مرتضی ابطحی؛ عبدالله سیف؛ محمد خسروشاهی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 1-12
چکیده
دما و بارش از عناصر اصلی تشکیلدهندهی اقلیم یک منطقه بهشمار میروند. به همین دلیل بررسی روند گذشته و آیندهی این عناصر مورد توجه متخصصان علوم مختلف ازجمله منابع طبیعی و محیطزیست قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا حوضه دریاچه نمک به شش زیرحوضه تقسیم شد و سپس دادههای ماهانه بارش و دما طی سالهای 1956 تا 2005 جمعآوری و بازسازی ...
بیشتر
دما و بارش از عناصر اصلی تشکیلدهندهی اقلیم یک منطقه بهشمار میروند. به همین دلیل بررسی روند گذشته و آیندهی این عناصر مورد توجه متخصصان علوم مختلف ازجمله منابع طبیعی و محیطزیست قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا حوضه دریاچه نمک به شش زیرحوضه تقسیم شد و سپس دادههای ماهانه بارش و دما طی سالهای 1956 تا 2005 جمعآوری و بازسازی گردید. محاسبه میانگین بارش و حداقل و حداکثر دمای زیرحوضههای ششگانه دریاچه نمک ازجمله موارد دیگری بود که با بهرهگیری از روش تیسن در محیط آرکمپ انجام شد. برای ارزیابی روند بارش از شاخص بارش استاندارد (SPI) استفاده گردید. روند مؤلفههای اقلیمی بارش و دما براساس آزمون پارامتری رگرسیون خطی و آزمون ناپارامتری مان–کندالبررسی شد. البته روند معنیداری در بارش استاندارد شده حوضه دریاچه نمک و زیرحوضههای آن مشاهده نگردید، جز در زیرحوضه اراک که روند تغییر بارش آن کاهشی و معنیدار بود. بررسی ماهانه بارش نشان داد که در زیرحوضههای اراک، رود شور و کرج شاهد خشکسالیهای شدید در طی این 50 سال بودهایم. روند تغییر دمای حداقل و حداکثر روندی افزایشی است و در بیشتر زیرحوضهها به صورت معنیدار میباشد؛ اما افزایش دمای حوضه دریاچه نمک را میتوان معلول عوامل مختلفی ازجمله افزایش گازهای گلخانهای بهخصوص در شهرهای بزرگی مانند تهران، قم، اراک، کاشان، همدان و قزوین دانست
علی احسانی؛ مامک احمدیان؛ سعید رشوند؛ محمد علی دهقانی تفتی؛ مصطفی زارع
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 13-23
چکیده
یکی از مشکلات اساسی مراتع ایران، عدم اعمال مدیریت صحیح در سیستم چرایی بوده که نهایتاً منجر به بهرهبرداری غیراصولی و نابهنگام از علوفه طبیعی مراتع و همچنین چرای بیش از ظرفیت میشود. هدف از مدیریت مناسب چرا بهرهبرداری صحیح و بموقع از علوفه مرتع میباشد، بنحوی که استفاده اقتصادی بهمنظور تولید حداکثر فرآوردههای دامی بدون ...
بیشتر
یکی از مشکلات اساسی مراتع ایران، عدم اعمال مدیریت صحیح در سیستم چرایی بوده که نهایتاً منجر به بهرهبرداری غیراصولی و نابهنگام از علوفه طبیعی مراتع و همچنین چرای بیش از ظرفیت میشود. هدف از مدیریت مناسب چرا بهرهبرداری صحیح و بموقع از علوفه مرتع میباشد، بنحوی که استفاده اقتصادی بهمنظور تولید حداکثر فرآوردههای دامی بدون اینکه آسیبی به پوشش گیاهی، خاک و محیط زیست وارد گردد. فنولوژی، نحوه حیات یک گیاه و یا مراحل مختلف دورة رویش گیاهان را در مقاطع مختلف زمانی که در طول یک سال رخ میدهد را بررسی میکند. بر پایه شناخت تاریخها و مدت زمان بروز پدیدههای مهم فنولوژیکی میتوان زمان مناسب ورود و خروج دام را جهت تعلیف و چرای گونه تعیین نمود. از این طریق میتوان بهترین فصل چرا و بهرهبرداری از مرتع و مدت زمان استفاده از گونه و نظام چرایی را در مرتع برنامهریزی کرد. در این تحقیق مراحل مختلف فنولوژیکی گونه مرتعی Artemisia aucheriاز سال 1386 تا 1389 در سه منطقه رویشی نیمهاستپی با موقعیت جغرافیایی مختلف بهمنظور دستیابی به مدیریت مناسب چرا مورد مطالعه قرار گرفت. در هر منطقه مورد مطالعه منطقه معرف مشخص و پس از ثبت ویژگیهای جغرافیایی آن، از گونه گیاهی مورد نظر 10 پایه انتخاب و در طول چهار سال در فصل رویش در مقاطع زمانی 15 روزه در مرحله رویشی و هفتگی در مرحله زایشی تاریخ وقوع مراحل حیاتی گیاه شامل مرحله رویش و رشد رویشی، مرحله گلدهی، بلوغ بذر و مرحله خشکشدن گیاه در فرمهای ویژه در هر منطقه ثبت گردید. همچنین آمار و اطلاعات هواشناسی شامل درجه حرارت متوسط ماهانه و میزان بارندگی ماهانه از نزدیکترین ایستگاه هواشناسی به منطقه تهیه شد. با توجه به وقوع پدیدههای فنولوژیکی گونه مورد بررسی، طول دوره چرا و زمان مناسب بذرگیری برای این گونه در هر منطقه پیشنهاد شد. نتایج نشان داد که وقوع پدیدههای فنولوژیکی در گونه تحت بررسی بیشتر تحت تأثیر شاخص دما و شاخص بارندگی در فصل رشد قرار دارند. همچنین مناطقی که ارتفاع تقریباً یکسانی نسبت به یکدیگر دارند از نظر طول دوره فنولوژی با هم مشابه هستند. در نتیجه بر پایه نتایج اطلاعات مراحل فنولوژیک گونه Artemisia aucheri، شروع و پایان چرا در منطقه شیرکوه یزد نیمه اول اردیبهشت تا اوایل آبان ماه، در منطقه انجدان استان مرکزی اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد تا اواسط تیرماه و منطقه الموت قزوین نیمه دوم اردیبهشت تا نیمه دوم شهریورماه مورد تأکید میباشد. براین اساس برنامهریزی جهت اعمال مدیریت صحیح در سیستم مناسب چرایی مراتع، تعیین زمان مناسب ورود و خروج دام، تعیین زمان مناسب جمعآوری بذر از سوی مدیران و برنامهریزان و بهرهبردان مراتع باید مورد توجه قرار گیرد.
حسین ارزانی؛ زین العابدین حسینی؛ خسرو میرآخورلو
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 24-31
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی قابلیت تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست در برآورد تولید و پوشش گیاهی مراتع در منطقه طالقان انجام شد. تصاویر مربوطه با استفاده از نقشههای توپوگرافی رقومی با مقیاس 1:25000 تصحیح هندسی شدند و پردازشهای لازم ازجمله نسبتگیری طیفی و شاخصهای گیاهی بر روی تصاویر اعمال شد. بهمنظور جمعآوری اطلاعات مربوط به تولید ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی قابلیت تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست در برآورد تولید و پوشش گیاهی مراتع در منطقه طالقان انجام شد. تصاویر مربوطه با استفاده از نقشههای توپوگرافی رقومی با مقیاس 1:25000 تصحیح هندسی شدند و پردازشهای لازم ازجمله نسبتگیری طیفی و شاخصهای گیاهی بر روی تصاویر اعمال شد. بهمنظور جمعآوری اطلاعات مربوط به تولید و پوشش گیاهی، در تیپهای مختلف واحدهای همگن تعیین شد. موقعیت واحدهای نمونهبرداری به کمک دستگاه GPS یادداشت و نمونهبرداری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گردید. بدینترتیب که در هر واحد دایرهای به شعاع 20 متر در نظر گرفته شد. یک پلات در مرکز آن و نه پلات روی محیط دایره مستقر گردید. ابعاد پلاتها یک در یک متر بود. در داخل هر پلات درصد پوشش برآورد و تولید نیز به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. میانگین اعداد تولید و پوشش 10 پلات بهعنوان تولید و پوشش برای آن واحد نمونهبرداری منظور گردید. در مرحله بعد عدد رقومی (DN) مربوط به واحدهای نمونهبرداری (نه پیکسل برای هر واحد) از تصاویر باندهای اولیه، شاخصهای گیاهی و نسبتهای طیفی استخراج گردید و تجزیه و تحلیل همبستگی و رگرسیون بین اطلاعات زمینی و اطلاعات ماهوارهای (اعداد رقومی) انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که باندهای پنج و هفت و شاخصهای IR1 ، MIRV2 و VNIR2 با تولید همبستگی معنیدار داشته و به کمک مدلهای رگرسیونی مربوطه میتوان میزان تولید را تخمین زد. همچنین شاخصهای RA، IR1 و TVI با درصد پوشش همبستگی معنیدار دارند و برای تخمین پوشش میتوان از مدلهای رگرسیونی مربوطه استفاده نمود.
رضا باقری؛ سید مهدی آل طه مکی؛ صدیقه محمدی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 32-40
چکیده
طرحهای مدیریت چرای اجرا شده توسط ادارات منابع طبیعی که سه شرط اساسی مرتعداری شامل رعایت تعداد دام، زمان صحیح ورود و خروج دام را در سرلوحه برنامه خود دارند، کمتر در مطالعات قبلی مورد ارزیابی قرارگرفته است. این تحقیق بهمنطور تعیین اثر طرح مدیریت چرای دام بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و پوشش گیاهی در منطقه دهسرد از ...
بیشتر
طرحهای مدیریت چرای اجرا شده توسط ادارات منابع طبیعی که سه شرط اساسی مرتعداری شامل رعایت تعداد دام، زمان صحیح ورود و خروج دام را در سرلوحه برنامه خود دارند، کمتر در مطالعات قبلی مورد ارزیابی قرارگرفته است. این تحقیق بهمنطور تعیین اثر طرح مدیریت چرای دام بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و پوشش گیاهی در منطقه دهسرد از استان کرمان انجام شد. دادههای خاک و پوشش گیاهی از دو محل منطقه طرح و منطقه مجاور آن، در اوایل پاییز در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با سه تکرار نمونهبرداری شدند. بدین صورت که پس از مشخص کردن سه قطعه (تکرار) در هر منطقه، عمل نمونهگیری خاک از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتر انجام شد و تجزیه مواد آلی خاک، نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، اسیدیته، بافت، رطوبت و هدایت الکتریکی خاک در آزمایشگاه انجام یافت و با آزمون دوطرفه t مقایسه گردید. پس از نصب پایه ترانسکتها (با طول 50 متر) در سه بلوک در هر منطقه، اقدام به بررسی پارامترهای ترکیب گونهای و پوشش تاجی به روش خطی-تماسی گردید. نتایج نشان داد که طرح مدیریت چرا باعث افزایش حدود دو برابری مقادیر ماده آلی و نیتروژن در لایه سطحی خاک، نسبت به مراتع مجاور شده است. افزایش فرم رویشی بوتهایها و درختچهایها در منطقه طرح مدیریت چرا بهترتیب به میزان 8/3 و 5 درصد، از این لحاظ که منبع اصلی تأمین علوفه هستند و در رده بالاتر توالی قرار دارند، حائز اهمیت است. با توجه به این تغییرات طی یک دوره شش ساله در منطقه طرح، میتوان اثرات پروژه مدیریت چرا را مثبت ارزیابی نمود.
کوروش بهنام فر؛ سید عطاالله سیادت؛ محمدحسن صالحه شوشتری
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 41-50
چکیده
بهمنظور مطالعه، طراحی و اجرای یک سیستم نوین کشت مخلوط مرتعی و جنگلی (silvo- pastural)، 4 گونۀ مرتعی و 3 گونۀ درختی و درختچهای بهصورت آمیخته با فواصل ردیفهای مختلف درختان در تپههای ماسهای غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان کشت شدند. هدف از این پژوهش ارائه الگویی مناسب جهت تثبیت بیولوژیک ماسههای روان و بهبود وضعیت معیشتی در ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه، طراحی و اجرای یک سیستم نوین کشت مخلوط مرتعی و جنگلی (silvo- pastural)، 4 گونۀ مرتعی و 3 گونۀ درختی و درختچهای بهصورت آمیخته با فواصل ردیفهای مختلف درختان در تپههای ماسهای غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان کشت شدند. هدف از این پژوهش ارائه الگویی مناسب جهت تثبیت بیولوژیک ماسههای روان و بهبود وضعیت معیشتی در منطقه از طریق تأمین نیازهای اولیه و اقتصادی بهرهبرداران بوده که عوامل مهمی در جهت توسعه و پایداری نظام روستاهای این مناطق میباشد. انتخاب گیاهان با توجه به توانایی آنها در بهبود تولید علوفه، چوب سوخت و هیزم، چوب صنعتی و ایجاد تنوع گونهای در این عرصهها انجام شد. این طرح بمدت 4 سال و در یک طرح آماری دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار به اجرا درآمد. گونههای درختی و درختچهای بهعنوان تیمار اصلی camaldulensis 9616, Acacia victoriae, Prosopis juliflora) (Eucalyptusدر فواصل ردیفهای کشت آنها بهعنوان تیمار فرعی اول (4×4، 5×5، 6×6 متر) و گونههای مرتعی Panicum antidotale) Cenchrus ciliaris, Cymbopogon olivieri, Pennisetum divisum ,) بهعنوان تیمار فرعی دوم با کشت در فواصل بین ردیفهای درختان در نظر گرفته شدند. مؤلفههای درصد زندهمانی کلیه گونهها، تولید علوفه در گونههای مرتعی، رشد ارتفاعی در گونههای درختی و درختچهای اندازهگیری شد. سپس دادهها به کمک نرمافزار آماری SASمورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و میانگینها بهوسیله آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد زندهمانی در گونههای مرتعی مربوط به گونهC. olivieri با حدود 90 درصد و کمترین آن مربوط به گونه C.ciliaris با حدود 60 درصد اختصاص داشت. در میان گونههای درختی و درختچهای camaldulensis E. با 80 درصد بیشترین درصد بقاء و پس از آن P. juliflora با 65 درصد و victoriae A. با حدود 50 درصد کمترین مقدار را داشت. در فواصل ردیفهای 4 متریcamaldulensis E. عملکرد علوفه کلیه گونههای مرتعی کاهش یافت. از نظر رشد ارتفاعی گونۀ E. camaldulensisبا حدود 5/3 متر نسبت به دو گونۀ دیگر برتری داشت. بالاترین میانگین علوفه خشک در گونههای مرتعی مربوط به گونه divisum P. با 1437 کیلوگرم در هکتار و پس از آن بهترتیب antidotale P. با 1035 کیلوگرم در هکتار، olivieri C. با 380 کیلوگرم در هکتار و C. ciliaris با 235 کیلوگرم در هکتار بود. بنابراین با تعیین فاصله مناسب کشت درختان علاوه بر افزایش تنوع گونهای که از ملزومات پایداری در بومنظامهاست، میتوان تداوم، پایداری و افزایش تولید و بهرهبرداری علوفه را در این عرصهها موجب شد.
آذین جعفریان؛ محمد جعفری؛ علی طویلی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 51-61
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، سنگریزه، خاک لخت و بررسی تنوع گونه های گیاهی و گونه غالب و همچنین نمونهبرداری خاک از اعماق 30-0 و90 -30 سانتیمتر، شامل فاکتورهای Ec، pH، درصد کربن آلی، کلسیم محلول، منیزیم محلول، سدیم محلول، درصد سیلت، درصد رس و درصد ماسه به صورت تصادفی- سیستماتیک انجام گردید. داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اعمال تاغکاری سبب افزایش درصد تاج پوشش گیاهی، لاشبرگ و بقایای گیاهی، افزایش تولید سرپای گیاهی، بهبود ترکیب گیاهی، وضعیت و گرایش نسبت به منطقه شاهد شده است. تاغکاری با سنین مختلف بر هدایت الکتریکی خاک تأثیرگذار بوده و باعث افزایش آن شده است.
حمیدرضا فلاحی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ مهدی نصیری محلاتی؛ محمدعلی بهدانی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 62-74
چکیده
در این تحقیق اثرات بازسازی و حفاظت، بر روی تنوع گیاهی منطقة اجرای پروژه بینالمللی ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی بررسی شد. در سال 1384 در منطقه مورد مطالعه، گونههای گیاهی تاغ (Haloxylon persicum)، آتریپلکس (Atriplexcanescens)، تاغ + آتریپلکس و قیچ (Zygophyllum eurypterum) در قالب چهار تیپ گیاهی کشت و در بهار سال 1390 وضعیت تنوع گیاهی این چهار تیپ به همراه تیپ شاهد ...
بیشتر
در این تحقیق اثرات بازسازی و حفاظت، بر روی تنوع گیاهی منطقة اجرای پروژه بینالمللی ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی بررسی شد. در سال 1384 در منطقه مورد مطالعه، گونههای گیاهی تاغ (Haloxylon persicum)، آتریپلکس (Atriplexcanescens)، تاغ + آتریپلکس و قیچ (Zygophyllum eurypterum) در قالب چهار تیپ گیاهی کشت و در بهار سال 1390 وضعیت تنوع گیاهی این چهار تیپ به همراه تیپ شاهد (عدم اجرای برنامه احیاء و حفاظت) با استفاده از 51 کوادرات چهار متر مربعی و در دو زمان در ابتدای اردیبهشت ماه و اواسط خرداد ماه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حداکثر غنای گونهای و درصد پوشش گیاهی در تیپ تاغ + آتریپلکس (بهترتیب 30 گونه و 5/22 درصد) و حداقل آنها در تیپ شاهد (بهترتیب 20 گونه و 5/5 درصد) وجود داشت. بیشترین تعداد کل گیاه در هر هکتار در تیپ آتریپلکس (539000 عدد) و کمترین آن در تیپ شاهد (179000 عدد) مشاهده شد. مقدار شاخص غنای مارگالف در تیپهای حفاظت شده بیشتر از تیپ شاهد بود، در حالیکه مقدار شاخص یکنواختی و شاخص تنوع شانون- واینر در تیپ شاهد بیشتر بود. بیش از 65 درصد گونههای گیاهی منطقه مورد مطالعه، دارای بسامد کمتر از 20 درصد و بیش از 45 درصد گونههای گیاهی این منطقه از نوع تروفیت بودند. بهطورکلی نتایج این بررسی نشان داد که در صورت اعمال مدیریت مناسب، مناطق بیابانی میتوانند نقش مهمی در بهبود تنوع زیستی گیاهی داشته باشند.
اعظم خسروی مشیزی؛ نجمه فاریابی؛ نعمت اله مددی زاده
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 75-82
چکیده
بهمنظور بررسی نقش پناهگاهی بوتهها برای گونههای یکساله، در دو منطقه قرق و تحت چرا مراتع بخش گوغر بافت در زیر تاج پوشش 20 بوته بالغ درمنه کوهی (Artemisia aucheri)، گون کتیرایی (Astragalus gosipinus) و 20 فضای بین بوتهای یک پلات cm 20× cm 20 انداخته شد. سپس در هر پلات نام و تعداد پایه هر یک از گونههای یکساله یادداشت گردید. واکنش گونههای یکساله به چرا ...
بیشتر
بهمنظور بررسی نقش پناهگاهی بوتهها برای گونههای یکساله، در دو منطقه قرق و تحت چرا مراتع بخش گوغر بافت در زیر تاج پوشش 20 بوته بالغ درمنه کوهی (Artemisia aucheri)، گون کتیرایی (Astragalus gosipinus) و 20 فضای بین بوتهای یک پلات cm 20× cm 20 انداخته شد. سپس در هر پلات نام و تعداد پایه هر یک از گونههای یکساله یادداشت گردید. واکنش گونههای یکساله به چرا و بوتهها با تجزیه و تحلیل واریانس دو طرفه و مقایسه میانگین PostHoc مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بوتهها گونههای یکساله را از چرای مستقیم دام حفاظت میکنند و تنها برای 7 گونه از 22 گونه یکساله منطقه نقش پناهگاه را دارند. اگرچه این 7 گونه جزء گونههای خوشخوراک یکساله هستند، اما به دلیل اینکه درمنه و گون در فصل رویش گونههای یکساله به دلیل اسانس و خار کمتر چرا میشوند؛ بنابراین میتوانند در مقابل چرای دام، نقش پناهگاه را برای گونههای یکساله ایفا کنند. بیشتر گونههایی که در زیر بوتهها در دو منطقه قرق و تحت چرا تراکم زیادی دارند بهندرت در پلاتهای فضای بین بوتهای دو منطقه قرق و تحت چرا دیده میشوند. که به احتمال زیاد به دلیل تسهیلاتی است که بوتهها برای گونههای یکساله ایجاد کردهاند. بنابراین بوتهها به دلیل نقش پناهگاه و تسهیلاتی که برای گونههای یکساله دارند، اهمیت مهمی در تنوع، حفاظت و مدیریت اکوسیستمهای تحت چرا دارند.
زهرا سلیمان نژاد؛ احمد عبدل زاده؛ حمیدرضا صادقی پور
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 83-94
چکیده
گیاه Puccinelliadistans گیاهی چند ساله مرتعی و مقاوم به شوری از تیره گندمیان میباشد. این پژوهش بهمنظور بررسی چگونگی اثر سطوح مختلف شوری، بر رشد، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و عناصر معدنی گیاه Puccinelliadistans انجام شد. آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در گلخانه به اجرا در آمد. شوری شامل سه سطح 0، 100 و 200 میلیمولار کلرید سدیم بود. ...
بیشتر
گیاه Puccinelliadistans گیاهی چند ساله مرتعی و مقاوم به شوری از تیره گندمیان میباشد. این پژوهش بهمنظور بررسی چگونگی اثر سطوح مختلف شوری، بر رشد، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و عناصر معدنی گیاه Puccinelliadistans انجام شد. آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در گلخانه به اجرا در آمد. شوری شامل سه سطح 0، 100 و 200 میلیمولار کلرید سدیم بود. گیاهان قبل از رسیدن به مرحله زایشی برداشت شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تیمارهای شوری منجر به کاهش صفات رشد شامل طول بخش هوایی و کل، وزن تر و وزن خشک، تعداد برگ و میزان آب نسبی گیاه گردید. شوری سبب افزایش میزان سدیم، کاهش میزان پتاسیم و همچنین کاهش نسبت پتاسیم به سدیم در بخش هوایی و ریشه شد. فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پلیفنلاکسیداز بخش هوایی در تیمار 200 میلیمولار کلرید سدیم نسبت به شاهد کاهش یافتند، هرچند این تیمار شوری فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز محلول و دیوارهای و پلیفنلاکسیداز در ریشه و پراکسیداز دیوارهای در بخشهوایی را افزایش داد. شوری باعث افزایش کلروفیلa، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها و کاهش میزان پراکسید هیدروژن شد، اما اثر معنیداری در میزان پراکسیداسیون لیپید بخش هوایی و ریشه گیاه نداشت. این نتایج نشان میدهد که تیمارهای شوری بهرغم کاهش رشد و افزایش یون سدیم در گیاه Puccinelliadistans منجر به تنش اکسیداتیو نشده است. احتمال دارد که کاهش میزان پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم و کاهش میزان آب نسبی در کاهش رشد ناشی از شوری دخیل باشد.
محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ مهشید سوری؛ سیده خدیجه مهدوی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 95-108
چکیده
بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت ...
بیشتر
بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت و تصمیمگیری در انتخاب مکانهای مناسب اجرای چنین پروژههایی با در نظر گرفتن اینکه باید دادههای مکانی و معیارهای متعددی در این انتخاب در نظر گرفته شوند، کار دشواری است. این معیارها شامل معیارهای فنی و اقتصادی- اجتماعی است. برای انجام این پژوهش، حوضه میخوران به مساحت 22/9092 هکتار در استان کرمانشاه در نظر گرفته شد. در این تحقیق بهمنظور تصمیمگیری در خصوص مکانیابی مناطق مناسب اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ، از دادههای مکانی متعدد نظیر دادههای زمینشناسی، خاکشناسی، توپوگرافی و ... به کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی در سه مرحله مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که پردازش دادههای مکانی در محیط نرمافزاریArcGIS وGS+و PCI-GEOMATICA انجام شده است. مرحله اول شامل تعیین سطوح سلسله مراتبی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و عوامل است. طی مرحله دوم، استانداردسازی عوامل و وزندهی معیارها و زیرمعیارها براساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مقایسات زوجی معیارها و زیرمعیارها با ارزشهای ارجحیتی یک تا نه، و میزان ناسازگاری کمتر از یکدهم در محیط نرمافزاری ArcGIS و به کمک زیر برنامه AHP انجام شد. در مرحله آخر، پس از تلفیق این لایهها، نقشه نهایی مکانهای بهینه اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ تهیه گردید. بهطوریکه استفاده از این الگو برای مکانیابی سایر پروژههایی که بر مبنای تجزیه و تحلیل دادههای مکانی انجام میشوند، باعث استفاده بهینه از دادههای مکانی و صرفهجویی در زمان و هزینه میشود.
الهام فخیمی ابرقویی؛ سیداکبر جوادی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 109-118
چکیده
از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار ...
بیشتر
از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی به صورت ثبت درصد تاج پوشش گونههای گیاهی و نمونههای خاک در عمق صفر تا 30 سانتیمتری در شدتهای مختلف چرایی انجام گردید. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و تجزیه و تحلیل تطبیقی متعارفی جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی در شدتهای مختلف چرایی استفاده شد. نتــــایج نشان داد که گونههایی مانند Astragalusachrochlarus، Salsolaarbusculata و Tragopogon sp.حضور بیشتری در شدت چرای سبک داشتند. گــــونههای Allysumminus، Artemisiasieberi، Poasinacia، Irissongarica، Lactucaglacifoliaو Stipabarbata حضور بیشتری در شدت چرای متوسط داشتند. گونههای Eryngium sp.، Cousiniadesertii، Bromus tectorumو Peganumharmala از مهمترین گونههای مکان با شدت چرای سنگین بهشمار میروند. مقادیر نیتروژن، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، مواد آلی، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشــباع نیز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد، با افزایش شدت چرا از میزان نیتروژن و کربن آلی کاسته میشود ولی مقدار فسفر، پتاسیم، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشباع خاک افزایش مییابد. با توجه به آسیب دیدن پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در اثر فشار چرای دام، بهرهبرداری از مرتع در حد چرای متوسط توصیه میگردد.
راضیه محمدی؛ کمال الدین ناصری؛ غلامعلی حشمتی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 119-127
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی اثرات احتمالی کاشت گیاه سیاهتاغ (Haloxylon aphyllum)بر جوامع طبیعی گیاهی و خاک منطقه عباس آباد در استان خراسان رضوی انجام شده است. بدین منظور دو منطقه تاغکاری شده و شاهد در مجاورت یکدیگر انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفت. در هر منطقه پنج ترانسکت به صورت تصادفی- سیستماتیک به طول 50 متر مستقر گردید و درصد پوشش گونههای ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی اثرات احتمالی کاشت گیاه سیاهتاغ (Haloxylon aphyllum)بر جوامع طبیعی گیاهی و خاک منطقه عباس آباد در استان خراسان رضوی انجام شده است. بدین منظور دو منطقه تاغکاری شده و شاهد در مجاورت یکدیگر انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفت. در هر منطقه پنج ترانسکت به صورت تصادفی- سیستماتیک به طول 50 متر مستقر گردید و درصد پوشش گونههای گیاهی در قالب نمونه برداری نقطه ای انجام شد. تعداد 18 نمونه خاک از منطقه شاهد و تاغکاری برداشت و ویژگی های هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک تعیین گردید. داده های بدست آمده از نمونه برداری پوشش گیاهی و خاک دو منطقه تاغکاری و شاهد با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل بیانگر این است که اگرچه تنوع گونه ای بیشتر در منطقه تاغکاری شده معنی دار است (05/0P<)ولی از لحاظ کیفی تاغ موجب جانشینی جمعیت های غیربومی میشود، بهطوریکه تنها 28/64 درصد از ترکیب گونه ای منطقه تاغکاری شده مشابه منطقه شاهد است. تجزیه و تحلیل دادههای خاک بیانگر آن است که بیشتر بودن اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک منطقه تاغکاری معنی دار بوده (01/0P<) و احتمالاً در درازمدت تاغ سبب شور شدن و قلیائیت خاک سطحی منطقه میشود.
نعمت اله مددی زاده؛ حسین ارزانی؛ قوام الدین زاهدی؛ نجمه فاریابی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 128-138
چکیده
مدیریت صحیح مراتع و دستیابی به توسعه پایدار مستلزم طراحی یک سیستم جامع مدیریتی است که حرکت در این راستا متأثر از در اختیار داشتن اطلاعات قوی و مستدل کمی و کیفی از تمام ویژگیهای مراتع بهویژه پوشش گیاهی و عوامل تأثیر گذار بر آنهاست. در این مطالعه تأثیر قرق بر پوشش گیاهی مراتع داخل قرق (مرجع) و خارج قرق (بحرانی)، در دو سایت مطالعاتی ...
بیشتر
مدیریت صحیح مراتع و دستیابی به توسعه پایدار مستلزم طراحی یک سیستم جامع مدیریتی است که حرکت در این راستا متأثر از در اختیار داشتن اطلاعات قوی و مستدل کمی و کیفی از تمام ویژگیهای مراتع بهویژه پوشش گیاهی و عوامل تأثیر گذار بر آنهاست. در این مطالعه تأثیر قرق بر پوشش گیاهی مراتع داخل قرق (مرجع) و خارج قرق (بحرانی)، در دو سایت مطالعاتی بررسی، و در هر سایت، مناطق تحت چرا و بدون چرا با یکدیگر مقایسه گردید. با استفاده از روش سیستماتیک- تصادفی، تعداد 160 پلات در ابعاد 5/1×2 متر انداخته شد، در داخل هر پلات، درصد پوشش تاجی هر گونه، لاشبرگ، سنگ و سنگریزه و خاک لخت تعیین و گونههای موجود براساس کلاس گیاهی ( I ، II و III ) برای تعیین تراکم، تفکیک و میزان تولید علوفه خشک اندازهگیری شد. برای بدست آوردن وضعیت مرتع از روش چهار عاملی و برای تعیین گرایش مرتع از ترازوی گرایش استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده، در اثر قرق پارامترهایی همانند پوشش لاشبرگ، تولید، درصد تاج پوشش و ترکیب گونهای کلاس خوشخوراکی I بهترتیب 72/24%، 42/37%، 6/23% و 6/80% نسبت به مناطق خارج قرق افزایش داشته، و در شرایط یکسان درصد خاک لخت، سنگ و سنگریزه، ترکیب گونهای کلاس III بهترتیب به میزان 29/34%، 16/17% و 96/26% در اثر قرق کاهش یافته است که در تمامی بررسیها اختلاف میانگین تمامی پارامترها در مناطق داخل و خارج قرق در هر دو سایت مطالعاتی معنیدار شد. بررسی وضعیت و گرایش مرتع نیز حکایت از آن داشت که اعمال پدیده قرق باعث حرکت و ارتقاء از وضعیت ضعیف به خوب و گرایش نیز از منفی تا ثابت و مثبت گردید.
مصطفی جعفری
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 139-153
چکیده
تغییرات اقلیمی و محیطی در مناطق مختلف ایران مشاهده شده است و پیشبینی میشود در آینده نیز تغییراتی به وقوع بپیوندد. تولید خالص اولیه از شاخصهای مهم در ارزیابی تولید اکوسیستمهای طبیعی جنگلی، مرتعی و بیابانی میباشد. تغییرات اقلیمی باعث وقوع تغییرات در تولید زیستتوده (بیوماس) در اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و محیطی در مناطق مختلف ایران مشاهده شده است و پیشبینی میشود در آینده نیز تغییراتی به وقوع بپیوندد. تولید خالص اولیه از شاخصهای مهم در ارزیابی تولید اکوسیستمهای طبیعی جنگلی، مرتعی و بیابانی میباشد. تغییرات اقلیمی باعث وقوع تغییرات در تولید زیستتوده (بیوماس) در اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق میزان آسیبپذیری به تغییرات اقلیمی و میزان تغییرات در وضعیت تولید خالص اولیه در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی انجام شده در شش اقلیم انتخاب شده در سطح کشور در استانهای گیلان، مازندران، آذربایجانشرقی، کرمانشاه، خراسان و سیستان و بلوچستان ارائه گردیدهاست. براساس نتایج حاصل از این تحقیق مجموع تولید خالص اولیه تحت تأثیر تغییرات دما و بارش در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی در استانهای گیلان، آذربایجانشرقی و خراسان، برای دوره منتهی به 2039 افزایش را نشان میدهد، در صورتیکه میزان آن در استانهای مازندران، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان کاهش خواهد داشت. این تغییرات در استان خراسان (شامل خراسان شمالی، جنوبی و رضوی) بیشترین افزایش را نشان میدهد که بیانگر افزایش مطلوب بارش و دما در این منطقه خواهد بود. میزان تغییرات کمی تولید خالص اولیه هر منطقه به حجم زیستتوده موجود در اکوسیستمهای آن منطقه و نیز به میزان تغییرات دما و بارش بستگی دارد. بهعنوانمثال این تغییرات در اکوسیستمهای جنگلی استانهای گیلان و خراسان افزایش و استانهای مازندران و کرمانشاه کاهش را نشان میدهند. همچنین این تغییرات در اکوسیستمهای مرتعی در استانهای آذربایجانشرقی و خراسان بصورت افزایشی و در استانهای کرمانشاه و سیستان و بلوچستان بصورت کاهشی قابل ملاحظه میباشند. درحالیکه تغییرات در استانهای بیابانی در خراسان بصورت عمده افزایش و در استانهای سیستان و بلوچستان کاهش را نشان میدهند.
معصومه رضایی مشایی؛ قربانعلی نعمت زاده؛ حسین عسکری؛ احسان شکری
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 154-164
چکیده
هالوفیت تک لپه Aeluropus littoralis از نظر تأمین پوشش مرتعی در اراضی شور و حاشیهای میتواند نقش مؤثری در حفاظت ذخایر آب و خاک و فراهمی نیاز علوفهای دامها داشته باشد. در تحقیق حاضر ارزیابی برخی پارامترهای فیزیولوژیک این گیاه در پاسخ به سطوح مختلف شوری انجام شد. بذرهای گیاه آلوروپوس لیتورالیس پس از ضدعفونی در ماسه شسته شده با اسید کلریدریک ...
بیشتر
هالوفیت تک لپه Aeluropus littoralis از نظر تأمین پوشش مرتعی در اراضی شور و حاشیهای میتواند نقش مؤثری در حفاظت ذخایر آب و خاک و فراهمی نیاز علوفهای دامها داشته باشد. در تحقیق حاضر ارزیابی برخی پارامترهای فیزیولوژیک این گیاه در پاسخ به سطوح مختلف شوری انجام شد. بذرهای گیاه آلوروپوس لیتورالیس پس از ضدعفونی در ماسه شسته شده با اسید کلریدریک و در اتاق رشد با شرایط کنترل شده، دمای روز 25 و شب 16 درجه سانتیگراد و تناوب نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی کشت شد. پس از 45 روز از آغاز کشت، تیمارهای شوری صفر، 100، 200، 300 و 400 میلی مولار نمک کلرید سدیم اعمال شد. طرح مورد استفاده در این آزمایش، طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار بود. مواد گیاهی پس از گذشت 14 روز از زمان اعمال آخرین تیمار شوری برداشت شدند. نتایج بدستآمده نشان داد که گیاهان تیمار شده با 200 میلیمولار سدیم کلراید، بیشترین میزان وزن خشک و خاکستر را در مقایسه با شاهد به خود اختصاص دادند. بر پایه اطلاعات بدست آمده محتوای پتاسیم بافت شاخسارهای بر خلاف سدیم با افزایش شوری کاهش یافت. این در حالیست که سدیم و پتاسیم ترشحی از بافتهای شاخسارهای در پاسخ به شوری افزایش نشان داد. نسبت کلروفیل a/b و محتوای کربوهیدارتی ریشه در واکنش به شوری افزایش داشت و میزان نشاسته و کل قندهای محلول در بافتهای شاخسارهای در بالاترین سطح شوری رابطه معنیداری با افزایش نسبت کلروفیل نداشت. نتایج بدستآمده از تحقیق حاضر پیشنهاد میکند که مدیریت یونهای مضر همراه با تنظیم اسیمیلاسیون گیاهی در نحوه عمل گیاهان هالوفیت برای اجتناب از اثرات بازدارنده شوری مؤثر بوده است.
حمیدرضا میرداوودی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 165-175
چکیده
وسعت زیاد مناطق خشک و نیمهخشک در ایران از یک طرف و استفاده بیرویه دامها از این مراتع از طرف دیگر، موجب گردیده که امروزه توجه بیشتری به این مناطق و اصلاح و احیاء این مراتع شود. قدم اول در این امر شناسایی گونههای گیاهی مناسب با تأکید بر گونههای بومی، برای این مناطق میباشد. بهطوریکه ضمن استقرار مناسب، استعداد رشد و تولید را ...
بیشتر
وسعت زیاد مناطق خشک و نیمهخشک در ایران از یک طرف و استفاده بیرویه دامها از این مراتع از طرف دیگر، موجب گردیده که امروزه توجه بیشتری به این مناطق و اصلاح و احیاء این مراتع شود. قدم اول در این امر شناسایی گونههای گیاهی مناسب با تأکید بر گونههای بومی، برای این مناطق میباشد. بهطوریکه ضمن استقرار مناسب، استعداد رشد و تولید را در شرایط عرصه مورد نظر داشته باشند، بنابراین در این تحقیق سازگاری شش گونه گیاهی در قالب طرح کرتهای خردشده در سه تکرار و با دو زمان کاشت پاییزه و بهاره در منطقه آبخوان خشکرود واقع در شمالغرب شهرستان ساوه برای مدت سه سال (1389-1386) بررسی گردید. میانگین بارندگی منطقه 8/234 میلیمتر، بافت خاک سطحی از نوع لومی، میزان شوری خاک کم و بین 3/1-8/0 میلیموس بر سانتیمتر با قلیائیت 1/8 و نفوذپذیری خوب با زهکشی بالا بود. روش کشت گونههای گیاهی به روش کشت نهال گلدانی و به فاصله 5/2 متر از یکدیگر در اوایل آذر و اوایل فروردین ماه در قالب طرح کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که گونههای Kochiaprostrataو Atriplexcanescens بهترتیب با 9/76 و 6/61 درصد بیشترین مقدار زندهمانی و گونة Halimionverrucifera با 4/14 درصد کمترین مقدار زندهمانی را در بین گونهها دارا بودند و اختلاف معنیداری در سطح 1% بین گونههای مورد مطالعه از این نظر وجود داشت. همچنین گونههای مورد مطالعه واکنشهای متفاوتی را در سالهای آزمایش از خود نشان دادند و از این نظر اختلاف معنیداری در سالهای مورد مطالعه داشتند. نتایج نشان داد که گونه K. prostrataبالاترین مقدار و گونه H.verruciferaکمترین میزان پوشش گیاهی و شادابی را دارا بود و اختلاف معنیداری در سطح 1% بین آنها وجود داشت. البته اختلاف میانگین پوشش گیاهی و شادابی در سالهای مختلف در سطح 1% معنیدار بود. ولی زمان کاشت تأثیر متفاوتی بر روی میزان زندهمانی، پوشش گیاهی و شادابی گونهها نداشت، هر چند که میزان این پارامترها در کشت پاییزه بیشتر از کشت بهاره بود. به طور کلی گیاه K. prostrataکه یک گونه بومی در منطقه میباشد، نسبت به سایر گونههای مورد مطالعه از نظر استقرار، شادابی و پوشش گیاهی برتری نشان داد، بنابراین کشت این گونه در منطقه توصیه میشود.
فاطمه هادیان؛ حسین بشری؛ رضا جعفری؛ سعید سلطانی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 176-187
چکیده
انتخاب تصاویر ماهوارهای مناسب در پروژههای مختلف ارزیابی و مدیریتی مرتعی برای حصول دقت و صحت مناسب از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی تصاویر ماهوارهای Landsat5 (سنجنده TM) و IRS-P6(سنجنده AWiFS) در مطالعه سه تیپ مرتعی در شهرستان سمیرم واقع در استان اصفهان انجام شد و 10 شاخص گیاهی از گروههای مختلف شامل شاخصهای براساس ...
بیشتر
انتخاب تصاویر ماهوارهای مناسب در پروژههای مختلف ارزیابی و مدیریتی مرتعی برای حصول دقت و صحت مناسب از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی تصاویر ماهوارهای Landsat5 (سنجنده TM) و IRS-P6(سنجنده AWiFS) در مطالعه سه تیپ مرتعی در شهرستان سمیرم واقع در استان اصفهان انجام شد و 10 شاخص گیاهی از گروههای مختلف شامل شاخصهای براساس شیب، فاصلهای و حساس به آب گیاهان مورد محاسبه و ارزیابی قرار گرفتند. میزان همبستگی میان درصد تاج پوشش گیاهی و سایر اجزای غیر زنده زمین با استفاده از روش قدم- نقطه با استقرار چهار ترانسکت 150 متری در 10 نقطه تصادفی (6000 نقطه در هر تیپ گیاهی) اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی شاخصهای گیاهی حاصل از تصویر سنجنده TM به دلیل داشتن قدرت تفکیک بهتر، ضریب تبیین بالاتری داشت که نشاندهنده دقت بهتر در بررسی پوشش گیاهی بود و خصوصیات منطقه و وضعیت پوشش گیاهی نیز در میزان همبستگی آن تأثیر داشت. همچنین به دلیل اختلافات طیفی تیپهای گیاهی مختلف، کارایی شاخصهای گیاهی متفاوت بود. به طوریکه ضرایب تبیین بین درصد تاج پوشش گیاهی زنده با شاخصهای گیاهی حاصل از تصویر TM بیشتر از تصویر AWIF بوده است. بیشترین میزان ضریب تبیین مشاهده شده در تصویرTM در تیپ گیاهی Astragalusspp-Daphnemucronata (85/0SSI=) مشاهده گردید. به طور کلی میزان ضریب تبیین حاصل از تصاویر ماهوارهای مطالعه شده با وضعیت مرتع رابطه عکس داشت و شاخصهای سنجنده TM در وضعیت خیلی ضعیف حداقل 24 درصد کاهش ضریب تبیین داشتند. بنابراین، کارایی یک شاخص گیاهی تا حدود زیادی به وضعیت مرتع، نوع تیپ گیاهی و قدرت تفکیک مکانی دادههای سنجش از دور وابسته است.