حمیده جوادی؛ علی اشرف جعفری؛ معصومه رمضانی یگانه؛ محمود امیرخانی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 417-429
چکیده
به منظور ارزیابی جمعیت های مختلف اسپرسOnobrychis sativaموجود در بانک ژن منابع طبیعی ایران از لحاظ عملکرد و کیفیت علوفه ، عملکرد بذر و صفات زراعی، تعداد 99 جمعیت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در دو تکرار به مدت دو سال در ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج کشت شدند. صفات کمی شامل: عملکرد علوفه و بذر، ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی و فرعی، تعداد بذر در ...
بیشتر
به منظور ارزیابی جمعیت های مختلف اسپرسOnobrychis sativaموجود در بانک ژن منابع طبیعی ایران از لحاظ عملکرد و کیفیت علوفه ، عملکرد بذر و صفات زراعی، تعداد 99 جمعیت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در دو تکرار به مدت دو سال در ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج کشت شدند. صفات کمی شامل: عملکرد علوفه و بذر، ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی و فرعی، تعداد بذر در گل آذین، وزن هزار دانه، درصد مقاومت به سفیدک و صفات کیفی شامل: درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، کربوهیدرات های محلول در آب، درصد فیبر نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، فیبرخام و درصد خاکستر کل اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که جمعیتهای 3001 (کرج) و 8206 (تهران) نسبت به دیگر جمعیت ها از لحاظ صفات کمی برتری داشتند. از لحاظ عملکرد و کیفیت علوفه جمعیتهای 3001 (کرج) و 11815 (خلخال) نسبت به دیگر جمعیت ها اولویت داشتند. نتایج تجزیه همبستگی نشان داد که عملکرد علوفه و بذر با صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی و فرعی همبستگی مثبت و معنی دار داشتند. رابطه بین درصد پروتئین با صفات عملکرد بذر، تعداد بذر در گل اذین، درصد قابلیت هضم، درصد خاکستر مثبت و با درصد ADFو فیبرخام منفی و معنیدار بود. در تجزیه به مولفه های اصلی، سه مولفه اول توانست بیش از 50 درصد کل تنوع حاکم در بین جمعیت ها را توجیه نمود. مقادیر درصد واریانس مولفه یک تا سه بترتیب 23، 17و11 درصد بود. در تجزیه کلاستر جمعیتها در فاصله اقلیدسی 5/18 در چهار گروه قرار گرفتند. این گروه بندی با گروهبندی جمعیتها بر اساس دو مولفه اول و دوم حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی مطابقت داشت. جمعیت های که در یک گروه قرار گرفتند دارای صفات مشترک بودند.
سید اسکندر صیدایی گل سفیدی؛ سیده سمیه حسینی؛ بنت الهدی یزدان بخش
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 430-441
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اولویت پهنه های مستعد توریسم بیابانی در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای بوده و روش تحقیق توصیفی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی بر اساس سطح عملکرد (ملّی، محلی، بین المللی) و سطح دسترسی (پیاده، سواره)، نسبت به جاذبهها، هتل و شرایط اقلیمی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اولویت پهنه های مستعد توریسم بیابانی در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای بوده و روش تحقیق توصیفی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی بر اساس سطح عملکرد (ملّی، محلی، بین المللی) و سطح دسترسی (پیاده، سواره)، نسبت به جاذبهها، هتل و شرایط اقلیمی، به جاذبه های کویری و تپه های ماسه ای امتیاز داده شده است. کویر مرنجاب در شهرستان های آران و بیدگل و نطنز، کویر مصر در شهرستان خور و بیابانک، کویرهای سیاه کوه، ریگ جن و قسمتی از دشت کویر در شهرستان نائین، کویر دق سرخ در شهرستان اردستان و تپه های ماسه ای ورزنه در شهرستان اصفهان، بر اساس امار میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان دارای ظرفیت توریسم کویری در استان می باشند. نتایج تحقیق نشان می دهد بر اساس سطوح عملکرد(ملّی، محلی، بین المللی) و سطوح دسترسی (پیاده، سواره) ، نزدیکی به هتل و شرایط اقلیمی روستاهای عباسآباد، متینآباد و شهر های خالد آباد و بادرود در شهرستان نطنز، روستاهای مصر و فرح زاد در شهرستان خور و روستای حسینآباد و شهر ابوزید آباد در شهرستان آران و بیدگل، بهترین مناطق جهت توسعه توریسم کویری می باشد. پس از آن به ترتیب روستای چوپانان در شهرستان نائین، روستاهای حسینآباد و امیر آباد در شهرستان اردستان و شهر ورزنه در شهرستان اصفهان دارای بیشترین امتیاز جهت توسعه توریسم کویری می باشد.
علی اصغر نقی پور برج؛ سید جمال الدین خواجه الدین؛ حسین بشری؛ مجید ایروانی؛ پژمان طهماسبی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 442-453
چکیده
آتشسوزی بههمراه چرای دام، دو عامل مهم در تعیین ساختار و ترکیب گونهای جوامع گیاهی به ویژه در مراتع خشک و نیمه خشک میباشند. این مطالعه با هدف بررسی اثر آتشسوزی و چرای دام بر خصوصیات بانک بذر خاک شامل تراکم، تنوع و غنای گونهای در مراتع نیمهاستپی زاگرس مرکزی انجام شد. نمونهبرداری به روش تصادفی طبقهبندی شده و در 12 سایت با سابقه ...
بیشتر
آتشسوزی بههمراه چرای دام، دو عامل مهم در تعیین ساختار و ترکیب گونهای جوامع گیاهی به ویژه در مراتع خشک و نیمه خشک میباشند. این مطالعه با هدف بررسی اثر آتشسوزی و چرای دام بر خصوصیات بانک بذر خاک شامل تراکم، تنوع و غنای گونهای در مراتع نیمهاستپی زاگرس مرکزی انجام شد. نمونهبرداری به روش تصادفی طبقهبندی شده و در 12 سایت با سابقه آتشسوزی یک و پنج ساله انجام گرفت که تحت چرای سبک و سنگین قرار داشتند. نمونه های خاک در فصل پاییز و از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتری به وسیله آگر برداشت شد و به گلخانه منتقل گردید و در بستر مناسب کشت داده شد. به مدت 6 ماه تمامی بذور جوانه زده در گلخانه شناسایی و شمارش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که در آتشسوزی یکساله و تحت شرایط چرای سبک و سنگین، آتشسوزی باعث کاهش معنیدار تراکم، غنا و تنوع گونهای بانک بذر خاک میشود. در آتشسوزی 5 ساله و تحت شرایط چرای سبک، غنای گونهای و تنوع نسبت به منطقه شاهد افزایش معنیداری پیدا میکند. همچنین نتایج نشان داد که آتشسوزی و چرا هیچگونه اثر معنیداری بر بانک بذر لایه زیرین خاک ندارند و این موضوع بیانگر نقش عمق خاک در کاهش تأثیر آتش و چرا میباشد. به طور کلی نتیجهگیری میشود که مدیریت چرا پس از وقوع آتشسوزی در این مناطق، نقش مهمی در احیا پوششگیاهی از طریق بانک بذر خاک دارد.
اردوان قربانی؛ بهارک زارع حصاری
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 454-472
چکیده
این تحقیق با هدف امکان سنجی استفاده از آمار مکانی در بررسی تغییرات مکانی و تهیه نقشه تراکم، پوششتاجی و تولید گونه Artemisia fragrans Willd. در مراتع جنوبشرقی سبلان انجام شد. ابتدا نرمالسازی دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS16 انجام و سپس تجزیه و تحلیلهای آمار مکانی شامل بررسی ساختار مکانی پارامترهای تراکم، پوششتاجی و تولید گونه مورد ...
بیشتر
این تحقیق با هدف امکان سنجی استفاده از آمار مکانی در بررسی تغییرات مکانی و تهیه نقشه تراکم، پوششتاجی و تولید گونه Artemisia fragrans Willd. در مراتع جنوبشرقی سبلان انجام شد. ابتدا نرمالسازی دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS16 انجام و سپس تجزیه و تحلیلهای آمار مکانی شامل بررسی ساختار مکانی پارامترهای تراکم، پوششتاجی و تولید گونه مورد مطالعه با ترسیم واریوگرام دادهها و تهیه نقشه پارامترها با استفاده از روشهای مختلف درونیابی و آمارمکانی با نرمافزارهای GS+5 و ArcGIS10 انجام گرفت. ارزیابی صحت نقشهها با استفاده از روش ارزیابی متقابل (Cross validation)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای اریب یا انحراف (MBE)، میانگین خطای مطلق (MAE) انجام شد. نتایج نشان داد که بهترین مدل واریوگرام مدل کروی بوده و دادهها نیز از ساختار مکانی قوی برخوردار بودند. از بین روشهای آمار مکانی بهترین روش برای هر سه پارامتر گونه مورد مطالعه روشهای کوکریجینگ معمولی و عام بود. با توجه به نقشههای حاصل از این روشها بیشترین مقدار تراکم، درصد پوشش تاجی و تولید گونه مورد مطالعه در بخش مرکزی و شمالشرق در ارتفاعات پایین و کمترین مقدار آن در بخش غربی و ارتفاعات حوزه بود. در مجموع با استفاده از روشهای آمار مکانی میتوان گونههای کلیدی و چندساله مراتع را با استفاده از نمونهبرداری مناسب پهنهبندی کرد.
ستاره بابایی؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ بختیار فتاحی؛ موسی اکبرلو
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 473-486
چکیده
بررسی روابط معیارهای گیاهی گیاهان مرتعی با عوامل محیطی، اطلاعات پایهای را در خصوص نیازمندیهای اکولوژیک، و واکنش آنها به محیط در دسترس قرار میدهد که برای مدیریت صحیح مراتع قابل استفاده است. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط تراکم، درصد پوشش، بیوماس و وفور خوشک (Daphnemucronata) با عوامل محیطی نظیر خصوصیات فیزیکی - شیمیایی خاک و نیز عوامل ...
بیشتر
بررسی روابط معیارهای گیاهی گیاهان مرتعی با عوامل محیطی، اطلاعات پایهای را در خصوص نیازمندیهای اکولوژیک، و واکنش آنها به محیط در دسترس قرار میدهد که برای مدیریت صحیح مراتع قابل استفاده است. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط تراکم، درصد پوشش، بیوماس و وفور خوشک (Daphnemucronata) با عوامل محیطی نظیر خصوصیات فیزیکی - شیمیایی خاک و نیز عوامل پستی و بلندی است. بدینمنظور، در سه منطقه (منطقه با پوشش زیاد، متوسط و کم خوشک) چهار ترانسکت 100 متری در راستای شیب مستقر گردید. تراکم از روش نقطه 4/1 مرکزی، درصد پوشش با استفاده از روش ترانسکت خطی، و بیوماس نیز از طریق قطع و توزین محاسبه شد. نمونههای خاک بهصورت سیستماتیک در طول هر ترانسکت و از دو عم
بهرام امیری؛ اعظم افشاری؛ بهروز رسولی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 487-498
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی ارزش غذایی سیلوی گیاه خارشتر (Alhagi camelarum ) و هالکنموم (Halocnemum strobilaceum) در ترکیب با بذر جو و ملاس اجرا شد. پس از جمعآوری نمونههای گیاهی و خرد کردن، آنها در 4 تیمار و با سه تکرار در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی به نسبتهای مختلف بر اساس وزن ماده خشک سیلو شدند و در پایان مدت سیلو( 28 روز) ارزش علوفهای این ...
بیشتر
این تحقیق به منظور ارزیابی ارزش غذایی سیلوی گیاه خارشتر (Alhagi camelarum ) و هالکنموم (Halocnemum strobilaceum) در ترکیب با بذر جو و ملاس اجرا شد. پس از جمعآوری نمونههای گیاهی و خرد کردن، آنها در 4 تیمار و با سه تکرار در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی به نسبتهای مختلف بر اساس وزن ماده خشک سیلو شدند و در پایان مدت سیلو( 28 روز) ارزش علوفهای این ترکیبها به روش شیمیایی و تولید گاز مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین برای تعیین میزان مصرف آنها از سه راس گوسفند و بز بومی یک ساله استفاده شد. نتایج نشان داد که تیمار 50 درصد هالکنموم، 10 درصد جو ، 30 درصد خارشتر و 10 درصد ملاس از ارزش غذایی بالاتری برخوردار است. زیرا از نظر میزان تولید گاز در 24 ساعت اولیه انکوباسیون بیشترین هضمپذیری، از لحاظ پارامترهای تولید گاز بیشترین میزان مقادیرهضمپذیری ماده آلی (OMD)، اسیدهای چرب زنجیره کوتاه (SCFA)، انرژی متابولیسمی (ME )، مادهآلی خشک (DOM) و انرژی خالص شیردهی (NEL) و از نظر تجزیه شیمیایی بیشترین مقدار پروتئین، خاکستر و چربی را دارا بوده است. از نظر میزان مصرف دام نیز پس از ترکیب 50 درصد هالکنموم، 20 درصد جو ، 20 درصد خارشتر و 10 درصد ملاس بیشترین مصرف را داشته است. بنابراین، با توجه به این که در این ترکیب 80 درصد حجم به خارشتر و هالوکنموم مربوط میشود که به صورت خودرو در طبیعت رشد میکنند و در شورهزارها و اراضی سنگلاخی قابل توسعهدادن هستند، این سیلوی ترکیبی را میتوان پس از انجام تحقیقات تکمیلی، به عنوان ترکیب مناسب توصیه کرد.
سید حجت موسوی؛ عباسعلی ولی؛ ابولفضل رنجبر فردویی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 499-515
چکیده
بیابانزایی تغییر در خصوصیات خاک، پوشش گیاهی و اقلیم یک منطقه است که منجر به اتلاف فعالیتهای پایدار و اساسی تداوم حیات اکوسیستم میشود. این پدیده بر مناطق خشک سراسر جهان اثرات سوء داشته و یکی از علل عمده فشار بر جوامع زیستی است. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از روش تلفیقی مدلهای آماری و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی، ...
بیشتر
بیابانزایی تغییر در خصوصیات خاک، پوشش گیاهی و اقلیم یک منطقه است که منجر به اتلاف فعالیتهای پایدار و اساسی تداوم حیات اکوسیستم میشود. این پدیده بر مناطق خشک سراسر جهان اثرات سوء داشته و یکی از علل عمده فشار بر جوامع زیستی است. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از روش تلفیقی مدلهای آماری و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی، رخداد بیابانزایی حوضه کویر حاج علی قلی را براساس شاخصهای اقلیمی نظیر دما، بارش، تبخیروتعرق پتانسیل، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، وضعیت اقلیمی، خشکسالی و حداکثر سرعت باد غالب؛ مدلسازی و پهنهبندی نماید. جهت مدلسازی از روش آنالیز رگرسیون چند متغیره گام به گام بهرهگیری، و مقدار ضریب تبیین به عنوان دامنه تاثیر شاخصها در فرایند بیابانزایی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از رابطه سنجی، حداکثر ارتباط معنیدار رخداد بیابانزایی با پهنه اقلیمی خشک با ضریب تبیین 999/0 و خطای برآورد 033/0 را نشان میدهد. سایر نتایج شامل مدل اقلیمی بیابانزایی و نقشه پهنهبندی منطقه از پهنه بیابانزایی خیلی شدید تا پهنه فاقد بیابانزایی است، بطوریکه پهنه بیابانزایی خیلی شدید وسعتی معادل 75/679 کیلومترمربع از تخریب اراضی فعلی را به خود اختصاص داده و امکان افزایش تا 11/5668 کیلومترمربع را دارد. پهنه بیابانزایی شدید نیز که 22/5 کیلومترمربع از وسعت تخریب اراضی فعلی را دربرگرفته است، میتواند تا 86/933 کیلومترمربع توسعه یابد. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل اقلیمی و نقشه پهنهبندی، روند نزولی شاخص ارزیابی دقت را از پهنه خیلی شدید به پهنه فاقد بیایانزایی نشان داده و بیانگر دقت لازم مدل مزبور میباشد.
جواد اسفنجانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حامد روحانی؛ مجید محمد اسمعیلی؛ بهاره بهمنش
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 516-526
چکیده
هدف از این مطالعه مدلسازی مطلوبیت رویشگاه گونههای گیاهی مراتع جنوب استان گلستان با استفاده از روش آشیان اکولوژیک بومشناختی در نرمافزار Biomapper است. برای این منظور از دادههای مکانی حضور گونههای مورد بررسی به عنوان مکانهای مناسب برای گونههای گیاهی و بررسی شرایط محیطی منطقه برای شناسایی نیازهای رویشگاهی آنها استفاده ...
بیشتر
هدف از این مطالعه مدلسازی مطلوبیت رویشگاه گونههای گیاهی مراتع جنوب استان گلستان با استفاده از روش آشیان اکولوژیک بومشناختی در نرمافزار Biomapper است. برای این منظور از دادههای مکانی حضور گونههای مورد بررسی به عنوان مکانهای مناسب برای گونههای گیاهی و بررسی شرایط محیطی منطقه برای شناسایی نیازهای رویشگاهی آنها استفاده میشود. برای نمونهبرداری از پوششگیاهی در هر تیپ رویشی، 3 ترانسکت 50 متری مستقر و در امتداد هر ترانسکت 10 پلات با فواصل 5 متر قرار داده شد. اندازه پلات یک متر مربع تعیین شد. همچنین در هرتیپ رویشی نمونهبرداری از خاک در عمق 30-0 سانتیمتری انجام گردید. سپس با وارد کردن دادهها در نرم افزار بایومپر به منظور تهیه نقشه مطلوبیت رویشگاهها از الگوریتم میانه و الگوریتم هارمونیک استفاده شد. به منظور بررسی میزان تطابق نقشه پیشبینی شده با نقشه واقعی پوشش گیاهی، از ضریب کاپا استفاده گردید که در رویشگاههای مورد بررسی Artemisia aucheri،Festuca ovina-Astragalus gossypinus ،Bromus tomentellus، Bromus tomentellus- Festuca.ovina ضریب کاپا به ترتیب برابر 57/0 ، 70/0، 58/0، 50/0 میباشد. نتایج حاصل از تفسیر نقشه مطلوبیت رویشگاهها مشخص میسازد که مهمترین عوامل محیطی موثر بر گونههای گیاهی مورد مطالعه، در تیپA. aucheri : میزان رس و میزان شیب، در تیپ F.ovina-A.gossypinus: میزان شن و ارتفاع از سطح دریا، در تیپ B.tomentellus: میزان شن و جهت جغرافیایی شمال غربی و در تیپ F.ovina-A.gossypinus: میزان شن، ارتفاع از سطح دریا و کربن آلی میباشد. مدلهای تولید شده در این تحقیق میتواند به منظور شناسایی مناطق مستعد جهت انجام عملیات اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد.
جواد معتمدی؛ سعیده توپچی زادگان
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 527-542
چکیده
تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی یکی از ملزومات اساسی به منظور محاسبه ظرفیت چرا در طرحهای مرتعداری است. معیارها و شاخصهای مختلفی به منظور تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی ارائه و بکار گرفته شده است که سه معیار وضعیت مرتع، گرایش مرتع و حساسیت خاک به فرسایش، کاربرد بیشتری نسبت به دیگر معیارها دارد. بر همین ...
بیشتر
تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی یکی از ملزومات اساسی به منظور محاسبه ظرفیت چرا در طرحهای مرتعداری است. معیارها و شاخصهای مختلفی به منظور تعیین حد بهرهبرداری مجاز رویشگاههای مرتعی ارائه و بکار گرفته شده است که سه معیار وضعیت مرتع، گرایش مرتع و حساسیت خاک به فرسایش، کاربرد بیشتری نسبت به دیگر معیارها دارد. بر همین اساس در پژوهش حاضر با مد نظر قرار دادن معیارهای ذکر شده، حد بهرهبرداری مجاز تیپهای گیاهی در مراتع کوهستانی هندوان خوی تعیین گردید. برای این منظور ابتدا نقشه تیپهای گیاهی بر اساس نمود ظاهری در مقیاس 25000: 1 تهیه شد. سپس با اندازهگیری پوشش گیاهی در داخل 60 پلات یک متر مربعی که به فواصل 10 متر از یکدیگر در امتداد ترانسکتهای 100 متری مستقر شده بودند، وضعیت تیپهای گیاهی بر اساس نسخه اصلی روش چهار فاکتوری تعیین و گرایش وضعیت آنها نیز بر مبنای ترازوی گرایش مشخص گردید. همچنین با استناد به نقشه حساسیت خاک به فرسایش مراتع مورد بررسی، کلاس شایستگی حساسیت خاک به فرسایش هر یک از تیپهای گیاهی تعیین گردید. در گام بعد با مد نظر قرار دادن وضعیت و گرایش تیپهای گیاهی و کلاس شایستگی حساسیت خاک به فرسایش آنها و همچنین با در نظر گرفتن این نکته که حداکثر حد بهرهبرداری در هر منطقه آب و هوایی به منظور حفظ سلامت مرتع، متفاوت پیشنهاد میشود؛ حد بهرهبرداری مجاز هر یک از تیپهای گیاهی تعیین گردید. حداکثر حد بهرهبرداری از تیپهای گیاهی مورد بررسی که معرف مراتع کوهستانی منطقه رویشی نیمه استپی است، در بهترین شرایط از نظر مقادیر شاخصهای هر یک از معیارهای مذکور، 40 درصد در نظر گرفته شد و با توجه به محدودیت شاخصها، مقدار ضریب مذکور در دیگر تیپهای گیاهی تعیین گردید. بر مبنای نتایج، در 4/21 درصد از مراتع منطقه میتوان حد بهرهبرداری 40 درصد، در 6/13 درصد از مراتع، حد بهرهبرداری 30 درصد، در 3/19 درصد از مراتع، حد بهرهبرداری 25 درصد و در 6/27 درصد، حد بهرهبرداری 15 درصد اعمال نمود. در 1/18 درصد از مراتع منطقه به دلیل وضعیت ضعیف، گرایش منفی و خاک حساس به فرسایش، حد بهرهبرداری صفر در نظر گرفته شد و به عنوان غیر قابل بهرهبرداری تلقی گردید. در بیشتر اراضی مرتعی مورد بررسی، آنچه به عنوان عامل محدود کننده عمل کرده و سبب شده که حد بهرهبرداری مجاز مراتع مذکور، به مقدار کم برآورد شود، وضعیت و گرایش مراتع بوده است. بنابراین در انتخاب معیارهای موثر بر حد بهرهبرداری و تعیین حد بهرهبرداری مجاز برای رویشگاههای مرتعی باید دقت لازم به عمل آید و علاوه بر سلامت گیاه، به وضعیت و گرایش مرتع و به عبارت دیگر سلامت اکوسیستم نیز باید توجه گردد.
مینا ارست؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمد جعفری؛ حسن خسروی؛ سعید شجاعی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 543-554
چکیده
مدیریت استفاده از آبهای نامتعارف در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر پساب، آب شور و آب لبشور بر تغییرات موادآلی، جرم مخصوص و هدایت الکتریکی خاک انجام شد. بدین منظور تعداد پنج مکان مطالعاتی در نظر گرفته شد. این مکانها شامل شاهد، ...
بیشتر
مدیریت استفاده از آبهای نامتعارف در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر پساب، آب شور و آب لبشور بر تغییرات موادآلی، جرم مخصوص و هدایت الکتریکی خاک انجام شد. بدین منظور تعداد پنج مکان مطالعاتی در نظر گرفته شد. این مکانها شامل شاهد، آبیاری با آب شور، آب لبشور، پساب و آبیاری تلفیقی پساب و آب شور میباشد. در مناطق یاد شده اقدام به حفر پروفیل در 5 تکرار شد. از هر پروفیل سه نمونه از دو عمق سطحی (0-30) سانتیمتر و تحتالارضی (30-60) سانتیمتر برداشت شد. نتایج نشان داد که کاربرد پساب موجب بهبود ویژگیهای خاک از لحاظ مقدار ماده آلی و تا حدی جرم مخصوص ظاهری نسبت به سای
سمیه سادات سیدعلی؛ محمد رحیمی؛ جعفر دستورانی؛ محمد خسروشاهی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 555-566
چکیده
آگاهی از تغییرات، نوسانات و روند پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیک در حوزههای آبخیز مناطق خشک و نیمه خشک به منظور مدیریت منابع آب ضروری است. رودخانه حبلهرود از جمله معدود رودخانههای دایمی استان سمنان بوده و نقش مهمی در تأمین آب دشت گرمسار دارد. در مقاله حاضر، نقش عوامل اقلیمی و کاربری اراضی در آورد حوزه آبخیز مورد بررسی قرار گرفته ...
بیشتر
آگاهی از تغییرات، نوسانات و روند پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیک در حوزههای آبخیز مناطق خشک و نیمه خشک به منظور مدیریت منابع آب ضروری است. رودخانه حبلهرود از جمله معدود رودخانههای دایمی استان سمنان بوده و نقش مهمی در تأمین آب دشت گرمسار دارد. در مقاله حاضر، نقش عوامل اقلیمی و کاربری اراضی در آورد حوزه آبخیز مورد بررسی قرار گرفته است. برای اینمنظور، روند تغییرات دادههای اقلیمی(بارندگی و دما) و دبی در ایستگاههای واقع در داخل و نزدیک به حوضه در گامهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال بررسی شد. برای آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و تاثیر آن بر رواناب با استناد به روش پیشنهادی هلسل و هیرش، اثر عامل بارش (بعنوان متغیر بیرونی) و نیز اثر همبستگی زنجیرهای از دادههای ارتفاع رواناب حذف و مجددا" آزمون روند برای دادههای لگاریتمی باقیمانده ارتفاع رواناب (مقادیر تعدیل شده) بکار گرفته شد. در بخشی از این تحقیق، برای پی بردن به نقش عوامل اقلیمی در سیمای حوضه، تغییرات خط برف طی 20 سال اخیر نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد پارامترهای بارندگی و میانگین دما در سه گام زمانی ماهانه، فصلی و سالانه و همچنین دادههای رواناب پس از حذف اثر بارش و همبستگی زنجیرهای بین دادهها، فاقد روند معنیدار است. از اینرو میتوان گفت عوامل اقلیمی و تغییر کاربریها تاثیر مهمی بر وضعیت منابع آب سطحی حوضه آبخیز نداشته است. در این راستا روش هلسل و هیرش بهخوبی اثر بارش و تغییرات آن را حذف و اثر سایر عوامل را نشان داد و میتوان از آن در سایر مناطق نیز استفاده کرد. همچنین خط برف حوضه، روند معنیداری را نشان نداد. آنچه ترسیم نمودار حداقل و میانگین ارتفاع خط برف حوضه نشان داد نوسانات زیاد سالانه و نیز دوره انتخابی برای تحلیل دادهها است. این عوامل ، میتواند دلیل اصلی بر معنی دار نبودن روند دبی جریان و ارتفاع رواناب باشد.
اسماعیل علی اکبرزاده؛ حسن یگانه؛ هادی افراه
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 567-577
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی ویژگیهای تولیدی و مقدار مصرف علوفه گیاهان غالب تیپهای گیاهی در مراحل مختلف فنولوژی توسط دام، به مدت چهار سال در مراتع سبلان استان اردبیل میباشد. در این مطالعه از هرگونه در هر ماه حداقل 4 پایه متوسط در داخل و 4 پایه متوسط نیز در بیرون قطعه محصور انتخاب و علامتگذاری شد و در موعد مقرر تمام تولید این پایهها ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی ویژگیهای تولیدی و مقدار مصرف علوفه گیاهان غالب تیپهای گیاهی در مراحل مختلف فنولوژی توسط دام، به مدت چهار سال در مراتع سبلان استان اردبیل میباشد. در این مطالعه از هرگونه در هر ماه حداقل 4 پایه متوسط در داخل و 4 پایه متوسط نیز در بیرون قطعه محصور انتخاب و علامتگذاری شد و در موعد مقرر تمام تولید این پایهها برداشت شد. بدین جهت با شروع فصل چرا و ورود دام به مرتع، مقدار علوفه باقیمانده هر گونه از چرای دام، تا زمان خروج دام از مرتع با فواصل یک ماهه برداشت شده و از تفاضل آن از تولید در داخل قطعه محصور، مقدار مصرف هر گونه تعیین شد. تولید کل مرتع و میزان کل علوفه مصرف شده در مرتع در مقاطع زمانی تعیین شده، با استفاده از تولید پایههای متوسط گونهها و تراکم آنها در داخل قطعه محصور، محاسبه شد. به منظور تاثیر سالهای مورد مطالعه و ماههای برداشت بر تولید و مصرف گونههای تحت بررسی، اعداد و ارقام حاصل با استفاده از نرم افزار SAS و آزمون تجزیه واریانس مرکب در قالب طرح کاملاً تصادفی آنالیز شدند. سپس با روش دانکن در سطح 5 درصد برای اثرات اصلی سال، گونه و ماه مقایسه میانگین برای تولید و مصرف انجام گردید. نتایج نشان داد که بین گونههای مرتعی از نظر درصد تولید و مصرف تفاوت زیادی در ماههای فصل رشد و فصل چرا و همچنین در سالهای مورد بررسی وجود دارد. کل تولید علوفه گیاهان سایت در سالهای بررسی تفاوت داشت. در سال 89 بیشترین و در سال 87 کمترین مقدار علوفه به ترتیب به میزان 19/1971 و 35/1635 کیلوگرم در هکتار تولید شد. همچنین در سال 87 بیشترین و درسال 88 کمترین مقدار علوفه تولیدی به ترتیب به میزان 72/86 و 71/67 درصد مورد مصرف قرارگرفت. با توجه به معنی دار بودن اثر متقابل سال در ماه در اکثر گونهها میتوان نتیجه گرفت عملکرد تولید و نحوه مصرف دام از علوفه در ماههای مختلف تحت تأثیر سالها و شرایط حاکم برآنها قرار دارد.
محمد دلاویز؛ حسین صادقی؛ منصور تقوایی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 578-592
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر دوره خشکی و بازیابی پس از آن بر تغییرات رشدی و بیوشیمیایی سه گونه آتریپلکس با شش تکرار اجرا گردید. فاکتور اول گونههای آتریپلکس شامل Atriplex lentiformis، A. leucoclada وA. Canescense و فاکتور دوم مقادیر مختلف آبیاری شامل آبیاری در حد ظرفیت مزرعه، آبیاری در حد 75% ظرفیت مزرعه، 50% ظرفیت مزرعه و بدون آبیاری بود. نتایج نشان داد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر دوره خشکی و بازیابی پس از آن بر تغییرات رشدی و بیوشیمیایی سه گونه آتریپلکس با شش تکرار اجرا گردید. فاکتور اول گونههای آتریپلکس شامل Atriplex lentiformis، A. leucoclada وA. Canescense و فاکتور دوم مقادیر مختلف آبیاری شامل آبیاری در حد ظرفیت مزرعه، آبیاری در حد 75% ظرفیت مزرعه، 50% ظرفیت مزرعه و بدون آبیاری بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی ملایم و شدید موجب کاهش معنیداری در رشد هر سه گونه شد و تنش بدون آبیاری موجب از بین رفتن گونههای leucoclada و canescens شد. بازیابی توانست بخشی از این افت را در هر سه گونه به ویژه در گونه lentiformis جبران کند، به طوری که در این گونه تفاوت معنیداری بین رشد بوته ها در تیمار شاهد و 75% مزرعه وجود نداشت. درصد رطوبت بافت در تیمارهای شاهد (در حد ظرفیت مزرعه) ، 75 و 50% ظرفیت مزرعه تفاوت معنیداری نداشت. در گونه lentiformisA. بدون آبیاری افت بسیار زیادی در درصد رطوبت ایجاد کرد، ولی بازیابی بخش بسیار زیادی از این رطوبت را جبران کرد. تیمارهای خشکی 75 و 50% ظرفیت مزرعه موجب افزایش معنیدار فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز شد، گونهA.lentiformis دارای بیشترین فعالیت از هر چهار آنزیم بود.به طورکلی؛ تنش خشکی بسته به شدت تنش موجب کاهش رشد و افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدان در هر سه گونه شد؛ که بازیابی، بسته به گونه و شدت تنش، توانست بخشی از این افت را جبران کند. گونه A. lentiformis ،احتمالا به دلیل دارا بودن مقادیر بالاتری از فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، دارای مقاومت بیشتر و توان بازیابی بالاتری بود.
امیرحسین کاویان پور؛ زینب جعفریان؛ اباذر اسمعلی عوری؛ عطاءالله کاویان
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 593-605
چکیده
خاک جایگاه مناسبی جهت رشد و نمو گیاه و ایجاد پوشش گیاهی بوده و چنانچه این سرمایه ارزشمند حفظ نگردد کمبود مواد غذایی، فرسایش خاک و تخریب منابع طبیعی را به دنبال خواهد داشت. در این تحقیق تغییرپذیری برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در پوششهای مختلف گیاهی (حداقل، متوسط و حداکثر) و مدیریتهای مختلف چرایی دام، مناطق مرجع (چرای سبک ...
بیشتر
خاک جایگاه مناسبی جهت رشد و نمو گیاه و ایجاد پوشش گیاهی بوده و چنانچه این سرمایه ارزشمند حفظ نگردد کمبود مواد غذایی، فرسایش خاک و تخریب منابع طبیعی را به دنبال خواهد داشت. در این تحقیق تغییرپذیری برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در پوششهای مختلف گیاهی (حداقل، متوسط و حداکثر) و مدیریتهای مختلف چرایی دام، مناطق مرجع (چرای سبک چند رأس دام)، کلید (چرای متوسط) و بحرانی (چرای سنگین) در مرتع ییلاقی نشو استان مازندران بررسیشده است. در نقاط مطالعاتی نمونههای خاک از عمق 0 تا 30 سانتیمتری خاک که عمق مؤثر ریشه دوانی گیاهان مرتعی است، برداشت شد و به آزمایشگاه منتقل شد. سپس در آزمایشگاه پارامترهای جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، بافت خاک (درصد رس، سیلت و شن)، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، درصد ماده آلی، درصد رطوبت اشباع، نیتروژن کل، فسفر کل، پتاسیم قابلجذب، سدیم، کلسیم و منیزیم اندازهگیری شد. همچنین مقاومت مکانیکی خاک سطحی توسط مقاومت سنج قابلحمل در منطقه اندازهگیری شد. بعد از نرمالسازی دادهها، آنالیزهای آماری برای توصیف اثر پوششهای مختلف گیاهی و شدتهای چرایی دام بر ویژگیهای خاک انجام شد. در صورت معنیداری تجزیه واریانس دادهها، مقایسه میانگین به روش دانکن انجام شد. نتایج تجزیهوتحلیلهای آماری نشان داد مدیریتهای مختلف چرایی اثر معنیداری بر پارامترهای ماده آلی، پتاسیم، اسیدیته، هدایت الکتریکی، آهک، کلسیم، جرم مخصوص ظاهری، رطوبت پیشین خاک و مقاومت خاک سطحی دارند. پوششهای مختلف گیاهی نیز تنها بر پارامترهای سیلت، ماده آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی، رطوبت پیشین خاک و کلسیم اثر معنیداری داشتهاند.
امیر میرزایی موسی وند؛ احسان زندی اصفهان؛ فرشاد کیوان بهجو
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 606-617
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات قرق بر تغییرات تنوع پوشش گیاهی در شرایط چرا و حفاظت از چرا در مراتع شمالشرق شهرستان دلفان (دامنههای کوه گرین) در استان لرستان بود. بدینمنظور تعداد 120 پلات 1*1 مترمربعی در طول 12 ترانسکت در چهار طبقه ارتفاعی (در هر طبقه ارتفاعی 3 ترانسکت) به طول 100 متر به روش تصادفی - سیستماتیک در هریک از مناطق قرق و ...
بیشتر
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات قرق بر تغییرات تنوع پوشش گیاهی در شرایط چرا و حفاظت از چرا در مراتع شمالشرق شهرستان دلفان (دامنههای کوه گرین) در استان لرستان بود. بدینمنظور تعداد 120 پلات 1*1 مترمربعی در طول 12 ترانسکت در چهار طبقه ارتفاعی (در هر طبقه ارتفاعی 3 ترانسکت) به طول 100 متر به روش تصادفی - سیستماتیک در هریک از مناطق قرق و چرا شده در نظر گرفته شد. سپس در پلات فهرست گونههای موجود، تراکم، درصد تاج پوشش، لاشبرگ، سنگ و سنگریزه، خاک لخت و تولید ثبت گردید. برای ارزیابی شاخصهای عددی تنوع، از نرمافزارEcological Methodology 6.2 استفاده و شاخصهای عددی تنوع و یکنواختی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها در محیط نرمافزارSPSS18 انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از برداشتهای صحرایی، تعداد 132 گونه گیاهی متعلق به 30 تیره و 104 جنس شناسایی شد که در عرصه قرق و تحت چرا بهترتیب 124 و 108 گونه موجود بود. نتایج بدستآمده از تجزیه و تحلیل دادههای فراوانی گونهها در دو عرصه، نشان داد که تمامی شاخصهای عددی از نظر غنا، یکنواختی و تنوع گونهای در عرصه قرق بیشتر از عرصه تحت چرا بودند. درصد تاج پوشش گندمیان چندساله، فوربها و لاشبرگ در داخل قرق نسبت به خارج قرق افزایش و درصد پوشش گندمیان یکساله، بوتهایها و خاک لخت کاهش داشت. تراکم گندمیان چندساله و فوربها در داخل قرق نسبت به خارج قرق افزایش و تراکم بوتهایها کاهش داشت، همچنین مقدار تولید در منطقه قرق نسبت به منطقه تحت چرا افزایش نشان داد.
محمد فرزام؛ حسین باقرزاده
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 618-626
چکیده
تامین آب برای آبیاری گیاهان در مناطق خشک بسیار مشکل است. در مقابل، گیاهان مرتعی و بیابانی مقاومت زیادی به خشکی دارند و ممکن است نیازی به آبیاری نداشته باشند. بنابراین تعیین بهترین نوع کشت گیاهان مرتعی و مقایسه عملکرد بذر در روشهای دیم یا آبی از پرسشهای اصلی تولید کنندگان بذر محسوب میشود. این پژوهش با هدف مقایسه اثر دو روش کشت آبی ...
بیشتر
تامین آب برای آبیاری گیاهان در مناطق خشک بسیار مشکل است. در مقابل، گیاهان مرتعی و بیابانی مقاومت زیادی به خشکی دارند و ممکن است نیازی به آبیاری نداشته باشند. بنابراین تعیین بهترین نوع کشت گیاهان مرتعی و مقایسه عملکرد بذر در روشهای دیم یا آبی از پرسشهای اصلی تولید کنندگان بذر محسوب میشود. این پژوهش با هدف مقایسه اثر دو روش کشت آبی و دیم بر عملکرد تولید بذر سه بوته مرتعی Eurotia ceratoides ،Kochia prostrate و Salsola rigida در ایستگاه تولید بذر گیاهان مرتعی شهرک امام نیشابور انجام شد. جهت نمونهبرداری در هرسایت 5 عدد ترانسکت نواری (به طول 30 متر و عرض 50 سانتیمتر) به صورت تصادفی مستقر شد. در طول هر ترانسکت تعداد بوتههای مستقر شده هر گونه شمارش شد. تولید علوفه خشک از روش قطع و توزین محاسبه شد. بیشترین تولید بذر مربوط به گیاه S. rigida در کشت آبی (1074 کیلو گرم در هکتار) و کمترین مقدار برای E. ceratoides در کشت دیم (209 کیلوگرم در هکتار)، بود. آبیاری باعث شد تا در گونه E. Ceratoides مقدار تراکم، تولید بذر، تولید اندام هوایی و تعداد بذر در هکتار، در گونه K. prostrate مقدار تراکم و وزن اندام هوایی و در گونه S. rigida تراکم بوته ها بطور معنیداری بیشتر از روش دیم باشد. نتیجه گیری، به منظور تولید بذر در ایستگاه شهرک امام، کاشت گیاه E. ceratoides بصورت کشت آبی توصیه می شود، امّا S. rigidaو K. prostrata بعد ازاستقرار اولیه نیازی به آبیاری ندارند.
محسن شرافتمند
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 627-635
چکیده
روشهای مختلفی برای اندازهگیری میزان بهرهبرداری گندمیان وجود دارد که هر یک از این روشها دارای معایب و مزایای مربوط به خود هستند. استفاده از سنجه بهرهبرداری برای اندازهگیری بهرهبرداری گونههای گندمی و شبه گندمی، یکی از این روشها است. این تحقیق به ارزیابی کارایی سنجه بهرهبرداری در تعیین میزان برداشت گندمیان بومی ایران میپردازد. ...
بیشتر
روشهای مختلفی برای اندازهگیری میزان بهرهبرداری گندمیان وجود دارد که هر یک از این روشها دارای معایب و مزایای مربوط به خود هستند. استفاده از سنجه بهرهبرداری برای اندازهگیری بهرهبرداری گونههای گندمی و شبه گندمی، یکی از این روشها است. این تحقیق به ارزیابی کارایی سنجه بهرهبرداری در تعیین میزان برداشت گندمیان بومی ایران میپردازد. بدین منظور میزان بهرهبرداری دو گونهی گندمی Agropyron cristatum و Stipa barbata با سنجه بهرهبرداری تعیین و میزان تطبیق نتایج آن با روش نسبت وزنی (شاهد) با استفاده از رگرسیون ارزیابی میگردد. از آنجا که لازمهی استفاده از سنجه بهرهبرداری وجود مقیاسهای بهرهبرداری برای گونههای مورد مطالعه است که در حال حاضر در کشور ما وجود ندارد، ابتدا به توسعهی این مقیاسها پرداخته میشود. بدین منظور، 30 گیاه از گونههای مورد مطالعه نمونهبرداری شد که 25 پایه برای تهیه مقیاس بهرهبرداری و 5 پایه برای بررسی چگونگی انطباق دو روش مورد استفاده قرار گرفتند. نتاج نشان داد که دو روش دارای تطابق زیادی هستند و سنجه بهرهبرداری به خوبی قادر به نشان دادن میزان بهرهبرداری گندمیان است. از آنجا که این روش، سریع، غیر مخرب و بسیار ارزان است، استفاده از سنجه بهرهبرداری برای برآورد میزان بهرهبرداری گونههای گندمی بومی ایران توصیه میشود.
محرم اشرف زاده؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ فضل الله احمدی میرقائد؛ سمیه جعفری
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 636-644
چکیده
استفاده از طبیعت به گونهای که کمترین زیان به محیط وارد شود و در کنار آن بهترین بهرهوری برای انسان بدست آید، زمانی امکانپذیر است که تمام عوامل و پدیدههای دخیل در محیط زیست در برنامهریزی سرزمین مدنظر قرار گیرند. بدین منظور، تحقیق حاضر جهت ارزیابی توان اکولوژیکی مراتع منطقه بلوچی شهرستان لار استان فارس با استفاده از روش ...
بیشتر
استفاده از طبیعت به گونهای که کمترین زیان به محیط وارد شود و در کنار آن بهترین بهرهوری برای انسان بدست آید، زمانی امکانپذیر است که تمام عوامل و پدیدههای دخیل در محیط زیست در برنامهریزی سرزمین مدنظر قرار گیرند. بدین منظور، تحقیق حاضر جهت ارزیابی توان اکولوژیکی مراتع منطقه بلوچی شهرستان لار استان فارس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بر اساس اصول آمایش سرزمین صورت پذیرفت. در ابتدا لایههای اطلاعاتی مورد نظر در محیط Arc GIS که شامل عوامل اکولوژیکی پوشش گیاهی، اقلیم، زمین شناسی، شکل زمین، خاکشناسی و فرسایش میباشد تهیه شدند. سپس وزندهی معیارهای ارزیابی بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط Expert Choice صورت گرفت. در مرحله بعد، اوزان تعیین شده معیارهای ارزیابی به لایههای اطلاعاتی تعمیم گردید و آنالیز آنها بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی در محیط Idrisi انجام گرفت. نتایج نشان داد که از کل مساحت منطقه، حدود 5/78، 321، 25/71، 172، 4/1445 هکتار به ترتیب، دارای توان مطلوبیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و بدون توان جهت توسعه مرتعداری میباشد. نتایج تحقیق نشان دادکه جهت پیادهسازی هر گونه طرح توسعه مرتعداری در این منطقه، توجه به شرایط اقلیمی، ادافیکی و همچنین مسایل اجتماعی و اقتصادی ضروری و حائز اهمیت است.
سجاد امیری؛ رضا عرفانزاده؛ یحیی اسماعیل پور؛ رضا امیدی پور
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، صفحه 645-660
چکیده
در مطالعات تنوع گونهای استفاده از روشهایی که بتواند تنوع هر مقیاس را تعیین نماید ضروری است. تقسیمبندی افزایشی روشی (تجزیه به روش جمعی) برای اندازهگیری و مقایسه مؤلفههای تنوع در مقیاسهای مکانی و زمانی مختلف میباشد. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی تأثیر ارتفاع و جهت بر مؤلفههای تنوع گونهای (آلفا، بتا و گاما) با روش تقسیمبندی ...
بیشتر
در مطالعات تنوع گونهای استفاده از روشهایی که بتواند تنوع هر مقیاس را تعیین نماید ضروری است. تقسیمبندی افزایشی روشی (تجزیه به روش جمعی) برای اندازهگیری و مقایسه مؤلفههای تنوع در مقیاسهای مکانی و زمانی مختلف میباشد. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی تأثیر ارتفاع و جهت بر مؤلفههای تنوع گونهای (آلفا، بتا و گاما) با روش تقسیمبندی افزایشی در منطقه حفاظت شده کوه گنو انجام شد. فهرستبرداری از گیاهان در 9 طبقه ارتفاعی (1050-400 متر) در دو جهت جنوبی و شرقی و با تعداد 5 پلات 4 مترمربعی (در مجموع 90 پلات) در هر طبقه ارتفاعی انجام شد. کل غنای گونهای (rγ) به مؤلفههای داخل نمونهها یا پلات (1α)، بین نمونهها (1β)، بین طبقات ارتفاعی (2β) و بین جهت (3β) تقسیمبندی شد. تجزیه و تحلیل مؤلفههای تنوع گونهای نشان داد که مؤلفه تنوع 3β با 36/72 درصد و 1β با 19/8 درصد به ترتیب دارای بیشترین و کمترین سهم را از تنوع کل به خود اختصاص دادند. به علاوه 3β بیشتر از میزان مورد انتظار و تنوع آلفا (1α) کمتر از میزان مورد انتظار آن بود که نشان دهنده پراکنش غیر تصادفی گونههای گیاهی است. در دو جهت شرقی و جنوبی کمترین میزان درصد مشاهدهای و مورد انتظار در سطح آلفا دیده شد و از طرفی در هر دو جهت کمترین مقدار اعداد مشاهدهای در سطح آلفا ثبت گردید که مقدار آن در جهت جنوبی برابر 95/5 درصد و برای جهت شرقی 73/5 درصد بود. به طور کلی نتایج نشان داد که مؤلفههای بتا درصد بیشتری نسبت به مؤلفه آلفا داشتند و از میزان موردانتظار آنها بیشتر بود. از طرفی مؤلفهی آلفا در دو جهت شرقی و جنوبی از میزان موردانتظار آن کمتر دیده شد. نتایج نشان داد که بیشترین تنوع شانون در طبقات ارتفاعی 1600-1200 متر و غنای گونهای در طبقات 2050-1600 متر بود که بهترتیب مقدار 72/1 و 22 را به خود اختصاص دادند. بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش پیشنهاد میگردد جهت حفاظت و افزایش تنوع، مقیاس منطقهای (کل منطقه مورد مطالعه) بایستی مد نظر قرار گیرد که، حفاظت مؤثری از تنوع کل (γ) به عمل خواهد آمد.