دوره 26، شماره 4 ، دی 1398
محمدامین سلطانی پور؛ سعیده ناطقی؛ مهشید سوری؛ نادیا کمالی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 787-799
چکیده
این بررسی به منظور نشان دادن رفتار رویشی گونههای Aeluropus lagopoides، bipinnata Desmostachya ، Halocnemum strobilaceum ، Alhagi graecorum و Atriplex leucoclada در طی سالهای 1386 تا 1389 در مرتع زمینسنگ استان هرمزگان انجام شد. تعیین تولید و مصرف با استفاده از پایههایی با اندازه متوسط انجام شد و هر ساله تعداد 5 پایه متوسط از گیاه به ازای همه ماههای فصل رویش ...
بیشتر
این بررسی به منظور نشان دادن رفتار رویشی گونههای Aeluropus lagopoides، bipinnata Desmostachya ، Halocnemum strobilaceum ، Alhagi graecorum و Atriplex leucoclada در طی سالهای 1386 تا 1389 در مرتع زمینسنگ استان هرمزگان انجام شد. تعیین تولید و مصرف با استفاده از پایههایی با اندازه متوسط انجام شد و هر ساله تعداد 5 پایه متوسط از گیاه به ازای همه ماههای فصل رویش و چرا در داخل محدوده قرق برای اندازهگیری تولید و به همین تعداد در عرصه چرا برای اندازهگیری باقیمانده تولید منظور گردید و از تفاضل آنها مقدار مصرف مشخص شد. نتایج نشان داد که سالها و ماههای مختلف تأثیر معنیداری بر تولید و مصرف گونههای مورد بررسی داشته است (05/0P<). دادههای سالهای 1389-1386 نشان داد که تولید متوسط پنج گونه دائمی مورد بررسی در منطقه 8/125 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Halocnemum strobilaceum و bipinnata Desmostachya در تولید بالا و به ترتیب به میزان 9/52 و 7/22 درصد کل علوفه بود. میزان مصرف گونهها در منطقه 4/32 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و بیشترین سهم مصرف متعلق به گونههای Halocnemum strobilaceum و Alhagi graecorum و به ترتیب به میزان 8/41 و 1/30 درصد کل علوفه بود. بیشترین میزان تولید در سال 1387 با 7/162 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار بود که 8/1 برابر بیشتر از سال کمتولید (1388) بود. بیشترین میزان مصرف در سال 1389 با 7/35 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار بود. در تمامی سالها و در همه گونهها بیشترین میزان تولید و مصرف علوفه در فروردینماه بود.
حمیدرضا وجدانی؛ شاه بختی رستمی؛ مصطفی طالشی؛ اسماعیل علی اکبری؛ محمود جمعه پور
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 800-808
چکیده
مراتع از جمله منابع طبیعی هستند که باوجود قرار گرفتن در گروه منابع تجدیدپذیر به دلیل بهرهبرداری نامناسب در بسیاری از مناطق جهان بهسوی ناپایداری و تخریب رفتهاند. این تحقیق درصدد جستجوی راههای حفاظت از مراتع در استان همدان بوده است. کلیت روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده و عمدتاً از روشهای کیفی بهره برده و بر رویکرد مشارکتی ...
بیشتر
مراتع از جمله منابع طبیعی هستند که باوجود قرار گرفتن در گروه منابع تجدیدپذیر به دلیل بهرهبرداری نامناسب در بسیاری از مناطق جهان بهسوی ناپایداری و تخریب رفتهاند. این تحقیق درصدد جستجوی راههای حفاظت از مراتع در استان همدان بوده است. کلیت روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده و عمدتاً از روشهای کیفی بهره برده و بر رویکرد مشارکتی جهت افزایش صحت و تعمیق نتایج تأکید داشته است. روش تحلیل استراتژیکSWOT به جهت توانایی در تهیه چهارچوبی مستدل برای تدوین راهکارها در تحقیق مورد استفاده قرار گرفتهاست. در بسیاری از تحقیقات جهت شناسایی عناصرSWOT (شامل قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها) و نیز تعیین راهکارها به بررسی مطالعات قبلی و یا نظرات خود محقق اکتفا میشود، اما در این تحقیق جهت تعیین عناصرSWOT و شناسایی راهکارها، مجموعهای از روشها شامل: برگزاری یک جلسه «طوفان فکری»، برگزاری8 کارگاه PRA و تکمیل15 پرسشنامه تعیین عناصرSWOT توسط خبرگان استفاده شده است. در مرحله بعد، کمّیسازی این عناصر با روش «تحلیل سلسلهمراتبی» و تکمیل18 پرسشنامه مقایسه زوجی توسط خبرگان در مقیاس «الساعتی» انجام گرفته که این روش ترکیبی ازSWOT با AHP است. بهاین ترتیب در قالب ماتریسSWOT مجموعاً 20 عنوان راهکار معرفی شد. اهم راهبردهای ارائه شده شامل: لزوم مشـارکت همه جانبه و رکن قرار گرفتن دیدگاههای مردم، بازســازی اعتماد دولـتـ ملت در رابطه با اداره منابع طبیعی، بهرهگیری از توان سازمانها و تشکلهای مردمنهاد، استفاده از فنون جدید و شبکههای اجتماعی در راستای حفاظت مراتع، تقسیم قدرت و عدم تمرکز در مدیریت و تصمیمگیری برای منابعطبیعی و توزیع بهتر و بیشتر نیروهای عملیاتی در واحدهای اداری خردتر، مانند دهستان است. ایجاد «مهندسان ناظر منابع طبیعی» و حمایت از شرکتهای خدمات تخصصی مرتع پیشنهاد شده است.
سیدمحمدرضا حبیبیان؛ حسین بارانی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 809-823
چکیده
تخریب مراتع، اعمال چرای بیرویه و ضعف مدیریت صحیح چرا از موضوعاتی است که تعادل اکوسیستمهای مرتعی را به هم زده و بقای زندگی شبانی را به مخاطره انداخته است. بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر مدیریت چرا به عنوان قدم اولیه برای بهبود و تبدیل این وضعیت به حالت پایدار ضرورت دارد. این تحقیق در زیستبوم عشایر طایفهی شش بلوکی از ایل قشقایی در ...
بیشتر
تخریب مراتع، اعمال چرای بیرویه و ضعف مدیریت صحیح چرا از موضوعاتی است که تعادل اکوسیستمهای مرتعی را به هم زده و بقای زندگی شبانی را به مخاطره انداخته است. بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر مدیریت چرا به عنوان قدم اولیه برای بهبود و تبدیل این وضعیت به حالت پایدار ضرورت دارد. این تحقیق در زیستبوم عشایر طایفهی شش بلوکی از ایل قشقایی در استانهای فارس و بوشهر در سال 1395 انجام گرفت. روش جمعآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) بود. از 40 بهرهبردار خبره و 25 کارشناس خبره مرتبط با موضوع تحقیق، پرسشنامه ویژه مقایسات زوجی تکمیل گردید. برای تعیین و مقایسه وزن و اولویت عوامل مؤثر بر مؤلفههای مدیریت چرا از دو دیدگاه بهرهبرداران و کارشناسان از روشهای توصیفی و آماری ناپارامتریک استفاده شد. نتایج نشان داد که در اکثر موارد بین دو دیدگاه از نظر وزندهی و اولویتبندی به عوامل مؤثر بر مؤلفههای مدیریت چرا تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<). همچنین در بسیاری از موارد، تفاوت وزنی بسیار بالا بوده و در برخی از موارد، میزان تفاوت نظرات بین دو گروه پاسخگو ناچیز میباشد. برای تلفیق دو دیدگاه بهرهبرداران و کارشناسان از روش AHPبهرهگیری شد. نتایج نشان داد که در این روش ، اشتراک دو دیدگاه 6/72 درصد میباشد. حمایت دولت از طریق تامین علوفه و آب در خشکسالیها، هماهنگی کارشناسان با بهرهبرداران در تعیین تقویم کوچ، جلوگیری از تغییر کاربری اراضی مرتعی در ییلاق و تثبیت ایل راهها و به ثبت رساندن حق ارضی عشایر جهت انجام کوچ از جمله پیشنهادهای اجرایی این تحقیق جهت ساماندهی کوچ زود هنگام به مراتع ییلاقی و بهبود مدیریت چرا میباشند.
ساره رجبی اگره؛ فرشاد کیانی؛ کاظم خاوازی؛ حسن روحی پور؛ فرهاد خرمالی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 824-837
چکیده
پدیده مخرب بیابانزایی و فرسایش بادی امروزه از مهمترین بحرانهای زیست محیطی در جهان است که از چالشهای جدی در برابر تولید پایدار و مدیریت اراضی کشاورزی محسوب میشود. در پژوهش حاضر، اثر فرآیند ترسیب میکروبی کربنات کلسیم بهعنوان یک بهساز زیستی و سازگار با محیط زیست جهت مهار فرسایش بادی و تثبیت خاک مورد مطالعه قرارگرفته ...
بیشتر
پدیده مخرب بیابانزایی و فرسایش بادی امروزه از مهمترین بحرانهای زیست محیطی در جهان است که از چالشهای جدی در برابر تولید پایدار و مدیریت اراضی کشاورزی محسوب میشود. در پژوهش حاضر، اثر فرآیند ترسیب میکروبی کربنات کلسیم بهعنوان یک بهساز زیستی و سازگار با محیط زیست جهت مهار فرسایش بادی و تثبیت خاک مورد مطالعه قرارگرفته است. بدین منظور با استفاده از شبیهسازی در تونل باد، میزان فرسایش نمونههای سیمانی شده از طریق زیستی در دامنهای از سرعتهای مختلف باد (صفر تا 98 کیلومتر بر ساعت) در دو نوع خاک با بافت شنی و سیلتی بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار بررسی گردید. بررسی سرعت آستانه حرکت ذرات خاک نشان داد که در خاک هواخشک با بافت سیلتی ذرات خاک در سرعت 8 کیلومتر بر ساعت و خاک شنی ذرات خاک در باد با سرعت 10 کیلومتر بر ساعت شروع به حرکت کردند. درصورتیکه در تمامی نمونههای سیمانی شده با روش زیستی، ذرات در سرعت 97 کیلومتر بر ساعت حرکت نکردند. همچنین نتایج نشان داد شار تلفات خاک در تمامی تیمارهای سیمانی شده با روش زیستی در سرعتهای مختلف باد در مقایسه با نمونههای شاهد کاهش معنیداری داشتند. تفاوت در مقدار تلفات خاک در بین نمونههای سیمانی شده با روش زیستی و تیمارهای شاهد در سرعتهای بالای باد بسیار چشمگیر بود. بهطوریکه در سرعتهای بیش از 57 کیلومتر بر ساعت میزان تلفات خاک در تیمارهای شاهد به یکباره افزایش قابلملاحظهای نشان داد، درصورتیکه در خاکهای تیمار شده با باکتری میزان تلفات خاک بسیار ناچیز و در حدود 5/2 کیلوگرم در مترمربع در ساعت بود. همچنین نتایج نشان داد که مقدار کربنات کلسیم معادل و مقاومت فروروی سطح خاک در تیمارهای سیمانی شده با روش زیستی نسبت به تیمارهای شاهد بهطور معنیداری افزایش داشت که این امر نشان دهنده تشکیل یک لایه مقاوم سطحی بر روی نمونههای سیمانی شده است. مقایسه بین باکتریهای مورد استفاده در این پژوهش نیز نشان داد که Bacillus infantis و Paenibacillus sp3کارایی بالایی در مهار فرسایش بادی داشتند. بنابراین بنظر میرسد که سیمانی شدن به روش زیستی میتواند روشی مؤثر برای تثبیت ذرات سطح و مهار فرسایش بادی خاک باشد.
اسد صادقپور؛ جواد معتمدی؛ اسماعیل شیدای کرکج
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 838-854
چکیده
اطلاع از تنوعگونهای گیاهی و ارتباط آن با عواملمحیطی، از مقدمات ضروری در عملیات احیای مرتع و اولویت حفاظت و حمایت از تنوعگونهای رویشگاههاست. بدینمنظور، مراتع کوهستانی نمین، انتخاب و به روش تصادفی سیستماتیک در زیرحوزهها، اقدام به برداشت دادههای پوششگیاهی شد. با ثبت ویژگیهای فیزیوگرافی و توپوگرافی ...
بیشتر
اطلاع از تنوعگونهای گیاهی و ارتباط آن با عواملمحیطی، از مقدمات ضروری در عملیات احیای مرتع و اولویت حفاظت و حمایت از تنوعگونهای رویشگاههاست. بدینمنظور، مراتع کوهستانی نمین، انتخاب و به روش تصادفی سیستماتیک در زیرحوزهها، اقدام به برداشت دادههای پوششگیاهی شد. با ثبت ویژگیهای فیزیوگرافی و توپوگرافی و اندازهگیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، رابطه بین تنوع گیاهی و خصوصیات زیرحوزهها، بررسی شد. بدینمنظور برای بررسی ارتباط تنوعگونهای با ویژگیهای محیطی، با توجه به طول گرادیان محاسبه شده، از روش آنالیزافزونگی (RDA) بهعنوان روش خطی استفاده شد. بر مبنای نتایج، ویژگیهای فیزیوگرافی و توپوگرافی، بر غنایگونهای و خصوصیاتشیمیایی خاک و بر مقدار یکنواختی و تنوعگونهای زیرحوزهها، بیشترین تاثیر را داشت و میزان 64/89 درصد از تغییرات را تبیین میکرد. در مجموع؛ مقدار شیب، کربنآلی و هدایتالکتریکی خاک، از مهمترین عوامل موثر بر افزایش مقادیر شاخصهای تنوعگونهای و پارامترهای طول، مساحت و جهت زیرحوزه، از مهمترین عوامل موثر بر کاهش شاخصهای مذکور بود. لذا در شرایطی که هدف مدیریت، افزایش تنوعگونهای باشد، بایستی مکانهایی که از نظر خصوصیاتشیمیایی خاک (مادهآلی و بهتبعآن کربنآلی) در معرض خطر هستند، در اولویت قرار گیرند و اگر هدف مدیریت، افزایش ساختار پوششگیاهی و افزایش درصد حفاظت گیاهی از فرسایشپاشمانی باشد، در این صورت بایستی مکانهایی که در جهات جنوبی واقع هستند و دارای شیب تند میباشند، در اولویت قرار گیرند. ضمن اینکه انجام عملیات احیای مرتع، در زیرحوزههای با مساحت بزرگتر، بهواسطه پائین بودن غنایگونهای، در اولویت میباشد و زیرحوزههای کوچکتر، بهواسطه دارا بودن غنای بالا، باید در اولویت حفاظت و حمایت، قرار گیرند.
میترا شیرازی؛ محمد اخوان قالیباف؛ حمیدرضا متین فر؛ منصور نخکش
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 855-867
چکیده
گرد و غبار از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر بیلان تابش و بازتابش خورشیدی در جو زمین است و از این نظر بر اقلیم محلی دارای تاثیر بسزایی می باشد. آشکارسازی ریزگردهای موجود در جو بر روی مناطق بیابانی بر خلاف دریا و اقیانوس ها (سطوح تیره) به دلیل تداخل بازتاب های طیفی سطوح روشن و گرد و غبار به سختی صورت می گیرد. ارائه روشی ساده و کم هزینه برای ...
بیشتر
گرد و غبار از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر بیلان تابش و بازتابش خورشیدی در جو زمین است و از این نظر بر اقلیم محلی دارای تاثیر بسزایی می باشد. آشکارسازی ریزگردهای موجود در جو بر روی مناطق بیابانی بر خلاف دریا و اقیانوس ها (سطوح تیره) به دلیل تداخل بازتاب های طیفی سطوح روشن و گرد و غبار به سختی صورت می گیرد. ارائه روشی ساده و کم هزینه برای شناسایی ریزگرد ها و پیش بینی اثرات آن ضروری است. از جمله شاخص های مهم شناشایی گرد و غبار و دود، شاخص ضخامت نوری ریزگرد ( Aerosol Optical Thickness) می باشد که بصورت محصول آماده در مقیاس وسیع (10×10 km) عرضه می شود که مناسب برای آشکار سازی گرد و غبار محلی نمی باشد. هدف از انجام این تحقیق استفاده از داده های طیف مرئی و مادون قرمز میانی سنجنده OLI برای شناسایی ریزگردهای مناطق بیابانی است. در این تحقیق با استفاده از طول موج مادون قرمز میانی( (2.1µm و طول موجهای قرمز و آبی ضخامت نوری ریزگرد (AOT) محاسبه شد. نتایج نشان داد نسبت بین طول موج قرمز و مادون قرمز میانی 95/0 و طول موج آبی و مادون قرمز میانی 05/1 است. مقایسه نتایج حاصل از محاسبه شاخص ضخامت نوری ریزگرد با اندازه گیری توسط تابش سنج نشان داد همبستگی بین داده های روش محاسباتی با داده های اندازه گیری مستقیم برای طول موج قرمز و آبی به ترتیب 83/0 و 95/0 و مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE).به ترتیب 91/0 و 4/9 است. بنابراین میتوان گفت روش این تحقیق برای برآورد ضخامت نوری ریزگرد در طول موج 65/0 میکرومتر (AOT 0.65µm) دارای دقت کافی بوده و برای اندازه گیری ضخامت نوری ریزگرد در طول موج 47/0 میکرومتر (AOT 0.47µm) مناسب نیست.
فاطمه درگاهیان؛ سکینه لطفی نسب اصل؛ سمانه رضوی زاده
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 868-886
چکیده
باوجودوسعتزیادمناطقتحتتاثیربادهای120روزهسیستان،منطقهزابلباموقعیتخاصتوپوگرافیدارایبیشترینوشدیدترینطوفانهایگردوغباردرشرقکشوراست. به منظور شناسایی و تحلیل الگوی گردوغبار منطقه زابل و وجه تمایز آن از سایر قسمت های تحت تاثیر بادهای معروف120 روزه سیستان، از پایگاه دادههای محیطی؛ کدهای گردوغبار، و از پایگاه دادهای NCEP/NCAR ...
بیشتر
باوجودوسعتزیادمناطقتحتتاثیربادهای120روزهسیستان،منطقهزابلباموقعیتخاصتوپوگرافیدارایبیشترینوشدیدترینطوفانهایگردوغباردرشرقکشوراست. به منظور شناسایی و تحلیل الگوی گردوغبار منطقه زابل و وجه تمایز آن از سایر قسمت های تحت تاثیر بادهای معروف120 روزه سیستان، از پایگاه دادههای محیطی؛ کدهای گردوغبار، و از پایگاه دادهای NCEP/NCAR با قدرت تفکیک مکانی5/2× 5/2 درجه طول و عرض جغرافیایی دادههای فشار تراز دریا متناظر با روزهای گردغبار دردوره آماری 1987- 2016 استفاده شده است. با هدف استخراج الگویهای جوی مولد رخدادهای گردوغبار بر روی دادههای فشار تراز دریا اقدام به انجام تحلیل خوشهای در محیط نرم افزار متلب شد. در نهایت 4 الگو استخراج و برای هر الگو یک روز که بیشترین همبستگی را با سایر روزها داشت بعنوان روز نماینده آن الگو انتخاب شد. از بین4 الگو غالبترین الگو با فروانترین رخداد انتخاب، و رخداد 13تا 16 جولای 2016 به عنوان روز نماینده این الگوی غالب مورد برررسی قرار گرفت؛ به این منظور نقشه هایسینوپتیکفشارودمایسطحزمین،تاواییوجریانجتدرلایهزیرین جو،میدانبادوجهتجریاناتدرسطحزمین و نیم رخسینوپتیکناپایداریهواترسیمگردید. نتایجنشاندادمنطقهزابلبهدلیلبرخورداری از رسوبات ریزدانه رودخانهای و تالابی و قرارگیریدرحاشیهغربیکمفشاری که دارای ماهیت حرارتی است و تعامل این کم فشار با پرفشاری که با توجه به موقعیت مکانیش گاها پرفشار ترکمنستان، هندوکش، شمال شرق ایران و شمال دریای خزر نامیده می شود، با ایجاد شیو تغییرات فشاری زیاد،بیشترین پتانسیل تولید ریزگرد را دارد؛ اینکمفشاردرلایهپایینیجوبامکشگردوغباروحرکتپادساعتگردباعبورازرویمنابعریزگرددرمنطقهزابل،مانعنفوذآنبهعرضهایپایینترتحت تاثیر بادهای120 روزه سیستانو سبب انتقال بیشتر ذرات ماسه و گردو غبار به سمت افغانستان شدهاست.بنابراینباتوجهبهموقعیتزابلنسبتبهاینکمفشارکه شدتآن درتیرماهبهاوجمیرسد، و آنرانسبتبهسایرمناطقتحتتاثیربادهای120روزهمتمایزنموده، بایدتمهیداتویژهایجهتکاهششدتگردوغبارها،درنظرو در برنامههای مقابله با ریزگردها در اولویت قرار گیرد.
رضا سیاه منصور؛ محمد فیاض؛ سعیده ناطقی؛ رستم خلیفه زاده؛ علی محمدیان
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 887-903
چکیده
آگاهی از ارزش رجحانی گونههای گیاهی، یکی از ملزومات اساسی جهت تعیین علوفه دردسترس و به تبع آن، محاسبه ظرفیت چرای رویشگاههای مرتعی است. برای انجام پژوهش حاضر، 36 گونه شامل 21 گونه چند ساله و دائمی و 15 گونه یکساله مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور طی چهار سال (1386 -1389) و در هر ماه از فصل رویش (بهار و تابستان)، به مدت حداقل 1800 ثانیه از یک ...
بیشتر
آگاهی از ارزش رجحانی گونههای گیاهی، یکی از ملزومات اساسی جهت تعیین علوفه دردسترس و به تبع آن، محاسبه ظرفیت چرای رویشگاههای مرتعی است. برای انجام پژوهش حاضر، 36 گونه شامل 21 گونه چند ساله و دائمی و 15 گونه یکساله مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور طی چهار سال (1386 -1389) و در هر ماه از فصل رویش (بهار و تابستان)، به مدت حداقل 1800 ثانیه از یک راس میش بالغ غیرآبستن و غیر شیرده نژاد لری لرستان با میانگین وزن50 کیلوگرم در داخل گله و در حال چرا، فیلمبرداری شد. نتایج نشان داد؛ گراسهای یکساله مانند Heteranthelium piliferum, Bromus tectorum, Bromus danthonia, Boissiera squarrosa با کل مدت زمان 3083 ثانیه نسبت به بقیه گونهها، بیشترین زمان چرا را بخود اختصاص دادهاند. گونههای بعدی شامل trichophorum Agropyron با 2594 ثانیه، Bromus tomentellus با 1232 ثانیه Onobrychis melanotricha با 681 ثانیه، پهنبرگان علفی یکساله مانند Helianthemumledifolhum, Minuartia obtusiloba, talaspi perfoliatum, Diplotaxis erucoides, Viciea peregerinaبا 670 ثانیه وHordeum bulbosum با 565 ثانیه در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در نهایت مشخص شد گندمیان یکساله و بوتهایها در اردیبهشت، گندمیان پایا در خرداد و پهن برگان علفی در تیرماه دارای خوشخوراکی کامل و کلاس I میباشند. همچنین مجموع گندمیان و پهنبرگان علفی پایا در تیرماه، پهنبرگان علفی یکساله در اردیبهشت و بوتهایهادر خردادماه کلاس خوشخوراکی II را دارا میباشند و فرمهای رویشی در سایر ماهها خوشخوراکی کلاس III را دارند.
اسماعیل شیدای کرکج؛ حسین رضائی؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ عیسی جعفری فوتمی؛ ابوالفضل شریفیان
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 904-917
چکیده
پایداری خاکدانه و ساختمان خاک به عنوان شاخصهای کلیدی سلامت خاک مرتع بوده و از عوامل مؤثر در کنترل فرسایش خاک به شمار میروند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر قرق بر وضعیت پایداری خاکدانهها و ساختمان خاک در چهار منطقه از مراتع استان گلستان شامل چهارباغ، اینچهبرون، گمیشان و مراوهتپه انجام شد. نمونهبرداری خاک از دو عمق 20-0 و ...
بیشتر
پایداری خاکدانه و ساختمان خاک به عنوان شاخصهای کلیدی سلامت خاک مرتع بوده و از عوامل مؤثر در کنترل فرسایش خاک به شمار میروند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر قرق بر وضعیت پایداری خاکدانهها و ساختمان خاک در چهار منطقه از مراتع استان گلستان شامل چهارباغ، اینچهبرون، گمیشان و مراوهتپه انجام شد. نمونهبرداری خاک از دو عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتر با حفر پروفیل و به روش تصادفی-سیستماتیک و در امتداد هر ترانسکت در هر یک از سایتهای قرق و مجاور قرق مناطق چهارگانه انجام شد. پایداری خاکدانهها به روش الک تر در آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج حاصل برای سایتهای قرق و مجاور قرق و نیز دو عمق مربوطه به ترتیب با استفاده از آزمون تی نمونههای مستقل و جفتی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد در اغلب سایتهای مورد مطالعه مقادیر پایداری در خاک سطحی نسبت به خاک عمقی بیشتر میباشد. نتایج بررسی اثر قرق مرتع بر تغییر مورفولوژیکی و وضعیت ساختمان خاک نشان از نقش مثبت قرق در توسعه ساختمان خاک در تمامی مناطق مورد بررسی داشته است ولی این نتایج در بررسی آماری پایداری خاکدانه تنها در منطقه اینچهبرون و گمیشان از لحاظ آماری معنیدار شد. بالاترین مقدار پایداری خاکدانه در عمق اول سایت قرق گمیشان (52/4 میلیمتر) و کمترین میزان پایداری خاکدانه در عمق دوم سایت چرایی گمیشان (15/1 میلیمتر) مشاهده شد. بررسی نهایی نتایج نشان داد صرفنظر از نقش مثبت قرق در ارتقای وضعیت پایداری خاکدانه، عواملی همچون موقعیت جغرافیایی مرتع، اقلیم، نوع پوشش گیاهی و شرایط چرای دام به عنوان عوامل همراه قرق مؤثر بر پایداری خاکدانه و ساختمان خاک بایستی مورد توجه واقع شوند.
مهرناز حاتمی؛ محمدرضا صمدی؛ پریسا خانی زاده
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 918-931
چکیده
بذر اکثر گیاهان دارویی در شرایط طبیعی دارای خواب میباشند، بنابراین شناخت عوامل موثر بر خواب بذر و ایجاد شرایط بهینه برای جوانهزنی آنها برای کشت گسترده گیاهان دارویی لازم میباشد. زرین گیاه (بادرنجبویه دنایی) انحصاری ایران است و گیاهی مهم (در حال انقراض) از خانواده نعناعیان است. این تحقیق به منظور یافتن موثرترین تیمار جهت شکستن ...
بیشتر
بذر اکثر گیاهان دارویی در شرایط طبیعی دارای خواب میباشند، بنابراین شناخت عوامل موثر بر خواب بذر و ایجاد شرایط بهینه برای جوانهزنی آنها برای کشت گسترده گیاهان دارویی لازم میباشد. زرین گیاه (بادرنجبویه دنایی) انحصاری ایران است و گیاهی مهم (در حال انقراض) از خانواده نعناعیان است. این تحقیق به منظور یافتن موثرترین تیمار جهت شکستن خواب بذر زرین گیاه که از مشکلات عمده زراعت آن در سطح وسیع و یا احیا در عرصههای طبیعی آن است صورت گرفت. تیمارهای آزمایش شامل خراش دهی با سمباده، اسید سولفوریک 95% (در دو زمان 3 و 6 دقیقه و تلفیقی از این دو تیمار)، اسید جیبرلیک (125، 250و 500 میکروگرم بر میلی لیتر)، نیتراتپتاسیم (2/0 و 4/0 درصد در 2 بازه زمانی) و همچنین سرمادهی مرطوب (در دمای 5 درجه سانتیگراد به مدت 24، 48و 72 ساعت) در مقایسه با شاهد (آبجاری در دو بازده زمانی 24 و 48 ساعت) انجام شد. آزمایش در قالب یک طرح کاملأ تصادفی اجرا گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که در بین تیمارها استفاده از خراشدهی با سمباده و استفاده از اسید سولفوریک بیشترین اختلاف معنیداری در سطح یک درصد بر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، شاخص ویگور، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک ریشه را داشت. نتایج نشان داد که تیمار اسیدسولفوریک به مدت سه دقیقه باعث افزایش معنی داری در میزان جوانهزنی بذور نسبت به شاهد و سایر تیمار های دیگر گردید نتایج یافتهها نشانگر این است که وجود پوسته سخت و موسیلاژ زیاد به عنوان یک مانع فیزیکی است و از طریق ممانعت از گسترش رویان و یا از طریق ایجاد محدودیت در جذب آب و تبادلات گازی به عنوان عوامل محدود کننده جوانهزنی عمل میکند. بنابراین اعمال یکسری از تیمارها نظیر خراش دهی بذر و تیمارهای هورمونی نظیر جیبرلین جوانه زنی بذر زرین گیاه را بهبود می بخشد.
فرهاد آژیر؛ محمد فیاض
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 932-940
چکیده
در برنامه افزایش تولید علوفه در مراتع کشور، گردآوری و ژرفنگری دانش استقرار گیاهان علوفهای، ضروری است. بدین منظور، بذر گونهTrifoliumpratense، از بازار شهر ساری تهیه و کشت شد. هدف از این بررسی تعیین فصل بهینه و روش کارآمد استقرار این گونه برای اصلاح مراتع در عرصه مراتع استپی بود. محل کشت این گونه در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط ...
بیشتر
در برنامه افزایش تولید علوفه در مراتع کشور، گردآوری و ژرفنگری دانش استقرار گیاهان علوفهای، ضروری است. بدین منظور، بذر گونهTrifoliumpratense، از بازار شهر ساری تهیه و کشت شد. هدف از این بررسی تعیین فصل بهینه و روش کارآمد استقرار این گونه برای اصلاح مراتع در عرصه مراتع استپی بود. محل کشت این گونه در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط بارندگی سالانه 350 میلیمتر و اقلیم نیمه خشک سرد بود. برای این منظور، دو تیمار بذرکاری و بذرپاشی در دو تاریخ کشت پائیزه و بهاره، بر پایه طرح آماری کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی، با تیمار اصلی تاریخ کشت و تیمار فرعی روش کشت، در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین فصل کشت و همچنین بین دو روش کشت، در سطح یک درصد خطا تفاوت معنیدار وجود داشت. جوانهزنی و زندهمانی در فصل کشت پاییز(جوانهزنی11/39%، زندهمانی 83/13%) نسبت به کشت بهاره(جوانهزنی06/30%، زندهمانی83/11%) ارجحیت داشت. همچنین کشت بصورت بذرکاری(جوانهزنی22/39%، زندهمانی78/14%) نسبت به بذرپاشی(جوانهزنی94/29% ، زندهمانی89/10%)، برتری نشان داد. با توجه به نتایج بدست آمده، کشت پاییزه نسبت به کشت بهاره و روش بذرکاری نسبت به روش بذرپاشی بهتر بود. امکان اصلاح مراتع مناطق مشابه آب و هوایی و خصوصیات فیزیکی مرتع محل آزمایش، و کشت پاییزه شبدر قرمز به روش بذرکاری برای افزایش تولید علوفه، و چرای مستقیم دام وجود دارد.
عزت اله مرادی؛ غلامعلی حشمتی؛ امیراحمد دهقانی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 941-952
چکیده
پوستههای بیولوژیک از جمله گلسنگها امروزه به عنوان یکی از شاخصهای بیولوژیکی زنده استفاده میشوند. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی روند تغییرات تنوع گلسنگها در فشارهای مختلف چرایی در طول سال در مراتع کوهسری شهرستان سمیرم استان اصفهان است. تنوع گلسنگها متغیر وابسته و آشفتگی وارده شامل 5 میزان دامگذاری 1، 5/1،2،5/2 و3 واحد دامی ...
بیشتر
پوستههای بیولوژیک از جمله گلسنگها امروزه به عنوان یکی از شاخصهای بیولوژیکی زنده استفاده میشوند. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی روند تغییرات تنوع گلسنگها در فشارهای مختلف چرایی در طول سال در مراتع کوهسری شهرستان سمیرم استان اصفهان است. تنوع گلسنگها متغیر وابسته و آشفتگی وارده شامل 5 میزان دامگذاری 1، 5/1،2،5/2 و3 واحد دامی در هکتار به عنوان متغیر مستقل است. میزانهای دامگذاری به مدت 4 سال با اجرای 5 سناریو مدیریتی (چرا و قرق به صورت متناوب و متوالی) اعمال و مطالعه شد. حضور و عدم حضور گلسنگها به روش نمونهبرداری تصادفی با استفاده از ترانسکت و واحدهای نمونهبرداری تو در تو انجام شد. تنوع گلسنگ با استفاده از نرمافزار PAST و رابطهی بین متغیرها با SPSS محاسبه شد. نتایج نشان داد تنوع گلسنگها به خوبی نشانگر میزان فشار بر اکوسیستم مرتع است. در مدیریت اکوسیستمهای مرتعی میتوان از ویژگی تنوع گلسنگ به عنوان شاخص اکولوژیکی به منظور تحت فشار بودن یا نبودن اکوسیستمهای مرتعی اکوسیستم مرتع استفاده نمود. همچنین بهترین سناریوی مدیریت چرایی برای این منطقه مبتنی بر تغییرات تنوع گلسنگ، سناریوی چرای متناوب (یک سال در میان چرا و استراحت بسته به وضعیت مرتع و روش مرتعداری) پیشنهاد میشود.
فاطمه کرمی؛ مسعود بازگیر
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 953-970
چکیده
اقلیم و کاربری اراضی، دو عامل مهم میباشند که بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیر زیادی دارند. این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر اقلیم و کاربری اراضی بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در سال 1395 در استان ایلام انجام گرفت. پس از بررسیهای اولیه، منطقه ایوان با اقلیمی نیمهمرطوب و گنجوان با اقلیمی نیمهخشک در استان ایلام انتخاب گردیدند. ...
بیشتر
اقلیم و کاربری اراضی، دو عامل مهم میباشند که بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیر زیادی دارند. این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر اقلیم و کاربری اراضی بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در سال 1395 در استان ایلام انجام گرفت. پس از بررسیهای اولیه، منطقه ایوان با اقلیمی نیمهمرطوب و گنجوان با اقلیمی نیمهخشک در استان ایلام انتخاب گردیدند. در هر منطقه، سه کاربری شامل جنگل، مرتع و کشاورزی در نظر گرفته شد. پس از بررسیهای میدانی در هر کاربری، پنج نمونه مرکب با سه تکرار از عمقهای سطحی (10-0 سانتیمتری) و تحتانی (30-10 سانتیمتری) خاک بهصورت تصادفی برداشت گردید. نتایج نشان داد بیشترین مقدار آهک (85/47 درصد) و سیلت خاک (75/31 درصد) در اقلیم نیمهخشک گنجوان بهدست آمد. خاکهای اقلیم نیمهمرطوب ایوان بیشترین مقدار رس و پتاسیم قابل جذب را دارا بود. بیشترین مقدار جرم مخصوص ظاهری (87/1 گرم بر سانتیمتر مکعب) در اقلیم نیمهخشک گنجوان تحت تأثیر کاربری کشاورزی در عمق تحتانی خاک بهدست آمد. کمترین مقدار جرم مخصوص ظاهری (08/1 گرم بر سانتیمتر مکعب) در اقلیم نیمهمرطوب ایوان در عمق سطحی خاک تحت تأثیر کاربری جنگل مشاهده گردید. بیشترین میزان ماده آلی در کاربری جنگل در اقلیم نیمهمرطوب ایوان بهدست آمد، که 85/42 درصد بیشتر از اقلیم نیمهخشک گنجوان بود. کاربری کشاورزی، کمترین میزان ماده آلی (37/4 درصد) را داشت. بیشترین مقدار نیتروژن (514/. درصد) و فسفر قابل جذب (04/35 میلیگرم در کیلوگرم) در اقلیم نیمهمرطوب ایوان تحت کاربری جنگل بهدست آمد. در منطقه نیمهمرطوب ایوان مقدار کلسیم و منیزیم محلول در خاک تحتانی (30-10 سانتیمتری) در مقایسه با خاک سطحی (10-0 سانتیمتری) بیشتر بود. بهطور کلی با تغییر کاربری از جنگل به زمین زراعی در اقلیمهای نیمهخشک گنجوان درصد رس، ماده آلی و غلظت عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب کاهش یافت. بنابراین، مدیریت صحیح کاربری اراضی در اقلیمهای نیمهخشک برای حفظ مطلوب ویژگیهای خاک بسیار ضروری است.
مریم برزگر؛ مهدی قربانی؛ علیرضا مقدم نیا؛ عبدالواحد حسینی گزیر
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 971-985
چکیده
ساختار اجتماعی منابع آب یکی از ابعاد پتانسیل فرهنگی در جوامع روستایی ایران محسوب میشود که در مدیریت عرفی منابع آب نقش قابلتوجهی دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ساختار اجتماعی مرتبط با مدیریت منابع آب در دشت گزیر از توابع شهرستان بندرلنگه است. در پژوهش حاضر با استفاده از روشهای مردمشناسی، مشاهده مستقیم و مشارکتی و مصاحبه با ...
بیشتر
ساختار اجتماعی منابع آب یکی از ابعاد پتانسیل فرهنگی در جوامع روستایی ایران محسوب میشود که در مدیریت عرفی منابع آب نقش قابلتوجهی دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ساختار اجتماعی مرتبط با مدیریت منابع آب در دشت گزیر از توابع شهرستان بندرلنگه است. در پژوهش حاضر با استفاده از روشهای مردمشناسی، مشاهده مستقیم و مشارکتی و مصاحبه با بهرهبرداران منابع آب مطلع روستای گزیر، اطلاعات موردنیاز جمعآوری گردید. محدودیتهای اقتصادی، اجتماعی، محیطی، بهویژه منابع آب و همچنین نیازهای مشترک مردم بومی دشت گزیر منجر به تشکیل ساختار اجتماعی در راستای سازگاری با کمآبی شده است و کشاورزان بهواسطه ساختارهای اجتماعی و همچنین سازههای فیزیکی متناسب با نیازشان به بهرهبرداری جمعی منابع آب پرداختهاند. مهم ترین نقش های اجتماعی در حال حاضر پیرامون مدیریت منابع آب در این دشت عبارتند از؛ مالک، کدخدا، خَرّاس، گابون، غارسان و بَزِیاران. یاریگریها، باورها، ارزشها و هنجارها بخش دیگری از پتانسیل فرهنگی دشت گزیر جهت سازگاری با شرایط طبیعت است که توسط کشاورزان و در قالب ساختار اجتماعی ایجادشده است؛ در واقع خودسازماندهی و وجود یاریگری در مدیریت آب یکی از اصول اساسی در دشت گزیر محسوب میشود. به طور کلی میتوان بیان نمود؛ باوجود حذف قشر بزرگ مالکان بعد از اصلاحات ارضی، همکاری خودجوش و یاریگری در مدیریت آب در قالب ساختار اجتماعی یکی از اصول اساسی در دشت گزیر محسوب میشود. بنابراین میتوان استدلال نمود بهره جستن از تجارب مردم بومی این دشت در قالب ساختار اجتماعی، بهعنوان عاملان اصلی مدیریت منابع آب، به دلیل سازگاری با شرایط اکولوژیک منطقه، امروزه یکی از روشهای توسعه پایدار به شمار میرود.
مریم شهری؛ علی آریاپور؛ حمیدرضا محرابی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 986-1002
چکیده
در این تحقیق کیفیت علوفه سه گونه مرتعی Poa bulbosa، Trifolium repensوAstragalus gossypinus در سه مرحله فنولوژیکی (رشد رویشی، گلدهی و زمان رسیدن بذر) در استان لرستان، شهرستان بروجرد مورد مطالعه قرار گرفت. بوسیله نمونه برداری تصادفی و 5 تکرار با استفاده از 10 پایه گیاهی بر روی خط ترانسکت دادهها برداشت شدند. شاخصهای کیفی اندازهگیری و با استفاده از آنالیز ...
بیشتر
در این تحقیق کیفیت علوفه سه گونه مرتعی Poa bulbosa، Trifolium repensوAstragalus gossypinus در سه مرحله فنولوژیکی (رشد رویشی، گلدهی و زمان رسیدن بذر) در استان لرستان، شهرستان بروجرد مورد مطالعه قرار گرفت. بوسیله نمونه برداری تصادفی و 5 تکرار با استفاده از 10 پایه گیاهی بر روی خط ترانسکت دادهها برداشت شدند. شاخصهای کیفی اندازهگیری و با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون دانکن، میانگین دادهها با یکدیگر مقایسه گردیدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مقدار ماده خشک قابل هضم در میان گونههای مختلف اختلاف معنیداری نداشت اما مقدار این شاخص در مراحل مختلف فنولوژیکی دارای اختلاف معنیداری در سطح 1 درصد بود و بیشترین و کمترین میزان به ترتیب به مقدار 61/34 و 24/24 درصد مربوط به بذر دهی و قبل از گلدهی میباشد. مقدار پروتئین خام در میان گونههای مختلف و مراحل مختلف فنولوژیکی و اثر متقابل آنها در سطح 5 درصد اختلاف معنیداری نشان داد و بیشترین و کمترین میزان 06/21 و 97/17 درصد به ترتیب مربوط به گونههای Trifolium repens و Poa bulbosa بود. مقدار فیبر خام در میان گونههای مختلف اختلاف معنیداری نشان نداد اما مقدار این شاخص در مراحل مختلف فنولوژیکی و اثر متقابل آنها دارای اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد بود و بیشترین و کمترین میزان به ترتیب به مقدار 30/94 و 86/20 درصد مربوط به زمان بذردهی و قبل از گل دهی میباشد. بیشترین و کمترین میزان دیواره سلولی منهای همی سلولوز به ترتیب به میزان 6/57 و 26/31 درصد مربوط به گونههای Poa bulbosa و Trifolium repensبودند. با توجه به نتایج بدست آمده به ترتیب گونههایTrifolium repens، Poa bulbosaو Astragalusgossypinus از کیفیت علوفه بهتری در مراحل مختلف فنولوژیکی قبل از گلدهی برخوردار بودند که این موضوع بیانگر بهترین زمان چرا در ماههای اردیبهشت و خرداد میباشد.
مهدی بشیری؛ سیده مائده کاوسی داودی؛ علی افضلی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 1003-1019
چکیده
گسل از فرآیندهای اصلی زمینریختی است که با پدیدههایی همچون زمینلرزه ارتباط دارد. لذا آگاهی از اثر عوامل محیطی در بروز گسل و شناخت مناطق پرخطر اهمیت زیادی دارد که این اهداف در پژوهش حاضر بررسی شدهاند. عرصه پژوهش حوضه قرهقوم است که پس از تعیین گسلهای آن، متغیرهای ارتفاع، شیب، جهت، اقلیم، کاربری، ژئومورفولوژی، سنگشناسی، ...
بیشتر
گسل از فرآیندهای اصلی زمینریختی است که با پدیدههایی همچون زمینلرزه ارتباط دارد. لذا آگاهی از اثر عوامل محیطی در بروز گسل و شناخت مناطق پرخطر اهمیت زیادی دارد که این اهداف در پژوهش حاضر بررسی شدهاند. عرصه پژوهش حوضه قرهقوم است که پس از تعیین گسلهای آن، متغیرهای ارتفاع، شیب، جهت، اقلیم، کاربری، ژئومورفولوژی، سنگشناسی، فرسایش، بارش، پهنههای سیلابی، خاکشناسی، شاخصهای قدرت جریان، ناهمواری زمین و فاصله از جاده، آبراهه، تاقدیس و ناودیس آن استخراج گردید. سپس الگوریتمهای دادهکاوی شامل درختتصمیم، جنگلتصادفی، تجمیعیبوستینگ، ماشینبردارپشتیبان، رگرسیونلوجیستیک و شبکهعصبی در نرمافزار R جهت شناسایی ارزش متغیرها و روشهای آماری دومتغیره شامل ارزش اطلاعات و تراکم سطح برای شناسایی ارزش کلاسهای هر متغیر در وقوع گسل برازش شد. ارزیابی دقت طبقهبندی الگوریتمها با منحنی ROC نشان داد الگوریتمهای جنگلتصادفی و ماشینبردارپشتیبان به ترتیب با سطح زیر منحنی 88 و 86 درصد بهترین عملکرد را در طبقهبندی وقوع گسل بر مبنای متغیرهای ورودی دارند. در نهایت با ضرایب جینی در الگوریتم جنگل تصادفی، نقشههای پهنهبندی بهدست آمده از ترکیب این الگوریتم با روشهای آماری دومتغیره،تهیه و اعتبارسنجی شد. طبق این الگوریتم، بهترتیب متغیرهای ارتفاع، خاکشناسی و شاخص ناهمواری زمین مهمترین پارامترها در وقوع گسل شناخته شدند. طبق ارزیابی نقشههای پهنهبندی، در روش ارزش اطلاعات و تراکم سطح بهترتیب حدود 52 و 35 درصد گسلها در کلاس خطر خیلیزیاد واقع شدند. لذا روش ارزش اطلاعات در تعیین پهنههای حساس به وقوع گسل دقت بیشتری داشت. با توجه به نتایج، روشهای دادهکاوی به عنوان ابزاری مفید در مدیریت ریسک گسل معرفی گردید. همچنین لزوم توجه به متغیرهای محیطی بهویژه توپوگرافی در مراحل مدیریت و تغییر کاربری حوضه ضرورت مییابد.
اعظم خسروی مشیزی؛ محسن شرافتمند
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 1020-1031
چکیده
گسترش جادهها در دهههای اخیر به یکی از چالشهای اساسی برای سلامت اکوسیستمهای طبیعی در سرتاسر جهان تبدیل شدهاست. بنابراین تأثیر جاده بر شاخصهای سلامت مراتع در دو منطقه استپی و نیمهاستپی در طول جاده کرمان-بافت بررسی شد. برای هر دو مرتع در کنار جاده و منطقه مرجع 17 شاخص سلامت مرتع ارزیابی شدند. ویژگیهای پایداری خاک و رویشگاه، ...
بیشتر
گسترش جادهها در دهههای اخیر به یکی از چالشهای اساسی برای سلامت اکوسیستمهای طبیعی در سرتاسر جهان تبدیل شدهاست. بنابراین تأثیر جاده بر شاخصهای سلامت مراتع در دو منطقه استپی و نیمهاستپی در طول جاده کرمان-بافت بررسی شد. برای هر دو مرتع در کنار جاده و منطقه مرجع 17 شاخص سلامت مرتع ارزیابی شدند. ویژگیهای پایداری خاک و رویشگاه، توابع هیدرولوژیک و سلامت موجودات زنده با استفاده از شاخصهای سلامت مراتع برآورد شد. نتایج نشان داد که در منطقه استپی هر سه ویژگی در وضعیت نسبتاً حاد قرار دارند اما در منطقه نیمهاستپی، ویژگیهای پایداری، خاک و رویشگاه و توابع هیدرولوژیک در وضعیت متعادل و سلامت موجودات زنده در وضعیت نسبتاً حاد قرار دارد. نتایج آزمون ویلکاکسون همچنین نشان داد که منطقه نیمه استپی مراتع حاشیه جاده با منطقه مرجع از نظر شاخصهای تولید، گونههای مهاجم و گروههای ساختاری و عملکردی اختلاف معنیداری دارند (05/0>p). در منطقه استپی، مراتع حاشیه جاده با مراتع مرجع علاوه بر شاخصهای مذکور از نظر شاخصهای خاک لخت و فرسایش خندقی نیز دارای اختلاف معنیداری هستند (01/0>p). با توجه به اینکه در منطقه استپی علاوه بر پوشش گیاهی، خاک نیز تحت تأثیر جاده تخریب شده است این منطقه در برنامههای آینده احیا و بازسازی دارای اولویت است.
سمیرا حسینی؛ احمد صادقی پور؛ شیما نیکو
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 1032-1041
چکیده
هدف از این تحقیق تعیین میزان تاثیر نانوذرات رس در پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک، بر جوانهزنی و برخی خصوصیات دو گیاه قرهداغوعجوه بود که بدین منظور بذر دو گیاه از ایستگاه تثبیت شن کاظم آباد واقع در 15 کیلومتری شهرستان بردسکن در استان خراسان رضوی تهیه شد. آزمایشها به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار انجام شد. بدین منظور ...
بیشتر
هدف از این تحقیق تعیین میزان تاثیر نانوذرات رس در پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک، بر جوانهزنی و برخی خصوصیات دو گیاه قرهداغوعجوه بود که بدین منظور بذر دو گیاه از ایستگاه تثبیت شن کاظم آباد واقع در 15 کیلومتری شهرستان بردسکن در استان خراسان رضوی تهیه شد. آزمایشها به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار انجام شد. بدین منظور بذرها در داخل پتری دیش و همچنین مزرعه در معرض پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک با یک و همچنین سه درصد نانوذرات رس قرار گرفتند. آب مقطر نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. درصد جوانهزنی روزانه و نهایی بذرها ثبت و سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی، طول ساقه و ریشه، وزنتر و خشک ساقهچه و ریشهچه و شاخص بنیه بذر محاسبه شد. همچنین ابعاد گیاهان کاشته شده در مزرعه در هر تیمار و تعداد برگ هر کدام، 4 ماه پس از کشت مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج نشان دهنده اختلاف معنیدار بین همه فاکتورهای مورد بررسی در هر دو گونه، بجز اختلاف سرعت جوانهزنی و میانگین زمان جوانهزنی که فقط در مورد گونه Nitraria schoberi مشاهده شد میباشد. به عنوان مثال، درصد جوانهزنی قرهداغ در تیمار پلیمر رزین آکریلیک حاوی یک درصد نانو رس(75/51%) نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود، در حالی که در مورد عجوه بیشترین جوانهزنی متعلق به پلیمر حاوی سه درصد نانو رس (62/65%) بود. در مورد رشد گیاه، علیرغم اینکه تیمارهای مختلف تاثیرات متفاوتی بر گیاهان داشتند، کاربرد پلیمر و نانوذرات باعث افزایش طول ساقه و ریشه در هر دو گیاه شد. با در نظر گرفتن شرایط متفاوت گیاهان در طبیعت، کاربرد مالچهای نانوپلیمری جهت بهبود خصوصیات جوانهزنی و رویشی گیاهان توصیه میشود.
فرهاد سرداری؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 1042-1054
چکیده
قابلیت استفاده از سرزمین برای یک نوع بهرهبرداری مرتعی با درنظر گرفتن استفاده پایدار از اراضی را، شایستگی مرتع مینامند که امروزه بهعنوان یک اولویت در علم مدیریت مرتع مطرح است. از اینرو هدف از تحقیق حاضر، تعیین شایستگی مراتع قشلاقی سرایان در خراسان جنوبی برای چرای گوسفند با استفاده از روش تلفیقی محدودیت شرایط FAO (1990) میباشد. ...
بیشتر
قابلیت استفاده از سرزمین برای یک نوع بهرهبرداری مرتعی با درنظر گرفتن استفاده پایدار از اراضی را، شایستگی مرتع مینامند که امروزه بهعنوان یک اولویت در علم مدیریت مرتع مطرح است. از اینرو هدف از تحقیق حاضر، تعیین شایستگی مراتع قشلاقی سرایان در خراسان جنوبی برای چرای گوسفند با استفاده از روش تلفیقی محدودیت شرایط FAO (1990) میباشد. برای انجام تحقیق ابتدا نقشه تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ گیاهی، وضعیت و گرایش مرتع و مقدار تولید گونههای گیاهی با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی تولید بدست آمد. سپس با استفاده از روش EPM، نقشه حساسیت خاک به فرسایش تهیه گردید. همچنین برای مطالعه شایستگی آب حوزه، منابع آب شرب دام منطقه مشخص و نمونهبرداری از آب هر منبع صورت گرفت، کمیت آب تعیین گردید و نمونههای آب به آزمایشگاه منتقل و برای هر نمونه پارامترهای TDS، ECو Mg+2 اندازهگیری شد و با تلفیق لایههای کمیت، کیفیت و نقاط همفاصله از منابع آب، نقشه شایستگی منابع آب تنظیم گردید. در نهایت با رویهمگذاری نقشههای شایستگی تولید، حساسیت خاک به فرسایش و آب، مدل نهایی طبقهبندی شایستگی مراتع منطقه تهیه گردید. نتایج نشان داد که کلاس یک شایستگی (S1) در منطقه وجود نداشته و طبقات شایستگی S2، S3 و N (فاقد شایستگی چرا) بهترتیب 1/12، 7/50 و 37 درصد از مراتع منطقه را شامل می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، چرای مفرط و زودرس، وجود سازند حساس به فرسایش، شیب، پایین بودن حد بهرهبرداری مجاز و علوفه قابل برداشت، وضعیت ضعیف و گرایش منفی مرتع، کمیت و پراکنش نامناسب منابع آب شرب دام، از مهمترین عوامل محدود کننده چرای دام در این منطقه محسوب میگردند. بطور کلی با توجه به نتایج به دست آمده با استفاده از مدل شایستگی چرای دام در منطقه مورد مطالعه، پیشنهاد میگردد بکارگیری این مدل مبنای تهیه طرح های مرتعداری با تاکید بر رفع عوامل محدود کننده تا حد امکان برای ارتقای وضعیت مرتع و درآمد مرتعداران قرار گیرد.
رضا دهقانی بیدگلی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 1068-1055
چکیده
به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر گون پنبه ای با محلول MS و نانوذره سلنیوم در مراحل اولیه جوانه زنی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه مرکز تولید و تکثیر شهرداری کاشان در سال 1397 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل پرایمینگ با محلول MS در 4 سطح (صفر به عنوان شاهد، 01/0، 05/0 و 1/0 درصد وزنی-حجمی) و نانوذره سلنیوم ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر گون پنبه ای با محلول MS و نانوذره سلنیوم در مراحل اولیه جوانه زنی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه مرکز تولید و تکثیر شهرداری کاشان در سال 1397 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل پرایمینگ با محلول MS در 4 سطح (صفر به عنوان شاهد، 01/0، 05/0 و 1/0 درصد وزنی-حجمی) و نانوذره سلنیوم در 4 سطح (صفر به عنوان شاهد، 05/0 ، 1/0 و 2/0 درصد وزنی-حجمی) به مدت 2 ساعت در دمای 25 درجه سانتی گراد بودند. نتایج آزمایشات نشان داد محلول MS ، نانوذره سلنیوم و اثر متقابل تیمارها در سطح احتمال 1% بر تمامی صفات مورد مطالعه شامل درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، ضریب جوانهزنی، محتوای نسبی آب، محتوای کلروفیل a،b و کلروفیل کل معنی دار بود. بالاترین میزان درصد جوانهزنی، محتوای کلروفیل a،b و طول ساقهچه با اعمال تیمار 01/0 درصد وزنی-حجمی محلول MS به همراه تیمار 2/0 درصد وزنی-حجمی نیترات پتاسیم بدست آمد. همچنین اعمال تیمارهای ذکر شده به تنهایی نیز بر صفات مورد مطالعه اثرات مثبت و معنی دار داشتند. استفاده از روشهای پرایمینگ از جمله روشهای مورد استفاده در این پژوهش و تأثیر آن بر روی گیاه ارزشمند گون پنبه ای از موارد نوآوری پژوهش حاضر میباشد.