دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 0-0
امیر میرزایی موسی وند؛ اردوان قربانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ فرشاد کیوان بهجو؛ کیومرث سفیدی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 235-247
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش دو گونه Prangos ferulacea Lindl.و Prangos pabularia Lindl. در مراتع استان اردبیل بود. هفت رویشگاه جنس جاشیر شناسایی شد که در سه رویشگاه آن گونه P. ferulacea و در دو رویشگاه گونه P. pabularia حضور داشت. در هر رویشگاه، مکانهای نمونهبرداری مشخص و در طول 3 ترانسکت 100 متری در 10 پلات چهار مترمربعی تراکم گونه ثبت ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش دو گونه Prangos ferulacea Lindl.و Prangos pabularia Lindl. در مراتع استان اردبیل بود. هفت رویشگاه جنس جاشیر شناسایی شد که در سه رویشگاه آن گونه P. ferulacea و در دو رویشگاه گونه P. pabularia حضور داشت. در هر رویشگاه، مکانهای نمونهبرداری مشخص و در طول 3 ترانسکت 100 متری در 10 پلات چهار مترمربعی تراکم گونه ثبت شد. نمونه خاک از ابتدا، وسط و انتهای هر ترانسکت از عمق 30-0 سانتیمتری برداشت شد. در مجاورت هر رویشگاه در مکانهای عدم حضور گونه، نیز نمونهبرداری به شیوه یکسان انجام شد. در مکانهای نمونهبرداری ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب و در آزمایشگاه برخی خصوصیات خاک نظیر ماده آلی، ازت، فسفر، پتاسیم، اسیدیته، هدایت الکتریکی و بافت تعیین شد. برای بررسی اثر عوامل محیطی بر حضور و عدم حضور دو گونه مورد نظر و مقایسه میانگین خصوصیات اندازهگیری شده بهترتیب از تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون توکی استفاده شد. برای تعیین درجه اهمیت متغیّرهای اندازهگیری شده در پراکنش این گونهها، آنالیز تشخیص مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که گونه P. pabularia در مکانهای با مقدار فسفر، درصد رس، هدایت الکتریکی، مقدار بارندگی، درصد شن، درصد شیب و اسیدیته خاک بیشتر و گونه P. ferulacea، در مکانهای با ارتفاع از سطح دریا بیشتر و مقدار بارندگی و پتاسیم خاک کمتر سازگاری بهتری دارند. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز تشخیص، عوامل هدایت الکتریکی، ماده آلی، پتاسیم، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، درصد سیلت و رس، بارندگی و دما در تمایز مکانها و انتشار گونههای مورد مطالعه مؤثر هستند. بر اساس نتایج میتوان در پیشنهاد گونهها برای مدیریت، اصلاح و احیاء مراتع بهطور مناسبتری تصمیمگیری نمود.
مریم ممبنی؛ محمد نصراللهی؛ کامران کریمی؛ هایده آراء
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 248-262
چکیده
سنجش از دور فناوری کلیدی برای ارزیابی وسعت و میزان تغییرات پوشش اراضی است که اطلاع از این تغییرات در قسمتهای مختلف، به عنوان اطلاعات پایه برای برنامهریزیهای مختلف، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در پژوهش حاضر، هدف مقایسه دو روش حداکثر ...
بیشتر
سنجش از دور فناوری کلیدی برای ارزیابی وسعت و میزان تغییرات پوشش اراضی است که اطلاع از این تغییرات در قسمتهای مختلف، به عنوان اطلاعات پایه برای برنامهریزیهای مختلف، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در پژوهش حاضر، هدف مقایسه دو روش حداکثر احتمال و فازی آرتمپ، جهت تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست میباشد. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی طی 24 سال گذشته منطقه امیدیه مورد ارزیابی قرار گرفت. تصاویر سنجندههای TM لندست 4، ETM+ لندست 7 و OLI لندست 8 به ترتیب برای سالهای 1990، 2000 و 2014 و همچنین نقشههای توپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به چهار کاربری مرتع، کشاورزی، اراضی شور و ماندابی و منطقه مسکونی طبقهبندی شدند. نتایج مربوط به صحت کلی طبقهبندی نشان میدهد که روش طبقهبندی فازی با ضریب کاپای 93 درصد، در مقایسه با روش الگوریتم حداکثر احتمال با ضریب کاپای 81 درصد، از دقت بالاتری برخوردار است. طبق نتایج بدست آمده کشاورزی پویاترین کاربری موجود در منطقه بوده که وسعت این اراضی طی 1990 تا 2014 روندی صعودی را در پی داشته است بهطوریکه مقدار 32/32703 هکتار (2/23 درصد) به این اراضی افزوده شده است. روند تغییرات کاربری مسکونی نیز به صورت افزایشی بوده به طوری که مساحت 1/1325 هکتار (94/0%) را به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر کاربری اراضی مرتعی با مقدار 4/13 درصد از منطقه دارای بیشترین کاهش مساحت بوده که وسعتی برابر با 63/18857 هکتار را شامل میشود.
علیرضا عرب عامری؛ خلیل رضایی؛ مجتبی یمانی؛ کوروش شیرانی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 263-277
چکیده
بحرانهای محیطی و هدر رفت منابع طبیعی از عوامل اصلی ایجاد سیستمهای مدیریت محیطی میباشند. مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند ارزیابی و طبقهبندی پتانسیلهای محیطی و اکولوژیکی میباشد. یکی از مهمترین ناهمواریهای بادی ریگ نجارآباد در شمال شرقی روستای طرود پیکان ماسهای است. در این پژوهش، مولفههای مرفومتریک و مرفولوژیک پیکانهای ...
بیشتر
بحرانهای محیطی و هدر رفت منابع طبیعی از عوامل اصلی ایجاد سیستمهای مدیریت محیطی میباشند. مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند ارزیابی و طبقهبندی پتانسیلهای محیطی و اکولوژیکی میباشد. یکی از مهمترین ناهمواریهای بادی ریگ نجارآباد در شمال شرقی روستای طرود پیکان ماسهای است. در این پژوهش، مولفههای مرفومتریک و مرفولوژیک پیکانهای ماسهای و میزان افزایش حجم سالیانه آنها در یک بازه زمانی یکساله اندازهگیری شده است. سپس با استفاده از روش آنالیز رگرسیون نوع و شدت ارتباط بین میزان افزایش حجم پیکان ماسهای و مولفههای مرفومتریک و مرفولوژیک پیکانهای ماسهای بررسی و به منظور برآورد میزان حجم ماسه، مدلهایی ارائه شده است. مولفههای مرفومتریک شامل طول پیکان، حداکثر عرض پیکان و مولفههای مرفولوژیک شامل ارتفاع گیاه، قطر تاج پوشش و قطر طوقه گیاه میباشد. با استفاده از این مدلها میتوان میزان حجم پیکانهای ماسهای منطقه مورد مطالعه را به آسانی محاسبه نمود. نتایج بیانگر این است که ارتباط بین میزان افزایش حجم و مولفههای مرفومتریک و مرفولوژیک پیکانهای ماسهای از روابط خطی، توانی و نمایی پیروی میکند. نتایج بیانگر حداکثر ارتباط خطی بین حجم پیکان ماسهای با قطر تاج پوشش با بیشترین ضریب تعیین (۸۰۷/۰) و کمترین انحراف معیار برآورد (۱۱۳/۰) میباشد.
فاطمه منتظری؛ رضا تمرتاش؛ محمدرضا ظاطیان؛ محمد حجتی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 278-288
چکیده
در این تحقیق توانایی گیاهان مرتعی گون و کلاه میرحسن در جذب و تجمع فلزات سنگین مانند کادمیوم، سرب، مس، روی و کروم در اطراف کارخانه سیمان فیروزکوه بررسی شد. نمونه برداری از خاک و پوشش گیاهی در فواصل 500، 1500 و 2500 متر از مرکز کارخانه، به روش سیستماتیک تصادفی انجام شد. تعداد 2 گونه گیاهی از قبیل گون و کلاه میرحسن با 3 تکرار (جمعا 18 نمونه از گیاه ...
بیشتر
در این تحقیق توانایی گیاهان مرتعی گون و کلاه میرحسن در جذب و تجمع فلزات سنگین مانند کادمیوم، سرب، مس، روی و کروم در اطراف کارخانه سیمان فیروزکوه بررسی شد. نمونه برداری از خاک و پوشش گیاهی در فواصل 500، 1500 و 2500 متر از مرکز کارخانه، به روش سیستماتیک تصادفی انجام شد. تعداد 2 گونه گیاهی از قبیل گون و کلاه میرحسن با 3 تکرار (جمعا 18 نمونه از گیاه و 18 نمونه از خاک ریزوسفری) در غالب طرح آزمایشی بلوکهای کاملا تصادفی مورد آزمایش قرار گرفت. در این آزمایش نمونهها با استفاده از روش هضم اسیدی و با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. نتایج به دست آمده از روش آماری آنالیز واریانس حاکی از این است که غلظت عناصر کادمیوم و روی در گونههای گون و کلاه میرحسن و غلظت سرب در این گونهها با فاصله از کارخانه به ترتیب از روند افزایشی و کاهشی برخوردار بوده است. همچنین غلظت کروم در گونه کلاه میرحسن سیر نزولی داشته است. مقایسه میانگین عناصر سنگین در اندامهای مختلف گونهها نشان داد که غلظت عناصر مس، سرب و روی در گونه گون و غلظت عناصر کادمیوم و سرب در گونه کلاه میرحسن در برگ بیشتر از ریشه و ساقه میباشد. با استفاده از آزمون-t Test مقایسه بین دو گونه مورد بررسی قرار گرفت و تعیین شد که غلظت کادمیوم و روی در گونه کلاه میرحسن به ترتیب 02/0 و 50/1 میلی گرم در کیلوگرم بیشتر بوده است و در مورد عنصر سرب گونه گون به میزان 19/0 میلی گرم در کیلوگرم غلظت بیشتری را به خود اختصاص داده است. همبستگی بین عناصر موجود در خاک و گونهها نشان داد که عناصر مس، کادمیوم، سرب و کروم در گونه گون و عناصر مس، روی و سرب در گونه کلاه میرحسن با این عناصر در خاک ارتباط معنیداری (05/0>P) برقرار کردهاند. بنابراین با توجه به آلودگی گیاهان غالب نزدیک کارخانه میتوان استنباط کرد که مهمترین عامل تجمع فلزات سنگین سرب و کروم در گونههای مورد مطالعه، ناشی از آلودگی جوی حاصل از مجاورت به کارخانه است. در این راستا پیشنهاد میگردد که از گونههای فوق الذکر برای پاکسازی این عناصر از خاک آلوده، استفاده گردد. همچنین توصیه میگردد که تمهیدات لازم در ارتباط با مصرف این گونهها توسط دام در اطراف کارخانه صورت گیرد.
ابراهیم عطارد؛ ناصر باغستانی؛ جلال برخورداری؛ علی بمان میرجلیلی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 289-297
چکیده
این مطالعه در آبخوان پخش سیلاب سیریزی بافق استان یزد انجام شد، نمونهبرداری پوشش گیاهی در داخل 4عرصه پخش سیلاب و منطقه همجوار به عنوان شاهد به صورت کاملاً تصادفی انجام شد، به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی از روش ترانسکت- کوادرات استفاده و تعداد 3 ترانسکت به طول 100 متر و در روی هر ترانسکت 10 پلات 5×5 متری در هر عرصه و منطقه شاهد (اراضی ...
بیشتر
این مطالعه در آبخوان پخش سیلاب سیریزی بافق استان یزد انجام شد، نمونهبرداری پوشش گیاهی در داخل 4عرصه پخش سیلاب و منطقه همجوار به عنوان شاهد به صورت کاملاً تصادفی انجام شد، به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی از روش ترانسکت- کوادرات استفاده و تعداد 3 ترانسکت به طول 100 متر و در روی هر ترانسکت 10 پلات 5×5 متری در هر عرصه و منطقه شاهد (اراضی مجاور شبکه پخش سیلاب) که جمعاً داخل عرصههای پخش سیلاب 120 پلات و در مناطق شاهد نیز 120 پلات مستقر و پارامترهای درصد تاج پوشش، تراکم و حضورگیاهان موجود در عرصههای پخش سیلاب و شاهد اندازهگیری شد. دادههای دو تیمار عرصه پخش سیلاب و شاهد با استفاده از ْآزمون T در نرم افزار Spps مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج نشان داد که درصد تاج پوشش،تراکم و درصد حضور گونههای Hammada salicornia, Seidlitzia rosmarinus و همچنین درصد کل تاج پوشش، کل تراکم و درصد کل حضور گونهها نیز در سطح خطای 1 درصد دارای اختلاف معنیدار بودند. میزان درصد پوشش و حضور لاشبرگ نیز واجد تفاوت معنیدار در سطح خطای 5 درصد بود. درصد مجموع گیاهان یکساله ،Zygophyllum europterum ،Salsola yazdiana و Artemisia seiberiدر عرصه پخش سیلاب و شاهد از نظر آماری فاقد اختلاف معنیدار بودند. عملیات پخش سیلاب موجب حضور گونههای Zygophyllum europterum ، Salsola yazdiana وArtemisia seiberi در عرصه شده است. درصد پوشش گیاهی این گونهها در وضعیت فعلی اندک است، ولی با تکرار آبگیری در محدوده پخش سیلاب، ممکن است تغییرات مشهودی در ترکیب گیاهی عرصه در بلند مدت حاصل آید.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ نرگس ناصری حصار؛ محمد جعفری
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 298-309
چکیده
این پژوهش با هدف مدلسازی پراکنش تیپهای گیاهی مراتع غرب شهرک صنعتی اشتهارد با روش آنتروپی حداکثر و تعیین عوامل موثر بر حضور هر تیپ انجام شد. اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل محیطی شامل خاک و توپوگرافی جمعآوری و سپس نقشه تیپبندی اولیه با استفاده از نقشههای شیب و جهت و ارتفاع در مقیاس 1:25000و تصاویر ماهوارهای تهیه شد. در هر سایت، سه ترانسکت ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مدلسازی پراکنش تیپهای گیاهی مراتع غرب شهرک صنعتی اشتهارد با روش آنتروپی حداکثر و تعیین عوامل موثر بر حضور هر تیپ انجام شد. اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل محیطی شامل خاک و توپوگرافی جمعآوری و سپس نقشه تیپبندی اولیه با استفاده از نقشههای شیب و جهت و ارتفاع در مقیاس 1:25000و تصاویر ماهوارهای تهیه شد. در هر سایت، سه ترانسکت 750 متری، دو ترانسکت در جهت شیب و یک ترانسکت عمود بر جهت شیب مستقر شد. 45 پلات نمونهبرداری با فواصل 50 متری در امتداد هر ترانسکت قرار داده شد. اندازه پلات نمونهبرداری باتوجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش سطح حداقل، سطح مستطیلی شکل 2 مترمربعی تعیین گردید. در هر پلات فهرست گونههای موجود و درصد پوشش گیاهی تعیین شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل خاک حفر و نمونهبرداری از دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتر انجام شد. برای هر واحد نمونهبرداری، اطلاعات طول و عرض جغرافیایی، شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا نیز تعیین شدند. نقشة متغیرهای محیطی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و زمین آمار تهیه شد. سپس نقشههای پیشبینی مربوط به پراکنش تیپهای گیاهی با استفاده از روش مدلسازی آنتروپی حداکثر تهیه و میزان تطابق نقشههای پیشبینی با نقشههای واقعی با استفاده از ضریب کاپا و دقّت مدلهای حاصل با استفاده اAUC مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس ضریب کاپای حاصل از مقایسه نقشهها، میزان تطابق نقشههای پیشبینی و واقعی برای تیپ Pteropyrum olivieri در سطح خیلی خوب (ضریب کاپا 7/0) و برای تیپهای Halocnemum strobilaceum, Salsola richteri-Artemisia sieberi, Artemisia sieberi و Artemisia sieberi–Stipa barbata در سطح خوب (ضرایب کاپای 66/0، 64/0، 57/0 و 66/0) ارزیابی شد.
یحیی پرویزی؛ محمد قیطوری؛ رضا بیات؛ علیرضا شادمانی؛ افشین پرتوی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 310-323
چکیده
ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستمهای زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی میشود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روشهای مختلف مرتعکاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استانهای لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، ...
بیشتر
ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستمهای زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی میشود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روشهای مختلف مرتعکاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استانهای لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، کرمان، مرکزی و اصفهان سایتهای معرف عملیات مرتعکاری انتخاب شد. سپس با عملیات میدانی،ضمن ثبت ویژگیهای سایتهای انتخاب شده، نمونهبرداری خاک، زیستتوده هوایی و ریشه و لاشبرگ به صورت سیستماتیک تصادفی در سایتهای مطالعاتی و شاهد انجام شد. نتایج نشان داد که عملیات مرتعکاری اجراء شده در مناطق جنگلهای نیمهخشک واقع در دامنههای زاگرس مرکزی بیشترین ظرفیت ترسیب کربن را نشان دادند. عملیات بذرکاری، بذرپاشی و کپهکاری گراسها و لگومهای چندساله نظیر فستوکا، یونجه، جاشیر و اسپرس اجرا شده در این مناطق موفق به ترسیب 4/17 تا 80 تن کربن در هکتار شده است. همچنین سهم ترسیب کربن در خاک از کل کربن ترسیب یافته در این مناطق کمینه 93 درصد از کربن ذخیره شده را شامل میشد. عملیات مرتعکاری همراه با قرق، ترسیب کربن را تا حدود دو برابر افزایش داده بود. در این مناطق کپهکاری موفقتر از سایر اشکال عملیات بود. در مناطق هیرکانی، عملیات بذرکاری گراسهای مرتعی حدود 18 تن کربن ترسیب نموده و از نظر ظرفیت ترسیب کربن در ایران پس از عملیات مرتعکاری در دامنههای زاگرس مرکزی در رده دوم قرار داشت. عملیات مرتعکاری اجرا شده در مناطق خشک و نیمهخشک مرکز و نیمه شرقی کشور در قیاس با دیگر مناطق ذکر شده فوق تأثیر چندانی در افزایش ظرفیت ترسیب کربن در عرصه نداشتهاند. بیشترین کمیت ترسیب کربن را قرق مراتع در دو حوزه کارده مشهد و شمسآباد اراک بهترتیب با ترسیب 63/5 و 51/6 تن کربن در هکتار به خود اختصاص دادهاند. تغییر کاربری دیمزار به مرتع در حوزه کارده مشهد منجر به ترسیب 7/4 تن کربن در هکتار شده است.
علیرضا ارزانی؛ زرین تاج علی پور؛ فرهاد تقی پور؛ احمد اخیانی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 324-334
چکیده
شور شدن اراضی از معضلات مهم و مخرب در بخش کشاورزی است که بایستی با تدبیر و مدیریت صحیح علمی این روند کنترل شود. اولین گام در این راه، شناسایی و تهیه نقشه مناطق شور است. در چند دهه گذشته استفاده از روشهای زمینآمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه ...
بیشتر
شور شدن اراضی از معضلات مهم و مخرب در بخش کشاورزی است که بایستی با تدبیر و مدیریت صحیح علمی این روند کنترل شود. اولین گام در این راه، شناسایی و تهیه نقشه مناطق شور است. در چند دهه گذشته استفاده از روشهای زمینآمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه قابلیت روشهای زمینآماری مختلف برای تهیه نقشه شوری خاک سطحی در بخشی از دشت میامی واقع در شهرستان میامی استان سمنان میباشد. برای انجام این کار تعداد ۲25 نمونه خاک از عمق 30-0 سانتیمتری خاک سطحی از محل تقاطع خطوط شبکه منظم به ابعاد 600 * 600 متری با کمک GPS انجام شد و EC، pH و درصد رس نمونههای خاک اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که روش کریجینگ با میانگین مطلق خطا 29/2 از دقت بالاتری نسبت به سایر روشهای میانیابی برخوردار بود و در مقابل روش spline Thin plate با میانگین مطلق خطای 38/4 کمترین دقت را داشته است. بر اساس نقشه تهیه شده در منطقه مورد مطالعه بیشترین مقدار شوری 69/15 ds/m و کمترین مقدار شوری 02/2 ds/m و میانگین شوری در دشت میامی24/5 ds/m میباشد
علی محبی؛ ناصر عریزاده؛ علی اشرف جعفری؛ احسان زندی اصفهان؛ علیرضا افتخاری
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 335-343
چکیده
سطح قابل توجهی از مراتع کشور در اثر عوامل مختلف از جمله بهره برداریهای بیرویه، تغییرات اقلیمی و دیگر عوامل دچار تخریب شده و بخش مهمی از گیاهان مرتعی در معرض خطر قرار گرفتهاند و یا جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. برای ایجاد پایداری در این گونه مراتع، اصلاح و احیاء آنها از طریق انتخاب گونههای مناسب و تعیین جمعیتهای مقاوم در ...
بیشتر
سطح قابل توجهی از مراتع کشور در اثر عوامل مختلف از جمله بهره برداریهای بیرویه، تغییرات اقلیمی و دیگر عوامل دچار تخریب شده و بخش مهمی از گیاهان مرتعی در معرض خطر قرار گرفتهاند و یا جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. برای ایجاد پایداری در این گونه مراتع، اصلاح و احیاء آنها از طریق انتخاب گونههای مناسب و تعیین جمعیتهای مقاوم در هر گونه از اهمیت ویژهای برخوردار است. از اینرو در طرح تحقیقاتی علوفه قابل برداشت مراتع کشور، بذر مهمترین بوتهای چند ساله قابل چرای دام همراه با اکسشنهای موجود آنها، از مناطق مختلف مراتع استان کرمان در تاریخهای مناسب جمعآوری و در ایستگاه تحقیقات کرمان کشت گردید. به منظور مقایسه قدرت جوانه زنی و درصد استقرار جمعیت های مختلف گونههای گیاهی، آزمایشی با طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط مزرعه به مرحله اجرا در آمده و از صفات مورد نظر یادداشت برداری به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SAS و مقایسه میانگین ها با آزمون دانکن صورت پذیرفت. نتایج حاصله نشان داد که از بین گیاهان مورد مطالعه گیاه Fortuynia bungei نسبت به سایر گونهها دارای قدرت جوانهزنی و استقرار بهتری بود. همچنین از بین جمعیتهای مورد مطالعه گیاه مزبور، جمعیت های کوهپایه و بم به ترتیب با 03/53 و 52 درصد، بیشترین میزان درصد استقرار را به خود اختصاص دادند.
روناک احمدی؛ قدرت اله حیدری؛ غلامرضا خوش فر
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 344-354
چکیده
با توجه به اهمیت مراتع در حفظ اکوسیستم طبیعی، بررسی عوامل مؤثر در اصلاح و احیای مراتع در راستای اهداف توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا راهکارهای مختلفی برای توسعه پایدار منابع طبیعی بخصوص مراتع مطرح شده است که در این میان مشارکت مردم بیش از پیش مورد تأکید قرار گرفت. در این تحقیق رابطه بین سطوح مختلف اعتماد شامل اعتماد ...
بیشتر
با توجه به اهمیت مراتع در حفظ اکوسیستم طبیعی، بررسی عوامل مؤثر در اصلاح و احیای مراتع در راستای اهداف توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا راهکارهای مختلفی برای توسعه پایدار منابع طبیعی بخصوص مراتع مطرح شده است که در این میان مشارکت مردم بیش از پیش مورد تأکید قرار گرفت. در این تحقیق رابطه بین سطوح مختلف اعتماد شامل اعتماد بنیادین، اعتماد بین شخصی، اعتماد نهادی و اعتماد تعمیم یافته را با مشارکت مرتعداران در اصلاح و احیای مراتع مورد بررسی و تحلیل قرار دادیم. ابزار تحقیق پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه مرتعداران چقاکدو در شهرستان سرپل ذهاب است که تعداد آنها 78 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 67 نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونهها از نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده و در تجزیه و تحلیل دادهها نیز از نرمافزار SPSS20 استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین سطوح مختلف اعتماد با میزان مشارکت مرتعداران در اصلاح و احیاء مرتع، همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد و میزان هبستگی بین اعتماد تعمیم یافته با مشارکت مرتعداران از قوت بالاتری برخوردار است. همچنین در این تحقیق 34 شاخص مربوط به سطوح مختلف اعتماد به روش تحلیل عاملی به 12 عامل تقلیل یافت و در مجموع 36/71 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت در اصلاح و احیاء مراتع) را تبیین میکنند. اولین و تأثیرگذارترین عامل در این روش را میتوان تا حدودی اعتماد تعمیم یافته نامید. بنابراین با توجه به تأثیر سطوح مختلف اعتماد در مشارکت مرتعداران میتوان اظهار داشت که افزایش اعتماد تعمیم یافته، که از ابعاد سرمایه اجتماعی برون گروهی است، کارایی و بازدهی فرآیند مشارکت مرتعداران را در اصلاح و احیای مراتع بیش از سایر سطوح اعتماد، بدنبال خواهد داشت.
سعید برخوری؛ رسول مهدوی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حمید غلامی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 355-365
چکیده
با توجه به رشد روزافزون جمعیت، آب زیرزمینی یکی از منابع مهم تامین آب آشامیدنی در بسیاری از مناطق جهان از جمله ایران به شمار میآید. این منابع در نقاط مختلف به صورت طبیعی یا از طریق فعالیتهای انسانی دچار تغییر کیفیت شده و آلوده میشوند. به همین جهت مدیریت منابع آب دارای اهمیت زیادی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات زمانی ...
بیشتر
با توجه به رشد روزافزون جمعیت، آب زیرزمینی یکی از منابع مهم تامین آب آشامیدنی در بسیاری از مناطق جهان از جمله ایران به شمار میآید. این منابع در نقاط مختلف به صورت طبیعی یا از طریق فعالیتهای انسانی دچار تغییر کیفیت شده و آلوده میشوند. به همین جهت مدیریت منابع آب دارای اهمیت زیادی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت جیرفت جهت مصارف شرب میباشد و همچنین به بررسی نقش کاربری اراضی و سازندهای زمین شناسی در کیفیت آن نیز پرداخته میشود. در این مطالعه از پارامترهای EC، Cl، Ca، mg، Naو So4 استفاده شد و پهنهبندی دادههای کیفی با روش زمین آماری کریجینگ در نرم افزار ArcGIS9.3 انجام شد و سپس طبقه بندی اب نیز با استفاده از دیاگرام شولر صورت گرفت. نتایج نشان داد که در سال 1380 بخشهای جنوبی منطقه مورد مطالعه از کیفیت پایینتری برخوردار است اما در سال 1393، آب زیرزمینی با کیفیت پایینتر به سمت شمال منطقه مورد مطالعه کشیده شده است. همچنین روند کاهش کیفیت آب زیرزمینی از سمت جنوب به مرکز و شمال منطقه گسترش پیدا کرده است. با تهیه نقشه کاربری اراضی مشخص گردید که در بخشهایی که اراضی کشاورزی وجود دارد آب زیرزمینی از کیفیت پایینتری برخوردار است. همچنین با تهیه نقشه زمینشناسی مشخص گردید که سازندهای با بافت ریزدانهتر که در بخشهای جنوبی و مرکزی قرار دارند از کیفیت آب پایینتری برخوردارند. در حالت کلی چنین میتوان نتیجه گرفت که کیفیت آب منطقه مورد مطالعه با گذشت زمان برای مصارف شرب کاهش یافته و تحت تاثیر کاربری اراضی و سازندهای زمینشناسی قرار گرفته است و برای بهبود کیفیت منابع آب زیرزمینی باید نقش عوامل انسانی (کاربری اراضی و فعالیتهای کشاورزی) را به شدت مدنظر قرار داد.
طیبه مصباح زاده؛ فرشاد سلیمانی ساردو
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 366-377
چکیده
تغییرات الگوی زمانی و مکانی خشکسالیها همیشه رکن اساسی در برنامهیزی منابع آب میباشد و راهکارهای لازم در جهت سیاستگذاری و مدیریت یکپارچه منابع آب حتماً بایستی با در نظر داشتن این مهم باشد. خشکسالی به عنوان یک پدیده خزنده محیطی مناطق تحت تاثیر خود را تخریب کرده و موجب صدمات گاهاً جبران ناپذیری را وارد میکند. در این تحقیق به ...
بیشتر
تغییرات الگوی زمانی و مکانی خشکسالیها همیشه رکن اساسی در برنامهیزی منابع آب میباشد و راهکارهای لازم در جهت سیاستگذاری و مدیریت یکپارچه منابع آب حتماً بایستی با در نظر داشتن این مهم باشد. خشکسالی به عنوان یک پدیده خزنده محیطی مناطق تحت تاثیر خود را تخریب کرده و موجب صدمات گاهاً جبران ناپذیری را وارد میکند. در این تحقیق به منظور بررسی الگوی مکانی و زمانی خشکسالی هواشناسی و هیدروژئولوژی در دشت بم که مصداق یه منطقه خشک و کویری در استان کرمان میباشد از شاخص SPI جهت بررسی خشکسالی هواشناسی و همچنین شاخص GRI جهت خشکسالی هیدروژئولوژیک استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شدیدترین خشکسالی هواشناسی در سال 1381 و شدیدترین ترسالی در سال 1393 در منطقه مورد مطالعه اتفاق افتاده است همچنین شدیدترین ترسالی هیدروژئولوژی در سال 1381 و شدیدترین خشکسالی هیدرولوژیک مربوط به سال 1393 میباشد ضمناً از نظر الگوی زمانی خشکسالی هیدرولوژیک با تاخیر زمانی یکساله نسبت به خشکسالی هواشناسی در منطقه مورد مطالعه اتفاق میافتد. از نظر الگوی مکانی و پهنهبندی خشکسالی نتایج نشان داد که کلاسهای خشکسالی متوسط و نرمال قسمت اعظم منطقه را فرا گرفته است و هرچه از شرق منطقه به سمت غرب منطقه حرکت کنیم بر شدت خشکسالی افزوده و ترسالیها بیشتر متمرکز بر بخش شمالشرقی منطقه میباشند.
مهدی قربانی؛ لیلا عوض پور؛ مجید رحیمی؛ هما موسوی؛ بهناز اسماعیلی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 378-387
چکیده
سرمایة اجتماعی یکی از ارکان اصلی درمدیریت مشارکتی و توسعة پایدار محلی محسوب میگردد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی سرمایة اجتماعی درونگروهی در دو بازة زمانی قبل و بعد از اجرای پروژة مشارکتی با عنوان پروژة بینالمللی احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته در مناطق خشکRFLDL، در روستای دهرضا از توابع شهرستان ریگان استان کرمان ...
بیشتر
سرمایة اجتماعی یکی از ارکان اصلی درمدیریت مشارکتی و توسعة پایدار محلی محسوب میگردد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی سرمایة اجتماعی درونگروهی در دو بازة زمانی قبل و بعد از اجرای پروژة مشارکتی با عنوان پروژة بینالمللی احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته در مناطق خشکRFLDL، در روستای دهرضا از توابع شهرستان ریگان استان کرمان میباشد. جامعة آماری در این مطالعه اعضای گروههای توسعة روستایی است که 133 نفر در غالب 9 گروه را شامل میشوند. در این تحقیق میزان روابط اعتماد و مشارکت در شبکة ذینفعان با استفاده از پرسشنامههای تحلیل شبکهای و براساس مشاهدة مستقیم و مصاحبه با کلیة ذینفعان و براساس سنجش شاخصهای تحلیل شبکهای مانند تراکم، تمرکز، دوسویگی، انتقالیافتگی و میانگین فاصلة ژئودزیک در دو مرحلة قبل و بعد از اجرای پروژة بینالمللی احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته موردبررسی قرار گرفتهاند. نتایج در این بررسی نشان میدهد که میزان اعتماد، مشارکت و به نوعی سرمایة اجتماعی در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط بوده که پس از اجرای این پروژه میزان این مؤلفهها افزایش یافته است. سرعت گردش و تبادل اعتمادو مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح نسبت به قبل از اجرای آن افزایشیافته و اجرای این پروژه، اتحاد و یگانگی بین افراد را نیز تقویت کرده است. در نهایت با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان بیان کرد که بهدنبال اجرای این پروژه میزان سرمایة اجتماعی درونگروهی شبکه افزایش یافته و در واقع میتوان استدلال نمود که پس از اجرای پروژه، تحقق مدیریت مشارکتی در منطقه به شکل مطلوب صورت گرفته است.
مهری دیناروند؛ سید بهرام اندرزیان؛ حمید اجتهادی؛ محمد فرزام
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 388-398
چکیده
مدلسازی مراحل رشد گونههای گیاهی وارتباط آن با عوامل محیطی بخصوص تغییرات اقلیمی و خاکی، میتواند هدایتگر برنامههای مدیریتی و حفاظتی مناسب جهت احیا و اصلاح مراتع باشد. در این تحقیق هدف ارزیابی مدل AquaCrop برای گونههای جو خودرو (Hordeum murinum subsp. glaucum (Staud.)Tzvelev) و یونجه (Medicago polymorpha L.) در منطقه حفاظت شده شیمبار بود. بنابراین براساس ...
بیشتر
مدلسازی مراحل رشد گونههای گیاهی وارتباط آن با عوامل محیطی بخصوص تغییرات اقلیمی و خاکی، میتواند هدایتگر برنامههای مدیریتی و حفاظتی مناسب جهت احیا و اصلاح مراتع باشد. در این تحقیق هدف ارزیابی مدل AquaCrop برای گونههای جو خودرو (Hordeum murinum subsp. glaucum (Staud.)Tzvelev) و یونجه (Medicago polymorpha L.) در منطقه حفاظت شده شیمبار بود. بنابراین براساس دادههای اندازهگیری شده سالهای 1392 تا 1394، ارزیابی مدل انجام شد. برای مقایسه دادههای شبیهسازی شده با دادههای سال دوم از شاخصهای ارزیابی، ضریب تبیین (R2) جذر میانگین مربعات اشتباه (RMSE) جذر میانگین مربعات اشتباه نرمال شده (NRMSE) شاخص توافق ویلموت (d)، ضریب کارایی مدل (EF) استفاده شد. ارزیابی کارکرد مدل AquaCrop در شبیهسازی روند تغییرات سایهانداز (درصد پوشش) و تولید ماده خشک گونههای انتخابی، نشان داد که مدل کارایی لازم را در شبیهسازی دارد. ارزیابی آماری مقادیر R2، EF و d در شبیهسازی و اعتبارسنجی برای تغییرات سایهانداز (درصد پوشش) و تولید ماده خشک در جو خودرو و یونجه نزدیک به 1 هستند. نتایج ارزیابی آماری درصد پوشش جو خودرو و یونجه نیز نشان میدهد مقدار عددی ضریب RMSE، بین 1 تا 7/3 و برای ماده خشک بین 23/0 تا 03/0 است.
سید محمد رضا حبیبیان؛ حسین بارانی؛ احمد عابدی سروستانی؛ عادل سپهری
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 399-416
چکیده
به منظور شناسایی و تحلیل مهمترین عوامل موثر بر کوچ زودهنگام و بهنگام به مراتع ییلاقی در زیستبوم عشایر قشقایی (طایفه شش بلوکی) در سال 1394، اقدام به نمونه آماری به تعداد 405 خانوار از گروه بهرهبرداران عشایری و نیز 45 نفر از گروه کارشناسان مطلع و خبره در زمینه کوچ و مدیریت چرای دام در استانهای فارس و بوشهر شد. روش تحقیق، پیمایش توصیفی ...
بیشتر
به منظور شناسایی و تحلیل مهمترین عوامل موثر بر کوچ زودهنگام و بهنگام به مراتع ییلاقی در زیستبوم عشایر قشقایی (طایفه شش بلوکی) در سال 1394، اقدام به نمونه آماری به تعداد 405 خانوار از گروه بهرهبرداران عشایری و نیز 45 نفر از گروه کارشناسان مطلع و خبره در زمینه کوچ و مدیریت چرای دام در استانهای فارس و بوشهر شد. روش تحقیق، پیمایش توصیفی و تحلیلی و ابزار تحقیق پرسشنامه همراه با مصاحبه بود. در این تحقیق نظرات دو گروه آماری در قالب طیف (پنج گزینهای) لیکرت جمعآوری شد و سپس از طریق آزمونهای پارامتریک و ناپارامتریک از جمله: آنالیز تجزیه واریانس، u مان ویتنی، کروسکال والیس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین نظرات کارشناسان و بهرهبرداران از نظر اولویت عوامل موثر، تفاوت معنیداری (01/0p<) وجود دارد. به طوری که کارشناسان مهمترین عوامل موثر بر کوچ زودهنگام را به ترتیب اولویت: ناکافی بودن علوفه در مراتع قشلاقی، گرمای زودرس در قشلاق، کاهش بارندگی و خشکسالیهای پی در پی، نداشتن پروانه چرا در قشلاق و از بین رفتن مراتع میانبند نسبت به بقیه عوامل میدانند در حالی که بهرهبرداران مهمترین عوامل موثر بر کوچ زودهنگام را به ترتیب اولویت: کاهش بارندگی و خشکسالیهای پی در پی، نداشتن پروانه چرا در قشلاق، ناکافی بودن علوفه در مراتع قشلاقی، کمبود امکانات و خدمات بهداشتی در مسیر کوچ از قشلاق به ییلاق و رقابت در رسیدن و بهرهبرداری از مراتع ییلاقی بین بهرهبرداران ذیحق نسبت به بقیه عوامل میدانند. همچنین کارشناسان مهمترین عوامل موثر بر کوچ بهنگام را به ترتیب اولویت: تعیین تاریخ کوچ از سوی دولت با هماهنگی بهرهبرداران، برقراری اتراقگاههای موقت از سوی دولت در مسیر کوچ عشایر از قشلاق به ییلاق، کنترل گیاه بهمن در قشلاق از طریق اصلاح مراتع، گماشتن قرقبان برای مراتع ییلاقی و حمایت دولت از طریق تامین علوفه نسبت به بقیه عوامل میدانند در حالی که بهرهبرداران مهمترین عوامل موثر بر کوچ بهنگام را به ترتیب اولویت: وجود علوفه مرغوب در قشلاق، حمایت دولت از طریق تامین علوفه، نبودن رقابت در رسیدن و بهرهبرداری از مراتع ییلاقی بین بهرهبرداران ذیحق، وجود مقدار زیاد علوفه در مرتع قشلاق و کافی بودن آب در قشلاق نسبت به بقیه عوامل میدانند. ضمناً در این تحقیق مشخص شد که بین نظرات کارشناسان همبستگی معنیداری (01/0p<) وجود دارد ولی بین نظرات بهرهبرداران(تیرهها و بنکوهای عشایری مورد بررسی) همبستگی معنیداری وجود ندارد.
مریم اسدی؛ کیومرث سفیدی؛ مهدی معمری
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 417-426
چکیده
چرای دام عمومیترین نوع کاربری مراتع بوده و میتواند بر ترکیب پوشش گیاهی مرتع، تولید خالص اولیه، نسبت اندام هوایی به ریشه و چرخه عناصر غذایی موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شدتهای مختلف چرای دام بر تخصیص عناصر غذایی فسفر، کلسیم، سدیم و پتاسیم در اندامهای هوایی و زیرزمینی Artemisia aucheri در مراتع ییلاقی دامنه جنوب شرقی ...
بیشتر
چرای دام عمومیترین نوع کاربری مراتع بوده و میتواند بر ترکیب پوشش گیاهی مرتع، تولید خالص اولیه، نسبت اندام هوایی به ریشه و چرخه عناصر غذایی موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شدتهای مختلف چرای دام بر تخصیص عناصر غذایی فسفر، کلسیم، سدیم و پتاسیم در اندامهای هوایی و زیرزمینی Artemisia aucheri در مراتع ییلاقی دامنه جنوب شرقی سبلان انجام شد. در این پژوهش از نمونهبرداری تصادفی-سیستماتیک استفاده شد. در هر شدت چرایی 3 ترانسکت 200 متری بهصورت موازی با یکدیگر مستقر شدند. سپس در امتداد هر ترانسکت پلاتهای یک مترمربعی به فواصل 50 متر مستقر شد. در هرپلات، نمونهبرداری از اندامهای هوایی و زیرزمینی صورت گرفت. نتایج تجزیه واریانس تخصیص عناصر غذایی مورد بررسی در گونه A.aucheri نشان داد که فسفر و کلسیم اندامهای هوایی در سطح پنج درصد تحت تأثیر شدتهای مختلف چرایی قرار گرفتند. همچنین سدیم و کلسیم اندامهای زیرزمینی در سطح یک درصد دارای اختلاف معنیداری بودند. نتایج این تحقیق و ارتباط بین تخصیص عناصر غذایی و چرای دام، میتواند در شناخت و مدیریت چرای دام و مرتع بکار رود.
آیدین فرجی؛ حامد جنیدی؛ بهرام قلی نژاد
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 427-437
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی مهمترین عوامل بومشناختی مؤثر بر درصد تاج پوشش گون سفید (Astragalus gossypinus) در بخشی از مراتع نیمهخشک استان کردستان صورت گرفت. با پیمایش صحرایی سه ناحیه شامل دزلی، نران و گردنه مروارید به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شدند. تعداد پلاتها با توجه به ویژگیهای پوشش گیاهی و سایر عوامل محیطی، در منطقه دزلی 6 نقطه معرف ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی مهمترین عوامل بومشناختی مؤثر بر درصد تاج پوشش گون سفید (Astragalus gossypinus) در بخشی از مراتع نیمهخشک استان کردستان صورت گرفت. با پیمایش صحرایی سه ناحیه شامل دزلی، نران و گردنه مروارید به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شدند. تعداد پلاتها با توجه به ویژگیهای پوشش گیاهی و سایر عوامل محیطی، در منطقه دزلی 6 نقطه معرف نمونهبرداری، در منطقه نران 3 نقطه و در گردنه مروارید 4 نقطه معرف تعیین گردید. نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیمار به روش تصادفی - سیستماتیک در قالب پلاتهای 1×1 متر و در طول دو ترانسکت بطول 100 متر انجام شد. نمونهگیری از خاک در هر پلات با سه تکرار و از عمق50-0 سانتیمتری در پای گیاه و بین پایهها انجام گرفت. در نمونههای خاک فاکتورهای درصد رس، سیلت، شن، گچ، آهک، هدایت الکتریکی، اسیدیته، فسفر، کلسیم، منیزیم، درصد سنگ و سنگریزه، نیتروژن، کربن و پتاسیم اندازهگیری شد.برای بررسی خصوصیات خاک و پوشش گیاهی از تجزیه واریانس یکطرفه و به منظور تعیین اثر عوامل محیطی بر درصد تاج پوشش گون از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که فاکتورهای کربن، پتاسیم، اسیدیته، منیزیم، فسفر، کلسیم، آهک، ازت، رس، شن، متوسط بارش سالیانه، درصد تاج پوشش در بین رویشگاههای مختلف دارای اختلاف معنیدار در سطح یک درصد است. سایر فاکتورها از جمله گچ، هدایت الکتریکی در بین رویشگاههای مختلف معنیداری نشدند. بر اساس نتایج به دست آمده، در نتایج رگرسیونی، آهک، ارتفاع و بارش هر کدام به ترتیب با 25درصد ،12درصد و 7 درصد تغییرات درصد تاج پوشش را توجیه میکند.
راضیه صبوحی؛ حسین بارانی؛ مرتضی خداقلی؛ احمد عابدی سروستانی؛ اصغر طهماسبی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 438-453
چکیده
بدون تردید جوامع عشایری از مهمترین و تاثیرپذیرترین جوامع بشری نسبت به تغییر اقلیم هستند که در عین حال دانش بومی آنها نقش نافذی در مدیریت مرتع و دام دارد. بدین منظور درک و دانش بهرهبرداران مراتع ییلاقی سمیرم استان اصفهان نسبت به تغییر اقلیم بررسی شد. جامعه مورد مطالعه، عشایر مراتع ییلاقی سمیرم میباشد که در حدود 7700 بهرهبردار ...
بیشتر
بدون تردید جوامع عشایری از مهمترین و تاثیرپذیرترین جوامع بشری نسبت به تغییر اقلیم هستند که در عین حال دانش بومی آنها نقش نافذی در مدیریت مرتع و دام دارد. بدین منظور درک و دانش بهرهبرداران مراتع ییلاقی سمیرم استان اصفهان نسبت به تغییر اقلیم بررسی شد. جامعه مورد مطالعه، عشایر مراتع ییلاقی سمیرم میباشد که در حدود 7700 بهرهبردار از طوایف مختلف ایل قشقایی شامل دره شوری، عمله، شش بلوکی و فارسیمدان از این مراتع استفاده مینمایند. به منظور شناخت دانش بومی و سازگاری عشایر نسبت به تغییر اقلیم از روشهای نظیر مصاحبههای گروهی و عمیق و تکمیل پرسشنامه استفاده گردید و اثرات سن، جنس، تحصیلات و نوع زیستبوم مرتعی با استفاده از آزمون من-ویتنی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد عشایر تغییر در پارامترهای دما، بارش و باد را از نشانههای اصلی تغییر اقلیم میدانند، به طوریکه بالغ بر 90 درصد عشایر به کاهش بارش، افزایش دما و افزایش سرعت باد معتقد هستند و در اکثر سوالها سن، جنس، تحصیلات و ارتفاع منطقه در پاسخگویی به سوالات تاثیر داشته است. همچنین پرسشنامههای تکمیل شده به سازگاریهایی همچون تاخیر زمان کوچ، ساخت خانههای بلوکی، ساخت استخر، کاهش دام، تغذیه دامها با سایر منابع علوفهای و ... اشاره دارد و نشان میدهد عشایر ایل قشقایی با زندگی در طبیعت به خوبی تغییرات به وجود آمده در اقلیم را درک کرده و سازگاریهای لارم با آن را تا حدودی ایجاد کردهاند.
عالم چراغیان؛ سمیه دهداری؛ محمد فرجی؛ علی آریاپور
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، صفحه 454-464
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مختلف بر شاخصهای اکولوژیکی سلامت مرتع با استفاده از روش LFA در مراتع چاه شیرین بهبهان انجام شد. برای این منظور سه سایت عملیات اصلاحی کاشت درخت کهور (Prosopis juliflora) عملیات احداث کنتور فارو و عملیات کشت درخت اوکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis Dehnh) که در سال 1379 اجرا شده است، همراه با سه منطقه شاهد در کنار ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مختلف بر شاخصهای اکولوژیکی سلامت مرتع با استفاده از روش LFA در مراتع چاه شیرین بهبهان انجام شد. برای این منظور سه سایت عملیات اصلاحی کاشت درخت کهور (Prosopis juliflora) عملیات احداث کنتور فارو و عملیات کشت درخت اوکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis Dehnh) که در سال 1379 اجرا شده است، همراه با سه منطقه شاهد در کنار آنها انتخاب گردید. به منظور نمونهبرداری در هر سایت 3 ترانسکت 100 متری بر اساس اقلیم، تیپ گیاهی و تغییرات پوشش گیاهی با فاصله 50 متر در یک طرح تصادفی - سیستماتیک در جهت شیب منطقه مستقر گردید. برای تعیین ویژگیهای کارکردی مرتع شامل پایداری، نفوذپذیری و چرخه مواد غذایی با استفاده از روش LFA و به کارگیری از 11 شاخص سطح خاک تعیین گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در اثر فعالیتهای مدیریتی اعمال شده شاخصها و ویژگیهای کارکردی مرتع تغییر یافتهاند. به طوری که نتایج آزمون تی مستقل برای سه مشخصه کارکردی در قطعات و میان قطعات گیاهی هر منطقه نسبت به منطقه شاهد آن تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0>P). همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون تجزیه واریانس مقایسه سه منطقه اصلاحی، برای سه مشخصه کارکردی (پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی) در قطعات مورد بررسی تفاوت معنیدار در سطح 1 درصد مشاهده گردید. به طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق برای عملیات کشت درخت کهور و احداث کنتورفارو از نظر مشخصههای کارکردی نسبت به سایت درخت اوکالیپتوس شرایط بهتری را نشان داد. بنابراین میتوان اظهار داشت که عملیات اصلاحی باعث بهبود کارکرد مرتع گردیدند و مطالعات عملکرد مرتع با استفاده از شاخصهای ساده در آشکارسازی تاثیر عملیات اصلاحی و مدیریتی بسیار موثر است.