رضا باقری؛ صدیقه محمدی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 661-671
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین اثر حمایتی برخی گونههای گیاهی پرستار در یک مرتع تخریب یافته بر درصد استقرار و مراحل اولیه رشد دو گیاه مهم علوفهای شامل علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum) و چاودار کوهی (Secale montanum) انجام شد. در این راستا 4 گونه کلاه میرحسن Acantholimon festucaceum (Jaub & Spach) Boiss، زول Eryngium bungeiBoiss، خارگونی Noaea mucronata (Forsk.) Aschers. و اسپندPeganumharmala L. به ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین اثر حمایتی برخی گونههای گیاهی پرستار در یک مرتع تخریب یافته بر درصد استقرار و مراحل اولیه رشد دو گیاه مهم علوفهای شامل علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum) و چاودار کوهی (Secale montanum) انجام شد. در این راستا 4 گونه کلاه میرحسن Acantholimon festucaceum (Jaub & Spach) Boiss، زول Eryngium bungeiBoiss، خارگونی Noaea mucronata (Forsk.) Aschers. و اسپندPeganumharmala L. به عنوان گونه پرستار گیاه چاودار و 4 گونه چوبک Acanthophyllum bracteatum Boiss.، گون Astragalus arbusculinus Bornm. & Gauba، شیرسگ Ephorbia orientalis L. و خارگونی Noaea mucronata (Forsk.) Aschers. به عنوان گونه پرستار گیاه علف گندمی بیابانی مورد بررسی قرار گرفت. کشت بذرهای دو گیاه علوفهای در اواسط پاییز در زیراشکوب بوتههای پرستار و فضای بین بوتهها انجام شد. رطوبت خاک دو عمق 10-0 و 25-15 سانتیمتر فضای زیراشکوب و مابین گیاهان پرستار از روش جرمی تعیین شد. پس از تجزیه واریانس دادهها، از آزمون چنددامنه دانکن جهت مقایسه میانگین کمک گرفته شد. نتایج نشان داد که رشد اولیه (ارتفاع) نهالچههای چاودار کوهی به علت حمایت گونههای کلاهمیرحسن، زول، خارگونی و اسپند به ترتیب 4/3، 6/2، 9/3 و 2/2 برابر تیمار فضای باز بود. همه گونهها نقش مثبت تقریباً یکسانی در حمایت رشد نهالچههای علف گندمی بیابانی داشتهاند ولی گونه خارگونی با بیشترین تأثیر توانست متغیر استقرار اولیه را به میزان 62 درصد افزایش دهد. با توجه به اهمیت بالای اثر حمایتی جمعیتهای تغییر شکل یافته گیاه خارگونی در جهت افزایش استقرار علفگندمی بیابانی و ارتفاع گیاه چاودار کوهی طبق نتایج این تحقیق، استفاده از نقش پرستاری خارگونی در مرتعکاریهای پاییزه دو گونه گرامینه مذکور به ادارات اجرایی منابع طبیعی توصیه میشود.
علی محبی؛ رستم خلیفه زاده؛ احسان زندی اصفهان؛ حسین نصیری دشتکی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 672-679
چکیده
به منظور بررسی تأثیر روش و زمان کاشت بر میزان تولید گونه Vicia villosa در ایستگاه تحقیقاتی همند آبسرد از طرح کرتهای خرد شده با پایه بلوکهای کامل تصادفی استفاده شد. در هر یک از سه بلوک مورد مطالعه، روش بذرکاری به عنوان کرت اصلی و تاریخهای کشت بعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شد. بذرکاری به دو شیوه؛ یکی توام با ذخیره نزولات از طریق احداث بانکتهای ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر روش و زمان کاشت بر میزان تولید گونه Vicia villosa در ایستگاه تحقیقاتی همند آبسرد از طرح کرتهای خرد شده با پایه بلوکهای کامل تصادفی استفاده شد. در هر یک از سه بلوک مورد مطالعه، روش بذرکاری به عنوان کرت اصلی و تاریخهای کشت بعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شد. بذرکاری به دو شیوه؛ یکی توام با ذخیره نزولات از طریق احداث بانکتهای هلالی و دیگری بدون ذخیره نزولات انجام شد. تاریخهای کشت نیز در دو زمان ( پائیزه و بهاره) لحاظ گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که میزان تولید گونه مورد مطالعه در تاریخها و روشهای کاشت مختلف، اختلاف معنیداری ندارند. همچنین نتایج مقایسه میانگین دانکن نیز بیانگر عدم اختلاف معنیدار میان گروههای مورد مقایسه است. ولی متوسط تولید در شرایط کشت پاییزه (همراه بانکت هلالی) نسبت به سایر حالات مورد بررسی بیشتر است.
زهرا جعفری؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ سمیرا مصری
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 680-688
چکیده
بهمنظور بررسی روند اصلاح و یا تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. بررسی تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توأم با 20 کوادرات است. در داخل هر کوادرات درصد پوشش و درصد ترکیب هر یک از گونهها برآورد ...
بیشتر
بهمنظور بررسی روند اصلاح و یا تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. بررسی تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توأم با 20 کوادرات است. در داخل هر کوادرات درصد پوشش و درصد ترکیب هر یک از گونهها برآورد گردید. تولید گیاهان به روش قطع و توزین با استفاده از کوادراتهای یک متر مربعی اندازهگیری شد. در مقایسه تاج پوشش گیاهی، از نظر آماری تفاوت معنیداری بین داخل و مجاور قرق وجود نداشت. جهت تعیین اثر سال، دادههای سه مؤلفه تاج پوشش، ترکیب و تولید گیاهی تجزیه آماری دادهها در قالب طرح آزمایشی بلوک کاملاً تصادفی انجام گرفت که تفاوت معنیداری بین برداشتهای سالهای مختلف مشاهده نشد. با توجه به اینکه عوامل طبیعی حاکم بر داخل و مجاورقرق یکسان بوده است، از نظر میزان تولید علوفه تفاوت معنیداری بین داخل قرق و مجاور آن وجود داشت. بنابراین کاهش میزان تولید در مجاور قرق، رابطه مستقیمی با شدت بهرهبرداری داشته است. فرم زیستی گونهها بر اساس سیستم رانکایر تعیین شد. بهطوریکه فرم بیولوژیکی غالب در منطقه مورد مطالعه همیکریپتوفیت بود. نتایج نشان داد که هر چند قرق باعث بهبود پوشش گیاهی در مراتع گردیده است ولی تفاوت معنیداری با مجاور قرق نداشت. در صورتیکه از قرق بعنوان یک روش اصلاحی برای پوشش در منطقه استفاده شود، در کوتاه مدت کارساز نخواهد بود. برای احیای سریع این گونه مراتع که عموماً در مناطق خشک قرار گرفتهاند، دخالت مستقیم انسان ضروری است.
علی اکبر عامری؛ علی اشرف جعفری
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 689-703
چکیده
به منظور بررسی اثرات و تعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط یونجه (Medicagosativa) با سه گونه از گندمیان شامل Agropyronelongatum و Agropyrondesertrum وFestucaarundinacea ، از نظر صفات رویشی، عملکرد علوفه و نسبت برابری زمین در مقایسه با کشت خالص آنها آزمایشی طی سال های 1388 الی 1390 در محل ایستگاه تحقیقات منابع طبیعی سیساب واقع در استان خراسان شمالی انجام شد. آزمایش بصورت کرتهای ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات و تعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط یونجه (Medicagosativa) با سه گونه از گندمیان شامل Agropyronelongatum و Agropyrondesertrum وFestucaarundinacea ، از نظر صفات رویشی، عملکرد علوفه و نسبت برابری زمین در مقایسه با کشت خالص آنها آزمایشی طی سال های 1388 الی 1390 در محل ایستگاه تحقیقات منابع طبیعی سیساب واقع در استان خراسان شمالی انجام شد. آزمایش بصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل فاکتور اصلی (a= ترکیبهای مختلف نسبت کشت مخلوط گونه ها) در 13 سطح و فاکتور فرعی (b= شیوه کشت شامل کشت مخلوط و کشت یک در میان) در دو سطح بود. در این تحقیق صفات رویشی، عملکرد علوفه خشک و سودمندی کشت مخلوط از طریق محاسبه نسبت برابری زمین برای عملکرد علوفه محاسبه شد. نتایج نشان داد که اثر تیمار نسبت های کشت مخلوط یونجه و گندمیان روی صفات رویشی معنیدار بود. بیشترین نسبت برگ به ساقه گندمیان به میزان 66/81 درصد در تیمار یونجه 25% + فستوکا 75% بدست آمد. اثر تیمار روش کشت مخلوط، فقط روی صفت تعداد بوته در متر مربع در گندمیان معنی دار بود. تعداد بوته گندمیان در روش کشت مخلوط بیشتر از کشت یک در میان بود. اثر تیمار مخلوط یونجه و گندمیان روی وزن خشک علوفه گندمیان و یونجه، مجموع وزن خشک علوفه و نسبت برابری زمین معنی دار بود. بیشترین مقدار تولید علوفه خشک در هکتار از تیمار کاشت مخلوط یونجه 25%+آ.النگاتوم 75% به میزان 2317 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار به دست آمد. بیشترین نسبت برابری زمین (53/1) مربوط به تیمار یونجه 25% + فستوکا 75% در الگوی کشت مخلوط بود که نشاندهنده 53% بهبود در استفاده از زمین در مقایسه با کشت خالص هر کدام از گونهها بود.
مهرناز ریاست؛ علی اشرف جعفری؛ عبدالرضا نصیرزاده
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 704-718
چکیده
به منظور بررسی تنوع صفات کمی و کیفی علوفه 19 جمعیت از گونه Elymushispidus، پژوهش حاضر در ایستگاه مرتعی حسینآباد شیراز و از سال 1385 به مدت سه سال در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از تاریخ ظهور سنبله، ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، نسبت برگ به ساقه، عملکرد علوفه خشک، درصد قابلیت هضم، پروتئین ...
بیشتر
به منظور بررسی تنوع صفات کمی و کیفی علوفه 19 جمعیت از گونه Elymushispidus، پژوهش حاضر در ایستگاه مرتعی حسینآباد شیراز و از سال 1385 به مدت سه سال در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از تاریخ ظهور سنبله، ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، نسبت برگ به ساقه، عملکرد علوفه خشک، درصد قابلیت هضم، پروتئین خام، قندهای محلول در آب، درصد ADF (دیواره سلولی منهای همی سلولز) و خاکستر کل. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین جمعیتها برای کلیه صفات به جز خاکسترکل معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که جمعیتهای T24، فریدن، قامیشلو )سقز(، اسدآبادو پاسهلکی (اقلید) به ترتیب با عملکرد 5458، 5307، 5114، 4696 و 4565 کیلوگرم در هکتار در شرایط آبی برترین جمعیتها بودند. نتایج تجزیه همبستگی نشان داد که بین تعداد ساقه در بوته با عملکرد علوفه و ارتفاع بوته رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین رابطهبین قندهای محلول با پروتئین خام و رابطه بین قابلیت هضم با درصد ADF منفی و معنیدار بود. نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفههای اصلی نشان داد که 3 مؤلفه اول، 67 درصد از کل واریانس متغیرها را توجیه کردند که در مولفه اول صفات تاریخ ظهور سنبله، ارتفاع بوته و عملکرد علوفه و در مولفه دوم صفات پروتئین خام، قندهای محلول و نسبت برگ به ساقه دارای واریانس بیشتری بودند. با تجزیه کلاستر به روش Ward، جمعیتها در 3 گروه متفاوت قرار گرفتند. جمعیتهای فریدن و قامیشلو )سقز( از نظر کمیت و کیفیت علوفه از سایر جمعیتها برتر بوده و بهعنوان جمعیتهای مناسب برای علوفه کاری در مراتع نیمه استپی استان پیشنهاد شدند.
سعید شجاعی؛ محمد جعفری؛ مینا ارست
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 719-728
چکیده
کشورهای در حال توسعه بدنبال فنآوری نوین با کاربرد برخی مواد افزودنی مانند مکملها هستند تا با کاهش تنشهای خشکی و صرفهجویی در مصرف آب، راندمان تولید را افزایش دهند. در این پژوهش از مکمل آبیار استفاده و تأثیر آن بر صفات طول اندام ساقه و ریشه، وزن خشک و تر اندام هوایی و ریشه گیاه بررسی شد. مکمل آبیار در سه غلظت (10000/1، 6000/1، 2000/1) و در ...
بیشتر
کشورهای در حال توسعه بدنبال فنآوری نوین با کاربرد برخی مواد افزودنی مانند مکملها هستند تا با کاهش تنشهای خشکی و صرفهجویی در مصرف آب، راندمان تولید را افزایش دهند. در این پژوهش از مکمل آبیار استفاده و تأثیر آن بر صفات طول اندام ساقه و ریشه، وزن خشک و تر اندام هوایی و ریشه گیاه بررسی شد. مکمل آبیار در سه غلظت (10000/1، 6000/1، 2000/1) و در سه نوبت آبیاری (یک روز، سه روز، شش روز) بر روی گیاه Atriplex canesence انجام شد. نتایج نشان داد که مکمل آبیار با غلظت 10000/1 بهترین غلظت از نظر افزایش طول قسمتهای هوایی و زیرزمینی در گیاه بود. غلظت 10000/1، 6000/1 و 2000/1، در دوره آبیاری روزانه بیشترین تأثیر را در افزایش طول ریشه داشته است و فقط بین تیمارهای 10000/1 و 2000/1 در سطح احتمال 5 درصد، اختلاف معنیداری وجود داشت. براساس نتایج آزمون توکی، مکمل آبیار با غلظت 10000/1 با آبیاری (هر روز و هر شش روز) و مکمل با غلظت 6000/1 در 3 حالت (روزانه، سه و شش روز) بیشترین میزان رشد را داشته است. همچنین در همه تیمارها، با افزایش دوره آّبیاری وزن تر ریشه گیاه کاهش یافت. این مکمل از طریق افزایش مقاومت گیاه Atriplex canesence به تنش خشکی و همچنین ماندگاری بیشتر رطوبت در اندامهای گیاهی، به آن کمک می کند تا رشد بهتری داشته باشد .
حسن فتحی زاد؛ عطا صفری؛ مسعود بازگیر؛ غلامرضا خسروی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 729-743
چکیده
طبقهبندی تصویر همیشه یکی از موضوعات مهم در سنجش از دور است که اطلاعات بدست آمده در زمینه طبقهبندی تصویر بهطور گستردهای در برنامههای کاربردی دیگر مانند برنامهریزی شهری، مدیریت منابع طبیعی، کشاورزی و غیره استفاده میشود. از آنجا که هدف اصلی از پردازش تصاویر ماهوارهای، تهیه نقشههای موضوعی و کارآمد میباشد، انتخاب ...
بیشتر
طبقهبندی تصویر همیشه یکی از موضوعات مهم در سنجش از دور است که اطلاعات بدست آمده در زمینه طبقهبندی تصویر بهطور گستردهای در برنامههای کاربردی دیگر مانند برنامهریزی شهری، مدیریت منابع طبیعی، کشاورزی و غیره استفاده میشود. از آنجا که هدف اصلی از پردازش تصاویر ماهوارهای، تهیه نقشههای موضوعی و کارآمد میباشد، انتخاب الگوریتم مناسب طبقهبندی نقش زیادی در این امر ایفاء میکند. این مطالعه کارایی الگوریتمهای ماشین بردار پشتیبان (SVMs) را در طبقهبندی تصاویر ماهوارهای مورد بررسی و آن را با الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی مورد مقایسه قرار میدهد. ماشینهای بردار پشتیبان یک گروه از الگوریتمهای طبقهبندی نظارت شده یادگیری ماشینی هستند که در زمینه سنجش از دور مورد استفاده قرار گرفتهاند. در این مطالعه، الگوریتمهای SVM برای طبقهبندی کاربری اراضی منطقه میمه با استفاده از دادههای ETM+ لندست مورد استفاده قرار گرفته است. طبقهبندی با استفاده از روش ماشینهای بردار پشتیبان، بصورت خودکار و با استفاده از سه نوع کرنل خطی، چند جملهای و شعاعی اجراء شده است. در ضمن، کارکرد این روش با روش طبقهبندی شبکه عصبی مصنوعی مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که میانگین دقت کل و ضریب کاپا الگوریتمهای SVM شامل کرنل خطی، چند جملهای و شعاعی نسبت به روش طبقهبندی شبکه عصبی مصنوعی از نظر دقت کل (حدود 9%) و ضریب کاپا (حدود 12%) برتری دارد. بنابراین این مطالعه کارایی و قابلیت الگوریتمهای SVM را در طبقهبندی تصاویر سنجش از دور اثبات مینماید.
محمد زادبر؛ سمیه ناصری؛ محمد فیاض
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 744-759
چکیده
عوامل محیطی از جمله بارندگی از فاکتورهایی است که بر روی خوشخوراکی گیاهان و به تبع آن بر روی ارزش رجحانی آنها برای دام اثر میگذارد. در این تحقیق ارزش رجحانی گونههای مهم مرتعی در تغذیه گوسفند در مراتع قشلاقی سرخس با استفاده از روش زمانسنجی (فیلمبرداری) اندازهگیری گردید. این طرح از سال 86 تا 89 برای 2 ماه اول فصل رویش (اسفند و فروردین) ...
بیشتر
عوامل محیطی از جمله بارندگی از فاکتورهایی است که بر روی خوشخوراکی گیاهان و به تبع آن بر روی ارزش رجحانی آنها برای دام اثر میگذارد. در این تحقیق ارزش رجحانی گونههای مهم مرتعی در تغذیه گوسفند در مراتع قشلاقی سرخس با استفاده از روش زمانسنجی (فیلمبرداری) اندازهگیری گردید. این طرح از سال 86 تا 89 برای 2 ماه اول فصل رویش (اسفند و فروردین) اجرا شد. نتایج نشان داد که گونههای Artemisia diffiusa، Carex physioides و Poa bulbosa بهطور مشترک در تمام چهار سال مورد استفاده قرار گرفته و از گونههای خوشخوراک بودهاند. ارزش رجحانی گونهها نیز در سالهای خشکسالی و ترسالی با هم تفاوت داشت. همچنین در بررسی ارتباط بارندگی پیشین با درصد چرا از هر گونه در هر ماه، در رابطه با گونه Poa bulbosa ، بارندگیهای ماههای قبل همبستگی بالایی با درصد زمان چرای این گونه دارد. همچنین بین درصد زمان استفاده از گونه physioides Carex در اسفند ماه و بارندگیهای پاییز، بهمن و مجموع بهمن و اسفند ارتباط معنیداری وجود دارد. درصد زمان استفاده از گونه Artemisia diffusa در اسفند ماه با بارندگیهای دی، مجموع پاییز و دی، مجموع پاییز و دی و بهمن همبستگی معنیداری دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارزش رجحانی فصلی و سالانه گیاهان علوفهای و در دسترس بودن فصلی گیاهان با توجه به نوسانات بارندگی در مراتع سرخس انجام شد.
هادی رادنژاد؛ بهزاد بهتری؛ علی اصغر نقی پور برج؛ شعله حاج آقا معمار
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 760-771
چکیده
گروهی از باکتریها به نام ریزوباکتریهای محرک رشد گیاهان، که توانایی تجمع روی ریشه گیاه و خاک اطراف ریشه را دارند، محرک رشد گیاهان میباشند. یکی از روشهای پرایمینگ بذر استفاده از میکروارگانیسم در تلقیح بذر میباشد که به بایوپرایمینگ شناخته شده است. استفاده از این میکروارگانیسمها در تلقیح بذر سبب افزایش عملکرد گیاهان میشود؛ ...
بیشتر
گروهی از باکتریها به نام ریزوباکتریهای محرک رشد گیاهان، که توانایی تجمع روی ریشه گیاه و خاک اطراف ریشه را دارند، محرک رشد گیاهان میباشند. یکی از روشهای پرایمینگ بذر استفاده از میکروارگانیسم در تلقیح بذر میباشد که به بایوپرایمینگ شناخته شده است. استفاده از این میکروارگانیسمها در تلقیح بذر سبب افزایش عملکرد گیاهان میشود؛ بویژه اگر میکروارگانیسمها در منطقه ریشه گیاهان استقرار یافته و با گیاه همزیست شوند. به این منظور این تحقیق جهت بررسی اثرات بایوپرایمینگ با ریزوباکترهای آزوسپریلیوم و ازتوباکتر بر مقاومت به تنش خشکی در گونه مرتعی فستوکای پا بلند در شرایط گلخانهای انجام شد. چهار سطح پتانسیل اسمزی (5/0-، 1-، 5/1- و 2- مگاپاسکال) با استفاده از پلی اتیلن گلایکول با مدت زمان تیمار 2 و 4 روز روی بذر فستوکای پابلندبه عنوان تیمار پرایمینگ همراه با تلقیح با ریزوباکتریها صورت گرفت. تنش خشکی بر اساس ظرفیت زراعی در چهار سطح (100 درصد ظرفیت زراعی (بدون تنش)، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در دوران رشد گیاه اعمال شد. نتایج نشان داد که تیمارهای بایوپرایمینگ در صفات مورد مطالعه سبب بهبود عملکرد نسبت به شاهد و افزایش مقاومت به تنش خشکی شد. در این بررسی هر دو نوع ریزوباکترهای آزوسپریلیوم و ازتوباکتر سبب افزایش عملکرد معنیداری نسبت به شاهد شدند. در کل ازتوباکتر به طور نسبی عملکرد بهتری نسبت به آزوسپریلیوم نشان داد. با این وجود تیمار ازتوباکتر 2و 5/0 مگاپاسکال 2 روز در گونه فستوکای پابلندمیتواند بعنوان تیمارهای برتر نسبت به تیمارهای دیگر به کار رفته در این تحقیق مطرح شود.
سارا حشمتی؛ جمشید قربانی؛ مریم شکری؛ حسن زالی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 772-784
چکیده
تغییرات ذخیره بذر گونهها در خاک بر پویایی پوشش گیاهی مراتع تاثیر گذار است. هدف این تحقیق تعیین میزان تغییرات بانک بذر گونههای گیاهی در طول فصل رویش دربخشی از علفزارهای ییلاقی دامنه شمالی البرز واقع در مراتع منطقه سرخآباد در شهرستان سوادکوه، استان مازندران است. بانک بذر در ماههای اسفند، اردیبهشت، مرداد و مهر با نمونهگیری از ...
بیشتر
تغییرات ذخیره بذر گونهها در خاک بر پویایی پوشش گیاهی مراتع تاثیر گذار است. هدف این تحقیق تعیین میزان تغییرات بانک بذر گونههای گیاهی در طول فصل رویش دربخشی از علفزارهای ییلاقی دامنه شمالی البرز واقع در مراتع منطقه سرخآباد در شهرستان سوادکوه، استان مازندران است. بانک بذر در ماههای اسفند، اردیبهشت، مرداد و مهر با نمونهگیری از دو عمق خاک (صفر تا 5 و 5 تا 10 سانتیمتر) انجام شد. نمونهها در شرایط طبیعی گلخانه به مدت 11 ماه نگهداری شده و بذرهای جوانهزده شناسایی شدند. در این تحقیق 76 گونه گیاهی در بانک بذر خاک در طول فصل رویش شناسایی شدند. در همه فصول تعداد بذر در عمق صفر تا 5 سانتیمتر بهطور معنیداری بیشتر از عمق 5 تا 10 سانتیمتر بود. بانک بذر در دو فصل تابستان (مرداد) و پاییز (مهر) حداکثر تعداد بذر را داشت. برای بانک بذر 21 گونه گیاهی تغییرات معنیداری در طول فصل رویش مشاهده شد. برای گونههای گیاهی Thlaspisp. ، Stellariamedia،Fumariasp.، Poabulbosa،Alyssumsp.، Thlaspihastulatum،Hieraciumsp.، Myosotissilvaticaدر طول فصل رویش بانک بذر روند افزایشی داشته در حالی که برای گونههای Sonchus oleraceus،Cynodon dactyl ،Carex sp.، Potentilla canescence، Digitaria sanguinalis،Taraxacum montanum ، Dactylis glomerata بانک بذر خاک در طول فصل رویش کاهش معنیداری را نشان داد. برای برخی گونههای دیگر نظیر Medicago lupulina،Agropyron repens ،Veronicapersica ، Stachysbyzantine،Tragopogon sp.، Bromus sp. بانک بذر خاک در یک زمان به نقطه اوج رسیده و سپس روند کاهشی داشته است.
لیلا مصطفوی زاده اردستانی؛ غلامعلی حشمتی؛ حمید مصطفی لو
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 785-799
چکیده
تعیین شایستگی مرتع برای اهداف مختلف، در جهت مدیریت اصولی میباشد و ضامن توسعه پایدار است. وسعت قابل توجهی از اراضی استان گلستان را گیاهان شورروی در بر میگیرد که محل چرای انواع دام از جمله گوسفند میباشد. هدف از این پژوهش تعیین شایستگی مراتع قشلاقی شورروی دشت گمیشان برای چرای گوسفند با گونه غالب Halocnemum strobilaceum- Aleuropus lagopoidesمیباشد. ...
بیشتر
تعیین شایستگی مرتع برای اهداف مختلف، در جهت مدیریت اصولی میباشد و ضامن توسعه پایدار است. وسعت قابل توجهی از اراضی استان گلستان را گیاهان شورروی در بر میگیرد که محل چرای انواع دام از جمله گوسفند میباشد. هدف از این پژوهش تعیین شایستگی مراتع قشلاقی شورروی دشت گمیشان برای چرای گوسفند با گونه غالب Halocnemum strobilaceum- Aleuropus lagopoidesمیباشد. این تحقیق با استفاده از روش فائو در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی در دشت گمیشان استان گلستان صورت پذیرفت. در این روش سه معیار پوشش گیاهی، آب و حساسیت به فرسایش خاک بعنوان زیر مدلها مورد استفاده قرار گرفته و اجزای مدل نهایی را تشکیل دادند. در بررسی زیر مدل پوشش گیاهی پارامترهای تعیین تیپ، درصد پوشش، تولید علوفه و به دنبال آن وضعیت، گرایش و ظرفیت مرتع، در زیر مدل آب، پارامترهای فاصله از منابع آب، کیفیت و کمیت آن و در نهایت در زیر مدل فرسایش خاک که با استفاده از روش EPM صورت گرفت، پارامترهای شیب و حساسیت خاک و سنگ به فرسایش مورد استفاده قرار گرفتند. مدل نهایی شایستگی مرتع برای استفاده گوسفند نشان داد که 69/38 درصد از مراتع دارای شایستگی کم (3S) و 31/61 درصد فاقد شایستگی (N) میباشند. از بین کلیه خصوصیات مطالعه شده مربوط به زیر مدلها، مهمترین عامل محدود کننده شایستگی مراتع برای چرای گوسفند پارامتر فاصله از منابع آب و مهمترین عامل کاهش دهنده شایستگی، تولید قابل برداشت میباشد. در نهایت با رعایت ظرفیت مرتع و به کار بردن برنامههای اصلاحی میتوان استفاده از مرتع مورد نظر را بهبود بخشید.
رضا حسن پوری؛ علی طویلی؛ سید اکبر جوادی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 800-809
چکیده
شناخت عوامل محیطی موثر در پراکنش و استقرار گونههای گیاهی نقش مهمی در مدیریت صحیح اکوسیستمهای مرتعی دارد. هدف از این تحقیق بررسی علل پراکنش گونههای گیاهی و شناخت رابطه پراکنش گونههای معرف مراتع خرمآباد با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بوده است. با انجام بازدید اولیه، ضمن تفکیک تیپهای گیاهی، منطقه معرف هر تیپ شناسایی شد. تیپهای ...
بیشتر
شناخت عوامل محیطی موثر در پراکنش و استقرار گونههای گیاهی نقش مهمی در مدیریت صحیح اکوسیستمهای مرتعی دارد. هدف از این تحقیق بررسی علل پراکنش گونههای گیاهی و شناخت رابطه پراکنش گونههای معرف مراتع خرمآباد با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بوده است. با انجام بازدید اولیه، ضمن تفکیک تیپهای گیاهی، منطقه معرف هر تیپ شناسایی شد. تیپهای گیاهی مورد بررسی در این تحقیق Agropyron libanoticum-Acantholimon bromifolium ،Hordeum glaucum-Taeniatherum crinitum، Astragalus adscendens-Agropyron trichophorum و Astragalus adscendens-Daphne mucronata بودند. اندازه پلاتهای نمونهبرداری به روش سطح حداقل 4مترمربع و تعداد آنها به کمک فرمول آماری 160 پلات تعیین گردید. پلاتگذاری در هر تیپ گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام گرفت بهطوریکه در هر پلات، فاکتورهای مربوط به پوشش گیاهی اندازهگیری و در نقاط ابتدایی و انتهایی ترانسکتهای مستقر شده، اقدام به حفر پروفیل خاک و نمونهبرداری جهت تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی گردید. رستهبندی پوشش گیاهی بوسیله روش تحلیل تطبیقی متعارف(CCA) انجام شد و نتایج نشان داد از بین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، ماده آلی، ازت، فسفر و اسیدیته مهمترین عوامل موثر در پراکنش Daphnemucronata بوده و پراکنش گونههای گیاهی Agropyronlibanoticum و Acantholimonbromifolium بیشتر تحت تاثیر پتاسیم، بافت خاک و هدایت الکتریکی و بوده و عوامل بافت و آهک خاک نقشی تعیینکننده در پراکنش گونههای Taeniatherum crinitum، Hordeum glaucum ، Astragalus adscendens وAgropyron trichophorum دارند.
محمدرضا شوشتری؛ فرهنگ قصریانی؛ امیر قربانخانی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 810-822
چکیده
مراتع نیمی از سرزمین ایران را میپوشانند که از ویژگیهای اکولوژیکی منحصر به فردی برخوردار هستند. شناخت این ویژگیها، نیاز اساسی هرنوع مدیریتی در این عرصههاست. در این راستا پژوهش حاضر بهمنظور بررسی شدتهای مختلف چرای دام بر روی ویژگیهای رویشی و زایشی گونه کلیدی Bromustomentellus به مدت چهار سال در منطقه گونبان هرسین واقع در استان ...
بیشتر
مراتع نیمی از سرزمین ایران را میپوشانند که از ویژگیهای اکولوژیکی منحصر به فردی برخوردار هستند. شناخت این ویژگیها، نیاز اساسی هرنوع مدیریتی در این عرصههاست. در این راستا پژوهش حاضر بهمنظور بررسی شدتهای مختلف چرای دام بر روی ویژگیهای رویشی و زایشی گونه کلیدی Bromustomentellus به مدت چهار سال در منطقه گونبان هرسین واقع در استان کرمانشاه به اجرا درآمد. ابتدا یک منطقه مناسب و کلیدی به مساحت یک هکتار انتخاب و حصارکشی و قرق گردید. در این بررسی از روش تقلید چرا ( (simulationاستفاده گردید. سه شدت برداشت 25 درصد، 50 درصد و 75 درصد با حالت بدون برداشت (شاهد) به عنوان تیمارهای آزمایش بر روی گونه فوقمورد مقایسه قرار گرفت. در هر تیمار 40 پایه از گونه انتخاب شد. تاثیر بهرهبرداری بر خصوصیات فنولوژیکی مانند ارتفاع، تعداد ساقه های گلدهی، بنیه و شادابی، سطح یقه، تولید علوفه و سایر خصوصیات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از تجزیه واریانس مرکب با پایه طرح کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید گونه Bromustomentellus در اثر برداشت های مختلف از نظر آماری معنی دار نبوده و در مرتع مورد مطالعه تا 75% حد بهرهبرداری مجاز دارد ولی صفات مرفولوژیک را در بعضی موارد تحت تاثیرخود قرار داده است. به این شرح که برداشت باعث کاهش تعداد ساقههای گلدهی و افزایش نسبی قطر یقه شد. همین طور تاثیر چندانی بر روی ارتفاع و شادابی گونه نداشت یا به عبارت دیگر برداشت قدرت باززایی گونه را کاهش داد (به علت کاهش تعداد ساقه گلدهی). اما شدت برداشت 75% باعث افزایش سطح یقه گیاه شده است.
عاطفه شهبازی؛ سید حمید متین خواه؛ حسین بشری؛ مصطفی ترکش اصفهانی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 823-823
چکیده
آگاهی از کیفیت علوفه گونههای بومی در راستای شناسایی قابلیتهای آنها به منظور احیا و اصلاح مراتع و همچنین تعیین ظرفیت چرا و زمان مناسب چرای دام از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین منظور از دو گونه مرتعی Astragalus cyclophyllon G.Beck و HedysarumcriniferumBoiss در سه مرحله فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در رویشگاه طبیعی آنها نمونهبرداری انجام ...
بیشتر
آگاهی از کیفیت علوفه گونههای بومی در راستای شناسایی قابلیتهای آنها به منظور احیا و اصلاح مراتع و همچنین تعیین ظرفیت چرا و زمان مناسب چرای دام از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین منظور از دو گونه مرتعی Astragalus cyclophyllon G.Beck و HedysarumcriniferumBoiss در سه مرحله فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در رویشگاه طبیعی آنها نمونهبرداری انجام شد. سپس نمونههای جمعآوری شده خشک و آسیاب شد و به منظور اندازه گیری پارامترهای کیفیت علوفه تجزیه شیمیایی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از طرح فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 2 تیمار در سه تکرار استفاده شد. . نتایج بیانگر تغییرات قابل ملاحظهای در ترکیب شیمیایی گیاهان مورد بررسی است. همچنین اثر مرحله فنولوژیک بر کیفیت علوفه معنیدار بود(05/0p <). میزان پروتئین خام(CP)، هضم پذیری ماده خشک(DMD) و انرژی متابولیسمی (ME)در هر دوگونه یک روند کاهشی را با پیشرفت مراحل مختلف فنولوژی نشان داد و این موارد در گونه H.criniferumدر تمامی مراحل رشد نسبت به گونه A. cyclophyllonبیشتر بود. مقایسه نتایج این دو گونه مرتعی با شاخصهای طبقه بندی مراتع به لحاظ کیفیت علوفه نشان داد که این دو لگوم بومی مراتع جزو "گونههای خیلی مطلوب" بشمار میروند. حفظ گونههای بومی بهطور کلی در هر منطقه و خصوصاً این دو گونه که دارای پراکنش کم و ارزش غذایی بالا نسبت به یونجه (Medicago sativa) است از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا با زراعی کردن این لگومها علاوه بر حفظ و توسعه آنها، میتوان بخشی از علوفه مورد نیاز دام اهلی را نیز تامین کرد.
امیرحسین پارسامهر؛ زهرا پورخسروانی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 832-842
چکیده
در مناطق خشک و بیابانی باد نقش مهمی در فرسایش خاک دارد. مقدار انرژی باد و تغییر آن در جهتهای مختلف، تاثیر زیادی روی مرفولوژی و تغییر شکل رخسارههای فرسایش بادی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل بادهای فرساینده و بررسی دبی و جهت حمل رسوبات ماسهای در منطقه مورد مطالعه است. جهت انجام این پژوهش، دادههای بادسنجی شش ایستگاه سینوپتیک ...
بیشتر
در مناطق خشک و بیابانی باد نقش مهمی در فرسایش خاک دارد. مقدار انرژی باد و تغییر آن در جهتهای مختلف، تاثیر زیادی روی مرفولوژی و تغییر شکل رخسارههای فرسایش بادی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل بادهای فرساینده و بررسی دبی و جهت حمل رسوبات ماسهای در منطقه مورد مطالعه است. جهت انجام این پژوهش، دادههای بادسنجی شش ایستگاه سینوپتیک استان اصفهان طی یک دوره آماری 20 ساله (1392-1373) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یکی از بهترین روشها برای تعیین فرسایندگی باد، استفاده از گلباد و گلماسه است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل گلباد نشان داد که جهت بادهای غالب در منطقه مورد مطالعه مربوط به جهتهای شمالشرق، غرب و شرق است. نتایج حاصل از محاسبه و ترسیم گلماسه ایستگاهها نیز که بر اساس سرعت آستانه فرسایش بادی 12 نات صورت گرفت، نشان داد که بردار برآیند یا جهت نهایی حمل ماسه از جنوب تا غرب به سمت شمال تا شرق متغیر است. حداقل و حداکثر مقدار پتانسیل حمل ماسه 3/105 و 7/594 واحد برداری است که به ترتیب به ایستگاههای کاشان و اردستان مربوط است.
سحر صباغ زاده؛ محمد زارع؛ محمدحسین مختاری؛ محمدرضا افخم الشعراء
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 843-855
چکیده
روند رو به گسترش بیابانی شدن اراضی و حرکت تپههای ماسهای در مناطق مختلف جهان و از جمله ایران، از بزرگترین چالشهای محیط زیستی است که مقابله و مهار آن از دغدغههای جهانی بشمار میآید. گونههای مختلف جنس تاغ از مهمترین گونههای تثبیت کننده ماسههای روان هستند که بهطور وسیعی در عملیات بیولوژیک احیاء مناطق بیابانی، در حال استفاده ...
بیشتر
روند رو به گسترش بیابانی شدن اراضی و حرکت تپههای ماسهای در مناطق مختلف جهان و از جمله ایران، از بزرگترین چالشهای محیط زیستی است که مقابله و مهار آن از دغدغههای جهانی بشمار میآید. گونههای مختلف جنس تاغ از مهمترین گونههای تثبیت کننده ماسههای روان هستند که بهطور وسیعی در عملیات بیولوژیک احیاء مناطق بیابانی، در حال استفاده میباشند. یکی از کاربردهای دادههای ماهوارهای برآورد بیوماس گیاهی است. در این تحقیق، از تصاویر ماهوارهای لندست 8، جهت تهیه نقشه بیوماس گیاه تاغ در تاغ زارهای استان خراسان جنوبی استفاده شد. به این منظور 11 شاخص گیاهی مبتنی بر سنجش از دور شامل NDVI، DVI، RVI، WDVI، IPVI، PVI، TSAVI, SAVI وBrightness, Greenness, Wetness محاسبه شد. به منظور بررسی همبستگی بین بیوماس و دادههای ماهوارهای، 30 پلات (30×30 متر مربع) با پراکنش مناسب در منطقه تعیین و دادههای پوشش گیاهی آن اندازهگیری شد. جهت ارزیابی تنوع و دستهبندی شاخصها از روشهای تجزیه مولفههای اصلی و آنالیز خوشهای استفاده شد. در آخر، از هر دسته شاخص موثر انتخاب و مدلهای رگرسیونی برازش گردید. نتایج نشان داد که مدل رگرسیونی حاصل از شاخص TSAVI با مقدار خطای 7/18=RMSE و43/0= R2 بهترین برآورد را در تخمین بیوماس هوایی گیاه تاغ دارد.
کوثر وحیدی؛ بهرام قلی نژاد؛ پرویز کرمی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 856-863
چکیده
آگاهی از الگوی پراکنش گیاهان در هر منطقه از مقدمات اندازهگیری پوشش گیاهی است. با تعیین الگوی پراکنش میتوان روشهای مناسبی را برای اندازهگیری خصوصیات کمی گیاهان مانند تراکم و فراوانی انتخاب کرد. به منظور بررسی الگوی پراکنش 3 گونه بوتهای، بخشی از مراتع استان کردستان به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب شد. نمونهبرداری در منطقه مورد ...
بیشتر
آگاهی از الگوی پراکنش گیاهان در هر منطقه از مقدمات اندازهگیری پوشش گیاهی است. با تعیین الگوی پراکنش میتوان روشهای مناسبی را برای اندازهگیری خصوصیات کمی گیاهان مانند تراکم و فراوانی انتخاب کرد. به منظور بررسی الگوی پراکنش 3 گونه بوتهای، بخشی از مراتع استان کردستان به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب شد. نمونهبرداری در منطقه مورد مطالعه، به صورت تصادفی-سیستماتیک در امتداد 4 ترانسکت 300 متری انجام شد. نقطه ابتدایی ترانسکت به صورت تصادفی و بقیه آنها (14 نقطه) در امتداد هر کدام از ترانسکتها با فواصل 20 متر از یکدیگر انتخاب شدند. در هر تیپ گیاهی معیارهایی مانند تراکم و فراوانی در داخل پلاتها اندازهگیری شد و در طول ترانسکتها نیز فاصله یک نقطه تصادفی تا نزدیکترین گیاه و نزدیکترین همسایه تعیین شد، همچنین با استفاده از شاخصهای فاصلهای (ابرهارت، هاپکینز، جانسون و زیمر) و شاخصهای کوادراتی (گرین، موریسیتا، استاندارد موریسیتا، کپهای لوید) الگوی پراکنش گونههایAcantholimonbracteatum، AstragalusgossypinusوAcanthophyllummucronatum تعیینشد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که شاخصهای فاصلهای نسبت به شاخصهای کوادراتی از دقت بیشتر و عملکرد یکسانی برخوردار هستند.
پیمان حسیببی؛ زینب نوروز نژاد
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 864-875
چکیده
آزمایش حاضر به منظور مطالعه خصوصیات کیفی علوفه حاصل از برخی گونههای بومی باریک برگ و پهنبرگ سازگار با اقلیم استپی گرم خوزستان با هدف استفاده به عنوان منابع تولید علوفه در استان خوزستان در سال زراعی 1391-1390 با استفاده از تجزیه واریانس یکطرفه و سه تکرار به اجرا درآمد. در این آزمایش 14 گونهی بومی رایج در منطقه از پنج خانواده گیاهی ...
بیشتر
آزمایش حاضر به منظور مطالعه خصوصیات کیفی علوفه حاصل از برخی گونههای بومی باریک برگ و پهنبرگ سازگار با اقلیم استپی گرم خوزستان با هدف استفاده به عنوان منابع تولید علوفه در استان خوزستان در سال زراعی 1391-1390 با استفاده از تجزیه واریانس یکطرفه و سه تکرار به اجرا درآمد. در این آزمایش 14 گونهی بومی رایج در منطقه از پنج خانواده گیاهی انتخاب و صفاتی همچون درصد ماده خشک، درصد خاکستر (با استفاده از کوره الکتریکی)، درصد ماده آلی، میزان پروتئین (به روش کجلدال)، میزان فیبر خام (بوسیله دستگاه فایبرتیک)، میزان انرژی خام (به وسیله بمب کالریمتر)، میزان کربوهیدراتهای محلول و نشاسته (با استفاده از ماده خشک، فنل و اسید سولفوریک) آنها در اواخر مرحله گلدهی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی خصوصیات کیفی نشان داد که گیاهان خانواده بقولات بالاترین درصد پروتئین و گیاهان خانواده گندمیان بالاترین درصد فیبر را بهخود اختصاص دادند. همچنین همبستگی منفی و معنیدار بین درصد پروتئین و درصد فیبر (**565/0-r=) مشاهده شد. شاه افسر (Melilotus officinalis) از خانواده بقولات دارای بیشترین انرژی خام بود که البته با برخی از گونههای خانواده گندمیان فاقد اختلاف معنیدار میباشد. پنیرک (Malva parviflora) که دارای بالاترین درصد خاکستر بود، کمترین میزان انرژی خام را بهخود اختصاص داد. گونه یولاف وحشی (Avenaludoviciana) و جو وحشی (Hordeummurinum) از خانواده گندمیان به ترتیب بیشترین و کمترین میزان کربوهیدراتهای محلول را داشتند. بهطور کلی، چنانچه برخی از گونههای بومی سازگار با اقلیم منطقه که علیرغم دارا بودن صفات کیفی مناسب جهت تعلیف دام، غالباً به عنوان علف هرز مزارع و باغات استان شناخته میشوند، در مراتع و یا زمینهای بایر تحت عوامل زراعی کشت شوند، میتوان علاوه بر احیای پوشش گیاهی مراتع تخریب شده، تولید ماده خشک در واحد سطح مراتع را بهطور قابل توجهی افزایش داده و مقادیر معتنابهی علوفه دارای کیفیت مناسب جهت توسعه دامپروری در منطقه بدست آورد.
بهنام حمزه
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، صفحه 876-892
چکیده
پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده بیستون با مساحت حدود 50000 هکتار در غرب ایران مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه پوشش گیاهی منطقه با روش براون-بلانکه انجام شد. بهمنظور مطالعه پوشش گیاهی 66 قطعه نمونه در رویشگاههای متفاوت منطقه استقرار یافت و سپس با برنامه آنافیتو و با روشهای AFCو CAH مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادههای ...
بیشتر
پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده بیستون با مساحت حدود 50000 هکتار در غرب ایران مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه پوشش گیاهی منطقه با روش براون-بلانکه انجام شد. بهمنظور مطالعه پوشش گیاهی 66 قطعه نمونه در رویشگاههای متفاوت منطقه استقرار یافت و سپس با برنامه آنافیتو و با روشهای AFCو CAH مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادههای جامعه شناختی گیاهی، وجود 10 جامعه، سه زیرجامعه و دو اجتماع گیاهی را نشان داد. جوامع گیاهی تشخیص داده شده شامل Lonicero nummulariifoliae -Aceretum cinerascentisبا زیر جامعه pistacietosum khinjuki، amygdaletosum orientalis و vicietosum variabilisوجوامع Trigonosciado tuberosi-Feruletum haussknechtii،Prangetum pabulariae، Ferulago phialocarpae-Cruciatetum persicae، Pimpinello deverroidi-Astragaletum compacti، Astragaletum geminani، ، Quercetum persicae، Trifolietum scabro-pilularae، Trifolietum scabro-stellati، Trifolio scabri-Avenetum fatuae،-Avenetum ludovicianae Trifolio scabri، Crataegetum aroniae و Amygdaletumarabicae هستند. دو اجتماع گیاهی شامل Bupleurum kurdicum community و Triticum boeoticum–Festuca ovina community میباشند. مهمترین عوامل اکولوژیکی مؤثر در استقرار سینتاگزونهای تشخیص داده شده ارتفاع از سطح دریا، جهت شیب، میزان شیب و عوامل خاکی است.