احمد موسوی؛ علی احسانی؛ فرهاد آقاجانلو
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 208-197
چکیده
استفاده از مطالعات فنولوژی، یعنی شناخت و بررسی تاریخ ظهور پدیدههای زیستی مختلف در گیاهان، یکی از ابزارهای مناسب برای تشخیص زمان بهرهبرداری از مراتع است. عواملی از قبیل دما، رطوبت، بارندگی، و نور شرایط مناسب و لازم برای رشد و نمو گیاهان را فراهم آورده و رخدادهای زیستی را رقم میزنند. برای تعیین فنولوژی و ثبت واکنش زیستی گونهFestuca ...
بیشتر
استفاده از مطالعات فنولوژی، یعنی شناخت و بررسی تاریخ ظهور پدیدههای زیستی مختلف در گیاهان، یکی از ابزارهای مناسب برای تشخیص زمان بهرهبرداری از مراتع است. عواملی از قبیل دما، رطوبت، بارندگی، و نور شرایط مناسب و لازم برای رشد و نمو گیاهان را فراهم آورده و رخدادهای زیستی را رقم میزنند. برای تعیین فنولوژی و ثبت واکنش زیستی گونهFestuca ovina به تغییر عوامل محیطی، این تحقیق در مراتع بادامستان استان زنجان واقع در 45 کیلومتری شمال شرقی شهر زنجان بمدت 4 سال اجراء شد. نتیجه بررسیها نشان داد که نحوه واکنش این گونه به زمان و مقدار بارش، خصوصاً در طول فصل رویش یعنی از شروع بهار تا تیر ماه، بسیار ویژه میباشد؛ چرا که در سال آّبی 87-1386 که مقدار بارندگی در فصل رویش بسیار کمتر از حد میانگین بود (2/57 میلیمتر در سه ماهه فصل بهار) رشد زایشی و تشکیل گلها به هیچ وجه دیده نشد بهطوری که در این سال حتی یک مورد نیز گلدهی در منطقه مشاهده نگردید. هر چند که مقدار کل بارش در سال آبی 87-1386 کمتر از میانگین سالانه منطقه نبود (3/683 میلیمتر). کاهش شدید بارندگی در طول فصل بهار باعث گردید که این گونه نتواند فنولوژی خود را کامل نموده و تولید بذر نماید. در مقایسه با سال آبی87-1386 ، سال آبی 89-1388 بارندگی بسیار کمتری داشته است (7/410 میلیمتر) ولی بدلیل بارش مناسب در بهار 1389(184 میلیمتر) این گونه ضمن گلدهی تمامی مراحل فنولوژی خود را کامل کرد از این رو به نظر میرسد که برای این گونه، بارشهای بهاری برای تکمیل چرخه زیستی گیاه بسیار حیاتی میباشد.
علیرضا افتخاری؛ حسین ارزانی؛ احسان زندی اصفهان؛ اسماعیل علیزاده
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 218-209
چکیده
با توجه به وسعت و اهمیت مراتع کشور و نقش آن در حفظ آب و خاک، تولید علوفه و سایر خدمات زیستمحیطی و وجود شواهد دال بر تخریب این منبع خدادادی، لازم است اقداماتی در جهت جلوگیری از تخریب و همچنین بهبود وضعیت آن انجام شود. یکی از مهمترین این اقدامات تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری میباشد. از اینرو بهدست آوردن اطلاعاتی مبنی بر اینکه ...
بیشتر
با توجه به وسعت و اهمیت مراتع کشور و نقش آن در حفظ آب و خاک، تولید علوفه و سایر خدمات زیستمحیطی و وجود شواهد دال بر تخریب این منبع خدادادی، لازم است اقداماتی در جهت جلوگیری از تخریب و همچنین بهبود وضعیت آن انجام شود. یکی از مهمترین این اقدامات تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری میباشد. از اینرو بهدست آوردن اطلاعاتی مبنی بر اینکه طرحهای اجرا شده تا چه حد در جلوگیری از تخریب و بهبود وضعیت مراتع نقش داشتهاند، ضروری بنظر میرسد. در این تحقیق، مراتع قشلاقی دارای طرح و فاقد طرح در منطقه زرندیه مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور، 16 مرتع دارای طرح و 14 مرتع فاقد طرح برای مقایسه بنحوی انتخاب شدند که تمام حالتهای مدیریتی (انفرادی، مشاعی با سطوح متفاوت مرتع) در مراتع دارای طرح و فاقد طرح لحاظ شده و از نظر شرایط اقلیمی نیز تا حد امکان مشابه باشند. از اینرو، همه مراتع از منطقه مامونیه زرندیه که دارای آب و هوای گرم و خشک است، انتخاب شدند. پس از محاسبه، تعداد 60 پلات در اندازه 2 مترمربع در نظر گرفته شد. در هر تیپ گیاهی، منطقهای بهعنوان منطقه معرّف شناسایی شد و فاکتورهای پوشش تاجی، تولید، تراکم، لاشبرگ، غنای گونهای، وضعیت و گرایش در زمان آمادگی مرتع مورد اندازهگیری و ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری دادههای بدستآمده با استفاده از آزمونt انجام شد. براساس نتایج بدستآمده اختلاف معنیداری بین مراتع دارای طرح و بدون طرح در بیشتر فاکتورهای مورد ارزیابی مشاهده شد. نتیجه کلّی این تحقیق نشان داد که مراتع دارای طرح نسبت به مراتع بدون طرح از وضعیت بهتری برخوردار بودند.
مهران لشنی زند؛ یحیی پرویزی؛ لیلا ابراهیمی؛ بیتا مسعودی؛ بهمن رفیعی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 230-219
چکیده
افزایش گرماوتغییر اقلیم کره زمین، ناشی از اثر گلخانهای گازهای کربنی (به علل گسترش استفاده از انرژی فسیلی، نابودی پوشش گیاهی و تخریب منابع اراضی و خاک) به جو زمین، مهمترین تهدید توسعه پایدار و امنیت غذایی بویژه در مناطق خشک ونیمهخشک جهان نظیر ایران است. راهکار مهم مقابله با این مشکل، ترسیب کربن در اکوسیستمهای گیاهی با روشهای ...
بیشتر
افزایش گرماوتغییر اقلیم کره زمین، ناشی از اثر گلخانهای گازهای کربنی (به علل گسترش استفاده از انرژی فسیلی، نابودی پوشش گیاهی و تخریب منابع اراضی و خاک) به جو زمین، مهمترین تهدید توسعه پایدار و امنیت غذایی بویژه در مناطق خشک ونیمهخشک جهان نظیر ایران است. راهکار مهم مقابله با این مشکل، ترسیب کربن در اکوسیستمهای گیاهی با روشهای مدیریتی ،نظیر عملیات بیولوژیکی است. به منظور بررسی و مقایسه میزان ترسیب کربن، بر اثر عملیات بیولوژک، دو حوضه ریمله خرمآباد و آبخوانداری کوهدشت انتخاب و در هر یک منطقه معرف و شاهد مشخص شد. در هر یک از مناطق مذکور با روش ترانسکتگذاری و انداختن پلات، نمونهبرداری صورت گرفت. سپس نمونهها خشک و توزین گردید و وزن آنها در پلات و هکتار محاسبه شد. سپس از هر نمونه 10 گرم به آزمایشگاه انتقال و میزان ترسیب کربن در واحد سطح تعیین گردید. نتایج حاصل نشان داد که منطقه معرف حوزه ریمله با میزان 1604 کیلوگرم در هکتار بیشترین و منطقه معرف حوزه کوهدشت با 122 کیلوگرم در هکتار کمترین میزان ترسیب کربن را داشت. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل آماری در محیطهای Excel، Minitab وSPSS بیانگر وجود اختلاف معنیداری در میزان ترسیب کربن در سایتهای مورد بررسی بود.
رضا باقری؛ صدیقه محمدی؛ مهرداد سلجوقی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 243-231
چکیده
با توجه به اختصاص آمار بیشترین تغییر کاربری اراضی کشور به استان کرمان، این تحقیق به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات فیزیکی خاک انجام شد. برای این منظور 6 سایت با شرایط اکولوژیکی مشابه شامل مرتع قرق (NG)، مرتع تحت چرای شدید (HG)، مرتع با گونه غالب شیرین بیان و تحت چرای متوسط(MG)، اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان (Gl T)، دیمزار ...
بیشتر
با توجه به اختصاص آمار بیشترین تغییر کاربری اراضی کشور به استان کرمان، این تحقیق به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات فیزیکی خاک انجام شد. برای این منظور 6 سایت با شرایط اکولوژیکی مشابه شامل مرتع قرق (NG)، مرتع تحت چرای شدید (HG)، مرتع با گونه غالب شیرین بیان و تحت چرای متوسط(MG)، اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان (Gl T)، دیمزار (D) و دیمزار رها شده (F) در منطقه جمال آباد شهرستان بافت جهت مطالعه انتخاب شدند و طرح در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی در اواسط آبان ماه سال 1392با 6 تکرار انجام شد. نمونهگیری خاک از عمق 10-0 سانتیمتری و 30-20 سانتیمتری در سایتهای مورد مطالعه و خصوصیات فیزیکی خاک شامل کوبیدگی خاک ( شاخصهای وزن مخصوص ظاهری خاک و درصد تخلخل) فرسایشپذیری خاک (متأثر از میزان ماسه ریز، ماسه درشت، سیلت، رس و کربن آلی خاک) و رطوبت خاک مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شخم غیرگسسته در سایت شخمخورده شیرین بیانزار (Gl T) (هر 3-4 سال یکبار) اثر سوء بر فرسایشپذیری خاک ندارد اما اگر شخم هر سال بصورت متوالی تکرار شود (سایت دیمزار)، اثرات مضر شخم بر فرسایشپذیری خاک نمایان میشود و حتی با رها کردن شخم به مدت چندین سال (سایت دیمزار رها شده) نیز این اثر مضر بر فرسایشپذیری خاک همچنان باقی میماند. عرصههای مرتعی تحت مدیریت چرای دام (چرای متوسط) بهطور معنیداری نسبت به سایت چرای شدید فرسایشپذیری خاک را کاهش داد اما فرقی معنیدار بین سایت قرق و چرای متوسط مشاهده نشد. طبق نتایج این تحقیق در سایت تحت چرای شدید در مقایسه با سایت چرای متوسط و بدون چرا شاهد نرخ افزایشی معنیداری به میزان 35/0 گرم بر سانتیمتر مکعب در وزن مخصوص ظاهری خاک بودیم و فرقی معنیدار از نظر این صفت بین سایتهای تحت چرای متوسط و بدون چرا مشاهده نشد. این افزایش فشردگی خاک در سایت چرای شدید با کاهش تخلخل و رطوبت خاک به ترتیب به میزان 5/22 و 2 درصدی در مقایسه با سایت قرق همراه شده است. طبق این نتایج پیشنهاد میشود بخش اجرایی دستگاههای دولتی منابع طبیعی دو برنامه حفظ عرصههای مرتعی (و ممانعت از تغییر کاربری این عرصهها به اکوسیتمهای زراعی) و پیاده نمودن استراتژی چرای متعادل در این عرصهها را سرلوحه کار خود قرار دهند.
یوسف صفوی؛ علی اشرف جعفری؛ مهرناز ریاست
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 254-244
چکیده
در این تحقیق اثرات تنش کمآبی بر خصوصیات رشد گیاهچه در دو گونه Agropyrontauri و Agropyronrepens مورد بررسی قرار گرفتند. این آزمایش در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارس در سال 1389 انجام شد. تعداد 6 جمعیت از گونه Agropyron repens و 4 جمعیت از گونه Agropyron tauri از بانک ژن موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور انتخاب شدند و به صورت آزمایش فاکتوریل که ...
بیشتر
در این تحقیق اثرات تنش کمآبی بر خصوصیات رشد گیاهچه در دو گونه Agropyrontauri و Agropyronrepens مورد بررسی قرار گرفتند. این آزمایش در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارس در سال 1389 انجام شد. تعداد 6 جمعیت از گونه Agropyron repens و 4 جمعیت از گونه Agropyron tauri از بانک ژن موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور انتخاب شدند و به صورت آزمایش فاکتوریل که در آن فاکتور A تعداد نمونه و فاکتورB تعداد سطوح خشکی بودند در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در 3 تکرار کشت شدند. سطوح خشکی 100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی بود و صفات مورد اندازهگیری طول ریشهچه، طول ساقچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، طول گیاهچه، وزنتر گیاهچه، وزن خشکگیاهچه و وزن خشک به تر گیاهچه بودند. نتایج نشان داد که اختلاف بین تیمارهای خشکی، ژنوتیپها و اثرات متقابل ژنوتیپ در خشکی در اکثر صفات فوق از لحاظ آماری معنیدار بود. شاخصهای تحمل به خشکی شامل بهرهوری متوسط، میانگین هندسی بهرهوری، شاخص تحمل به تنش، شاخص حساسیت به تنش و شاخص تحمل محاسبه شدند. ژنوتیپ (99) A. tauri با منشاء دیزین در اکثر صفات مورد آزمایش با اختصاص بالاترین شاخصها بیشترین مقاومت را از خود نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده ژنوتیپ (99)A.tauri به عنوان بهترین و ژنوتیپهای (211) A.repens، (217) A.repens، (224) A.repens و (225) A. repensدر مرتبه بعدی برای اصلاح و احیاء مراتع مناطق خشک کشور قابل توصیه اند.
محمدرضا اختصاصی؛ اصغر زارع چاهوکی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 264-255
چکیده
براورد مقدار فرسایش بادی در دشتهای ایران از مهمترین الزامات برای برنامهریزی و انتخاب مناسبترین روشهای کنترل فرسایش است. در این تحقیق از دو روش شامل استفاده از دستگاه سنجش فرسایش بادی به عنوان روشی فیزیکی- صحرایی و همچنین روش IRIFR1به عنوان یک مدل شاخصی برای اندازهگیری و برآورد توان فرسایشی و رسوبدهی در بخشی از دشت سگزی استان ...
بیشتر
براورد مقدار فرسایش بادی در دشتهای ایران از مهمترین الزامات برای برنامهریزی و انتخاب مناسبترین روشهای کنترل فرسایش است. در این تحقیق از دو روش شامل استفاده از دستگاه سنجش فرسایش بادی به عنوان روشی فیزیکی- صحرایی و همچنین روش IRIFR1به عنوان یک مدل شاخصی برای اندازهگیری و برآورد توان فرسایشی و رسوبدهی در بخشی از دشت سگزی استان اصفهان استفاده گردید. ابتدا تیپ ها و رخسارههای مختلف اراضی دشت سگزی اعم از دشت سر لخت، اپانداژ و پوشیده تفکیک گردید. به منظور اندازهگیری توان رسوبدهی اراضی از طریق کاربرد دستگاه سنجش فرسایش بادی ابتدا در هر کدام از رخسارههای اراضی به ازاء سرعتهای مختلف باد مقدار فرسایش خاک در مدت یک ساعت با استفاده از دستگاه سنجش فرسایش بادی اندازهگیری شد. با آنالیز گلبادهای ایستگاه شرق اصفهان ساعات تداوم وزش هر دسته یا کلاس سرعت باد در طول سال برآورد گردید. در پایان با تجمیع حاصل ضرب های تداوم هر دسته از سرعت باد در فرسایش پذیری ساعتی آن، نرخ فرسایشپذیری هر یک از رخسارهها تعیین گردید. به منظور کاربرد مدل IRIFR1نیز ضمن مراجعه به صحرا امتیازات مربوط به هر شاخص به رخساره داده شد ودر پایان توان رسوبدهی رخساره ها برآورد گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که توان فرسایش بادی و رسوب دهی اراضی رخساره های مختلف دشت سگزی از رگ درشت، رگ متوسط، رگ ریز و جلگه رسی بین 0/2، 2/13، 3/21 و 1/74 تن در هکتار در سال متغیر است. از سوی دیگر مقادیر بدست آمده از هر دو مدل در رخساره های مختلف بین 5 تا 30 درصد تفاوت نشان می دهد، این در حالی است که متوسط مقدار رسوبدهی بدست آمده از روش IRIFR1در حدود 11 درصد کمتر از مقادیر بدست آمده از روش کاربرد دستگاه سنجش فرسایش بادی میباشد.
تقی میرحاجی؛ فرهنگ قصریانی؛ فرهاد آژیر
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 274-265
چکیده
یکی از فاکتور های مهم در تعیین ظرفیت چرایی، مشخص کردن میزان بهرهبرداری مجاز گونهها میباشد. این بررسی جهت تعیین بهترین شدت برداشت علوفه گونههای معرف وکلیدی,A.intermedium O.holciformi,s و T.fedtschenkoi در مراتع نیمهاستپی سرد فیروزکوه در طول سالهای85 تا 89 به اجرا در آمد. تیمارها شامل شدتهای مختلف برداشت 25، 50 ، 75 درصد و شاهد بودند. در ...
بیشتر
یکی از فاکتور های مهم در تعیین ظرفیت چرایی، مشخص کردن میزان بهرهبرداری مجاز گونهها میباشد. این بررسی جهت تعیین بهترین شدت برداشت علوفه گونههای معرف وکلیدی,A.intermedium O.holciformi,s و T.fedtschenkoi در مراتع نیمهاستپی سرد فیروزکوه در طول سالهای85 تا 89 به اجرا در آمد. تیمارها شامل شدتهای مختلف برداشت 25، 50 ، 75 درصد و شاهد بودند. در سال اول محدودهای به مساحت یک هکتار انتخاب و حصارکشی شد. از هر یک از گونههای بالا 40 پایه متوسط و هم اندازه انتخاب شده و هر یک از تیمارهای فوق بر روی 10 پایه، بدین ترتیب که پایه(10-1) تیمار شاهد، پایه(20-11) تیمار 25 درصد، پایه(30-21) تیمار 50 درصد و پایه(40-31) تیمار 75 درصد اعمال گردید. پایههای مورد مطالعه توسط تابلوها شماره گذاری و متمایز گردیدند و برداشت بصورت دستی و توسط قیچی باغبانی صورت گرفت. ابتدا پس از وارد کردن دادهها در محیط Excel، طرح در قالب آماری کرتهای خرد شده در زمان در نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و میانگینها با استفاده از آزمون دانکن مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان تولید به ترتیب برابر 59/24، 57/10 و 52/10 گرم درپایه مربوط به تیمار 25 درصد میباشد که با تیمار 50 درصد در گروه اول و کمترین میزان آن برابر 17/20، 91/9 و 78/5 گرم درپایه مربوط به تیمار 75 درصد بوده که با تیمار شاهد در گروه آخر جای گرفتند. همچنین مقایسه میانگین تیمارها در سالهای مختلف نشان داد که کاهش عملکرد علوفه گونههای مورد بررسی تحت تأثیر میزان بهرهبرداری قرار داشتند. کمترین میزان تولید بترتیب برابر 61/15، 59/8 و 14/9 گرم درپایه، متعلق به سال خشک و کمباران یعنی سال 87 میباشد و بیشترین میزان آن به سالهای پرباران یعنی سال 88 با تولیدی برابر 6/24، 8/10 و 7/12 گرم در پایه برآورد شد. بنابراین بهتر است از گونههای فوق 25 تا 50 درصد تولید سالیانه چرا صورت گیرد.
لیلا خلاصی اهوازی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 287-275
چکیده
شبکه عصبی مصنوعی، ساختارهای پردازش اطلاعاتی جدیدی هستند که از روشهای مخصوص شبکههای عصبی بیولوژیک استفاده میکنند. هدف از این مطالعه مدلسازی پراکنش گونه Seidlitziarosmarinus در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از مدل شبکه عصبی است. بدین منظور برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی، 3 ترانسکت 750 متری مستقر و در هر ترانسکت 15 پلات ...
بیشتر
شبکه عصبی مصنوعی، ساختارهای پردازش اطلاعاتی جدیدی هستند که از روشهای مخصوص شبکههای عصبی بیولوژیک استفاده میکنند. هدف از این مطالعه مدلسازی پراکنش گونه Seidlitziarosmarinus در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از مدل شبکه عصبی است. بدین منظور برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی، 3 ترانسکت 750 متری مستقر و در هر ترانسکت 15 پلات با فواصل50 متر مستقر شد. نمونهبرداری از خاک با توجه به مرز تفکیک افقها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتر انجام شد. برای تهیۀ نقشۀ پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی، به فراهم کردن لایههای عوامل محیطی مورد استفاده در مدل نیاز است. برای نقشهبندی خصوصیات خاک، روش زمینآمار براساس مدل پیشبینی بدستآمده برای گونه S.rosmarinus (روش ANN) استفاده شد. برای اجرای مدل شبکه عصبی، الگوریتم پس انتشار خطا با شبکه طراحی شده پرسپترون سه لایهای با ساختار 1-10-7 و دارای هفت نرون در لایه ورودی، ده نرون در لایه میانی و یک نرون در لایه خروجی استفاده شد. میزان تطابق نقشۀ تهیه شده با نقشۀ واقعیت زمینی نیز با استفاده از ضریب کاپا محاسبه شد که نشاندهنده تطابق خیلی خوب بود (ضریب کاپای 72/0). نتایج نشان داد گونه S.rosmarinus در مناطق با اسیدیته 3/8-1/8، هدایت الکتریکی 26/0-22/0 دسیزیمنس بر متر، بافت لومی-شنی و در ارتفاع 1750-1600 متر از سطح دریا پراکنش دارد و با میزان اسیدیته و آهک رابطه مستقیم دارد.
علیرضا عرب عامری؛ محسن پور خسروانی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 298-288
چکیده
مدیریت پایدار منابع طبیعی نیازمند ارزیابی و طبقه بندی پتانسل های محیطی و اکولوژیکی میباشد. چشمانداز نبکا عکسالعمل طبیعی اکوسیستم در مقابل تنش فرسایش بادی بوده و اکوسیستم با ایجاد این عارضه سعی در تعدیل فشار باد مسلح به رسوب میکند. از این رو توسعه نبکازارها بویژه در منطقه حمل ماسه بادی، یکی از کارآمدترین گزینههای تثبیت ماسه ...
بیشتر
مدیریت پایدار منابع طبیعی نیازمند ارزیابی و طبقه بندی پتانسل های محیطی و اکولوژیکی میباشد. چشمانداز نبکا عکسالعمل طبیعی اکوسیستم در مقابل تنش فرسایش بادی بوده و اکوسیستم با ایجاد این عارضه سعی در تعدیل فشار باد مسلح به رسوب میکند. از این رو توسعه نبکازارها بویژه در منطقه حمل ماسه بادی، یکی از کارآمدترین گزینههای تثبیت ماسه و مهار فرسایش بادی تلقی میگردد. در این راستا انتخاب و معرفی مناسبترین و سازگارترین سیستم نبکایی مستلزم بررسی و ارزیابی دقیق مرفومتری نبکازارهای موجود است. هدف از این پژوهش مقایسه کارایی و انتخاب بهترین سیستم نبکایی با استفاده از آنالیز مؤلفههای مرفومتری آنها با روش تخصیص خطی میباشد. نتایج پژوهش نشان داد که نبکای گز مقام نخست را کسب نموده و بالاترین تأثیر را در تثبیت ماسههای روان دارد، در مقابل نبکای اشنان در رتبه آخر قرار گرفته است. بنابراین در برنامههای اجرای تثبیت ماسه بادی در منطقه، توسعه سیستم نبکایی گز بالاترین اهمیت و کارایی را دارد. نتایج حاصل از این تحقیق در رویکرد مدیریت سیستمی مناطق خشک مفید خواهد بود.
نرگس ناصری حصار؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ محمد جعفری
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 310-299
چکیده
اولین گام در انجام درونیابی دادههای میدانی، بررسی همبستگی مکانی آنها و تهیه نقشه خصوصیات خاک است. هدف از این پژوهش، بررسی کارآیی دو روش آمار مکانی کریجینگ و وزندهی معکوس فاصله در تهیه نقشۀ خصوصیات خاک است. پنج واحد نمونهبرداری در منطقه انتخاب شد و برای نمونهبرداری از خاک با توجه به سطح واحدها و شرایط منطقه، محل حفر پروفیلها ...
بیشتر
اولین گام در انجام درونیابی دادههای میدانی، بررسی همبستگی مکانی آنها و تهیه نقشه خصوصیات خاک است. هدف از این پژوهش، بررسی کارآیی دو روش آمار مکانی کریجینگ و وزندهی معکوس فاصله در تهیه نقشۀ خصوصیات خاک است. پنج واحد نمونهبرداری در منطقه انتخاب شد و برای نمونهبرداری از خاک با توجه به سطح واحدها و شرایط منطقه، محل حفر پروفیلها طوریتعیین شد تا کل محدوده مورد مطالعه را پوشش دهد. در هر واحد، شش پروفیل خاک و در کل منطقه 30 پروفیل خاک حفر شد واز دو عمق 0-20 و 20-80 سانتیمتر نمونه برداشت شد. متغیرهای خاک شامل درصد سنگریزه، رس، سیلت، شن، آهک، ماده آلی و هدایت الکتریکی اندازهگیری شد.در نرمافزار+ GSدقت دو روش آمار مکانی با استفاده از روش ارزیابی متقابل با کمک دو پارامتر آماری MAE و MBEمورد آزمون قرار گرفت. طی نتایج این پژوهش MAE و MBE مربوط به روش کریجینگ برای اکثر پارامترهای خاک از روش وزندهی معکوس فاصله کمتر است و کریجینگ روش دقیقتری برای درونیابی خصوصیات خاک محسوب میشود.
محمدرضا حبیبیان؛ علی صالح پور
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 321-311
چکیده
خاک یکی از فاکتورهای اساسی تشکیلدهنده هر اکوسیستم مرتعی است. هر نوع اختلال در چرخش عناصر غذایی خاک ممکن است در درازمدت منجر به کاهش باروری خاک و در نتیجه تخریب آن شود. چرای دام در طول زمان ضمن استفاده از گیاهان مرتعی باعث لگدکوبی خاک سطحی مراتع شده که پیآمد آن تاثیر بر نفوذپذیری خاک میباشد، بنابراین بررسی اثر مدیریتهای مختلف چرایی ...
بیشتر
خاک یکی از فاکتورهای اساسی تشکیلدهنده هر اکوسیستم مرتعی است. هر نوع اختلال در چرخش عناصر غذایی خاک ممکن است در درازمدت منجر به کاهش باروری خاک و در نتیجه تخریب آن شود. چرای دام در طول زمان ضمن استفاده از گیاهان مرتعی باعث لگدکوبی خاک سطحی مراتع شده که پیآمد آن تاثیر بر نفوذپذیری خاک میباشد، بنابراین بررسی اثر مدیریتهای مختلف چرایی بر خصوصیات خاک مراتع، بهرهبرداران را در بهرهبرداری صحیح و منطبق بر اصول اکولوژیک ار این منابع یاری مینماید. به همین منظور این تحقیق در مراتع نیمهاستپی استان فارس در منطقه چشمه انجیر در سال 1392 انجام شد. برای نمونهبرداری از خاک به صورت تصادفی-سیستماتیک عمل شد. در هر منطقه سه ترانسکت 50 متری به صورت تصادفی با فاصله مناسب در وسعت حدود 2 هکتار مستقر گردید و در هر ترانسکت 2 پروفیل خاک حفر گردید که جمعا در هر منطقه 6 پروفیل حفر شد. نمونههای خاک از دو عمق 25-0 سانتیمترو 60-25 سانتیمتر(با توجه به مرز تفکیک افقها) و در پایان فصل چرا(حدود پایان شهریور و اوائل مهرماه) در هر منطقه جمعآوری شد. طرح آزمایشی مورد استفاده در این تحقیق اسپلیت پلات (بلوکهای خرد شده) و در قالب بلوکهای کاملا تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. منطقه در سه سطح (کلید، مرجع و بحرانی) بعنوان عامل اصلی، عمق نمونهبرداری در دو سطح(25-0 و 60-25 سانتی متری) به عنوان عامل فرعی که برای هر صفت اندازهگیری 6 تکرار برداشت شد. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. بعد از تجزیه واریانس و آگاهی از معنیدار بودن و یا نبودن فاکتورها بر روی صفات، میانگین دادهها با آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مناطق مختلف مدیریت چرایی(مرجع، کلید و بحرانی) از نظر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، اسیدیته، کربن آلی، درصد شن، درصد رس، عصاره اشباع و درصد ازت کل تفاوت معنیداری(01/0 >p) وجود دارد بهطوری که با افزایش شدت چرا میزان اسیدیته و درصد شن افزایش و میزان درصد رس و درصد عصاره اشباع خاک کاهش مییابد. ضمنا در مورد دو ویژگی خاک (درصد کربن آلی و درصد ازت کل) با افزایش شدت چرا ابتدا در منطقه کلید کاهش چشمگیر و سپس در منطقه بحرانی افزایشی معادل منطقه مرجع بدست میآورد. میزان اسیدیته، درصد شن، درصد سیلت، درصد فسفر و درصد ازت کل بین عمقهای مختلف خاک تفاوت معنیداری(01/0 >p) وجود دارد. بین ترانسکتهای مختلف فقط از لحاظ درصد کربن آلی و درصد ازت کل تفاوت معنیداری(01/0 >p) بدست آمد.
حمید علی پور؛ مهسا پاکدین؛ سعیده ناطقی؛ علی دسترنج؛ سیده نگار هاشمی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 329-322
چکیده
تعیین کیفیت علوفه گونههای گیاهی موجود در مراتع یکی از مهمترین عواملی است که برای مدیریت صحیح و اصولی مراتع لازم و ضروری است. در تحقیق حاضر کیفیت علوفه گونههای مرتعی Onobrychis transcaspica، Onobrychis radiate،Astragalusbrevidens، Melica ciliata، Agropyron pectiniforme، Sangisorba minor، در سه مرحله رویشی، گلدهی و بذردهی در مراتع شهرستان بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. در هر مرحله فنولوژیکی ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه گونههای گیاهی موجود در مراتع یکی از مهمترین عواملی است که برای مدیریت صحیح و اصولی مراتع لازم و ضروری است. در تحقیق حاضر کیفیت علوفه گونههای مرتعی Onobrychis transcaspica، Onobrychis radiate،Astragalusbrevidens، Melica ciliata، Agropyron pectiniforme، Sangisorba minor، در سه مرحله رویشی، گلدهی و بذردهی در مراتع شهرستان بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. در هر مرحله فنولوژیکی پنج تکرار از هر گونه به صورت تصادفی نمونه برداری شد. شاخصهای معرف کیفیت علوفه شامل، پروتئین خام(CP)، دیواره سلولی منهای همی سلولز(ADF)، هضمپذیری ماده خشک (DMD) و انرژی قابل متابولیسم (ME) در آزمایشگاه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که کیفیت علوفه در کلیه گونههای مورد مطالعه در مرحله رشد رویشی بالاتر از دو مرحله گلدهی و بذردهی است، به طوری که با پیشرفت سن گیاه از میزان پروتئین خام، ماده خشک قابل هضم و انرژی متابولیسمی کاسته شده و به مقدار دیواره سلولی منهای همیسلولز افزوده شده است. در میان گونههای مورد مطالعه، لگومها در هر سه مرحله رشد بالاترین مقدار CP (53/14 درصد) و کمترین میزان ADF (91/43 درصد) را نسبت به گندمیان (10/8=CP و 14/54=ADF) دارند. در بین این گونههای بیشترین و کمترین میزان پروتئین خام به ترتیب به Astragalus brevidens و Agropyron pectiniformeتعلق داشت. تجزیه واریانس دادهها حاکی از آن است که اثر گونه و مرحله فنولوژی در تمامی شاخصهای مورد بررسی در سطح یک درصد معنیدار است.
شعله حاج آقا معمار؛ فرشاد کیوان بهجو؛ کیومرث سفیدی؛ بهزاد بهتری
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 343-330
چکیده
اکوسیستمهای زمینی نقش مهمی در تنظیم غلظت گاز گلخانهای دیاکسیدکربن دارند. تغییر و تخریب اکوسیستمها قادر به تغییر میزان انتشار این گاز است. هدف از پژوهش، بررسی میزان انتشار دیاکسیدکربن و سرعت معدنی شدن کربن خاک دراثر تغییر کاربری اکوسیستم در ذخیرهگاه جنگلی فندقلوی اردبیل بود. به این منظور از مرتع چرا شده، مرتع تخریب شده و ...
بیشتر
اکوسیستمهای زمینی نقش مهمی در تنظیم غلظت گاز گلخانهای دیاکسیدکربن دارند. تغییر و تخریب اکوسیستمها قادر به تغییر میزان انتشار این گاز است. هدف از پژوهش، بررسی میزان انتشار دیاکسیدکربن و سرعت معدنی شدن کربن خاک دراثر تغییر کاربری اکوسیستم در ذخیرهگاه جنگلی فندقلوی اردبیل بود. به این منظور از مرتع چرا شده، مرتع تخریب شده و زمین زراعی که در مجاور هم قرار داشتند، نمونهبرداری خاک از سه عمق0 تا 30 برداشت شد. انتشار دیاکسیدکربن در جریان انکوباسیون با روش جذب قلیا تعیین شد. بالاترین میزان انتشار دیاکسیدکربن و سرعت معدنی شدن کربن در مرتع چرا شده، عمق 10 تا 20 سانتیمتری با مقدار عددی بترتیب 968/0 (mg CO2 g-1 soil) و 00314/0 (mol C kg-1soil d-1) و کمترین مقادیر در مرتع تخریب شده عمق 0تا 10 با مقادیر عددی به ترتیب4693/0(mg CO2 g-1 soil)و 0015/0(mol C kg-1 soil d-1)مشاهده شد که تفاوت معنی داری با تمامی اکوسیستمها در سطوح مختلف عمقی نشان داد. با توجه به نتایج میتوان گفت فعالیت میکروارگانیسمها در تجزیه مواد آلی، در اکوسیستمهای مورد بررسی، تفاوتهای معنیداری داشتند. پویایی پوشش گیاهی و بازگشت ریشههای ظریف به خاک مرتع چرا شده سبب بالا بودن انتشار گاز شده است. در اکوسیستم زراعی به دلیل شرایط نسبتاً مرطوب منطقه و عدم برگشت ماده آلی به خاک، تجزیه ماده آلی غیر قابل دسترس توسط میکروارگانیسم ها سبب کاهش ماده آلی خاک و کم بودن انتشار دی اکسید کربن شده است.
فرشاد کیوان بهجو؛ احسان زندی اصفهان؛ بابک محبوب
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 356-344
چکیده
منطقه ییلاقی سوباتان تالش یکی از تفرجگاههایی است که در سطح منطقهای و ملی تحت تأثیر فعالیتهای طبیعتگردی قرار دارد. در این تحقیق، با هدف مطالعه میزان تاثیر اکوتوریسم بر تغییرات خاک، ابتدا در مراتع منطقه مورد نظر از لحاظ میزان استفاده گردشگر، سه زون تفرجی با فشار کم، فشار متوسط و فشار زیاد انتخاب شد. سپس برداشت دادهها در هر منطقه ...
بیشتر
منطقه ییلاقی سوباتان تالش یکی از تفرجگاههایی است که در سطح منطقهای و ملی تحت تأثیر فعالیتهای طبیعتگردی قرار دارد. در این تحقیق، با هدف مطالعه میزان تاثیر اکوتوریسم بر تغییرات خاک، ابتدا در مراتع منطقه مورد نظر از لحاظ میزان استفاده گردشگر، سه زون تفرجی با فشار کم، فشار متوسط و فشار زیاد انتخاب شد. سپس برداشت دادهها در هر منطقه به روش تصادفی- سیستماتیک صورت گرفت؛ بدین ترتیب که ابتدا در هر زون شش ترانسکت10متری به صورت تصادفی استقرار یافت و در هر ترانسکت 5 پلات 25 سانتیمتر مربعی به فاصله دو متر از هم انتخاب گردید. برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، در هر ترانسکت از عمق 0 تا 30 سانتیمتری افق معدنی خاک، پنج نمونه برداشت شد. سپس این نمونهها به همراه یک نمونه ترکیبی و یک نمونه که با استفاده از سیلندر برداشت شده بود به آزمایشگاه جهت اندازهگیری درصد رطوبت وزنی، درصد رطوبت حجمی، بافت خاک، pH، هدایت الکتریکی، وزن مخصوص ظاهری و همچنین میزان فسفر و پتاسیم قابل جذب انتقال داده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار آماری SPSS19استفاده شد و پارامترهای اندازهگیری شده در زونهای با فشار کم، متوسط و شدید با استفاده از روش آنالیز واریانس و آزمون دانکن با یکدیگر مقایسه شدند تا مشخص گردد بین کدام زونها اختلاف آماری وجود دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که پارامترهای درصد رطوبت وزنی، درصد رطوبت حجمی، درصد ماده آلی، pH، هدایت الکتریکی، وزن مخصوص ظاهری خاک ودرصد رطوبت اشباع خاک، تحت تأثیر فعالیتهای تفرجی در سه زون مورد مطالعه دارای اختلاف آماری میباشند.
مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ عادل جلیلی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 372-357
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی میباشند، تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یکدوره ده ساله(1377-1386) و سال 1392 در مراتع استپی علویجه و خونداب در استان اصفهان ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی میباشند، تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یکدوره ده ساله(1377-1386) و سال 1392 در مراتع استپی علویجه و خونداب در استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج یازده سال بررسی در مراتع استپی نشان داد، متوسط تاج پوشش 12 درصد و متوسط تولید 5/124 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. نتایج رگرسیون ساده نشان دادند، پوشش تاجی کل در مراتع استپی به ترتیب تحت تأثیر بارندگی سالانه و درجه حرارت قرار دارند و با افزایش بارندگی سالانه و کاهش درجه حرارت میزان پوشش افزایش مییابد و تولید کل در این مراتع تحت تأثیر بارندگی سالانه و بارشهای فصول سرد و حداقل دما میباشند. تولید دراز مدت در هر دو مرتع مورد بررسی با استفاده از بارندگی سالانه برآورد شد، میانگین تولید درازمدت در مرتع علویجه و خونداب به ترتیب برابر 55 و 6/176 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. با توجه به نتایج رگرسیون گام به گام با استفاده از فاکتورهای اقلیمی رطوبت نسبی با دمای ماه آذر و بارندگی سالانه بهترین معادله جهت برآورد پوشش سالانه در سایتهای خونداب و علویجه بدست آمد. در سایت خونداب دمای ماه آبان با مجموع بارندگی اسفند تا اردیبهشت و در سایت علویجه مجموع بارندگی فصل رشد و اسفند با کمینه دما با دمای ماههای اردیبهشت و آذر بهترین معادله جهت برآورد تولید سالانه میباشند، بنابراین تأثیر شرایط اقلیمی بر روی پوشش تاجی و تولید سالانه و شکلهای مختلف رویشی آنها در مراتع استپی یکسان نمیباشد.
محدثه عرب سربیژن؛ مهدیه ابراهیمی؛ مجید آجورلو
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 382-373
چکیده
تحقیق حاضر جهت مطالعه تأثیر عملیات اصلاحی اجرا شده بر سلامت مرتع در مراتع جیرفت اجرا گردید. در این تحقیق از مدل آنالیز عملکرد چشمانداز (LFA) برای ارزیابی سلامت مرتع استفاده شد. بدین منظور سه سایت مرتعی شامل مرتع قرق شده (مرتع جبالبارز)، مرتع تحت مدیریت چرا به همراه عملیات کنتورفارو و مرتع تحت مدیریت چرا به همراه عملیات هلالیآبگیر ...
بیشتر
تحقیق حاضر جهت مطالعه تأثیر عملیات اصلاحی اجرا شده بر سلامت مرتع در مراتع جیرفت اجرا گردید. در این تحقیق از مدل آنالیز عملکرد چشمانداز (LFA) برای ارزیابی سلامت مرتع استفاده شد. بدین منظور سه سایت مرتعی شامل مرتع قرق شده (مرتع جبالبارز)، مرتع تحت مدیریت چرا به همراه عملیات کنتورفارو و مرتع تحت مدیریت چرا به همراه عملیات هلالیآبگیر (مراتع عنبرآباد) انتخاب شد. نمونهبرداری به روش تصادفی-سیستماتیک با استفاده از ترانسکتهای 50 و 100متری انجام و در هر ترانسکت قطعات (پوشش گیاهی) و میان قطعات (فاصله بین دو قطعه) مشخص شدند. سپس طول و عرض قطعات و فاصله بین آنها در هر ترانسکت ثبت و پس از تعیین موارد فوق، 5 تکرار از هر قطعه و میان قطعه بهصورت تصادفی انتخاب و 11 فاکتور مربوط به خصوصیات سطح خاک بر روی آنها اندازهگیری شد. در سه سایت و مناطق شاهد آنها سه شاخص نفوذپذیری، پایداری و چرخه عناصر غذایی با جمع امتیازات مربوطه با استفاده از نرمافزارLFA محاسبه و بهصورت درصد بیان گردید. نتایج نشان داد که در فعالیتهای مدیریتی اعمال شده، شاخصها و ویژگیهای عملکردی مرتع تغییر یافتهاند بهطوریکه عملیات قرق باعث بهبود مرتع شد. همچنین مقایسه منطقه هلالیآبگیر، کنتورفارو و شاهد نشان داد که در این سایتها، شاخصهای سلامت مرتع در قطعات اکولوژیکی عملیات اصلاحی دارای میانگین مقادیر بیشتری نسبت به قطعات اکولوژیکی شاهد است. نتایج آزمون دانکن نشان داد که بین سه شاخص عملکردی در عملیات اصلاحی قرق، هلالیآبگیر و کنتورفارو با مناطق شاهد نیز اختلاف معنیداری وجود دارد. بهطوریکه عملیات اصلاحی قرق، احداث هلالیآبگیر و کنتورفارو باعث بهبود ویژگیهای عملکردی مرتع شدند.
فاضل امیری
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 395-383
چکیده
به منظور تعیین جذابیت گونههای گیاهی برای زنبورداری، محدودهای با مساحت 25221 هکتار در مراتع منطقه ییلاقی فریدن در استان اصفهان، انتخاب گردید. جهت شناخت گیاهان و تعیین پتانسیل زنبورپذیری گونههای گیاهی، با شروع زمان گلدهی گیاهان مرتعی و کوچ کلنیهای زنبورداران به منطقه، نمونهبرداری زمان نمونهبرداری در مراجعات هفتگی در طول زمان ...
بیشتر
به منظور تعیین جذابیت گونههای گیاهی برای زنبورداری، محدودهای با مساحت 25221 هکتار در مراتع منطقه ییلاقی فریدن در استان اصفهان، انتخاب گردید. جهت شناخت گیاهان و تعیین پتانسیل زنبورپذیری گونههای گیاهی، با شروع زمان گلدهی گیاهان مرتعی و کوچ کلنیهای زنبورداران به منطقه، نمونهبرداری زمان نمونهبرداری در مراجعات هفتگی در طول زمان بهرهبرداری از تیپهای گیاهی هنگامی که 10 تا 20 درصد گیاهان غالب به گل نشسته بودند، در تیپهای گیاهی به روش تصادفی با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و 30 پلات یک متر مربعی در راستای آن انجام گردید. جذابیت هر گونه گیاهی با آماربرداری از تعداد زنبور ملاقات کننده و مدت زمان استقرار روی هر گیاه در طول دوره گلدهی با استفاده از روش مشاهده مستقیم فیلمهای برداشت شده از منطقه و میانگینگیری از دو شاخص نسبی زمان و تعداد، شاخص جذابیت گونهها تعیین گردید. با انجام آنالیز آماری رستهبندی شاخص جذابیت گونههای گیاهی از نظر جذابیت در چهار گروه عالی، خوب، متوسط و ضعیف دستهبندی گردیدند. نتایج نشان داد که در گروه جذابیت عالی (گروه I) گونههای قرار گرفتهاند که وجه اشتراک آنها تعداد زنبور ملاقات کننده و میزان بالای زمان استقرار بوده و بترتیب با کاهش میانگین تعداد زنبور ملاقات کننده و زمان استقرار گونههای گیاهی در گروههای با جذابیت خوب، متوسط و ضعیف (II، III و IV) طبقهبندی گردیدند. در منطقه مورد مطالعة مهمترین تیرههای گیاهی مورد استفاده زنبور عسل بترتیبCompositae ،Labiatae ، Umbelifera، Cruciferae، Gramineae، Liliaceae و Caryophyllaceae میباشد. از تعداد 88 گونه گیاهی در منطقه، 70 گونه مورد استفادهی زنبورعسل میباشند که از نظر دامداران کم ارزش بوده و پوشش غالب مراتع ضعیف و بحرانی را تشکیل میدهند. از گیاهان دارای جذابیت عالی میتوان گونههای خشخاش، اسپرس، انواع گون (lycioides, parroaianus, gossipianus)، آویشن، زول، شکرتیغال، خارشتر را نام برد. از گیاهان دارای جذابیت خوب میتوان انواع سریش، اسپند، انواع گون (canesens, brachycalyx, cyclophylus)، گل گندم، جاز، یونجه، جاشیر، پونه و از گیاهان دارای جذابیت متوسط و ضعیف نیز می توان گونه های انواع فرفیون، شنگ، کنگر، انواع مریم گلی، کلاه میرحسن، پیچک، بومادران و مرغ را نام برد.
مائده نصری؛ مهدی قربانی؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ حامد رفیعی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 403-396
چکیده
امروزه یکی از دلایل اصلی تخریب اکوسیستمها و بروز مشکلات مختلف زیستمحیطی نظیر برهم خوردن تعادل چرخه کربن در طبیعت که افزایش اثر گلخانهای را در پی داشته است؛ مشخص نبودن و در نظر نگرفتن مقادیر ارزشها و کارکردهای مختلف اکوسیستمی نظیر ترسیب کربن در برنامهریزیها و سرمایهگذاریها در زمینه محیطزیست و همچنین خسارتهای ناشی ...
بیشتر
امروزه یکی از دلایل اصلی تخریب اکوسیستمها و بروز مشکلات مختلف زیستمحیطی نظیر برهم خوردن تعادل چرخه کربن در طبیعت که افزایش اثر گلخانهای را در پی داشته است؛ مشخص نبودن و در نظر نگرفتن مقادیر ارزشها و کارکردهای مختلف اکوسیستمی نظیر ترسیب کربن در برنامهریزیها و سرمایهگذاریها در زمینه محیطزیست و همچنین خسارتهای ناشی از بین رفتن این کارکردها است. از این رو کمیسازی این قبیل کارکردها و خدمات و تلاش برای تقویم ارزش اقتصادی آنها از طریق محاسبات مالی و ارزشهای پولی بیش از پیش اهمیت مییابد. در این پژوهش تلاش شده است میزان ذخیره کربن و اکسیژن تولید شده توسط زیستتوده هوایی گیاهان مرتعی شهرستان ملارد برآورد و ارزشگذاری شود. جهت ارزشگذاری کارکرد ذخیره کربن از روش مالیات بر کربن و به منظور برآورد ارزش اقتصادی تولید اکسیژن از روش هزینه جایگزین استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد در مجموع میزان ذخیره کربن در کل منطقه مورد مطالعه برابر با 23/2 تن در هکتار و میزان عرضه اکسیژن نیز برابر با 1/2 تن در هکتار میباشد. نتایج مقایسه ذخیره کربن و تولید اکسیژن بیوماس هوایی بین گونههای مورد مطالعه نشان داد که کربن ذخیره شده در گونه P. olivieriبیشتر از گونه A.sieberi میباشد. بنابراین میتوان گفت گونه P. olivieriنسبت بهگونه A.sieberi نقش بیشتری را در میزان ترسیب کربن وتولید اکسیژن مراتع منطقه داشته است که این مهم تأکیدی بر تواناییهای متفاوت گونههای مختلف گیاهی در جذب کربن و تولید اکسیژن میباشد که در مجموع به ترتیب از ارزشی معادل 2216025120 و1254250000 برخوردار می باشد.
سعیده ناطقی؛ احمد نوحه گر؛ امیرهوشنگ احسانی؛ ام البنین بذرافشان
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، صفحه 416-404
چکیده
پایش تغییرات کاربری و پوشش سطح اراضی از موضوعات مهم حوزه برنامهریزی و مدیریت بهشمار میآید. یکی از روشهای متداول شناسایی تغییرات، استفاده از روش آشکارسازی بردار تغییرات (Change Vector Analysis) است. این روش بر پایه آشکارسازی تغییرات رادیومتریک بین دو سری زمانی داده ماهوارهای بر اساس تکنیک حد آستانهگذاری استوار است. بدین منظور ...
بیشتر
پایش تغییرات کاربری و پوشش سطح اراضی از موضوعات مهم حوزه برنامهریزی و مدیریت بهشمار میآید. یکی از روشهای متداول شناسایی تغییرات، استفاده از روش آشکارسازی بردار تغییرات (Change Vector Analysis) است. این روش بر پایه آشکارسازی تغییرات رادیومتریک بین دو سری زمانی داده ماهوارهای بر اساس تکنیک حد آستانهگذاری استوار است. بدین منظور از دادههای سنجنده ETM+ماهواره لندست مربوط به سال2001، و سنجده OLI سال 2014 مربوط به جزیره قشم استفاده شد. بمنظور پایش تغییرات ابتدا بازتابهای طیفی به رادیانس فراتر از جو با روشFLAASH تبدیل گردید. سپس برخی شاخصهای پوشش گیاهی نظیر NDVI، WAVI، RVI، SAVI و BI بر روی دادهها اعمال و همبستگی بین شاخصها محاسبه گردید. نتایج نشان داد شاخص SAVI با ضریب همبستگی 95 درصد در سال 2014 و 92 درصد در سال 2001 با شاخص BI همبستگی بالایی دارد واستفاده از شاخص SAVI در مطالعه تغییرات پوشش سطح اراضی مناطق خشک و نیمهخشک نتایج بهتری ارائه میدهد. نتایج آنالیز تغییرات نشان داد که در فاصله سالهای 2001 تا 2014، 150 کیلومتر مربع از اراضی اطراف و بین جنگلهای حرا به زیر آب رفته و در همین فاصله از وسعت جنگلهای حرا به میزان 63/30 کیلومترمربع کاهش یافته است که بیشتر در حاشیه جنگلهای حرا منطقه قشم و کرانههای شرقی بندر خمیر روی داده است. همچنین 2/8 کیلومتر مربع از وسعت اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی جزیره در نواحی مرکزی، شرقی و جنوب شرقی جزیره کاسته شده است که مربوط به اراضی کشاورزی و نخلستانهای دشت توریان در مرکز جزیره و پوشش گیاهی طبیعی رامکان، زیرنگ و ریگو در جنوب شرقی جزیره میباشد.