کاظم ساعدی
دوره 31، شماره 4 ، بهمن 1403، ، صفحه 408-421
چکیده
سابقه و هدف: تولید اطلاعات پایه و شناخت عناصر اصلی اکوسیستم مرتعی نیاز اساسی هر نوع مدیریتی در این عرصههاست. این پژوهش جزو اولین تلاشهایی است که برای تعیین میزان آسیبپذیری یا مقاومت گونههای کلیدی در برابر چرای دام در منطقه سارال کردستان انجام شده است.مواد و روشها: برای سنجش اثر برداشت بر گونه مهم مرتعی Ferula haussknechtii، قبل از آغاز ...
بیشتر
سابقه و هدف: تولید اطلاعات پایه و شناخت عناصر اصلی اکوسیستم مرتعی نیاز اساسی هر نوع مدیریتی در این عرصههاست. این پژوهش جزو اولین تلاشهایی است که برای تعیین میزان آسیبپذیری یا مقاومت گونههای کلیدی در برابر چرای دام در منطقه سارال کردستان انجام شده است.مواد و روشها: برای سنجش اثر برداشت بر گونه مهم مرتعی Ferula haussknechtii، قبل از آغاز فصل رویشی سال 1386 تا پایان سال 1390 اقدام به محصور کردن قطعهای نیمهکتاری مرتع در سامان زردوان سارال شد. در این قرق تحقیقاتی 40 پایه از گونه مذکور بهصورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و هر 10 پایه به تیمارهای برداشت تولید اندام هوایی از طریق چشمی به میزانهای 0، 40-20، 60-40 و 80-60 درصد اختصاص یافت. برای تعیین دقیق میزان برداشت در دامنه مورد نظر، تمامی تولید برداشتشده و تولید باقیمانده بعد از فصل خواب محاسبه شد. فصل چرا در سیستم سنتی چرای دام به نام «شگلداری» حدود 4-3 ماه است. تیمارهای برداشت در سه تکرار و با فاصله زمانی یک ماه (اردیبهشت، خرداد و تیر) انجام شد. برای محاسبه درصد دقیق تیمارهای قطع، تمام تولیدهای قطعشده و باقیمانده برداشت شدند و پس از خشککردن در هوای آزاد، توزین گردیدند. به همین منظور، تولید همه پایهها (بهجز شاهدها) در آخر فصل رویشی برداشت شدند. به مدت چهار سال و هر ساله اقدام به اندازهگیری یا برآورد چشمی ویژگیهای بنیه و شادابی، مرگومیر، ارتفاع و تولید در همه پایهها شد. در سال پنجم (1390) نیز، برای پایش آثار اعمال تیمارهای برداشت در سال استراحت، بدون اعمال تیمار، این ویژگیها اندازهگیری شد. با استفاده از طرح آماری کرتهای خردشده در زمان، تجزیهوتحلیل دادهها انجام شد. از آزمون چنددامنهای دانکن برای مقایسه میانگینها استفاده شد.یافتهها: میانگین تراکم این گونه در مرتع 41/0 پایه در مترمربع در ناحیه قرقشده است و در نقاطی از مرتع بهگونهای است که جزو گونههای غالب و گاهی گونه اصلی جامعه گیاهیست. نتایج بهدستآمده نشان داد، یکی از پایهها در 4 سال مورد مطالعه خشک شده بود. هیچیک از سطوح برداشت نتوانست بنیه و مرگومیر گیاهان را تحت تأثیر قرار دهد. پایههایی که در شدتهای مختلف برداشت شده بودند، در تولید اندام هوایی یکسان عمل کرده و دارای ارتفاع نهایی مشابهی بودند. اثر متقابل تیمار در سال برای ویژگی تولید اندام هوایی تفاوت معنیدار داشت (001/0P ≤) و برای ارتفاع نهایی تفاوت معنیداری نداشت (05/0P ≥).نتیجهگیری: تراکم بالای گونه در مرتع، با وجود خوشخوراکی بالا، نشاندهنده مقاومت گیاه به چرای دام است. در تأیید این موضوع، تیمار برداشت رویش سالانه اندام هوایی با شدت حدود 70 درصد نیز نتوانست آسیبی به گیاه وارد کند. با این حال، نتایج به خوبی نشان دادند که باید سال استراحت در سیستم چرایی این گونه لحاظ شود. سیستم چرای استراحتی برای تولید بذر یک ضرورت اجتنابناپذیر است. این گونه در دانش بومی دامپروری و مرتعداری، بهویژه، در سیستم چرای سنتی «شگلداری» اهمیت فراوان دارد. همچنین، با توجه به خوشخوراکی بالای این گونه برای گوسفند بومی، حضور فراوان گونه نشانـه سلامت مرتع و نزدیکی جامعه گیاهی به کلیماکس خود است.
کامبیز توکلی؛ پرویز کرمی؛ حامد جنیدی جعفری؛ بهرام قلی نژاد بداغ
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، ، صفحه 186-203
چکیده
سابقه و هدفآتشسوزی یکی از عوامل بومشناختی مهم و مؤثر بر اکوسیستمهای مرتعی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد و نقش بسزایی در رشد، توسعه و تکامل گیاهان دارد. از گذشتههای دور، آتشزدن کنترل شده پوشش گیاهی در اکوسیستمهای طبیعی یکی از سادهترین روشهای تغییر و اصلاح رویشگاه بوده است، همچنین برای از بین بردن آفات، بیماریها ...
بیشتر
سابقه و هدفآتشسوزی یکی از عوامل بومشناختی مهم و مؤثر بر اکوسیستمهای مرتعی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد و نقش بسزایی در رشد، توسعه و تکامل گیاهان دارد. از گذشتههای دور، آتشزدن کنترل شده پوشش گیاهی در اکوسیستمهای طبیعی یکی از سادهترین روشهای تغییر و اصلاح رویشگاه بوده است، همچنین برای از بین بردن آفات، بیماریها و گیاهان نامرغوب و تغییر پوشش گیاهی استفاده میشده است. شناسایی اثرهای آتشسوزی بر خصوصیات پوشش گیاهی اکوسیستمهای مرتعی برای مدیریت پس از آتشسوزی دارای اهمیت ویژهای است؛ در همین راستا، این تحقیق به منظور بررسی اثرهای آتشسوزی روی برخی خصوصیات پوشش گیاهی و آگاهی از رفتار پوشش گیاهی در واکنش به آتشسوزی برای مدیریت مراتع سنندج انجام شده است. مواد و روشهابرای انجام این پژوهش، سه منطقه خلیچیان، حسنآباد و هفتآسیاب در اطراف سنندج که بهترتیب از 1 تا 3 سال قبل در آنها آتشسوزی اتفاق افتاده بود، در نظر گرفته شد. پس از پیمایش صحرایی و نمونهبرداری، فلور مناطق با کمک منابع موجود شناسایی گردید. تیپهای گیاهی نیز به روش فیزیونومیک - فلورستیک مشخص شدند. برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی، 6 واحدکاری یا سایت (3 سایت آتشسوزی و 3 سایت شاهد) انتخاب شد. انتخاب هر جفت سایت آتشسوزی و شاهد به صورت متناظر و با رعایت کلیه شرایط توپوگرافی مانند ارتفاع، درصد شیب، جهت شیب و ... بود. در واقع در کنار هریک از سایتهای آتشسوزی یک سایت به عنوان سایت شاهد انتخاب گردید تا تأثیر گرادیانهای محیطی به حداقل برسد و فقط نقش و اثر آتش در تغییرات به وجود آمده بررسی شود. در هریک از سایتها 2 ترانسکت (در راستای شیب و عمود بر شیب) و در امتداد هر ترانسکت 15 پلات مستقر شد (در کل 12 ترانسکت و 180 پلات). در داخل پلاتها خصوصیات پوشش گیاهی شامل درصد تاج پوشش گونههای گیاهی، خاک لخت، سنگ و سنگریزه و لاشبرگ برآورد گردید. برای محاسبه تنوع و یکنواختی از شاخص شانون – واینر و برای غنا از شاخص مارگالف استفاده گردید. برای مقایسه میانگین خصوصیات گیاهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایجنتایج نشان داد در سایتهای آتشسوزی پوشش تاجی بوتهایها کاهش معنیداری داشته و سایر فرمهای رویشی گندمیان و پهنبرگان یکساله و چندساله به صورت معنیداری افزایش یافته است. پوشش تاجی کل، درصد خاک لخت، تولید و غنای گونهای در هر سه منطقه در اثر آتشسوزی دارای افزایش معنیداری بوده ولی لاشبرگ در اثر آتشسوزی بهطور معنیداری کاهش یافت. تولید کل مرتع در هر سه منطقه مورد مطالعه در سایت آتشسوزی منطقه بیشتر از سایت شاهد بوده است و افزایش آن از لحاظ آماری معنیدار بوده است (01/0P˂). نتایج نشان داد آتشسوزی به ترتیب در منطقه خلیچیان، حسنآباد و هفتآسیاب باعث افزایش 48/26، 48/26 و 14/40 درصدی تولید مرتع شده است. اختلاف شاخص تنوع گونهای شاخص شانون – واینر در منطقه خلیچیان معنیدار نبود اما در سایر مناطق تنوع گونهای افزایش معنیداری داشت. با مقایسه شاخص غنای گونهای مارگالف، مشخص شد آتشسوزی در هر سه منطقه باعث افزایش غنای گونهای شده و این اختلاف و افزایش در سطح 1 درصد معنیدار بوده است. شاخص یکنواختی گونهای در مناطق حسنآباد و هفتآسیب افزایش معنیداری داشته است ولی در منطقه خلیچیان تفاوت معنیداری را نشان نداد. بررسی ترکیب گیاهی مناطق مورد مطالعه نشان داد آتشسوزی موجب کاهش گونههای چوبی و افزایش گیاهان علفی شده است. نتیجهگیرینتایج این پژوهش نشان داد در مجموع آتشسوزی باعث افزایش پوشش گیاهی زنده، کاهش لاشبرگ و افزایش خاک لخت شده است. از سویی آتشسوزی باعث تغییر ترکیب گیاهی به نفع گیاهان علفی شده است. ازاینرو، توصیه میشود در مراتع علفزار که ترکیب گیاهی تغییر کرده و گونههای چوبی در آنها زیاد شده است با بهرهگیری از آتشسوزی کنترل شده و در نظر گرفتن سایر مسائل اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی اقدام به اصلاح مرتع شود.
عبدالحمید حاجبی؛ مرتضی اکبرزاده؛ محمدامین سلطانی پور
دوره 29، شماره 3 ، مهر 1401، ، صفحه 181-190
چکیده
این بررسی برای نشان دادن رفتار رویشی گونههای Sphaerocoma aucheri، Cenchrus pennisetoformis، Heliotropium bacciferum و Moltkiopsis ciliata در طی سالهای 1386 تا 1389 در مرتع سیریک استان هرمزگان انجام شد. تعیین تولید و مصرف با استفاده از پایههای متوسط انجام شد و هر ساله تعداد 5 پایه متوسط از گیاه به ازای همه ماههای فصل رویش و چرا در داخل محدوده قرق برای اندازهگیری تولید و ...
بیشتر
این بررسی برای نشان دادن رفتار رویشی گونههای Sphaerocoma aucheri، Cenchrus pennisetoformis، Heliotropium bacciferum و Moltkiopsis ciliata در طی سالهای 1386 تا 1389 در مرتع سیریک استان هرمزگان انجام شد. تعیین تولید و مصرف با استفاده از پایههای متوسط انجام شد و هر ساله تعداد 5 پایه متوسط از گیاه به ازای همه ماههای فصل رویش و چرا در داخل محدوده قرق برای اندازهگیری تولید و بههمین تعداد در عرصه چرا برای اندازهگیری باقیمانده تولید منظور گردید و از تفاضل آنها مقدار مصرف مشخص شد. نتایج نشان داد که سالها و ماههای مختلف تأثیر معنیداری بر تولید و مصرف گونههای مورد بررسی داشته است. بررسی تولید خالص ماهانه نشان داد که تولید مرتع از شروع فصل رویش (دیماه) تا پایان فصل رویش (اردیبهشتماه) روند افزایشی داشت. بیشترین تولید و مصرف گونهها در سال چهارم بود. تولید متوسط چهار گونه دائمی مورد بررسی در منطقه 3/292 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Sphaerocoma aucheri در تولید بالا و بهمیزان 64 درصد کل علوفه تولیدی بود. میزان مصرف گونهها در منطقه 5/133 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Sphaerocoma aucheri نیز در مصرف بالا و بهمیزان 59 درصد کل علوفه مصرفی بود.
فرهاد آقاجانلو؛ مرتضی اکبرزاده؛ احمد موسوی؛ پرویز مرادی
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 614-630
چکیده
ظرفیت مرتع به عوامل متعددی ازجمله مقدار تولید علوفه بستگی دارد. تولید علوفه در طی فصل چرا و سالهای مختلف متفاوت است. هدف از مشخص کردن ظرفیت چرا، تعیین مقدار تولید علوفه در طی فصل چرا هست. بهمنظور تعیین میزان تولید و مصرف علوفه در مراحل مختلف رویشی، این طرح به مدت 4 سال (89-1386) با انتخاب 18 گونه چندساله به همراه گونههای یکساله در ...
بیشتر
ظرفیت مرتع به عوامل متعددی ازجمله مقدار تولید علوفه بستگی دارد. تولید علوفه در طی فصل چرا و سالهای مختلف متفاوت است. هدف از مشخص کردن ظرفیت چرا، تعیین مقدار تولید علوفه در طی فصل چرا هست. بهمنظور تعیین میزان تولید و مصرف علوفه در مراحل مختلف رویشی، این طرح به مدت 4 سال (89-1386) با انتخاب 18 گونه چندساله به همراه گونههای یکساله در مراتع بادامستان زنجان به اجرا درآمد. بدین منظور با شروع فصل چرا و ورود دام به مرتع، میزان علوفه باقیمانده پس از چرای دام تا زمان خروج دام با فواصل یکماهه برداشت شد. تولید در داخل قطعه محصور و مجاور مورداندازهگیری و میزان مصرف هر گونه تعیین شد. دادههای حاصل از تولید و مصرف گونهها در ماهها و سالهای موردبررسی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی تجزیه و سپس تحلیل گردید. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که تولید در سالها و ماههای مختلف فصل رشد متفاوت بود (01/0P<). بیشترین مقدار تولید در سال 1388 و کمترین آن در سال 1387 ثبت شد. نسبت علوفه تولیدشده در سال نامساعد به سال مساعد 50 درصد بود، بهعبارتدیگر تولید علوفه در سال 88 دو برابر سال 87 بود. این نسبت در گونهها بین 13 تا 79 درصد بود. اوج تولید ماهانه مرتع در خردادماه بود و در بیشتر گونهها نیز همینطور بود. میانگین تولید مرتع در بررسی چهارساله، حدود 650 کیلوگرم در هکتار و سهم سه گونه Festuca ovina، Bromus tomentellus و Tanacetum polycephalum به ترتیب 24، 20 و 11 درصد بود. بیشترین مقدار مصرف علوفه در ماه تیر و سپس در مردادماه اتفاق افتاد. در طول دوره چرا بهطور متوسط حدود 71 درصد علوفه تولیدشده مرتع توسط دام استفاده شد. حداقل مصرف در گونه Phlomis olivieri (37 درصد) و حداکثر آن در گونه Silene ampullata (100 درصد) بود.
ژیلا قربانی؛ کیومرث سفیدی؛ مهشید سوری؛ مهدی معمری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 395-409
چکیده
آگاهی از میزان و نحوه اثرپذیری پوشش گیاهی از اختلال چرای دام میتواند راهکاری برای تدوین راهبردهای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی در جهت رسیدن به پایداری و تولید مستمر در این اکوسیستمها باشد. در این تحقیق به بررسی تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای قابل چرای دام در مراتع جنوبشرقی سبلان تحت تأثیر شدتهای مختلف چرایی ...
بیشتر
آگاهی از میزان و نحوه اثرپذیری پوشش گیاهی از اختلال چرای دام میتواند راهکاری برای تدوین راهبردهای مدیریت اکوسیستمهای مرتعی در جهت رسیدن به پایداری و تولید مستمر در این اکوسیستمها باشد. در این تحقیق به بررسی تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای قابل چرای دام در مراتع جنوبشرقی سبلان تحت تأثیر شدتهای مختلف چرایی و فاصله از روستا بهعنوان کانون بحران پرداخته شد. بهعلاوه اینکه توسعه و ارزیابی مدل استنتاج فازی- عصبی (انفیس) بهمنظور پیشبینی تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای خوشخوراک و مقایسه نتایج آن با مدل رگرسیونی ارائه گردید. برای ارزیابی مدلهای رگرسیونی و انفیس از مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی (R2) استفاده شد. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرا، فاصله از روستا و اثرهای متقابل آنها اثر معنیداری در سطح احتمال یک درصد بر تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی گونههای خوشخوراک دارند. همچنین، با افزایش شدت چرا، تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی این گونهها کاهش یافت. نتایج بخش انفیس نشان داد که در شدت چرای کم و فاصله حدود 400 متر، بیشترین مقدار تولید گونههای خوشخوراک ملاحظه میگردد. کمترین مقدار تولید این گونهها نیز فواصل نزدیک به روستا (200 متری) پیشبینی شده است. بیشترین میزان زیتوده ریشه در فاصله 600 متری و کمترین میزان زیتوده ریشه نیز مربوط به فاصله 200 متری بود. بهعلاوه، مدل ANFIS با دقت بالاتر (98/0R2= و 95/0R2=) و خطای کمتر (9792/0RMSE= و 6168/1RMSE=) نسبت به مدل کم دقتتر رگرسیونی (92/0R2= و 77/0R2=) که خطای بیشتری نیز داشت (2835/2RMSE= و 8954/3RMSE=)، بهترتیب تولید اندامهای هوایی و زیرزمینی را پیشبینی نمود.
فرشاد کیوان بهجو؛ عادل اسمعیل نژاد اناری؛ سجاد قنبری
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 252-265
چکیده
مراتع بهعنوان بخش مهمی از منابع طبیعی، بستری برای رشد و توسعه اقتصادی جوامع و کشورها در سطوح خرد و کلان مطرح است. افزایش تعداد دام نسبت به گذشته تخریب مراتع را بهدنبال داشته، ازاینرو مدیریت چرا از ضروریات است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر میزان تولید و وضعیت اقتصادی مرتعداران ییلاقی ...
بیشتر
مراتع بهعنوان بخش مهمی از منابع طبیعی، بستری برای رشد و توسعه اقتصادی جوامع و کشورها در سطوح خرد و کلان مطرح است. افزایش تعداد دام نسبت به گذشته تخریب مراتع را بهدنبال داشته، ازاینرو مدیریت چرا از ضروریات است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر میزان تولید و وضعیت اقتصادی مرتعداران ییلاقی امینآباد و کورعباسلو شهرستان نیر استان اردبیل بود. بهمنظور تعیین نسبت درآمد به هزینه، ارزیابی اقتصادی و تأثیر اجرای طرحها بر درآمد بهرهبرداران مرتع با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعآوری شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین درآمد در مرحله قبل (16/4 میلیون ریال در هکتار) و بعد از اجرای طرح مرتعداری (46/5 میلیون ریال در هکتار) در سطح یک درصد وجود داشت. میزان تولید مرتع کورعباسلو در قبل (05/293 کیلوگرم در هکتار) و بعد از اجرای طرح (6/411 کیلوگرم در هکتار) تفاوت آماری معنیداری در سطح یک درصد در دوره سوم اجرای طرح (5 ساله سوم) نشان داد. تحلیل رگرسیونی نشان داد که دو متغیر میزان تأثیر اجرای طرح بر وضعیت مرتع و تأثیر پرداخت وام بر اجرای طرح مرتعداری قادر به توجیه 72 درصد تغییرات میزان رضایت بهرهبرداران از نحوه اجرای طرح مرتعداری بودند. نتایج تحلیل اقتصادی اجرای طرح مرتعداری نشان داد که این طرح دارای ارزش خالص فعلی و مثبت به ارزش 6439 میلیون ریال در هکتار میباشد. همچنین نسبت سود به هزینه حدود 5/5 برابری ایجاد نموده است. نتیجه کلّی این تحقیق نشان داد که مراتع دارای طرح نسبت به مراتع بدون طرح از وضعیت بهتری از لحاظ تولیدی و اقتصادی برخوردار بودند. اجرای طرحهای مرتعداری درصورتیکه مطابق با شرایط اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی منطقه باشد، میتواند باعث افزایش تولید و بهبود وضعیت و گرایش مراتع شود.
اعظم خسروی مشیزی؛ محسن شرافتمندراد
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 266-279
چکیده
ارتباط پیچیده بین تنوع زیستی و رفاه بشری با مشخص کردن تأثیر تنوع گونهای بر کارکرد اکوسیستم قابل ساده کردن است. از آنجا که تولید سالانه در مدیریت چرا و پایداری اکوسیستمهای مرتعی نقش بسیار مهمی دارد، این مطالعه ارتباط تنوع گونهای را با تولید سالانه مراتع نیمهخشک پارک ملی خبر در قالب فرضیه تکمیلی آشیان اکولوژیک بررسی میکند. ...
بیشتر
ارتباط پیچیده بین تنوع زیستی و رفاه بشری با مشخص کردن تأثیر تنوع گونهای بر کارکرد اکوسیستم قابل ساده کردن است. از آنجا که تولید سالانه در مدیریت چرا و پایداری اکوسیستمهای مرتعی نقش بسیار مهمی دارد، این مطالعه ارتباط تنوع گونهای را با تولید سالانه مراتع نیمهخشک پارک ملی خبر در قالب فرضیه تکمیلی آشیان اکولوژیک بررسی میکند. تولید سالانه گونهها در پلات 1×1 مترمربعی در دو تیپ درمنه و درمنه-استیپا با استفاده روش قطع و توزین محاسبه شد. نتایج نشان داد اگرچه دو تیپ گیاهی از نظر تولید سالانه با یکدیگر اختلاف معنیداری دارند (05/0>p)، اما از نظر شاخصهای تنوع گونهای شانون، سیمپسون، مارگالف، منهینیک و یکنواختی اختلاف معنیداری در سطح 95 درصد اطمینان بین دو تیپ مشاهده نشد. آنالیز همبستگی پیرسون نشان داد که تولید سالانه با شاخصهای تنوع گونهای در تیپ درمنه-استیپا رابطه مثبت و معنیداری دارند، اما در تیپ درمنه رابطه معنیداری مشاهده نشد. برخلاف فرضیه تکمیلی آشیان اکولوژیکی، گونهها سهم یکسانی در تولید سالانه نداشتند و گونه غالب درمنه کوهی بیشترین سهم را در تولید داشت. مطابق با فرضیه نسبت توده تنوع صفات عملکردی در گونههای غالب سبب موفقیت بهتر تیپ مرتعی درمنه_استیپا نسبت به تیپ درمنه از نظر تولید سالانه شدهاست. بهطورکلی پیشنهاد میشود که برای نگهداری کارکرد اکوسیستمها حفاظت از ترکیب جوامع گیاهی بهتر از نگهداری حداکثر تعداد گونهها کارایی دارد.
سجاد امیری؛ قاسم خداحامی
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 504-515
چکیده
سه گونه گراس دایمی Stipa arabica, Elymus pertenuis, Hordeum bulbosum, برای ارزیابی مقدماتی تحت شرایط دیم در رویشگاههای نیمه استپی استان فارس انتخاب و بذور 15 جمعیت از این 3گونه در 12 رویشگاه و در پروفیل ارتفاعی 1700 تا 2600 متر از سطح دریا واقع در 7 شهرستان جمع آوری گردید. هر جمعیت به تعداد 120 گلدان (مجموع به تعداد 1800 گلدان) در ایستگاه آماده سازی و بذور در گلدانها ...
بیشتر
سه گونه گراس دایمی Stipa arabica, Elymus pertenuis, Hordeum bulbosum, برای ارزیابی مقدماتی تحت شرایط دیم در رویشگاههای نیمه استپی استان فارس انتخاب و بذور 15 جمعیت از این 3گونه در 12 رویشگاه و در پروفیل ارتفاعی 1700 تا 2600 متر از سطح دریا واقع در 7 شهرستان جمع آوری گردید. هر جمعیت به تعداد 120 گلدان (مجموع به تعداد 1800 گلدان) در ایستگاه آماده سازی و بذور در گلدانها کاشته شد. در سال سوم، پس از آماده سازی زمین اصلی، بذور در 3 ردیف در هر کرت بر اساس طرح آماری بلوک کاملا تصادفی کشت گردید. ارزیابیهای لازم بر اساس معیارهای سطح پو سه گونه گراس دائمیStipa arabica, Elymus pertenuis, Hordeum bulbosum, از نظر متغیرهای اندازهگیری تحت شرایط دیم در رویشگاههای نیمه استپی استان فارس انتخاب و بذرهای 15 جمعیت از این 3 گونه (5 گونه از هر جنس) در 12 رویشگاه و در پروفیل ارتفاعی 1700 تا 2600 متر از سطح دریا واقع در 7 شهرستان جمعآوری گردید. هر جمعیت به تعداد 120 گلدان (مجموع به تعداد 1800 گلدان) در ایستگاه آماده سازی و بذرها (تعداد سه بذر در هر گلدان) در گلدانها کاشته شد. در سال سوم، پس از آماده سازی زمین اصلی، بذرها در 3 ردیف در هر کرت بر اساس طرح آماری بلوک کاملا تصادفی کشت گردید. ارزیابیهای لازم بعد از سبز شدن گونهها بر اساس معیارهای سطح پوشش تاجی، ارتفاع گیاه، تولید علوفه، تولید بذر و دیرزیستی انجام شد. نتایج نشان داد که گونه bulbosumHordeum با تولید بذر 67/471 کیلوگرم و تولید علوفه 20/539 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار تولید و گونهarabica Stipa با 1642 سانتیمتر مربع و 60/92 درصد بهترتیب بیشترین میزان تاج پوشش و قوه نامیه را شامل شدند. گونهpertenius Elymus با تولید علوفه 93/460 کیلوگرم در هکتار و تاج پوشش 1447 سانتیمتر مربع بهترتیب بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد. شش تاجی، ارتفاع گیاه، تولید علوفه، تولید بذر و دیرزیستی انجام شد. نتایج نشان داد که گونه bulbosum Hordeum با تولید بذر 67/471 کیلوگرم و تولید علوفه 20/539 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار تولید و گونهarabica Stipa با 1642 و 60/92 درصد بترتیب بیشترین میزان تاج پوشش و قوه نامیه را شامل شدند. گونهpertenius Elymus با تولید علوفه 93/460 کیلوگرم در هکتار و تاج پوشش 1447 به ترتیب بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد.
رضا چمن پیرا؛ رضا سیاه منصور؛ حسین ارزانی
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 204-214
چکیده
یکی از اهداف اصلی ارزیابی مراتع، دستیابی به مقدار تولید علوفه گونه های مرتعی است. زیرا در تعیین ظرفیت مرتع و مدیریت چرا، نقش اساسی دارد. اندازه گیری مقدار تولید، مستلزم صرف هزینه و زمان طولانی است، بنابراین یافتن روشهایی ارزان، سریع و علمی برای براورد مقدار تولید، می تواند کمک شایانی در ارزیابی پوشش گیاهی و مدیریت مرتع نماید. هدف ...
بیشتر
یکی از اهداف اصلی ارزیابی مراتع، دستیابی به مقدار تولید علوفه گونه های مرتعی است. زیرا در تعیین ظرفیت مرتع و مدیریت چرا، نقش اساسی دارد. اندازه گیری مقدار تولید، مستلزم صرف هزینه و زمان طولانی است، بنابراین یافتن روشهایی ارزان، سریع و علمی برای براورد مقدار تولید، می تواند کمک شایانی در ارزیابی پوشش گیاهی و مدیریت مرتع نماید. هدف از این پژوهش، یافتن رابطه مناسب بین درصد تاج پوشش گونه ها و کلاس های گیاهی با مقدار تولید آنها ست. برای این منظور، درصد پوشش تاجی گونه ها، طی یک دوره آماری شش ساله، در داخل 60 پلات یک متر مربعی مستقر در امتداد شش ترانسکت 200 متری، بررسی شد. ضمن اینکه هر ساله، مقدار تولید گونه ها در یک چهارم پلاتها (25 درصد آنها) که بهمنظور جلوگیری از چرای احتمالی، قفسگذاری شده بودند، به روش قطع و توزین اندازه گیری گردید. برای تعیین مقدار تولید علوفه کل، از رابطه رگرسیونی موجود بین پوشش تاجی و تولید گونهها استفاده شد و بر اساس معنی دار بودن معادله (05/0≥P ) و ضریب تعیین (R²)، بهترین معادله برازش داده شد. نتایج نشان داد که بین تولید بهعنوان متغیر وابسته با درصد پوشش تاجی گونه ها به عنوان متغیر مستقل، همبستگی معنی داری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. ضریب تعیین مربوط به هر کدام از کلاسهای I، II و III به ترتیب 77/0، 87/0 و 92/0 میباشد که مناسبترین رابطه خطی تولید-تاجپوشش را برای مدیریت مرتع ارائه مینمایند.
فرشاد کیوان بهجو؛ حسن ملازاده اصل؛ جابر شریفی نیارق
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 13-28
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی میزان تاثیر تاج پوشش درختی بر مقدار تولید وتنوع گونهای گیاهان علفی در زیراشکوب درختان واقع در منطقه فندقلوی اردبیل بود.منطقه مورد مطالعه پس از استخراج واحدهای ژئومرفولوژیکی یکسان مناطق فندقلو، شغاله دره و نیارق انتخاب گردید. آماربرداری بهصورت تصادفی- سیستماتیک و ابعاد پلاتها با توجه به ساختار پوشش ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی میزان تاثیر تاج پوشش درختی بر مقدار تولید وتنوع گونهای گیاهان علفی در زیراشکوب درختان واقع در منطقه فندقلوی اردبیل بود.منطقه مورد مطالعه پس از استخراج واحدهای ژئومرفولوژیکی یکسان مناطق فندقلو، شغاله دره و نیارق انتخاب گردید. آماربرداری بهصورت تصادفی- سیستماتیک و ابعاد پلاتها با توجه به ساختار پوشش گیاهی به روش سطح حداقل و تعداد پلاتهابا استفاده از فرمول آماری انتخاب شد؛ سپس فهرست گونههای موجود، درصد تاج پوشش، لاشبرگ، سنگ و سنگریزه، خاک لخت ثبت شد. نمونهبرداری از عرصههای مراتع باز و زیراشکوب درختی در چهار کلاس شیبی 10-0، 20-10، 35-20 و 50-35 درصد و در چهار جهت جغرافیایی شمال، جنوب، شرق و غرب انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین درصد تاج پوشش گونههای موجود در زیراشکوب درختان در منطقه فندقلو، نیارق و شغاله دره در کلاس شیب 20-10 درصد به ترتیب با مقادیر 20، 25 و 25 درصد و بیشترین مقدار درصد پوشش گیاهی در مراتع باز این مناطق در کلاس شیب 20-10 درصد به ترتیب با مقادیر 81، 86 و 86 درصد میباشد. همچنین نتیایج نشان داد که جهت جغرافیایی شمال نسبت به جهتهای دیگر در همه مناطق در زیراشکوب درختان و مرتع باز دارای بیشترین درصد پوشش میباشد. با مقایسه میانگین اثرات متقابل بین نوع مرتع و کلاسههای شیب، بالاترین میزان تولید در مراتع باز مشاهده شد که نسبت به مراتع زیراشکوب تفاوت معنیداری داشتند. همچنین میزان تولید گیاهان علفی و اثرات متقابل نوع مرتع و جهات جغرافیایی تفاوتهای معنیداری را در مراتع مورد بررسی نشان داد. بر این اساس مراتع باز در شیبهای شمالی دارای میزان تولید بالاتر و معنیداری نسبت به مراتع زیراشکوب درختی نشان داد. از طرفی نتایج بررسی شاخصهای تنوع و یکنواختی در مراتع باز و زیر اشکوب درختی نشان داد بالاترین مقادیر این شاخص ها در مراتع زیر اشکوب درختی قابل مشاهده است.
جمال ایمانی؛ عطاءالله ابراهیمی؛ بهرام قلی نژاد؛ پژمان طهماسبی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 152-169
چکیده
شناخت و ارزیابی اکوسیستم مرتعی اولین گام در مدیریت این منابع به شمار میآید. بدون آگاهی از وضعیت و شرایط مرتع نمیتوان هیچگونه برنامه مدیریتی برای آن تدوین کرد. بدین منظور سه سایت با گیاهان غالب متفاوت جهت نمونهگیری از پوشش و تولید انتخاب گردید. در داخل هر سایت، 30 واحد نمونهبرداری 900 مترمربعی در امتداد 3 ترانسکت تعیین شده و قطعات ...
بیشتر
شناخت و ارزیابی اکوسیستم مرتعی اولین گام در مدیریت این منابع به شمار میآید. بدون آگاهی از وضعیت و شرایط مرتع نمیتوان هیچگونه برنامه مدیریتی برای آن تدوین کرد. بدین منظور سه سایت با گیاهان غالب متفاوت جهت نمونهگیری از پوشش و تولید انتخاب گردید. در داخل هر سایت، 30 واحد نمونهبرداری 900 مترمربعی در امتداد 3 ترانسکت تعیین شده و قطعات نمونه در این واحدها مستقر گردید. شاخصهای NDVI و SAVI پس از اصلاحات و پردازش از تصاویر لندست 8 استخراج گردید و میزان همبستگی آنها با درصد پوشش و تولید هر سایت بدست آمد. نتایج مبنی بر معنیدار بودن همبستگی شاخصها با درصد پوشش و تولید با کاربرد تعداد و ابعاد مناسب قطعه نمونه در هر سه سایت بود. در هر سایت، شاخص NDVI با فرم رویشی که غالب است بیشترین همبستگی را دارد در حالیکه شاخص SAVI اثر خاک زمینه را کاهش داده و بازتاب گیاهان با درصد پوشش کمتر را بیشتر نشان میدهد. دلیل چنین حالتی به فرمول SAVI مربوط است و طبق فرمول این شاخص، پوشش کمتر ضریب بالاتری نسبت به پوشش زیاد میگیرد و مشاهده میگردد که این شاخص توانسته اثر خاک زمینه را کاهش دهد. پهنبرگان علفی به دلیل ساختار گیاه و پربرگ بودن و به طبع آن بازتاب بیشتر، دارای بیشترین همبستگی با شاخص NDVI بودند.
کاظم ساعدی؛ فرهنگ قصریانی؛ علی اشرف جعفری؛ محمد فیاض
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 676-684
چکیده
ظرفیت چرای مرتع بستگی به میزان تحمل گیاه در برابر از دست دادن اندام فتوسنتزکننده دارد. برای سنجش اثرات قطع (چرای شبیهسازی شده) بر گونه مهم مرتعی Dactylis glomerata، قبل از آغاز فصل رویشی سال 1386 اقدام به محصور کردن قطعهای نیم هکتاری مرتع در سامان زردوان سارال شد. در این قرق تحقیقاتی 40 پایه از این گونه بهصورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و هر 10 ...
بیشتر
ظرفیت چرای مرتع بستگی به میزان تحمل گیاه در برابر از دست دادن اندام فتوسنتزکننده دارد. برای سنجش اثرات قطع (چرای شبیهسازی شده) بر گونه مهم مرتعی Dactylis glomerata، قبل از آغاز فصل رویشی سال 1386 اقدام به محصور کردن قطعهای نیم هکتاری مرتع در سامان زردوان سارال شد. در این قرق تحقیقاتی 40 پایه از این گونه بهصورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و هر 10 پایه به تیمارهای قطع تولید از طریق چشمی به میزانهای 0، 40-20، 60-40 و 80-60 درصد اختصاص یافت. تیمارهای قطع در سه بار و با فاصله یک ماه در سالهای 89-86 صورت گرفت و برای محاسبه درصد دقیق مقدار برداشت، علوفه برداشت شده پس از خشک کردن در هوای آزاد توزین شدند. به همین منظور، تولید تمامی پایهها (بجز پایههای شاهد) در آخر فصل رویشی برداشت شدند. در سال پنجم، بدون اعمال تیمارهای قطع، و در اواخر فصل رویشی اقدام به اندازهگیری ویژگیهای مرگ و میر، ارتفاع، تولید و تعداد ساقه زایشی در تمامی پایهها شد و سپس تمامی پایهها از خاک بیرون آورده شدند تا ذخایر کربوهیدراتهای محلول و ترکیبهای نیتروزنی ریشه گیاهان اندازهگیری شود. همچنین، ویژگی پروتئین خام به عنوان شاخص کیفیت علوفه اندام هوایی نیز مورد اندازهگیری قرار گرفت. با استفاده از طرح آماری کاملاً تصافی نامتعادل، تجزیه دادهها انجام شد. بعد از پنج سال، تنها یک مورد مرگ و میر در میان 40 پایه انتخابی دیده شد. نتایج نشان داد که گونه D. glomerata اثرپذیری بالایی نسبت به شدتهای مختلف قطع از خود نشان داد، بهطوری که عمل قطع باعث کاهش ارتفاع (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 54، 35، 36، و 35 سانتیمتر)، تعداد ساقه زایشی (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 0/4، 2/1، 8/0 و 1/1)، وزن اندام هوایی (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 3/3، 6/1، 7/1 و 4/1 گرم) و وزن ریشه (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 3/17، 9/12، 6/8 و 6/9 گرم) شد. تیمار قطع، کربوهیدراتهای محلول و ترکیبهای نیتروژنی را تحت تأثیر قرار نداد. بهطور کلی، ویژگیهای کیفیت علوفه گونه مورد بررسی در اثر اعمال قطع تغییری نکردند.
اردشیر پورنعمتی؛ اردوان قربانی؛ جابر شریفی نیارق؛ فرزاد میرزایی آقچه قشلاق؛ معصومه امیرخانی؛ محمود گودرزی
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 110-125
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین تولید گیاهان مرتعی در قالب تولید کل و فرمهای رویشی علف گندمیها، پهنبرگان علفی و بوتهایها با عوامل ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهات جغرافیایی در مراتع سبلان در محدوده استان اردبیل بوده است. برای تعیین تولید کل سالیانه، از روش قطع و توزین در سطح پلاتهای یک متر مربعی (جمعاً 216 پلات) در محدودهی ارتفاعی ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین تولید گیاهان مرتعی در قالب تولید کل و فرمهای رویشی علف گندمیها، پهنبرگان علفی و بوتهایها با عوامل ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهات جغرافیایی در مراتع سبلان در محدوده استان اردبیل بوده است. برای تعیین تولید کل سالیانه، از روش قطع و توزین در سطح پلاتهای یک متر مربعی (جمعاً 216 پلات) در محدودهی ارتفاعی 1200 تا 2900 متری استفاده شد. از نقشه توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع و از آن طبقات ارتفاعی، شیب و جهات جغرافیایی استخراج و به موقعیت مکانی نمونهها تعمیم داده شد. همبستگی بین فرمهای رویشی و تولید کل با عوامل انتخاب شده با رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد تولید فرمهای رویشی علف گندمیها (01/0P<)، پهنبرگان علفی (01/0P<) و بوتهایها (05/0P<) با عوامل پستی و بلندی رابطه معنیداری دارند، اما بین تولید کل با این عوامل رابطه معنیداری (05/0P>) مشاهده نشد. تولید علف گندمیها، پهن برگان علفیها و تولید کل با شیب رابطه مستقیم دارند، اما تولید بوتهایها با افزایش شیب کاهش پیدا میکند. تولید علف گندمیها با افزایش ارتفاع افزایش پیدا میکند و مقدار آن در جهت شرقی نیز بیشتر از سایر جهات میباشند. تولید پهنبرگان علفی با افزایش ارتفاع کاهش پیدا میکند و در جهت شرقی بیشتر از سایر جهات است. تولید بوتهها و تولید کل در طبقه ارتفاعی میانی بیشتر از سایر طبقات بوده و در جهت شمالی بیشتر از سایر جهات با توجه به مناسب بودن شرایط اکولوژیکی و تخریب کمتر میباشند. هر چند که واضح است ارتفاع، شیب و جهات جغرافیایی بر تغییرات تولید تأثیر دارند، اما چگونگی این تأثیر بخصوص در ارتباط با فرمهای رویشی گیاهان و روند تغییرات نامشخص میباشد. در مجموع با استفاده از نتایج این تحقیق میتوان در مدیریت این مراتع، بخصوص در امر اصلاح و احیاء استفاده نمود.
علی محبی؛ رستم خلیفه زاده؛ احسان زندی اصفهان؛ حسین نصیری دشتکی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 672-679
چکیده
به منظور بررسی تأثیر روش و زمان کاشت بر میزان تولید گونه Vicia villosa در ایستگاه تحقیقاتی همند آبسرد از طرح کرتهای خرد شده با پایه بلوکهای کامل تصادفی استفاده شد. در هر یک از سه بلوک مورد مطالعه، روش بذرکاری به عنوان کرت اصلی و تاریخهای کشت بعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شد. بذرکاری به دو شیوه؛ یکی توام با ذخیره نزولات از طریق احداث بانکتهای ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر روش و زمان کاشت بر میزان تولید گونه Vicia villosa در ایستگاه تحقیقاتی همند آبسرد از طرح کرتهای خرد شده با پایه بلوکهای کامل تصادفی استفاده شد. در هر یک از سه بلوک مورد مطالعه، روش بذرکاری به عنوان کرت اصلی و تاریخهای کشت بعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شد. بذرکاری به دو شیوه؛ یکی توام با ذخیره نزولات از طریق احداث بانکتهای هلالی و دیگری بدون ذخیره نزولات انجام شد. تاریخهای کشت نیز در دو زمان ( پائیزه و بهاره) لحاظ گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که میزان تولید گونه مورد مطالعه در تاریخها و روشهای کاشت مختلف، اختلاف معنیداری ندارند. همچنین نتایج مقایسه میانگین دانکن نیز بیانگر عدم اختلاف معنیدار میان گروههای مورد مقایسه است. ولی متوسط تولید در شرایط کشت پاییزه (همراه بانکت هلالی) نسبت به سایر حالات مورد بررسی بیشتر است.
امیر میرزایی موسی وند؛ احسان زندی اصفهان؛ فرشاد کیوان بهجو
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 606-617
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات قرق بر تغییرات تنوع پوشش گیاهی در شرایط چرا و حفاظت از چرا در مراتع شمالشرق شهرستان دلفان (دامنههای کوه گرین) در استان لرستان بود. بدینمنظور تعداد 120 پلات 1*1 مترمربعی در طول 12 ترانسکت در چهار طبقه ارتفاعی (در هر طبقه ارتفاعی 3 ترانسکت) به طول 100 متر به روش تصادفی - سیستماتیک در هریک از مناطق قرق و ...
بیشتر
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات قرق بر تغییرات تنوع پوشش گیاهی در شرایط چرا و حفاظت از چرا در مراتع شمالشرق شهرستان دلفان (دامنههای کوه گرین) در استان لرستان بود. بدینمنظور تعداد 120 پلات 1*1 مترمربعی در طول 12 ترانسکت در چهار طبقه ارتفاعی (در هر طبقه ارتفاعی 3 ترانسکت) به طول 100 متر به روش تصادفی - سیستماتیک در هریک از مناطق قرق و چرا شده در نظر گرفته شد. سپس در پلات فهرست گونههای موجود، تراکم، درصد تاج پوشش، لاشبرگ، سنگ و سنگریزه، خاک لخت و تولید ثبت گردید. برای ارزیابی شاخصهای عددی تنوع، از نرمافزارEcological Methodology 6.2 استفاده و شاخصهای عددی تنوع و یکنواختی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها در محیط نرمافزارSPSS18 انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از برداشتهای صحرایی، تعداد 132 گونه گیاهی متعلق به 30 تیره و 104 جنس شناسایی شد که در عرصه قرق و تحت چرا بهترتیب 124 و 108 گونه موجود بود. نتایج بدستآمده از تجزیه و تحلیل دادههای فراوانی گونهها در دو عرصه، نشان داد که تمامی شاخصهای عددی از نظر غنا، یکنواختی و تنوع گونهای در عرصه قرق بیشتر از عرصه تحت چرا بودند. درصد تاج پوشش گندمیان چندساله، فوربها و لاشبرگ در داخل قرق نسبت به خارج قرق افزایش و درصد پوشش گندمیان یکساله، بوتهایها و خاک لخت کاهش داشت. تراکم گندمیان چندساله و فوربها در داخل قرق نسبت به خارج قرق افزایش و تراکم بوتهایها کاهش داشت، همچنین مقدار تولید در منطقه قرق نسبت به منطقه تحت چرا افزایش نشان داد.
مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ عادل جلیلی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 372-357
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی میباشند، تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یکدوره ده ساله(1377-1386) و سال 1392 در مراتع استپی علویجه و خونداب در استان اصفهان ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی میباشند، تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یکدوره ده ساله(1377-1386) و سال 1392 در مراتع استپی علویجه و خونداب در استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج یازده سال بررسی در مراتع استپی نشان داد، متوسط تاج پوشش 12 درصد و متوسط تولید 5/124 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. نتایج رگرسیون ساده نشان دادند، پوشش تاجی کل در مراتع استپی به ترتیب تحت تأثیر بارندگی سالانه و درجه حرارت قرار دارند و با افزایش بارندگی سالانه و کاهش درجه حرارت میزان پوشش افزایش مییابد و تولید کل در این مراتع تحت تأثیر بارندگی سالانه و بارشهای فصول سرد و حداقل دما میباشند. تولید دراز مدت در هر دو مرتع مورد بررسی با استفاده از بارندگی سالانه برآورد شد، میانگین تولید درازمدت در مرتع علویجه و خونداب به ترتیب برابر 55 و 6/176 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. با توجه به نتایج رگرسیون گام به گام با استفاده از فاکتورهای اقلیمی رطوبت نسبی با دمای ماه آذر و بارندگی سالانه بهترین معادله جهت برآورد پوشش سالانه در سایتهای خونداب و علویجه بدست آمد. در سایت خونداب دمای ماه آبان با مجموع بارندگی اسفند تا اردیبهشت و در سایت علویجه مجموع بارندگی فصل رشد و اسفند با کمینه دما با دمای ماههای اردیبهشت و آذر بهترین معادله جهت برآورد تولید سالانه میباشند، بنابراین تأثیر شرایط اقلیمی بر روی پوشش تاجی و تولید سالانه و شکلهای مختلف رویشی آنها در مراتع استپی یکسان نمیباشد.
صلاح الدین زاهدی؛ فرهنگ قصریانی؛ مینا بیات
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 481-491
چکیده
برای اندازهگیری اثرات چرای شبیهسازی شده بر روی گونة مهم مرتعی یال اسب (Stipa barbata)، پیش از آغاز فصل رویشی سال 1386 اقدام به قرق قطعهای نیم هکتاری از مراتع شد. در این قرق 40 پایه از گونة یال اسب به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شده و هر 10 پایه از طریق چشمی به تیمارهای قطع تولید به میزانهای 0، 25، 50 و 75 درصد اختصاص یافت. تیمارهای قطع در سه مرتبه ...
بیشتر
برای اندازهگیری اثرات چرای شبیهسازی شده بر روی گونة مهم مرتعی یال اسب (Stipa barbata)، پیش از آغاز فصل رویشی سال 1386 اقدام به قرق قطعهای نیم هکتاری از مراتع شد. در این قرق 40 پایه از گونة یال اسب به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شده و هر 10 پایه از طریق چشمی به تیمارهای قطع تولید به میزانهای 0، 25، 50 و 75 درصد اختصاص یافت. تیمارهای قطع در سه مرتبه و با فاصلة یک ماه صورت گرفت و مقادیر برداشت شده، پس از خشک شدن در هوای آزاد، توزین و برای محاسبة تولید، جمع و محاسبه گردید. همچنین پایههای شاهد و نیز باقیماندة تولید تیمارهای قطع در آخر فصل رویشی برداشت، به طریق ذکرشده خشک و توزین گردیدند. مطالعه به مدت چهار سال تکرار شده و با استفاده از طرح آماری کرتهای خرد شده در زمان، تجزیة دادهها انجام شد. نتایج نشان داد که اثر سال و شدتهای مختلف برداشت و همچنین اثر متقابل سال و شدتهای مختلف برداشت بر روی تولید علوفه در سطح پنج درصد معنیدار است اما از لحاظ آماری اختلاف معنیداری درارتفاع نهایی و تعداد شاخه زایشی وجود ندارد. بیشترین و کمترین میزان تولید مربوط به سالهای 86 و87 با بارندگیهای 508 و 167 میلیمتر و شدت برداشت 75 درصد است. بطورکلی و با توجه به تغییرات مدیریتی و محیطی مؤثر بر این گونة مرتعی، میتوان بیان داشت که این گونه در این رویشگاه با شدت قطع سبک (25%) و حداکثر تا برداشت یک سوم کل تولید سالانه سازگار است.
سیدعلی حسینی؛ مرتضی اکبرزاده
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 205-215
چکیده
بمنظور بررسی تغییرات فصلی تولید و مصرف گیاهان مرتعی درطول فصل رویش و چرا، سایت سرعلیآباد گرگان که معرف منطقه نیمهاستپی میباشد انتخاب گردید. تولید در داخل قطعه محصور و مصرف در بیرون این قطعه که تحت چرای دام بود، طی سالهای 86 تا 89 اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردیدند و مقایسه میانگین با ...
بیشتر
بمنظور بررسی تغییرات فصلی تولید و مصرف گیاهان مرتعی درطول فصل رویش و چرا، سایت سرعلیآباد گرگان که معرف منطقه نیمهاستپی میباشد انتخاب گردید. تولید در داخل قطعه محصور و مصرف در بیرون این قطعه که تحت چرای دام بود، طی سالهای 86 تا 89 اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده با نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردیدند و مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن انجام شد. نتایج نشان داد بین تولید و مصرف گونهها و ماههای مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد(01/0P<). نتایج نشان داد تولید طی سالهای 86 الی 89 بترتیب 1375، 1294، 1984 و 1784 کیلوگرم در هکتار بوده است. بر اساس میانگین تولید چهارساله 26 درصد تولید در اردیبهشت، 49 درصد در خرداد، 19 درصد در تیر و 6 درصد در مرداد ماه اتفاق افتاده است. میزان مصرف در سالهای 86 تا 89 بترتیب 1063، 1060، 1724 و 1403 کیلوگرم در هکتار بوده است. بر اساس میانگین مصرف چهارساله 54 درصد مصرف در خرداد، 26 درصد در تیر، 14 درصد در مرداد و 6 درصد در شهریور ماه اتفاق افتاده است. گونه Festuca ovina بترتیب با میانگین تولید و مصرف 161 و172 کیلوگرم درهکتار و Agropyrumintermedium با 57 و 64 کیلوگرم درهکتار دارای بیشترین میزان تولید و مصرف در این مرتع بودند.
آناهیتا رشتیان؛ علی اکبر کریمیان
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 747-755
چکیده
مطالعه بر روی پارامترهای مختلف پوشش گیاهی مراتع در شرایط قرق و چرا در بهبود وضعیت مدیریتی رویشگاههای مرتعی از اهمیت ویژهای برخوردار است .به همین منظور در این مطالعه تأثیر قرق در تغییرات تولید، تاج پوشش، تراکم، فراوانی، اهمیت نسبی و شادابی گونه درمنهدشتی بهعنوان مهمترین گونه در نواحی ایران تورانیدر شرایط چرا و حفاظت از چرا (قرق) ...
بیشتر
مطالعه بر روی پارامترهای مختلف پوشش گیاهی مراتع در شرایط قرق و چرا در بهبود وضعیت مدیریتی رویشگاههای مرتعی از اهمیت ویژهای برخوردار است .به همین منظور در این مطالعه تأثیر قرق در تغییرات تولید، تاج پوشش، تراکم، فراوانی، اهمیت نسبی و شادابی گونه درمنهدشتی بهعنوان مهمترین گونه در نواحی ایران تورانیدر شرایط چرا و حفاظت از چرا (قرق) در ندوشن استان یزد مورد توجه قرار گرفت. نمونهبرداری در دو منطقه قرق و چرا به طور تصادفی با استقرار 10 ترانسکت و 40 پلات یک مترمربعی در امتداد آنها انجام گردید، همچنین 30 پایه از گونه درمنه دشتی به طور تصادفی در هر دو منطقه انتخاب و ارتفاع گیاه، حداکثر و حداقل قطر تاج پوشش، شادابی، میزان تولید سال جاری و وزن بخش خشبی شده گیاه و درصد علوفه قابل دسترس به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. البته بین پایههای گیاهی درمنه دشتی در منطقه قرق و چرای متوسط از نظر پارامترهای تولید، قطر متوسط، ارتفاع و درصد پوشش اختلاف معنیداری وجود ندارد، بهطوریکه تنها شادابی پایههای گیاهی در منطقه قرق اختلاف معنیداری را با شادابی پایههای موجود در منطقه چرا شده نشان میدهد. پارامتر اهمیت نسبی، افزایش اهمیت نسبی گونه درمنه را در منطقهای با چرای متوسط نشان میدهد و در این مرتع گونه درمنه دشتی به لحاظ واکنش گیاهان نسبت به چرا، گونههای زیاد شونده است. در شرایط قرق برای مدت طولانی، الگوی پراکنش درمنه یکنواخت بوده، در حالیکه با وجود چرا، الگوی پراکنش گیاهان به سمت کپهای شدن حرکت کرده است.
سمیه دهداری؛ حسین ارزانی؛ حمید موحد؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین شعبانعلی فمی
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 383-393
چکیده
یکی از راهحلهای اصلی در جلوگیری از تخریب مراتع بهرهبرداری اصولی از مراتع در قالب طرحهای مرتعداری است. در این راستا دفتر فنی مرتع طی برنامههای پنج ساله اول، دوم و سوم اقتصادی برای سطوح وسیعی از مراتع که در حدود 20 میلیون هکتار است، اقدام به تهیه طرحهای مرتعداری نمودهاست. تهیه و اجرای این طرحها مستلزم صرف هزینه و وقت زیادی ...
بیشتر
یکی از راهحلهای اصلی در جلوگیری از تخریب مراتع بهرهبرداری اصولی از مراتع در قالب طرحهای مرتعداری است. در این راستا دفتر فنی مرتع طی برنامههای پنج ساله اول، دوم و سوم اقتصادی برای سطوح وسیعی از مراتع که در حدود 20 میلیون هکتار است، اقدام به تهیه طرحهای مرتعداری نمودهاست. تهیه و اجرای این طرحها مستلزم صرف هزینه و وقت زیادی است که انتظار میرود نتایج مثبت حاصل از این طرحها پاسخگوی این هزینهها باشد. در این راستا مقایسه مراتع دارای این شیوه مدیریتی رایج با سایر مراتع، ضروری بنظر میرسد. مطالعه حاضر ضمن اولویتبندی عوامل، نشاندهنده وضعیت بهرهبرداری با استفاده از فرایند سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه وضعیت بهرهبرداری 60 مرتع طرحدار با 60 مرتع بدون طرح در مراتع سمیرم پرداختهاست. پژوهش حاضر در ابتدا از روش دلفی(Delphi) به صورت مقایسات زوجی (Pair Wise)و با استفاده از نرمافزارExpert choice نسبت به اولویتبندی معیارهای وضعیت بهرهبرداری با توجه به نظرات متخصصان پرداخته و در مرحله بعد با توجه به معیارهای مشخص شده مقایسه 60 مرتع طرحدار و بدون طرح انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات و آمار برای انجام مقایسه، آمیزهای از روش تحقیق اسنادی و میدانی بود. بدین منظور پرسشنامهای با سئوالاتی مانند مشخصات فردی و شاخصهای وضعیت بهرهبرداری طراحی شده و در مطالعات میدانی در جامعه آماری، ضمن تکمیل پرسشنامههای طرح شده بهمنظور محاسبه عملکرد و تعیین وضعیت (به روش چهارفاکتوری)، تولید (به روش قطع و توزین) و گرایش مراتع (به روش ترازوی گرایش)، برداشتهای مستقیم از مراتع نمونه انجام شد. نتایج نشاندهنده اختلاف معنیدار در تولید مرتع، گرایش، وضعیت مرتع و چرای زودرس در مراتع طرحدار و بدون طرح در سطح 1 درصد و اختلاف معنیدار تعداد دام موجود به دام مجاز، تجاوز به مرتع، میزان مشاجره و درگیری بین بهرهبرداران یک مرتع و نگرش بهرهبرداران نسبت به طرح مرتعداری در مراتع مورد مقایسه در سطح 5 درصد بود.
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ فیروزه مقیمی نژاد؛ محمد جعفری؛ اسماعیل فیله کش
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 394-408
چکیده
تعیین شایستگی مراتع حوضه چاهتلخ شهرستان سبزوار با استفاده از اطلاعات جغرافیایی (GIS) در طی یک مطالعه برای چرای گوسفند انجام شد. ابتدا نقشههای DGN (شامل 6 ورقۀ 25000/1)، نقشه توپوگرافی 50000/1 و نقشه زمینشناسی 100000/1 منطقه مورد مطالعه تهیه شده و تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ وضعیت، گرایش و تولید با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی ...
بیشتر
تعیین شایستگی مراتع حوضه چاهتلخ شهرستان سبزوار با استفاده از اطلاعات جغرافیایی (GIS) در طی یک مطالعه برای چرای گوسفند انجام شد. ابتدا نقشههای DGN (شامل 6 ورقۀ 25000/1)، نقشه توپوگرافی 50000/1 و نقشه زمینشناسی 100000/1 منطقه مورد مطالعه تهیه شده و تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ وضعیت، گرایش و تولید با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی تولید بدست آمد. سپس با استفاده از روش EPM نقشه حساسیت خاک به فرسایش تهیه گردید. همچنین برای مطالعه شایستگی آب حوضه، نمونهبرداری از آب هر سامانه انجام شد. کمیت آب تعیین گردید و برای هر نمونه پارامترهای TDS، ECو Mg+2 اندازهگیری شد و با تلفیق لایههای کمیت، کیفیت و نقاط همفاصله از منابع آب، تهیه شده برای چهار شیب (10-0، 30-10، 60-30 و 60 < درصد) نقشه شایستگی منابع آب تنظیم گردید. در نهایت با تلفیق نقشههای شایستگی تولید، حساسیت خاک به فرسایش و آب، مدل نهایی طبقهبندی شایستگی مراتع منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج نشان داد که کلاس یک شایستگی (S1) در منطقه وجود نداشته و 7/23، 92/18 و 9/56 درصد از مساحت حوضه بهترتیب دارای طبقات شایستگی S2، S3 و N (فاقد شایستگی چرا) بودند. بنابراین میتوان گفت عامل تبدیل مرتع به دیمزار و رها کردن آن، چرای مفرط و زودرس، وجود سازندهای حساس به فرسایش، درصد پوشش گیاهی کم و شوری و پراکنش نامناسب منابع آب برای شرب دام مهمترین عامل محدود کننده چرای دام در این منطقه محسوب میشوند.
محسن شرافتمند راد؛ غلامعلی حشمتی؛ محمد رحیم فروزه؛ حسین بدری پور
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 447-454
چکیده
اندازهگیری تولید و بهرهبرداری گونههای کلید مرتعی از ابزارهای اصلی اتخاذ تصمیمات مدیریتی بهویژه تعیین ظرفیت چرایی مراتع هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی رابطه تولید و بهرهبرداری دو گونه علف گندمی دائمی با برخی از پارامترهای ابعادی آنهاست. بدین منظور ارتفاع، قطر تاج پوشش، قطر یقه و وزن خشک (تولید) دو گونه علف گندمی Agropyron ...
بیشتر
اندازهگیری تولید و بهرهبرداری گونههای کلید مرتعی از ابزارهای اصلی اتخاذ تصمیمات مدیریتی بهویژه تعیین ظرفیت چرایی مراتع هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی رابطه تولید و بهرهبرداری دو گونه علف گندمی دائمی با برخی از پارامترهای ابعادی آنهاست. بدین منظور ارتفاع، قطر تاج پوشش، قطر یقه و وزن خشک (تولید) دو گونه علف گندمی Agropyron cristatum و Stipa barbata بهعنوان گندمیان کلید در منطقه چهارباغ استان گلستان اندازهگیری شد. ابتدا رابطه این سه متغیر ابعادی با تولید با استفاده از ماتریس همبستگی و ضریب همبستگی پیرسون مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از رگرسیون بهترین زیر مجموعه و رگرسیون گام به گام، نقش هر یک از این سه متغیر در پیشبینی تولید مورد بررسی قرار گرفت. بهرهبرداری بر اساس درصد ارتفاع برداشت شده در ارتباط با وزن برداشت شده برای دو گونه مورد مطالعه تحت بررسی قرار گرفت. نتایج رگرسیون بهترین زیر مجموعه و رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر قطر یقه و قطر تاج بهترین پیشبینی کنندههای تولید هستند. در نهایت به دلیل ذهنی بودن اندازهگیریهای تاج و نقش ضعیف آن در توضیح تغییرات، تنها متغیر قطر یقه در مدل باقی ماند که رابطه آن با تولید بهصورت خطی و ضریب تبیین آن برای دو گونه A.cristatum و S.barbata بهترتیب برابر 4/72 و 71 بود. البته رابطه خوبی نیز بین ارتفاع و وزن دو گونه مطالعاتی وجود داشت، بنابراین تحلیل ابعادی روش مناسبی برای برآورد تولید و بهرهبرداری دو گونه گندمی کلید در مراتع منطقه است
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ مهدی بصیری؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ مهدی فرح پور
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 530-540
چکیده
بهمنظور بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر درصد تاج پوشش گیاهی، تولید، درصد لاشبرگ و تراکم زادآوری گیاهان در مراتع شهرستان سمیرم استان اصفهان از بین سامانهای عرفی شهرستان 54 عرف انتخاب گردید که 29 عرف دارای طرح مرتعداری و 25 عرف بدون طرح بود. اجرای طرحهای مرتعداری در این منطقه کاهش معنیدار میزان دامگذاری را به دنبال ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر درصد تاج پوشش گیاهی، تولید، درصد لاشبرگ و تراکم زادآوری گیاهان در مراتع شهرستان سمیرم استان اصفهان از بین سامانهای عرفی شهرستان 54 عرف انتخاب گردید که 29 عرف دارای طرح مرتعداری و 25 عرف بدون طرح بود. اجرای طرحهای مرتعداری در این منطقه کاهش معنیدار میزان دامگذاری را به دنبال داشته است که خود عامل مؤثر بر تغییرات پوشش گیاهی میباشد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگین پوشش، تولید و تراکم زادآوری کل گیاهان در مراتع دارای طرح و بدون طرح، در سطح خطای 5 درصد معنیدار نبوده است، اما پوشش، تولید و تراکم زادآوری گیاهان کلاس I و پوشش و تولید گندمیان چندساله در مراتع دارای طرح، بطور معنیداری بیشتر از مراتع بدون طرح بوده است. همین نتیجه در مورد درصد لاشبرگ نیز صادق است. این تغییرات ترکیب پوشش گیاهی، ناشی از تأثیر کنترل شدت و زمان چرا بر رقابت بین گیاهان خوشخوراک و چندساله با گیاهان مهاجم و یکساله میباشد. همچنین افزایش درصد لاشبرگ، در مراتع دارای طرح، ناشی از کاهش لگدکوب شدن بقایای گیاهی و جابجایی کمتر آنهاست، که خود به بهبود شرایط رطوبتی و پایداری خاک منطقه و تقویت پوشش گیاهی کمک نموده است.
زینب جعفریان؛ منصوره کارگر؛ جمشید قربانی
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 234-236
چکیده
تغییرات مکانی و ناهمگنی پراکنش جغرافیایی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای اکوسیستمهای مرتعی و به تبع آن تغییرات پوشش گیاهی تحت تاثیر مجموعهای از عوامل فیزیکی و زیستی شامل مدیریتهای گوناگون مرتع، میکروکلیمای خاک و توپوگرافی است. لذا تحقیق فوق با هدف بررسی تغییرات مکانی تولید، تراکم و درصد تاج پوشش درمنه کوهی در راستای ...
بیشتر
تغییرات مکانی و ناهمگنی پراکنش جغرافیایی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای اکوسیستمهای مرتعی و به تبع آن تغییرات پوشش گیاهی تحت تاثیر مجموعهای از عوامل فیزیکی و زیستی شامل مدیریتهای گوناگون مرتع، میکروکلیمای خاک و توپوگرافی است. لذا تحقیق فوق با هدف بررسی تغییرات مکانی تولید، تراکم و درصد تاج پوشش درمنه کوهی در راستای تغییرات برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک انجام شد. بدین منظور نمونهگیری در مراتع واوسر به صورت تصادفی– سیستماتیک با استقرار 5 ترانسکت 100 متری با فواصل 100 متر از هم و سپس در روی هر ترانسکت به فاصله 10 متر ازهم یک پلات به ابعاد 2 متر مربعی مستقر شد. در مجموع از منطقه 150 نمونه برداشت و با ترکیب نمونهها 50 نمونه نهایی حاصل شد. همچنین در هر پلات درصد تاج پوشش و تراکم گونه درمنه کوهی و میزان تولید آن از روش قطع و توزین اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلهای زمینآماری در نرمافزارGS+ نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه خاک، درصد رس به میزان 82 درصد و از میان متغیرهای گیاهی تراکم درمنه به میزان 53 درصد دارای بالاترین ضریب تغییرات هستند. دامنه تاثیر تغییرنماها از حدود 2/196 متر برای تولید تا 910 متر برای درصد رطوبت، درصد آهک، هدایت الکتریکی و درصد تاج پوشش در نوسان است. نتایج اعتبارسنجی مدلهای اعمال شده نشان داد که مدل ویژگیهای درصد آهک، تراکم و تولید درمنه کوهی ناحیهای بودند و داری وابستگی مکانی قابل استفاده در روش کریجینگ میباشند.
حسین ارزانی؛ زین العابدین حسینی؛ خسرو میرآخورلو
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 24-31
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی قابلیت تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست در برآورد تولید و پوشش گیاهی مراتع در منطقه طالقان انجام شد. تصاویر مربوطه با استفاده از نقشههای توپوگرافی رقومی با مقیاس 1:25000 تصحیح هندسی شدند و پردازشهای لازم ازجمله نسبتگیری طیفی و شاخصهای گیاهی بر روی تصاویر اعمال شد. بهمنظور جمعآوری اطلاعات مربوط به تولید ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی قابلیت تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست در برآورد تولید و پوشش گیاهی مراتع در منطقه طالقان انجام شد. تصاویر مربوطه با استفاده از نقشههای توپوگرافی رقومی با مقیاس 1:25000 تصحیح هندسی شدند و پردازشهای لازم ازجمله نسبتگیری طیفی و شاخصهای گیاهی بر روی تصاویر اعمال شد. بهمنظور جمعآوری اطلاعات مربوط به تولید و پوشش گیاهی، در تیپهای مختلف واحدهای همگن تعیین شد. موقعیت واحدهای نمونهبرداری به کمک دستگاه GPS یادداشت و نمونهبرداری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گردید. بدینترتیب که در هر واحد دایرهای به شعاع 20 متر در نظر گرفته شد. یک پلات در مرکز آن و نه پلات روی محیط دایره مستقر گردید. ابعاد پلاتها یک در یک متر بود. در داخل هر پلات درصد پوشش برآورد و تولید نیز به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. میانگین اعداد تولید و پوشش 10 پلات بهعنوان تولید و پوشش برای آن واحد نمونهبرداری منظور گردید. در مرحله بعد عدد رقومی (DN) مربوط به واحدهای نمونهبرداری (نه پیکسل برای هر واحد) از تصاویر باندهای اولیه، شاخصهای گیاهی و نسبتهای طیفی استخراج گردید و تجزیه و تحلیل همبستگی و رگرسیون بین اطلاعات زمینی و اطلاعات ماهوارهای (اعداد رقومی) انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که باندهای پنج و هفت و شاخصهای IR1 ، MIRV2 و VNIR2 با تولید همبستگی معنیدار داشته و به کمک مدلهای رگرسیونی مربوطه میتوان میزان تولید را تخمین زد. همچنین شاخصهای RA، IR1 و TVI با درصد پوشش همبستگی معنیدار دارند و برای تخمین پوشش میتوان از مدلهای رگرسیونی مربوطه استفاده نمود.