سیدعلی حسینی؛ مرتضی اکبرزاده
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 205-215
چکیده
بمنظور بررسی تغییرات فصلی تولید و مصرف گیاهان مرتعی درطول فصل رویش و چرا، سایت سرعلیآباد گرگان که معرف منطقه نیمهاستپی میباشد انتخاب گردید. تولید در داخل قطعه محصور و مصرف در بیرون این قطعه که تحت چرای دام بود، طی سالهای 86 تا 89 اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردیدند و مقایسه میانگین با ...
بیشتر
بمنظور بررسی تغییرات فصلی تولید و مصرف گیاهان مرتعی درطول فصل رویش و چرا، سایت سرعلیآباد گرگان که معرف منطقه نیمهاستپی میباشد انتخاب گردید. تولید در داخل قطعه محصور و مصرف در بیرون این قطعه که تحت چرای دام بود، طی سالهای 86 تا 89 اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردیدند و مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن انجام شد. نتایج نشان داد بین تولید و مصرف گونهها و ماههای مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد(01/0P<). نتایج نشان داد تولید طی سالهای 86 الی 89 بترتیب 1375، 1294، 1984 و 1784 کیلوگرم در هکتار بوده است. بر اساس میانگین تولید چهارساله 26 درصد تولید در اردیبهشت، 49 درصد در خرداد، 19 درصد در تیر و 6 درصد در مرداد ماه اتفاق افتاده است. میزان مصرف در سالهای 86 تا 89 بترتیب 1063، 1060، 1724 و 1403 کیلوگرم در هکتار بوده است. بر اساس میانگین مصرف چهارساله 54 درصد مصرف در خرداد، 26 درصد در تیر، 14 درصد در مرداد و 6 درصد در شهریور ماه اتفاق افتاده است. گونه Festuca ovina بترتیب با میانگین تولید و مصرف 161 و172 کیلوگرم درهکتار و Agropyrumintermedium با 57 و 64 کیلوگرم درهکتار دارای بیشترین میزان تولید و مصرف در این مرتع بودند.
فاطمه انجوی؛ منصور تقوایی؛ حسین صادقی؛ علیمراد حسنلی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 216-230
چکیده
به منظور بررسی تاثیر سوپرجاذب بر بهبود اولیه گیاهچه استبرق (Calotropis procera L.)تحت تنش خشکی، آزمایش بصورت گلدانی در منطقه باجگاه بمدت یک سال انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 6 تکرار انجام شد. با استفاده از دستگاه صفحات فشاری درصد رطوبت وزنی خاک در فشار 3/1 اتمسفر، اندازهگیری شد. تیمارهای آزمایش شامل ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر سوپرجاذب بر بهبود اولیه گیاهچه استبرق (Calotropis procera L.)تحت تنش خشکی، آزمایش بصورت گلدانی در منطقه باجگاه بمدت یک سال انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 6 تکرار انجام شد. با استفاده از دستگاه صفحات فشاری درصد رطوبت وزنی خاک در فشار 3/1 اتمسفر، اندازهگیری شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش خشکی در سه سطح، (100% ظرفیت مزرعه (شاهد)، 75 % ظرفیت مزرعه، 50% ظرفیت مزرعه) و سوپرجاذب در چهار سطح (به میزان 0، 2، 4، 6 گرم در هر کیلوگرم خاک) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که خصوصیات گیاهچه بطور معنیداری تحت تاثیر برهمکنش سوپرجاذب و تنش خشکی قرار گرفت بطوریکه وزن خشک گیاهچه در سطح شاهد سوپرجاذب و 50 درصد ظرفیت زراعی 9/1 بود که در سطح 6 گرم سوپرجاذب در کیلوگرم خاک و 50 درصد ظرفیت زراعی به 3/2 گرم افزایش یافت و راندمان مصرف آب در سطح شاهد سوپرجاذب 50 درصد ظرفیت زراعی 1/0 گرم بر لیتر بود که در سطح 6 گرم سوپرجاذب در کیلوگرم خاک و 50 درصد ظرفیت زراعی به 18/0 گرم بر لیتر افزایش یافت. با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق پلیمرهای سوپرجاذب، قادر به جذب آب برای مدت زمان طولانی بوده و به تدریج آب را در اختیار ریشه گیاه قرار داده و تاثیر تنش خشکی بر گیاه را کاهش و بنیه اولیه گیاهچه را تقویت می کند.
کبری خادم؛ محمد جنگجو؛ منصور مصداقی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 231-239
چکیده
چالههای هلالی آبگیر، در بالادست دق محمدآباد چاهک، به منظور جلوگیری از ورود رواناب به داخل دق و در نتیجه جلوگیری از گسترش کویر احداث شدهاند. در داخل چالهها بذر تاغ و آتریپلکس نیز کشت شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثر اندازه چالهها بر استقرار گیاهان و تعیین بهترین محل استقرار نهالهای کاشته شده و گیاهان بومی منطقه در هلالی آبگیر ...
بیشتر
چالههای هلالی آبگیر، در بالادست دق محمدآباد چاهک، به منظور جلوگیری از ورود رواناب به داخل دق و در نتیجه جلوگیری از گسترش کویر احداث شدهاند. در داخل چالهها بذر تاغ و آتریپلکس نیز کشت شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثر اندازه چالهها بر استقرار گیاهان و تعیین بهترین محل استقرار نهالهای کاشته شده و گیاهان بومی منطقه در هلالی آبگیر انجام شد. در امتداد ترانسکتهای خطی، 30 چاله هلالی در داخل آبراهه و 30 چاله روی پشته (خارج آبراهه) انتخاب و یک هلالی فرضی نیز در مجاورت هر چاله و با همان ابعاد در نظر گرفته شد. در هر هلالی آبگیر پنج زون استقرار در نظر گرفته شده و در داخل هر زون تعداد گیاهان کاشته شده و سایر گیاهان بهصورت جداگانه شمارش شد. احداث هلالی در داخل آبراهه اثر بیشتری بر استقرار نهال گیاهان کاشته شده نسبت به هلالیهای خارج از آبراهه داشت. با افزایش مساحت هلالی آبگیر تعداد نهالهای آتریپلکس و گیاهان طبیعی منطقه افزایش یافت، ولی این رابطه برای نهال تاغ معنیدار نبود. بیشترین استقرار برای گیاهان کاشته شده در بخش میان هلالی و برای گیاهان طبیعی در بخش وسط هلالی بود. با افزایش مساحت هلالی درصد تخریب آنها بیشتر شد. براساس نتایج این تحقیق، پیشنهاد میگردد که چالههای هلالی در داخل آبراهه، تا اینکه در دامنهها، احداث شوند. برای کاشت گیاه آتریپلکس از چالههای بزرگ (10-12 متر مربع) و برای گیاه تاغ از چالههای کوچک (6-8 متر مربع) استفاده شود.
محسن یوسفی؛ لیلا کاشی زنوزی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 240-250
چکیده
هدف از این مطالعه تعیین برخی عوامل تأثیر گذار بر پدیده طوفان گردوغبار با استفاده از روشهای مختلف است. بهمنظور تعیین مناسبترین ترکیب ورودی، از روشهای کاهش متغیر از قبیل تحلیل عاملی (حداکثر احتمال، تجزیه مؤلفههای اصلی)، آزمون گاما و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. هر کدام از روشهای مذکور ترکیب متفاوتی را ارائه نمودند که هر ...
بیشتر
هدف از این مطالعه تعیین برخی عوامل تأثیر گذار بر پدیده طوفان گردوغبار با استفاده از روشهای مختلف است. بهمنظور تعیین مناسبترین ترکیب ورودی، از روشهای کاهش متغیر از قبیل تحلیل عاملی (حداکثر احتمال، تجزیه مؤلفههای اصلی)، آزمون گاما و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. هر کدام از روشهای مذکور ترکیب متفاوتی را ارائه نمودند که هر کدام از این ترکیبها در مدل شبکه عصبی پیشخور پس انتشار با توابع آموزشی لورنبرگ مارکوآت استفاده شد که رگرسیون گام به گام با 87/0R²= و 04/0RMSE= مناسبترین ترکیب را برای مدل شبکه عصبی معرفی نمود همچنین دادهها را بهصورت ماهانه و فصلی با استفاده از مناسبترین ورودی به شبکه اعمال شد و شبیهسازی پدیده طوفان گردوغبار در فصلهای تابستان و بهار و در ماههای اردیبهشت، فروردین، خرداد، تیر، شهریور و مرداد با شاخصهای آماری ضریب همبستگی بالاتر و میانگین مربعات خطای پایینتر بدلیل پراکنش مناسب دادههای طوفان گرد و غبار انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بر اساس روشهای بهکار رفته، بیشترین تأثیر بر پدیده طوفان گرد و غبار را در استان یزد، عوامل سرعت باد غالب، دید افقی، تداوم و میانگین سرعت باد به عهده دارند
جلال عبداللهی؛ حسین نادری؛ علیرضا خوانین زاده؛ محمد صادق مهینی فر
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 251-265
چکیده
هدف از این تحقیق، شناخت اثر برخی متغیرهای محیطی بر تنوع گیاهی منطقة ندوشن در استان یزد بود. در این راستا پس از انتخاب 46 واحد همگن زمینی، در تودۀ گیاهی معرّف هر واحد اقدام به نمونهبرداری از پوشش گیاهی شد. برای اندازهگیری اطلاعات پوشش گیاهی، سطح بهینه پلات نمونهبرداری با روش سطح حداقل و تعداد پلات مورد نیاز نیز با روش آماری تعیین ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، شناخت اثر برخی متغیرهای محیطی بر تنوع گیاهی منطقة ندوشن در استان یزد بود. در این راستا پس از انتخاب 46 واحد همگن زمینی، در تودۀ گیاهی معرّف هر واحد اقدام به نمونهبرداری از پوشش گیاهی شد. برای اندازهگیری اطلاعات پوشش گیاهی، سطح بهینه پلات نمونهبرداری با روش سطح حداقل و تعداد پلات مورد نیاز نیز با روش آماری تعیین شد. در محل هر واحد نمونهبرداری بسته به عمق ریشه دوانی گیاهان، یک نمونه خاک ترکیبی جمعآوری شد. متغیرهای خاکی اندازهگیری شده شامل: درصد سنگریزه، رس، سیلت و ماسه، درصد اشباع، آهک، اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم، کلسیم، منیزیم و نسبت جذب سدیم بودند. مطالعه تنوع گیاهی منطقه بر مبنای دادههای تاج پوشش و حضور و عدم حضور گونهها و با استفاده از سه شاخص غنای گونهای، تنوع شانون- وینر و غلبه سیمپسون انجام شد. بررسی روابط بین متغیرهای محیطی و شاخصهای تنوع زیستی با استفاده از تجزیه RDA نشان داد از بین متغیرهای توپوگرافی، ارتفاع بیشترین تأثیرات معنیدار را بر تنوع گیاهی منطقه دارد. همچنین رابطۀ معنیداری بین شاخصهای تنوع گیاهی و متغیرهای خاکی میزان سدیم، آهک، درصد اشباع و بافت خاک مشاهده شد. روند تغییرات تنوع گیاهی منطقه نیز با نوع سازند زمینشناسی رابطه معنیداری داشت.
صدیقه زارع کیا؛ فرهنگ قصریانی؛ مینا بیات؛ هاجر نعمتی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 266-274
چکیده
یکی از عوامل مهم در تعیین ظرفیت چرایی مشخص کردن حد بهرهبرداری مجاز گونهها میباشد، بعلت عدم اطلاعات کافی در این زمینه، این پژوهش بهمنظور تعیین حد بهرهبرداری مجاز گونه دایمی و خوشخوراک Salsola laricina در سایت خشکهرود ساوه انجام گردید. در این بررسی سه شدت برداشت 25 ، 50 و 75 درصد با حالت بدون برداشت (شاهد) بهعنوان تیمارهای آزمایش بمدت ...
بیشتر
یکی از عوامل مهم در تعیین ظرفیت چرایی مشخص کردن حد بهرهبرداری مجاز گونهها میباشد، بعلت عدم اطلاعات کافی در این زمینه، این پژوهش بهمنظور تعیین حد بهرهبرداری مجاز گونه دایمی و خوشخوراک Salsola laricina در سایت خشکهرود ساوه انجام گردید. در این بررسی سه شدت برداشت 25 ، 50 و 75 درصد با حالت بدون برداشت (شاهد) بهعنوان تیمارهای آزمایش بمدت 3 سال مورد مقایسه قرارگرفتند. نتایج تولید علوفه گونه S. laricina نشان داد که اثر سال و اثر متقابل سال و شدتهای مختلف برداشت از لحاظ آماری در سطح یک درصد معنیدار میباشد. در سال اول بررسی بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری وجود نداشته است ولی با ادامه برداشتها در سالهای بعدی اثرات تیمارها بر پایهها به وضوح دیده شدند، بهطوریکه در سال آخر برداشت که بیشترین تأثیر تیمارها بر روی پایهها بوده است، مشخص گردید که بین تیمار شاهد و 25 درصد برداشت اختلاف معنیداری وجود نداشته و بیشترین میزان تولید را داشتهاند و بین دو تیمار دیگر نیز اختلاف معنیداری مشاهده نشد. از طرف دیگر مشاهدات نشان داد، قدرت و شادابی در پایههای شاهد نسبت به تیمارهای 25 و 50 درصد کمتر بوده است که میتوان نتیجه گرفت تحریک چرایی میتواند بر شادابی و طراوت این گونه بیفزاید. بر اساس تجزیه AMMI، مؤلفه اصلی اثر متقابل اول(IPC1) در سطح 1 درصد معنی دار شد، بطوریکه این مؤلفه 2/98 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل را بیان نمود. بای پلات اولین مولفه اصلی اثر متقابل و میانگین تولید نشان داد که تیمار 75 درصد دارای کمترین میزان تولید و پایداری و تیمار 25 درصد از میانگین تولید و پایداری خوبی برخوردار است. با توجه به نتایج حاصل میتوان بیان کرد که شدت برداشت 25 درصد ضامن بقای گونه S. laricinaدر این منطقه خواهد بود و بر قدرت و شادابی گیاه نیز تأثیر منفی نخواهد داشت.
انور سنایی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی؛ مهدی فرح پور
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 275-288
چکیده
استفاده بر اساس پتانسیل و قابلیت مراتع از اهداف تعیین شایستگی میباشد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تعیین شایستگی مرتع برای چرای گوسفند بر اساس دستورالعمل (Manual of Suitability for Sheep Grazing) در مراتع طالقان میانی و مقایسه آن با دستورالعمل فائو (1991) انجام شد. بر این اساس مدل نهایی شایستگی از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی، منابع آب و فرسایش خاک مشخص ...
بیشتر
استفاده بر اساس پتانسیل و قابلیت مراتع از اهداف تعیین شایستگی میباشد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تعیین شایستگی مرتع برای چرای گوسفند بر اساس دستورالعمل (Manual of Suitability for Sheep Grazing) در مراتع طالقان میانی و مقایسه آن با دستورالعمل فائو (1991) انجام شد. بر این اساس مدل نهایی شایستگی از تلفیق سه معیار پوشش گیاهی، منابع آب و فرسایش خاک مشخص گردید. نمونهبرداری در مناطق معرف تیپهای گیاهی به روش تصادفی-سیستماتیک با استقرار 4 ترانسکت 200 متری و 40 پلات یک متر مربعی در راستای آن صورت گرفت و در هر پلات فهرست گونههای موجود، درصد پوشش هر گونه، درصد ترکیب گیاهان قابل چرای دام و تولید آنها برداشت و محاسبه گردید. بدین منظور نتایج دستورالعمل پیشنهادی با نتایج مدل فائو (1991) با استفاده از آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که کم بودن نسبت علوفه قابل دسترس، پایین بودن حد بهرهبرداری مجاز، فرسایش و سازند حساس خاک نسبت به فرسایش (مارن) ، وضعیت فقیر و گرایش منفی در بعضی از تیپها، کوهستانی بودن و شیب زیاد برخی از تیپهای گیاهی را از عوامل محدود کننده شایستگی مراتع منطقه از نظر چرای گوسفند دانست. نتایج نهایی مدل چرای گوسفند نشان داد که هیچ تیپ گیاهی در طبقه S1 و N قرار نگرفت و بیشتر تیپهای منطقه مورد مطالعه در طبقه شایستگی S2 جای گرفتند. بهطوریکه از 9/25576 هکتار مراتع منطقه مورد مطالعه 25/87% (15/22322 هکتار) در طبقه S2 و 75/12% (75/3254 هکتار) در طبقه S3 قرار دارند. نتایج حاصل از مقایسه دو روش تعیین شایستگی نشان داد که اختلاف معنیداری بین دو روش وجود ندارد (01/0P<).
سیده خدیجه مهدوی؛ مهشید سوری؛ احمد چوپانیان
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 289-297
چکیده
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه ...
بیشتر
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه به وجود مناطق اقلیمی مختلف در کشور، توجه به سهم و میزان ترسیب کربن هریک از این مناطق، قابل تأمل است. بدین منظور، قابلیت ترسیب کربن خاک مراتع کوهستانی استان کرمانشاه در سه طبقه ارتفاعی و در چهار جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس نمونه برداری از خاک در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتیمتری خاک رویشگاههای Astragalusgossypinus(گون سفید) وAstragalusparrowianus (گون زرد) انجام شد. میزان کربن آلی، وزن مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی، اسیدیته و درصد رطوبت اشباع و بافت خاک پروفیلها در هر دو عمق خاک اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که پارامترهای بافت، وزن مخصوص ظاهری و اسیدیته به ترتیب از مهمترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس دادهها در قالب طرح فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی، اختلاف معنیداری در سطح معنیداری 1درصد در بین دو گونه مذکور و همچنین در بین طبقات ارتفاعی و جهت های جغرافیایی مورد بررسی بر روی میزان ترسیب کربن خاک مشاهده گردید. نتایج مقایسه میانگینها بر اساس آزمون SNK هم بیانگر این مطلب است که بیشترین مقدار ترسیب کربن در طبقه ارتفاعی سوم و در جهت جغرافیایی شمالی مشاهده گردید. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که گونه گون زرد قابلیت ترسیب کربن خاک بیشتری نسبت به گونه گون سفید دارد.
بهرام قلی نژاد
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 298-307
چکیده
این تحقیق با هدف تبیین تغییرات تنوع، غنا و یکنواختی گونههای گیاهی در مدیریتهای مختلف (وضعیتهای مختلف) در 5 تیپ گیاهی انجام گرفت. برای این منظور پس از تعیین تیپهای گیاهی، وضعیت مرتع به روش چهار فاکتوره محاسبه گردید. درصد تاج پوشش و تراکم گونههای گیاهی در مسیر ترانسکتها و در داخل پلاتها برای محاسبه تنوع، غنا و یکنواختی تعیین ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تبیین تغییرات تنوع، غنا و یکنواختی گونههای گیاهی در مدیریتهای مختلف (وضعیتهای مختلف) در 5 تیپ گیاهی انجام گرفت. برای این منظور پس از تعیین تیپهای گیاهی، وضعیت مرتع به روش چهار فاکتوره محاسبه گردید. درصد تاج پوشش و تراکم گونههای گیاهی در مسیر ترانسکتها و در داخل پلاتها برای محاسبه تنوع، غنا و یکنواختی تعیین شد. تنوع با شاخص سیمپسون، تابع شانون – وینر و شاخص هیل (N1 و N2)، غنای گونهای با روشهای مارگالف، منهینیک، روش بوتاسترپ و جکنایف و یکنواختی گونهها نیز به روشهای سیمپسون، کامارگو، اسمیت - ویلسون و شاخص اصلاح شده نی برآورد شد. برای تبیین ارتباط بین تغیرات تنوع، غنا و یکنواختی گونههای گیاهی با وضعیتهای مختلف از آزمون مقایسه میانگینها (آزمون تی استیودنت غیرجفتی) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مدیریتهای مختلف با تغییر وضعیت مرتع میتوان روندی از تغییرات منظم بین معیارهای پوشش گیاهی با وضعیت مرتع مشاهده نمود به این صورت که مقدار عددی شاخصهای برآوردی تنوع و یکنواختی گونهای در وضعیت خوب دارای مقدار بیشتری نسبت به وضعیت متوسط و ضعیف است اما در برآورد غنای گونهای بیشترین مقدار عددی شاخصها به تزتیب متعلق به وضعیت خوب، ضعیف و سپس متوسط است. نتایج حاصل از مقایسه میانگین نشان میدهد که در در مقایسه وضعیت خوب با فقیر در بیشتر شاخصهای استفاده شده در هر سه حالت تنوع، غنا و یکنواختی، اختلاف معنیداری مشاهده میشود اما در مقایسه وضعیت خوب با وضعیت متوسط مرتعی میتوان اذعان کرد که اختلاف معنیداری مشاهده نمیشود.
قاسمعلی ابرسجی؛ محمد مهدوی؛ محمدحسن جوری
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 308-318
چکیده
بررسی برخی از خصوصیات اکولوژیکی گونه مرتعی Frankenia hirsuta با هدف شناخت و دستیابی به اطلاعات کاربردی در مراتع شور استان گلستان انجام شد. این منطقه دارای خاک شور با سفره آب زیرزمینی کم عمق بوده و معمولاً گیاهان شورپسند در آن رویش دارند. جهت بررسی این گونه برخی عوامل مانند خصوصیات خاک، پوشش گیاهی، فنولوژی، کیفیت علوفه، ارزش رجحانی و غیره ...
بیشتر
بررسی برخی از خصوصیات اکولوژیکی گونه مرتعی Frankenia hirsuta با هدف شناخت و دستیابی به اطلاعات کاربردی در مراتع شور استان گلستان انجام شد. این منطقه دارای خاک شور با سفره آب زیرزمینی کم عمق بوده و معمولاً گیاهان شورپسند در آن رویش دارند. جهت بررسی این گونه برخی عوامل مانند خصوصیات خاک، پوشش گیاهی، فنولوژی، کیفیت علوفه، ارزش رجحانی و غیره تعیین گردید. نتایج نشان داد، این گونه در این اکوسیستم بر روی خاکهایی با بافت سیلتی لوم، اسیدیته 7/7 تا 8/7 و هدایت الکتریکی 2/28 تا 2/30 دسیزیمنس بر متر پراکنش دارد. معمولاً رشد مجدد پاییزه در این گونه از مهر ماه آغاز شده، ولیکن رشد رویشی فعال از اواسط بهمن ماه شروع و گلدهی در خرداد و بذردهی در مرداد ماه اتفاق میافتد. در مرحله رشد رویشی دارای 3/10 درصد پروتئین خام میباشد که این میزان در مرحله گلدهی به 7/8 درصد و در مرحله بذردهی به 1/7 درصد کاهش مییابد. این گونه علاوه بر دارا بودن ریشه راست، ریشههای جانبی و فرعی نیز دارد. طول ریشه اصلی کوتاه و معمولاً در حدود 5 سانتیمتر ولی طول ریشه فرعی حدود 50 سانتی متر که ابتدا به حالت افقی در خاک حرکت نموده و سپس بصورت عمقی نفوذ مینماید. بطور کلی این گونه معمولاً در منطقه شور استان، بصورت لکهای و در مکانهای پست و نقاطی که از رطوبت مناسب و شوری به نسبت کمتری برخوردار است، انتشار دارد. جهت حفظ و بهره برداری پایدار از این گونه پیشنهاد میشود که ضمن رعایت زمان مناسب ورود و خروج دام، هر چند سال یکبار نسبت به بذر پاشی این گونه در نقاط مستعد اقدام شود.
قدرت اله حیدری؛ حمیدرضا سعیدی گراغانی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 219-229
چکیده
دانش سنتی و بومی بهرهبرداران مراتع میراث ملی گرانقدری محسوب میشود که برای برنامههای مدیریتی و توسعه اجتماعی، فرصتهایی را فراهم میکند و به شناسایی، اولویتبندی و ساماندهی منابع محلی کمک مینماید. معرفی این دانش سنتی در بین اقشار جامعه باعث رویکرد مثبت نسبت به شغل شبانی شده و میتواند استحکام ساختار اجتماعی را در کشور تقویت ...
بیشتر
دانش سنتی و بومی بهرهبرداران مراتع میراث ملی گرانقدری محسوب میشود که برای برنامههای مدیریتی و توسعه اجتماعی، فرصتهایی را فراهم میکند و به شناسایی، اولویتبندی و ساماندهی منابع محلی کمک مینماید. معرفی این دانش سنتی در بین اقشار جامعه باعث رویکرد مثبت نسبت به شغل شبانی شده و میتواند استحکام ساختار اجتماعی را در کشور تقویت کند. بر این اساس در این پژوهش مشارکتی سعی شد ضمن معرفی سازوکارهای بومی مدیریت سامانهای عرفی توسط عشایر نیمه کوچنده مراتع ییلاقی دامنة جنوبی کوه دماوند به نقش شناخت و بهرهگیری از آن در طرحهای اصلاحی و احیایی مراتع و بهبود وضعیت و شرایط اقتصادی و اجتماعی بهرهبرداران بپردازد. روش انجام این پژوهش کیفی است، در این روش ضمن انجام مصاحبههای عمیق و جمعآوری اطلاعات، سئوالات محوری در خصوص استفاده از مراتع تعیین شد. نتایج جمعبندی اظهارات مصاحبه شوندگان نشان میدهد بهرهبرداران مراتع به راحتی میتوانند کروکی (حدود) سامان عرفی، تقسیم مکانی پراکنش دام، تنظیم اندازه گله یا لنگهها، محلهای تامین آب شرب گله، مسیر حرکت گله، بهترین نقاط چراگاه و استراحت گله را به خوبی تعیین و تفکیک نمایند. آنها همچنین میتوانند با اجرای سیستمهای چرایی سنتی مانند چرا در شب و مه، رعایت زمان ورود دام، مدت توقف دام و قرق قسمتهای مختلف مرتع، از تمام قسمتهای یک محدودة عرفی بهصورت یکنواخت استفاده نمایند. بهنظر میرسد دانش بومی و تجربه شغلی شبانان میتواند در فعالیتهای مشارکتی برای دستیابی به مدیریت پایدار نقش اساسی ایفا نماید و زمینه موفقیت طرحهای مرتعداری را با افزایش سطح مشارکت آنها فراهم کند.
وحیده عبداللهی؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ جلیل فرزادمهر؛ هرمز سهرابی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 330-343
چکیده
استان خراسان جنوبی با داشتن مراتع وسیع با آب و هوای خشک و نیمهخشک و گونههای خاص گیاهی یکی از نواحی مستعد زیست و پرورش شتر میباشد. علیرغم اهمیت شترداری در این استان تا بحال در زمینة گزینش گونههای گیاهی توسط شتر و بخصوص ارتباط آن با فاکتورهای شیمیایی گیاهان تحقیقی انجام نشده است. از اینرو تحقیق حاضر بههمین منظور و با هدف ...
بیشتر
استان خراسان جنوبی با داشتن مراتع وسیع با آب و هوای خشک و نیمهخشک و گونههای خاص گیاهی یکی از نواحی مستعد زیست و پرورش شتر میباشد. علیرغم اهمیت شترداری در این استان تا بحال در زمینة گزینش گونههای گیاهی توسط شتر و بخصوص ارتباط آن با فاکتورهای شیمیایی گیاهان تحقیقی انجام نشده است. از اینرو تحقیق حاضر بههمین منظور و با هدف کلی بررسی رابطه بین خوشخوراکی و ارزش غذایی گونهها در منطقه سرچاه عماری واقع در جنوب بیرجند صورت گرفت. برای این منظور در منطقه مورد مطالعه در سه مرحله رشد رویشی، گلدهی و بذردهی انتخاب گیاهان توسط 5 شتر و به روش زمانی مطالعه شد. در هر مرحله مطالعه در طی سه روز و در دو نوبت صبح و عصر انجام شد. در این تکنیک هر حیوان برای مدت 30 دقیقه در طول تغذیهاش دنبال شد. همزمان با تعیین ارزش رجحانی گیاهان در هر مقطع زمانی از گونههای گیاهی مورد چرای شتر به میزان لازم جهت آنالیز شیمیایی برداشت گردید برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این تحقیق از نرمافزار آماری SPSS 15 استفاده شد. نتایج بیان داشت ارتباط معنیداری بین ترجیح چرایی دام و ترکیبات شیمیایی گونهها وجود ندارد. در بین گونهها Seidlitzia rosmarinus ضمن دارا بودن بالاترین مقادیر DMD و ME و مقادیر بالای CP، همچنین کمترین مقدار CF، ADF و NDF، در تمام مراحل بالاترین میزان ارزش رجحانی را نیز داشته است. با توجه به نتایج میتوان بیان کرد اثرات عناصر شیمیایی بر خوشخوراکی گیاهان از یک گونه به گونة گیاهی دیگر متفاوت است و اگر چه که ترکیبات شیمیایی عامل مهمی در انتخاب علوفه توسط دام میباشند اما تأثیر آنها به عوامل مختلفی از جمله ترکیب گیاهی منطقه، میزان دسترسی دام به علوفه، نحوة پراکنش گیاه، ذائقه دام و ... وابسته میباشد.
کاظم دشتکیان؛ حمیدرضا عباسی؛ محمد ابوالقاسمی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 344-355
چکیده
همواره در مناطق بیابانی این سؤال مطرح بوده که منشأ تپههای ماسهای کجاست؟ در این زمینه نظریههای متعددی ارائه گردیده و روشهای مختلفی جهت یافتن منشأ تپههای ماسهای ابداع و بهکار گرفته شده است. با توجه به نظر مطروحه راجع به نقش کویرها به عنوان منشأ ماسههای بیابانی، در این پژوهش ارتباط موقعیت سطوح کویری نسبت به ماسهزارهای ...
بیشتر
همواره در مناطق بیابانی این سؤال مطرح بوده که منشأ تپههای ماسهای کجاست؟ در این زمینه نظریههای متعددی ارائه گردیده و روشهای مختلفی جهت یافتن منشأ تپههای ماسهای ابداع و بهکار گرفته شده است. با توجه به نظر مطروحه راجع به نقش کویرها به عنوان منشأ ماسههای بیابانی، در این پژوهش ارتباط موقعیت سطوح کویری نسبت به ماسهزارهای استان یزد با استفاده از فنون پیشرفته GIS مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا نقشه ماسهزارهای استان و همچنین نقشه کویرهای استان و مناطق همجوار تهیه گردید. سپس فاصله و جهت جغرافیایی نزدیکترین کویرها نسبت به واحدهای ماسهای مجاور اندازهگیری و بررسی گردید. ضمناً مرکز ثقل جغرافیایی واحدهای ماسهای استان و کویرهای مجاور تعیین شد. بر اساس نتایج، حدود 60 درصد از واحدهای ماسهای فاصلهای کمتر از 10 کیلومتر تا کویرها دارند و میانگین فاصله آنها تا نزدیکترین کویر 12745 متر است. در بیش از 79 درصد از ماسهزارها، نزدیکترین کویر در جهت غرب تا شمال قرار دارد. متوسط زاویه جهت کویرها نسبت به ماسهزارها 332 درجه در امتداد شمال و جهت گردش عقربههای ساعت بود که با گلبادها و گلطوفانهای عمده استان نیز مطابقت دارد. بنابراین اگر همه ماسهزارها و کویرهای استان به یک ماسهزار و یک کویر تبدیل شود آنگاه ماسهزاری با مساحت تقریبی 424567 هکتار و یک کویر مجتمع به مساحت 220506 هکتار وجود خواهد داشت. این کویر مجتمع دقیقا در شمال غربی ماسهزار مجتمع شده قرار خواهد گرفت. و سرانجام، با توجه به هم سویی بادهای غالب، فرضیه نقش کویرها به عنوان منشأ اصلی ماسهزارهای استان یزد قوت بیشتری میگیرد.
علی محمد قائمی نیا
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 356-372
چکیده
با توجه به عملیات دشوار صحرایی در مناطق بیابانی به منظور اندازهگیری فرسایش بادی، استفاده از دستگاههای با کارایی بالا، مقاوم به شرایط محیط و نیاز کمتر به مراقبت و نگهداری ضروری است. هدف اصلی این تحقیق، طراحی، ساخت و ارزیابی رسوبگیر فرسایش بادی EDST (Eight Directional Sand Trap) است تا بتواند در مناطق مورد توجه از لحاظ فرسایش و رسوب بادی مورد ...
بیشتر
با توجه به عملیات دشوار صحرایی در مناطق بیابانی به منظور اندازهگیری فرسایش بادی، استفاده از دستگاههای با کارایی بالا، مقاوم به شرایط محیط و نیاز کمتر به مراقبت و نگهداری ضروری است. هدف اصلی این تحقیق، طراحی، ساخت و ارزیابی رسوبگیر فرسایش بادی EDST (Eight Directional Sand Trap) است تا بتواند در مناطق مورد توجه از لحاظ فرسایش و رسوب بادی مورد استفاده قرار گیرد. دستگاه ساخته شده دارای دو بخش دریافت رسوب از سطح خاک تا ارتفاع 60 سانتیمتر و مخازن نگهدارنده رسوب در راستای هشت جهت جغرافیایی است. همچنین دستگاه با بهرهگیری از کلاهک یک طرفه و بادنمای متصل به آن، ضمن تخلیه جریان هوای ورودی به دستگاه، با توجه به سرعت و جهت باد، به طور خودکار سبب ایجاد خلاء در قسمت پشت به باد کلاهک شده و مانع از ایجاد مقاومت زیاد دستگاه در برابر جریان باد ورودی به دستگاه میشود. نتایج ارزیابی دستگاه در داخل تونل باد نشان داد که کارایی دریافت دستگاه در سرعتهای مختلف مورد بررسی (1، 2، 3، 4 و 5 متر بر ثانیه) متفاوت است بهطوریکه بیشترین کارایی برابر با 3/47% در سرعت ms-14 مشاهده گردید. همچنین کارایی دستگاه در تعیین سمت انتقال رسوب با افزایش سرعت باد افزایش یافته و در سرعت ms-15 به 8/61% رسید. مقایسه منحنی تجمعی دانهبندی رسوب داخل دستگاه و منبع رسوب در تونل باد نشان داد که دستگاه به قطر ذرات انتخابپذیر است به طوری که در به تلهاندازی ذرات با قطر بیش از mm1/0 با کارایی 86% عمل میکند اما در به تلهاندازی ذرات کوچکتر از mm1/0 ناکارآمد است.
غلامرضا ناصری؛ قاسمعلی ابرسجی؛ محمد فیاض
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 373-381
چکیده
بمنظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع تیلآباد در استان گلستان اجرا شد. ارزش رجحانی، ترجیح دام در خوردن یک گیاه نسبت به گیاهان دیگر است، با این وصف که دام به صورت آزاد قادر به انتخاب گیاهان برای چرا باشد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمان سنجی و تولید و مصرف گونههای گیاهی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ...
بیشتر
بمنظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع تیلآباد در استان گلستان اجرا شد. ارزش رجحانی، ترجیح دام در خوردن یک گیاه نسبت به گیاهان دیگر است، با این وصف که دام به صورت آزاد قادر به انتخاب گیاهان برای چرا باشد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمان سنجی و تولید و مصرف گونههای گیاهی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در روش زمان سنجی (استفاده از دوربین فیلمبرداری) نشان داد تفاوت معنیداری از نظر مدت زمان مصرف علوفه بین گونهها وجود دارد. بطوریکه گونه Artemisiasieberi در رتبه اول و گونه Poabulbosa و یکسالهها در رتبه دوم قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس درصد بهرهبرداری گونهها نیز نشان دهنده تفاوت معنیدار بین گونهها است. گونههای Poabulbosa و یکسالهها بالاترین درصد مصرف را داشتند و در رتبه اول قرار داشتند و سایر گونهها در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در این میان گونههای Artemisiasieberi، Festucaovina و Stipabarbata از رجحان متوسط برخوردار بودند اما گونههای Poabulbosa و یکسالهها، نسبتا خوشخوراک بودند. بطور کلی مشاهدات نشان داد، تراکم، فراوانی و در دسترس بودن گونهها از جمله عوامل مؤثر بر ارزش رجحانی گیاهان بوده است. بطوری که در هر دو روش گونههای Artemisiasieberi، Poabulbosa, و یکسالهها بیشتر از سایر گونهها مورد استفاده دام قرار گرفتند.
محرم اشرف زاده؛ رضا عرفانزاده؛ سید حمزه حسینی کهنوج
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 381-391
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسه فاکتورهای کیفی علوفه (CP، DMD و ADF) گونههای گیاهی در دو مرحلهی فنولوژیکی بین دو منطقه که مجاور هم اما متفاوت در ویژگیهای خاک بودند انجام شد. دو منطقه در دو طرف رودخانهای در مراتع شهرستان زریندشت در جنوب استان فارس قرار داشتند. یکی از این مناطق دارای خاک شور و قلیا (842/2%=ESP، 51/6=SAR، 6/15=EC و 30/8=pH) و منطقه دوم با خاک ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسه فاکتورهای کیفی علوفه (CP، DMD و ADF) گونههای گیاهی در دو مرحلهی فنولوژیکی بین دو منطقه که مجاور هم اما متفاوت در ویژگیهای خاک بودند انجام شد. دو منطقه در دو طرف رودخانهای در مراتع شهرستان زریندشت در جنوب استان فارس قرار داشتند. یکی از این مناطق دارای خاک شور و قلیا (842/2%=ESP، 51/6=SAR، 6/15=EC و 30/8=pH) و منطقه دوم با خاک قلیایی (128/1%=ESP، 18/4=SAR، 24/1=EC و 53/8=pH) بود. جهت انجام این تحقیق، علوفه گونههای گیاهی که در هر دو منطقه مشترکاً وجود داشتند برداشت و جهت تجزیه شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شدند. از آزمون t مستقل برای مقایسه ADF، CP و DMD بین دو منطقه شور و قلیا و قلیایی در هر مرحله فنولوژیکی استفاده گردید. نتایج نشان داد که در هر دو مرحله فنولوژی، گونههای شورپسند از قبیل: halimus AtriplexوSeidlitzia rosmarinus در خاکهای قلیایی از کیفیت بیشتری (DMD و CP) برخوردار بودند و سایر گونهها یا اینکه بین دو منطقه فاقد تفاوت معنیداری بودند و یا اینکه در منطقه شور و قلیا بیشتر از منطقه قلیایی بودند. این تحقیق نشان داد که برخی از گونه ها نسبت به سایرین در برابر شرایط نامطلوب خاک (شرایط قلیایی) قدرت سازگاری بیشتری داشته و دارای کیفیت بهتری میباشند. بنابراین این نتایج میتواند در مدیریت مراتع این منطقه از قبیل انتخاب گونههای مناسب جهت حفاظت و اصلاح پوشش گیاهی آن مورد استفاده قرار گیرد.
سینا سرابی؛ علی حشمت پور؛ چوقی بایرام کمکی؛ ابوالفضل طهماسبی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، صفحه 392-405
چکیده
تحلیل خشکسالی و پارامترهای متاثر بر آن با استفاده از اطلاعات سنجش از دور پتانسیل بالایی برای بهبود دانش علمی در مورد خصوصیات خشکسالی و تاثیرات این پدیده بر روی پوشش گیاهی دارد. تحقیق پیشرو با هدف بررسی ارتباط میان شاخصهای ماهوارهای و شاخص SPI در مراتع شمالی استان گلستان صورت گرفت. بدین منظور ابتدا شاخص SPI در میانگینهای متحرک یک، ...
بیشتر
تحلیل خشکسالی و پارامترهای متاثر بر آن با استفاده از اطلاعات سنجش از دور پتانسیل بالایی برای بهبود دانش علمی در مورد خصوصیات خشکسالی و تاثیرات این پدیده بر روی پوشش گیاهی دارد. تحقیق پیشرو با هدف بررسی ارتباط میان شاخصهای ماهوارهای و شاخص SPI در مراتع شمالی استان گلستان صورت گرفت. بدین منظور ابتدا شاخص SPI در میانگینهای متحرک یک، سه و شش ماهه مورد محاسبه قرار گرفت، سپس نقشههای پهنهبندی با استفاده از مکانیزم پهنهبندی کریجینگ تهیه گردید. در مرحله بعد با استفاده از تصاویر سنجنده MODIS و پس از انجام اصلاحات مورد نیاز این نوع از سنجنده بر روی تصاویر، از 3 شاخص NDVI، SAVI و VCI، نقشه پوشش گیاهی تهیه گردید. همچنین بهمنظور تطابق زمانی دادههای اقلیمی با تصاویر ماهوارهای، پایه زمانی مشترک 9 ساله (89-1380) مطابق با سال میلادی (10-2002) انتخاب گردید. در نهایت بهمنظور بررسی ارتباط میان شاخصهای تصاویر ماهوارهای با شاخص SPI از ضرایب همبستگی و رگرسیون خطی استفاده گردید. نتایج نشان دهنده همبستگی متوسط و خوب میان شاخصهای ماهوارهای با شاخص SPI در ماههای اوج رشد پوشش گیاهی بود. همچنین همبستگی میان شاخصهای پوشش گیاهی با میانگین متحرک سه و شش ماهه در فصول غیر رشد پوشش گیاهی و در فصول رشد پوشش گیاهی با میانگین متحرک یک ماهه شاخص SPI بیشتر بود.