0-15 سانتیمتری خاک داخل و بیرون قرق و در عمق 15-30 سانتیمتری خاک بیرون قرق، افزایش معنیدار داشت.
سیداکبر جوادی؛ لیلا عرب فشافویه؛ صادق خلیلیان
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 505-516
چکیده
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی اثرهای واگذاری مراتع با استفاده از نظر مرتعداران و کارشناسان ذیربط است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه شامل 45 نفر از مرتعداران و32 نفر از کارشناسان مرتع بوده که همگی برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو روش کتابخانهای- اسنادی و میدانی ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی اثرهای واگذاری مراتع با استفاده از نظر مرتعداران و کارشناسان ذیربط است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه شامل 45 نفر از مرتعداران و32 نفر از کارشناسان مرتع بوده که همگی برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو روش کتابخانهای- اسنادی و میدانی استفاده شده است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از نظرها و پیشنهادهای استادان، محققان و کارشناسان استفاده گردید. نتایج اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ برای پرسشنامه مربوط به مرتعداران برابر 89/0 و برای پرسشنامه مربوط به کارشناسان برابر 91 /0 گردید. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که رابطه بین متغیرهای: سواد بهرهبرداران، آموزش بهرهبرداران، بالابردن توان اقتصادی خانوار بهرهبرداران از طریق اعتبارات، بالابردن توان اقتصادی خانوار بهرهبرداران از طریق اصلاح و احیاء مراتع و بالابردن توان اقتصادی خانوار بهرهبرداران از طریق تلفیق زراعت و دامداری، کاهش دام، قوانین کارآمد اجرایی و بالابردن توان اقتصادی خانوار بهرهبرداران از طریق طرحهای تولیدی با متغیر میزان موفقیت واگذاری مالکیت مراتع در قالب طرحهای مرتعداری مثبت شده است. نتایج حاصل از آزمون من وایت بیانگر آن است که بین دیدگاه کارشناسان و مرتعداران در خصوص میزان موفقیت در واگذاری مالکیت مراتع در قالب طرحهای مرتعداری اختلاف معنیداری وجود ندارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای بالابردن توان اقتصادی خانوار بهرهبرداران از طریق تلفیق زراعت و دامداری، آموزش بهرهبرداران، بالابردن توان اقتصادی خانوار بهرهبرداران از طریق اصلاح و احیاء مراتع و کاهش تعداد دام تأثیر مثبتی بر میزان موفقیت واگذاری مالکیت مراتع در قالب طرحهای مرتعداری داشته است.
محمد حسنوند؛ علی اشرف جعفری؛ علی سپهوند؛ شهرام نخجوان
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 517-535
چکیده
به منظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه در 6 توده محلی ماشک، دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی خرمآباد به اجرا درآمد. عملکرد علوفه تر و خشک، ارتفاع بوته و صفات کیفی (درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، کربوهیدراتهای محلول در آب، فیبر خام، دیواره سلولی بدون همیسلولز ADF، دیواره ...
بیشتر
به منظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه در 6 توده محلی ماشک، دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی خرمآباد به اجرا درآمد. عملکرد علوفه تر و خشک، ارتفاع بوته و صفات کیفی (درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، کربوهیدراتهای محلول در آب، فیبر خام، دیواره سلولی بدون همیسلولز ADF، دیواره سلولیNDF و خاکستر کل) در سالهای 1385 و 1386 اندازهگیری شد. در تجزیه واریانس مرکب دو آزمایش، اثر محیط برای کلیه صفات بجز درصد قابلیت هضم معنیدار بود و متوسط میانگین ژنوتیپها در محیط آبی و دیم بهترتیب برای عملکرد علوفه خشک (76/2 و 35/2 تن)، پروتئین خام (8/24 و 6/21 درصد) و کربوهیدرتهای محلول (9/10 و 9/12 درصد) بود که نشاندهنده افزایش عملکرد علوفه و درصد پروتئین خام و کاهش کربوهیدراتهای محلول در شرایط آبی بود. اثر ژنوتیپ برای عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، کربوهیدراتهای محلول و درصد NDF معنیدار بود. ضریب همبستگی بین عملکرد علوفه با صفات ارتفاع بوته، درصد کربوهیدراتهای محلول و فیبرخام مثبت و با درصد پروتئین خام منفی و معنیدار بود. از طرف دیگر کربوهیدراتهای محلول با عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، درصد قابلیت هضم همبستگی مثبت و با صفات پروتئین خام، درصد خاکستر و درصد ADF و NDF همبستگی منفی و معنیدار داشتند. در تجزیه کلاستر، 6 ژنوتیپ در دو گروه قرار گرفتند. در نمودار بای پلات براساس شاخصهای پنجگانه مقاومت به خشکی تودههای حساس و مقاوم به خشکی از هم متمایز شدند. طلارزان (ازنا) با عملکرد 1/3 و 7/2 تن در هکتار علوفه خشک بهترتیب در محیط آبی و دیم برای کشت در دیمزارهای پرباران استان توصیه شد. تودههای ترش آباد دورود و فهره الیگودرز بهترتیب با عملکرد 55/2 و 72/2 تن در هکتار علوفه خشک در شرایط دیم بهعنوان تودههای متحمل به خشکی شناخته شدند و برای کشت در دیمزارهای کم بازده استان معرفی شدند. تودههای دورود و باوکی (ازنا) بهترتیب با تولید 39/2 و 02/3 تن در هکتار علوفه در شرایط آبی بهعنوان حساس به خشکی و مناسب برای کشت آبی شناخته شدند. در بین تودههای یادشده فهره الیگودرز با دارا بودن 74/12 درصد کربوهیدارتهای محلول کیفیت علوفه بهتری داشت.
عباس احمدی؛ مریم پیروی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 536-550
چکیده
از آنجا که علفخواران به صورت انتخابی به چرا میپردازند، پیشبینی مقدار مصرف و شدت تأثیر آنها بر پوشش گیاهی زیستبومهای مرتعی نیاز به درک تصمیمات علوفهخواری دام دارد. بدین منظور یک قرق 1 هکتاری در مراتع استپی یکهباغ استان قم ایجاد و در آن تولید و مصرف علوفه در ماههای مختلف فصل چرا به روش وزنی محاسبه گردید. در عین حال، ...
بیشتر
از آنجا که علفخواران به صورت انتخابی به چرا میپردازند، پیشبینی مقدار مصرف و شدت تأثیر آنها بر پوشش گیاهی زیستبومهای مرتعی نیاز به درک تصمیمات علوفهخواری دام دارد. بدین منظور یک قرق 1 هکتاری در مراتع استپی یکهباغ استان قم ایجاد و در آن تولید و مصرف علوفه در ماههای مختلف فصل چرا به روش وزنی محاسبه گردید. در عین حال، میشهای نژاد زندی با سنین 1،3 و 5 ساله از هر گله انتخاب و در طول ماههای فصل چرا، رفتار چرا و ارزش رجحانی گونهها برای دام از روش زمانسنجی بررسی و ترکیب جیره و شاخص رجحان برای هر گونه گیاهی محاسبه و مقایسه گردید. دوره چرا، سرعت و مسافت طی شده و مدت زمان چرا و استراحت دام با استفاده از دستگاهGPS مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حکایت از آن داشت که در طول فصل چرا، گونه برهچر (Buffunia macrocarpa) و گونههای یکساله اعم از گراس و فورب، بیشترین شاخص رجحان و ترکیب جیره را برای دام داشتهاند. بین سنین مختلف دام به لحاظ انتخاب علوفه تفاوت معنیداری وجود داشت که البته این تفاوت بارز و برجسته نبود. میان دو روش وزنی و زمانسنجی نیز همبستگی معنیداری دیده نشد. با توجه به وضعیت فنولوژی و رطوبت خاک زمان مناسب آغاز چرا اواسط فروردین و زمان مساعد برای خروج دام و خاتمه چرا اواخر آبان تعیین شد. بیشترین زمان چرا در فروردین و کمترین آن در تیرماه حادث شد. تجربه دام، طعم، درصد پوشش و ترکیب گیاهی (گیاهان همراه)، عوامل اصلی در انتخاب گونههای منطقه برای دام بودند. در یکهباغ با توجه به تنوع گونهای بالا و چرای گوسفند از انواع بوتهها، گراسها و فوربها میتوان این نوع دام را جزء تعلیفکنندگان حد واسط1 به شمار آورد.
معصومه باغانی؛ عادل سپهری؛ فاطمه فدائی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 551-559
چکیده
تنوع یکی از مباحث عمده در پژوهشهای اکولوژیکی است و معیاری مهم برای سلامت سیستمهای اکولوژیکی محسوب میشود. تنوع گونهای یا تنوع تاکزونومی، سطح میانه نظام سلسله مراتبی تنوعزیستی است. به منظور در نظر گرفتن تنوع در سطوح تاکزونومیک در مقایسه با سطح گونه این تحقیق صورت گرفته است. منطقه مورد مطالعه این تحقیق، مراتع کوهستانی زیارت ...
بیشتر
تنوع یکی از مباحث عمده در پژوهشهای اکولوژیکی است و معیاری مهم برای سلامت سیستمهای اکولوژیکی محسوب میشود. تنوع گونهای یا تنوع تاکزونومی، سطح میانه نظام سلسله مراتبی تنوعزیستی است. به منظور در نظر گرفتن تنوع در سطوح تاکزونومیک در مقایسه با سطح گونه این تحقیق صورت گرفته است. منطقه مورد مطالعه این تحقیق، مراتع کوهستانی زیارت واقع در جنوب گرگان و استان گلستان است. در این بررسی با استفاده از 142 پلات یک مترمربعی که به طور تصادفی در منطقه مورد مطالعه پیاده گردید، ضمن شناسایی گونههای گیاهی، درصد تاجپوشش گونهها در هر پلات ثبت شد. تعلق هر گونه به جنس و خانواده و شکل رویشی و شکل زیستی و دوره زندگی آنها مشخص گردید. شاخص تنوع شانون برای برآورد تنوع اجتماعات موجود در منطقه در سطوح تاکزونومیک و همچنین شکلهای رویشی و زیستی و دوره زندگی گیاهان محاسبه شد. نتایج نشان میدهد که تنوع در سطح گونه و خانواده دارای میزان مشابهی از اطلاعات هستند، بنابراین در این سطوح نسبت به سطوح دیگر همچون شکل رویشی و شکل زیستی و دوره زندگی، جوامع متفاوت میتوانند بهتر با هم مقایسه شوند.
حمید رضا متین فر؛ سید کاظم علوی پناه؛ عمار رفیعی امام
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 560-573
چکیده
رنگ خاک یکی از مشخصات تفکیککننده در بسیاری از سیستمهای طبقهبندی خاک میباشد. تعیین رنگ خاک بدون تکیه بر روش بصری، با استفاده از اندازهگیری بازتابهای طیفی امکانپذیر میباشد. هدف از این تحقیق ارزیابی دادههای طیفی در برآورد رنگ خاک میباشد. مناطق خشک بهعلت دورههای طولانی روزهای آفتابی، رطوبت کم خاک و تنک بودن پوشش ...
بیشتر
رنگ خاک یکی از مشخصات تفکیککننده در بسیاری از سیستمهای طبقهبندی خاک میباشد. تعیین رنگ خاک بدون تکیه بر روش بصری، با استفاده از اندازهگیری بازتابهای طیفی امکانپذیر میباشد. هدف از این تحقیق ارزیابی دادههای طیفی در برآورد رنگ خاک میباشد. مناطق خشک بهعلت دورههای طولانی روزهای آفتابی، رطوبت کم خاک و تنک بودن پوشش گیاهی دارای شرایط ایدئال برای تحقیقات دورسنجی و بکارگیری دادههای ماهوارهای میباشد، بنابراین اراضی جنوبغرب دریاچه نمک آران بهعنوان محل تحقیق انتخاب گردید. در این تحقیق از دادههای لندست Tm در تاریخ خرداد ماه 1381 استفاده شد. با بررسی ترکیبهای باندهای Tm ازجمله ترکیب باندی Tm 4قرمز؛ Tm 3 سبز؛ Tm 2 آبی و پیمایش میدانی بیست سایت نمونهبرداری که دارای پوشش گیاهی کمتر از دوازده درصد و سنگ و سنگریزه کمتر از پنج درصد بودند انتخاب گردید. سه سایت مربوط به خاکهای مرطوب (سطح آب زیرزمینی بالا) و شور و مرطوب بود که جهت مقایسه منحنی بازتاب طیفی آنها با خاکهای هفده سایت دیگر استفاده شد. از مرکز هر یک از این سایتها در مساحتی به ابعاد 3×3 پیکسل به فاصله معین چهار نمونه انتخاب گردید. اجزاء رنگ مانسل، خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و عوارض سطحی مانند سنگ، سنگریزه و پستی و بلندی سایتها اندازهگیری شد. نتایج همبستگی بین باندهای سنجنده Tm و اجزاء رنگ مانسل نشان میدهد که باندهای آبی، سبز و قرمز با اجزاء رنگ مانسل دارای بالاترین همبستگی میباشند. بنابراین بطور کلی میتوان نتیجه گرفت که اندازهگیری بازتاب طیفی نمونههای خاک نیز روشی است برای برآورد رنگ خاک، همچنین رابطه بین باندهای مرئی لندست و رنگی که به روش چشمی اندزهگیری شده مؤید این میباشد که دادههای ماهوارهای را میتوان برای مطالعات خاکها و پدیدههای زمینشناسی با اطمینان بکار گرفت. پیشنهاد میشود برای اندازهگیری دقیق رنگ خاک، بازتاب طیفی خاک در محدوده طیف مرئی با اسپکترورادیومتر اندازهگیری شود.
زینب نوری کیا؛ سیداکبر جوادی؛ اکبر فخیره؛ علی طویلی؛ محمد علی زارع چاهوکی؛ حمیدرضا عباسی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، صفحه 574-585
چکیده
هـدف از این تحقیق مقایسه عناصر N, P, kدر خاک پای سه گونه مرتعی taui Agropyron ،Astragalus ammodendron و tomentellusBromus و خاک منطقه شاهد است. به نحویکه پس از شناسایی رویشگاههای این سه گونه در منطقه شازند اراک، در انتهای فصل رویش (تابستان 1386) نمونهبرداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی سیستماتیک از خاک انجام شد. به طوریکه برای بررسی ...
بیشتر
هـدف از این تحقیق مقایسه عناصر N, P, kدر خاک پای سه گونه مرتعی taui Agropyron ،Astragalus ammodendron و tomentellusBromus و خاک منطقه شاهد است. به نحویکه پس از شناسایی رویشگاههای این سه گونه در منطقه شازند اراک، در انتهای فصل رویش (تابستان 1386) نمونهبرداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی سیستماتیک از خاک انجام شد. به طوریکه برای بررسی ویژگیهای مورد مطالعه در هرگونه در امتداد 4 ترانسکت (2 ترانسکت به صورت موازی و 2 ترانسکت به صورت عمودی)، تعداد 10 پلات یک مترمربعی مستقر گردید. بنابراین در ابتدا و انتهای هر ترانسکت در داخل پلات اول و آخر نمونهبرداری خاک از پای گونهها از دو عمق 10-0 و 40-10 سانتیمتری خاک انجام شد. همچنین نمونهبرداری از مناطق شاهد (بدون گونه) برداشت و سپس خصوصیات نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک اندازهگیری شد. پس از بررسی دادهها، تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از آزمونهای تجزیه واریانس و آزمونt مستقل انجـام شد. نتایج حکایت از این دارد که در خاک عمق اول گـونهAg.tauri مقدار نیتروژن، فسفر و پتاسیم بیشتر از دو گونه دیگر میباشد و اغلب موارد مقدار عناصر نیتروژن و پتاسیم در خاک زیر گونهها بیش از خاک منطقه شاهد است که نشاندهنده افزایش حاصلخیزی در خـاک زیر گونهها نسبت به مناطق شاهد میباشد که میتوان آن را ناشی از ریزش اندام هوایی این گیاهان و در نتیجه تشدید فعالیتهای بیولوژیک موجودات زنده دانست.