زهرا زمانی؛ رضا تمرتاش؛ قدرت اله حیدری؛ زینب جعفریان جلودار
دوره 30، شماره 4 ، بهمن 1402، ، صفحه 489-504
چکیده
سابقه و هدف طبق مطالعات انجام شده، فاکتورهای محیطی میتواند بر متابولیتهای ثانویه در گیاهان اعم از اسانس و ترکیب شیمیایی آن تأثیر بگذارد. ازاینرو، درک اثر این عوامل و اینکه در میان عوامل محیطی کدام پارامترها نقش مؤثرتری بر کمیت و کیفیت ترکیبات ثانویه مستخرج از گیاهان دارند امری ضروریست. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه اثر خصوصیات ...
بیشتر
سابقه و هدف طبق مطالعات انجام شده، فاکتورهای محیطی میتواند بر متابولیتهای ثانویه در گیاهان اعم از اسانس و ترکیب شیمیایی آن تأثیر بگذارد. ازاینرو، درک اثر این عوامل و اینکه در میان عوامل محیطی کدام پارامترها نقش مؤثرتری بر کمیت و کیفیت ترکیبات ثانویه مستخرج از گیاهان دارند امری ضروریست. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه اثر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و عوامل اقلیمی شامل دما و بارندگی بر ترکیبات شیمیایی اسانس گونه دارویی چای کوهی (Stachys lavandulifolia) در دو دامنه شمالی و جنوبی مرتع باغ تیلک ساری انجام شده است. مواد و روشها این پژوهش در رویشگاه مرتعی باغ تیلک که از مراتع ییلاقی استان مازندران است انجام شد. به منظور نمونهبرداری نمونههای گیاهی، با توجه به پراکنش لکهای گیاه در منطقه، سرشاخههای هوایی گیاه به صورت تصادفی در سه لکه انتخابی با سه تکرار از دو دامنه شمالی و جنوبی در اواخر خردادماه برداشت شدند. سپس نمونههای خاک نیز در پای گیاه از عمق 30-0 سانتیمتری برداشت گردید. پس از انتقال نمونهها به آزمایشگاه، اسانس گیاهان توسط دستگاه کلونجر استخراج و ترکیب آنها توسط دستگاه GC و GC/MS مشخص شد. نمونههای خاک نیز براساس دستورالعملهای موجود اندازهگیری و ارزیابی شدند. همچنین، اطلاعات هواشناسی مورد نیاز از ایستگاه هواشناسی کیاسر بهدست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادههای کمی و کیفی خاک و اسانس، ابتدا نرمال بودن دادهها با استفاده از آزمون کولموگراف- اسمیرنوف بررسی شد. پس از تأیید نرمال بودن دادهها، با استفاده از آزمون T- student مستقل، مقایسه ترکیبهای شیمیایی گیاه و شاخصهای کیفیت خاک در دو دامنه شمالی و جنوبی توسط نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد و تحلیل روابط بین دادههای ترکیب شیمیایی گیاه با شاخصهای کیفیت خاک و دادههای اقلیمی با روش تجزیه به مؤلفههای اصلی PCA در محیط PC ord5 انجام گردید. نتایج نتایج نشان داد که میزان بازده اسانس در دامنه جنوبی بهطور معنیداری P≤0.05)) بیشتر از دامنه شمالی است. همچنین در میان ترکیبات بهدست آمده از اسانس، ترکیبات α-Pinene، α-Fenchene، p-cymene، Sabinene، Thymol، α –Thujene، Limonene، GermacreneD، bicyclogermacrene و cis-sabinene hydrate با بالاترین مقدار، اختلاف معنیداری را از خود در دو دامنه نشان دادند. دادههای حاصل از تجزیه مؤلفههای اصلی در ارتباط با عوامل خاکی و اقلیمی با ترکیبات اسانس حکایت از آن دارد که فاکتورهای شیمیایی خاک شامل هدایت الکتریکی، ماده آلی، منیزیم، شاخص پایداری خاکدانه، وزن مخصوص ظاهری، شن و سیلت ارتباط قوی تری در مقایسه با سایر فاکتورها دارند. همچنین در این تحلیل فاکتورهای خاکی از قبیل وزن مخصوص ظاهری، اسیدیته، کلسیم، شن و عامل اقلیمی دما ارتباط مثبت و مستقیمی با ترکیبات Sabinene، β- Pinene، Myrcene، α-phellandrene، p-cymene، Limonene، cis-sabinene hydrate، thymol، Germacrene D، bicyclogermacrene و Phytol دارند. همچنین فاکتورهای خاکی از قبیل هدایت الکتریکی، ماده آلی، وزن مخصوص ظاهری، سیلت، آهک، فسفر، سدیم، نسبت جذب سدیم و عامل اقلیمی بارندگی رابطه منفی و معکوس با ترکیبات Cyclofenchene، 1-8-Cineole، cis-ocimene، α-Terpineol، Terpinene -4- acetate، Bicyclo، Caryophyllene و Hexadecanoic acid برقرار کردند. نتیجهگیری دستاورد حاصل از این پژوهش گویای آن است که عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی متأثر از عواملی مانند نوع گونه، خصوصیات اقلیمی، ویژگی های خاک و شرایط توپوگرافی بوده و تأثیر عوامل محیطی بر اجزای متابولیت های ثانویه می تواند به دلیل اثرهای مختلف این عوامل بر مسیرهای بایو سنتزی این ترکیب ها در گیاه باشد. همچنین این مطالعه نشان داد که میزان بازده اسانس دریافتی از گیاه چای کوهی در دامنه جنوبی رویشگاه باغ تیلک بهطور معنیداری بیشتر از دامنه شمالی می باشد، ازاینرو توصیه میگردد برای بهره برداری این دامنه بیشتر مدنظر قرار گیرد.
الهام نوری؛ علیرضا مشکی؛ محمد متینیزاده؛ علی اصغر ذوالفقاری؛ سعیده رجایی
دوره 27، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 631-671
چکیده
با وجود اهمیت قارچهای میکوریزی آربسکولار (AMF) در رشد و استقرار گیاهان، تحقیقات درخصوص آنها در ایران هنوز در دوره ابتدایی خود است. این تحقیق به منظور بررسی تأثیر شدت چرا بر تنوع و جمعیت قارچهای میکوریزی و رابطهی آن با جذب فسفر انجام شد. سه نوع مرتع با شدت چرای متفاوت شامل بدون چرا، چرای مدیریت شده و چرای سنگین درنظر گرفته شد. ...
بیشتر
با وجود اهمیت قارچهای میکوریزی آربسکولار (AMF) در رشد و استقرار گیاهان، تحقیقات درخصوص آنها در ایران هنوز در دوره ابتدایی خود است. این تحقیق به منظور بررسی تأثیر شدت چرا بر تنوع و جمعیت قارچهای میکوریزی و رابطهی آن با جذب فسفر انجام شد. سه نوع مرتع با شدت چرای متفاوت شامل بدون چرا، چرای مدیریت شده و چرای سنگین درنظر گرفته شد. بعد از نمونهبرداری از خاک اطراف ریزوسفر گونههای گیاهی غالب، نمونههای خاک به آزمایشگاه منتقل و مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج این تحقیق تفاوتهای معنیداری در تنوع گونهای AMF در سایتهای متفاوت نشان میدهد که بیشترین درصد فراوانی مربوط به گونهی Septoglomusconstrictumشناسایی شده در منطقه تحت چرای سنگین (2/42%) است. همچنین چرا باعث تغییرات در درصد همزیستی میکوریزی شده است و دارای همبستگی مستقیمی بودند که همین میتواند شاهدی بر کم شدن تنوع AMF شود چرا که با وجود اسپورهای درون خاک هر گونه گیاهی فقط میتواند با گونههای مشخصی از AMF رابطه برقرار کند. میتوان گفت چرای متناسب نمیتواند عاملی منفی بر جمعیت و تنوع گونهای AMF باشد چرا که شاخصهای تنوع گونهای در منطقهی تحت چرای مدیریت شده حالتی پایدار داشته است و میتوان با مدیریت مناسب سیستم چرایی و جلوگیری از چرای زودرس و بیش از حد از اثرات مخرب آن جلوگیری کرد.
مسعود برهانی؛ زهرا جابرالانصار
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 741-753
چکیده
همبستگی بین پوششگیاهی و عوامل محیطی از مهمترین مباحث مرتبط با ساختار و عملکرد جوامع گیاهی است. عوامل محیطی نظیر اقلیم، توپوگرافی و خاک، می تواند پویایی جوامع گیاهی را دستخوش تغییرات کند. در این پژوهش، اثر عوامل محیطی بر پوشش گیاهی برخی مکانهای مرتعی منطقه سمیرم استان اصفهان بررسی شد. نمونهبرداری در 52 مکان مرتعی مورد مطالعه ...
بیشتر
همبستگی بین پوششگیاهی و عوامل محیطی از مهمترین مباحث مرتبط با ساختار و عملکرد جوامع گیاهی است. عوامل محیطی نظیر اقلیم، توپوگرافی و خاک، می تواند پویایی جوامع گیاهی را دستخوش تغییرات کند. در این پژوهش، اثر عوامل محیطی بر پوشش گیاهی برخی مکانهای مرتعی منطقه سمیرم استان اصفهان بررسی شد. نمونهبرداری در 52 مکان مرتعی مورد مطالعه به روش تصادفی- سیستماتیک انجام گرفت. در هر مکان، 40 پلات یک متر مربعی در امتداد چهار ترانسکت انداخته و در هر پلات درصد پوشش گونههای گیاهی به روش تخمین نظری اندازهگیری شد. لایههای رقومی متغیرهای اقلیمی و توپوگرافی در محیط 1/10 ArcGIS تهیه و مقادیر مربوط به مکانهای مرتعی استخراج گردید. نمونههای خاک از مناطق مورد مطالعه برداشت و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج حاصل از آنالیز افزونگی (RDA) و تجزیه خوشهای نشان داد که متغیرهای میانگین دمای سالانه، همدمایی و متوسط دما در مرطوبترین فصل، اسیدیته، بافت و ماده آلی خاک و ارتفاع از سطح دریا تاثیرگذارترین عوامل موثر بر درصد پوشش گونههای گیاهی میباشند.
منصوره کارگر؛ زینب جعفریان؛ رضا تمرتاش؛ سید جلیل علوی
دوره 25، شماره 3 ، آذر 1397، ، صفحه 512-523
چکیده
اکولوژِیستها و مدیران محیط زیست به طور فزایندهای مدلهای پیشبینی را به عنوان وسیلهای برای بررسی الگوهای پراکنش گونهای تأکید میکنند. هدف تحقیق حاضر بررسی کارآمدی مدل خطی تعمیم یافته (GLM) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) در تعیین روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در مراتع خطه ریز است. شاخصهای محیطی مطالعه شده شامل خصوصیات خاک (15 ...
بیشتر
اکولوژِیستها و مدیران محیط زیست به طور فزایندهای مدلهای پیشبینی را به عنوان وسیلهای برای بررسی الگوهای پراکنش گونهای تأکید میکنند. هدف تحقیق حاضر بررسی کارآمدی مدل خطی تعمیم یافته (GLM) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) در تعیین روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در مراتع خطه ریز است. شاخصهای محیطی مطالعه شده شامل خصوصیات خاک (15 مورد)، عوامل توپوگرافی (3 مورد) و عوامل اقلیمی (3 مورد) بودند. نمونهبرداری با روش طبقهبندی- تصادفی مساوی صورت گرفت. سه گونه غالب در منطقه عبارتند از Bromus tomentollus،Ferula ovina و Agropyron repens تشخیص داده شدند. نتایج نشان داد در مدل GLM برای گونهFerula ovina متغیرهای فسفر و شیب تأثیرگذار بودند. برای گونههای Bromus tomentollus و Agropyron repens متغیرهای رطوبت سالانه، بارندگی، سیلت، و شیب تأثیر داشتند. در مدل GAM نیز در رابطه با گونهFerula ovina رطوبت در دسترس، سیلت و ماده آلی از عوامل تأثیرگذار بر پراکنش این گونه بودند. برای گونهBromus tomentollus سیلت، پتاسیم، اسیدیته و رطوبت سالانهدر پراکنش تأثیر داشتند. همچنین متغیرهای تأثیرگذار بر پراکنش گونه Bromus tomentollus در مدل GAM شیب و سیلت بودهاند. ارزیابی مدل با استفاده از ضرایب آماری سطح زیر منحنی (AUC) به ترتیب برای مدلهای GLM و GAM 63/0 و 70/0 بودند که نشاندهنده دقت مدل قابل قبول و خوب میباشد.
محمد خسروشاهی؛ مرتضی ابطحی؛ محمدتقی کاشکی؛ سکینه لطفی نسب؛ فاطمه درگاهیان؛ زهره ابراهیمی خوسفی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 404-417
چکیده
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین ...
بیشتر
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین شناسی و هیدرولوژی که اثر مشترک آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در پیدایش و سیمای عمومی بیابان نقش دارند بررسی شده است. از این رو برای شناسایی و تعیین محدوده های بیابانی از جنبه عوامل مورد مطالعه، شاخص هایی تعیین و تعریف شد و بر اساس آنها ابتدا پهنه های بیابانی برای هر عامل بصورت انفرادی مشخص شد. سپس با همپوشانی لایه های تهیه شده میزان اشتراک و انفکاک آنها با ارایه نقشه های رقومی و مساحی شده تعیین گردید. نتایج نشان داد بیشترین مساحت مناطق بیابانی ایران با سطحی معادل 693690 و 567711 کیلومتر مربع به ترتیب متأثر از عامل اقلیم و پوشش گیاهی است وکمترین آن در مرحله نخست متعلق به عامل زمین شناسی با سطحی معادل 208041 کیلومتر مربع و بعد از آن به عامل ژئومرفولوژی به مساحت 272258 کیلومتربع می باشد. مساحت مناطق بیابانی ایران از جنبه خاکشناسی نیز سطحی معادل 514930 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. مجموع سطوح بیابانی تحت پوشش عوامل پنجگانه اعم از سطوح مشترک و غیر مشترک معادل 907293 کیلومتر مربع برآورد گردید که این مقدار 55 درصد از مساحت کل ایران را در برمیگیرد.
زهرا جعفری؛ حمید نیک نهاد قرماخر؛ مریم قاسمی؛ عیسی جعفری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 80-88
چکیده
تبدیل جنگلها و مراتع به اراضی کشاورزی، امروزه در سطح دنیا نگرانیهای زیادی را در زمینه تخریب خاک، محیط زیست و تغییر اقلیم جهانی پدید آورده است. مطالعه تغییرات خصوصیات خاک در اثر تغییر کاربری اراضی، ضروری است و جهت شناخت مدیریتهای پایدار در هر منطقه بهمنظور جلوگیری از تخریب خاک، ایجاد و تثبیت تولید پایدار و نیز اهداف زیست محیطی ...
بیشتر
تبدیل جنگلها و مراتع به اراضی کشاورزی، امروزه در سطح دنیا نگرانیهای زیادی را در زمینه تخریب خاک، محیط زیست و تغییر اقلیم جهانی پدید آورده است. مطالعه تغییرات خصوصیات خاک در اثر تغییر کاربری اراضی، ضروری است و جهت شناخت مدیریتهای پایدار در هر منطقه بهمنظور جلوگیری از تخریب خاک، ایجاد و تثبیت تولید پایدار و نیز اهداف زیست محیطی میتواند راهحل مفیدی باشد. در دهههای گذشته بخشهای وسیعی از مراتع آوارد به اراضی کشاورزی تبدیل شدهاند و در سالهای اخیر، احداث باغهای مثمر در این اراضی زراعی کم بازده مطرح گردیده است. این تحقیق بهمنظور بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر برخی خصوصیات فیزیکی - شیمیایی خاک در منطقه آوارد انجام شد. بعد از شناسایی منطقه از طریق پیمایش صحرایی و با استفاده از دستگاه GPS، 3 نمونه مرکب خاک از عمق 30-0 سانتیمتر هر تیمار (مرتع، زراعت غلات ، زراعت حبوبات، باغ گردو و باغ گردو- سیب ) برداشت شد و جهت تعیین برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل: بافت خاک، پایداری خاکدانهها، جرم مخصوص ظاهری، درصد تخلخل کل،کربن آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی به آزمایشگاه خاکشناسی منتقل شد. شاخص فرسایشپذیری خاک نیزبا استفاده از رابطه نسبت رس اصلاح شده، محاسبه شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده گردید. سپس بهمنظور مقایسه میانگینها از آزمون توکی در سطح معنیداری 5 درصد استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که احداث باغهای مثمر در اراضی زراعی کم بازده، بر پایداری خاکدانهها و هدایت الکتریکی خاک اثر مثبت معنیداری(05/0P<) نهاده است، اما بر سایر خصوصیات از جمله کربن آلی خاک اثر معنیداری نگذاشته است(05/0P>). با توجه به نتایج بهدست آمده، میتوان چنین نتیجهگیری نمود که حفظ مراتع طبیعی مناسبترین کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه میباشد. در اراضی زراعی کم بازده منطقه مورد مطالعه نیز، احداث باغهای مثمر پیشنهاد میگردد.
ساوان شاهرخی؛ مهشید سوری؛ جواد معتمدی؛ علیرضا افتخاری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 98-109
چکیده
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب ...
بیشتر
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب دی اکسید کربن از اتمسفر و ذخیره آن در گیاه و خاک است. از این رو راهکاری است که به کاهش کربن اتمسفری و اصلاح تبعات تغییر اقلیم کمک میکند. در پژوهش حاضر، اثر عملیات اصلاحی کنتور فارو بر روی ترسیب کربن در منطقه خلیفان مهاباد استان آذربایجان غربی بررسی شد. در سایتهای مطالعاتی کنتور فارو و شاهد، چهار ترانسکت 100 متری به طور تصادفی و در امتداد هر ترانسکت 5 پلات با فواصل 20 متر، به طور سیستماتیک انداخته شد. بیوماس گیاهی به روش قطع و توزین، در همه پلاتها اندازه گیری شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت یک پروفیل در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی متری حفر گردید. نمونههای خاک و گیاه به آزمایشگاه فرستاده شدند. میزان ترسیب کربن برای هر کدام از نمونهها تعیین گردید. دادهها با آزمون های تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفتند. با مقایسه تک تک اجزای گیاهی در دو منطقه مذکور با یکدیگر، این نتیجه حاصل شد که بین اجزای گیاهی شامل فورب، گراس و لاشبرگ تیمار شاهد و فارو از نظر ترسیب کربن، در سطح احتمال 5% تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میزان ترسیب کربن در سایت اجرای عملیات کنتور فارو نسبت به سایت شاهد بالاتر بود. علت این امر را میتوان تاثیر مثبت عملیات کنتور فارو بر کنترل رواناب سطحی، ذخیره سازی بارش در خاک و استفاده از رطوبت اضافی جمعآوری شده در داخل فاروها برای رشد گونههای مرغوب مرتعی، افزایش بیوماس گیاهی و در نتیجه بهبود شرایط منطقه و افزایش ترسیب کربن منطقه اجرای کنتور فارو برشمرد.
صدیقه زارع کیا؛ حسین ارزانی؛ محمد حعفری؛ نیلوفر زارع
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 745-756
چکیده
شیوههای نادرست و نامناسب بهره برداری از مراتع به ویژه در چنددهه اخیر موجب بروز لطمات شدیدی به عرصههای منابع طبیعی شده است. به همین منظور به مطالعه اثرات سیستمها و شدتهای مختلف چرایی بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک پرداخته شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی پارامترهای درصد پوشش تاجی، تراکم، ارتفاع گونهها ...
بیشتر
شیوههای نادرست و نامناسب بهره برداری از مراتع به ویژه در چنددهه اخیر موجب بروز لطمات شدیدی به عرصههای منابع طبیعی شده است. به همین منظور به مطالعه اثرات سیستمها و شدتهای مختلف چرایی بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک پرداخته شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی پارامترهای درصد پوشش تاجی، تراکم، ارتفاع گونهها اندازهگیری گردید. برای بررسی تغییرات پارامترهای خاک در هر منطقه 15 پروفیل خاک از عمق 0 تا 20 سانتیمتری به روش سیستماتیک تصادفی برداشت گردید. دادهها پس از جمعآوری در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. طبق نتایج با گذر از منطقه قرق به سمت مرتع شیرعلیبگلو (چرای مداوم و شدید در طول سال) از درصد پوشش تاجی و تولید گونههای دائمی و به خصوص گونه های شاخص و خوشخوراک کاسته و بر درصد خاک لخت و سنگ و سنگریزه افزوده شده است. مقدار پوشش تاجی گونههای دائمی در سایتهای قرق، مرتع نعمتی (چرای تناوبی در طول 6 ماه فصل چرا)، مرتع چگنه (چرای مداوم در طول 6 ماه فصل چرا) و مرتع شیرعلیبگلو (چرای مداوم در طول سال) به ترتیب 25/23، 25/14، 66/6 ، 6 درصد میباشد. البته در مرتع شیرعلیبگلو اکثر این پوشش را گونههای با کلاس خوشخوراکی III، خاردار و غیر قابل تعلیف تشکیل دادهاند. همچنین چرای مداوم و شدید در طول سال باعث حذف گونههای شاخص منطقه و تغییر ترکیب گونهای شده است. طبق یافتههای این پژوهش چرای مداوم و شدید دام باعث افزایش میزان پتاسیم و فسفر خاک شده است. ولی میزان اسیدیته در هیچکدام از مناطق مطالعاتی تفاوت معنیداری نداشته است. میزان نیتروژن و مواد آلی نیز اگر چه در مرتع نعمتی با سیستم چرای تناوبی و با شدت چرای متوسط بیشتر از منطقه شیرعلیبگلو و قرق بوده است ولی مقدار آن معنیدار نشده است. همچنین عدم چرا در قرق باعث افزایش نفوذپذیری خاک گردیده است. اگر چه قرق و چرای تناوبی و با شدت چرای متوسط توانسته پوشش گیاهی را تا حد مطلوبی افزایش دهد ولی نتوانسته تاثیر معنیداری بر خصوصیات شیمیایی خاک داشته باشد. بطور کلی با توجه به اینکه مناطق خشک اکوسیستمهای حساس و شکننده هستند باید مدیریت این مناطق شامل ملاحظات اقتصادی و بیولوژیکی باشد.
سیده خدیجه مهدوی؛ مهشید سوری؛ احمد چوپانیان
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 289-297
چکیده
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه ...
بیشتر
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه به وجود مناطق اقلیمی مختلف در کشور، توجه به سهم و میزان ترسیب کربن هریک از این مناطق، قابل تأمل است. بدین منظور، قابلیت ترسیب کربن خاک مراتع کوهستانی استان کرمانشاه در سه طبقه ارتفاعی و در چهار جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس نمونه برداری از خاک در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتیمتری خاک رویشگاههای Astragalusgossypinus(گون سفید) وAstragalusparrowianus (گون زرد) انجام شد. میزان کربن آلی، وزن مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی، اسیدیته و درصد رطوبت اشباع و بافت خاک پروفیلها در هر دو عمق خاک اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که پارامترهای بافت، وزن مخصوص ظاهری و اسیدیته به ترتیب از مهمترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس دادهها در قالب طرح فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی، اختلاف معنیداری در سطح معنیداری 1درصد در بین دو گونه مذکور و همچنین در بین طبقات ارتفاعی و جهت های جغرافیایی مورد بررسی بر روی میزان ترسیب کربن خاک مشاهده گردید. نتایج مقایسه میانگینها بر اساس آزمون SNK هم بیانگر این مطلب است که بیشترین مقدار ترسیب کربن در طبقه ارتفاعی سوم و در جهت جغرافیایی شمالی مشاهده گردید. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که گونه گون زرد قابلیت ترسیب کربن خاک بیشتری نسبت به گونه گون سفید دارد.
آذین جعفریان؛ محمد جعفری؛ علی طویلی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 51-61
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، سنگریزه، خاک لخت و بررسی تنوع گونه های گیاهی و گونه غالب و همچنین نمونهبرداری خاک از اعماق 30-0 و90 -30 سانتیمتر، شامل فاکتورهای Ec، pH، درصد کربن آلی، کلسیم محلول، منیزیم محلول، سدیم محلول، درصد سیلت، درصد رس و درصد ماسه به صورت تصادفی- سیستماتیک انجام گردید. داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اعمال تاغکاری سبب افزایش درصد تاج پوشش گیاهی، لاشبرگ و بقایای گیاهی، افزایش تولید سرپای گیاهی، بهبود ترکیب گیاهی، وضعیت و گرایش نسبت به منطقه شاهد شده است. تاغکاری با سنین مختلف بر هدایت الکتریکی خاک تأثیرگذار بوده و باعث افزایش آن شده است.
اصغر کهندل؛ حسین ارزانی؛ مرتضی حسینی توسل
دوره 17، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 518-526
چکیده
شدتهای مختلف چرای دام باعث تغییر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و همچنین ترکیب گیاهی مراتع میگردد. بر همین اساس با استفاده از مؤلفههای چندمتغیره میزان تأثیر شدتهای چرای دام بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی، در جنوب شرقی شهر هشتگرد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی1(PCA) یک روش آماری برای تعریف متغیرهای جدید ...
بیشتر
شدتهای مختلف چرای دام باعث تغییر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و همچنین ترکیب گیاهی مراتع میگردد. بر همین اساس با استفاده از مؤلفههای چندمتغیره میزان تأثیر شدتهای چرای دام بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی، در جنوب شرقی شهر هشتگرد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی1(PCA) یک روش آماری برای تعریف متغیرهای جدید بر حسب ترکیب خطی از متغیرهای اولیه است. جهت بررسی اثر شدتهای چرای دام، سه قطعه 5 هکتاری در منطقه مورد مطالعه تحت تیمارهای بدون چرا، چرای سبک و چرای سنگین و مداوم تعیین گردید. سپس پوشش گیاهی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار و مهم ازجمله رطوبت، وزن مخصوص، خلل و فرج، نفوذپذیری، مقاومت مکانیکی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، pH، EC، بافت خاک و مواد آلی در سه تیمار چرایی به مدت دو سال (1383 و 1384) مورد بررسی قرار گرفت. بهنحویکه میزان تغییرپذیری هر یک از عاملهای مورد مطالعه متفاوت بود. بدین ترتیب از میان آنها رطوبت، اسیدیته، هدایتالکتریکی، نفوذپذیری، ترکیب گیاهی گندمیان، مقاومت مکانیکی و پتاسیم بهعنوان عامل تغییرپذیر تعیین گردیدند. نتایج نشان داد که شدت چرا باعث افزایش گیاهان پهنبرگ علفی و کاهش گندمیان و بوتهایها گردیده است. بهطوریکه نفوذپذیری با افزایش شدت چرا کاهش یافت، بهنحویکه نفوذپذیری و ترکیب گیاهی گندمیان با شدت چرا رابطه معکوس و مقاومت مکانیکی، اسیدیته، هدایت الکتریکی و پتاسیم با افزایش چرا بیشترین رابطه را داشتند.
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار؛ مژگان السادات عظیمی؛ مهدی فرحپور
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 1-20
چکیده
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع ...
بیشتر
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع 8 سایت در مناطق معرف تأسیس گردید، برای هر یک از این سایتها در هر سال عاملهای پوشش سطح خاک، درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، بنیه و شادابی گیاهان به مدت 8 سال اندازهگیری و برآورد شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین سایتهای مورد مطالعه از لحاظ عاملهای مورد بررسی یعنی خاک، تاج پوشش گیاهی، ترکیب، بنیه و شادابی و بارندگی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است. همچنین همبستگی بین بارش سالانه و امتیاز وضعیت معنیدار بوده است، بهطوریکه این همبستگی در مورد تفاوت وضعیت سالهای مختلف در یک سایت متفاوت بوده، بهنحوی که در دو عامل بنیه و شادابی و درصد پوشش معنیدار و در دو عامل خاک و ترکیب گیاهی معنیدار نبوده است. همچنین بین امتیاز تمامی عوامل تشکیلدهنده وضعیت و امتیاز وضعیت همبستگی مثبت وجود داشته است. نتایج تجزیه و تحلیل خوشهای نشان داد که سایتهای علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر در یک گروه، سایتهای موته، شورآباد، گلپایگان در یک گروه و دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا در یک گروه قرار گرفتهاند. دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا هم از نظر پوشش، تولید، خاک و هم از نظر وضعیت بدترین شرایط را در میان سایتهای مورد مطالعه داشتند که در یک گروه قرار گرفتهاند. سه سایت علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر شرایط ضعیفی دارند، ولی شرایط آنها بهتر از دو سایت قبلی است و نهایتاً بقیه سایتها هستند که با توجه به بارش، تولید و پوشش و خاک بهتر، وضعیتی بهتر از سایر سایتها دارند. بطور کلی مراتع استپی استان اصفهان در طبقه ضعیف تا خیلی ضعیف قرار داشتند و گرایش وضعیت این مراتع در طی دوره هشتساله ثابت بود.
علی اصغر نقیپور برج؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ حسین توکلی؛ مریم حیدریان آقاخانی
دوره 16، شماره 3 ، آذر 1388، ، صفحه 375-385
چکیده
تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی یکی از مهمترین چالشها در توسعه پایدار محسوب میگردد که ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر میباشد. دیاکسیدکربن عمدهترین جزء گازهای گلخانهای محسوب میگردد. به منظور کاهش دیاکسیدکربن اتمسفری و ایجاد تعادل در محتوای گازهای گلخانهای، کربن اتمسفر میبایست جذب و ...
بیشتر
تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی یکی از مهمترین چالشها در توسعه پایدار محسوب میگردد که ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر میباشد. دیاکسیدکربن عمدهترین جزء گازهای گلخانهای محسوب میگردد. به منظور کاهش دیاکسیدکربن اتمسفری و ایجاد تعادل در محتوای گازهای گلخانهای، کربن اتمسفر میبایست جذب و در فرمهای آلی ترسیب گردد. مراتع، حدود نیمی از خشکیهای جهان را تشکیل میدهند و حاوی بیش از یک سوم ذخایر کربن زیستکره خاکی میباشند. در نتیجه، این اراضی قابلیت زیادی جهت ترسیب کربن دارا میباشند. در این مطالعه اثر شدت چرا بر مقدار و توزیع ترسیب کربن خاک و زیتوده گیاهی در مراتع نیمهخشک سیساب بجنورد واقع در استان خراسان شمالی مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از بازدید صحرایی، سه منطقه نمادین شدت چرایی (مرجع، کلید و بحرانی) مشخص گردید. مقادیر کربن در زیتوده هوایی، زیرزمینی، لاشبرگ و خاک (عمق 15-0 و30-15 سانتیمتری) این سه منطقه محاسبه شد. نتایج نشان داد که میانگین کل ترسیب کربن در منطقه مرجع، کلید و بحرانی بهترتیب 71/38، 17/28 و 43/24 تن در هکتار بود. نتایج توزیع کربن نیز نشان داد که بیش از 97 درصد از کل ترسیب کربن را کربن آلی خاک تشکیل میداد و همچنین ذخیره کربن در زیتوده زیرزمینی، بیش از زیتوده هوایی بود. بهطور کلی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که افزایش شدت چرا منجر به کاهش درصد پوشش گیاهی، میزان زیتوده گیاهی و در نهایت کاهش میزان ترسیب کربن در خاک و زیتوده گیاهی شده است و خاک مهمترین مخزن کربن آلی در مراتع میباشد.
نجاتعلی سالار
دوره 16، شماره 2 ، شهریور 1388، ، صفحه 224-233
چکیده
تاغکاری یکی از پروژههای بزرگ بخش اجرا در امر تثبیت ماسههای روان است. موفقیت پروژه تاغکاری در مناطق مختلف با توجه به شرایط اقلیمی و خاکی متفاوت است؛ بطوریکه رشد درختچههای تاغ در عرصههای کشت شده کاملاً اختلاف معنیدار با یکدیگر دارند. به منظور پیبردن به عامل محدود کننده رشد در وسعتی حدود 2 هکتار مقادیر ارتفاع، تاج پوشش، ...
بیشتر
تاغکاری یکی از پروژههای بزرگ بخش اجرا در امر تثبیت ماسههای روان است. موفقیت پروژه تاغکاری در مناطق مختلف با توجه به شرایط اقلیمی و خاکی متفاوت است؛ بطوریکه رشد درختچههای تاغ در عرصههای کشت شده کاملاً اختلاف معنیدار با یکدیگر دارند. به منظور پیبردن به عامل محدود کننده رشد در وسعتی حدود 2 هکتار مقادیر ارتفاع، تاج پوشش، قطر یقه و انشعابهای درختچههای 5 ساله تاغ برای محاسبه شاخص رشد اندازهگیری شد و رابطه آن با پارامترهای شوری، اسیدیته، درصد رطوبت اشباع، وزن مخصوص ظاهری و بافت خاک (درصد سیلت ، رس و شن) به صورت اثرهای ساده و متقابل بررسی شد. نتایج حاصل نشان داد که شاخص رشد با درصد رطوبت اشباع(SP) در سطح 05/0 همبستگی منفی دارد. درصد رطوبت اشباع فاکتور تعیین کننده در رشد گیاه میباشد
داریوش قربانیان؛ سودابه کروری؛ پروین صالحی؛ عمار رفیعی امام؛ سید محمد موسوی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، ، صفحه 525-539
چکیده
به منظور شناخت مهمترین عوامل موثر بر زردی و پژمردگی تاغهای دستکاشت، مطالعه برخی عوامل اساسی اکولوژیکی در منطقه محسنآباد گرمسار بهعنوان منطقهای با تاغزار دستکاشت و منطقه چاه جام شاهرود با تاغزار طبیعی انجام شد. در روش تحقیق، بررسی شرایط موجود تاغزارهای طبیعی و دستکاشت استان و انجام مطالعه فنولوژی، خاک شناسی، هواشناسی، ...
بیشتر
به منظور شناخت مهمترین عوامل موثر بر زردی و پژمردگی تاغهای دستکاشت، مطالعه برخی عوامل اساسی اکولوژیکی در منطقه محسنآباد گرمسار بهعنوان منطقهای با تاغزار دستکاشت و منطقه چاه جام شاهرود با تاغزار طبیعی انجام شد. در روش تحقیق، بررسی شرایط موجود تاغزارهای طبیعی و دستکاشت استان و انجام مطالعه فنولوژی، خاک شناسی، هواشناسی، تعیین قوهنامیه بذرها در سالهای مختلف، تعیین درصد رطوبت و ماده خشک در سرشاخههای پایههای سبز، پژمرده و زرد کامل، برای تعیین نقش عوامل یادشده در زردی تاغها، پیشبینی شد. نتایج بدست آمده از مطالعه تاغزار دستکاشت با شرایط تاغزارهای طبیعی مقایسه شده است. براساس این نتایج، بارندگی و درجه حرارت نقش مستقیم بر رشد و بذردهی درختچههای تاغ دارد. مهمترین عوامل مؤثر بر زرد شدن تاغها علاوه بر شرایط آب و هوایی، کمبود عناصر تبادلی و مغذی در خاک، بافت نامساعد خاک و نزدیکی فواصل درختان و درختچهها که سبب ایجاد رقابت درون گروهی شدیدی شده، شناسایی شد. وجود تکپایههای تاغ سرسبز و شاداب در بین گروهی از تاغهای زرد و خشک و پژمرده به علت مقاومت ژنتیکی آنها بوده و احتمالاً از گونههای بومی کویرهای مرکزی ایران هستند.
داریوش قربانیان؛ محمد جعفری
دوره 14، شماره 1 ، خرداد 1386، ، صفحه 1-7
چکیده
منطقهای با پوشش خوب(تیپ) با تراکم زیاد و شادابی مناسب به نام دشت چاکیف ازتوابع شهرستان شاهرود انتخاب گردید (با تراکم 6825 بوته درهکتار و با 5/4 % سطح تاج پوشش). پس ازانتخاب محل، در منطقه مورد نظر4 پلات با مساحت 100 متر مربع برقرار و در هر پلات علاوه بر مطالعه مؤلفههای مختلف پوشش گیاهی، دو پروفیل، یکی در زیربوته Salsola rigida و دیگری در بین بوتههای ...
بیشتر
منطقهای با پوشش خوب(تیپ) با تراکم زیاد و شادابی مناسب به نام دشت چاکیف ازتوابع شهرستان شاهرود انتخاب گردید (با تراکم 6825 بوته درهکتار و با 5/4 % سطح تاج پوشش). پس ازانتخاب محل، در منطقه مورد نظر4 پلات با مساحت 100 متر مربع برقرار و در هر پلات علاوه بر مطالعه مؤلفههای مختلف پوشش گیاهی، دو پروفیل، یکی در زیربوته Salsola rigida و دیگری در بین بوتههای موجود حفر گردید. از هر پروفیــل، در سه سطح10-0، 25-10 و25> سانتیمتر نمونهبرداری شد (درمجموع24 نمونه) جهت بررسی عناصر موجود در بیوماس و چگونگی تاثیر آن بر خاک، از بوتههایی که در زیر آنها پروفیل حفرگردید، نمونه گیاهی برداشت شد (4 نمونه گیاهی).نمونههای خاک وگیاه در آزمایشگاه مورد تجزیه قرار گرفت (19 مؤلفه خاک و 6 مؤلفه گیاهی). نتایج بدست آمده حاکی از افزایش معنی دارموادآلی، ازت، پتاسیم و بی کربنات در زیر تاج پوشش گیاه بوده و هدایت الکتریکی بالاتر از 8 دسی زیمنس برمتر، افزایش میزان آهک وسدیم خاک برای رشد و توسعه آن محدودیت ایجاد میکند.
محمد جعفری؛ فاطمه پناهی؛ حسن احمدی؛ حمیدرضا عباسی؛ محمد موسوی؛ محمد علی زارع؛ علی طویلی
دوره 13، شماره 3 ، آذر 1385، ، صفحه 278-283
چکیده
پدیده بیابانزایی با مشکلات ناشی از آن بیشترین نمود عینی خود را بر خاک بهجا میگذارد، بنابراین اگر به طریقی بتوان تغییرات ایجادشده در خاک را مورد ارزیابی قرار داد شدت بیابانی شدن منطقه مشخص میشود. در این تحقیق شاخصهای EC، عمق خاک، بافت و میزان سنگریزه عمقی برای بررسی معیار خاک جهت ارزیابی شدت بیابانزایی پیشنهاد شده ...
بیشتر
پدیده بیابانزایی با مشکلات ناشی از آن بیشترین نمود عینی خود را بر خاک بهجا میگذارد، بنابراین اگر به طریقی بتوان تغییرات ایجادشده در خاک را مورد ارزیابی قرار داد شدت بیابانی شدن منطقه مشخص میشود. در این تحقیق شاخصهای EC، عمق خاک، بافت و میزان سنگریزه عمقی برای بررسی معیار خاک جهت ارزیابی شدت بیابانزایی پیشنهاد شده است و عرصههایی در استان قم با وضعیتهای مختلف از لحاظ بیابانی شدن شامل عرصه سلیمان با خطر بیابانی شدن کم، گازران عرصه در معرض خطر بیابانی شدن و حسینآباد میشمست به عنوان عرصه بیابانی انتخاب شدند. در هر منطقه 5 تکرار برای نمونههای خاک در نظر گرفته شد و دو لایه سطحی و عمقی در پروفیلها مورد مطالعه قرار گرفتند و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در آزمایشگاه اندازهگیری شدند. جهت بررسی ویژگیهای مختلف خاک در هر ایستگاه در خاک سطحی و تحتانی و اثر متقابل آنها بر یکدیگر از طرح کرتهای خرد شده استفاده شد. توان بالفعل بیابانزایی در هر منطقه و در هر واحد خاک با استفاده از فرمول بدست آمد که در آن توان بالفعل بیابانزایی،وضعیت بالفعل بیابانزایی هر یک از شاخصها و n تعداد شاخصها میباشد. شدت بیابانزایی در هر سه منطقه متوسط برآورد شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که میان ایستگاهها از نظر سنگریزه و بافت اختلاف معنیدار وجود دارد و نتایج حاصل از آزمون دانکن ایستگاههای گازران و سلیمان را در یک زیرمجموعه قرار داد. روش بکار رفته در این تحقیق با توجه به بانک اطلاعاتی خاک کشور و سازگار با اقلیم خشک و نیمهخشک طراحی شده است. از معایب آن میتوان به امتیازدهی این روش اشاره کرد که دامنه امتیازدهی را محدود کرده است. بیتردید نتایج حاصل از معیار خاک باید با دیگر معیارها مانند اقلیم، پوشش،آب و... جمعبندی شود تا بتوان در مورد وضعیت بالفعل پدیده بیابانزایی در یک منطقه ارزیابی لازم را انجام داد. نتایج بدست آمده کمک خواهد کرد تا وضعیت بیابانزایی از منظر خاک در کشور گامی به جلو بردارد و شاخصهایی مطابق الگوی ایرانی ارائه گردد.
عمّار رفیعی امام؛ سید کاظم علوی پناه
دوره 13، شماره 1 ، خرداد 1385، ، صفحه 1-9
چکیده
امروزه نقش سنجش از دور برای مطالعات مختلف منابع طبیعی به خصوص بررسی پدیدههای موجود در مناطق سخت و دشوار غیر قابل انکار میباشد. استفاده از تبدیلهای طیفی در سنجش از دور ابزاری است که میتواند برای شناسایی پدیدههای مختلف که با تک باندهای معمولی قادر به شناسایی آنها نیستیم مورد استفاده قرار گیرد. در طول سه دهه گذشته متخصصان سنجش ...
بیشتر
امروزه نقش سنجش از دور برای مطالعات مختلف منابع طبیعی به خصوص بررسی پدیدههای موجود در مناطق سخت و دشوار غیر قابل انکار میباشد. استفاده از تبدیلهای طیفی در سنجش از دور ابزاری است که میتواند برای شناسایی پدیدههای مختلف که با تک باندهای معمولی قادر به شناسایی آنها نیستیم مورد استفاده قرار گیرد. در طول سه دهه گذشته متخصصان سنجش از دور از این تکنیک استفاده کرده و موفق به ارائه شاخصهایی تحت عنوان شاخصهای گیاهی گشتند که امروزه در اکثر مطالعات پوشش گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین تحقیقاتی نیز در زمینشناسی و خاکشناسی انجام شده که منجر به ارائه شاخصهایی برای شناسایی مؤلفههای خاک و کانیها، گردیده است؛ با این حال به دلیل ویژگیهای پیچیدة خاک، تحقیقات در این زمینه هنوز ادامه دارد. بررسی تغییرات طیفی خاکهای مختلف میتواند مقدمهای برای ایجاد شاخصهای خاک فراهم آورد. در این تحقیق برای بررسی تغییرپذیری طیفی، از تبدیلهای طیفی مربوط به سنجنده TM (18 می 1998) مربوط به منطقه نیمه خشک ورامین استفاده شد. تبدیلهای طیفی از روابط ریاضی بین تعدادی باند مناسب محاسبه میشوند. در این تحقیق جهت بررسی نقش تبدیلهای طیفی در مطالعات منابع زمینی به کمک دادههای سنجنده TM سه سری داده مربوط به الف) سه مولفه اول حاصل از تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی، ب) نسبتهای مختلف طیفی حاصل از باندهای انعکاسی و باند حرارتی و ج) باندهای اصلی سنجنده، استفاده شد و این شاخصها با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج حاصل نقش PC3 را در تفکیک پدیدههای مختلف نشان داد. PC3 پدیدههای مختلف را با توجه به میزان رطوبتشان از هم تفکیک می کند. همچنین نتایج بررسی، قابلیت شاخصهای مختلف را در تفکیک پدیدههای مختلف خاک نشان داد. با این حال تحقیقات بیشتر در مناطق مختلف برای بررسیهای بیشتر در این زمینه و ارائه روابط ریاضی بین شاخصهای مختلف و پدیدههای زمینی توصیه میگردد.
فرهاد فخری؛ محمد جعفری؛ محمدحسین مهدیان؛ حسین آذرنیوند
دوره 12، شماره 3 ، آذر 1384، ، صفحه 235-248
حسین ارزانی؛ جلال عبداللهی؛ مهدی فرحپور؛ مژگان السادات عظیمی؛ علی اشرف جعفری؛ محمود معلمی
دوره 12، شماره 3 ، آذر 1384، ، صفحه 263-286
جمشید خطیرنامنی
دوره 12، شماره 3 ، آذر 1384، ، صفحه 311-334
محمد خسروشاهی؛ مجید حسنی؛ شیرین محمدخان؛ عباس عطارپور؛ سید عزیز کرمی؛ ابوالفضل خلیل پور؛ ابراهیم فراهانی؛ حمیدرضا عباسی
دوره 10، شماره 4 ، بهمن 1382، ، صفحه 409-428
جواد ترکان؛ حسین ارزانی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1381، ، صفحه 605-618